لیلا مقتدر

لیلا مقتدر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۹ مورد از کل ۱۹ مورد.
۱.

نقش میانجی خودانتقادی در رابطه بین ذهن آگاهی و نگرانی از تصویر بدن در دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودانتقادی ذهن آگاهی نشانگان پرخوری عصبی نگرانی از تصویر بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودانتقادی در رابطه بین ذهن آگاهی و نگرانی از تصویر بدن در دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی شاغل به تحصیل دانشگاه های آزاد استان گیلان در نیمسال دوم تحصیلی 1402-1401 بودند. 300 دانشجو از طریق نمونه گیری هدفمند برای گروه نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های نگرانی تصویر بدنی (BICI) لیتلتون و همکاران (2005)، پرسشنامه مقیاس سطوح خودانتقادی تامپسون و زوروف (2۰۰4)، پرسشنامه پرخوری عصبی گورمالی، بلک، داستون، رادین (1982) و مقیاس ذهن آگاهی (MASS) ریان و براون (2003) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گفت. نتایج نشان داد که ذهن آگاهی و خودانتقادی بر نگرانی از تصویر بدن اثر مستقیم و معنادار دارد (05/0>P). همچنین ذهن آگاهی به طور مستقیم بر خودانتقادی اثر دارد (05/0>P). همچنین نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که ذهن آگاهی با نقش میانجی خوانتقادی بر نگرانی از تصویر بدن اثر غیرمستقیم معنادار دارد (05/0>P). طبق نتایج مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مناسب برخوردار است. نتایج پژوهش حاکی از اهمیت نقش ذهن آگاهی بر نگرانی از تصویر بدن دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده اجرای برنامه هایی به منظور بهبود ذهن آگاهی در دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی می تواند منجر به کاهش نگرانی از تصویر بدن و خودانتقادی در آنان شود.
۲.

تدوین مدل ساختاری رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و نظم جویی هیجانی با میانجی گری سرسختی روانشناختی در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره های ناسازگار اولیه نظم بخشی هیجانی سرسختی روانشناختی اختلالات اضطرابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۶
زمینه: یکی از فرآیندهای شناختی عمیق که نقش پایه ای و اساسی در ایجاد اختلالات اضطرابی دارد، طرحواره های ناسازگار اولیه است. از دیگر علل زیربنایی اختلالات اضطرابی، ناتوانی در نظم جویی هیجانی است. همچنین سرسختی روانشناختی نیز به عنوان یک سازه شخصیتی مهم بر نحوه و کیفیت برخورد افراد با منابع اضطراب زا مؤثر است. تا کنون پژوهش خاصی به ارائه مدل ساختاری در مورد رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و نظم بخشی هیجانی با نقش میانجی گری سرسختی روانشناختی در بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و نظم جویی هیجانی با میانجی گری سرسختی روانشناختی در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی تحت نظارت سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1400 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، 300 نفر از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998)؛ راهبردهای تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و سرسختی روانشناختی (کوباسا، 1979) استفاده شد. همچنین جهت تحلیل داده ها از روش های همبستگی و تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است. نتایج همچنین نشانگر آن است که طرحواره های بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، جهت مندی، گوش بزنگی بیش از حد و بازداری بر ارزیابی مجدد اثر منفی و معنادار و بر سرکوبی اثر مثبت و معنادار داشتند. همچنین اثر طرحواره محدودیت های مختل بر سرکوبی، مثبت و معنادار بود. سرسختی روانشناختی بر ارزیابی مجدد اثر مثبت و معنادار و بر سرکوبی نیز اثر منفی و معنادار دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده که نقش میانجی گرانه متغیر سرسختی روانشناختی در پژوهش حاضر مورد تأیید قرار گرفت و از آنجایی که این متغیر باعث افزایش تاب آوری فرد می شود و در نتیجه او را در یک چرخه مثبت و سالم قرار می دهد، پیشنهاد می شود درمانگران مراکز مشاوره، فنون ارتقای سرسختی روانشناختی را به افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی آموزش دهند.
۳.

مقایسه امکان سنجی آموزش چند حسی و توانمندسازی شناختی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی شناختی آموزش چند حسی اختلال یادگیری ریاضی حافظه کاری سرعت پردازش هماهنگی دیداری – حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۴
پژوهش حاضر با هدف مقایسه امکان سنجی آموزش چند حسی و توانمندسازی شناختی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی پایه دوم تا پنجم مراجع کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان رشت در سال تحصیلی 1402 - 1401 بود. حجم نمونه به صورت هدفمند شامل 45 کودک بود که تشخیص اختلال یادگیری ریاضی را دریافت کردند و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفره گمارده شدند (2گروه آزمایش و گروه گواه). ابزار پژوهش شامل نسخه چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (WISC-IV، 2003)، جهت ارزیابی سرعت پردازش و حافظه کاری، آزمون تشخیصی ایران کی مت (KMDT، 1988)، آزمون مهارت های دیداری - حرکتی بندر گشتالت (BVMGT، 1938) و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون (PMRT،1936) بود. داده ها با روش اماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح (05/0> p) وجود داشت. علاوه بر این، بین میزان اثر بخشی دو مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت ( 05/0P> ). بنابراین هر دو مداخله جهت بهبود سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی مفید واقع می گردد.
۴.

اثربخشی آموزش چند حسی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش چند حسی اختلال یادگیری ریاضی سرعت پردازش حافظه کاری هماهنگی دیداری-حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۴
اختلال یادگیری ریاضی با اختلال در عملکرد شناختی مرتبط است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش چند حسی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی پایه دوم تا پنجم مراجع کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان رشت در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه به صورت هدفمند شامل 30 کودک بود که تشخیص اختلال یادگیری ریاضی را دریافت کردند که به طور  تصادفی در دو گروه 15 نفره گمارده شدند (گروه آزمایش و گواه). ابزار پژوهش شامل نسخه چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (2003) جهت ارزیابی سرعت پردازش و حافظه کاری، آزمون تشخیصی ایران کی مت (1988)، آزمون مهارت های دیداری–حرکتی بندر گشتالت (1938) و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون (1936) بود. داده ها با روش های امار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش چند حسی تاثیر معناداری بر سرعت پردازش و حافظه کاری و هماهنگی دیداری–حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی داشت. بنابراین می توان از آموزش چند حسی برای کاهش مشکلات کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بهره جست.
۵.

اثربخشی دارودرمانی بر کنش های اجرایی و مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی: یک مطالعه پیگیرانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارسایی توجه - فزون کنشی کنش های اجرایی مشکلات رفتاری برون نمود دارودرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۷
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی، اختلالی عصب- روان شناختی مزمن با الگوی پایدار نارسایی توجه، تکانشگری، و فزون کنشی است که بر کنش های اجرایی افراد مبتلا، تأثیر سوء دارد و عاملی برای مشکلات رفتاری آنها است. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی دارودرمانی بر کنش های اجرایی و مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی در قالب مطالعه پیگیرانه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پسر با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مدارس استثنایی شهر رشت در نیم سال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 24 نفر از کودکان جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه (12 نفر در گروه دارودرمانی و 12 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده های این پژوهش شامل پرسشنامه (سیاهه) رتبه بندی رفتاری کنش های اجرایی- فرم کوتاه (جیوویا و همکاران، 2000) و سیاهه مشکلات رفتاری کودک (آخنباخ، 2001) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تی وابسته در محیط SPSS24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله دارودرمانی بر بهبود کنش های اجرایی کلی، کاهش مشکلات رفتاری برون نمود کلی، و مؤلفه های آنها در کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مؤثر بوده است (001/0>p). همچنین نتایج نشان داد بعد از گذشت 2 ماه بین میانگین نمرات گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری در کنش های اجرایی کلی، مشکلات رفتاری برون نمود کلی و مؤلفه های آنها تفاوت معناداری مشاهده نشد که نشانگر پایدار ماندن دارودرمانی در گذر زمان است (05/0<p). نتیجه گیری: دارودرمانی با تأثیر بر ساختارهای مغزی همچون قشر پیشانی تحتانی راست و اینسولا و همچنین انتقال دهنده های عصبی دوپامین و نوراپی نفرین به تقویت مهارت خودنظم جویی، ارتقاء عملکرد مغزی، و در نهایت به بهبود کنش های اجرایی و کاهش مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی منجر می شود.
۶.

اثربخشی بسته آموزشی برای زندگی پایدار بر اساس تجربه زیسته زوجین بر صمیمیت عاطفی، سازگاری زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: زندگی پایدار صمیمیت عاطفی سازگاری زناشویی تعارضات زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۲
زمینه و هدف: برنامه مداخله آموزشی برای همسران به هرگونه مداخله ای اطلاق می شود که با کاهش میزان روابط مخرب و تقویت رفتارهای سازنده، افراد و روابط آنها را از رذایل مشترک زندگی زناشویی بازدارد. مداخلات آموزشی معمولاً بر محافظت از همسران در برابر عوامل خطر، مانند الگوهای روابط مخرب متمرکز است و باورهای غیرمنطقی و ایجاد عوامل رابطه حمایتی، مانند نگرش مثبت و زناشویی صمیمیت. مواد و روش ها: در این تحقیق پژوهشگر از روش کمی استفاده کرده است. برای این منظور، ۲۰ نفر از زوجین، برای اجرای پروتکل انتخاب شد. روش تحقیق در این مرحله از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل خواهد بود. آزمودنی های انتخاب شده در هر دو گروه آزمایشی و گواه به وسیله پیش آزمون مورداندازه گیری قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه بوده و نتایج توسط واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شده است. برای آزمون نرمال بودن توزیع نمرات مرتبط با متغیرهای پژوهش از آزمون نرمالیته شاپیرو – ویلک استفاده شد، همچنین نتایج مقایسه های زوجی با استفاده از آزمون بونفرونی، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: محقق تحقیق خود را در قالب سه فرضیه موردبررسی قرار داد و نتایج نشان داد بسته آموزشی بر صمیمیت عاطفی، سازگاری زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی تأثیر مثبت و معناداری دارد (۰۰۱/۰>p). نتیجه گیری: فرضیات پژوهش مورد تأیید قرار گرفت و می توان گفت که بسته آموزشی زندگی پایدار بر اساس تجربه زیسته زوجین بر صمیمیت عاطفی مؤثر است و این تأثیر ماندگار بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بسته آموزشی باعث افزایش سازگاری زناشویی در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بوده و نیز باعث کاهش تعارضات زناشویی گردیده است. تازه های تحقیق بهمن اکبری: Google Scholar, Pubmed
۷.

مقایسه اثربخشی آموزش تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی بر کنترل هیجان دانش آموزان

کلید واژه ها: آموزش مهارت خودتنظیمی درمان مبتنی بر دلبستگی درمان والد - کودک کنترل هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۶
زمینه و هدف: چگونگی رابطه کودک با اعضای خانواده و بخصوص مادر در سال های اولیه زندگی از اساسی ترین عوامل رشد شخصیت به حساب می آید، لذا هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی بر کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش: این پژوهش در قالب یک طرح نیمه آزمایشی بر 48 دانش آموزان پیش دبستانی شهر اسلام شهر با روش نمونه گیری در دسترس اجرا شد و این افراد در سه گروه آزمایشی (n = 36) و یک گروه کنترل (n = 12) به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایشی تحت آموزش های تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه مدیریت هیجان کودک (زیمن و همکاران، 2001) بوده است که قبل و پس از آموزش، اجرا گردید. برای توصیف و تجزیه تحلیل داده های جمع آوری شده از جداول توصیفی و روشهای آماری تحلیل واریانس یک راهه با نمرات افتراقی، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعدیل بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر آن است، در مقایسه بین میزان تاثیرگذاری هر یک از گروههای آزمایش بر کاهش نمره افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی، نتایج اندازه اثر نشان داد، به ترتیب گروههای آموزش تعامل والد-کودک (681/0= 2ƞ)، درمان مبتنی بر دلبستگی (630/0= 2ƞ) و مهارت خودتنظیمی (408/0= 2ƞ) بالاترین تاثیر را بر کاهش نمرات افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی داشته است. نتیجه گیری: در مقایسه بین گروههای آزمایشی با یکدیگر نتایج نشان داد، درمان مبتنی بر دلبستگی و تعامل والد-کودک نسبت به گروه آموزش مهارت خودتنظیمی کاهش بیشتری را در نمرات افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی داشتهاند.
۸.

مقایسه اثربخشی آموزش شناختی رفتاری با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۴
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم یکی از اختلال های شایع عصبی تحولی است که تشخیص آن در فرزند، روی کیفیت زندگی والدین به ویژه مادر تأثیر منفی بسیاری دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش شناختی رفتاری با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 36 مادر دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم شهر رشت در سال 1399 بودند که برحسب شرایط ورود و خروج انتخاب شدند که در یکی از سه گروه مداخله شناختی رفتاری، مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد، و گواه جایدهی شدند. در ابتدا پرسشنامه حرمت خود (سورنسن، 2005) به عنوان پیش آزمون روی هر سه گروه اجرا شد. گروه آزمایش یکم، آموزش شناختی رفتاری را در ده جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در هشت جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که گروه گواه، مداخله ای را دریافت نکردند. سپس از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد و پس از سه ماه، پیگیری انجام شد. داده ها به شیوه تحلیل کواریانس تک متغیری و آزمون تی وابسته تحلیل شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که اثربخشی مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود، (1/318) واحد تفاوت نسبت به گروه آموزش شناختی رفتاری دارد و نتایج آزمون تی وابسته نشان داد در گروه آموزش شناختی رفتاری (491/0 P= 713/0- =(11)t) و مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد (067/0 P= 028/2 =(11)t) تفاوت معناداری بین دو مرحله پس آزمون و پیگیری بر حرمت خود مشاهده نشد (0/05p< ). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان بیان کرد که هر دو روش آموزش شناختی رفتاری و مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم را افزایش داد. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
۹.

مقایسه اثربخشی دارودرمانی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی کنش های اجرایی دارودرمانی نوروفیدبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۳۳
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلالات عصبی- تحولی دوران کودکی است که بر کنش های اجرایی افراد مبتلا، تأثیر منفی دارد. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی و مقایسه دارودرمانی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پسر با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مدارس استثنایی شهر رشت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 36 نفر از کودکان جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه (12 نفر در گروه دارودرمانی، 12 نفر در گروه نوروفیدبک، و 12 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده های این پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه رتبه بندی رفتاری کنش های اجرایی (جیوویا و همکاران، 2000) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش دارودرمانی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کلی و مؤلفه های آن در کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مؤثر بوده است (0/001>p). با این حال، نوروفیدبک بیشتر از دارودرمانی بر بهبود کنش های اجرایی کلی و مؤلفه های آن در کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی اثر داشته است (0/001>p). نتیجه گیری: دارودرمانی با تأثیر بر ساختارهای مغزی و نوروفیدبک علاوه بر تأثیر بر ساختارهای مغزی با استفاده از اصول یادگیری شرطی سازی عاملی به لحاظ کارکردی نیز به تغییر و بهبود امواج مغزی، تقویت مهارت خودنظم جویی، ارتقاء عملکرد مغزی و در نهایت به میزان بیشتری به بهبود کنش های اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی منجر می شود.
۱۰.

اثربخشی قصه گویی به روش هدفمند بر ارزش های زندگی ( مسئولیت پذیری – احترام ) و قضاوت اخلاقی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه گویی مسئولیت پذیری احترام قضاوت اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۵۵
قصه گویی به عنوان ابزاری جهت انتقال پیام های اخلاقی و رفتاری در جوامع گوناگون محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف آموزش قصه گویی به روش هدفمند بر ارزش های زندگی (مسئولیت پذیری -احترام) و قضاوت اخلاقی کودکان دبستانی انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبستانی شهر رشت در سال تحصیلی1396-1395 بودند. نمونه شامل 30 نفر (۱۵ نفر گواه، 15 نفر آﺯمایش) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های مسئولیت پذیری، احترام (آرن و همکاران 1993) و ﻗﻀﺎوت اﺧﻼﻗﯽ لنیک و کیل (2005) پاسخ دادند. سپس 8 جلسه مداخله برای گروه آزمایش انجام و گروه گواه آموزشی نگرفت. پس از اتمام جلسات مجدداً پرسشنامه های مذکور مجددا برای هر دو گروه تکمیل شد. نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش قصه گویی به روش هدفمند بر ارزش های زندگی (مسئولیت پذیری -احترام) و قضاوت اخلاقی موثر بوده است (001/0 >P). از این رو می توان از قصه گویی به عنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم و متناسب با دنیای کودکی به صورت آزاد با روش های از پیش تعیین شده با توجه به آموزه خاص و هدفمند اخلاقی بهره گرفت.
۱۱.

ارتباط مقابله مذهبی (مثبت و منفی) با ابعاد سلامت روان دانشجویان در دوران قرنطینه همه گیری ویروس کرونا: نقش واسطه ای تاب آوری روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آاوری سلامت روان کرونا مقابله مذهبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۶۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط مقابله مذهبی (مثبت و منفی) با ابعاد سلامت روان دانشجویان در دوران قرنطینه همه گیری ویروس کرونا به واسطه نقش تاب آوری انجام گردید. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش تحلیل مسیر می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود که از میان آن ها، نمونه ای شامل 220 دانشجو به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و میلر، (GHQ)، پرسشنامه تاب آوری کانر-دیویدسون (CD-RISC) و فرم کوتاه مقیاس مقابله مذهبی پارگامنت و همکاران (RCS) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارتباط تاب آوری با ابعاد سلامت روان (شکایات جسمانی، اضطراب و بی خوابی، نارساکنش وری اجتماعی و افسردگی) معنادار است (01/0p<). ارتباط مقابله مذهبی مثبت و منفی با تاب آوری نیز مستقیم و معنادار بود (01/0p<). همچنین، ارتباط مقابله مذهبی منفی با ابعاد سلامت روان به واسطه تاب آوری معنادار دارد (01/0p<). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که مدل مفهومی از برازش خوبی برخوردار است و یافته های پژوهش مبنی بر ارتباط مقابله مذهبی با سلامت روان دانشجویان به واسطه تاب آوری، دارای تلویحات کاربردی برای روان شناسان بالینی و سلامت می باشد.
۱۲.

ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکارآمدپنداری والدگری ویژگی های روانسنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۲۲۸
زمینه: با توجه به نقش خودکارآمدپنداری در سلامت روانی افراد و محدود بودن ابزارهای اندازه گیری آن در ایران، دسترسی به آزمونی معتبر برای سنجش این سازه بسیار اهمیت دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین درستی و قابلیت اعتماد پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری در شهر رشت بود. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در زمرۀ پژوهش های توسعه ای است. نمونه آماری پژوهش شامل 1008 نفر از والدین دانش آموزان 13 تا 15 ساله (658 مادر و 350 پدر) شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت بررسی درستی همگرا از روش همبستگی بین دو پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری کندال و بلوم فیلد (2005) و پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری دومکا و همکاران (1996) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: محتوای گویه های پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری نشان داد که این ابزار دارای هشت عامل هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش با شاخص های برازش مطلوب است. همچنین مقادیر آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری برابر با 0/94 و برای خرده مقیاس های هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش به ترتیب 0/61، 0/89، 0/86، 0/71، 0/90، 0/32، 0/57، 0/80 به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس عامل های به دست آمده، پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری، ابزاری مناسب، معتبر و درست جهت ارزیابی خودکارآمدپنداری والدگری والدین در ایران است
۱۳.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انگیزه پیشرفت و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی انگیزه پیشرفت اهمال کاری تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۱۶
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انگیزه پیشرفت و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 106 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم شهر رشت در سال تحصیلی 99-98 بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و تعداد 30 نفر از این دانش آموزان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه انگیزه پیشرفت و بالاترین نمره را در پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی کسب کردند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن آگاهی را دریافت نمودند اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بعد از آموزش ذهن آگاهی میانگین گروه آزمایش در متغیر های انگیزه پیشرفت و مولفه های اهمال کاری تحصیلی (آماده شدن برای امتحان و آماده شدن برای تکالیف) تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P<). بنابراین می توان گفت که استفاده از آموزش ذهن آگاهی بر بهبود انگیزه پیشرفت و کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان مؤثر است.
۱۴.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نوروفیدبک علائم جسمی تنظیم هیجانی سندرم روده تحریک پذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۱۷۵
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به کلینیک های فوق تحصصی گوارش شهرستان قزوین در سال 1398 بود. 45 نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. فرم ملاک تشخیصی رم-3 و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گروس و جان، 2003) قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در مورد تمامی افراد نمونه اجرا گردید. گروه های آزمایش تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر کاهش میزان و شدت علائم جسمی و افزایش تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مؤثر است (01/0>p). مقایسه میانگین های دو گروه آزمایش نشان داد تفاوت معناداری بین اثربخشی آن ها بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران وجود ندارد (05/0<p). نتیجه گیری: هر دو مداخله از طریق فنون خاص خود می توانند میزان و شدت علائم جسمی بیماران را کاهش و تنظیم هیجانی آن ها را افزایش دهند؛ بنابراین درمانگران می توانند از این مداخلات جهت کنترل علائم جسمی و هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده کنند.
۱۵.

مقایسه اثربخشی شفقت خود و تحلیل رفتار متقابل بر تنظیم شناختی هیجان دانشجویان با تجربه شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل رفتار متقابل تنظیم شناختی هیجان شفقت به خود شکست عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۵۰
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی شفقت به خود در مقایسه با اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر تنظیم شناختی هیجان دانشجویان با تجربه شکست عاطفی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این مطالعه دانشجوبان با تجربه شکست عاطفی در دانشگاه آزاد رشت در سال 1399 بود که 45 دانشجو با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه شفقت به خود (15 نفر)، تحلیل رفتار متقابل (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه نظم جویی هیجان گروس و جان (2003) بود؛ دانشجویان گروه درمانی شفقت به خود بسته گیلبرت (2010) و گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بسته درمانی کونر و همکاران (2016) به صورت گروهی و هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با روش واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد و تحلیل رفتار بر بازیابی هیجانی (55/4=F، 002/0=P) و بر بازداری هیجانی (72/3=F، 009/0=P) دانشجوبان با تجربه شکست عاطفی موثر بود؛ همچنین تاثیر هر دو رویکرد درمانی تا مرحله پیگیری پایدار بود (05/0 < p). بین اثربخشی شفقت به خود نسبت به درمان تحلیل رفتار متقابل در تنظیم شناختی هیجان تفاوت به دست نیامد (05/0 < p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده بین دو روش شفقت به خود و تحلیل رفتار متقابل تفاوتی از نظر میزان تاثیر گذاری وجود نداشت و هر دو روش در جهت ارتقاء سطح تنظیم هیجانی شناختی دانشجویان با تجربه شکست عاطفی روش مناسبی به شمار می روند.
۱۶.

اثربخشی حساسیت زدایی منظم و خودتنظیمی بر وابستگی دانش آموزان به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حساسیت زدایی منظم خودتنظیمی وابستگی به اینترنت دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۸۲
زمینه و هدف: یکی از عوامل بیرونی تأثیرگذار بر افت تحصیلی، استفاده افراطی از ابزارهای دیجیتالی است. در این میان استفاده از اینترنت شایع ترین مشغولیت در دانش آموزان محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی حساسیت زدایی منظم و خود تنظیمی بر وابستگی دانش آموزان به اینترنت بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. با نمونه گیری هدفمند، 45 دانش آموز در سال تحصیلی 98- 1397 از شهرستان رشت با بیشترین نمرات در پرسشنامه اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ (1995) انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایدهی شدند. پس از 12 جلسه مداخله حساسیت زدایی منظم و خودتنظیمی، مجدداً پرسشنامه اعتیاد به اینترنت اجرا شد. داده های آماری با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره و ویرایش 21 نرم افزار آماری SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش حساسیت زدایی منظم و خودتنظیمی بر وابستگی دانش آموزان به اینترنت مؤثر بوده است. همچنین خودتنظیمی بیشتر از حساسیت زدایی منظم بر وابستگی به اینترنت دانش آموزان اثر داشته است (0/001>P). نتیجه گیری: حساسیت زدایی منظم با تغییرات رفتاری، و خودتنظیمی با ایجاد تغییرات شناختی، موجبات کاهش وابستگی به اینترنت را فراهم می آورد؛ بنابراین می توان از آموزش حساسیت زدایی منظم و خودتنظیمی در کاهش وابستگی به اینترنت دانش آموزان بهره برد.
۱۷.

مقایسه کارکردهای اجرایی و مولفه های سازش یافتگی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارکردهای اجرایی سازش یافتگی ناتوانی یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۳۱۸
هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و مولفه های سازش یافتگی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. نمونه پژوهش نیز شامل60 دانش آموز دوره ابتدایی (30 نفر دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و 30 نفر دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری) بود که با توجه به پیشینه پژوهش های مرتبط با این حیطه و ملاک ورود به پژوهش و خروج از آن به روش نمونه گیری دردسترس برای دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و هدفمند برای دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری انتخاب شدند و آزمون عصب-روانشناختی و شخصیتی کولیج، پرسشنامه سازگاری دانش آموز سینها و سینک و آزمون هوش وکسلر را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمره کل کارکردهای اجرایی و مولفه های تصمیم گیری، برنامه ریزی و بازداری دو گروه دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0> P ). همچنین، بین نمره کل سازش یافتگی و مولفه های اجتماعی و تحصیلی دو گروه دانش آموزان ناتوانی یادگیری و دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0> P ). بر اساس یافته های بدست آمده دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نسبت به دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری دارای سطوح پایین تری از کارکردهای اجرایی و مولفه های سازش یافتگی هستند.
۱۸.

تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس و پریشانی روانی زنان معتاد با تأکید بر مفاهیم نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مهارت های زندگی نهج البلاغه عزت نفس پریشانی روانی زنان معتاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۴۲۶
این مقاله با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس و پریشانی روانی زنان معتاد انجام شد. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون−پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه معتادان زن (34 نفر) مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهرستان رودسر در سال 1395 بود که از میان آنها، 24 زن معتاد که بیشترین نمره پریشانی روانی و کمترین نمره عزت نفس را کسب کرده بودند، به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) گمارده شدند. سپس، آموزش مهارت های زندگی با استفاده از مفاهیم و آموزه های نهج البلاغه گردآوری، تدوین و طی 10 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آموزش داده شد؛ درحالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. در پایان، هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که ارتباط مثبت معناداری بین مفاهیم نهج البلاغه و عزت نفس و رابطه منفی معناداری بین مفاهیم نهج البلاغه و پریشانی روانی وجود دارد. بنابراین، آموزش مهارت های زندگی با تأکید بر مفاهیم نهج البلاغه به کاهش پریشانی روانی و افزایش عزت نفس در گروه آزمایش منجر شده است؛ ولی این نتیجه درباره گروه کنترل به دست نیامد. 
۱۹.

پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان با آسیب شنوایی بر مبنای روان بنه هیجانی سازش نایافته مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روان بنه هیجانی سازش نایافته اختلال رفتاری آسیب شنوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۴۰۶
زمینه و هدف: آسیب شنوایی از جمله نا توانی هایی است که می تواند منجر به کاهش سلامت روانی مادران و در نتیجه اختلالات رفتاری در کودک شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان با آسیب شنوایی بر مبنای روان بنه های هیجانی سازش نا یافته مادران انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان با آسیب شنوایی شهرستان رشت در سال 1396 بودند که به کلینیک ناشنوایی پژواک شهرستان رشت رجوع کرده بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 140 نفر از این مادران بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های اختلالات رفتاری (آیبرگ، 1978) و روان بنه های سازش نایافته ( یانگ ، 1998) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه همزمان تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد بین روان بنه های سازش نا یافته مادر و اختلالات رفتاری کودکان با آسیب شنوایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (0/01> P ). همچنین روان بنه های خودگردانی، گوش به زنگی، و محدودیت مختل در مادران توانستند اختلال رفتاری کودک را پیش بینی کنند. در این میان روان بنه گوش به زنگی (01/0> P ،76/2 t= ،253/0= B ) بیش از روان بنه های دیگر عامل پیش بینی کننده معنادار اختلال رفتاری است. نتیجه گیری: اصلاح روان بنه های هیجانی مادران و در نتیجه ارتباط مؤثر با کودک با آسیب شنوایی می تواند موجبات کاهش اختلالات رفتاری و در نتیجه بهبود سلامت روانی آنها را فراهم آورد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان