مهناز مهرابی زاده هنرمند

مهناز مهرابی زاده هنرمند

مدرک تحصیلی: عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۸ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی- وجودی و گروه درمانی شناختی-وجودی مبتنی بر ذهن آگاهی برنشانگان افت روحیه و تجربه لذت در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۶
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- وجودی و درمان شناختی- وجودی مبتنی بر ذهن آگاهی برنشانگان افت روحیه و تجربه لذت در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز درمان سرطان شهرستان دزفول بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که با توجه به معیارهای ورود، 45 نفر به عنوان نمونه، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی- وجودی، درمان شناختی-وجودی مبتنی بر ذهن آگاهی و گواه گمارده شدند. برای گرداوری داده ها از مقیاس نشانگان افت روحیه (DS) (کیسان و همکاران، 2004) و مقیاس تجربه زمانی لذت (TEPS) (گارد و همکاران، 2006) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادکه بین نشانگان افت روحیه و تجربه لذت در گروه های آزمایشی و گروه گواه تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد (001/0>P). هم چنین، نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که درمان شناختی- وجودی مبتنی بر ذهن آگاهی، به میزان بیشتری باعث کاهش افت روحیه بازماندگان سرطان پستان و افزایش تجربه لذت در این افراد می شود (001/0>P). در نتیجه می توان با اضافه کردن تمرینات ذهن آگاهی به درمان شناختی- وجودی،به میزان بیشتری نشانگان افت روحیه را کاهش و تجربه لذت را افزایش داد.
۲.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجان محور و درمان کوتاه مدت راه حل محور بر صمیمیت زناشویی در زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۵
هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجان محور و درمان کوتاه مدت راه حل محور بر صمیمیت زناشویی در زنان دارای تعارض زناشویی بود. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 زن انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های تعارض های زناشویی براتی و ثنایی و صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون استفاده شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه های آزمایشی تحت طرحواره درمانی هیجان محور (12 جلسه 120 دقیقه ای) و درمان کوتاه مدت راه حل محور (6 جلسه 120 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، هر دو درمان طرحواره درمانی هیجان محور و درمان کوتاه مدت راه حل محور بر افزایش صمیمیت زناشویی در زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز روان شناختی اثربخش بودند (0.01p <) و بین اثربخشی دو درمان بر افزایش صمیمیت زناشویی در زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز روان شناختی، تفاوت معنی داری وجود نداشت (0.05p>). بنابراین می توان، از طرحواره درمانی هیجان محور و درمان کوتاه مدت راه حل محور در جهت افزایش صمیمیت زناشویی در زنان بهره برد.
۳.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی تحلیلی بر حساسیت اضطرابی، فاجعه آمیزکردن درد، اجتناب تجربی و تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به درد مزمن با ناگویی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۲۴
زمینه و هدف: درد مزمن از رایج ترین و پرهزینه ترین مشکلات طبی است که زندگی بیماران را در تمامی ابعاد زیستی، اجتماعی، حرفه ای و تحصیلی متأثر می سازد. پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی تحلیلی بر حساسیت اضطرابی، فاجعه آمیز کردن درد، اجتناب تجربی و تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلابه درد مزمن با ناگویی هیجانی انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، همراه با گروه کنترل بود. از بین بیماران مبتلابه درد مزمن در شهر اصفهان، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه و طی 2 مرحله تعداد 36 بیمار که نمره بالایی در پرسش نامه ناگویی هیجانی کسب کرده بودند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند (هر گروه 12= n). اعضای گروه آزمایش اول درمان گروهی آنلاین هیجان مدار و اعضای گروه آزمایش دوم درمان گروهی آنلاین شناختی تحلیلی دریافت کردند. در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده پژوهش پرسش نامه تنظیم هیجان گارنفسکی (2001)، مقیاس فاجعه آمیز کردن درد سالیوان (1995)، پرسش نامه حساسیت اضطرابی تیلور وکاکس (1998)، پرسش نامه پذیرش و عمل (2011) که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: هر دو روش درمان در بهبود متغیرهای حساسیت اضطرابی، فاجعه آمیز کردن درد، اجتناب تجربی و تنظیم شناختی مثبت هیجان تأثیر معنی داری داشته اند (05/ 0>p)، اما در تنظیم شناختی منفی هیجان، درمان شناختی تحلیلی اثر معنی داری نداشته است (05/ 0p>). درمان هیجان مدار، در بهبود متغیرهای فاجعه آمیز درد، اجتناب تجربی و تنظیم شناختی منفی هیجان مؤثرتر از درمان شناختی تحلیلی بوده است (05/ 0>p). نتیجه گیری: با توجه به اثرگذاری درمان هیجان مدار و درمان شناختی تحلیلی در متغیرهای پژوهش می توان از این دو روش درمان برای بهبود بیماران مبتلابه درد مزمن با ناگویی هیجانی سود جست.
۴.

ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس سبک شنیداری زوجین در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۲۸۹
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳﯽ وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی روان ﺳﻨﺠﯽ (رواﯾﯽ و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ) ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری زوجین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اصفهان بود که از این تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک شنیداری زوجین (دوئل، 2003) و نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1984) پاسخ دادند. ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ رواﯾﯽ ﺳﺎزه اﯾﻦ مقیاس از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺄﯾﯿﺪی، ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ و همبستگی با پرسشنامه نیاز به شناخت و ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﻣﻘﯿﺎس نیز ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. یاﻓﺘﻪ ﻫﺎی پژوهش نشان داد ﻣﺪل ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺄﯾﯿﺪی ﺣﺎﮐﯽ از ﺑﺮازش ﻣﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ روش ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ رواﯾﯽ ﺳﺎزه اﯾﻦ ﻣﻘﯿﺎس اﺳﺖ. ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺛﺒﺎت اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. همچنین ضریب همبستگی بین سبک شنیداری درک کردن و نیاز به شناخت در سطح 01/0 و با سبک شنیداری پاسخ دادن به صورت معکوس و در سطح 05/0 معنادار به دست آمد. ﺑﺮ اساس اﯾﻦ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﯽ توان ﻣﻘﯿﺎس سبک شنیداری دوئل را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ اﺑﺰار اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﻨﺎﺳﺐ در ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ زوجین ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار داد.
۵.

مقایسه سلامت عمومی، خودکارآمدی و شایستگی اجتماعی دانشجویان پسر و دختر دارای مادر شاغل و غیرشاغل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۹۰
این پژوهش با هدف مقایسه سلامت عمومی، خودکارآمدی و شایستگی اجتماعی دانشجویان دختر و پسر دارای مادر شاغل و غیرشاغل در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. در این پژوهش از طرح علی- مقایسه ای از نوع پس رویدادی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دارای مادر شاغل و غیرشاغل دانشگاه شهید چمران اهواز مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 97- 1396 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، نمونه ای با40 دانشجوی دختر و 40 دانشجوی پسر دارای مادر شاغل و به همین تعداد دانشجوی دختر و پسر دارای مادر غیرشاغل به صورت تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و آدامز و پرسشنامه شایستگی اجتماعی فلنر و فیلیپس استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر دارای مادر شاغل و غیرشاغل از لحاظ سلامت عمومی، خودکارآمدی و شایستگی اجتماعی تفاوت معنی داری وجود ندارد. در نتیجه چون اشتغال مادران با سایر متغیرهای اجتماعی- اقتصادی نظیر جنس، سن، طبقه، نوع شغل مادر (خدماتی، فرهنگی و کارمند) و میزان رضایت یا تنش شغلی همراه است، می تواند پیامدهای متفاوتی داشته باشد، بنابراین به تنهایی شاغل و غیرشاغل بودن مادر نمی تواند تفاوت بین دو گروه را توجیه کند.
۷.

نقش واسطه یی تحمل پریشانی در رابطه ی بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه در دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۴۲
سابقه و هدف: سازگاری با دانشگاه از عوامل مهم در ابعاد مختلف زندگی دانشجویان مانند بهداشت جسمی-روانی و سازگاری اجتماعی در حوزه های خارج از دانشگاه است. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه یی تحمل پریشانی در رابطه ی بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه است. روش کار: در یک طرح همبستگی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه یی از بین دانشجویان پسر مجتمع خوابگاهی وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 273 دانشجوی پسر در سال تحصیلی 95-96 انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسش نامه های بلوغ عاطفی، هوش معنوی، تحمل پریشانی و سازگاری با دانشگاه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه ارتباط مثبت معنادار داشت. همچنین بین تحمل پریشانی و سازگاری با دانشگاه؛ و بین بلوغ عاطفی و هوش معنوی با تحمل پریشانی نیز ارتباط مثبت معنادار وجود داشت. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با یک اصلاح و حذف مسیر مستقیم هوش معنوی به سازگاری با دانشگاه دارای برازش پذیرفتنی بود. علاوه براین، مسیر مستقیم بلوغ عاطفی به سازگاری با دانشگاه نیز معنی دار بود. همچنین، نتایج ضرایب غیرمستقیم با استفاده از بوت استراپ نشان داد که همه ی مسیرهای غیرمستقیم نیز معنی دار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هوش معنوی و بلوغ عاطفی از طریق تحمل پریشانی موجب افزایش سازگاری با دانشگاه می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور افزایش سازگاری با دانشگاه در دانشجویان، برنامه های آموزشی هوش معنوی و بلوغ عاطفی با تأکید بر افزایش تحمل پریشانی آنان تدوین شود.
۸.

اثربخشی درمان هیجان مدار بر تحمل ناکامی و سازگاری زناشویی زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت نفت

تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۳۹۶
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش درمان هیجان مدار بر تحمل ناکامی و سازگاری زناشویی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر تمام زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت نفت شهر اهواز است. نمونه آماری در این پژوهش تعداد 30 زوج از زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت نفت شهر اهواز است که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس 30 زوج انتخاب شده، به صورت تصادفی به دو گروه 15 تایی تقسیم شد و به صورت تصادفی یکی از دو گروه به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. روش تحقیق نیمه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری استفاده شد. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از مقیاس سازگاری زن و شوهر و مقیاس تحمل ناکامی استفاده شد. یافته های تحقیق با استفاده از روش کواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد درمان هیجان مدار موجب بهبود تحمل ناکامی، ابعاد آن (تحمل عدم عاطفی، تحمل عدم ناراحتی، تحمل عدم پیشرفت و تحمل عدم شایستگی) و سازگاری زناشویی و ابعاد آن (رضایت دونفری، همبستگی دونفری، توافق دونفری و ابراز محبت) در زوجین گروه آزمایش گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد و این اثر تا مرحله پیگیری ادامه داشته است.
۹.

رابطه علّی تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی از طریق میانجی گری تعارض زناشویی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۴۸ تعداد دانلود : ۵۵۳
هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علّی تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی از طریق میانجی گری تعارض زناشویی و رضایت زناشویی در دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بودند که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای 256 نفری انتخاب شدند. . برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس دلزدگی زناشویی کایزر، پرسشنامه تمایزیافتگی خود بازبینی شده اسکورن، شاخص ارزشمندی زندگی باتیستا و آلموند، پرسشنامه بخشش رای، پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظر شده ثنایی و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت و جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ (نرم افزار آموس) استفاده شد. نتایج نشان داد که تمام ضرایب مسیرهای مستقیم بین متغیرها، به جز مسیر مستقیم تمایزیافتگی به دلزدگی زناشویی، از لحاظ آماری معنی دار بودند. همچنین نتایج نشان داد مسیرهای غیرمستقیم تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی از طریق تعارض زناشویی و رضایت زناشویی معنی دار بودند. در مجموع، نتایج پژوهش نشان داد که به نظر می رسد دلزدگی زناشویی پدیده پیچیده ای است که ضمن درگیر کردن بسیاری از زوج ها، از عوامل بسیاری از جمله معناداری زندگی، بخشودگی، تعارض زناشویی و رضایت زناشویی تاثیر می پذیرد.
۱۰.

اثربخشی آموزش مثبت نگری با تأکید بر آیات قرآن بر شادکامی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر اهواز(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۴۴۹
در این پژوهش، اثربخشی آموزش مثبت نگری، با تأکید بر آیات قرآن بر شادکامی و اضطراب اجتماعی، دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، طرح تحقیق نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. 26 دانش آموز، با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمون (13 نفر) و گروه گواه (13 نفر) قرار گرفته اند. مداخله به مدت ده جلسه، برای گروه آزمون انجام شد. پرسش نامه روان درمانی مثبت گرا، برای سنجش شادکامی (رشید) و پرسش نامه اضطراب اجتماعی (واتسون و فرند)، در جلسات پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه اجرا شد. نتایج نشان داد که کاربرد مثبت نگری، با تأکید بر آیات قرآن موجب افزایش شادکامی و کاهش اضطراب اجتماعی، دانش آموزان دختر گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل شد (001/0p<)، که با توجه به نتیجه آزمون پیگیری، از ثبات لازم برخوردار بود. بنابراین، می توان از آموزش مثبت نگری، با تأکید بر آیات قرآن، برای افزایش شادکامی و کاهش اضطراب اجتماعی افراد استفاده کرد.
۱۱.

اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مذهب محور بر تاب آوری و شادکامی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۳۹۹
این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور، بر تاب آوری و شادکامی دانشجویان اجرا شد. 375 دانشجو به پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون و شادکامی آکسفورد پاسخ دادند. از میان افرادی که در پرسش نامه تاب آوری و شادکامی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین کسب کردند، به طور تصادفی تعداد 40 نفر انتخاب شدند. به دلیل ریزش 6 آزمودنی در گروه آزمایش، گروه کنترل هم به همان اندازه همتاسازی گردید. سپس، آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و کنترل (14 نفری) تقسیم شدند. درمان شناختی رفتاری مذهب محور، در 10 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد، در این مدت، گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. یافته های پژوهش نشان داد که میان گروه آزمایش و کنترل، از لحاظ تاب آوری و شادکامی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p)؛ یعنی میزان تاب آوری و شادکامی در گروه آزمایش، نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به طور معنا داری افزایش یافته بود. نتایج پژوهش نشان می دهد که کاربرد روان درمان گرانه، به ویژه مداخلات شناختی رفتاری مذهب محور، در کنار درمان های پزشکی، موجب افزایش میزان تاب آوری و شادکامی دانشجویان می شود.
۱۲.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری و آموزش روانی بر ترس از زایمان طبیعی و متغیرهای مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۳۵۱
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری در مقایسه با آموزش روانی بر ترس از زایمان و متغیرهای مرتبط با آن بود. روش : روش پژوهش نیمه تجربی و جامعه آماری زن های نخست زای شهر اهواز در سال 1394 به تعداد تقریبی 8000 نفر بود. از بین آن ها 54 زن که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند؛ با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در سه گروه 18 نفری گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه انتظار زایمان ویژما، ویژما و زَر (1998)، نشانه های اضطراب درد مک کراکن و دینگرا (2002)، خودکارامدی زایمان لویی (1993)، 9 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری نایمینن، (2016) و 6 جلسه 90 دقیقه ای آموزش روانی روحی، سالملا-آرو، تویوانن، توکولا، هالمسماکی و سایستو، (2013) هفته ای دو بار بود. پس از حذف 8 نفر به دلیل غیبت در دو سوم جلسه ها داده های 46 نفر با استفاده از روش کوواریانس و مقایسه دو نسبت مستقل تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری ترس از زایمان (64/70 =F، 001/0 =P) و ترس از درد ( 25/4 =F، 02/0 =P) را کاهش و تمایل به زایمان طبیعی (12/3 =Z، 002/0 =P) و خودکارامدی زایمان را افزایش داده (73/108=F، 001/0 =P) و اثربخشی آن در مورد این متغیرها بیش از آموزش روانی است. آموزش روانی تنها باعث افزایش خودکارامدی زایمان (73/ 108=F، 001/0 =P) و کاهش ترس از زایمان شده بود (64/70=F، 01/0 =P). همچنین تفاوت فراوانی نهایی زایمان طبیعی در گروه شناختی رفتاری با گروه گواه (56/1=Z، 1/0 =P)، و گروه آموزش روانی (7/0 =Z، 4/0 =P) معنی دار نبود. نتیجه گیری : درمان شناختی رفتاری با هدف قرار دادن افکار غیرمنطقی زن ها نسبت به زایمان طبیعی و استفاده از راهبردهای رفتاری باعث کاهش ترس زن ها از زایمان می شود و موثرتر از آموزش روانی در زمینه های مذکور است.
۱۳.

اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان، بر سبک های تنظیم هیجان و شدت علائم وسواس در زنان مبتلا به اختلال وسواسی اجباری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۲۸۳
اهداف هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان، بر سبک های تنظیم هیجان و شدت علائم وسواس در زنان مبتلا به اختلال وسواسی اجباری است. مواد و روش ها طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان مبتلا به اختلال وسواسی اجباری مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز مشاوره شهر اهواز بود. برای انتخاب گروه نمونه واجد شرایط، ابتدا ۳۰ نفر از بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی به شیوه نمونه گیری د ر دسترس انتخاب شدند که تعدادی از آنان به دلیل نگذراندن کامل ۸ جلسه درمان حذف شدند. در نهایت، گروه نمونه ۲۴ نفری زنان بیمار در دو گروه آزمایش (۱۲ نفر) و کنترل (۱۲ نفر) بررسی شدند. برای جمع آوری داده ها در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، از مقیاس وسواسی اجباری ییل براون و پرسش نامه سبک های هیجان استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از روش آماری آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکووا) و نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد. یافته ها نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد بین افراد گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ سبک تنظیم هیجان پنهان کاری (۰/۰۱≥P و ۷/۷ ۰ =F) و شدت علائم وسواس (۰/ ۰۰۱ ≥P و ۲۰ / ۸۴ =F) در مرحله پس آزمون و همچنین، بین زنان بیمار دو گروه از لحاظ سبک پنهان کاری (۰/ ۵ ۰≥P و ۲ / ۶۰ =F) و شدت علائم وسواس (۰/ ۰۰۱ ≥P و ۲ ۹/ ۹ ۹=F) در مرحله پیگیری، تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری به طور کلی نتایج گویای آن است که درمان متمرکز بر هیجان در دو مرحله پس آزمون و پیگیری، منجر به افزایش سبک تنظیم هیجان پنهان کاری و کاهش شدت علائم وسواس در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل می شود؛ ازاین رو، روش درمانی مذکور به واسطه تمرکز ویژه بر مقوله هیجان، می تواند به عنوان روش درمانیِ مؤثری به منظور کاهش علائم وسواس در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی اجباری مورد توجه قرار گیرد.
۱۴.

نقش بلوغ عاطفی، خودتاب آوری و هوش معنوی در پیش بینی سازگاری با دانشگاه با کنترل انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۳۸۵
هدف پژوهش، تعیین نقش بلوغ عاطفی، خودتاب آوری و هوش معنوی در پیش بینی سازگاری با دانشگاه با کنترل «انعطاف پذیری شناختی» بود. در یک طرح همبستگی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان پسر دانشگاه شهیدچمران اهواز، تعداد 277 دانشجوی پسر در سال تحصیلی 1396-1395 انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا، خودتاب آوری کلاهنن، هوش معنوی کینگ، سازگاری با دانشگاه بیکر و سیریک و انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان دادند بین همه متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک، همبستگی معنی داری وجود دارد. همچنین بین انعطاف پذیری شناختی و متغیر ملاک همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. به علاوه، نتایج نشان دادند بلوغ عاطفی، خودتاب آوری و هوش معنوی با کنترل انعطاف پذیری شناختی به تبیین و پیش بینی 28 درصد از واریانس سازگاری با دانشگاه قادر است. همچنین در تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی بلوغ عاطفی و هوش معنوی نقش معنی داری در پیش بینی سازگاری با دانشگاه داشتند؛ بنابراین با توجه به نقش مهم بلوغ عاطفی، هوش معنوی در پیش بینی سازگاری دانشجویان، تمرکز بیشتر بر این متغیرها برای افزایش سازگاری دانشجویان، امری ضروری است و باعث بهبود عملکرد فرد در حوزه های فردی - اجتماعی و بهزیستی روانشناختی فرد می شود.
۱۵.

تأثیر آموزش مهارت های فردی- اجتماعی بر خودباوری و مخاطره پذیری دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۳۵۵
سابقه و هدف: هدف پژوهش تآثیر آموزش مهارتهای فردی-اجتماعی بر خودباوری و مخاطره پذیری دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه بود. طرح این پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بوده است. <br /> مواد و روش ها: نمونه پژوهش متشکل از 60 دانش آموز است که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، شامل آزمون خودباوری پیرز- هاریس و مقیاس مخاطره پذیری نوجوانان ایرانی بوده است. گروه آزمایشی طی 9 جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش مهارتهای فردی-اجتماعی قرار گرفتند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. بعد از خاتمه جلسات درمانی و پس از دوره پیگیری 2 ماهه، مجدداً هر دو گروه ارزیابی شدند. <br /> یافته ها: نتایج نشان داد که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ خودباوری و مخاطره پذیری تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0>P). در گروه آزمایش، میزان خودباوری در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل افزایش، اما میزان مخاطره پذیری کاهش یافته بود. این نتایج به طور معنی داری در دوره پیگیری تداوم داشت.<br /> نتیجه گیری: آموزش مهارت های فردی-اجتماعی بر خودباوری و مخاطره پذیری دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه موثر بوده است.
۱۶.

رابطه بین ناهمخوانی بدن با راهبردهای مقابله ای غیر انطباقی تصویر بدن در دانشجویان دختر: نقش میانجی شفقت به خود و شرم از بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۳۵۹
ادراک ناهمخوانی بین بدن واقعی و بدن آرمانی در افراد باعث می شود آنها راهبردهای مقابله ای را برای مدیریت تجارب پریشان کننده تصویر بدن شان به کار برند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ناهمخوانی بدن با راهبردهای مقابله ای غیر انطباقی تصویر بدن (اجتناب تجربه ای و ترمیم ظاهر) با میانجیگری شفقت به خود و شرم از بدن در دانشجویان دختر انجام گرفت . اعضای نمونه را ۳۰۰ دانشجوی دختر دانشگاه شهید چمران اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند، تشکیل می دادند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ایده آل های تصویر بدن ، مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته ، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای تصویر بدن و مقیاس شفقت به خود (فرم کوتاه) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد مسیر مستقیم ناهمخوانی بدن به اجتناب تجربه ای معنی دار نبود در حالیکه مسیر مستقیم ناهمخوانی بدن به ترمیم ظاهر معنی دار بود. علاوه بر این، مسیر شفقت به خود به شرم از بدن معنی دار بود. همچنین مسیر غیر مستقیم ناهمخوانی بدن به راهبردهای مقابله ای غیر انطباقی تصویر بدن از طریق شفقت به خود و شرم از بدن معنی دار بود. این مطالعه همسو با مدل درمان مبتنی بر شفقت نشان میدهد، شرم و شفقت، ابعاد هیجانی نارضایتی از تصویر بدنی محسوب می شوند.
۱۷.

رابطه علّی انواع خودمجذوبی و کمال گرایی ناسازگار با افسردگی از طریق میانجی گری خود انتقادی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۲۴۱
افسردگی از شایع ترین اختلالات خلقی است که عوامل گوناگون هیجانی، شناختی، رفتاری و فیزیولوژیک در بروز آن نقش دارند. از جمله عوامل شناختی مؤثر در بروز آن می توان به خودانتقادی ، کمال گرایی ناسازگار، خودمجذوبی خصوصی و عمومی اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر آزمایش برازندگی الگوی پیشنهادی رابطه علّی انواع خودمجذوبی و کمال گرایی ناسازگار با افسردگی از طریق میانجی گری خودانتقادی در دانشجویان بود. به این منظور نمونه ای شامل 236 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند در این پژوهش شرکت کردند. از دانشجویان خواسته شد به مقیاس خودمجذوبی، خرده مقیاس کمال گرایی ناسازگار، پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس سطوح خودانتقادی پاسخ دهند. نتایج نشان داد که تمام ضرایب مسیر بین متغیرها از لحاظ آماری معنی دار بودند. از سوی دیگر، طبق نتایج پژوهش، رابطه غیر مستقیم کمال گرایی ناسازگار، خودمجذوبی عمومی و خودمجذوبی خصوصی با افسردگی از طریق میانجی گری خودانتقادی معنی دار به دست آمد. بر این اساس چنین به نظر می رسد که رابطه ی علّی انواع خودمجذوبی و کمال گرایی ناسازگار با افسردگی از طریق نقش میانجی گری خودانتقادی در دانشجویان قابل تبیین است و انواع خودمجذوبی، کمال گرایی ناسازگار و خودانتقادی را می توان به عنوان پیش بین های افسردگی در نظر گرفت.
۱۸.

رابطه عِلّی سبک های والدگری و سبک دلبستگی ناایمن با آمادگی به اعتیاد، از طریق میانجی گری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی سبک های هویت آمادگی به اعتیاد سبک دلبستگی ناایمن سبک های والدگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۵ تعداد دانلود : ۴۳۵
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عِلّی سبک های والدگری و سبک دلبستگی ناایمن با آمادگی به اعتیاد، از طریق میانجی گری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش: این پژوهش از نوع همبستگی بود و شرکت کنندگان 178 نفر از دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس ایرانی آمادگی اعتیاد، مقیاس سبک های والدگری (سهل گیرانه و مستبدانه)، مقیاس سبک دلبستگی ناایمن (دوسوگرا / اضطرابی و اجتنابی)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی نئو- فرم کوتاه (روان رنجورخویی و باز بودن نسبت به تجربه) و مقیاس سبک های هویت (هویت سردرگم و زودرس) بود. یافته ها: ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ (نرم افزار AMOS- 21) استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش قابل قبولی با داده ها دارد. ضرایب مسیر مستقیم (حاصل از تحلیل مسیر) و غیر مستقیم (حاصل از روش بوت استراپ) نشان دادند که سبک های والدگری سهل گیرانه و مستبدانه و سبک دلبستگی ناایمن به طور مستقیم و به طور غیر مستقیم از طریق ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و بازبودن نسبت به تجربه و سبک های هویت زودرس و سردرگم روی آمادگی اعتیاد تاثیر دارند. بحث و نتیجه گیری: برای مهار و درمان اعتیاد باید هم به متغیرهای نزدیک مانند ویژگی های شخصیتی و هم متغیرهای دور مانند سبک های هویت و سبک های والدگری توجه کرد.
۱۹.

اثربخشی فرزندپروری مثبت و ذهن آگاهی بر رابطه مادر-فرزند سالم و رابطه همشیران در خانواده های دارای کودک دچار کاستی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۴۲
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان تأثیر آموزش فرزندپروری مثبت در مقایسه با ذهن آگاهی بر رابطه مادر-فرزند سالم و رابطه همشیران در خانواده های دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و جامعه آماری شامل 68 مادر دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه/فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره طراوت، رایان و مهرآوران در شهر اهواز از مهر 1393 تا تیر 1394 بود. 51 مادر بر اساس ملاک های پژوهش انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه های آزمایش 8 جلسه 120 دقیقه ای، آموزش مهارت های فرزندپروری ساندرز 1999 و ذهن آگاهی چاسکالون 2011 را دریافت و هر سه گروه قبل و پایان آموزش و در مرحله پیگیری مقیاس رابطه والد-فرزند پیانتا، 1994 و پرسشنامه رابطه همشیران فرمن و برمستر، 1985 را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد دو مداخله فرزندپروری (87/31=F،008/0=P) و ذهن آگاهی (87/15=F،04/0=P) بر کیفیت رابطه مادر-فرزند اثر دارند، اما تأثیر برنامه فرزندپروری مثبت بیش تر (16=F، 011/0=P) و از نظر تأثیر بر رابطه بین همشیران نیز، تنها مداخله فرزندپروری مثبت مؤثر است (07/20=F، 002/0=P)؛ و این تأثیرها در مرحله پیگیری هم چنان پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آنجا که مداخله خانواده محور فرزندپروری مثبت، سیستم خانواده و تعاملات موجود در آن را به شیوه ای مستقیم در کانون توجه قرار می دهد، می توان آن را نسبت به مداخله فرد محور ذهن آگاهی روش مؤثرتری برای ارتقای ارتباط های آسیب دیده در خانواده های دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی به شمار آ ورد.
۲۰.

نقش تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی در پیش بینی دلزدگی زناشویی دانشجویان زن متأهل

تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۳۱۹
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی در پیش بینی دلزدگی زناشویی دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. نمونه آماری پژوهش 256 نفر زن متاهل بود که به روش تصادفی ساده با استفاده از جدول اعداد تصادفی انتخاب شد. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس دلزدگی زناشویی کایزر (1993)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود بازبینی شده اسکورن (1998) شاخص ارزشمندی زندگی باتیستا و آلموند (1973) پرسشنامه بخشش رای (2001) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی ساده و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل ضریب همبستگی ساده نشان داد که بین تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی در تبیین و پیش بینی واریانس دلزدگی زناشویی نقش دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان