در این پژوهش ملاک هویت شخصی حافظه، پیوستگی و استمرار روانی، با رویکرد تبیینی انتقادی مورد بررسی و نقد قرار می گیرد. این ملاک تقریرهای مختلفی دارد. تقریر آگاهی و حافظه هویت شخصی را به همان مجموع خاطرات می داند که حافظه نام دارد؛ که البته مسئله فراموشی در انسان این تقریر را دچار اشکال می کند. برای حل مشکل فراموشی راه حل هایی ارائه شده که برخی از پیوستگی و استمرار روانی و زنجیره همپوشانی از خاطرات سخن گفته اند. برخی دیگر، استمرار روانی را همراه با استمرار فیزیکی، مثلاً مغز، ملاک هویت شخصی می دانند. در مجموع این سه تقریر مبتلابه اشکالات متعددی است؛ ازجمله اینکه حافظه امری عرضی است، و نمی توان هویت شخصی را به امر عرضی دانست. از سوی دیگر، با صدمه دیدن مغز، همه یا بخشی از حافظه نیز از بین خواهد رفت؛ لذا استمرار روانی همراه با استمرار فیزیکی نیز نمی تواند ملاک هویت شخصی باشد. این ملاک در ارائه پاسخی صحیح به مسائلی چون حیات پس از مرگ، مسئولیت اخلاقی و جزا و کیفرهای حقوقی نیز ناتوان است.