بررسی شیوه تصمیم گیری و برنامه ریزی های موجود در مورد روز شمار تحصیلی، امکان شناخت مشکلات احتمالی و اصلاحات مورد نیاز را فراهم می سازد. از این رو، در این مقاله مقایسه حجم زمان آموزش در ایران با برخی کشورها مقایسه شده و مشکلات ناشی از تقویم تحصیلی فعلی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی، تحلیلی بوده است. جامعه آماری از سه گروه دبیران، مدیران و کارشناسان آموزش متوسطه دو شهر اصفهان و یزد تشکیل شده است. تعداد 180 نفر از دبیران با استفاده از روش نمونه گیری دو مرحله ای متناسب با حجم و 35 نفر از مدیران با روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه مورد نظر انتخاب گردیدند. برای جمع آوری نظریات دبیران و مدیران، از پرسش نامه استفاده شده و برای جمع آوری داده های کیفی از کارشناسان (16 نفر)، مصاحبه نیمه سازمان یافته به عمل آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی پژوهش، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه، روش مقوله بندی به کار گرفته شده است.
نتایج حاصل از مقایسه زمان آموزش نشان می دهد که حجم واقعی زمان آموزش در ایران نسبت به کشورهای توسعه یافته کمتر است. یافته های پژوهش همچنین حاکی از آن است که الگوی روز شمار تحصیلی کشور در ایجاد یا زمینه سازی برخی از مشکلات موثر بوده است. این الگو در بروز مشکلاتی چون ایجاد اضطراب در فراگیرنده برای یادگیری محتوا، خستگی و دل زدگی معلم از تدریس، فرسودگی زود هنگام او و کاهش کارایی کمی و کیفی نظام تاثیر دارد.