مطالب مرتبط با کلیدواژه

فرافلسفه


۱.

تحلیلی از وحدت وجود به سوی فرا فلسفه حکمت شرقی

کلیدواژه‌ها: وجود وحدت وجود فنا بقا مطلق تکثیر مقید پدیدار (ظواهر) ماهیت فرافلسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۴۷
چکیده نویسنده مقاله ضمن توضیح اهمیت فلسفه تطبیقی ـ که در اینجا شامل بررسی تطبیقی نظام‏های عرفانی نیز هست ـ روش اساسی آن را استخراج روح کلی نظام‏ها و چارچوب‏های ساختار روش‏های معرفتی و مقایسه آنها با یکدیگر می‏داند (فرافلسفه) و برای نمونه به یکی از اساسی‏ترین موارد، یعنی مفهوم و نظریه «وحدت وجود» و تحلیل دقیق معناشناختی آن از دیدگاه عرفان و حکمت اسلامی، همراه با مباحثی از آیین و دانتا و ذن می‏پردازد. وی ضمن توصیف وجود به عنوان محمولی استثنایی که هویت موضوع را تشکیل می‏دهد، برای توضیح وحدت وجود عرفانی به رابطه خود و ماهیت ـ مطلق و مقیّد ـ وحدت و کثرت و دو دیدگاه حاصل از دو مقام فنا و بقا می‏پردازد.
۲.

زبان، جستجو و آپوریا در نامهی هفتم افلاطون (Language, Search and Aporia in Plato’s Seventh Letter)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان افلاطون هستی دیالکتیک فرافلسفه نامة هفتم آپوریا (حیرت فلسفی)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۴۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۳۴۶
این مقاله رابطهی میان زبان و وجود را آن گونه که در به اصطلاح انحراف فلسفی نامهی هفتمِ منسوب به افلاطون فهمیده شده است، بررسی میکند. در اینجا نویسندهی نامه، برخلاف گواهی بسیاری از رسالات افلاطون، مدعی است که هیچ کلمه ای دربارهی فلسفهی افلاطون نوشته نشده است و نخواهد شد؛ وبه علاوه، گویا نگارنده به این دلیل که مطلب چندان سردرگم کننده نبوده است، در ادامه توضیح میدهد که در واقع مسائل فلسفی به هیچ وجه بیان شفاهی را نمیپذیرند.این مقاله، برای طرح استدلالات این ادعاها و بیان نتایج آنها، آنچه را میجوید که به گفتهی نامه تنها راه خروج از کمبودهای معرفت شناسانه و وجود شناسانهی ذاتی زبان است. این مقاله در کوشش برای کشف اینکه چگونه نویسندهی نامه برای نابسندگی فهم عقلانی، نظری و زبانی واقعیت نهایی استدلال میکند، در مفاهیم سونوسیا (sunousia) و تریبو (tribô) (که شاید در این بافت به ""گفتگوی زنده"" و ""صرف زمان"" ترجمه شدنی باشد)، به عنوان تنها اعمال به قدر کافی نیرومند برای چیرگی بر موانع زبان و دست یابی به فهمی حقیقی از وجود، کنکاش میکند. این مقاله به منظور استدلال علیه تفسیری اسطوره ای از مفاهیم سونوسیا و تریبو- بر اساس وحدت مسلم سوژه و ابژه- مدعی است که بر طبق نامه، رابطهی فلسفی حقیقی با وجود، به عنوان نتیجهی نوع خاصی از جستجو فهمیده نمیشود، بلکه باید به عنوان خود جستجو فهمیده شود. مقاله میگوید نه سونوسیا و نه تریبو، هیچ کدام نوع خاصی از موقعیت تأملی را تسخیر نمیکنند، بلکه یک گفتگوی مفصل منعکس کنندهی شرایط خاصی از یک رهیافت فلسفی است.
۳.

بررسی روش فراتاریخی ایزوتسو در مطالعات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایزوتسو فلسفه تطبیقی روش فراتاریخی فراگفت وگو فرافلسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۵۲۰
پروفسور توشیهیکو ایزوتسو فیلسوف، زبان شناس، شرق شناس و قرآن پژوه، چندین اثر تطبیقی از خود برجا گذاشته است. او از معدود متفکرانی بود که علاوه بر تطبیق فلسفه ها به فلسفه تطبیق و مباحث روش شناسی در مطالعات تطبیقی نیز نظر داشت و به درستی و با بینشی عمیق به این نکته توجه یافت که مهم ترین و اصلی ترین علت ناکامی تلاش های تطبیقی دوران اخیر فقر روش شناختی در انجام چنین مطالعاتی بوده است. در این مقاله برآنیم تا علاوه بر ارائه توصیفی از روش تطبیقی پیشنهادی ایشان، کاستی ها و نقاط قوت احتمالی آن را بیان کنیم. ایزوتسو با روش فراتاریخی تلاش کرده بر این مشکل فائق آید. دو مشکل دیگر هم بر سر راه تطبیق وجود دارد که باید قبل از مشکل پیش گفته مطرح گردد: یکی مشکل زبان و دیگری مشکل تکثر فلسفه های شرقی است که اولی با فراگفت وگو یا همدلی وجودی و دومی از طریق دستیابی به فرافلسفه فلسفه های شرقی قابل حل است. ایزوتسو در فرایند تطبیق فلسفه های شرقی با فلسفه های غربی در پاره ای از موارد برای کشف مفاهیم کلیدی و کانونی فلسفه های شرقی و نیل به یک فرافلسفه فلسفه های شرقی به روش سمنتیکی روی آورده است. ارتباط روش فراتاریخی با روش سمنتیکی در زمانی مبتنی بر تاریخ از جمله موضوعاتی است که باید بدان پرداخت.
۴.

ون اینواگن و فلسفه: فرافلسفه پیتر ون اینواگن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیتر ون اینواگن فرافلسفه استدلال فلسفی تعریف متافیزیک شهودِ فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۲۸۴
پیتر ون اینواگن در همان حال که فیلسوفِ مهم و تاثیرگذاری است، دربسیاری از مواضع، مطابق روشِ متداول فلاسفه تحلیلی بحث را پیش نمی برد و این منجر به اتخاذِ برخی مواضعِ نامتعارف از طرفِ او شده است. در این مقاله سعی کرده ایم تصویری روشن از نگاهِ او، به فلسفه و روشِ درستِ آن ارائه دهیم. برای این کار، مستقیماً به سراغ تعدادی از آثار او رفته و سعی کردیم مولفه های فرافلسفه او، یعنی نگاه او به استدلال، تعریف و تحلیلِ واژگانِ فلسفی، متافیزیک، شهودِ فلسفی و فراهستی شناسی را استخراج کرده تا با کنارهم قرار دادن این مولفه ها، تصویر مان را از فرافلسفه او کامل تر کنیم. به باور نویسنده گان، بدون درنظر گرفتن این تصویرِ کامل، فهمِ فلسفه ورزی او به درستی ممکن نخواهد بود. بنابراین هر یک از بخش های این مقاله درنظر دارد به یک سوالِ فرافلسفی در نظرِ این فیلسوف، پاسخ دهد و نویسده گانِ آن باور دارند که کنارهم قرار دادن این پاسخ ها می تواند تصویر خوبی از فرافلسفه او ارائه دهد.
۵.

درنگی در روش فلسفی ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش فلسفه فرافلسفه فلسفه تحلیلی تحلیل مفهومی تحلیلی منطقی آزمون ذهنی ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۲ تعداد دانلود : ۳۱۸
روش های علمی، ابزار هایی برای حل مسائل هر علم  هستند. در دوران جدید و معاصر به تدریج مباحث مستقل، درباره چند و چون این روش ها رواج یافته، به تدوین متدولوژی (روش شناسی) علوم دامن زد. هر چند بحث از روش فلسفه در دوران گذشته نیز مطرح بود، امروزه این بحث در شاخه نوپیدایی به نام فرافلسفه دنبال می شود. نوشتار پیش رو در پی برداشتن گامی اولیه به منظور شناسایی مختصات روش فلسفی ابن سینا است. ابن سینا بحث مستقل و مستوفایی درباره روش فلسفه مطرح نکرده است؛ از این رو برای شناسایی روش فلسفی او باید از فرافلسفه ضمنی اش بهره برد و با مرور بر آثارش روش هایی را که وی در عمل به کاربسته است، شناسایی کرد.در این مقاله پس از بحثی مقدماتی درباره روش علوم و روش شناسی فلسفی، بحث های ابن سینا در مورد روش فلسفه را مرور می کنم. در مرحله بعد با نگاهی بر روش های کمابیش رایج در فلسفه تحلیلی، چهار روش استدلال قیاسی، تحلیل مفهومی، تحلیل منطقی و آزمون ذهنی به عنوان الگو و چارچوب بحث، انتخاب شده و نمونه هایی از به کارگیری این روش ها در فلسفه ابن سینا ارائه می گردد. بازشناسی روش فلسفی ابن سینا در این چارچوب نشان می دهد فلسفه وی به لحاظ روشی شباهت زیادی به فلسفه تحلیلی معاصر دارد. 
۶.

استعاره به مثابه روش فلسفیدن: تحلیلی بر نقشِ استعاره ها در فلسفه اسلامی با تأکید بر نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی فلسفیدن استدلال به مثابه جنگ روش فلسفه ورزی روش استعاری فرافلسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
استعاره از مفاهیم بنیادین در فلسفه و زبان شناسی است که همواره موردتوجه اندیشمندان بوده است. نظریه استعاره مفهومی، که لیکاف و جانسون ارائه کرده اند، بر این اصل استوار است که استعاره ها صرفاً ابزارهای زبانی نیستند بلکه در ساختار تفکر و نظریه پردازی نقشی اساسی ایفا می کنند، به نحوی که مفاهیم انتزاعی ازطریقِ تجارب ملموس و عینی درک و پردازش می شوند. مسئله اصلی این پژوهش کارکردِ استعاره های مفهومی به مثابه روشی در فرآیند فلسفه ورزی فیلسوفان مسلمان، با محوریّت استعاره «استدلال جنگ است»، می باشد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و ازطریقِ واکاویِ مفاهیم و استدلال های فلسفی در آثار فیلسوفانی چون فارابی، ابن سینا و ملاصدرا انجام شده است. یافته ها بیانگر آن است که استعاره «استدلال جنگ است» در قالب تعابیری همچون «دفع اعتراض»، «نقض دیدگاه» و «اقامه برهان علیه خصم» در متون این فلاسفه جریان دارد و در شکل گیریِ شیوه استدلال، نحوه گفت و گویِ فلسفی و تبیین مفاهیم انتزاعی نقشی مؤثر ایفا کرده است. برخلافِ دیدگاهی که کاربرد استعاره را پدیده ای ناخودآگاه می داند، شواهد حاکی از آن است که به کارگیریِ استعاره های مفهومی آگاهانه یا بالقوه آگاهانه بوده و انتقال از حوزه تجربی و محسوس به حوزه انتزاعی در فرآیند فلسفه ورزی هدف بوده است. براین اساس، در فلسفه ورزی، استعاره های مفهومی برای تحلیل مفاهیم و صورت بندی تفکر فلسفی و نظریه پردازی می توانند روشی معتبر باشند.
۷.

فرافلسفه و تولید فضا: خوانش فرافلسفه از سیاست فضا و آفرینش شهر مدرن در اندیشه لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لوفور فرافلسفه تولید فضا سیاست فضا شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
بخش مهمی از دگرگونی های زمانه کنونی ما به مناسبات اجتماعی و شهری مرتبط است. چنین تغییراتی را باید فراتر از رویکرد سنتی به فلسفه و در رابطه با جامعه شهری و مناسبات مادی و فرهنگی مرتبط با آن جست وجو کرد. در رویکرد فرافلسفی، واقعیت شهری یک برساخت اجتماعی یا سیاسی-اقتصادی است و همچنین نیرویی مولد است که روابط اجتماعی را توأمان در سطوح مادی و فرهنگی تولید و بیان می کند. فلسفه به شکلِ سنتی همواره مفاهیم خود را از بسترها و کالبدهای عینی جدا کرده و در پی تمامیت سازی و این همانی بوده است. فرافلسفه لوفوری تحمیل چنین تمامیت غیربدنمند و عقلانیت انتزاعی بر شهر را انکار می کند و، به منظورِ برقراری رابطه با واقعیت، شکل های مستقل و خودجوش عملی و مادی را در بطن زندگی روزمره شهری خلق می کند. هدف از این پژوهش، کاوش در بینش های فرافلسفی لوفور درباره مفهوم سیاست فضا و نقش آن در بازتعریف و آفرینش مجدد در فضای شهر است. در این راستا، غلبه بر مفهوم سنتی فضا و ارائه مفهومی پویا و عاملیت گرایانه از آن به عنوانِ مؤلفه ای محوری در تحقق فرافلسفه مطرح می شود که در خلال آن رویکردهای انضمامی، عملی و بدنمند از فضا تحقق می یابد. پرسش محوری پژوهش حاضر این است که لوفور چگونه با طرح فرافلسفه به عنوانِ ابزاری برای نقد فلسفه سنتی توانسته است درکی عمیق تر از رابطه میان سوژه و فضا ارائه دهد و به تعریفی نو از شهر مدرن دست یابد؟ همچنین چه فرصت هایی پیش روی این خوانش وجود دارد؟ فرافلسفه در این معنا در پی یافتن برهه هایی است که در آن شهر به منزله محصول پراکتیس جمعی شهروندان تحقق یابد، نه مطابق رویکردهای متافیزیکی پدیده ای ازپیش متعین فرض شده که همواره گفتمان های مسلط بر آن ها تحمیل شوند. 
۸.

طرح واره ای از فرافلسفهٔ هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هایدگر فرافلسفه افلاطون گرایی منطق علم جهان بینی روش شناسی فلسفه قاره ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
شکل گیری حوزه ای پژوهشی با نام «فرافلسفه» بیش از هر چیز معلولِ بحرانی است که فلسفه در عصر حاضر برای اثبات اصالت و توجیه کارآمدی خود با آن مواجه است. اما همین امر می تواند مزایایی برای فکر فلسفی به همراه داشته باشد. ازجمله اینکه بستر مناسبی برای بازخوانی نظام مند و مسئله محور از تاریخ فلسفه فراهم آورد. در این مقاله، تلاش بر این است که، در قالب  چارچوب و الگوهای طرح شده در فرافلسفه، مروری بر رئوس اندیشه هایدگر صورت گیرد و مزایا و امکانات مندرج در آن جهت مشارکت در مباحث جاری فلسفه تبیین شود. در این راستا، ابتدا، ضمن مرور بر چهار رویکردی که محققان فرافلسفه به عنوانِ الگوهای کلی در فلسفه ورزی معرفی کرده اند، از نسبت تفکر هایدگر با هریک از این موارد پرسش می کنیم. این الگوها به ترتیب عبارت اند از: افلاطون گرایی، فلسفه به مثابه منطقِ علم، فلسفه به مثابه پژوهشی استعلایی و فلسفه به مثابه جهان بینی. در ادامه، باتوجه به مباحث جاری درباره نسبت فلسفه با «روش شناسی»، تلقی هایدگر از چیستی فلسفه را، با تمرکز بر مسئله «روش»، بازخوانی می کنیم و در انتها نیز، باتوجه به موارد قبل، ملاحظاتی درباره تکوین دوگانه قاره ای و تحلیلی در فلسفه معاصر و نقش هایدگر در ایجاد و تعمیق این گسست بیان خواهیم کرد و این بازاندیشی را مقدمه ای قرار می دهیم برای بحث از امکانِ وحدت و تألیف بین این دو جریان در عصر حاضر.