مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
کرونوتوپ
حوزه های تخصصی:
منطق مکالمه محصول اندیشه میخاییل باختین، نظریه پرداز حوزه علوم انسانی در قرن بیستم است. این دیدگاه بر برقراری تعامل دائمی میان نظرگاه های متن، مؤلّف و مخاطب تأکید می کند و این که شناخت واقعی تنها از لابه لای شراکت ها، تفاوت ها و نقیضه های معانی این سه عنصر حاصل می شود. از نظر او، سخن سرشت مکالمه ای دارد و این مکالمه گرایی نیز به شکل تام در گونه ادبی رمان بازتاب مییابد؛ زیرا رمان، عرصه بازتاب زبان ها، صداها و سبک های گوناگون است. بنابر این رمان ماهیتاً چندمفهومی است. از این رو زمینه اصلی مطالعات باختین است. در این جستار تلاش شده که تاریخ بیهقی اثر ابوالفضل بیهقی، بنا بر سرشت رمان گونه آن در گستره منطق مکالمه مورد پژوهش قرارگیرد. روش پرداختن به این پژوهش، اثباتی-تحلیلی است و به مؤلّفه های شاخص مکالمه ای همچون دوصدایگی، دگرمفهومی، کرونوتوپ و ذکر مصادیق آن؛ ازجمله پوشیده گویی، محاکات و دیالکتیک پرداخته می شود.
مقاله به زبان فرانسه: غوری در فضاهای کارناوالی سلین (Romans d’«espaces en perdition»: voyage au coeur des territoires carnavalesques céliniens)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر مساله «فضاهای ره به زوال» را در آثار لویی فردینان سلین مورد بررسی قرار می دهد. در رمان های سلین که عموما حول محور توصیف فضا می چرخند، ما با مکان های ظالمانه و جهان های خونین و دوزخی مواجه هستیم. این فضاها همواره به مثابه جهان هایی معرفی می شوند که در معرض زیرورو شدن و نابسامانی قرار دارند و چنین به ذهن متبادر می شوند که گویی آخرالزمان بهشت روی کره خاکی فرا رسیده است. این فضاهای در حال زوال با درونمایه هایی همچون گرداب، زندان، شکنجه، رنج و مجازات همپیوند شده اند. به عبارت روشن، این فضاها در واقع جهان های تباه شده ای هستند که در آن ها دریدن و برهنه کردن و بی مایه کردن بدن ها سکه رایج است.
تغییر موازنه ساختار شخصیت در تبلیغات تجاری(مطالعه موردی:تبلیغات تلویزیونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال نهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳۲
55 - 76
حوزه های تخصصی:
آگهی های تجاری ضمن ارایه اطلاعات به مصرف کننده ی بالقوه، رفتار وی را با استفاده از دلالت های صریح و ضمنی تغییر داده و به سمت خرید محصول سوق می دهند. بدین ترتیب، کالا فارغ از کارکرد خود، به تجسم آرزوها و نیازهای روانی مخاطب بدل می گردد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کنش تبلیغات در تغییر رفتار مخاطب و تمایل وی به محصول، به مطالعه موردی بر روی پنج آگهی تلویزیونی گزینش شده در یک بازه زمانی پرداخته است. فرآیند تحلیل شامل تحلیل محتوای این آثار با اتکا به نظریه ساختار روان فروید، به منظور نمایش فعل و انفعال میان سه بخش غریزه، من و فرامن فرد مصرف کننده درآگهی، به عنوان مصدر همذات پنداری مخاطب است. نتایج پژوهش نشانگر تأثیر دلالت های ضمنی آگهی های تجاری بر دگرگونی موازنه ساختار شخصیت به منظور ترغیب و اقناع مخاطب برای پذیرش پیام آگهی است. آگهی های محرک مصرف، از طریق اهمیت دادن به انگیزش های « نهاد» و کنش فعال « من» در پاسخگویی به آن، به تضعیف نیروی فرامن می پردازند و در برخی موارد نیز با تحریک حضور « فرامن» سعی در سوق دادن مخاطب به سمت انتخاب های خردمندانه دارند.
بررسی سه مضمون باختینی کارناوال، گفت وگوگرایی و کرونوتوپ در نمایشنامه سر فرود آورد تا پیروز شود یا اشتباهات یک شب اثر الیور گلدسمیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
245 - 274
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه سر فرود آورد تا پیروز شود یا اشتباهات یک شب را می توان نقطه اعتلای زندگی ادبی الیور گلدسمیث دانست. ارجاعات متعدد به رخدادها و آثار ادبی قرن هجدهم انگلستان، بر غنای نمایشنامه افزوده و گواه حضور معانی عمیق در پس مکالمات زنده شخصیت هاست. در این نوشتار، معانی ادبی و اجتماعی این نمایشنامه بررسی می شود. برای نیل به این هدف، مفاهیم کارناوال، گفت وگوگرایی و کرونوتوپ میخائیل باختین به کار گرفته می شود تا با بررسی گفتمان های موجود در متن و عناصر زمانی و مکانی، روشن شود که چگونه گلدسمیث با خلق شرایطی کارناوالی، جامعه ای را به تصویر می کشد که در آن، صدای خدمتکاران، زنان و آنان که زیر سلطه صاحبان قدرت اند، اهمیت می یابد و شنیده می شود؛ درحالی که هنجارهای تحمیل شده اجتماعی و ایدئولوژی های قدرت مدارانی که سعی در انزوای صدای طبقات فرودست دارند، به چالش کشیده می شوند.
تحلیل کرونوتوپ خانه در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصد دارد به این مسئله اساسی پاسخ دهد که چگونه کرونوتوپ به عنوان ابزار تحلیل متن امکا ن های جدیدی را به روی تأویل گر می گشاید. مفهوم کرونوتوپ که اساساً ناظر به پیوستار زمان و مکان در ادبیات و هنر است، بر این حقیقت استوار است که زمان و مکان صرفاً مقولات زمانی و مکانی قلمداد نمی شوند، بلکه دلالت مندند و دارای ارزش هایی که به آنها پیوسته است. این نوشتار بر پایه روشی توصیفی- تحلیلی در دو بخش تنظیم شده است. در بخش نخست عناصر اساسی شبکه مفهومی شکل دهنده ساختار بحث میخاییل باختین درباره کرونوتوپ تشریح و تعریف می شود. در بخش دوم نیز ایده کرونوتوپ خانه که با تکیه بر آراءِ باختین ابداع شده است، در بررسی رمان چراغ ها را من خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد به کار بسته خواهد شد. ذیل کرونوتوپ مذکور (به عنوان کرونوتوپ بنیادی داستان)، کرونوتوپ های اتاق پذیرایی و آشپزخانه که در پیوند معناداری با کرونوتوپ خانه اند نیز بررسی خواهند شد. درضمن نشان داده خواهد شد که در طرح داستان و نیز تفسیر آن، کرونوتوپ خانه با کرونوتوپ های مهم آستانه و دیدار برهم کنشی معناساز برقرار می کند؛ هم چنین کرونوتوپ خانه با مهیاساختن فضایی سازگار برای وقوع رویدادها، طرح داستان، برون فکنی ذهنیات و احوال درونی شخصیت ها را آشکار می سازد و این رویدادها به یاری نشانه های زمانی است که امکان و مجال بیان می یابند.
روایت گری در سریال طنز شب های برره: کنش زبانی در فضای محدودیت های گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله با طرح نظریه میخاییل باختین و با استفاده از مفاهیم اصلی نظریه او همچون چندصدایی، مکالمه، بینامتنیت و زمان مکان (کرونوتوپ)، به مطالعه ساخت استعاری مسلط بر متن مجموعه طنز تلویزیونی شب های برره پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش، تحلیل گفتمان است که مفاهیم باختین در آن نقش نظام مفهومی را بازی می کند. بر این اساس، نخست این مقولات نظری به میان خواهند آمد، آنگاه مقاله با استفاده از این مفاهیم نشان خواهد داد که سوژه تولیدگر با توجه به اینکه بافت گفتمانی جامعه "حدود اندیشگی" او را در شیوه ای از پیش تعیین شده و محدود مشخص کرده است، چگونه با آن فرم سرشاخ می شود و امکانات گفتن خود را به گونه ای سامان می دهد تا در عین توجه به چهارچوب ها، فرصت خوانش های تازه ای را از آن ها فراهم آورد؛ در نهایت مقاله در فرآیندی دلالتی در گفت وگو با متن به تحلیل و تفسیر کنش فرهنگی مهران مدیری پرداخته است. در نهایت تفسیر مقاله از سریال طنز شب های برره به این ایده می رسد که مهران مدیری با گردهم آوردن تمهیداتی مثل خلق زمان- مکان خیالی برره، تبعید عقل مدرن، ضدزبان برره ای و بینامتنیتی که در زنجیره تکاملی آثارش وجود دارد، توانسته است "شب های برره" را به عنوان یک سریال طنز استثنایی و مورد پذیرش مخاطبانش معرفی کند.
پایانِ داستان ها «پیوستار سکون در رمان فارسی دهه چهل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژانر رمان در پیوند با زمان معاصر همواره خلق کننده جهانی نو و رو به آینده است که مفهوم حرکت و نامتنهای بودن را توأمان در درون خود نهفته دارد. در چنین چشم اندازی نمی توان رمان را صرفاً به بازتابی از شرایط خاص اجتماعی- تاریخی دورانی مشخص، یا به خدمت ایده و رسالتی خاص تقلیل داد. ژانر رمان و جهان داستانی اش مخلوق رابطه ای پیچیده و درهم تنیده از عناصر گوناگون متباین از جمله: جهان واقعی به مثابه منبع بازنمایی، جهان بازنموده اثر ادبی، مؤلف و مخاطب در زمان ها و مکان های متفاوت است که می توان از آن ها به مثابه پیوستار رمان نام برد. بر اساس این نگاه، رمان و به صورت خاص پایان بندی آن به مثابه آستانه یا مرزی در رابطه با دیگر عناصر پیوستارِ رمان ترسیم شده است که با توجه به چگونگی بسته شدن آن یعنی: سخن فرجامین داستان یا گفتار راوی و قهرمانان داستان درباره خویش و جهان شان، گرایش آن داستان را در نسبت با حرکت یا سکون و ایستایی اش به صورت خاص، و ژانر رمان به صورت کلی مد نظر قرار گرفته است. این نگاه با تکیه بر مفاهیم ژانر رمان، حماسه، آستانه، پیوستار زمانی-مکانی«کرونوتوپ» از نگاه باختین صورتبندی شده است. بر این اساس در پایان رمان شوهر آهو خانم، حرکت سیدمیران که از خیابان شروع و به گاراژ رسیده بود در بازگشتی ایستا به خانه منتهی می شود؛ در سووشون یوسف به مثابه دیگری زری کشته و حذف می شود؛ و حرکت خالد در رمان همسایه ها از خانه ای محصور آغاز می شود، در خیابان تداوم می یابد و به زندان ختم می شود.