مطالب مرتبط با کلیدواژه

دیالکتیک


۲۱.

دیالکتیک هگل: سنتزی از دیالکتیک کانت در برابر دیالکتیک افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت افلاطون هگل دیالکتیک سنتز روش فلسفی جدل مطابقت ذهن و عین،تز آنتی تز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۱۰ تعداد دانلود : ۲۲۳۹
دیالکتیک از قدمتی باندازة خود فلسفه برخوردار است. این واژه از طرف فیلسوفان متعددی بکار رفته است و هر کدام از آنها معانی متفاوتی را در نظر گرفته اند. در این نوشتار بعد از بیان اجمالی معنای این واژه در میان فلاسفه، بطور تفصیلی به بیان معنای آن نزد افلاطون، کانت و هگل پرداخته میشود. نزد افلاطون دیالکتیک دارای معنای متکامل بوده است و بعنوان روشی برای رسیدن به ذات لایتغیر موجودات درنظر گرفته شده است. کانت آن را بمعنای جدل یا منطق درنظر گرفته است؛ یعنی بررسی راهی که عقل به قصد رسیدن به معرفت اشیاء فینفسه و حقایق فوق حسی طی میکند. دیالکتیک نزد هگل نیز عبارت است از مطابقت فکر با هستی در زمان و در صیرورتی دائمی. دیالکتیک هگل همیشه در مسیر جمع متضادها در مرتبهیی بالاتر بکار گرفته میشود و در واقع کار فلسفه در نظر او پیمودن همین مسیر است. در مقاله حاضر ضمن بررسی و مقایسه نظریات دیالکتیکی این سه فیلسوف نشان داده ایم که میتوان دیالکتیک هگل را بعنوان سنتزی از دیالکتیک افلاطون و کانت قلمداد کرد.
۲۲.

شرحی بر فلسفة نظری و سیاسی افلاطون

کلیدواژه‌ها: حکومت مدینه فاضله شناسایی مثل دیالکتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۱ تعداد دانلود : ۵۰۱
این مقاله گزارش کوتاهی است درمورد مهم ترین موضوعات فلسفی افلاطون در باب نظر و سیاست. بحث اصلی تحقق دولت شهر آرمانی است که در بخش فلسفة سیاسی مطرح است. نخست به نظریات افلاطون دربارة شناسایی، بقای نفس، نظریة مُثل، که از زیر بنایی ترین اصول فلسفة افلاطون است، و سپس به طرح مسائلی از قبیل عدالت، تربیت، فضلیت اخلاقی، و آیین کشورداری پرداخته شده است. افلاطون دربارة دولت مثالی خود می گوید که دانایان باید اداره امور شهر را به دست بگیرند زیرا آن ها دارای فضلیت اند و به دریافت حقیقت نایل شده اند. وی همچنین به کمک روش دیالکتیک سعی دارد شناخت را از سطح محسوسات به درجة عالی تر یعنی درک معقولات بالا ببرد. بدین منظور تمثیلی می آورد که به ""زندان غار"" معروف است. در این تمثیل، انسان با تزکیه و تربیت حدود شناخت خود را عقلانی می کند و به حقیقت مطلق، که همان عالم مثال است، می رسد. افلاطون قدم به قدم با مثل پیش می رود و می گوید فلاسفه اند که از اسارت جهل و نادانی رها شده و جهان نادیدنی را دیده اند و چون به معرفت واقعی رسیده اند پس برای حکمرانی سزاوارترند.
۲۳.

ارتباط کلامی در شعر کهن پارسی (سؤال و جواب، مکالمه، مناظره، و دیالکتیک)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مناظره دیالکتیک ارتباط کلامی مکالمه سؤال و جواب شعر کهن پارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۰۷
برقراری ارتباط میان انسان ها از راه های گوناگون امکان پذیر است؛ اما ارتباط کلامی شایع ترینِ این راه هاست. در شعر کهن پارسی، ارتباط کلامی به چندین شیوه ، مانند سؤال و جواب، مکالمه، مناظره، و دیالکتیک، صورت می گرفته است. در این مقاله، به شیوه های گوناگون ارتباط کلامی در شعر کهن پارسی پرداخته شده و ویژگی های هریک بررسی شده است. درنهایت، نشان داده شده که جز دیالکتیک، که در زمینه ای کاملاً منطقی و مستدل اتفاق می افتد، سایر شیوه های ارتباط کلامی چندان محمل منطقی و استدلالی نداشته اند. این اتفاق چه بسا متأثر از وضعیت اجتماعی و هژمونی غالب جامعة آن روزگار، که زیر سلطة پادشاهان ستمگر و تک صدایی بوده رخ داده باشد.
۲۴.

جُستاری در رویکرد دیالکتیکی به «خواندن»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گادامر خواندن دیالکتیک مطالعه فهم دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۲۹
هدف: نوشته حاضر سعی دارد تا تبیین کند که خواندن عملی دیالکتیکی است. برای این کار، ضمن اشاره به مفهوم دیالکتیک در دوره باستان و با نگرشی به مفاهیم انسان، جهان، علم، زبان، و فهم، به بحث در مورد شأن دیالکتیکی خواندن پرداخته شده است. روش: در نوشته حاضر، رهیافت تحلیل مفهومی بهکار گرفته شده است. این رهیافت که بیشتر در نوشته های تحلیلی و نظری کاربرد دارد، با تحلیل و بررسی آراء و نظرات درباره یک موضوع خاص، نقطه نظر و تفکر خاصی را بهعنوان نقطه عزیمت تحلیل انتخاب میکند و از آن رهگذر، به واکاوی مفهوم و بحث در آن موضوع میپردازد. همچنین برای تبیین مفهوم دیالکتیکی خواندن، از پدیدارشناسی هایدگر و فهم دیالکتیکی گادامر بهعنوان نقطه عزیمت بهره گرفته شده است. یافتهها: از مقایسه عمل خواندن در دوره پیشامدرن و دوره مدرن، چنین برمیآید که خواندن در دنیای امروز امری دوگانه انگار (مبتنی بر تقابل سوژه/ابژه)، تصویرگرا و تکگو است. این در حالی است که نوشته در دوران باستان و قرون وسطی چنین شأنی نداشته و بیشتر به آن بهعنوان سخن مولف غایب نگریسته میشد که در غیاب وی باید با گفتههای وی به همسخنی پرداخت و کتاب را هضم نمود. رویکرد تکگویانه نسبت به متن که ارمغان دنیای جدید است، مانع هر گونه فهم و ارتباط صحیح انسان با جهان متن شده است. فهم بهعنوان پیششرط عمل خواندن، واقعهای خارج از اختیار انسان و کنترل روششناسانه است. واقعه خواندن تاریخمند است که ریشه در سنت دارد و از همسخنی و گفتوگوی انسان با متن و امتزاج افق متن و خواننده حاصل میشود. اصالت/ارزش: بداعت نوشته حاضر در گستردن افق معنایی دیگری در مورد عمل خواندن، در شرایطی است که پارادایم روانشناختی، حاکم بر محیط خواندن و عمل خواندن است. امروزه نوشته های بسیاری با عنوان تکنیکهای مطالعه، سنجش مطالعه، روشهای مطالعه و یادگیری، و ... در گوشه و کنار مشاهده میکنیم که کتاب را شیئی تحت انقیاد و کنترل ذهن انسان تلقی میکند و این پیشفرض را میپروراند که با کنترل عمل خواندن به کمک روشی که توصیه می کند، میتوان به فهم دست یافت. در نوشته حاضر استدلال می شود که فهم اساساً با گشودگی، همسخنی و گفتوگو با متن حاصل میشود نه با تفوق و سیادت روششناسانه بر آن.
۲۵.

چیستی و چرایی پرسش و پاسخ از دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولوی دیالکتیک گفتگو (دیالوگ) اندیشه (عقل) سؤال و جواب (پرسش و پاسخ)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۱ تعداد دانلود : ۶۸۹
مقاله حاضر با طرح جایگاه و نسبت سؤال و جواب با گفت وگو (دیالوگ) و حدود معنی شناختی آن آغاز می گردد و سرچشمه های اندیشه مولوی را در این خصوص باز می نمایاند. ادامه مقاله، پیشینه و جایگاه سؤال و جواب، دیالوگ و دیالکتیک را با نگاهی تطبیقی در حوزه های هستی شناختی و معرفت شناختی در نظر فیلسوفان یونان، اندیشمندان دنیای معاصر و دیدگاه خاص و جهان نگری مولوی به اختصار بیان می دارد و به نقد و بررسی سؤال و جواب به شیوه تحلیلی و با سه رویکرد متفاوت: 1. خاستگاه، ماهیّت و ضرورت سؤال و جواب 2. انگیزه سؤال و جواب 3. سنخیّت در سؤال و جواب به طرح موضوعات و یافته های ذیل از دیدگاه مولوی می پردازد: برشمردن اندیشه به عنوان سرچشمه پرسش و پاسخ؛ اشاره به معانی، سطوح و ترازهای متفاوت در این حوزه؛ بررسی دلایل اعتراض و انکار مولوی بر عقل فلسفی با وجود تأکید بر ضرورت و سودمندی استدلال و چون و چراهای منطقی؛ نشان دادن راه گذر از تنگنای فلسفه؛ نقد گفتگوی راستین با توجّه به غایت، غرض و انگیزه پرسشگری و در نهایت، لزوم سنخیّت و نسبت در پرسش و پاسخ در مجموعه روابط و حوزه های مختلف.
۲۶.

دیالوگ، دیالکتیک، امتزاج افق ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت زبان فهم بازی گفتگو دیالکتیک دیالوگ پرسش و پاسخ امتزاج افق ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲۹ تعداد دانلود : ۱۷۱۳
گادامر فهم را عملی دیالکتیکی میداند که از در آمیختگی افق مفسر و افق متن پدید میآید. این فهم دیالکتیکی، بر خلاف نگرش روشنگری، غیرروشمند وپیش بینیناپذیر است. به این سبب، گادامر فهم را یک رخداد یا واقعه میخواند. بر طبق این نگرش، فهم دیگر انکشاف منفعلانه یک ابژه بر سوژه نیست، بلکه عبارت است از تفاهم یک سوژه با سوژه دیگر در فراشد گفت و گو. بدین ترتیب حقیقت چیزی نیست که از قبل وجود داشته باشد و سوژه صرفا آن را کشف میکند؛ حقیقت در گفت و گو و با گفت و گو پدید میآید. ساختار گفت و گو مبتنی بر پرسش و پاسخ است. مفسر برای حل مسائل امروزین خود به پرسشگری از متن میپردازد و متن را به سخن در میآورد. متن نیز که برخاسته از سنت و حامل سنت است، با پاسخ های خود موقعیت هرمنوتیکی مفسر را به پرسش میگیرد. حاصل این گفت و گو، گشودگی متن به سوی مفسر و گشودگی مفسر به سوی متن است و پایان آن امتزاج افق ها و ارتقای مفسر به فهم و افقی گسترده تر.
۲۷.

ویگوتسکی و فریره در آموزش مبتنی بر گفت وگو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فریره دیالکتیک تحول انسان ویگوتسکی آموزش انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۱ تعداد دانلود : ۹۴۵
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی وجوه تشابه میان ویگوتسکی و فریره در آموزش مبتنی بر گفت و گو است. برای این منظور، مبانی نظری، مفاهیم مرتبط و نوع آموزش مورد نظر آنها به شیوه تحلیل تفسیری مورد بررسی قرار گرفت و سپس تفاوت ها و شباهت های آنها به ویژه در الگوهای آموزشی ارائه شده معرفی شد. بازشناسی وجوه زیربنایی و تبیین برخی مفاهیم مرتبط حاکی از آن است که هردو دیدگاه با تأکید بر ماهیت فعال انسان در ساخت واقعیت اجتماعی خود، کنش او را در بستر دیالکتیک اجتماعی بررسی نموده و به تبع آن با برگزیدن روش دیالکتیک در آموزش، مبنای مشترکی را برای کوشش عملی(آموزش) خود در جهت تحول انسان به کار می گیرند. ویگوتسکی این تحول را در فرایندهای درون ذهنی دنبال نموده و با تکیه بر نقش میانجی زبان در بستر تعاملات اجتماعی فرهنگی، گفت و گو را به عنوان بخشی از فرایند درونی سازی کنش اجتماعی در جهت شکل گیری تفکر و تحول شناختی نوع انسان تبیین می نماید و فریره آن را با تکیه برکنش معطوف به آگاهی، در الگویی از آموزش انتقادی مبتنی بر گفت و گو ارائه می کند.
۲۸.

دیالکتیک و معنا

کلیدواژه‌ها: معنا دیالکتیک تضاد نهاد هم نهاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۴۱
برای صورت بندی مسئلة «معناپژوهی ارشاد اسلامی»، بررسی دیدگاه های متفاوت دربارة معنا ضرورت دارد. در این نوشتار به رابطة میان «دیالکتیک» و «معنا» می پردازیم، با این امید که در انتها، بررسی این رابطه ما را در دستیابی به معنای ارشاد اسلامی یاری کند. پیش از پرداختن به رابطة «معنا و دیالکتیک»، باید ببینیم که مقصود از دیالکتیک چیست؟ برای جست وجوی پاسخ این پرسش به تاریخ تفکر و فلسفه مراجعه می کنیم؛ این کنجکاوی، ما را با افرادی مواجه می کند که به نوعی به دیالکتیک پرداخته اند و درعین حال تفاوت های اساسی در تفکر و فلسفة آن ها دیده می شود. زیرا مفاهیم، خصوصاً مفاهیم فلسفی، در طول تاریخ تغییر و تحول پیدا می کنند و بی تردید دیالکتیک نیز از این امر مستثنا نیست؛ یعنی دیالکتیک مثلاً مورد نظر افلاطون با مراد کانت از این واژه متفاوت است. در این نوشتار قصد «معناپژوهی دیالکتیک» را نداریم. ازاین رو، سعی می شود به جنبه های مشترک در تبیین معنای دیالکتیک اشاره شود و درعین حال جنبه های متفاوت دیدگاه های متفکران و فیلسوفان نیز بیان شود.
۲۹.

تأمّلی در روش شناسی فلسفة سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: شهود روش شناسی روش برهان دیالکتیک فلسفة سیاسی منطق ارسطویی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۴۹۶ تعداد دانلود : ۶۸۷
روش شناسی از جمله مباحثی است که در زمینه های گوناگون دانش بشری مطرح است و طبعاً در حوزه های پویا و چندبعدی مانند سیاست، به طور ویژه دارای اهمیت و کاربرد خواهد بود. یکی از مهم ترین حوزه ها در سیاست به دلیل اهمیت مسائل آن، فلسفة سیاسی است که از دیرباز به مثابة یکی از شاخه های اصلی معرفت سیاسی مطرح بوده است. از این رو، مقالة حاضر به بررسی روش شناسی فلسفة سیاسی می پردازد. در این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی استفاده کرده ایم. در فلسفة سیاسی از دیرباز روش های متعددی به کار برده شده و یا دست کم چنین ادعا شده است؛ بنابراین، در این مقاله ضمن بیان آنها، به طرح و بررسی روش کارآمد در فلسفة سیاسی خواهیم پرداخت.
۳۰.

مفهوم گزارة نظرورزانه در هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیالکتیک حکم تحلیلی گزارة نظرورزانه حکم تألیفی پیشینی حکم تألیفی پسینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۶ تعداد دانلود : ۹۸۶
گزارة نظرورزانه یکی از نوآوری های منطقی هگل است که آن را نخست بار در درآمد کتاب پدیدارشناسی روح مطرح کرد. مفهوم اساسی این گزاره بر اساس نقدی شکل می گیرد که وی به منطق سنتی و نیز به منطق کانتی دارد. در این مقاله می کوشم تا نشان دهم این گزاره در اندیشة هگل چگونه شکل می گیرد چه نسبتی با گزاره های بنیادین در دو منطق پیش گفته دارد و نیز این برداشت خاص از گزاره چه امکاناتی را برای متافیزیک و منطق وی فراهم می آورد
۳۱.

نقد و بررسی روش شناسی ارسطو از منظر هینتیکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان دیالکتیک اپیستمه روش شناسی ارسطو اندوکسا هینتیکا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۷ تعداد دانلود : ۱۴۶۸
نه تنها نزد همگان پذیرفته شده است که ارسطو مدون علم منطق است، بلکه اغلب بر این باورند که آن چه او تدوین کرد نه فقط «علم منطق»، بلکه «منطق علم» یا روش شناسی نیز به شمار می آید. تاکنون ارسطوپژوهان، از میان مؤلفه های روش شناسی ارسطویی، نقش اصلی و محوری را به نظریة برهان و روش قیاسی وی داده اند و سایر اجزای منطق وی، مانند جدل، را در حاشیه قرار داده اند. اما برخی معاصرین مانند یاکو هینتیکا علیه چنین دیدگاهی استدلال کرده اند و نشان داده اند که دیالکتیک در روش شناسی ارسطو نقشی هم تراز نظریة قیاس دارد و یکی از سه ضلع اصلی ساختار روش شناسی ارسطوست. هینتیکا در پرتو نگاهی متوازن به اجزای دستگاه منطقی ارسطو، سازگاری و هماهنگی میان روش مطرح شده در ارغنون، با مسائل متافیزیکی و با روش غالب زمانة او را نمایان می کند. علاوه بر این هینتیکا نشان می دهد که این روش شناسی از نتایج نظریة روان شناسی شناخت ارسطویی است.
۳۲.

نقد افلاطون بر رئالیسم در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حقیقت زیبایی الهام واقعیت دیالکتیک دیالوگ تخنه زیبا می مسیس پوئسیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۶ تعداد دانلود : ۷۳۲
یکی از نقاط مبهم و پرگفته، اما ناشناخته فلسفه غرب، نقد دو هزار و اندی ساله فیلسوفان مغرب زمین به مواضع فلسفه هنر افلاطونی است. آنان همواره مدینه فاضله افلاطونی را ناکجاآبادی ضد شاعرانه و مبتنی بر تبعید هنرمندان از شهر تصویر ساخته اند. این موضع ضد افلاطونی فلسفه غرب از صدر تا ذیل مابعدالطبیعه غربی حکایت از حکمتی رازمند در آراء منتقدانه این حکیم نسبت به حقیقت هنر در ساحت شهر و شهروندی است. نوشتار حاضر درصدد است تا تبیین هر چند اجمالی، اما معطوف به کشف حقیقت متعالی اثر هنری، از ناحیه نقد افلاطون بر رئالیسم در هنر ارائه دهد؛ گرایشی که امروز با خلق رسانه های نوین چون عکاسی و سینما به گرایش همه جانبه در سپهر رسانه های ارتباط جمعی نوین در آمده است. آسیب شناسی افلاطون از این گرایش هنری یک راهبرد کلیدی و راهگشا در عرصه فرهنگ کاربردی و رویکرد بنیادین در ساختاربخشی و صورت بندی آثار رسانه ای و هنری است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که آیا نظریه زیبایی شناسی افلاطون، صرفاً در محدوده نظام ایده آلیسم افلاطونی و ساحت معرفت شناختی صور معقول، قابل فرآوری و رمزگشایی است یا آنکه خود، فی نفسه در ابعاد یک پارادایم از مرجعیت و گسترش پذیری برخوردار است؟ آیا ""حقیقت گرایی"" افلاطون، برساخته ای از نظام صور معقول و جهان مثالی اوست، یا برخلاف، این نظام صورت های عقلانی است که بر بنیاد حقیقت گرایی بنا گردیده و""ایده های معقول"" را به مثابه""انگاره های حقیقت"" صورت بخشیده است؟ چرا هنر نزد افلاطون، نه تصویرِ ""پدیدار طبیعت""، بل تعبیرِ ""رؤیای حقیقت"" است؟ نقد افلاطون بر رئالیسم در هنر، نقد نظرورزی به «زیبایی طبیعت» بدون رازورزی با «طبیعت زیبایی» است. پیشگیری از قربانی ساختن «حقیقت» در پرستشگاه «واقعیت»و تذکر به حقایق اصیل وجود در برابر تقلیل و فروکاستی چشم انداز هنرمند بر عدسی های ثبت جهان مادی و فیزیکی است.
۳۳.

اشراق و شهود از نگاه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهود معرفت افلاطون یادآوری دیالکتیک رؤیت مثال خیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۳۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۹۱
وجود معرفت شهودی و معنای آن همواره محل نزاع در بین مفسّران افلاطون بوده است؛ برخی اصلاً قائل به چنین شناختی نزد افلاطون نبوده و عده ای که آن را پذیرفته اند، در عقلانی یا عرفانی بودن آن اختلاف نظر دارند. این نوشته می کوشد تا نشان دهد، معرفت از نگاه افلاطون به استدلال عقلی منحصر نبوده و فراتر از آن، متضمن نوعی رؤیت عقلی نیز هست؛ زیرا نزد افلاطون از یک سو، درک عقلی امور به معنای درک ویژگی های مشترک اشیا است که در قالب قضایا و احکام ارائه می گردد. از سوی دیگر، اگر تبیین همه چیز به صورت تبیین عقلی و معلّل ساختن آنها به مثل و تبیین خود مثل در تعلیل آنها به علت فاعلی و غایی خیر است، دیگر چنین تعلیلی در خصوص خود مثال خیر مطرح نخواهد بود؛ زیرا او خیر و زیبایی بالذات است؛ لذا معرفت وی بدین اعتبار فراتر از درک عقلی در قالب احکام کلی و مفهومی خواهد بود؛ شناختی بی واسطه از نوع رویارویی و رؤیت که در قالب قضایا درنمی آید. این شهود، هرچند معرفتی است ناگهانی و کوتاه؛ اما به زعم افلاطون ثابت و راسخ است و بر سیری دیالکتیکی تکیه دارد. درباره ی متعلَّق آن نمی توان چیزی گفت و نگاشت؛ بلکه فقط می توان با وجودِ راهنما، از طریق اشراق مستقیم، آن را تجربه کرد؛ خاص فیلسوف است، نه هر فردی؛ زیرا فقط فیلسوف است که توانسته است نفس خود را سراسر مطیع عقل- یعنی همان پاره ی الهی روح و خویشاوند مثل- گرداند و در نتیجه استحقاق چنین تجربه ای را پیدا کند.
۳۴.

دیالکتیک افلاتون در جهان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو دیالکتیک نهضت ترجمه روش قیاسی جدل افلاتون منطق عربی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
تعداد بازدید : ۱۴۵۶ تعداد دانلود : ۷۴۴
منطق، یکی از مهم ترین دلبستگی های مترجمان در نهضت ترجمة آثار یونانی سریانی به زبان عربی بود. اما آن چه ایشان محور کار خود قرار داده بودند مجموعه رساله های ارگانون ارسطو بود. در این دوره، «دیالکتیک» افلاتون، نه به طور مستقیم، بلکه با واسطة ارسطو به دست اعراب رسید. این واسطه، سبب شد که فهم دقیق این روش استنتاجی امکان پذیر نشود. درواقع، از همان روزهای آغازین ورود منطق به جهان عربی، منطق دانان عرب «دیالکتیک» را با نام بسیار گمراه کنندة «جدل»، صرفاً به عنوان رقیبی برای منطق راستین، یعنی منطق قیاسی ارسطو شناختند. پژوهش حاضر می کوشد ابتدا طرحی از دیالکتیک افلاتون به عنوان روشی استنتاجی فراهم آورد، آن گاه شناخت منطق دانان عرب را از «دیالکتیک» افلاتون ارزیابی کرده و مورد انتقاد قرار دهد. ضمن این پژوهش، تلاش خواهد شد که برگردان واژة «دیالکتیک» به «جدل»، به بوتة نقد گذارده شود. پیشنهاد پژوهش حاضر این است که این برگردان، به جز صورت بندی ارسطو، با تأثیرپذیری مترجمان از زبان سریانی صورت گرفته است
۳۵.

بررسی تطبیقی دیالکتیک ایمان و فهم در هرمنوتیک مولانا وآگوستین بر اساس آموزه «ایمان می آورم تا بفهمم »(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فهم ایمان هرمنوتیک مولانا آگوستین دیالکتیک عوامل غیرمعرفتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۲۴۰ تعداد دانلود : ۹۳۵
آدمی به عنوان موجودی فهیم، مدام با موضوع فهم سر و کار دارد و هر کُنش و واکنشش همراه با فهم است. این هماره گی و اهمیّتِ فهم، باعث شده که اندیشمندان، از دیر باز در پی شناختِ ساختار و راه های نیل به فهمِ درست باشند. آگوستین به عنوان یک قدّیسِ اثرگذار مسیحی در طلیعه قرون وسطی و مولانا به عنوان عارف و اندیشمندِ مسلمانِ اواخرِ این دوران، چنین اند. یکی از قواعدِ هرمنوتیکِ ایشان اعتقاد به تأثیرِ عواملِ وجودی در فهم است؛ این دو اندیشمندِ زمانه اتحادِ عاقل و معقول، ظروف مرتبطه حیطه فهم را جدای از حیطه های عاطفی و ارادی نمی دانند. پرچمِ این اندیشه مشترک، مزیّن است به آموزه آگوستینیِ «ایمان می آورم تا بفهمم» که با «ایمآن همان تمییز و ادراک استِ» مولانا، همنوایی دارد. در تأیید این آموزه، نخست به بنیان های مشترکِ فلسفیِ آن می پردازیم، سپس به دیدگاه مولانا مبنی بر لزوم هم سنخی شناسنده با موضوع فهم. نهایتاً برآنیم که تفاوتِ فهم یا بدفهمیِ گهگاه این آموزه، محصولِ عواملی چون اختلافِ منظر و ندیدنِ مراتبِ ایمان و فهم در دو شکلِ درون دینی و برون دینی آن است. بنابراین ضمن معرّفیِ سه مرتبه ایمان و دو ساحتِ فهم، با دیالکتیکی دانستنِ رابطه آن دو، به تبیین و رفعِ این بدفهمی ها می پردازیم.
۳۶.

دیالکتیک جمال و جلال در اندیشة عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جمال دیالکتیک جلال حکمت مغانی عین القضات و نور سیاه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۹۱۹ تعداد دانلود : ۵۷۲
عین القضات همدانی با استفاده از جمال، جلال و دیالکتیک آن دو، یک نظام منسجم فکری را پی ریزی کرده که بدون درک صحیح آن نظام، دسترسی به اندیشه های وی ناممکن است. این حکیم مغانی به قدری به این دوگانه و دوگانی های دیگر توجه دارد که شتابزدگی در بررسی اندیشه های او، چه بسا منجر به این برداشت ناصواب شود که وی ثنوی است. یکی از این دوگانه که جلال است و تجلیات آن، در اندیشة وی و عارفان خراسان به برداشت های نادرستی از اعتقادات این طایفه منجر شده و چه بسا موجبات مرگ آنان را فراهم آورده است. این طایفه که سخنان خود را در پردة رمز بیان می کنند از ادامه دهندگان حکمت مغانی اند. حکمت مغانی شاه کلید رمزگشایی از دستگاه رمزی عین القضات محسوب می شود. در این زمینه استفاده از عرفان نظری به منظور تبیین رمزهای وی بسیار راهگشاست. هدف اصلی این پژوهش معرفی این نظام فکری و رمزگشایی از آن با استفاده از عرفان نظری خواهد بود.
۳۷.

رابطه فوکسونومی با هرمنوتیک و دیالکتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک دیالکتیک فوکسونومی رده بندی مردمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم کتابداری فهرست نویسی و رده بندی
  2. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری
  3. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات سازماندهی اطلاعات
تعداد بازدید : ۱۰۹۱ تعداد دانلود : ۶۹۲
هدف: چالش های موجود در سازماندهی منابع اطلاعات وبی و اینترنتی موجب شد تا دانشمندان علم اطلاعات و دانش شناسی، علوم رایانه و علوم شناختی درپی یافتن راه حلی برای رفع آنها باشند. فوکسونومی به عنوان یکی از راه حل های مهم برای ایجاد نظام بازیابی تعاملی و به ویژه در وب 2.0 ایجاد شده است. از آنجا که در بررسی هر پدیده ای حتی در دنیای مجازی توجه به فلسفه و چرایی ایجاد آن می تواند راه را برای توسعه و استفاده مؤثر از آن پدیده هموارتر سازد؛ لذا مقالة حاضر برآن است تا مبانی و ریشه های نظام رده بندی فوکسونومی را در رویکردهای فلسفی دیالکتیک و هرمنوتیک بررسی و درصورت امکان رابطه میان آنها کشف کند. روش/ رویکرد پژوهش: روش کتابخانه ای. یافته ها: باتوجه به اینکه دو رویکرد فلسفی دیالکتیک و هرمنوتیک درپی یافتن و استخراج مفاهیم از پدیده ها هستند، لذا نزدیک ترین و مهم ترین ریشه های فلسفی فوکسونومی به شمار می روند. نتیجه گیری: از آنجا که هرمنوتیک بر تفسیر معنا از لفظ دلالت می کند و برداشت شخصی مفسّر را مبنای درک می داند شاید بتوان گفت که بیش از دیالکتیک با اصول اولیه فوکسونومی همخوانی دارد.
۳۸.

دیالکتیک جنگ و نظم جهانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنگ دیالکتیک نظام جهانی ساختار توزیع قدرت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل جنگ
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۱۱۳۷
علاوه بر مکاتب و دیدگاههایی که سعی در «علت یابی» جنگ داشته اند، دیدگاه هایی نیز هستند که به رابطه جنگ با ساختار توزیع قدرت در سطح جهانی پرداخته اند و معتقدند که جنگ ها خود نیز موجب تغییرات کلان ساختاری در نظام بین الملل و توزیع قدرت گشته اند. بحث اصلی این مقاله این است که تغییرات کلان، مشخصا تغییر در «نظم جهانی»، رابطه ای دیالکتیکی با جنگ داشته است. تاریخ اروپای غربی گواه این حقیقت است که ماهیت جنگ بین دولتها همواره به شکل و نوع روابط تضادی موجود میان آن دول وابسته بوده، که این روابط نیز به نوبه خود تحت تاثیر جنگ قرار گرفته اند. در این مقاله تلاش شده است، اهمیت تاریخی و ساختاری جنگ برای شکل گیری و از پاشیدن نظام های جهانی از قرن شانزده میلادی به این سو، نشان داده شود.
۳۹.

گشودگی به دیگری به مثابه ی شرط اخلاقی دیالوگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیالکتیک دیگری دیالوگ گشودگی پیش داوری بازی فهم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۵۰ تعداد دانلود : ۹۴۹
گادامر پیش داوری ها را شرط امکان فهم می داند؛ اما دخالت پیش داوری ها در فهم، به معنای ذهنی و دلخواهانه شدن فهم و دیالوگی نبودن آن نیست که یک رابطة یک سویه، به مثابة تحمیل ذهنیت و معنای خودمان بر دیگری باشد تا دیگری بودن او و انسانیتش را نادیده بگیریم. گادامر با تمسک به مفهوم بازی و تمایز میان game و play، حرکت رفت وبرگشتی فهم و ساختار دیالوگی آن را آشکار می کند. از این رو، رابطة میان من و دیگری مانند رابطة میان سوژه و ابژة دکارتی یک رابطة سلطه جویانه و غیراخلاقی نیست. هیچ یک از طرفین گفت وگو بر دیگری سلطه نمی یابد و امتزاج افق ها، به معنای سلطة افقی بر افق دیگر نیست؛ بلکه هر دو آزادانه تسلیم و درگیر یک دیگر می شوند و خودشان را درگیر حقیقت موضوع مورد بحث می کنند. از نگاه گادامر، این درگیری اصیل در فرایند بازی فهم به معنای گشودگی به دیگری است که تنها در ساختار دیالکتیکی دیالوگ، ممکن است و به مثابة شرط اخلاقی آن است؛ زیرا ما در فرایند پرسش و پاسخ، با اذعان به نادانی خویش به حقیقت موضوع با پرسیدن آغاز می کنیم و پیش داوری های خودمان را با گوش سپردن به گفته های دیگری، مورد ارزیابی و اصلاح قرارمی دهیم و با فروتنی و بردباری با دیگری مواجه می شویم که همگی مظهر فرایندی اخلاقی هستند. گشودگی به مثابة شرط اخلاقی دیالوگ و لوازم آن مورد بررسی این مقاله است.
۴۰.

ماده، فرآیند و دامنه مونتاژ در نظر شکل گرایان

کلیدواژه‌ها: فرآیند دیالکتیک مونتاژ شکل گرایی ماده خام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۴ تعداد دانلود : ۴۶۲
در میان شکل گرایان دو دیدگاه متفاوت نسبت به مونتاژ فیلم وجود دارد: دیدگاه نخست، مونتاژ را فرآیند پیوند تصاویر عنصری (نامعین و فاقد استقلال) توصیف می کند و دیدگاه دیگر مونتاژ را برخورد دیالکتیک میان تصاویری سلولی (دارای ساختار) می داند. پژوهش حاضر، ضمن بررسی این دو دیدگاه، تلاش می کند تا از طریق بررسی وجوه اختلاف و مطالعه فصول مشترک، دیدگاهی واحد به مونتاژ از منظر شکل گرایان به دست آورد. برای این منظور، ابتدا از هر یک از دو منظر ماده خام مونتاژ بررسی شده است که نتایج این بررسی نشان می دهد میان دیدگاه دو نگره متفاوت به ماده خام مونتاژ در یک ویژگی اساسی - یعنی نامعین بودن معنی - اشتراک وجود دارد و تفاوت دیدگاه بیشتر از آنکه ذاتی باشد، حاصل تفاوت در روش تولید فیلم است. در ادامه، از طریق بررسی تفاوت دو نگره، در روش تولید فیلم و تفاوت های نظری سردمداران این دو دیدگاه (پودفکین و آیزنشتاین)، بحثی پیرامون فرآیند مونتاژ، ماهیت و محدوده آن صورت گرفته که هدف از این بحث، شناسایی مبانی مشترکی است که نظر این دو دیدگاه را در یک مقوله وحدت می بخشد. در پایان نیز به نتیجه گیری از این مباحث پرداخته شده تا دیدگاه مرکبی از موارد فوق گردِ وجوه وحدت بخشِ دو نگره ارائه گردد.