مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
نهادی شدن
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر نظریه ها رویکردها و دیدگاه های گوناگون در عرصه دانش مدیریت پدید آمده است این مقاله در پی مقایسه نظری سه رویکرد پر رونق دهه های اخیر است که هر سه در زمینه تحول سازمانی مطرح گردیده اند مقایسه تحلیلی سه رویکرد مدیریت کیفیت فراگیر باز مهندسی فرایندهای کاری و سازمان های یادگیرند ه هدف اصلی این مقاله است ابتدا مروری بر ادبیات مقایسه رویکردهای مورد نظر انجام گرفته است آنگاه فلسفه مفروضات اصول ابزار و روش های اجرایی هر رویکرد به طور جداگانه مورد مطالعه عمیق قرار گرفته است بر اساس این مطالعه تفاوت ها و شباهت های رویکردها با یکدیگر به دست آمده و در بخش پایانی مقاله در جدولی تدوین شده است بر اساس یافته های این بررسی شباهت ها و تفاوت هایی که این سه رویکرد در زمینه نوع نگرشی که نسبت به سازمان محیط منابع انسانی و رهبری دارند نیز به دست آمده است همچنین تفاوت ها و شباهت هایی که هر یک از این رویکردها درباره شیوه تحول در سازمان دارند مورد ارزیابی قرار گرفته است برخی از این تفاوت ها و شباهت ها تاکید هر رویکرد بر جنبه های خاصی از مفاهیم مدیریتی و برخی دیگر به راهبرد و شیوه هر رویکرد در اجرای این مفاهیم مربوط می شود
طراحی و تبیین مدل دیالکتیکی نهادی شدن سازمان
حوزه های تخصصی:
چرایی چیستی و چگونگی نهادی شدن سازمان در محیط و پیامدهایی آن برای سازمان مورد توجه محققان نهادگرا در مبحث سازمان و مدیریت است یکی از مسائل اصلی این حوزه مطالعاتی‘ تناقض نهادی شدن و تغییر نهادی است. فرآیند نهادی شدن با ثبات و در مقابل نهادزدایی با تغییر همراه است. مدلی که بتواند ثبات و تغییر نهادی را به صورت همزمان و همسنگ تبیین کند‘ همواره هدف تلاش های حقیقت جویانه اندیشمندان این حوزه پژوهشی بوده است. تحقیق حاضر با به کارگیری روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی‘ عوامل زیربنایی نهادی شدن و تغییر نهادی را در قالب مدل دیالکتیکی ارایه داده و روابط علی بین متغیرها را بصورتی منسجم با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری آزموده است.
بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و مشارکت اجتماعی در بین جوانان 15 تا 24 سال شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸ و ۵۹
179 - 202
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف شناخت رابطه بین سرمایه فرهنگی و میزان مشارکت اجتماعی در بین جوانان شهر ایلام در سال 1395 انجام شده، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری آن نیز شامل کلیه جوانان شهر ایلام با دامنه سنی 15 تا 24 سال به تعداد 59 هزار و 930 نفر بر اساس سالنامه آماری سال 1395 می باشد که به جهت گستردگی از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 381 نفر تعیین گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات در این بررسی، پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از طریق نرم افزار spss نسخه 22 با استفاده از دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در سطح آمار توصیفی از نمودار فراوانی، درصد و میانگین و در سطح استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. روایی ابزار پژوهش نیز از طریق اعتبار صوری و پایایی آن از طریق فرمول کوکران به دست آمد. یافته ها نشان داد که معیار sig بعد ذهنی سرمایه فرهنگی برابر با 000/0 است و این نشان می دهد که بین بعد ذهنی سرمایه فرهنگی و مشارکت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. مقدار ضریب همبستگی پیرسون نیز 974% است که نشان از همبستگی مثبت و قوی بین دو متغیر دارد؛ یعنی هرچه بر بعد ذهنی سرمایه فرهنگی افزوده شود، مشارکت اجتماعی افزایش خواهد یافت. دو متغیر عینیت یافتگی سرمایه فرهنگی و مشارکت اجتماعی نیز در سطح 000/0 معنادار هستند؛ همچنین میزان همبستگی (950/0) دو متغیر، نشان دهنده همبستگی مثبت و قوی است، یعنی با رشد بعد عینی سرمایه فرهنگی، شاهد گرایش به مشارکت اجتماعی در بین جوانان ایلام خواهیم بود. مقدار معناداری بین بعد نهادی سرمایه فرهنگی و مشارکت اجتماعی (000/0) و میزان همبستگی (928/0)، حاکی از معنادار شدن رابطه و همبستگی مثبت و قوی بین دو متغیر است؛ به این معنا که افزایش بعد نهادی سرمایه فرهنگی سبب افزایش میزان مشارکت اجتماعی در میان جوانان شهر ایلام می گردد.
نهادگرایی هنجاری، ارائه الگوی حکمرانی مطلوب نمایندگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
537 - 554
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که: فرایند نهادگرایی هنجاری چگونه می تواند به ارائه الگوی حکمرانی مطلوب نمایندگی کمک کند؟ هدف این است که تعیین شود چگونه می توان نهاد مجلس شورای اسلامی را با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی پیوند داد. روش مقاله، توصیفی تحلیلی است. آمارهای موجود با تحلیل کیفی و تحلیل ثانویه بررسی شده است. جامعه آماری؛ نمایندگان زن ادوار مجلس شورای اسلامی بوده و داده های استفاده شده از گزارش های توسعه انسانی سازمان ملل، مجلس شورای اسلامی، سایر متون مرتبط جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. تاکنون 10 دوره انتخابات مجلس در ایران برگزار شده که دوره دهم با 96 / 7 درصد بیشترین آمار حضور زنان در پارلمان را داشته است. نتایج نشان داد وجود محدودیت های مدیریتی، اجتماعی و فرهنگی مانع تأثیرگذاری زنان در مجلس بوده است. رشد روز افزون سطح کیفی زنان ایجاب می کند که برای اثربخش بودن در صحنه های اجتماعی توانمند شوند. حکمرانی مطلوب زنان در پارلمان می تواند با توانمندی در ارائه طرح های توسعه ای و سطوح مختلف دولتی، خصوصی و مدنی تسهیل شود. لازم است نمایندگان به منظور اثرگذاری بیشتر بر مدیریت فرهنگی اجتماعی جامعه در کمیسیون ها، فراکسیون ها، هیئت ها و مجامع تخصصی، فعالانه مشارکت کنند.
نهادی شدن مؤسسات رتبه بندی اعتباری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تدوین چارچوبی برای نهادی شدن موسسه های رتبه بندی اعتباری در ایران با در نظر گرفتنِ مولفه های نهادی و شرایط اجتماعی و اقتصادی است.
طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش انجام این پژوهش به صورت کیفی-تحلیلی و در قالب پارادایم تفسیری است که از نظر راهبرد داده بنیاد است. برای گردآوری داده ها، ترکیبی از اطلاعات کتابخانه ای و مصاحبه، و برای انتخاب نمونه از روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شده است. یافته ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی در شش دسته عوامل علّی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، و پیامدها جمع بندی شده و مدل اصلی پژوهش را تشکیل داده اند.
یافته ها: بر اساس داده های پژوهش، فرهنگ حاکم بر نهاد (استقلال و بی طرفی، رفتار حرفه ای، و نظارت دقیق) و کسب مشروعیت (از طریق اعتمادسازی، تخصص، و ثبات و استمرار فعالیت) از مهم ترین مولفه های نهادی شدن هستند. تضاد منافع از مهم ترین چالش های پیشا روی این نهاد است که راهکار آن نظارت دقیق و رویکرد خودنظارتی است.
ارزش/ اصالت: سهم دانش افزایی پژوهش حاضر این است که با تلفیق نظریه های نهادی و سازمانی، مدلی را برای نهادی شدن موسسه های رتبه بندی اعتباری ارائه می کند که نتایج آن بر کارایی و اثربخشی موسسه های رتبه بندی وبازار سرمایه اثر دارد.
پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: پیشنهاد می شود نهادهای نظارتی استانداردهای سطح بالا را در زمینه رعایت رفتار حرفه ای و تعیین دقیق مصادیق تضاد منافع تعیین کنند و مشوق فرهنگ خودنظارتی در شرکت های رتبه بندی باشند.