مطالب مرتبط با کلیدواژه

معرفت‏شناسى


۱.

ساختار منطقی معرفت شناسی افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون دیالکتیک معرفت‏شناسى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۵۷۵۸
معرفت‏شناسى همواره یکى از مهمترین مباحث فلسفى به شمار رفته است. توجه فیلسوفان از آغاز تدوین فلسفه تاکنون به معرفت‏شناسى متفاوت بوده است، در این میان افلاطون یکى از برجسته‏ترین شخصیتهایى است که معرفت‏شناسى دغدغه اصلى و اساسى او بوده است. و اندیشه‏هاى بدیع و ژرفى را از طریق روش «دیالکتیک‏» پیرامون چیستى معرفت و ویژگیها و واقع نمایى آن ارائه نموده. اما با توجه به این که افلاطون مباحث گوناگونى را در معرفت‏شناسى مطرح نموده ابتدا باید عناصر و سازه‏هاى مختلف تفکر افلاطونى را در هر یک از مباحث فلسفى به دست آورد و سپس، با ترکیب آنها ساختمان فکرى او را در آن خصوص نشان داد. براساس این روش، سازه‏هاى معرفت‏شناسى افلاطون به ترتیب عبارتند از: 1- ادراک حسى و نقد آن 2- عقیده و پندار 3- ریاضیات 4- شناخت ایده‏ها و نیز آثار آنها و بیان روابط آنها با یکدیگر و با اشیاء محسوس 5- یادآورى 6- دیالکتیک. در این مقاله پیوند منطقى بین این مراحل در گذر از هر مرحله به مرحله بعدى آشکار گردیده است
۲.

نشانه شناسی پرس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پرس معرفت‏شناسى نشانه‏شناسى زبان‏شناسى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۴۶۶
اهتمام نوشتار حاضر بررسى نشانه‏شناسى (Semiotics) از دیدگاه پرس است. نشانه‏شناسى پرس نظریه‏اى چند بعدى است که در زمینه مسائل معرفت‏شناسى، فلسفه ذهن، فلسفه زبان و متافیزیک کارآمد است. در نظر پرس اندیشه، خود، نشانه محسوب مى‏شود و با تفسیرى که از اندیشه و یا تصور دیگر به دست مى‏آید، معنادار مى‏شود. از نظر پرس هر نشانه داراى نسبتى سه گانه است که شامل خود نشانه (sign) مدلولش (opject) و تفسیر کننده (interprtant) است. بر همین اساس، پرس، سه تقسیم بندى از نشانه ارائه داد که نظام پایه‏اى سه مقوله‏اى هستى شناختى او را نشان مى‏دهد. او به ترتیب این سه مقوله را اولیت (firstness)، ثانویت (Secondness) و ثالثیت (Thirdness) نامید.
۴.

مبادى نظرى اندیشه سیاسى ابوریحان بیرونى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش‏شناسى انسان‏شناسى شناخت معرفت‏شناسى بیرونى هستى‏شناسى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۷
افکار بیرونى مجموعه‏اى از دانش‏ها و رویکردهاى متفاوت است. از این رو مسأله اساسى در مطالعات «بیرونى‏شناسى» شناخت ماهیت آرا و مبانى معرفت‏شناسى، هستى‏شناسى و انسان‏شناسى اوست. اگر چه نگاه بیرونى به غایت عالم طبیعى است و نقطه عزیمت اندیشه وى توصیف الگوها و قوانین طبیعى است، اما همو با تعلیل ذهنى و در نهایت به واسطه وحى و شهود به تعادل و انسجام مى‏رسد؛ به عبارت دیگر مدل پژوهش وى «معرفت ترکیبى» است که از حس و استقرا آغاز و با عق ل و قیاس به تعادل و در نهایت با وحى به ثبات و استحکام مى‏رسد.
۵.

در آمدى بر روش شناسى اندیشه سیاسى تمدن اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش‏شناسى معرفت‏شناسى روش‏شناسى سیاسى مبانى اندیشه نظم سلطانى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۰
روش‏شناسى‏ها بر بنیاد معرفت‏شناسى‏ها استوارند و نظام دانایى در هر تمدنى مبناى روش اندیشه و زندگى یک قوم به طور عام، و زندگى سیاسى آنان به طور خاص است. دانش سیاسى دوره میانه نیز از نظام معرفتى ویژه‏اى پیروى مى‏کند و بر مبناى همان نظام عام دانایى استوار است. این دانش داراى ویژگى‏هایى همچون نظام فطرت، ضرورت وحى و نبوت، بنیاد شرعى عقل و فلسفه، بنیاد عقلى و فلسفى شریعت، جهان نص، تقدیم نص و رواج فقه سیاسى مى‏باشد. نکته دیگر این که ماهیت روش‏شناسى‏ها تابعى از ماهیت معرفت‏شناسى مبنا و نیز موضوعات و مسائل ویژه یک علم است. در پایان به نقطه آغاز در تحلیل ماهیت امر سیاسى در اسلام دوره میانه که نظم سلطانى است پرداخته شده است.