درخت حوزه‌های تخصصی

مکتب انتقادی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

مارکسیسم تحلیلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری مکتب انتقادی
تعداد بازدید : ۲۴۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۴۳
مارکسیسمِ تحلیلی نخستین بار در سال 1978 ودر اثری تحت عنوان نظریه تاریخ مارکس نوشته ی جی. ای. کوهن مطرح شد. کوهنکانادایی با تباری یهودی و کمونیست، در آن اثر کوشیده بود تا با کمک تکنیک های فلسفه ی تحلیلی به تبیین ادعاهای ماتریالیسم تاریخی بپردازد.به احتمال زیاد دو گروه چنین کوششی را انحراف می دانستند. اگرچه مارکسیست ها و تندروهای دنیای انگلیسی زبان به دو اردوگاه هگلی و آلتوسری تقسیم شده بودند، در این دیدگاه هم نظر بودند که فلسفه ی تحلیلی از نوع آکسفوردی و کمبریجیِ آن، هم به لحاظ سیاسی محافظه کار است و هم چشم اندازهای آن در حد کسل کننده ای کوته فکرانه است. از سوی دیگر، فیلسوفانِ تحلیلی هم یامارکس رافاقد اهمیت فلسفی می دانستند، و یا دیدگاه های اصلی ماتریالیسم تاریخی در نظر آنان چیزی جزآمیزه تاریک اندیشی هگلی و خطاهای ساده ی فلسفی نبود. بااین همه، کوهن بر این باور بود که می توان از تکنیک های فلسفه با زبانی عادی برای تببین و ایضاح مهم ترین مدعاهای ماتریالیسم تاریخی و مقدمه ای ضروری برای ارزیابی صدق و کذب خود این مدعاها استفاده کرد.
۴.

علیه هویت؛ رهیافتی انتقادی پیرامون هویت ملی و سیاست های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت ملی نظریه هویت سیا ست های هویت و علوم اجتماعی مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۹ تعداد دانلود : ۷۸۷
هویت ملی، نظریه ای در عداد نظریات علوم اجتماعی مدرن است و از این رو انتقادات بر کارکرد نظریه در علوم اجتماعی شامل آن نیز می شود. ریشة انتقادات در آنجا قرار دارد که نظریة هویت (هویت ملی و سیاست های هویت) از مرحله ضرورت فلسفی به تبیین گری سیاسی اجتماعی در قرن بیستم ارتقا می یابد.
۵.

تحلیلی بر اهداف تربیت اخلاقی و اجتماعی از دیدگاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هدف تربیت اخلاقی زیست جهان کنش ارتباطی عقلانیت ارتباطی اخلاق گفت وگویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۷۶
پس از رنسانس آدمی بر آن بود تا با تسلط بر طبیعت به آرامش دست یابد و یا حداقل زندگی راحت تری را تجربه نماید، اما گذر زمان نشان داد که آدمی در دست یابی به آرمان ها و تصوراتی که تفکر مدرن مد نظر داشته، ناموفق بوده است. در این میان عده ای به مخالفت با این روند برخاستند، ولی اندیشمندی چون هابرماس در پی بازسازی آن برآمد. هابرماس با تاثیرپذیری از اندیشمندان مختلف بر آن است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط گشته است، لذا وی با طرح رویکرد معرفت شناختی جدید و نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. در این مقاله محقق با بهر ه گیری از رویکرد تحلیلی برآن است تا اهداف تربیت اخلاقی هابرماس را آشکار سازد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که تاکید هابرماس بر عقلانیت ارتباطی، زیست جهان و اخلاق گفتگویی در نظریه کنش ارتباطی اهداف زیر را مطرح می سازد: در سطح فردی رشد و شکوفایی خرد مبتنی بر ارتباط متقابل هنجاری (عقل ارتباطی) و در سطح اجتماعی دست یابی به تفاهم مبتنی بر کنش های اخلاقی هدف تربیت اخلاقی است. البته دست یابی به تفاهم هم در زمینه ای از آزادی و برابری صورت می گیرد و هم زمینه ساز رشد فضایلی چون عدالت و آزادی می گردد.
۸.

یورگن هابرماس: از حقوق، اخلاق و سیاست لیبرالی به سمت قانون و دموکراسی گفتگویی

کلیدواژه‌ها: نظم جامعه شناسی سیاسی فلسفی و فلسفه سیاسی جامعه شناختی هابرماس قانون و دموکراسی گفتگویی هابرماسی کنش ارتباطی و اخلاق گفتگویی هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۵۶۰
سنت ستیزی های نوآورانه هابرماس در فلسفه و علوم اجتماعی معاصر (از فلسفه های اجتماعی سیاسی، اخلاق و حقوق گرفته تا جامعه شناسی های سیاسی وفلسفی) که خود آن ها را نوعی بازسازی عقلانی نظریه های کلاسیک و مدرن نام نهاده است؛ بیش از پیش توجه نظریه پردازان معاصر را به نتایج این نوع جامعه شناسی سیاسی فلسفی و فلسفه سیاسی جامعه شناختی، که دارای بار تحلیلی وهنجاری نیز هست، جلب کرده است. در این میان درخشش دو نظریه کلیدی جامعه شناختی فلسفی هابرماس، کنش ارتباطی و اخلاق گفتگویی، وکاربست و صورت بندی های مکرر آن در تمام و سرتاسر آثار هابرماسی هم چنان سرزنده بوده و لذا در مواضع نظری گوناگون، جامعه شناختی و فلسفی، به دقت هر چه تمام محل بحث های انتقادی فراوانی نیز قرار گرفته است. در این راستا تمرکز مقاله بر تشریح فشرده نقطه نظرات انتقادی (هابرماس پژوهان) بر طرح تحلیلی– هنجاری است که هابرماس فیلسوف – جامعه شناس، در میان واقعیت بودگی و هنجاریت به منظور کاربست کنش ارتباطی و اخلاق گفتگویی در حوزه بهم پیوسته اجتماع – حقوق – سیاست صورت بندی کرده است؛ و از دل آن راهبردی هنجاری برای شکل دادن به نظم- قانون- دموکراسی گفتگویی بیرون آورده است. نظریه ای که بدیلی رقیب و جایگزین برای جامعه شناسی های فلسفی سیاسی حقوقی لیبرالی است. در این تشریح انتقادی، مقاله (با مفروض گرفتن حداقل شناخت مخاطبان از نظریه های هابرماس و لذا صرف نظر از توضیح مقدمات بحث) هم زمان متکلف تشریح دو وجهه به هم پیوسته از این نظریه جامعه شناختی فلسفی چندسویه (اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی) هابرماسی است: نشان دادن امکانات تحلیلی هنجاری / برجسته سازی محدودیت های تحلیلی هنجاری.
۱۱.

مکتب فرانکفورت و نظریه انتقادی (آراء و نظریه ها)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فردیت نظریه انتقادی صنعت فرهنگ مکتب فرانکفورت دیالکتیک سلطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۶۶۰۵
مکتب فرانکفورت توسط ماکس هورکهایمر در دانشگاه فرانکفورت بنیان گذاری شد و باعث مطرح شدن چهره های برجسته ای هم چون تئودور آدورنو، هربرت مارکوزه و والتر بنیامین و ... در جهان گردیده است. گرایش کلی طرف داران این مکتب، مارکسیسم بود. مکتب انتقادى در برگیرنده انتقاد از جامعه و نیز نظام هاى گوناگون معرفتی است و هدف نهایى آن افشاى دقیق تر ماهیت جامعه است. انتقادهاى عمده آن عبارتنداز: الف) انتقاد به نظریه مارکسیستى ب) انتقادهایى به اثبات گرایى ج) انتقادهایى از جامعه شناسى د) انتقاد از جامعه نوین. نظریه انتقادى نیز محصول گروهى از نئومارکسیست هاى آلمانى این مکتب است که از حالت نظریه مارکسیستى به ویژه از گرایش آن به جبرگرایى اقتصادى دل ِ خوشى نداشتند.این نظریه بیشتر از انتقادهایى ساخته شده است که از جنبه هاى گوناگون زندگى اجتماعى و فکری به عمل آمده است. این نظریه از کار «مارکس» الهام گرفته و هدف اصلی نظریه انتقادی نشان دادن روابط قدرت در چارچوب پدیده های فرهنگی است. مقاله حاضر با نگاهی اجمالی به مکتب فرانکفورت و نظریه اجتماعی از طریق روش اسنادی به این مکتب پرداخته است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان