مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
گفتمان
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر کوششی است در فهم استعاره های تصویری که سینمای هالیوود با به کارگیری آنها، معناهای ضمنی یک گفتمان آخرالزمانی مطلوب خود را رسانه ای می سازد. برای شناخت گفتمان نهفته در پس استعاره های تصویری از نظریه تعاملی بلک، در استعاره های تصویری بهره می گیریم.
با مطالعه موردی فیلم های «2012»، «کتاب ایلای» و «بابل پس از میلاد» به روش نشانه شناسی، به بررسی و تحلیل نشانه های استعاری پرداختیم. با بررسی داده ها مشخص شد که گفتمان مطلوبی که در این فیلم ها از منجی بیان شده است به سوی نشان دادن یک آخرالزمانی غربی با محوریت امریکا و ارزش های امریکایی است که لزوما خوانش تطابقی با ادیان الهی درباره آخرالزمان ندارد.
فرهنگ، سیاست نام گذاری و بازنمایی هویت بررسی مجموعه های طنز صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در دهه 1380ه. ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان های موجود در هرجامعه فرایندهایی را بازتولید می کنند که بر اساس آنها، این توانایی در افراد ایجاد می شود تا با به کارگیری نمادها، نشانه ها و زبان مشترک به عمل با یکدیگر بپردازند. هر گفتمان اغلب برخی انتخاب ها را به عنوان انتخاب های اشتباه، بیمعنا یا غیر مناسب کنار می گذارد. در این پژوهش تلاش می شود با رویکرد مطالعات فرهنگی و بهره گیری از روش گفتمان، سیاست نام گذاری در مجموعه های طنز صدا و سیما مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی ابتدا به جمعآوری داده ها پرداخته شده است و سپس با انتخاب پنج مجموعه طنز پخش شده از صداوسیما به استخراج نامهای مورد استفاده در این برنامه ها و نسبت آنها با نام های ملّی و اسلامی پرداخته شده است. در این راستا، از مجموعه های پخش شده در سال های دهه 1380 به صورت تصادفی پنج سریال تلویزیونی، مرد هزارچهره، دارا و ندار، خوش نشین ها و خانه به دوش انتخاب شده، مورد بررسی قرار گرفته اند و نام هایی که در این مجموعه ها مورد استفاده قرار گرفته بود، استخراج شده است. نتایج این پژوهش در جداول فراوانی نشان می دهد علی رغم اینکه در زندگی اجتماعی همواره نام ها و نشانه های مندرج در متن گفتمان اسلامی مرکزیت دارند، در مجموعه های طنز صداوسیما، این نام ها حداقل استفاده را دارند و در مقابل، این نام های ایرانی اند که بیشترین استفاده را داشتهاند. از این رو، گفتمان معنایی حاکم در عرصه سیاست نام گذاری در برنامه های طنز صداوسیما فرایندهایی را ایجاد کرده است که منجر به بازنمایی طنزگونه اسامی اغلب ایرانی و تضعیف نظام معنایی آن از طریق مطایبه بوده است
تحلیل گفتمانی اصلاحات امیرکبیر در متون منتخب روزنامه وقایع اتفاقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایطی که امیر در قدرت قرار گرفت ویژگی های خاصی داشت که ناشی از شکست ایران در دو جنگ با روس ها بود. او که پایه گذار اندیشه پبشرفت در ایران به شمار می رود، در مدت زمامداری خود سیاستی مستقل و ملی در پیش گرفت. قبل از اصلاحات امیرکبیر کشور تقریباً به کلی فاقد هرگونه استقلال در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی بود. اما به نظر می رسد بر اثر اصلاحات امیرکبیر فرایند کسب استقلال در بخش های مختلف فعالیت های اجتماعی درحال تحقق می باشد. امیرکبیر می خواست با افزایش تولید و ایجاد امنیت در کشور و اتخاذ سیاست مستقل، نظام قاجاری را به حداقلی از اعمال حاکمیت در کشور برساند. بنابراین هدف اساسی حمایت از تولید داخلی که بر ایجاد صنایع جدید مبتنی بود، کسب استقلال به عنوان دال مرکزی اصلاحات است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان و با بررسی متن های منتخب از چهل شماره اول روزنامه وقایع اتفاقیه که در زمان صدارت امیرکبیر منتشر شده است در پی آن هستیم تا تأثیر اصلاحات امیرکبیر بر حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در زمان صدارتش را مورد ارزیابی قرار دهیم.
بررسی نشانه ـ معنا شناسی گفتمان در شعر «پی دارو چوپان» نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه نشانه در گذر از رویکرد ساختارگرایی سوسوری و سپس نظام گفتمان روایی گریماسی وارد حوزه جدیدی شد که نشانه- معنا شناسی گفتمانی نامیده می شود. در حالی که جریان اول مبتنی بر رابطه تقابلی صرف میان قطب های معنایی از پیش تعیین شده و جریان دوم برنامه گرا و بر مبنای تغییر از وضعیت اولیه به ثانویه بود، این رویکرد نو با تأثیرپذیری از داده های مربوط به علم پدیدارشناسی و به کارگیری دیدگاه هستی مدار، دریچه ای بدیع در مطالعات زبان شناسی و نشانه شناسی می گشاید. در این رویکرد، فرآیند تولید معنا با شرایط حسی- ادراکی پیوند خورده و نشانه ها همراه با معنا، به گونه هایی سیال، پویا، متکثر و چند بعدی تبدیل می شوند. پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن مطالعه فرآیند گفتمانی شعر «پی دارو چوپان» نیما در ابعاد حسی- ادراکی، عاطفی و زیبایی شناختی، چگونگی تولید جریان سیال معنا و عناصر اصلی و دخیل در آن را بررسی کند. این مقاله همچنین در پی نشان دادن این موضوع است که تکثر روایی و تکثر ارزشی در شعر نیما چگونه باعث ایجاد فضای تنشی و سیالیت گفتمان می شود و نیز این فضای تنشی به چه شکلی جریان حسی- ادراکی، عاطفی و زیبایی شناختی را ایجاد و هدایت می کند.
نظریه و روش در مطالعات امنیتی کردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی فرایند و چگونگی امنیتی کردن پدیده، موضوع «مطالعات امنیتی کردن» است. مطالعات امنیتی کردن با هدف دستیابی به فهم جامع از عوامل و متغیرهای دخیل در امنیتی کردن تدوین شده است. پرسش اصلی در مطالعات امنیتی کردن آن است که «چه کسی، درباره چه موضوعاتی، تحت چه شرایطی و با چه تأثیرات و نتایجی، اِعمال یا اظهار امنیت می کند»؟ به سخن دیگر در این مطالعات در صدد فهم آن هستیم که «چه کسی به بیان امنیت می پرازد»؛ «با اتکا به چه تهدیدی، بیان امنیت صورت می پذیرد»؛ «مستمسک بیان امنیت چیست یا چه کسی است»؛ «چرا امنیت اظهار می شود»؛ «تحت چه شرایطی، امنیت اظهار می شود» و در نهایت، «چه نتایجی بر اظهار امنیت مترتب است». بن مایه مقاله حاضر بررسی و مطالعه این سؤالات است.
تحول تاریخی-گفتمانی مفهوم استراتژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم استراتژی نیز مانند بسیاری مفاهیم دیگر، بر اساس شرایط زمانی و مکانی مختلف، تعاریف و تعابیر متعددی شده و هر کس بر اساس برداشت خود به تعریف آن پرداخته است. این مقاله با تمرکز بر تعریف مفهومی استراتژی به دنبال این است که با بررسی تاریخی-گفتمانی تحولات این مفهوم، ابهامات و پیچیدگی های موجود در تعاریف آن را آشکار سازد و با کشف منطق تحولات مفهومی استراتژی، بدیهی بودن آن را فروریزد. مسئله اصلی این نوشتار، درک منطق تحولات مفهومی استراتژی است که به زعم نگارنده با بهره گیری از روش تاریخی-گفتمانی بهتر امکان پذیر است. به عبارت دیگر، به جای روایت گری تاریخی صرف یا تمرکز بر تعریف یا نظریه ای خاص درباره استراتژی، تلاش می شود با تلفیق هر دو رویکرد و فراتررفتن از آنها یا به تعبیر دقیق تر، با گنجاندن هر یک از این تعاریف و نظریات در بستر تاریخی خاص خود، درکی فراتاریخی و فرانظری از استراتژی ارائه شود.
بوف کور متن معطوف به قدرت (خوانش فوکویی بوف کور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموماً اینگونه تصوّر می شود که صادق هدایت روشنفکری بوده که در دوره خود با سیستم استبدادی حکومت پهلوی در تعارض بوده است. مطابق بیشتر زندگینامه هایی که درباره او نوشته شده است، این گونه به نظر می رسد که او، علی رغم این که به یک خانواده اشرافی تعلّق داشت، به دلیل تعّلق خاطرش به آزادی انسان با سیستم پهلوی دشمن بوده است. مقاله حاضر تلاش کرده تا خلاف این نظر عموماً پذیرفته شده را اثبات کند. این مقاله با تحلیل بوف کور از منظر تئوری قدرت میشل فوکو، به ویژه نظریه ""سراسربینی"" یا panopticism، به این نتیجه می رسد که هدایت، از این نظر که از گفتمان غالب دوره خود تاثیر پذیرفته است و مهمترین گفتمان دوره ناسیونالیسم بوده است، ناخودآگاه به سیستم پهلوی خدمت کرده است. برای این منظور ابتدا به تعریف و ریشه یابی نظریه قدرت در آثار مختلف فوکو پرداخته و سپس نظریات پیروان فوکو که این نظریه را در رمان های مختلف اروپایی بررسی کرده اند بیان می کند و در بخش دوم مولفه های این نظریه را در بوف کور هدایت بررسی کرده و در پایان به نتیجه مذکور می رسد.
ژاک دریدا و سیر نزولی فلسفه سیاسی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو در تلاش است تا با بررسی سه دوره گفتمانی مدرنیته در مغرب زمین روند رو به انحطاط نظریه پردازی را روشن نماید. در این ارتباط، به موج گفتمانی عقلانیت خواهی غرب اشاره خواهد شد، عقلانیتی که ادعا داشت که چراغی از روشنایی فروزان خواهد ساخت که دایره هستی برای همیشه از تاریکی و تاریک اندیشی رهایی یابد. سر برکشیدن گفتمان ارزش گرای مارکسیستی در موج دوم مدرنیته از یک سو ظرفیتی فکری در برابر یکه تازی های عقلانیت شناختی بود و از سوی دیگر با گستره گفتمانی خود حاشیه سازی موج اول را در سر می پروراند. حقیقتاً گفتمان موج دوم ارزش گرا به حساب می آمد، گفتمانی که موجب شد تا با ارائه دستگاه های فکری و متنوع خود سطح نظریه پردازی های لیبرال نیز نسبت به گذشته کلاسیک خود ارتقاء یابد. تقابل های دو موج مدرنیته بخصوص آبشخور واحد آن دو از روش شناسی اثباتی مورد توجه جدی است.
تا آنجا که بحث به روش شناسی واحد دو موج لیبرال و ارزش گرایی مارکسیستی مربوط می شود،روش شناسی پسا تجدد بر نقد بنیادین روش اثباتی برکشیده شده است. ورود به موج سوم مدرنیته آن هم از گذر فلسفه دریدایی روشنگر این حقیقت است که علی رغم اینکه دریدا کلان روایت متافیزیک حضور غرب را شالوده شکنی کرده است لیکن پیامدهای نظری فلسفة او راه را برای روایت های متنوع می گشاید که به شکل خاصی امکان فعل اخلاقی را در روزگار پسامدرن منتفی می نماید. او با گره زدن فلسفه، زبان شناسی و تا حدودی روان شناسی فضای فکری جهان را برای مطالعات بین رشته ای همانند تجزیه و تحلیل گفتمان و تجزیه و تحلیل روانی گشوده است. فهم این دستاوردهای بشری از دو جهت اهمیت دارند: اول اینکه این مطالعات یک دوره کامل اندیشه و فلسفه سیاسی غرب است و دوم اینکه افول اندیشة سیاسی غرب به وضوح خود را در پردازش های نظری متفکران موج سوم نشان می دهد. در جمع، پرداختن به سیر نزولی فلسفه سیاسی غرب باید بتواند بسترها را برای پیگیری روندهای بومی فلسفه اسلامی باز نماید. از یک نقطه نظر عمده این مهم می تواند از دریچة فهم بحران در ساحت اخلاقی تمدن غرب انجام شود.
درآمدی بر تحلیل گفتمان میشل فوکو؛ روش های تحقیق کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به یکی از روش های تحقیق کیفی پرداخته است که از آن به «روش تحلیل گفتمان» تعبیر می شود. در این باب که گفتمان چیست و ابعاد مختلف آن کدام است، هیچ اجماع روشنی نیست و اینکه نحوة عملکرد و تحلیل آن گفتمان ها چگونه است، طبق تعاریف و بیان ویژگی ها و زوایای مختلف گفتمان در اندیشة دانشمندان، به تناسب چگونگی تحلیل نیز متفاوت می شود. تعریف ساده گفتمان عبارت است از: شیوه ای خاص برای سخن گفتن دربارة جهان و فهم آن . این نوشتار به تحلیل گفتمان در اندیشة میشل فوکو پرداخته است. نظریة فوکو در این باب دارای تحولات و تطوراتی بوده است که به تبارشناسی فوکو معروف شده است.
در این مقاله به اختصار به اندیشه های فوکو در این باب و روشن ساختن عناصر سازندة نظریه تحلیل گفتمان وی می پردازد. همچنین برای نشان دادن کاربرد عملیاتی این روش تحقیق، نمونه ای از تحقیق که از این روش بهره جسته است، بیان خواهد شد.
جستاری در نظریه و روش تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش انتقادهای نظری از رویکرد اثبات گرایی، بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی و انسانی به جای جمع آوری داده های کمّی و تحلیل های آماری، بر روش های کیفی تحقیق تأکید می ورزند. یکی از روش های بسیار رایج پژوهش های کیفی، تحلیل گفتمان انتقادی است. تحلیل گفتمان انتقادی، به لحاظ فلسفی مبتنی بر ساخت گرایی است که با تأکید بر عاملیت انسانی، واقعیت را به سازه های انسانی تقلیل می دهد.
این نوشتار با اشاره به استلزامات منطقی مبانی سازه گرایانة تحلیل گفتمان انتقادی، به این نتیجه می رسد که این دیدگاه به لحاظ معرفت شناختی به نسبی گرایی، سفسطه و انکار شناخت، نسبیت ارزشی، خودمتناقض بودن، امتناع صدق و کذب، و امتناع اخلاق منجر می شود.
واژه به مثابه ابزار تحلیل گفتمان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن پژوهان و مفسران مسلمان همگی در این نکته اجماع داشته اند که هرگونه تأویل یا تفسیر کتاب خداوند باید از واژگان آغاز گردد. واژه نه تنها ابزار تحلیل گفتمان بلکه شکل دهنده نظام اندیشگانی ما نیز است. پس واژه تنها ابزاری برای بیان عقاید ما نیست بلکه به آن ها نیز شکل می دهد. واژه در قرآن کریم از چنان استواری برخوردار است که به تنهایی می تواند ابزار تحلیل گفتمان قرار گیرد. این نوشتار با بررسی واژگان کلیدی چون «الله»، «ایمان» و بررسی گزینش نام در سوره های قرآن مثل سوره «دخان» بر آن است که نشان دهد تنها از طریق این واژگان می توان متن قرآنی یا متن سوره را تحلیل نمود.
ترجمه نمی تواند تنها متغیّر باشد (نگاهی به کتاب با چراغ و آینه: در جستجوی ریشه های تحول شعر معاصر ایرانِ شفیعی کدکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعداد آثاری که به بررسی تاریخ ادبیات معاصر پرداخته اند (تاریخ تحلیلی شعر نو، چشم انداز شعر معاصر ایران، از صبا تا نیما و ...) اگر فراوان نباشند، اندک نیز نیستند اما در این میان با چراغ و آینه شفیعی کدکنی چه به دلیل نام و اعتبارِ نویسنده آن و چه به دلیل تز و فرضیه تازه آن کتابی است از لونی دیگر؛ فرضیه ای که تمام تحولات شعر مدرن فارسی را تابعی از متغیّر ترجمه شعر و ادبیات اروپایی می داند. با چراغ و آینه با معرفی جنبه های ادبی شخصیت هایی چون وثوق الدوله و معرفی بسیاری از سرچشمه های الهام شاعران معاصر و .... کتابی سودمند و قابل اعتناست. با این حال انتقاداتی نیز بر آن وارد است. از جمله: اختصار و جاافتادگی مطالب، لغزش در تعریف مفاهیم نظری |فلسفی، فقر تاریخیّت و تأکید بسیار بر نقش ترجمه در پیدایش ادبیات و شعر معاصر. اما انتقاد اصلی به فرضیه و تز کتاب بازمی گردد، زیرا پیش و بیش از ترجمه، بی اعتباری گفتمان سنتی بود که زمینه را برای شکل گیری شعر معاصر آماده ساخت و در این میان ترجمه تنها نقشی تثبیت گر (و نه بدعت گذار) داشت.
باز خوانی پدیده نسخ از نگاه ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دکتر نصر حامد ابو زید از نو اندیشان دینی است که در زمینه علوم قرآنی دیدگاه هایی متفاوت از آراء پیشینیان ارائه کرده است. نسخ پژوهی یکی از عرصه هایی است که وی در سیر مطالعات قرآنی خویش بدان نظر داشته و این نگاه، با تطوّر اندیشه وی در گذر زمان، تغییر پذیرفته است.
این مقاله در پی آن است که با دنبال نمودن جریان نسخ پژوهی ابو زید از مرحله «قرآن به مثابه نص» تا مرحله «قرآن به مثابه گفتمان»، تطوّرات دیدگاه وی در این باب را به ترسیم کشد. هم چنین نقد و ارزیابی مختصر چالش های موجود در نسخ پژوهی ابو زید از دیگر اهداف این نگاشته است.
سودمندی گفتمان انتقادی فرکلاف در تحلیل متون انضمامی: با نگاهی به متون تولید شده رسانه ای با محوریت بحران اقتصادی و اجتماعی اخیر اروپا و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرکلاف ابتدا از موضعی زبانشناختی به متون انضمامی میپردازد و سپس گفتمانهایی را که متن به آنها متکی است شناسایی کرده و نحوه وابستگی آنها به نظریههای کلان اجتماعی را توضیح میدهد. هدف فرکلاف آگاهی زبانی انتقادی به مصرفکنندگان متون است. هر متنی خوانندگان را به سوی فهم خاصی از واقعیت رهنمون میسازد. شناسایی انتقادی گفتمانهای مستتر در متن و آگاهی بخشی به مخاطبین در هنگام قرائت متن دلمشغولی اصلی فرکلاف است. در این مقاله با تأسی از روش فرکلاف نشان دادهایم که متون رسانهای ایران که درحال بازنمایی واقعیت بحران اقتصادی اجتماعی اروپا و آمریکا در سال 2011 میلادی هستند متأثر از چه گفتمانها و نظریههای کلانی هستند. این مقاله بیشتر هدف روششناختی دارد و برای این کار تحلیل مفصل و دقیق یک متن را سرلوحه کار قرار دادیم.
تبیین جامعه شناختی تحول گفتمان مجمع روحانیون مبارز(طی دو دهه 1367-1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله حاضر تحلیل و تبیین تحول گفتمان مجمع روحانیون مبارز، به عنوان یکی از گفتمان های سیاسی موثر پس از انقلاب اسلامی است. در این چارچوب پس از مروری بر تحول گفتمان مجمع روحانیون مبارز در دولت های جنگ، سازندگی، اصلاحات و دولت اصولگرا عوامل ساختاری تحول این گفتمان بررسی گردیده است. برای تحلیل و تبیین از نظریه گفتمان لاکلاو و موفه به عنوان چارچوب مفهومی و از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان روش تحقیق بهره گرفته شده است. تحول این گفتمان طی دو دهه از اسلام (قرائت ایدئولوژیک و انقلابی اسلام) به مردم (قرائت دموکراتیک و مردم گرایانه اسلام)، ارزش های آرمانی و انقلابی به ارزش های واقع گرایانه و عمل گرایانه، عدالت به آزادی، اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار بوده است. یافته های تحقیق در سطح نخست نشان داد که عوامل ساختاری نظیر فرایند تکوین این گفتمان در یک جامعه پساانقلابی بر تحول آن اثر گذاشته است؛ از مهمترین خصائص جامعه پساانقلابی انشعاب نیروها و تحول فضای ایدئولوژیکی جامعه است. در سطح دوم عوامل ساختاری به دو گروه عوامل سخت افزاری و نرم افزاری تقسیم شدند؛ عوامل سخت افزاری نظیر تحولات جمعیتی، گسترش شهرنشینی، افزایش سواد، تحولات اقتصادی – معیشتی و عوامل نرم افزاری نظیر گذار از اقتدار کاریزماتیک به اقتدار عقلانی - قانونی، تحولات روشنفکری، تحولات رسانه ای، چیرگی موج دموکراتیزاسیون در جهان و رواج آموزه های آزادی گرایانه بوده است.
بازسازی معناهای عاطفی در فرایند ارزشی گفتمان در داستان نبرد رستم و سهراب، رویکرد نشانه – معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم قابل طرح در هر گفتمانی، مفهوم ارزش و فراارزش است. فراارزش شرایط بروز و ظهور ارزش های دیگر را تعیین می کند و ارزش های دیگر گفتمان در سایة آن شکل می گیرند و جهت دار می شوند. در این تحقیق تلاش می کنیم با روش تحلیلی و رویکرد نشانه- معناشناسی، تعامل و تقابل نظام های ارزشی گفتمان در داستان نبرد رستم و سهراب، فرایند شکل گیری فراارزش «قدرت و شهرت» و نقش شرایط احساسی و عاطفی در ایجاد گسست در شکل گیری این فرایند را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. پس از تحلیل نظام های ارزشی گفتمان نبرد رستم و سهراب، خواهیم دید «قدرت و شهرت» فراارزشی است که بنیان های نظام ارزشی گفتمان بر اساس آن استوار است؛ اما حضور نیرومند عاطفه، روند شکل گیری این فراارزش را با تنش و گسست مواجه می کند و برنامة روایی کنشگر برای دستیابی به مفعول ارزشی (معنا) دچار تغییر می شود. استفاده از مدل طرحوارة فرایند عاطفی، برای نشان دادن فرایند شکل گیری گونة عاطفی پشیمانی و ناامیدی در رستم پس از مرگ سهراب، وضعیت بحرانی او در داستان، ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن رستم از سوی مخاطب و تلاش برای رهایی از این وضعیت برای حفظ موقعیت ایدئولوژیکی اش، از دستاوردهای دیگر این پژوهش است.
بررسی نحوة برقراری ارتباط تصویری و کلامی توسط گفته پرداز یا گوینده (مطالعة نشانه- معناشناختی آگهی های تلویزیونی امور فرهنگی و آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابزارهای مورد استفاده در نشانه- معناشناسی می توانند بر مضامین متفاوتی پیاده شوند. هدف ما در این مقاله بررسی چگونگی برقراریارتباط در تبلیغات تلویزیونی است. تبلیغات، نوعی وسیلة ارتباطی تلقی می شود که در آن طبق آخرین مدل های ارتباطی، به دلیل وجود همزمان تصاویر و کلام، فرستنده قادر است پیامی پیچیده برای دریافت کنندة خود بفرستد. برحسب اینکه گفته پرداز به چه شکل پدیدار می شود و چه گفته ای را برای ارتباط با مخاطبش انتخاب می کند، ساختار پیام می تواند به شکل های گوناگون به نمایش درآید. بر همین اساس، چهار شکل متفاوت گفتمان ساخته می شود که هر یک کارکرد گفتمانی خود را دارند. از طرفی گفته پرداز می تواند به شکل نوشتاری یا شنیداری نمایان شود. نوشتار می تواند به موازات تصویر حرکت کرده، معنای آن را تکمیل کند و یا ایهام های تصویر را به کنار نهاده، منظور اصلی فرستندة پیام را منتقل کند. با شروع صدای خارج صحنه، گفته پرداز به گوینده یا فرستندة پیام تغییر ماهیت می دهد؛ بر این اساس، منشأ صدا در تصویر مشخص می کند او تا چه حد بر گفتمان خود تسلط دارد. همة این عوامل بر قابلیت پذیرش تبلیغ توسط بیننده و سوق دادن او به خرید خدمات یا کالا تأثیرگذار هستند.
تحلیل رویکرد متجددانه ی زنان در دوره ی مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره ی مشروطیت، زنان برای اولین بار اقداماتی برای بهبود جایگاه خود در جامعه انجام دادند و نقش آنان در امور اجتماعی و سیاسی نمایان شد. این تجلی در این دوره ویژه بود. در این مقاله نشان می دهیم که چگونه زن در این دوره جلوه ای خاص یافت و تا چه حد توانست خود را در فضای سیاسی و اجتماعی آن دوره مطرح کند؟
این تجلی در قالب گفتمان زنانه مطرح می شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل دیرینه شناسی فوکو به بررسی آثار و مکتوبات زنان در این دوره پرداخته ایم. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی مقاومت زنان در برابر دیدگاه های مردسالار دوره ی قاجار است. تحلیل دیرینه شناختی گفتمان زنان نشان می دهد که آنچه در این دوره توسط زنان مطرح شده، در قالب نقد گزاره های گفتمان سنتی دوره ی قاجار بوده است. زنان فعال این دوره خواستار دستیابی به حقوق زنان به عنوان نیمی از جامعه بودند. مقاومت زنان به مثابه یک گفتمان، به دنبال تغییر تفکر اجتماعی مردان و زنان است و خرده گفتمان هایی را نیز در دل خود دارد. این خرده گفتمان ها درصدد تولید گزاره هایی هستند که نظم گفتمانی مردسالار را با چالش روبه رو کنند.
از کرامت جاهلی تا کرامت قرآنی؛نشانه شناسی فرآیندهای گفتمانی «کرامت» در قرآن با تکیه بر الگوی تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی تنشی (tensive) که متعلّق به گستره نشانه شناسی پساگریماسی محسوب می شود، به سوی «فرآیند تولید و دریافت معنا» جهت یافته است. الگوی تنشی، دو بُعد بنیادین ادراک را به مثابه ابعاد و ظرفیّت های معناسازی در نظر می گیرد: بعد فشاره ای (درونی، احساسی) و بعد گستره ای (بیرونی، شناختی)، به مثابه ظرفیت های پیشامعنایی، به ترتیب معرِّف «سطح بیان» و «سطح محتوا» هستند. سطوح مشخصی از فشاره و گستره پیوند می یابند و در محل هم پیوندی آنها نشانه-معنا شکل می گیرد. ابعاد فشاره ای-گستره ای شاخص هایی کمّی و قابل سنجش اند و این ویژگی الگوی تنشی را به ابزاری دقیق در تحلیل فرآیند گفتمانی هر نشانه-معنا، از جمله نشانه-معناهای قرآنی، تبدیل می کند. در این مقاله، ضمن معرفی نشانه شناسی تنشی به حیطه مطالعات قرآنی کوششی که نخستین گام در این مسیر است از باب نمونه، فرآیندهای گفتمانی و صورت بندی نشانه-معنای کرامت در قرآن کریم، با تکیه بر الگوی تنشی مطالعه شده است. فرآیندهای گفتمانی کرامت انسانی در قرآن کریم، در دو سطح تنشی محقق شده است: در سطح نخست، شاکله کرامت پیشینی (در فرهنگ جاهلی) که ناظر به افراد دارا و متعلق به تباری خاص بوده، به چالش کشیده شده، «کرامت عام» انسانی با دو مؤلفه ی انتساب تبار همه انسان ها به آدم علیه السلام به مثابه مخلوقِ برتری یافته بر فرشتگان، و برخورداری تمامی آدمیان از نعمت های خداوند، صورت بندی شده است. در سطح دوم تنشی، «کرامت خاص» انسانی در پیوند با ایمان و عمل صالح انسان صورت بندی شده است. این کرامتِ عند الله است که تنها مؤمنان و پرهیزکاران به آن دست می یابند.
تحلیل گفتمان سه ترجمة انگلیسی قرآن (سوره های حمد و والعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه عبارت است از انتقال یک سیستم زبانی به زبان دیگر که این امر در تمام سطوح زبانی و فرازبانی صورت می گیرد. همین مسئله در ترجمة قرآن نیز صادق است؛ زیرا، در ترجمة این کتاب مقدس نیز نباید، عوامل زبانی و عوامل فرازبانی را خدشه دار کرد. برای بررسی این شواهد، دو سوره از قرآن کریم (فاتحه الکتاب و والعصر) با استفاده از چارچوب تحلیلی حتیم و میسن (1990) در سطح محدودیت های گفتمانی بر روی سه ترجمة متفاوت از قرآن (دو مترجم مسلمان و یک مترجم مسیحی) تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد در تحلیل این سوره ها بیشترین محدودیت گفتمانی در سطح سازوکار تعدّی بوده است و کمترین آن مربوط به سطح پیوندهای واژگانی است. همچنین، می توان نتیجه گرفت اگر مترجم مسلط به زبان قرآنی و آشنا با سطوح بلاغی آن باشد، به خوبی می تواند در بیشتر موارد، صورت آیه را حفظ کند و کارش را فقط محدود به افزایش، کاهش و تکرار معنایی کند ودر ترجمة قرآن با محدودیت کمتری موفق عمل کند.