فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
دعوت های مکرر قرآن به تدبر، تفکر و تفقه، همه حاکی از این واقعیت است که نیروی ادراک انسان و حاصل تأملات منطقی او، دارای اعتبار و ارزش مثبت معرفتی است. به طور مسلم، یکی از مهم ترین منابع تفسیر قرآن، عقل است. کاربرد عقل در تفسیر قرآن به دو نوع تقسیم می شود: عقل مصباح و عقل منبع. مجاهد (متوفی 101هجری) که از صدر مفسران تابعی است، با عقل گرایی در آرای تفسیری اش، از دیگران مفسران صحابه و تابعین، متفاوت و ممتاز شده است. جریان تفسیری حاکم در عصر صحابه و تابعین، راهبرد تفویض، به معنای تسلیم در برابر ظواهر معارفی از آیات و روایات بود، به نحوی که درخصوص تأویل آیات و روایات، به ویژه آیات و روایات صفات خدا احتیاط می کردند، جمعی از تابعین مانند سعید بن مسیب، شعبی، نافع و دیگران براین اساس به تفویض گراییدند. مجاهد با استفاده از عقل تأویل بخش، براساس مخالفت ظواهر برخی آیات با قرینه قطعی عقلی، به تأویل ظواهر آن آیات پرداخته است. اعتبارسنجی آرای تفسیری مجاهد در حوزه عقل تأویل گرا، تا حدود قابل توجهی، همسو و هم جهت با بیانات تفسیری اهل بیتk است.
مبانی اختصاصی تفسیر علمی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر علمی یکی از روش های تفسیری درازدامنی است که در دوره معاصر به یک جریان تفسیری جدی با نگاشته های متعدد تبدیل شده است. این جریان تفسیری، همواره موافقان و مخالفان سرسختی داشته است که از جهات گوناگون بر استواری یا نااستواری آن پای فشرده اند، اما در این نزاع هر یک از طرفین کمتر به مبانی توجه داشته اند. در این مقاله شش مبنای اختصاصی مفسران علمی شناسایی شده است. مفسران علمی به اشتراک قلمرو علم و قرآن حداقل در بخشی از آیات، هم سویی قرآن و علم در بیان اطلاعات هستی شناختی، پرداختن استطرادی قرآن به علم، واقع نما بودن زبان قرآن در گزاره های هستی شناختی در مقابل انگیزشی و عرفی بودن زبان آن، واقع نما بودن علم و لذا معتبر بودن آن برای تفسیر آیات الهی و دقیق تر بودن فهمی علمی از آیات قرآن که ضرورت این روش تفسیری را به دنبال دارد، باور دارند. این البته نگاهی حداقلی به تفسیر علمی است که شماری از مفسران علمی تلقی ای بس فراتر به آن دارند. در این مقاله با تبیین این مبانی، باورمندی مفسران علمی به آن نشان داده شده است؛ هم چنان که برخی اختلاف نظرها درخصوص آن نیز طرح شده است.
نقد پژوهش فاج درکتاب «هرمنوتیک قرآنی، طبرسی و مهارت تفسیر قرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب هرمنوتیکقرآنی ، طبرسی و مهارت تفسیر قرآن 1اثر برویس فاج (Bruce fudge) از جملة مهم ترین آثار خاورشناسان دربارة تفسیر مجمع البیانبه حساب می آید. بررسی کتاب نشان می دهد که با وجود ابتکار و تلاش نویسنده در خلق برخی مطالب، کاستی ها و اشکالات مهمی نیز به چشم می خورد. در این نوشتار، پس از معرفی اجمالی فاج و آثار وی، گزارشی از محتوای کتاب ارائه شده است و در مقام بررسی، آرای وی در دو بخش نقد محتوایی و نقد منابع ارزیابی شده است. بر اساس بخش هایی از کتاب، نویسنده بر این باور است که طبرسی آیات قرآنی را مطابق با عقیدة خویش تفسیر کرده است و باورهای وی نقش تعیین کننده ای در تفسیر مجمع البیاندارد. در ادعایی دیگر نیز مجمع البیانرا رونوشت و کپی برداری از تبیانشیخ طوسی دانسته که غالباً همان کلمات با اندک تغییری جایگزین شده اند. در این مقاله، به نقد و بررسی ادعاهای مذکور پرداخته شده است.
روش های اختصاصی اهل بیت علیهم السلام در تفسیر مفردات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهل بیت (ع) بی شک و به شهادت قرائن عقلی و نقلی، قرآنِ ناطق و وارثان حقیقی علوم و معارف رسول خدا | به شمار می روند. در فرازهایی از روایات شیعی، اهل بیت (ع) با وصف «امیران کلام» ستوده شده اند. از آنجا که فهم معانی کلام به فهم کلمه یا کلمات وابسته است، بی تردید دقت نظر و کاوش در دیدگاههای تفسیری اهل بیت (ع) در تبیین معنا یا معانی مفردات قرآنی از اهمیت به سزایی در تفسیر قرآن برخوردار است. روش های تفسیر مفردات قرآن، متفاوت است که از آن میان، چهار روش تأویلی، توسعه یا تضییق معنا، بیان غایی و تصویری از اختصاص های روش اهل بیت (ع) در تفسیر واژگان قرآن به شمار می رود. در پژوهش حاضر ضمن تشریح هر روش، نمونه هایی از آن در میراث تفسیری اهل بیت (ع) برشمرده شده و خاستگاه قرآنی برخی از این روش ها اثبات گردیده است.
بررسی تآویل عرفانی تفسیر سهل تستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر تستری از منظر تاریخی به قرن سوم هجری باز می گردد که از نزدیک ترین تفاسیر قرآن به عصر نزول است. رنگ و لعاب عرفانی و نیز اشتمال آن بر جنبه های کلامی و ادبی از سوی دیگر بر اهمیت آن می افزاید. مهم ترین جنبه این تفسیر، صبغه عرفانی آن است که همواره عارفان و عالمان پس از او به آن توجه داشته اند و بر آنان تأثیر گذاشته است. تستری ضمن تأکید بر صبغه عرفانی، از حدیث و لغت نیز بهره برده است. او در کنار توجه به باطن و تأویل عرفانی آیات، و تمرکز بر آن، به مدد قواعد ادبی و احادیث نبوی، تفسیر ظاهری را نیز مغفول نگذاشته است. تأویلات تستری بدون قاعده و معیار نیست. استفاده های مکرر از نگاه انفسی در آیات آفاقی و نیز آیات ناظر به روابط بشری نشان از قاعده مندی این روش دارد. به دست دادن تبیین رحمانی و اخروی از آیات عذاب و آیات مربوط به دنیا از دیگر قواعد عرفانی است که وی از آن بهره برده است. استفاده از رویکرد موعظه ای در ذیل برخی آیات راجع به صبر، رضا و توکل و ... نیز از جمله رویکردهایی است که بعد از وی نیز دنبال شده است. این مقاله با نشان دادن ضابطه مندی تأویل عرفانی وی، در صدد به دست دادن معیارهایی در این زمینه است.
وثاقت معرفت عقلانى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
قرآن کریم با دعوت به خردورزى، از انسان ایمان به خدا، جهان غیب و زندگى مؤمنانه را طلب مى کند. اما وثاقت عقل حتى در باب جهان مشهود سخت مورد مناقشه است. در این صورت، چگونه مى توان به دعوت قرآن پاسخ مثبت داد؟! در تفسیر المیزان چه راه حلى ارائه مى شود؟ در این تحقیق، با هدف یافتن پاسخ براى پرسش هاى فوق و تأمین اعتماد نسبت به عقل و یافته هاى آن، با روش کتابخانه اى و استناد به مطالب علامه طباطبائى در المیزان و به تناسب، آثار دیگر ایشان و نیز با تحلیل منطقى روشن مى شود که استاد در عین تأکید بر بداهت مفهوم علم و تحقق مصداق آن، ضمن پاسخ به شکاکان و حس گرایان، وثاقت معرفت عقلى را اثبات مى کند و بدین ترتیب، مخاطب ایشان نسبت به اعتبار کاربست عقل براى تأمل در آیات تکوینى و تشریعى اطمینان خاطر مى یابد.
گونه شناسی تفاسیر عرفانی در موضوع حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله طبقه بندی نظرات مندرج در تفاسیر عرفانی درباره ماهیت حروف مقطعه و انواع معنایابی از این حروف است. در این مقاله آرای ده مفسر عارف و صوفی [سهل تستری، سلمی، قشیری، میبدی، روزبهان بقلی، عبدالرزاق کاشانی، ملاصدرا، اسماعیل حقی، صفی علی شاه، و گنابادی] از قرون مختلف، درباره حروف مقطعه قرآن بررسی و یافته ها در دو سطح طبقه بندی شده است. در سطح نخست انواع یافته های آنان درباره ماهیت حروف مقطعه و در سطح دوم درباره روش و انواع این معنایابی از نظر محتوایی بحث شده است. در سطح نخست هفت نظر طبقه بندی شد: تشابه حروف مقطعه؛ از اسرار بودن این حروف؛ داشتن جنبه بلاغی؛ سوگند خداوند بودن همه یا برخی از این حروف؛ اسامی سوره های قرآن کریم بودن برخی از این حروف؛ اسامی پیامبر بودن برخی از حروف، و اسامی خداوند بودن حروف و نهاده شدن اسم اعظم الهی در آنها. هریک از این نظرات با تفاسیر جامعی مانند جامع البیان طبری، روض الجنان رازی و مجمع البیان طبرسی مقایسه و نشان داده شد که سخنان عرفا درباره ماهیت حروف مقطعه عموماً در تفاسیر رسمی انعکاس داشته است. در سطح دوم معنایابی بر اساس مشابهت و مشاکلت حروف با مفاهیم عرفانی توضیح داده شده است. در این نوع از معنایابی، چهار نوع محتوا مد نظر مفسران عارف بوده است که عبارتند از: معنایابی ناظر به حق و اسماء و صفات او؛ معنایابی ناظر به پیامبر و جامعیت حقیقت و مراتب او؛ معنایابی ناظر به سلوک سالکانه و مواجید عارفانه؛ و معنایابی ناظر به مراتب عالم و مراتب تنزلات وجود.
آثار فقهی نظریة «تأویل» با رویکردی بر آرای امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایشات تفسیری متعدد تا حدود زیادی وابسته به اوضاع و احوال اندیشه های حاکم زمانه بوده و روش تفسیری برتر، در بستر زمان جایگاه خود را پیدا می کند؛ آنگونه که امروزه روش تفسیر قرآن به قرآن و شیوه های تأویلی و مقاصدی، با اقبال بیشتری مواجه هستند.
به نظر نگارنده شناسایی مقاصد اصلی شارع، اساسی ترین نکته جهت تفسیر و تأویل صحیح است. اهم دلایل کم اقبالی تفاسیر روایی، عدم توجه به مقاصد قرآن است. در حالی که این امر مورد تأکید امام خمینی است؛ اما اینکه تا کجا می توان با این رویکرد به تأویل پرداخت، و آیا می توان در جهت استنباط فقهی نیز دست به تأویل زد، امری است که محل تأمل محققان می باشد. به نظر، سیره عملی امام خمینی می تواند مبنای طرح چنین مطالبی باشد. در این تحقیق شواهدی در خصوص امکان تأویلات فقهی و اجتهاد مقاصدی ارائه می شود.
ضوابط علمی و کاربردی در روش تفسیر تطبیقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در چند سال اخیر تفسیر تطبیقی به مثابة یک گونة تفسیری خود را نمایان کرده است. این گونه تفسیری گرچه آثاری در طول تاریخ تفسیر قرآن دارد، اما هم از نظر فراورده های تفسیری و هم از نظر معرفت شناسی تفسیر، بر بن مایه ها و شاخه های نحیفی تکیه زده است. آنچه به نظر می رسد که در درجة نخست باید تقویت شود، ابعاد معرفت شناختی و مبانی علمی متصور و مقبول این گونة تفسیری است. این مقاله در راستای تحقق چنین هدفی، سعی دارد برای این گونة تفسیری، بایدهای ضروری را در دو حوزة نقل اقوال و نقد محتوا، توصیه و تجویز نماید. در مقام نقل، شاخصه هایی همچون لزوم تعیین محدودة تطبیق، نقل مستند، گزارش حداکثری وجوه تشابه و تمایز و تبیین مواضع خلاف و وفاق می تواند بستری استوار برای مقایسة آراء فراهم کند. در مقام نقد، نکتة مهم آن است که مشخص باشد داوری بر اساس مبانی مشترک طرفین صورت گرفته است یا بر اساس مبانی مختص یک طرف از طرفین تطبیق. همچنین باید از ابزارهای شناخته شده ای چون علوم لغت، نحو و بلاغت برای نقد استفاده شود و نیز به روش و ابزار در فرآیند نقد تصریح شود تا سبب شفافیت تطبیق گردد.
بررسی تطبیقی قوامیت مرد بر زن در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زن و مرد از نظر تکوینی دارای وجوه تشابه و تمایزند، زنان از نظر احساسات و مردان از نظر تعقل و توان جسمی قوی هستند. احکام متفاوت اجتماعی زن و مرد در اسلام، ریشه در این تفاوت دارد. سید محمدحسین طباطبایی و محمد رشیدرضا در تفاسیر خود، راز تفاوت این احکام را در تفاوت مسئولیت های هر یک در اجتماع می دانند. اختلاف نظر دو مفسر در این است که رشیدرضا دایره قیومیت در آیه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» را شامل تمام اوامر و نواهی شوهر می داند و طباطبایی آن را در حیطه خانواده و مسائل کلان جامعه می نگرد، در عین حال که در محیط خانواده، قائل به انحصار آن در استمتاع و حفظ عفت و اموال شوهر است؛ به نظر می رسد از سویی با توجه به عدم ولایت مطلق مرد بر زن، اوامر و نواهی شوهر را مشمول دایره قیومیت دانستن و از سوی دیگر با عنایت به صدر و ذیل و قرائن داخلی و خارجی آیه، فراتر دانستن قیومیت از امور خانوادگی، محل تأمل است.
تشیع اعتدالی و بازتاب آن در تفسیر شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دو گرایش عمده جریان تشیع، گرایشی است که از آن به عنوان گرایش تشیع اصولی یاد می شود و نقطه مقابل آن نیز گرایشی است که به احادیث و اخبار موجود در منابع شیعی نگاهی ویژه دارد. گرایش اصولی توسط عالمان شیعی بغداد در قرن چهارم و پنجم مانند شیخ مفید، سیدمرتضی و شیخ طوسی پایه گذاری شد و توسط شاگردان اینان به فلات ایران انتقال یافت و تحت تأثیر زمان و مکان تحولاتی را هم تجربه نمود و جریانی به وجود آورد که از آن با عنوان تشیع اعتدالی یاد گردیده است. این جریان در آثار مختلف علمی و ادبی و از جمله تفاسیر شیعی قرآن بازتاب یافت. دوتفسیر مجمع البیان و روض الجنان مهم ترین نمونه های تفسیری از این دست می باشند. مهم ترین ویژگی های این دو تفسیر توجه به تفسیر ظاهر و دوری از تأویل گرایی و نزدیکی بیشتر با دیدگاه های تفسیری و اعتقادی جریان دیگر جهان اسلام اهل سنت می باشد. نوشتار حاضر درصدد معرفی این جریان و نشان دادن جلوه هایی از آن در دو تفسیر یادشده می باشد.
تحلیلی انتقادی از دیدگاه ذهبی پیرامون «تفسیر به رأی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ذهبی در کتاب التفسیر و المفسرون ضمن تائید «تفسیر به رأی» به عنوان یکی از روش های تفسیر قرآن، آن را به ممدوح و مذموم تقسیم بندی کرده و پس از معرفی این روش، مصادیق هر کدام را جداگانه ذکر می کند و در این میان تفاسیر با صبغه اشعری را ممدوح و مابقی را مذموم تلقی می کند؛ بر همین اساس در بررسی تفاسیر دیگر فرق از جمله شیعه نمودهای عینی از تفسیر به رأی مذموم را ذکر می کند؛ از جمله: آیه تطهیر، آیات ولایت و آیاتی که ناظر بر باورهای کلامی تشیع است. پژوهش ذیل با رویکردی تحلیلی در سه محور: اصل تقسیم بندی، مصادیق تفسیر به رأی و نمودهای عینی از تفسیر به رأی مذموم، باور ذهبی را مورد کنکاش قرار داده است. نتیجه آنکه: اصل تسیمه «تفسیر به رأی» و تقسیم بندی آن معارض با اصول دینی می باشد. آیات، روایات، سیره معصومین(ع) و گفتمان اندیشمندان اسلامی به طور مطلق هرگونه تفسیر به رأی را ناروا و مذموم بیان داشته؛ و تلقی نمودن برخی از تفاسیر در حیطه ممدوح و مذموم، دور از داوری علمی و ناشی از پیش داوری و عدم شناخت مبانی دیگر تفاسیر است.
گونه شناسی انتقادات بر تفسیر عرفانی و تحلیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر عرفانی یکی از قدیمی ترین گونه های تفسیری است. جهان بینی مخصوص عرفا و سبک خاص نگارشی ایشان موجب شده این گونه ی تفسیری در دوران مختلف و از ابعاد متنوع مورد نقد قرار بگیرد. این تنوع انتقادات ریشه یابی به جا بودن یا صحیح نبودن انتقادات را کمی دشوار می نماید به همین خاطر با گونه شناسی این انتقادات در گام اول می بایست ریشه و منشأ هر انتقادی که در این زمینه مطرح گردیده است را مشخص نمود و در گام بعدی با تحلیل هر کدام از این گونه ها اعتبار یا عدم اعتبار آن ها را تعیین کرد، تا نهایتاً امکان تصمیم گیری نهایی در زمینه داوری در مورد این انتقادات فراهم آید. مقاله پیش رو با توجه به این دو گام به بحث و بررسی انتقادهایی که تاکنون در زمینه تفسیر عرفانی ارائه شده است پرداخته و شیوه نقدی متفاوت را در مواجهه با این تفاسیر پیشنهاد می نماید.
تحلیل انتقادی طبقه بندی تفاسیر و ارائة مدل مطلوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مأخذشناسی تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
تفسیرپژوهی حوزه جدیدی از مطالعات قرآنی است که مطالعات تفسیرپژوهان را مورد مطالعه قرار می دهد. از جمله مباحث مهم این حوزه، طبقه بندی تفاسیر در نظامی روشمند و تدوین الگویی مطلوب و علمی است که دستیابی به آن به دلیل وجود آسیب ها و چالش هایی دشوار می نماید. این مقاله در گام نخست، این چالش ها را شناسانیده و در گام دوم، بعد از ارائه شاخصه های لازم، الگوی نسبتاً جامع و روشمندی را ارائه کرده است. این الگو بر پایه محدودسازی اصطلاحات فراوان روش تفسیر به سه اصطلاح «روش»، «گرایش» و «سبک» تدوین شده و سپس ساختار آن توسعه یافته و به صورت مدلی به نسبت خالی از آسیب های مطرح شده و برخوردار از جامعیت نسبی ارائه شده است.
معناداریِ بخشی از آیه یا آیات، هم در سیاق و هم خارج از سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
یکی از قرائن مهم در فهم هر آیه، توجه به سیاق آن است. مفسران آنجا که پیوستگیِ نزول آیات ثابت گردد، در حجیت سیاق و تأثیر معنائیِ آیات در یکدیگر هم داستانند. اما آنجا که پیوستگی اثبات نشود، یک آیه یا یک مجموعه ایات را مستقل از سیاق شمرده و بدون توجه به بافت، تفسیر می کنند. گذشته از این دو، مقالة حاضر به شاخة سومی پرداخته که هر دو قسم فوق را شامل می شود. این پژوهش با روش تحلیلی ثابت می کند که در پرتو تعالیم اهل بیت(ع) هر پاره و بخشی از یک آیه، می تواند فارغ از کلِ آیه، مفید معنای دیگری هم باشد؛ و نیز هر آیة مرتبط با مجموعه ای از آیات که با هم نازل شده اند، می تواند علاوه بر مفادی که در کنار مجموعة خود دارد، مفیدِ معنای مستقل دیگری هم باشد. البته در هر دو مورد، عدم تناقض معنای جدید با قرآن و سنت شرط اساسی است. این نظریه، که خود یک اصل و قاعدة تفسیری مهم است، توسط اهل بیت(ع) طراحی و آموزش داده شده، و شواهد روائیِ فراوان دارد و عرصة تازه و بدیعی را در مباحث وجوه قرآن و باطن آن می گشاید. اگرچه سازوکارهائی دارد که باید مراعات شود و لذا در همه جا و همة گزاره ها، نمی توان چنین تعمیمی داد
نقش روایات تفسیری در میانجی گری اختلافات مفسّران (مورد مطالعاتی: ظواهر آیات سوره مدّثّر)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سوره «مدّثّر» در جزء بیست و نهم قرآن کریم قرار دارد که بنابر نظر غالب مفسّران، «مکّی» و از اولین سوره هایی است که بر رسول خدا صل الله علیه و آله نازل شده است. موضوع آن نیز بر محور «انذار» و «نکوهش کفّار» استوار است. مقاله پیشِ رو برگرفته از پایان نامه «تفسیر روایی سوره های مدّثّر و قیامت بر مبنای روایات اهل بیت علیهم السلام» است. پس از بررسی گسترده نظرات مفسّران ذیل آیات این سوره، این نتیجه حاصل شد که در تفسیر بسیاری از آیات، میان مفسّران اختلاف نظر وجود دارد و فرضیه این نوشتار آن است که در چنین مواردی می توان با رجوع به روایات تفسیری پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام: که متّصل به وحی هستند، به حل این اختلافات پرداخت، بعضی نظرات را بر بعضی دیگر ترجیح داد، یا برخی دیدگاه ها را رد کرد، یا به نحوی بین نظرات با توجّه به منطوق روایات جمع کرد و یا به مفهوم قابل اعتمادتری از روایت، غیر از نظرات مفسّران دست یافت. در این مقاله به بررسی ظواهر آیات سوره مدّثّر که در تفسیر آن ها میان مفسّران اختلاف نظر وجود دارد و در کتب روایی و تفسیری نیز روایاتی در تبیین آن ها از معصومان علیهم السلام آمده، پرداخته شده است.
هدف این مقاله آن است که نشان دهد روایات رسیده از معصومان علیهم السلام می توانند در بسیاری موارد در میانجی گری و یا حل اختلافات مفسّران در تفسیر آیات قرآن، نقشی اساسی و مهم ایفا کنند.
تفسیر قرآن به قرآن در مکتب تفسیری حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های وحیانی و فرازمند قرآن کریم در دو گروه کلی آیات محکم و متشابه، نازل شده است. محکمات کلید فهم متشابهات می باشند، و نیاز تفسیری قرآن را به منابع مستقل و بیرونی رفع می نمایند. بر خلاف پندار ظاهرگرایان و اخباریان، قرآن مستغنی از هرچیز دیگر در فهم مراد و مقصود است. البته این به معنای استغنا از معلم الهی؛ نبی و وصی معصوم، برای آموزش کیفیت ارجاع متشابه به محکم و بیان جزئیات و تفصیل احکام و تأویل بطون نیست. علاوه بر آن، آیات بسیاری، اگرچه متشابه نیستند اما برای فهم ژرفا و بطون آنها نیازمند ارجاع به آیات دیگر می باشد. این مهم را آموزگاران حقیقی قرآن، یعنی «عترت» به وفور و وضوح به خردورزان آموخته اند، و به این روش نقش عترت در باره قرآن را یادآوری فرموده، تا مانع استقرار و اعمال اخباری گری شوند. در این صورت مضامین روایات در جنب آموزه های قرآن، بیان روش برداشت و تفصیل همان حقایق قرآنی است. ظاهرگرایان و اخباریان، از روش «تفسیر قرآن به قرآن»، با بهانه های متنوع، عیب جویی کرده و تا آن جا پیش رفته اند که آن را به کلی باطل و مباین با قطعیات روش اهل البیت در برابر وحی پنداشته اند! با روش موردپژوهانه درباره «تفسیر قرآن به قرآن»، آیه ای کلیدی را در بین زنجیره ای از آیات متناظر، محور قرار می دهیم، تا تفوق این سبک تفسیر و کاربرد فراوانش در مکتب تفسیری حکمت متعالیه برای فهم متن وحی، آشکار گشته و با فهم صحیح مقصود شبهات معارضان پیشاپیش دفع گردد.