مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
گفتمان
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۵ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد است با رویکردی تحلیلی- روشی به بررسی پدیده جهانی شدن پرداخته و یکی از رویکردهای جدید روش شناسی مطالعات سیاسی را، که خود مبتنی بر چرخش پسامدرن در علوم انسانی غرب است، برای تحلیل جهانی شدن مورد نقد و بررسی قرار دهد. تحلیل گفتمانی جهانی شدن، به مثابه عرصه نزاع گفتمانها، هر چند قابلیت اجمالی برای توضیح شرایط جدید را دارد، اما به دلیل باور به نزاع بی¬پایان گفتمانی در عرصه اجتماعی، نمی¬تواند بین گفتمانهای حق و باطل تفکیک نموده و سرانجامی برای آن تصور نماید. در پایان این مقاله تلاش شده است با نقد رویکرد گفتمانی، سرانجامِ نزاع گفتمانی از منظر فلسفه تاریخ اسلامی مورد بررسی قرار گیرد.
جهانى شدن و اصلاح طلبى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۵ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن یکی از مفاهیم و پدیده¬های مؤثر زندگی اجتماعی ـ سیاسی در هر دو جنبه داخلی و خارجی و در حوزه-های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. تأثیرگذاری این پدیده در جوامع مختلف مشهود، و جامعه ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. نوشتار حاضر با نگاهی به مفهوم¬شناسی جهانی شدن و اصلاح¬طلبی، به بررسی تأثیرات جهانی شدن بر گفتمان اصلاح¬طلبی، با تحلیلی گفتمانی در جامعه ایران در حوزه¬های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی می¬پردازد. در این مقاله ادعا شده است که گفتمان اصلاح طلبی با تأثیرپذیری از جهانی شدن، در صدد تبیین هویت خود با توجه به مؤلفه¬های جهانی شدن و بومی کردن آنها ضمن در نظر داشتن جنبه¬های اسلامی بوده است.
بازنمایی مفهوم ‹‹غرب›› در نشریات دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"سوال اساسی این پژوهش چگونگی «بازنمایی» مفهوم «غرب» در مقالات دانشجویی است. این تحقیق با هدف دستیابی به دلالت های مفهوم «غرب» و صورتبندی گفتمان های گوناگون حول این مفهوم انجام شده است. بدین منظور مقالاتی از نشریات دانشجویی در فاصله سالهای ?? - ?? بررسی شده اند.
چارچوب نظری این پژوهش بر گرفته از دیدگاه گفتمانی فوکو و استفاده از نظریات ادوار سعید پیرامون گفتمان شرق شناسی است. روشی که در این تحقیق استفاده شده روش تحلیل گفتمان است.
یافته های پژوهش معرف سه گفتمان «بنیادگرایی»، «دگر خواهانه» و «ملی گرایانه» بوده که در هر یک مفهوم «غرب» به گونه ای متفاوت بازنمایی شده است. با این حال نتایج تحقیق نشان می دهد که در سه گفتمان مذکور صرف نظر از تفاوت های آن ها در بازنمایی مفهوم «غرب» تفاوت ماهوی میان «ما» و «آنها» یعنی «غرب» پیش فرض اولیه تلقی شده است"
بررسی گفتمان های غالب در بحث جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"یکی از جدیدترین و در عین حال جدی ترین نظریه پردازی های که امروزه بر دیدگاه های کلان جامه شناسی سایه افکنده است، بحث «جهانی شدن» است. این مفهوم که بیش از دو دهه از طرح آن نمی گذرد تا حدی به یکپارچه شدن جهانی، فشرده شدن ارتباطات جهانی و مفهوم دهکده جهانی که چند دهه قبل مک لوهان با تکیه بر گسترش وسایل ارتباط جمعی آن را مطرح کرده بود، رابطه نزدیک دارد. این مفهوم دارای ابعاد گوناگون و اثرات دراز مدت است؛ در سطح ملی و در مقیاس بین المللی، جهانی شدن تنها به قلمرو اقتصاد محدود نمی شود، بلکه ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ساختاری در فرماسیون های آینده جهانی شدن نقش اساسی و مهمی ایفا می کند.
در نوشته حاضر ضمن مرور تعاریف و اهداف عام این مفهوم، با توجه به گستردگی و زوایای گوناگون، چالش های مرتبط با آن، سعی شده است با ارجاع به نظرات دو جامعه شناسی و نظریه پرداز معروف، امانوئل والرشتاین و آنتونی گیدنز کلیت گفتمان های مختلف مطرح در این بحث بررسی و تحلیل گردد. بدیهی است اتخاذ موضع گیری مناسب در قبال این پدیده منوط به شناخت جنبه های گوناگون و چالش های مرتبط با تحولات چند دهه اخیر آن در مقیاس جهانی است"
چند آوایی در متون داستانی
حوزه های تخصصی:
مسئله چندآوایى در روایت، به ویژه در متون داستانى که توسط نظریه پردازانى چون میخاییل باختین m.bakhtine و اسوالد دوکروo.ducrot مطرح شده، به خواننده این امکان را مى دهد تا با نگرشى نو متن داستانى را نظاره کند، هر گفته را در ارتباط با گفته هاى دیگر قرار داده آن را همچون حلقه اى از زنجیره گفتار، در روایت کلى داستان به حساب آورد. هر نوشته اى مى تواند شامل گفتگویى تخیلى، واقعى، تفسیرى از جانب نویسنده یا راوى- که الزاما همان نویسنده نیست ولى پیام دهنده در متن است- ابراز عقیدهایى از طرف شخصیت داستان و غیره باشد. در بسیارى از روایت هاى داستانى به خصوص در قرن بیستم، این آواها به هم مى آمیزند و خواننده باید به عنوان دریافت کنندهء پیام، خود برداشت لازم را از متن بکند.
زندگی بعد از پسامدرنیسم و تحلیل کانترا پانتال متن
حوزه های تخصصی:
این مقاله که به نوعی در پاسخ به کتاب های «شرق شناسی»و «فرهنگ و استعمار» ادوارد سعید است‘ نگرشهای دیالکتیکی نسبت به «شرق» در تعدادی ازمتون ادبیات انگلیسی را مورد مطالعه قرار می دهد. با انجام یک تحلیل «کانترا پانتال» متن علائمی از یک شرق کلیشه ای و یکنواخت در چارچوب گفتمان غالب ظاهر می شود. به نظر می رسد گفتمان های مشابه ‘تعدادزیادی از اساتید ومنتقدین معاصر در زمینه ادبیات انگلیسی را نیز تحت تاثیر قرار می دهند. این مسئله درباره یک «تضاد جفتی» و یا به قول «بابا» در باره یک رابطه «جاذبه و دافع» میان«غرب» و «غیر» پرسش های بسیاری را بر می انگیزد. آیا تصویر شرق نسبتاً ثابت و یکنواخت است؟ و آیا شرق به خاطر تبادل فرهنگی و اختلاط فرهنگی همیشه تهدید بالقوه ای به شمار می رود؟ پاسخ این پرسش ها را می بایست در بطن موضعگیری ایدئولوژیکی خود نویسندگان و نیز شرق شناسی منتقدان و نظریه پردازان دنبال کرد
مطالعهء فرایند تنشی گفتمان ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه فرایند تنشى گفتمان ادبى، مبتنى بر بررسى تعامل بین گستره ها و فشاره هاى گفتمانى است. پایگاه اندیشه اى چنین مطالعه اى را باید در نظریه هاى زبانى مربوط به حوزهء آواشناسى جست: تکیه برهاى ز بانى از دو ویژگى مهم پیروى مى کنند یا این که از فشار و شدت برخوردارند که اوج آن ها را در پى دارند و یا این که بدون فشار و ضعیف اندکه افت آن ها را سبب مى شوند. اما در گفتمان ادبى، به دلیل فرایندى بودن عملیات زبانى این اوج و افت خود را در طول گفتمان نشان مى دهند. از تعامل بین فشاره ها و گستره هاى گفتمانى چهار طرح وارهء فرایندى شکل مى گیرد که عبارتند از الف) طرح وارهء فرایندى افت فشارهء عاطفى و اوج گستره شناختى ب) طرح وارهء فرایندى اوج فشارهء عاطفى و افت گستره شناختى ج) طرح وارهء فرایندى اوج هم زمان فشاره ها و گستره ها د) طرح وارهء فرایندى افت هم زمان فشاره ها و گستره ها. مطالعهء این فرایندها از یک سو نشان خواهد داد که گفتمان ادبى جریانى سیال است که هیچ گاه نمى توان آن را پایان یافته یا تثبیت شده دانست، و از سوى دیگر مشخص خواهد کرد که چگونه دو گونهء شناختى و عاطفى در تعامل با یکدیگر سبب تولید معنا مى شوند.
تفاصیل موسیقایی و شرقشناسانه: نگاهی به موسیقی در آثار ادوارد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی موسیقی و نسبت آن با مفهوم شرق شناسی و دیگر مفاهیم کلیدی در اندیشه و نقد ادوارد سعید می پردازد. با توجه به مرکزیت موضوع فرهنگ در آثار سعید و تأکیدی که او بر رابطه و تبانی آن با امپریالیسم، استعمار و نگاه شرق شناسانه می گذارد، موسیقی کلاسیک غرب در آرای او اهمیت می یابد. تحلیل زمینه های فرهنگی ـ اجتماعی موسیقی کلاسیک غرب (در یکی از واپسین آثار سعید) چونان هنری که باز تاباننده جامعه بود و هم اثر گذار بر آن، از دیگر موضوعات مطرح شده در این نوشتار است. این مقاله با بررسی ماهیت تناقض آمیز موسیقی از دیدگاه سعید ـ هنری مخاطب مدار و عمومی و در عین حال عمیقاً خصوصی ـ پایان می یابد.
نظریههای گفتمان (از زبان شناسی تا علوم سیاسی)
حوزه های تخصصی:
با توجه به استفاده روزافزون از نظریههای گفتمان، نویسنده در این نوشتار کوشیده است افزون بر ریشهیابی واژه و نظریه گفتمان که از مباحث زبان شناسی به ویژه زبان شناس معروف، «سوسور» شکل گرفته، به سیر تطور و تحول و تکامل آن بهویژه در حوزه علوم سیاسی به اختصار اشاره و محتوای آن را بررسی و مهمترین نقدهای وارده بر آن را بیان کند. همچنین، به برخی آثار مهمی که تا کنون با استفاده از این نظریه شکل گرفتهاند، اشاره میشود.
گفتمان گفت و گو در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقطه عظمیت این مقاله تمایزگذاری میان گفتمان و گفت و گو است. گفت و گو جنبه بین الاثنینی و گفتمان پارادایمی دارد و بیانگر الگو و منطق گفت و گو است. گفتمان صرفا با عناصر نحوی و لغوی تشکیل دهنده جمله سر و کار ندارد. بلکه فراتر از آن به عوامل بیرون از متن یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی و اجتماعی سر و کار دارد و به یک موضوع جامعه شناختی بدل می شود. در این مقاله به بیان (شانزده شاخص) دوازده شاخص مستقیم و چهار شاخص نا مستقیم کلیدی در گفتمان گفت و گو پرداخته ایم. شاخصهای مستقیم عبارتند از: نسبی اندیشی، تکامل گرایی در برابر خود کامل بینی، برابری موقعیت، امنیت یکسان، یکسانی فرقه ها یا فقدان مرزبندی، اهلیت گفت و گو، فهم کلام، پیش داورانگی، نقد گفتار به جای نقد صاحب گفتار، مستند گویی، منطقی بودن، اخلاقی بودن و شاخصهای نامستقیم عبارتند از: عقلانیت، اومانیسم یا حرمت انسان، حقوق بشر، دموکراسی. هر چند برخی از این شاخص ها ظاهرا مشابهت و تداخل دارند اما تفاوت های اندکی میان آنها می توان یافت.
گفتمان آرمان گرای ارزش محور و گفتمان ایدئولوژیک ارزش محور عمل گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمانی به عنوان یکی از روش های مطالعه پدیده ها در علوم انسانی به چگونگی تاثیر افکار و ایده های نظام مند بر امور اجتماعی می پردازد. هر نظام گفتمانی از سه ویژگی استیلا، ضدیت و عاملیت برخوردار است. بر اساس پروژه استیلا، یک نظام درصدد سیطره بر تمامی ارکان یک جامعه است. این نظام برای بقای خویش نیازمند غیربیرونی است تا بتواند حیات خود را بر اساس آن توجیه کند. همچنین زمانی که نظام گفتمانی، قدرت توجیه کنندگی خود را ازدست می دهد، نیروهای آن مجموعه گفتمانی، به صورت خودجوش به بازتعریف آن گفتمان می پردازند. در جمهوری اسلامی ایران بعد از ماجرای عزل بنی صدر، گفتمان اسلام گرایی با کنار گذاشتن گفتمان ملی گرایی لیبرال، سیطره یافت. این گفتمان که تاکنون تداوم یافته است، دال هایی مانند عدالت اجتماعی، دفاع از مظلوم و ظلم ستیزی را مورد توجه قرار داد و مجموعه غرب به ویژه آمریکا را به عنوان غیربیرونی خود، بازتعریف کرد. خرده گفتمان های این گفتمان مسلط، تاکنون با عطف توجه به دال هایی مانند امنیت و قدرت، هر کدام از دال های محوری این گفتمان را مورد توجه قرار داده اند. بنابراین با چنین رویکردی درصدد مقایسه دو خرده گفتمان آرمان گرای ارزش محور و ایدئولوژیک ارزش محورِ عمل گرا هستیم که در دو مقطع زمانی 68-1360 و 1384 تاکنون به وقوع پیوسته است. هر کدام از این دو خرده گفتمان به دلیل تأکید بیشتر بر دال های گفتمان اسلام گرایی مانند عدالت اجتماعی، ظلم ستیزی، دفاع از مظلوم و استکبارستیزی، ضمن پاره ای تمایزهای شکلی، از نظر محتوایی مشابه یکدیگرند.مقاله حاضر این تمایز شکلی و مشابهت محتوایی را در سطح خرد بر کشورهای افغانستان و عراق، در سطح میانی بر لبنان و فلسطین و در سطح کلان بر آمریکا و انگلیس مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد.
آیا شرق شناسی را پایانی هست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد هیچ گروهی نیست که قربانی تصویرسازی مبهم، مخدوش و اقتدارطلبانه نشده باشد. بر این اساس مقاله قصد دارد در چارچوب نظریه «شرق شناسی» به تحلیل تصویری بپردارد که در آثار مکتوب، درباره «کردها» ارایه شده است. این مقاله نشان می دهد که در اسناد بررسی شده کلیشه های شرق شناسانه در مورد «کردها» اعمال شده است.
گفتمان سیاسی حضرت امام خمینی و گفتمانهای رقیب
حوزه های تخصصی:
فضاهای سیاسی همواره آکنده از دالهای شناور است. عموماً گفتمانهای سیاسی، با هدف تثبیت و معنابخشی و چهارچوب دهی، پیرامون این دالها، شکل می گیرد. بنابراین، ما همواره شاهد گفتمانهای سیاسی رقیب در جامعه هستیم. گفتمانهایی که در آنها تلاش می شود تا دالهای شناور را با چهارچوب دهی به هویت خود درآورند. حاصل این تلاشها رقابت گفتمانی است که چندان دوامی ندارد و سرانجام یک گفتمان بر گفتمانهای دیگر مسلط می شود. ایران بعد از شهریور 1320 شاهد رقابت گفتمانی میان چند گفتار سیاسی رقیب بود. گفتمانهایی که تلاش می کردند دالهای شناوری چون ترقی و پیشرفت، آزادی و دموکراسی، عدالت اجتماعی و نفی سلطه و استعمار را چهارچوب دهی نموده به هویت خود درآورند. گفتمانهای سیاسی مارکسیسم ـ لنینیسم را حزب توده، ناسیونال ـ لیبرالیسم را جبهه ملی، و باستان گرایی تجددخواه را نهاد سلطنت نمایندگی می کردند. یکی از گفتمانهای سیاسی رقیب در این دوره، گفتمان سیاسی حکومت اسلامی بود که توسط شخص حضرت امام(س) هدایت می شد. در این رقابت، سرانجام، گفتمان سیاسی حضرت امام(س) به دلیل ویژگیهای خاص آن بر دیگر گفتمانها مسلط شد. موضوع این مقاله، بررسی علل این تسلط است.
گونه شناسی جریانهای فکری ( دینی ) از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث اصلی در این نوشتار بررسی چگونگی برخورد متفکرین دینی با وجه اندیشهای تمدن غرب (مدرنیته) است. بنابراین، مبنا و اساس بحث در حوزه تاریخ اندیشه و پرداختن به آرا و عقایدی است که به گونهای به نحوه و شیوه های رویارویی فکری یا تعامل اندیشمندان ایران با جریان اندیشه گسترشگرای مغرب زمین (تجدد) وگونه شناسی آنها مربوط میشود.در این نوشتار تلاش شده است ضمن بررسی مختصر گونه شناسیهای پیشین و نقد آنها، گونه شناسی جدیدی از متفکران دینی ارائه شود که دارای شمولیت بیشتری بوده و بتواند نقایص آن گونه شناسیها را برطرف کند.
تحلیلی بر گفتمان سیاسی امام خمینی (س) در انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی امام خمینی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
در این مقاله، تلاش شده تا با عنایت به اینکه انقلاب اسلامی اساساً بر اساس غالب نظریه ها، یک انقلاب فرهنگی و اندیشه ای و ماحصل مبارزات گفتمانی و هژمونیک شدن یک گفتمان در تقابل با گفتمانهای دیگر بوده است و با توجه به این مساله مهم که تلاش امام خمینی برای گفتمان سازی و کسب اعتبار برای این گفتمان و تبدیل آن از اسطوره به پنداره یکی از مهم ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی بوده است، با استفاده از نظریه و روش تحلیل گفتمان به این سؤال اصلی پاسخ دهد که: «چرا گفتمان سیاسی امام خمینی در میان گفتمانهای متعدد رایج در آستانه انقلاب توانست هژمونیک شود؟»
در پاسخ به این سؤال، نظریه تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه همراه با مفاهیمی از نورمن فرکلاف و روث وداک به عنوان چهارچوب نظری انتخاب گردیده است و با مبنا قرار دادن این نظریه، فرضیه این مقاله در پاسخ به سؤال فوق بدین شرح است: «گفتمان سیاسی امام خمینی به دلیل داشتن توان به کارگیری ""رویه های طرد و برجسته سازی""، ""ایفای نقش عاملان سیاسی""، ""اعتبار"" و ""در دسترس بودن""، در آستانه انقلاب اسلامی در ایران هژمونیک شد.»
قابلیتهای تحلیل گفتمان در بررسی پدیده های فرهنگی - اندیشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تلاش شده تا دلایل ظهور و گسترش تحلیل گفتمان و قابلیتهای آن در قیاس با سایر رویکردها، با استناد به تصریحات محققین، استنباطهای منطقی و مرور یک مطالعه موردی درباره گفتمان هژمونیک شده در انقلاب اسلامی، یعنی اصولگرایی شیعی در ایران، مورد مداقه قرار گیرد. به نظر می رسد عواملی چون اهمیت یافتن فرهنگ و سیاست، رونق جامعه شناسی معرفت، چرخش زبانی و اقبال به زبان شناسی از یک سو و نقصان رویکردهای موجود در بررسی پدیده های فرهنگی ـ اندیشه ای، از سوی دیگر، موجب اقبال به تحلیل گفتمان به مثابه نظریه و روش بوده است
چرخش در سیاست خارجی ایالات متحده و حمله به عراق: زمینههای گفتمانی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
بسیاری بر آنند که حمله آمریکا به عراق سرفصل نوینی در روابط بینالملل و همچنین سیاست خارجی ایالات متحده محسوب میشود. این حمله نمودی است از تغییر در سیاست خارجی ایالات متحده از یک سیاست مبتنی بر «هژمونیجویی» به یک سیاست «امپراتوریجویانه». بهرغم اینکه سیاست ایالات متحده با واکنش منفی زیادی در سطح جهان روبهرو شد، اما در داخل ایالات متحده، حداقل تا مدتی، از آن استقبال میشد. آنچه در اینجا حائز اهمیت است این نکته میباشد که چگونه چنین چرخشی در چارچوب سیاستگذاری خارجی ایالات متحده امکانپذیر شد. این مقاله تلاشی است برای نشان دادن چگونگی تکوین این سیاست در بستر گفتمانی مناسب در داخل آمریکا. استدلال اصلی آن نیز این است که از به هم پیوندخوردن موفقیتآمیز چند گفتمان این بستر مناسب گفتمانی فراهم شد. اینها از یک سو شامل چند گفتمان بنیادی سیاست خارجی آمریکا یعنی لیبرالیسم، استثناگرایی، و گفتمان امنیت ملی هستند که زمینه شکلگیری گفتمان جدید امپراتوری را برساختند و از سوی دیگر گفتمان امنیتسازی که عراق را به عنوان آماج اصلی عمل در چارچوب این گفتمان نوین به هدفی مشروع تبدیل کرد. با وجود این، وجود گفتمانها و خرده گفتمانهای بدیل می تواند بهرغم این تغییرات، راه را برای مقاومت در برابر تداوم سیاست جدید هموار سازد.
آرمان شهر عرفی شدن دین در سپهر سیاست، شرح و نقد اندیشه های سیاسی و اجتماعی سعید حجاریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نقد کتاب، اندیشه های سیاسی و اجتماعی سعید حجاریان بررسی، و محتوای کتاب "از شاهد قدسی تا شاهد بازاری"، به طور مختصر معرفی می شود. عرفی شدن دین در سپهر سیاست، محور اساسی مباحثی است که در حوزهی سنت، گفتمان، ایدئولوژی و آرمان شهر، تحلیل و تبین می شود. در واقع، رهیافت بنیادین حجاریان، نگرش جامعه شناختی به مقوله عرفی شدن در حوزه جامعه شناسی سیاسی و مسایل توسعه ی ایران است. نگارنده با اتخاذ رویکردی انتقادی، رهیافت، چارچوب نظری و اندیشه های حجاریان را به چالش می کشد و در پایان نتیجه می گیرد که حجاریان بدون در نظر گرفتن واقعیت های موجود جامعه ایران و با تفسیری موسع به نتایج مطلوب و دلخواه دست می یابد.
غرب، هویت و اسلام سیاسی: تصورات و پنداشت های غرب از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله «اسلام گرایی» و «اسلام سیاسی» در برگیرندة مباحثی گسترده، دامنه دار و مجادله برانگیز است که ابعاد و دامنههای آن در سال های اخیر به واسطة شکلگیری آثار و نظریات گوناگون، غنیتر شده است. در درون مباحث و نظریات موجود میتوان مجموعهای متنوع و متفرق از مباحثات و مجادلات فکری را در ارتباط با «هویت اسلام سیاسی» و چرایی و چگونگی پدیدار شدن آن، ملاحظه نمود. اما علی رغم این تلاش ها، آنچه که در این زمینه موجب ابهام مفهومی «اسلامگرایی» و «اسلام سیاسی» میشود، ماهیت سیال و مبهم این پدیده است که موجب شده است طیف گستردهای از گفتمان های متفاوت را از جریان های نوگرا، میانهرو و پذیرای تحول، تا رادیکالیسم نامتسامح و خشونت طلب را در برگیرد. پرسش اولیه ما در این پژوهش، این است که منظور از «اسلام سیاسی» چیست؟ در نظریههای متفکرین غربی، هویت اسلام سیاسی چگونه پیبندی میشود؟ اسلامگرایان نیز در ارتباط با «غیریت» متمایز از خود، یعنی «غرب»، چه هویتهایی یافتهاند؟ چه عواملی در «برساخته شدن» هویت سیاسی مسلمانان از سوی متفکرین غربی تأثیرگذار بوده است؟ فرضیه اصلی در پژوهش حاضر این است که «شناخت غرب از اسلام بیانگر انگارههای پدیدارشناسانه است که مبتنی بر روابط پیچیدة میان متن، کلام، شناخت اجتماعی، قدرت و جامعه است و در پرتو آن تصوراتی درباره «دیگران» در چارچوب گزارههایی قابل بیان ارائه میشود». بنابراین تمرکز بحث ما، بیشتر بر نحوه شکلگیری ایدههایی متمرکز است که دیدگاه غرب نسبت به اسلام سیاسی (به خصوص در یک دهة اخیر) از یک سو و دیدگاه اسلامگرایان را در ارتباط با غرب از سوی دیگر شکل داده است. بر این اساس با بهرهگیری از روش های «پدیدار شناسی» و «تحلیل گفتمان»، درصدد درک چگونگی شکلگیری الگوهای هویتی پیرامون اسلام سیاسی برمیآییم. در ادامه با نگاهی از درون، گفتمان های هویتی شکل گرفته را مورد کندوکاو قرار داده و نحوه به چالش کشیده شدن آنها را مورد مداقه و بررسی قرار می دهیم.
زمینه های گفتمانی عروج بنیادگرایی اسلامی در جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بنیادگرایی اسلامی که از دهه 80 میلادی به جریان اجتماعی عمده در بسیاری از کشورهای عربی تبدیل شد، تحلیل های نظری بسیار برانگیخته است. در این مقاله سعی می شود از طریق تحلیل گفتمانی فرایند مزبور ارزیابی شود. با وجود نقاط افتراق فراوان که بنیادگرایی اسلامی را در زمینه روش مبارزه سیاسی، سازماندهی و ساختار تشکیلاتی از دیگر جنبش های سیاسی حتی جریانات اصلاح طلب دینی جدا می کند، به زعم این مقاله مهم ترین وجه ممیزه آن از جنبش های پیشین، نقش ممتاز و منحصر به فرد دال اسلام در شکل بخشی و مفصل بندی عناصر گفتمانی آن می باشد. بر اساس مفروضه مقاله اسلام با بنیادگرایی اسلامی پا به عرصه معادلات سیاسی در جوامع عربی ننهاد، بلکه به واسطه جریانات بنیادگرا به دال برتر یا آنچه که ما در اینجا از آن به "" نقطه آجیدن"" تعبیر نموده ایم، تبدیل شد. در این راستا برای درک تحول گفتمانی صورت گرفته از ناسیونالیسم به بنیادگرایی به تشریح اجزای متشکله دو گفتمان بنیادگرایی و پان عربیسم و مقایسه دال مرکزی و محوری آن دو پرداخته؛ سپس زمینه های سیاسی شدن فزاینده اسلام و تبدیل اسلام به دال برتر و به تبع آن رشد گفتمان بنیادگرایی اسلامی در جوامع معاصر عربی و هزیمت گفتمان ناسیونالیسم عرب بر اساس مقوله قابلیت دسترسی مورد بررسی قرار گیرد.
"