مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
کاهش
حوزه های تخصصی:
در سیستم نوین مدیریت مواد زائد شهری که از مراحل مختلفی تشکیل گردیده تمام اجزای زباله از مرحله تولید تا دفع نهایی مورد ارزیابی و بررسی دقیق قرار می گیرد. هدف از ارائه این مقاله بررسی تفاوتهای مدیریت مواد زائد جامد شهری دو کلانشهر تهران و توکیو می باشد. در این تحقیق مراحل شش گانه مدیریت مواد زائد شهری این دو شهر از تولید تا دفع نهایی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرند...
تحلیل گفتمان سه ترجمة انگلیسی قرآن (سوره های حمد و والعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه عبارت است از انتقال یک سیستم زبانی به زبان دیگر که این امر در تمام سطوح زبانی و فرازبانی صورت می گیرد. همین مسئله در ترجمة قرآن نیز صادق است؛ زیرا، در ترجمة این کتاب مقدس نیز نباید، عوامل زبانی و عوامل فرازبانی را خدشه دار کرد. برای بررسی این شواهد، دو سوره از قرآن کریم (فاتحه الکتاب و والعصر) با استفاده از چارچوب تحلیلی حتیم و میسن (1990) در سطح محدودیت های گفتمانی بر روی سه ترجمة متفاوت از قرآن (دو مترجم مسلمان و یک مترجم مسیحی) تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد در تحلیل این سوره ها بیشترین محدودیت گفتمانی در سطح سازوکار تعدّی بوده است و کمترین آن مربوط به سطح پیوندهای واژگانی است. همچنین، می توان نتیجه گرفت اگر مترجم مسلط به زبان قرآنی و آشنا با سطوح بلاغی آن باشد، به خوبی می تواند در بیشتر موارد، صورت آیه را حفظ کند و کارش را فقط محدود به افزایش، کاهش و تکرار معنایی کند ودر ترجمة قرآن با محدودیت کمتری موفق عمل کند.
بررسی موردی کاهش آوایی در ارقام تلفنی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش از جمله فرایندهای آوایی است که برای سیستم های بازشناسی گفتار یک چالش محسوب می شود. ازجمله این موارد، کاهش ارقام تلفنی مانند ""دو-نه""، ""هفت-هشت"" و ""سه-صفر"" است. تجزیه و تحلیل آوایی سیگنال های تلفنی /sefr/-/se/ نشان می دهد که هر چند با حذف /r/ تمایز [sef]-[se] کاهش می یابد اما سرنخ های آکوستیکی باقی مانده در واکه /e/ ، همانند دیرش واکه و بسامد کانونی سازه های F2 و F3 ، تقابل واجی فوق را انتقال می دهند. استفاده از این سرنخ های آکوستیکی در بازشناسی گفتار، می تواند به بازیابی صورت های کاهش یافته کمک کند.
بررسی مجاز در زبان فارسی بر مبنای نظریه ی مفاهیم واژگانی و الگوهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
151 - 176
حوزه های تخصصی:
مجاز به عنوان یکی از مهم ترین فرایندهای تغییر معنی، نه تنها از اهمیت زیادی نزد متخصصان فن بلاغت و معنی شناسان تاریخی برخوردار بوده، بلکه دست کم به مدت سه دهه، از سوی معنی شناسان شناختی به مثابه فرایندی در زبان خودکار سخنگویان مورد مطالعه قرار گرفته است. نظریه «مفاهیم واژگانی و الگوهای شناختی» که در سال 2006 از سوی ویویان ایوانز ارائه شد، به تبیین چگونگی عملکرد معنی در زبان به ویژه بر مبنای فرایندهای استعاره و مجاز می پردازد. بر اساس این نظریه، واژه ها فاقد معنی هستند و معنی هر واژه تابع پاره گفتاری است که در آن قرار می گیرد. نگارندگان مقاله حاضر، ضمن بررسی و ارزیابی این نظریه در باب مجاز، به این نتیجه می رسند که قائل شدن به بی معنایی مطلق واژه ها در رویکردی واژه بنیاد، اساساً مشکلی روش شناختی به حساب می آید. افزون بر این، نمی توان به لحاظ هم زمانی به فرایندی به نام مجاز، آن هم در قالب سنتی اش قائل شد بلکه باید آن را فرایندی بر مبنای «کاهش» روی محور هم نشینی تلقی کرد. به این ترتیب، می توان واژه ها را به مثابه واحدهایی در نظر گرفت که خارج از بافت، معنی دارند ولی «معنی دار» به حساب نمی آیند.
بررسی راهبرد «کاهش» در ترجمه فولادوند از صحیفه سجادیه بر اساس نظریه گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به کیفیت ترجمه در متون دینی از جمله قرآن و حدیث، موضوعی مهم وآشکار است و ارزیابی ترجمه این متون، جهت صیانت از آن ها، ضرورت و اهمیت و ارزش دوچندان دارد؛ از جمله این متون، ترجمه صحیفه سجادیه است که کمتر مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است، یکی از این ترجمه های ارزشمند که توسط فولادند انجام گرفته، دارای عیوب کاهشی است. کاهش که جزء تکنیک های منفی ترجمه است ، در الگوی گارسس مورد توجه بیشتری واقع شده است؛ این الگو، جهت ارزیابی ترجمه در چهار سطح مطرح شده است که از منظر دیگر، به سه گروه عمده افزایش، کاهش و مانش تقسیم می شود. کاهش، شامل حذف، کاهش (قبض)، تغییر در صنایع بلاغی، ساده انگاری و خطای مترجم می شود؛ مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، موارد کاهش و بسامد آن در ترجمه فولادوند را مورد بررسی قرار داده تا از صحت و درستی و انطباق آن با اصول علمی، اطمینان یافته وآن را مورد ارزیابی علمی قرار دهد؛ اساس این ارزیابی، پاسخ به این سؤال است که با توجه به الگوی کاهشی گارسس، کاهش های ترجمه ای، به چه شکلی در ترجمه فولادوند نمود یافته است؟ نتایج بررسی نشان می دهد، مصادیق کاهش که به این ترجمه آسیب زده اند، عبارتند از: 1- انواع حذف (حذف واژه، حذف چندین عبارت یا جمله و حذف بی رویه جملات)، 2- قبض یا کاهش (حذف به قرینه لفظی، تغییر مجهول به معلوم، اسمی شدگی، تبدیل جمع به مفرد)، 3- تغییر در صنایع بلاغی 4- خطای مترجم (خطاهای معنایی- لغوی و خطاهای صرفی- نحوی) و بیشترین بسامد کاهش مربوط به حذف واژه و خطای دستوری است.
حکم کاهش و حذف جنین در باروری های چندقلویی از منظر فقه و پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باروری های پزشکی(ART) با تمام تکنیک های روزآمد خود ناباروری را درمان نموده و به زندگی زوجین نابارور حیاتی دوباره بخشیده است، لکن این درمان عوارض سوئی نیز به دنبال داشته که تبعات ناخوشایند آن به یکباره زندگی آنان را با تهدید روبرو نموده است، به طوری که اکثر روی آورندگان به این تکنیک ها با چندقلو زایی مواجه شدند که تداوم این نوع باروری خانواده را با بحرآنهای ناخوشایندی چون مرگ مادر و جنین ها یا ابتلای آنان به مشکلات حاد جسمانی روبرو می سازد. متخصصین توانسته اند با ابداع تکنیک کاهش جنین به این مشکلات خاتمه دهند و امروزه با استمداد از این روش به حذف جنین ناقص الخلقه یا کاهش جنین های اضافی در باروری چندقلویی اقدام می نمایند. کاهش جنین گرچه از مصادیق سقط است اما از نوع مجاز آن، یعنی سقط درمانی است، لکن با رویکردی متفاوت و چالش برانگیز؛ زیرا در سقط درمانی، هدف حذف جنین ناقص الخلقه و یا همه جنین ها باهم است، اما در کاهش جنین هدف حذف یک جنین از میان چند جنین است در حالی که همه در یک سطح سلامت اند، لذا لازم است در ارتباط با کاهش جنین این سئوالات بررسی شود: آیا فدا شدن جنینی به نفع جنین دیگر صحیح است؟ آیا حذف جنین های اضافی ضرورت دارد؟ آیا ابقای جنین ها در شرایط خطر از نظر فقهی به صلاح است؟ و مسئله چالش برانگیزتر اینکه کدام جنین باید برای حذف انتخاب شود؟ و کاهش جنین انتخابی مشروعیت دارد؟ در این مقاله ضمن بررسی و پاسخ به سئوالات مذکور، با استناد به مستندات عقلی و نقلی ثابت نموده ایم که کاهش جنین به دلایل پزشکی مشروعیت دارد.
بررسی علل ریزش و کاهش داوطلبان جمعیت هلال احمر استان چهارمحال و بختیاری و ارائه راهکار مناسب جهت ماندگاری اعضاء(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: هدف از این مطالعه، بررسی علل ترک همکاری داوطلبان جمعیت هلال احمر استان چهارمحال و بختیاری و ارائه راهکار مناسب جهت ماندگاری اعضاء و داوطلبان بوده است. روش ها: این مطالعه با روش مقطعی در سال 1390- 1389 و به صورت نمونه گیری تصادفی بر روی 350 نفر از داوطلبان جمعیت هلال احمر استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. اطلاعات موردنیاز با استفاده از پرسشنامه 21 سئوالی محقق ساخته جمع آوری شد و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (خی دو) مورد بررسی قرارگرفت. یافته ها: نتایج آمار توصیفی: داوطلبان رسته مشارکت از بیشترین شناخت و رسته حمایت از کمترین شناخت نسبت به فعالیت های جمعیت برخوردار بودند، بیشتر اعضاء از طریق مراجعه حضوری به جمعیت عضو شدند. اکثریت داوطلبان و اعضا، ضعف اصلی واحد داوطلبان را جذب اعضای جدید و ناکافی بودن اطلاع رسانی و تبلیغات دانسته اند. داوطلبان در درجه اول نداشتن برنامه و سازماندهی مناسب و در درجه دوم یک طرفه بودن فعالیت های واحد داوطلبان و نداشتن هیچ منفعتی برای داوطلب را علت اصلی کاهش داوطلبان عنوان کردند. داوطلبان با پرداخت حق عضویت به صورت افتتاح حساب همیاران هلال احمر موافق بودند. جذب اعضای جدید از طریق فراخوان های عمومی و حضور مسئولین امور داوطلبان در ادارات و سازمان های دولتی، از بیشترین درصد موافقت داوطلبان برخوردار بود. به منظور آشنایی بیشتر مردم با فعالیت های مختلف سازمان، اکثریت اعضا تهیه و تدوین برنامه های مشترک با صدا و سیما را انتخاب نمودند. اکثریت اعضا، گروه بندی داوطلبان در رسته های چهارگانه براساس نوع مدرک تحصیلی را برگزیدند، تمایل به برگزاری دوره های تخصصی از دیدگاه ایشان بیشتر می باشد، ضعف گروه های چهارگانه را در آشنانبودن سرگروه ها و رؤسای گروه های چهارگانه با دستورالعمل های مربوط به واحد داوطلبان دانسته اند. داوطلبان شرکت کردن در امر اهدای خون، جمع آوری اعانات از طریق صندوق های جمع آوری کمک های مردمی، راه اندازی پایگاه های داوطلبی را کاری خوب دانستند، داوطلبان معتقدند که در صورت بروز حوادث غیرمترقبه باید در محل حادثه حاضر شوند و در بحث امدادرسانی یاریگر جمعیت باشند داوطلبان اجرای طرح همای رحمت، فرشتگان رحمت پروژه های داوطلبی را نیز بسیار خوب ارزیابی کردند. نتایج آمار استنباطی ٭ بین جنسیت، شغل و عضویت در جمعیت هلال احمر رابطه معناداری مشاهده شد ( ٭ بین جنسیت و دلیل عضویت داوطلبان در جمعیت رابطه معناداری مشاهده نشد (> p=/05 خی دو=65/) ٭ بین نوع عضویت (عضو/ داوطلب) و میزان آشنایی با فعالیت های جمعیت رابطه معناداری مشاهده شد. ( ٭ بین جنسیت و نحوه عضویت در جمعیت هلال احمر رابطه معناداری مشاهده نشد. (< p=/05 خی دو=61/) ٭ بین رسته های عضویت و میزان آشنایی با فعالیت های سازمان رابطه معناداری مشاهده شد. (p=/05خی دو = 002 /) نتیجه گیری: ضعف اصلی حوزه داوطلبان در جذب و نگهداری اعضای قدیمی و جدید در موارد زیر خلاصه می شود: ٭ ناکافی بودن اطلاع رسانی و تبلیغات ٭ نبود برنامه و سازماندهی مناسب جهت بهره گیری از توانایی داوطلبان ٭ اجرای برنامه های یک طرفه به سود جمعیت و نداشتن هیچ منفعتی برای داوطلبان ٭ آشنایی اندک سرگروه های رسته های چهارگانه با دستورالعمل ها و وظایف داوطلبان ٭ پرداخت مبلغ بالای حق عضویت بدون توجیه ٭ تقسیم بندی غیرکارشناسی داوطلبان در رسته های چهارگانه ٭عدم برگزاری دوره های آموزشی تخصصی برای داوطلبان
تبیینِ جامعه شناختی ِرفتارهای مدیریت پسماند جامد (کاهش، بازاستفاده و بازیافت) و عوامل مؤثر بر آن در بین شهروندان شهر آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه پیمایشی حاضر به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر رفتارهای مدیریت پسماند جامد (کاهش، بازاستفاده و بازیافت) در شهرآبادان، پرداخته است. در این پژوهش 395 نفر از شهروندان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و داده های موردنیاز از آنان جمع آوری شده است. بر اساس یافته های توصیفی تحقیق، میانگین سن پاسخگویان 5/32 سال بوده است. 7/53% کل پاسخگویان را مردان و 3/46% را زنان تشکیل داده اند. بر مبنای یافته های تحلیلی تحقیق، رابطه ی بین نگرش های زیست محیطی با بازاستفاده و بازیافت زباله مثبت و معنا دار است. هنجارهای ذهنی در هر دو بعد «هنجارهای توصیفی» و «هنجارهای تأکیدی» و فرهنگ شهروندی در هر دو بعد «تعهدات شهروندی» و «مشارکت شهروندی» رابطه ی مثبت و معنا داری با رفتارهای مدیریت پسماند دارند. به علاوه، سن رابطه منفی و معنا داری با کاهش زباله نشان می دهد. میانگین رفتارهای مدیریت پسماند جامد در میان گروه های مختلف تحصیلی دارای تفاوت معنا داری است. میانگین بازاستفاده از زباله در میان زنان بالاتر از مردان است و میانگین کاهش و بازاستفاده از زباله در دو گروه مجردین و متأهلین دارای تفاوت معنا داری است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد متغیرهای مستقل 38/0 از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند که در این میان کنترل رفتار ادراک شده در بعد بیرونی بیشترین سهم را در تبیین واریانس متغیر وابسته دارا است.
مدیریت پسماندهای شهری با تاکید بر کاهش در مبداء، مبتنی بر کاهش گازهای گلخانه ای با استفاده از مدل IWM (نمونه موردی: منطقه 15 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
۳۵۰-۳۳۷
حوزه های تخصصی:
دفع پسماندهای شهری حاوی آلاینده هایی است که هر روز بر میزان و تنوع آنها افزوده می شود، این پروسه ضمن نیاز به مدیریتی اصولی، می بایست به روشی انجام شود که حداقل انتشار گازهای گلخانه ای را دارا باشد. در این پژوهش پس از بررسی کمیت و کیفیت پسماندهای منطقه 15 تهران و روش دفع کنونی آن، چهار سناریو با در نظر گرفتن تسهیلات، بازیافت و کمپوست و کاهش پنج درصدی مواد زائد در مبداء در نظر گرفته شده و سپس سناریو های نگاشته شده از نظر تولید و انتشار گازهای گلخانه ای با استفاده از مدل IWM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل حاکی از این است که تسهیلات بازیافت و کمپوست نقش بسزایی در کاهش گازهای گلخانه ای ایفا می کنند و با کاهش 5% مواد زائد به طور میانگین در یک سال 401.66 تن از میزان گازهای CH4 + NOx و 6132.36 تن گاز CO2 کاسته شده است. به طور کلی می توان بیان داشت که به کاربردن تسهیلاتی همچون بازیافت و کمپوست و همچنین استفاده از اصل کاهش در مبداء با استفاده از فرهنگسازی برای عموم جامع می تواند سبب کاهش معضلات محیط زیستی علی الخصوص کاهش انتشار گازهای گلخانه ای گردد.