مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
گفتمان
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق بر آن هستیم تا با بهره گیری از تحلیل گفتمان انتقادی و در یک طرح تحقیق کیفی، به بررسی چگونگی هویت سازی در فراگیران زبان انگلیسی بپردازیم. فراگیران زبان انگلیسی (پنج نفر) پس از یادآوری و ارائة مجموعه ای از موضوعات فرهنگی با تمایلات غربی استخراج شده از کتاب های اینترچنج، به پنج سؤال باز مطرح شده در پرسشنامه دربارة احساس، رفتار، کنش و واکنش های احتمالی خود اظهارنظر کردند. این اطلاعات به همراه پاسخ های مصاحبه، درمجموع منبع اطلاعات این پژوهش را تشکیل دادند که با استفاده از روش تحلیل انتقادی بررسی گردیدند. تحلیل اطلاعات نشان داد فراگیران به این موضوعات گرایش دارند: 1. ارزیابی مثبت از مباحث فرهنگی جدید و مبتنی بر شعائر غربی؛ 2. تمایل به موضوعات متفاوت فرهنگی؛ 3. پذیرش انطباق بخشی از رفتارهای اجتماعی خود با آموزه های متون آموزشی؛ 4. ایفانکردن نقش انتقادی «خود» درمقابل آموزه ها. افزون براین، یافته ها بیانگر کاربرد استراتژی های متفاوت (شامل وجهیت، نفی تعارض، منطق برابر، کاربرد صفات مثبت، قراردادن خود در اجتماع، نفی قابلیت شنیده شدن) توسط فراگیران به سوی اهداف موردنظر هستند.
نکاتی تحلیلی و روش شناختی دربارة تحلیل گفتمان (با نگاهی به پژوهش های ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان از رویکردهای تحلیلی و پژوهشی مهم در علوم انسانی معاصر است که به رویکردی محبوب و حتی ""مُد پژوهشی"" در میان محققان ایرانی بدل شده است. این مقاله درقالب روایت تورفینگ از سه نسلِ نظریة گفتمان (که در آن مفهوم نسل بر شیوة تحلیل دلالت می کند نه توالی و ترتیب زمانی) به ارزیابی پژوهش های ایرانی تحلیل گفتمان می پردازد. نسل اول نظریة گفتمان رویکردهایی مانند تحلیل گفت وگو و روان شناسی گفتمانی را دربرمی گیرد. این نسل از توجه محققان ایرانی بی نصیب مانده است. نظریة گفتمان فوکو بر هردو نسل بعدی مؤثر بوده است، اما تحلیل گفتمان فوکویی رویکردی است بسیار متنوع که برحسب نوع و اهداف تحقیق از آثار یا مفاهیم فوکو گزینش می کند. در نسل دوم، گفتمان به متن های نوشتاری یا گفتاری محدود نمی شود، بلکه مجموعة گسترده تری از پرکتیس های اجتماعی را دربرمی گیرد. تحلیل انتقادی گفتمان مهم ترین رویکرد در این نسل است. در ایران استفاده از این رویکرد و به ویژه نظریة فرکلاف بسیار رایج است، اما تمایز میان پرکتیس گفتمانی و پرکتیس اجتماعی و لزوم استفاده از نظریة اجتماعی متناسب در بیشتر پژوهش های ایرانی نادیده انگاشته می شود. نسل سوم، کل حوزة اجتماعی را شبکه ای از فرایندها تلقی می کند که در آن معنا خلق می شود. نظریة گفتمان سیاسی مهم ترین رویکرد این نسل است و در ایران نمونه های متعددی از این نوع پژوهش می توان یافت. این مقاله به برخی نمونه های ایرانیِ هرکدام از رویکردهای مذکور پرداخته است.
بازنمایی اختیار انسان در مجموعه های مذهبی تلویزیون؛ مطالعه موردی، مجموعه کلید اسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ارتباط همیشگی زندگی توده مردم با مفاهیم جبر و اختیار، و نیز اهمیت ذاتی این مفهوم در حیطه دین، و با عطف نظر به توانایی رسانه ها در برساخت روایت توده مردم از نظام اسباب هستی این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤال برآمده است که در مجموعه تلویزیونی نمونه تحقیق از مفهوم اختیار چه برساخت معنایی ای به مخاطب ارائه می شود. لذا ابتدا یک معرفی اجمالی از مفهوم اختیار در اندیشه اسلامی و دال های آن که امکان بازشناسی فضای تخاصم میان جبر مطلق و اختیار مطلق در بخش عملی تحقیق را فراهم می آورد، ارائه شده است. با اتخاذ رویکرد نظری بازنمایی برساختی، ترکیبی از رویکردهای تحلیل گفتمان برای تحلیل گفتگوهای مجموعه درباره اختیار انسان و نیز الگوی تحلیل کنشگر گریماس برای تحلیل ساختار اساسی کنشگری در مجموعه استفاده شده است. با ترسیم نمودار شماتیک کنشگران پی رفت های آغازین و پایانی نشان داده شده است که مجموعه (تلویزیونی) به لحاظ روایی و گفتمانی متمایل به گفتمانی جبرگراست. مجموعه (تلویزیونی) با در مرکز قرار دادن قدرت الهی در ساختار داستانی و نیز گفتگو های شخصیت ها به گفتمان کلی جبر نزدیک می شود و این دال تمامی دال های دیگر را در جاذبه معنایی خود معین و بامعنا می گرداند. دال های خواب، کیفرانگاری سختی ها و پاداش انگاری خوشی ها، تقدیرگرایی، جامعیت نصّ دینی، نظم جهان و سنت اجتماعی در مجموعه (تلویزیونی) تأیید و دال های پرسشگری، روش تعقلی و فلسفی و نیز اثرگذاری ساختارهای اجتماعی طرد شده و به طور کلی گفتمان فلسفی و نیز گزاره های اختیار نفی می شود. به ارتباط هرکدام از این دال ها با گزاره های گفتمانی اختیار در بخش تحلیل داده ها پرداخته شده است.
تبارشناسی مفهوم هویت در گفتمان های سیاسی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
از دیر باز، انسانها به دنبال تعریف و شناسایی خویش، قوم، قبیله و ملیت و نیز کشف تمایزات خود از دیگران بوده اند. مفهوم هویت، پاسخی به سوال چه کسی بودن و چگونه شناسایی شدن است. از آن زمانست که هویت یکی از موضوعات اساسی حوزه علوم اجتماعی و در طی دهه 1990 به مفهوم مرکزی مطالعات فرهنگی بدل گشته. نوشتار حاضر درپی بررسی مفهوم هویت در گفتمانهای سیاسی ایران معاصر (1390-1284) از طریق روش تبارشناسی فوکو است. غایت تبار شناسی توصیف خالص حوادث است و در آن، سوژه ای بعنوان موضوعِ ممکنِ شناخت، ایجاد و ظاهر میگردد.
گردآورد اطلاعات، به شیوه اسنادی و استفاده از کتب و منابع معتبر علمی بوده و مفهوم هویت در گفتمانهای سیاسی ایران معاصر به روش تبارشناسی فوکو مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است.
نتایج این مطالعه بیانگر اینست علیرغم اینکه هدف نهایی گفتمانهای مسلط برساختن هویتی ثابت، یکسان و فراگیر است و تصور هویتی یکدست تنها در پرتو گفتمانهای سیاسی مسلط تعیّن می یابد و علیرغم اینکه گفتمانهای مسلط سیاسی، براساس ایدئولوژی سیاسی خود در پی یکسان سازی هویت هستند اما در عمل کنشگران لایه های گوناگون را در هم می آمیزند و هویتهای متنوع، ناخالص و ناپایدار خلق می کنند.
مقاله به زبان فرانسه: گفتمان بلاهت در رمان «طرف خانه سوان» (La bêtise langagière dans Du côté de chez Swann)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راویِ پروستی - همانند خود نویسنده - در خانواده و محیطی اجتماعی رشد می یابد که در آن هوش از ارزش و منزلت فراوانی برخوردار بوده است. برای این نویسنده، همچنان که برای ژیل دلوزِ فیلسوف، «هیچ چیز به اندازه آنچه در سر یک احمق رخ می دهد، آدمی را به تفکر وا نمی دارد» ( 2003، 101 ). رمان در جستجوی زمان از دست رفته اغلب به عنوان بنای ادبیِ با شکوهی در نظر گرفته شده که بر پایه زمان، عشق و آفرینش هنری ساخته شده است، اما چیزی از این رمان کاسته نخواهد شد اگر آن را به چشم یک «دانشنامه- مدرن- حماقت بشری» بنگریم. با گرد آوردن طیف گسترده ای از پرتره ها و گفتمان های انسان های احمق و تبدیل آن ها به موضوعی طنزآمیز، راویِ پروست مسیر هنری خاص خود را برای «از بین بردن بلاهت» می یابد. از دیدگاه فلسفی، تنها شکل گیری تفکر می تواند شکل گیریِ بلاهت را توضیح دهد. ما بر این باوریم که که این نوع حماقت فلسفی اثرات خود را در سطح گفتمانی و ارتباطی نیز برجای می گذارد، چرا که بلاهت پیش از ظهور در عمل در گفتمان شخص ظهور می یابد. بلاهت در گفتمان طنزآمیزترین اشکال را به خود می گیرد و گفتمان را به ورطه کلیشه های خودکار می اندازد. در فرآیند تجزیه و تحلیل گفتمان بلاهت نزد شخصیت ها، هر دو بعد مربوط به شکل گیریِ حماقت در گفتار، و نیز موفقیت یا شکست گفته ها را مورد مطالعه قرار داده ایم.
بازنمون فراروایت نجات بخشی عرفان اسلامی در گفتمان و روایت تذکر ه الاولیای عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون عرفانی یکی از شاخه های پربار ادبیات فارسی است. این متون به دلیل ارتباط شفافی که با تجربه و تخیل عرفانی و بشری دارد، منشأ زایش های هنری و تجربه های زبانی بیان ناپذیری است. یکی از ویژگی های ساختاری ای که همه متون عرفانی ادبیات فارسی را به هم متصل می کند، ارتباط گفتمانی است. اگرچه اصلی ترین هنر عطار نیشابوری، شاعر و اندیشمند پایان قرن ششم هجری، شعر است امّا او با تألیف تذکر ه الاولیا سعی کرده تا همان گفتمانی را که در منطق الطیر به کار گرفته است، به شکل دیگری در نثر هم دنبال کند. اگرچه عطار بسیاری از اجزای تذکر ه الاولیا را از متون پیشین عرفانی، همچون رساله قشیریه، کشف المحجوب و طبقات صوفیه گرفته است امّا رفتار زیبایی شناختی و زبان شناختی او برای خلق جهان متن، دیگرگونه است. چنانکه تمام بخش هایی که به تذکر ه الاولیا و یادکردِ عرفا اختصاص یافته، دارای ساختار گفتمانی واحد است. اگرچه سایه کم رنگ این الگوی ساختاری را می توان در کتاب های کشف المحجوب، طبقات صوفیه و رساله قشیریه یافت اما عطار این الگو را عمق و جهت داده و به سبک ویژه ای دست یافته است. این مقاله در جستجوی پاسخ به دو مسئله پژوهشی است که به طور مستقیم با ساختارِ تذکر ه الاولیا ارتباط دارد:1- فراروایت نجات بخشی عرفان اسلامی چگونه در گفتمان عرفانی بازنمایی می شود؟2- عطار چگونه فراروایت نجات بخشی را با گفتمان همراه می کند و ساختار روایت تذکر ه الاولیا را می سازد؟ فراروایتی که تذکر ه الاولیا را پیش می برد، «اسطوره نجات بخشی» است؛ این اسطوره، گفتمان «سفرِ انسان در دنیا» را می آفریند. عطار با استعاره «سفر» به اسطوره گناه و توبه می رسد؛ بنابراین ابتدای روایت هایش با توبه آغاز می شود و انتهایش به مرگ می انجامد. در تذکر ه الاولیا انسان های برگزیده با شناسایی خود و توبه کردن از گناه آغاز می کنند؛ آنگاه به فاعل شناسا تبدیل می شوند و سپس کردار و گفتارشان بر دیگران مؤثر واقع می شود و سرانجام سفرشان به مرگ منتهی می گردد.
تحلیل گفتمان و گفتمان طنز در شعر ""حرف آخر"" شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، شعر ""حرف آخر"" از احمد شاملو هدف تحلیل گفتمانی قرار گرفته و در ساحت مؤلفه های ادبی شعر، آنها که ازطریق طنزآفرینی، مقاصد گفتمانی را پیش می برند، بررسی شده اند. بدین منظور نخست در سطح خرد، یکایک جملات متن شعر ازنظر ساخت وجهی برپایة الگوی فرشیدورد بررسی و ذیل ده گونه دسته بندی و شمارش شده اند. سپس در سطح کلان، عناصر گفتمانی شعر برپایة الگوی ""هالیدی و حسن"" تحت بررسی قرار گرفته اند تا چشم انداز دقیقی از ساختار انسجامی متن در بازتاب مقاصد گفتمانی نشان دهند. نتایج تحلیل خرد و کلان به صورت جدول های بسامدی استخراج و چکیدة جدول ها در متن مقاله گنجانده شده است. سپس عوامل ادبی که به طور عمده در این شعر برای طنزآفرینی به خدمت گرفته شده اند نیز به منزلة مؤلفه های گفتمانی تحلیل شده اند. این پژوهش نشان می دهد شعر مزبور مبتنی بر تقابل گفتمانی است و بی آنکه به منطق گفتمان وفادار باشد، از مؤلفه های گفتمانی و ادبی به ویژه مؤلفه های طنزآفرین برای تثبیت و تقویت گفتمان همسو و نقض گفتمان معارض بهره گرفته است.
نشانه شناسی عملیات انتحاری در منازعات گفتمانی عراق و چالشهای امنیتی آن بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملیات انتحاری که در طی آن فرد از وجود خود به عنوان ابزاری برای کشتن دیگران استفاده می کند از سال 2003 به بعد به شکل گسترده ای باعث ناامنی و قتل هزاران انسان در عراق شده است. در صحنه سیاسی عراق سه گفتمان اسلام سیاسی مردم سالار ، اسلام گرایان سلفی(تکفیری) و سکولاریسم (لیبرال دموکراسی) به رقابت با یکدیگر برخاسته و هر کدام تلاش می کنند نشانه «عملیات انتحاری» را به نحوی معنا کرده و مورد ارزیابی و تفسیر قرار دهند که باعث تثبیت گفتمان آنها شود و به همین دلیل این نشانه در گفتمان های مذکور معانی بسیار متعارضی پیدا کرده است به نحوی که درگفتمان اسلام سلفی به عنوان امری مقدس تحت عنوان «عملیات شهادت طلبانه » و در گفتمان اسلام سیاسی مردم سالار به مثابه دالی مشروط بین «عملیات شهادت طلبانه» و «عملیات انتحاری» و در گفتمان سکولاریسم به عنوان اقدامی غیر انسانی و «تروریستی» از آن یاد می شود.
مقاله حاضر میزان گسترش چنین عملیاتی در عراق را مرتبط با میزان توانایی گروههای سلفی در هژمونیک ساختن احساس محرومیت و عقلانی جلوه عملیات انتحاری برای مخاطبین خود می داند. چنانچه رقبای این گفتمان بویژه اسلام سیاسی مردم سالار در بی اعتبار ساختن دال های اسلام سلفی سهل انگاری نمایند نه تنها در عراق بلکه در دیگر کشورهای مجاور به ویژه ایران ، عملیات انتحاری افزایش خواهد یافت و مانع از تحقق امنیت پایدار در منطقه خواهد شد.
این مقاله با بهره مندی از الگوی گفتمان و با تاکید بر دیدگاه لاکلا و موفه ، شناخت و تجزیه و تحلیل جریانهای سیاسی را در چارچوب منازعات گفتمانی و در ظرف زمانی و مکانی خاص خود می داند.
کاربست رهیافت گفتمان در تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت گفتمان با تمرکز بر ساختارهای معنایی زبانی، نشانه ها و نمادها و تبیین نظم معنایی و کرداری ابژه و سوژه با محوریت دال مرکزی گفتمان و منظومه های گفتمانی از قابلیت بیشتری در تبیین سیاست خارجی ایران برخوردار است. بر این اساس، این مقاله تلاش کرده است تا با استفاده از این رهیافت، با اشاره به عناصر و مفصل بندی گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه امام خمینی(ره)، اصول، اهداف و منافع ملی ایران را مبتنی بر رویکرد نظری و عملی امام در حوزه سیاست خارجی مورد ارزیابی قرار دهد.
تحلیل گفتمان به مثابه روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان از جمله روش هایی است که برای دست یابی به سطحی از داده ها و اطلاعات می تواند استفاده شود. این روش تفسیری است و انجام آن تابع ویژگی ها و مشخصه هایی است. تحلیل گفتمان به نوعی جزو روش های کیفی محسوب می شود که درک و استنباط استفاده کننده آن در میزان ارائه و نوع داده ها و اطلاعات مرتبط با موضوع مورد مطالعه اهمیت دارد. در این مقاله، ابعاد و مشخصه های تحلیل گفتمانی، به منزله روش، در یک رویکرد مفهومی، از قبیل محورهایی چون سطحِ سطح و عمقِ سطح و عمقِ سطح و عمقِ عمق، بررسی می شود.
بررسی نقش و اهمیت روش تحلیل گفتمان در قلمرو روان شناسی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: روان شناسی گفتمانی حوزه مطالعاتی جدیدی است که تا حدود زیادی با روان شناسی اجتماعی زبان همپوشانی دارد. در این حوزه جدید مسائلی مطرح است که روان شناسی اجتماعی زبان کمتر به آن می پردازد، مسائلی که در قلمرو ساختارها و راهبردهای ویژه گفتمان که از منظر تحلیل گفتمان قابل مطالعه است. روان شناسی گفتمانی رشته ای علمی است که از همگرایی رشته های متنوعی چون نشانه شناسی، زبان شناسی، قوم نگاری، روان شناسی شناختی و هوش مصنوعی، حول محور زبان و با عطف توجه به ماهیت اجتماعی آن پدید آمده است. روش: تحلیل گفتمان ریشه در علم هرمنوتیک دارد؛ اما به عنوان رشته ای مستقل در علوم انسانی و اجتماعی از اواسط دهه شصت پدیدار گشته است. تحلیل گفتمان به منزله روش بررسی روان شناسی گفتمانی در بستر فهم و مفاهمه اجتماعی به کمک گفتگو می شتابد تا مسئله فهم و انتقال معنا را در چارچوب مطالعه زبانی مورد واکاوی قرار دهد. نتایج: پیشرفت های اخیر در علوم انسانی، منجر به ظهور شکل جدیدی از روان شناسی به نام «روان شناسی گفتمانی» شده است؛ به طوری که راه های مختلفی را برای فهم پدیده های روان شناختی مانند: شناخت، عاطفه، باورها، هویت، ادراکات و انگیزه ها فراهم ساخته است. چارچوب های روان شناختی، در گستره علوم اجتماعی-فرهنگی، بیش از چارچوب های جامعه شناختی در هدایت و پیشبرد فرضیه سازی و اجرای موضوعات پژوهشی نقش داشته اند. روان شناسی گفتمانی از جمله چارچوب هایی محسوب می شود که به فهم پدیده های روان شناختی در بستر اجتماعی- فرهنگی کمک می کند. بحث و نتیجه گیری: از آنجا که هر موضوع علمی روش بررسی و تحلیل خود را می طلبد، روان شناسی گفتمانی رویدادهای روان شناختی را از منظر و چشم انداز رویدادی اجتماعی و فرهنگی برآمده از زبان مورد بررسی قرار داده است و زبان را به منزله پراکسیس به کار گرفته است، و تحلیل گفتمان را به عنوان روش مطالعه زبان شناسانه انتخاب کرده است. تحلیل گفتمان مبتنی بر طیف وسیعی از منابع فکری، شامل تحلیل گفتگو، روش قوم نگاری، فلسفه اخیر ویتگنشتاین، روانکاوی و تحلیل انتقادی ایدئولوژی است. این رویکرد با اجتناب از فرایندهای روان شناختی درونی به مطالعه مضامین روانی- اجتماعی در روان شناسی مرسوم می پردازد.
بررسی نهمین دورة انتخابات ریاست جمهوری ایران از منظر تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر تلاش می کند تا با بررسی تبلیغات نهمین دورة انتخابات ریاست جمهوری ایران، به تحلیل گفتمان این انتخابات بپردازد. در این تحقیق از نظریة گفتمان لاکلا و موفه در کنار نظریة گفتمان فرکلاف و از تحلیل گفتمان به عنوان روش تحقیق استفاده شد. در ابتدا تحلیلی از زمینه های گفتمانی برگزاری این انتخابات ارائه و پس از آن تبلیغات انتخاباتی هر نامزد به طور جداگانه بررسی شد. تحلیل گفتمان نشان داد که در گفتمان اصول گرایی نوعی تحول شکل گرفته است و در گفتمان اصلاح طلبی نیز گروه های مختلف برحسب دیدگاه های سیاسی اجتماعی خویش از یکدیگر جدا شده اند. در دور اول ""ولایت فقیه"" دال مرکزی گفتمان احمدی نژاد و ""دولت اسلامی""، ""توسعه اقتصادی اسلامی""، ""تهاجم فرهنگی""، ""عدالت اجتماعی"" و ""رشد سیاسی"" دقایق این گفتمان را تشکیل می دادند. در گفتمان هاشمی رفسنجانی ""کلیت نظام"" دال مرکزی و ""تحزب""، ""توسعه""، ""اعتدال گرایی"" و ""حفظ ثبات کشور"" دقایق آن بودند. به همین ترتیب در گفتمان انتخاباتی مهدی کروبی ""جمهوری اسلامی با قرائت امام خمینی"" دال مرکزی و ""توسعه همه جانبه""، ""دولت مقتدر""، ""عدالت اجتماعی"" و ""بهبود معیشت مردم"" دقایق این گفتمان بودند. ""دموکراسی"" نقش دال مرکزی را در گفتمان معین ایفا می کرد و ""قانون گرایی""، ""حقوق بشر""، ""تعامل با جهان"" و ""آزادی بیان"" دقایق این گفتمان را تشکیل می دادند. گفتمان انتخاباتی لاریجانی از ""دولت مدرن"" به عنوان دال مرکزی و ""کارآمدی""، ""عمل به توصیه های رهبری""، ""مبارزه با فساد و تبعیض"" و ""عدالت"" به عنوان دقایق آن تشکیل می شد. در مورد قالیباف علی رغم استفادة وی از تبلیغات مدرن و با جهت گیری مشخص، مفصل بندی خاصی مشاهده نشد. به همین ترتیب در تبلیغات انتخاباتی مهرعلیزاده نیز مفصل بندی منسجمی از دال ها و نشانه ها، قابل استخراج نبود. در دور اول، در میان رقابت فشرده میان نامزدها، گفتمان احمدی نژاد مورد توجه بخشی از پایگاه ایدئولوژیک و نهادهای اصول گرا قرار گرفت و این مسئله راهیابی او به دور دوم در کنار هاشمی رفسنجانی را ممکن ساخت. در دور دوم نیز قابلیت دسترسی بالاتر گفتمان احمدی نژاد و تا حدی گفتارهای انتخاباتی او در فضای دوقطبی که حاکم شده بود، منجر به پیروزی وی گشت.
الگوی مبنایی تصمیم گیری مدیریت ورزش ایران: گفتمان کاوی استراتژی با استفاده از تحلیل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه زبان، متن و گفتمان در قلمروهای خُرد، بومی و موضعی یکی از جریان های پژوهشی تأکید شده از سوی جدیدترین پارادایم استراتژی پژوهی، یعنی «استراتژی به منزله عمل» است. مطالعه انتقادی پیش رو با استفاده از پژوهش کیفی و با اتکا بر فلسفه ساخت گرایی اجتماعی به دنبال استخراج «چیستی» و «چرایی» الگوی حاکم بر تصمیم های مدیران ورزش ایران از درون متن مدیریت ورزش ایران است. در این راستا با کمک نرم افزار تحلیل اکتشافی اطلس.تی از روش تحلیل داده بنیاد و کدگذاری های مبتنی بر رویکرد استقرایی بهره گرفته می شود. نتایج از درون 12 مصاحبه میدانی نیمه ساختاریافته و 19 سند دست دوم به دست می آیند و نمونه ها از ترکیبی از نمونه گیری های هدف مند، گلوله برفی، در دسترس و نظری حاصل می شوند. در نهایت مشخص می شود که شرایط علّیِ «عدم اطمینان مدیریتی، عدم اطمینان اقتصادی، عدم اطمینان ناشی از ابهام در جهت گیری ها و عدم اطمینان ناشی از سیاست زدگی مدیریت» در کنار شرایط مداخله گرِ «موفقیت های گذشته مدیران، سابقه مدیریتی آن ها، میزان اضطراب گریزی شخصیتی شان، ساختار قدرت و نقش رسانه» پدیدارِ «گفتمان اطمینان طلبی» را در بستر «نزدیک بینی ذینفعان و عدم استقلال طلبی» شکل می دهند. عناصر ذکر شده در کنار هم «استراتژی مشروعیت بخشی» و پیامدهای تصمیماتی گرایش به «علم، ائتلاف ، اخلاق، ترویج و انطباق» را می سازند.
بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» شفیعی کدکنی با رویکرد نشانه- معنا شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» از شفیعی کدکنی می پردازد. دیدگاه گفتمانی با رویکرد نشانه- معنا شناختی، تولیدات زبانی را تابع فرآیندی پیچیده می داند که عوامل نشانه-معنایی بسیار در آن دخیل اند. آنچه دارای اهمیت است، نوعی موضع گفتمانی است که به دلیل پویایی، ما را با نوعی جهت گیری گفتمانی، بسط روابط و تعامل بین نیروهای همسو یا نا همسو مواجه می سازد. گفتمان ادبی، جریانی سیال است که تعامل دو گونة شناختی و عاطفی در آن سبب تولید معنا می شود که عدم قطعیت معنا و سیر تکاملی آن مدیون فرآیند تنشی گفتمان است. این شکل گیری تابع نوعی حضور نشانه- معنا شناختی است. هدف ما در این مقاله، بررسی شعر «سفر به خیر» از نظر ساز و کار تولید و دریافت معنا با تکیه بر شرایط پیوستار و گسست گفتمانی و تأثیر گذاری آن در درک مفهوم شعر است. از طرفی فضای تنشی، محلی برای بروز احساسات در گفتمان است. بدین جهت ما رویکردهایی چون «روند شکل گیری معنا»، «شاخص ها»، «انفصال و اتصال گفتمانی»، «تأثیر افعال»، «دورنما سازی» و «گونة القا» را برای نشان دادن عمق عاطفه در شعر بررسی کرده ایم. بدین ترتیب گونه های تقابلیِ شناخته شده و دخیل در تولید معنا، به گونه هایی سیال و ناپایدار تغییر می یابند. استفاده از این نشانه- معناها باعث افزایش عاطفه در کلام، دست یابی زبان به ناممکن ترین زمان ها و مکان ها و درنتیجه، اثرگذاری بیشتر بر خواننده می شود.
این پژوهش به شیوة کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است و براساس نتایج به دست آمده می توان گفت غلبة فضای گفتمانی عاطفی در شعر ذکرشدة شفیعی کدکنی بسیار بارز است.
صورت بندی گفتمانی حقوق بشر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بشر
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بشر حقوق بشر بین الملل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام مسائل عام اندیشه سیاسی اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی حقوق بشر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه قانون و حقوق اساسی در جمهوری اسلامی
گفتمان اسلام سیاسی، آموزه های اسلام را در همه سویه های زندگی انسان راهگشا دانسته و می کوشد بر مبنای ساختار و نظام معنایی خویش به مسائل و موضوعات معنا و با تکیه بر تفکر توحیدی خویش، به دال ها ثبات معنا بخشد. در این مقاله ضمن تبیین دیدگاه قانون اساسی در باب مفهوم حقوق بشر، نشان خواهد داد که در گفتمان اسلام سیاسی، حقوق بشر بر محور دال مرکزی (کرامت انسانی) شکل گرفته و سایر نشانه ها و دال ها (حقوق سیاسی، اقتصادی-اجتماعی، فرهنگی و مدنی) پیرامون آن درک و دریافت می شوند؛ به عبارت دیگر هرچند مفهوم حقوق بشر مفهومی مدرن است و همچون دیگر مفاهیم مدرن وارد ادبیات اسلامی گردیده است اما مباحث مطرح شده پیرامون آن، گفتمان مفهومی خاصی را شکل داده است که از آن به گفتمان حقوق بشر اسلامی می توان تعبیر کرد. در گفتمان حقوق بشر اسلامی، کرامت انسانی دال برتر و مرکزی[i] و در کانون توجه است؛ و کلیه حقوق و امتیازات بشری به عنوان دال های شناور برگرد همین مفهوم درک و دریافت می شوند
نقش استراتژی های ترجمه در جلوگیری از نفوذ زبانی و فرهنگی زبان مبدا فرا دست در زبان مقصد فرودست (مطالعه ی موردی: رمان “The scarlet letter” و ترجمه آن: داغ ننگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگهای متفاوت، گفتمان های متفاوت دارند و هر گفتمانی را نمی توان بی هیچ مشکلی و بدون دستکاری در قالب گفتمان دیگر ریخت. این تعدیل یا دستکاری به بومی گرایی منتهی می شود. ونوتی و توری هر دو معتقدند که زبان برتر(فرا دست)، خصوصیات خود را به زبان(فرودست) تحمیل می کند.به عبارتی زبانهای دیگر خود را به قالب انگلیسی نزدیک می کنند. در این مقاله ثابت می شود که این مسئله،یک قاعده ی کلی نیست و هدف اثبات این امر است که مترجم به عنوان اولین کسی که در معرض واژگان و فرهنگ بیگانه قرار می گیرد با به کار گرفتن استراتژی های مناسب ترجمه، می تواند از نفوذ عناصربیگانه زبان فرادست جلوگیری نماید و در نتیجه ی معادل یابی صحیح واژگانی و فرهنگی از امر سلطه ی فرهنگی در زبان فرو دست ممانعت به عمل آورد.در بررسی انجام شده از ترجمه “The scarlet letter” اثر ناثانیل هاثورن و ترجمه ی آن از ""سیمین دانشور"" تحت عنوان ""داغ ننگ""مشخص شد که مترجم به شیوه ای هنرمندانه به استانداردسازی و در نتیجه بومی گرایی پرداخته و بدین ترتیب از تداخل زبانی و فرهنگی در زبان مقصد ممانعت به عمل آورده است.
گفتمان جنسیت از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
کیفیت و کمّیت مشارکت زنان در رویدادهای سرنوشت ساز تاریخی، از جمله انقلاب ها یکسان نبوده و بنا بر شرایط و موقعیت اجتماعی- فرهنگی جامعه اشکال گوناگونی به خود گرفته است؛ ولی به نوبه خود مقوله جنسیت را به کانون تصمیم گیری ها و منازعات سیاسی وارد کرده است.
انقلاب اسلامی که مهم ترین رخداد مؤثر بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی ملت ایران است نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ چراکه فقط پس از گذشت 15 سال از اعطای حق رأی به زنان در قالب برنامه اصلاحی انقلاب سفید، محمدرضا پهلوی که به شدت ناخرسندی و اعتراض علما را به بازتعریف نقش های زنانه توسط حکومت برانگیخته بود، مشارکت گسترده زنان آن هم با سیمایی متفاوت از الگوهای پذیرفته شده زن سنتی یا مدرن در مبارزات انقلابی تا آنجا توجه ناظران خارجی را برانگیخت که آن را انقلاب چادرها نامیدند.
با وجود این، چرایی و چگونگی این مشارکت، از جمله عرصه های مغفول مانده در میان علایق نظری و پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی به شمار می رود؛ ازاین رو، این مقاله برآن است تا با تمرکز بر متون رسمی تولیدشده توسط الیت سیاسی و مطبوعاتی ایران در گستره زمانی سال های 1342 تا 1357 و با استفاده از روش تحلیل گفتمان نشان دهد که جنسیت به عنوان یک برساخته گفتمانی چگونه در دو دهه پیش از انقلاب اسلامی در پرتو ظرفیت نظام زبانی و مناسبات قدرت و مقاومت مندرج در آن درون بستری از رخدادهای سیاسی و اجتماعی ساخته شده و مرزهای مألوف و تعیین کننده هویت های زنانه/ مردانه را درنوردید. بدین منظور بستری تاریخی را به تصویر خواهد کشید که درون آن مدلول زنانه/ مردانه به تدریج از جایگاه چندین هزارساله خود بیرون آمده و در پیوند با دال های کانونی گفتارهای رقیب حاضر در متن منازعه سیاسی شامل گفتار رسمی حکومت، روحانیت سنتی و نواندیشی دینی و انقلابی، معنا و ساختاری تازه یافته است.
تبیین جامعه شناختی تولید گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصد دارد به مطالعة عوامل جامعه شناختی مؤثر بر تولید گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی بپردازد. بدین منظور، از نظریه های روبرت وسنو، و رندال کالینز استفاده کرده ایم که مجموعاً چهار متغیر سیاست های اصلاحی دولت نوساز، ایجاد بحران در نظم اخلاقی جامعه، شکل گیری زنجیره های تعامل میان نویسندگان، و بسیج منابع را بر تولید گفتمان مورد مطالعه مؤثر می دانند. در این پژوهش، با رویکرد تبیینی، از روش تفسیر تاریخی استفاده شده و سعی شده با استفاده از داده های تاریخی، از نحوة تولید گفتمان مورد بحث، روایتی معقول ارائه شود. یافته ها حاکی از آن است که به واسطة سیاست های اصلاحی پهلوی دوم، شکل گیری طبقة متوسط جدید و طرح ادبیات متعهد فضای فکری و سیاسی جامعه با وضعیت جدیدی مواجه شد. تشکیل کانون نویسندگان ایران و فعالیت های پیگیر اعضای آن و برگزاری شب های شعر انستیتو گوته از مهم ترین عوامل تجربی مؤثر بر تولید (تولید، گزینش، و نهادینه شدن) گفتمان ادبیات داستانی سیاسی دورة مورد مطالعة ما بوده اند.
بررسی گفتمان های تجددگرا و نوسنت گرای موسیقی در ایران معاصر (1385- 1285)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تحقیقی، با هدف بررسی گفتمان های تجددگرا و نوسنت گرای موسیقی در ایران معاصر (1385- 1285) به بررسی خصوصیات و عناصر اصلی شکل گیری و تکوین گفتمان های یاد شده پرداخته است تا ضمن تبار شناسی تاریخی و معرفی ویژگی های گفتمانی این دوره، تفسیر و بازشناسی معنا کاوانه ای از گفتمان های یادشده ارائه نماید. این مقاله، از منظر مطالعات فرهنگی و به کمک روش تحلیل تاریخی گفتمان، نشان می دهد که چگونه بستر های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر گفتمان های یاد شده، تأثیر مستقیم و غیر مستقیم گذاشته اند. نتایج این مقاله، به کمک روش کیفی و از طریق تکنیک تحلیل گفتمان و تبار شناسی تاریخی به دست آمده است. در این دوران، این گفتمان ها تحت تأثیر شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر شکل گرفته و تکوین یافته اند. همچنین در این دوران، ورود موسیقی نظامی، انقلاب مشروطه، پروژه نوسازی رضاشاه، سفر روشنفکران به غرب، عوامل فراملی، برنامه نوسازی موسیقی قدیم ایران، برنامه اداره موسیقی کشور، تأسیس رادیو، تأسیس هنرستان های موسیقی و در نهایت عزل و نصب مین باشیان و وزیری، تأسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران و رشد محافل آکادمیک، نقاط عطفی در شکل گیری درون مایه های اصلی گفتمان های تجدد گرا و نوسنت گرا به شمار می آیند، یعنی قدرت شرحه شرحه، بر موسیقی اعمال شده است.
تأثیر تعاملات ادبی و بسیج منابع در شکل گیری گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصد دارد به مطالعه تأثیر تعاملات ادبی و بسیج منابع در شکل گیری گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی بپردازد. بدین منظور از نظریات روبرت وسنو، و رندال کالینز استفاده شده است. در این پژوهش، صرفاً تأثیر دو متغیر «تعاملات ادبی» و «بسیج منابع» مورد توجه قرار گرفت. در این تحقیق، با رویکرد تبیینی، از روش اسنادی و تاریخی، در کنار روش تفسیری تاریخی، استفاده شده و سعی کرده ایم، ضمن ارائه تفسیری از وقایع پیشین، با استفاده از منابع و داده های تاریخی، نقش و جایگاه تعاملات ادبی و بسیج منابع را در تولید گفتمان مورد بحث را تشریح کنیم. یافته ها حاکی از تأثیرگذاری روزنامه ها، مجلات، پاورقی ها، ترجمه آثار خارجی و تشکیل کانون نویسندگان ایران، بر شکل گیری (تولید، گزینش و نهادینه شدن) ادبیات داستانی سیاسی دوره مورد مطالعه است.