ابزارهای مورد استفاده در نشانه- معناشناسی می توانند بر مضامین متفاوتی پیاده شوند. هدف ما در این مقاله بررسی چگونگی برقراریارتباط در تبلیغات تلویزیونی است. تبلیغات، نوعی وسیلة ارتباطی تلقی می شود که در آن طبق آخرین مدل های ارتباطی، به دلیل وجود همزمان تصاویر و کلام، فرستنده قادر است پیامی پیچیده برای دریافت کنندة خود بفرستد. برحسب اینکه گفته پرداز به چه شکل پدیدار می شود و چه گفته ای را برای ارتباط با مخاطبش انتخاب می کند، ساختار پیام می تواند به شکل های گوناگون به نمایش درآید. بر همین اساس، چهار شکل متفاوت گفتمان ساخته می شود که هر یک کارکرد گفتمانی خود را دارند. از طرفی گفته پرداز می تواند به شکل نوشتاری یا شنیداری نمایان شود. نوشتار می تواند به موازات تصویر حرکت کرده، معنای آن را تکمیل کند و یا ایهام های تصویر را به کنار نهاده، منظور اصلی فرستندة پیام را منتقل کند. با شروع صدای خارج صحنه، گفته پرداز به گوینده یا فرستندة پیام تغییر ماهیت می دهد؛ بر این اساس، منشأ صدا در تصویر مشخص می کند او تا چه حد بر گفتمان خود تسلط دارد. همة این عوامل بر قابلیت پذیرش تبلیغ توسط بیننده و سوق دادن او به خرید خدمات یا کالا تأثیرگذار هستند.