مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۲۱.
۷۲۲.
۷۲۳.
۷۲۴.
۷۲۵.
۷۲۶.
۷۲۷.
۷۲۸.
۷۲۹.
۷۳۰.
۷۳۱.
۷۳۲.
۷۳۳.
گفتمان
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی نمایشنامه ی«تیاتر شیخعلی میرزای حاکم ملایر و تویسرکان و عروسی با دختر پادشاه پریان» نوشته ی میرزارضاخان طباطبائی نائینی در چهارچوب تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است. در راستای پاسخ به پرسش هایی چون: گفتمان مشروطه در قالب جهان بینی نویسنده و به مثابه ی عناصری که در تولید و تعبیر متن به کار گرفته شده، چه نظام معنایی را ایجاد کرده است؟این نظام دربرگیرنده ی چه نشانه هایی است؟و برای به حاشیه راندن گفتمان رقیب، تضعیف روابط قدرت و بازتولید ساختارهای فکری از چه ابزارهایی بهره می گیرد؟ مقاله ی حاضر گفتمان مشروطه را واجد کارکرد ایدئولوژیک، در تقابل با گفتمان استبدادی، و بازتاب واقعیات فرهنگی و اجتماعی می داند که گفتمان استبدادی مانع از بازنمایی بی طرفانه ی آن می شود. داده ها از طریق اسنادی و با تحلیل نظام نوشتاری نمایشنامه گردآوری و در سه سطح «توصیف»، «تفسیر» و «تبیین» تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد ساختار واژگانی و نحوی ایدئولوژ ی بنیاد متن، جهت تخریب حوزه ی اقتدار عمل کرده و نحوه ی عملکرد مشارکین، کنش ها، روابط و کارکرد زبان، در راستای مقابله با طبیعی سازی ایدئولوژی حاکم است، به گونه ای که معانی و دلالت های اجتماعی مدنظر نویسنده را منتقل کند. همچنین به دلیل سلطه ی سنت های جدید زبانی، واژگانی و دستوری مشروطه بر متن، مولف با به کار گرفتن زبان طنز، به مسائل ایدئولوژیک نهفته در زبان، طبقه و فرهنگ می نگرد. نگرشی که محصول فرایند تقدس زدایی از چهره ی پادشاه و جانشینی الگوهایسیاسی جدیدتر با مرکزیت قانون بوسیله ی گفتمان غالب است.
الگوهای زبانی مدیران برای کسب مشروعیت در سازمان های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۴
147 - 176
حوزههای تخصصی:
دیدگاه استراتژی در مقام عمل یکی از دیدگاه های نو و در حال توسعه در حوزه ی استراتژی پژوهی است. این نگاه تأکید فراوانی بر مطالعه ی زبان و گفتمان در قلمروهای خُرد و موضعی دارد. مطالعه پیش رو با اتکا بر این رویکرد و با استفاده از تحلیل مضمون به دنبال بررسی چگونگی بهره گیری مدیران ارشد فعال در سازمان های بزرگ ایران از زبان برای کسب مشروعیت بیشتر است. یافته های پژوهش پس از تحلیل ۴۳ مصاحبه مربوط به ۳۱ نفر(جامعه: ۵۹ نفر) از مدیران ارشد سازمان های بزرگ ایران(۱۰۰ شرکت برتر فهرست سازمان مدیریت صنعتی) به اشباع رسیده اند. نمونه ها از ترکیبی از نمونه گیری های در دسترس، هدفمند و نظری حاصل شدند. برای اعتبارسنجی پژوهش از ضریب کاپا(توافق دو کدگذار) بهره گرفته شد؛ عدد آن ۷۴/۰ شد. در گام نخست کدگذاری ۶۱ کد باز شناسایی شد. در نهایت و به عنوان نتیجه گام دوم یا همان کدگذاری محوری، مشخص شد که مدیران سازمان های بزرگ ایرانی جهت مشروعیت بخشی به خود، تصمیمات و اقدامات شان از شش الگوی زبانی «علم، اخلاق، وابستگی، تمایز، نظم و آینده» به طور پیوسته در گفته ها، مصاحبه ها، سخنرانی ها، و مانند آن ها بهره می گیرند و آن ها را نهادینه ساخته اند. این الگوهای زبانی گاهی نقشی سازنده و کارکردی و بسیاری اوقات نیز سهمی مخرب و غیرکارکردی دارند.
گفتمان تبلیغی انبیا در سوریه هود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
277 - 308
حوزههای تخصصی:
مبلّغ رسالت مهمی را به دوش دارد و گام در مسیری نهاده است که پیامبران الهی آغازکنندیه آن بوده و در جهت هدایت و اصلاح بشریت، تمام توان خویش را به کار بسته اند. بنابراین، شناخت گفتمان تبلیغی آنان، ضرورتی برای مبلغان است. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی بر پاییه سوریه هود که نظامی منسجم از مسیر دعوت انبیا را در اختیار می نهد، گفتمان تبلیغی انبیایی را که نامشان در این سوره ذکر شده، واکاوی می کند. بررسی انجام شده نشان می دهد که پیامبران در تبلیغ خود، به خداپرستی و توحید فرا می خوانده و مردم را از فساد و گناه، به سوی خدا سوق می داده اند و به امور اجتماعی و اقتصادی آنان رسیدگی و در این راه از ابزارها و شیوه های گوناگون تبلیغی استفاده می کرده اند، مانند انذار، بیان سرگذشت های عبرت آموز، صبر و استقامت، درخواست نکردن مزد، برادری و دلسوزی. ازآن جاکه بیشتر مردم در برابر گفتمان تبلیغی انبیا واکنش نشان می دادند، بخشی از مقاله به موانعی اشاره دارد که سبب شده ملت ها از دعوت انبیا خودداری کنند، همچون تقلید از گذشتگان، اتهام زنی، خودپسندی و اندیشه نورزیدن و پیروی از صاحبان قدرت که پیامبران با شیویه مناسب سعی در برطرف کردن آن ها داشتند. مجموعیه این گفتمان برای مبلغان امروز، کاربردی و قابل معادل سازی است.
عدالت اجتماعی در تجربه حکمرانی متعالی- انقلابی مطالعه تطبیقی گفتمان غرب و انقلاب اسلامی
منبع:
پژوهش های نوین در حکمرانی اسلامی دوره اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
141 - 186
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی ارزش و مطالبه ای همیشه زنده و تازه است؛ ازاین رو همه حاکمیت ها بر پاسداشت آن به عنوان عملی عقلانی، اخلاقی یا ارزش اجتماعی در راستای حکمرانی متعالی تأکید کرده اند. بر همین اساس رقابت بر سر مصادره به مطلوب عدالت اجتماعی چالشی بنیادین بین مکاتب مختلف است. این تحقیق با هدف «تبیین جایگاه عدالت اجتماعی در حکمرانی متعالی» با روش ترکیبیِ «تحلیل گفتمان برساخت گرایی پس نگری» با مقایسه دیدگاه های متفکران اسلامی و غربی، به خصوص دیدگاه های رهبری انقلاب اسلامی (به عنوان گفتمان غالب در انقلاب) با عنوان «تجربه انقلاب اسلامی» انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد در حالی که مدعیان تمدن غربی خود را واضع و مدافع عدالت اجتماعی می دانند، عدالت اجتماعی در تاریخ اندیشه اسلامی، به ویژه ساختار گفتمانی رهبران انقلاب اسلامی، به مثابه روح و جوهره این گفتمان است؛ به این معنی که افق انقلاب بدون عدالت تُهی است؛ بنابراین عدالت ناموس و جوهره حکمرانی اسلامی انقلابی محسوب می شود.یافته های تحقیق نشان می دهد که رهبران انقلاب اسلامی در جایگاه حکمرانی اسلامی با درک ضرورت زمان از طریق وضع قوانین بالادستی، نهادسازی، بازتوزیع فرصت ها، منابع و امکانات در گسترش عدالت با رویکرد رفاه و تأمین اجتماعی در عرصه های مختلف، به ویژه در محرومیت زدایی، مقابله با فقر مطلق، عدالت آموزشی، عدالت اقتصادی، عدالت بهداشتی و درمانی از طریق ساختارسازی و بنیان گذاری نهادهای انقلابی مانند جهاد سازندگی، کمیته امداد، نهضت سوادآموزی، خانه های بهداشت روستایی، بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان و... عملاً به بازتوزیع ثروت ملی و تحقق عدالت اجتماعی پرداخته اند. همچنین وجه مشترک این اقدام حکمرانی با رویکردهای نوین غربی به عدالت را می توان در چهار مورد کلی بازگو کرد: 1. قانون اساسی و قوانین موضوعی عادلانه؛ 2. ایجاد نهاد ها و ساختارهای بنیادین عادلانه؛ 3. اتخاذ رویه ها و راهبردهای عادلانه؛ 4. تعاملات و مراودات عادلانه ازجمله همدلی ها، مشارکت ها، مسئولیت پذیری و اطلاع رسانی در فرایند دموکراسی و انتخابات مردمی و آزاد.
تحلیل گفتمان فوکویی؛ امکان و امتناعی برای تبیین اندیشه ها
منبع:
رب پژوهی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
38 - 55
حوزههای تخصصی:
میشل فوکو بنا به چندوجهی بودن خاستگاه فکری و اثرپذیری اش از افراد و مکاتب مختلف، نظام فکری منحصر به فردی را پایه ریزی کرده است که به دلیل فراهم نبودن فرصت یا فقدان ارائه نظام مند آنها، امروزه تبدیل به جعبه ابزاری شده است که هر محققی با الهام از آن چهارچوب هایی خاصی را تدارک می بینید. مساله این مقاله فهم امکان یا امتناع استنباط و ستخراج چهارچوبی از آرای فوکو برای فهم و تبیین آرای اندیشمندان (سیاسی) در قالب تحلیل گفتمان فوکویی است که مقاله با اتکا به روش توصیفی – تحلیلی به این نتیجه می رسد که بهره گیری از این قالب امکان فهم و تبیین آرا و اندیشه ها را دارد اما اولاً از تبیین آرای اندیشمندانی که فراساختاری و پسامدرنی باز می ماند و دوم این که این چهارچوب نظری اندیشیدن در نظام دانایی فراساختاری، فراهرمنوتیکی و پسامدرنی را الزام می کند. بنابراین، تحلیل گفتمان فوکویی همانند هر رهیافت فکری دیگر غلی رغم فراهم سازی امکان فهم و تبیین آرای اندیشمندان (سیاسی)، از فهم و تبیین اندیشمندان خارج از مبانی فراساختاری و پسامدرنی امتناع می کند.
رابطه اعتقادات دینی و گفتمان در شکل گیری هویت اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: زبان ابزاری برای تبادل اطلاعات و انعکاس واقعیتهاست و در شکل گیری اعتقادات و نظام فکری افراد نقش مؤثری ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر، کنکاش پیرامون چگونگی بهره گیری از امکانات و قابلیتهای زبانی و دستوری و رمزگشایی از تأثیرات آنها در تبیین روابط قدرت و هویت درون گروهی و برون گروهی گویشوران فارسی زبان بود. روش: تحقیق حاضر از نوع همبستگی است و برای تجزیه و تحلیل نمونه های گفتاری جامعه آماری، از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شامل 150 دانشجوی دختر و پسر فعال در انجمنهای فرهنگی و سیاسی در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد اسلامی آبادان است. یافته ها: در تحلیل داده ها، با بررسی میزان همبستگی ساختار زبانی و عقیدتی و ساخت هویتی و فکری افراد مشخص شد که زبان نه تنها به عنوان ابزاری برای ایجاد و حفظ هویت و اعتقادات، بلکه برای کسب قدرت سیاسی و اجتماعی در بین گروه های جامعه نقش کلیدی ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که گفتمان اجتماعی در محیط دانشگاه، در شکل گیری هویت جوانان همسو با فرهنگ کلان آن جامعه و زبان خاص آن در ارتباط است. آموزش گفتمان مناسب، امری اجتماعی و فرهنگی است و فراگیری آن توسط جوانان، منجر به فرهنگ پذیری آنان می شود. این امر در انتقال ارزشهای مشترک هویتی جوانان به صورت رسمی و غیر رسمی نقش عمده ای دارد.
بررسی الگوهای کنش ارتباطی داستان حضرت یوسف (ع) با تکیه بر نظریه یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه کنش ارتباطی در تحلیل گفتمان بر عنصر زبان استوار است. یورگن هابرماس از صاحب نظرانی است که دیدگاهی جامع در زمینه کنش ارتباطی ارائه داده و در نظریه او کنش ارتباطی شامل سه بخش گفتاری، نمایشی و هنجاری است که با تکیه بر رویکرد وی می توان به شناخت دقیقی از معانی نامرئی در زیر لایه های یک گفتمان دست یافت. با عنایت به اینکه داستان حضرت یوسف (ع) از قصه های اندرز محور قرآن است و حضرت به مقتضای شرایطی که در آن قرار گرفته برای ابراز حقانیت الهی طریقه گفتگو را برگزیده است. بنابراین زبان و ارتباط کلامی در این داستان نقش محوری دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریه کنش ارتباطی یورگن هابرماس به شناخت هر چه بیشتر نشانه شناسی داستان حضرت یوسف (ع) در گستره گفتگو میان شخصیت های اصلی و فرعی داستان، پرداخته است. نتایج حاصله از تحقیق گویای آن است که کنشگر اصلی حضرت یوسف (ع) است که از دیدگاه منِ شخصی، ایفای نقش می کند و گفتمان منسجمی با کاربست عنصر زبان و گفتگو در داستان برقرار می سازد. با توجه به نظریه هابرماس گفتمان حضرت یوسف (ع) از مشخصه هایی چون ترغیب، استقامت، مستندگویی و ... برخوردار است و اثبات حقیقت وجود خداوند با بیان براهین عقلی از جانب شخصیت محوری داستان بیان می شود. عنصر ترغیب برای برانگیختن احساس درونی مخاطب جهت گرایش به راستی بیشترین کاربرد را دارد. کنش ارتباطی نسبت به کنش نمایشی و هنجاری بسامد بالایی داشته و کنش های هنجاری از قبل سازماندهی شده و به سوی هدف اصلی جهت یافته اند.
گفتمان، حقیقت و قدرت در باب اول مرزبان نامه بر مبنای آرای میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
83 - 111
حوزههای تخصصی:
در باب اول مرزبانامه گفتمانی تنش زا میان ملک زاده و دستور با هدف کشف حقیقت و به پشتوانه نوعی قدرت با ماهیت متفاوت صورت می گیرد. هر یک از آن دو، در صدد است که با فشار بر دیگری او را از میدان به درکند و با تحت تأثیر قراردادن ملک، جایگاه خود را تثبیت کند. دستور از موضع قدرت سیاسی، با بیانی صریح و سوفسطایی وار، با بهره بردن از سخنوری و معطوف به قدرت، وارد گفتمان شده، به دفاع از وضع موجود می پردازد. ملک زاده، با اتکا به پشتیبانی یک طبقه اجتماعی خاص با زبانی کنایی و بهره گیری از تمثیل، مشکلات و تنگناهای موجود را که سبب بحران در جامعه شده، مطرح می کند و سعی در برانگیزاندن ملک نسبت به تغییر آن ها دارد. در نتیجه دو گفتمان در این باب شکل می گیرد که هر یک سویه ای از حقیقت و قدرت را در خود بازتاب می دهند. این باب به شیوه سندکاوی و کتابخانه ای با بهره بردن از رویکرد میشل فوکو که در آثار مختلف خود پیوندی محکم و منسجم بین گفتمان، حقیقت و قدرت برقرار ساخته، توصیف و تحلیل شده است. سبک سخن پردازی، نوع استدلال و موضع گفتمانی هر یک از طرفین به گونه ای است که مخاطب را تحت تأثیر قرارداده، عواطف او را برمی انگیزاند و نظر او را نسبت به موضع آن ها جلب می کند. استراتژی ملک زاده در شیوه سخن گفتن و موضع گفتمانی او سبب می شود که مخاطب نسبت به او متمایل شود و او را در سویه حقیقت و در نتیجه صاحب قدرت حقیقی ببیند.
تحلیل گفتمان اسلام سیاسی مکتبی در اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد گفتمانی، صورت بندی های اجتماعی در قالب کلیتی معنادار مورد شناسایی قرار می گیرند که عاملان و کنشگران اجتماعی به ارائه معنایی از جهان خود می پردازند. در این راستا، انقلاب اسلامی ایران منجر به تولد گفتمانی جدید در سپهر سیاست ایران گشت که توسط رهبران انقلاب مورد بازسازی و بازپیرایی قرار گرفت. مقاله حاضر در پی بررسی این پرسش است که گفتمان اسلام سیاسی مکتبی از منظر آیت الله العظمی خامنه ای چگونه برساخته شده است؟ و بر این فرض استوار است که گفتمان اسلام مکتبی مدنظر آیت الله العظمی خامنه ای حول محور شش دال بسیج، توطئه ، رسانه ، استکبارستیزی، استقلال طلبی و روحانیان مفصل بندی شده است. این پژوهش بر اساس روش گفتمان لاکلا و موفه سامان یافته است. بنابر یافته های پژوهش، گفتمان اسلام مکتبی مقام معظم رهبری، منجر به تعمیق ارزش های بنیادین انقلاب و جهت گیری نظام به سویِ آرمان های امام خمینی(ره) گردید. همچنین در این راستا شاهد برجسته سازی خودی و به حاشیه رانی دیگر گفتمان ها بودیم.
بررسی دلایل افول گفتمانی شورش زن، زندگی، آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۹
۱۳۶-۹۹
حوزههای تخصصی:
به دنبال فوت دختری جوان در 25 شهریور 1401 در بیمارستان کسرای تهران، گفتمانی با عنوان «زن، زندگی، آزادی» وارد «میدان گفتمانی» جامعه ایران گردید و با گفتمان سیاسی-اجتماعی جمهوری اسلامی ایران رابطه تخاصمی (یا غیریت سازانه) برقرار کرد. هدف پژوهش حاضر تحلیل گفتمان «زن، زندگی، آزادی»، بررسی رابطه این گفتمان با سه گفتمان سیاسی-اجتماعی «جمهوری اسلامی ایران»، «غرب گرایان» و «سلطنت طلبان» در میدان گفتمانی جامعه ایران و نهایتاً بررسی چرایی هژمون نشدن و افول گفتمان «زن، زندگی، آزادی»، علی رغم جذب بخشی هایی از نسل جوان ایرانی به عنوان زنجیره هم ارزی خود است. در این راستا و به منظور پاسخ گویی به پرسش اصلی پژوهش، نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موفه به عنوان چارچوب نظری انتخاب می گردد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اصلی که «دلایل هژمون نشدن و افول گفتمان «زن، زندگی، آزادی» در جامعه ایران چه می باشد؟» فرضیه خود را ارائه داده و 9 عامل را به عنوان دلایل هژمون نشدن و افول گفتمان «زن، زندگی، آزادی» در جامعه ایران معرفی می نماید. متدولوژی این پژوهش مبتنی بر روش تحلیل گفتمان است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد.
گفتمان بصیرت دینی در اشعار محمد مهدی جواهری و نقش آن در بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بصیرت دینی به معنای درک عمیق به حقایق دینی و زندگی است. این مفهوم به انسان کمک می کند تا در مواجهه با چالش ها، تصمیمات صحیح تری بگیرد. بصیرت دینی در شعر شاعران به معنای توانایی درک عمیق نسبت به مفاهیم دینی و اجتماعی است که شاعران با استفاده از هنر خود به تبیین آن و نیز بیداری اسلامی در میان مردم می پردازند. (مسئله) در این پژوهش با رهیافت توصیفی تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای، (روش) تلاش شد تا نمود بصیرت دینی در بیداری اسلامی در شعر جواهری تبیین گردد تا بر این واقعیت تأکید گردد که این شاعر تنها به بیان مسائل دینی به صورت صِرف و با جنبه های توصیفی نمی پردازد، بلکه تلاش می کند از لابه لای این ابیات، بصیرت دینی ایجاد کند و به تبع آن به نوعی بیداری اسلامی در جامعه نیز بپردازد و هموطنان خود را نسبت به شرایطی که در کشورشان به عنوان یک کشور اسلامی وجود دارد، بیدار سازد. و وظیفه خود را به عنوان یک شاعر ملتزم به دین نیز به خوبی انجام دهد. مهمترین دستاورد پژوهش آن است که جواهری توانست در مفاهیمی مانند یاد خدا و پشتیبانی و رحمت الهی، هشدار در مورد مرگ، فریبنده بودن دنیا، دعوت به هوشیاری برای شناخت حق و باطل، تأکید بر پیروی از عقل و نکوهش ظاهرگرایی، به روشنگری بپردازد و به نوبه-ی خود تا جایی که می تواند نوعی بصیرت دینی در خوانندگان ایجاد کند. (یافته ها).
تقویت ارتباط انسان با طبیعت در طراحی منظر محلی از طریق برنامه ریزی ارتباطی و گفتگو (نمونه موردی: شهر سورمق، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۵
131 - 156
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی نقش ارزش ها، ریشه های فرهنگی و دانش محلی در طراحی منظر شهر سورمق در استان فارس انجام شده است. پژوهش با رویکردی میان رشته ای و اتکا بر نظریه برنامه ریزی ارتباطی، گفتگو و نظریه انتخاب دیویدف و راینر به عنوان چهارچوب نظری اصلی، به دنبال ارائه راهبردها و راه حل هایی برای بازسازی و تقویت ارتباط نسل های جدید با طبیعت و حفظ هویت و فرهنگ محلی است. روش شناسی این تحقیق از نوع کیفی و تفسیری و مبتنی بر برگزاری نشست های گفتگومحور و صمیمانه با ساکنان بومی، به ویژه کهنسالان، جهت استخراج ارزش ها، تجارب و الگوهای بومی مدیریت منابع بوده است. یافته ها شامل راهبردهایی مانند: مشارکت مردم محلی، توجه به حواس چندگانه در طراحی، پرهیز از الگوبرداری غربی و برنامه های آموزشی جامع می باشد. همچنین راه حل های عملی مانند: ایجاد فضاهای بازی طبیعی، باغ های اجتماعی، باغ های انرژی پایدار، باغ های حسی و فضاهای میکروطبیعت پیشنهاد شده است. نتایج این تحقیق می تواند به توسعه روش های مشارکتی و افزایش ارتباط با طبیعت در فرآیند طراحی منظرهای محلی کمک کند و در نهایت گامی در جهت ارتقای کیفیت زندگی، حفظ و بازسازی هویت فرهنگی و محیطی جوامع باشد.
خوانش های تفسیری واحد در بستر گفتمان های متعدد: مطالعه موردی عبارت «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ»
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که اخیرا مورد بحث و تبادل نظر قرآن پژوهان قرار گرفته است، توجه به گفتمان ها و نقش آن ها به عنوان یکی از عوامل غیر معرفتی (ناخودآگاه) موثر بر فهم و تفسیر برخی از آیات قرآن کریم است. در منظومه فکری این دسته از محققان، عمدتا نگرشی یک وجهی و تک بعدی به گفتمان ها صورت می گیرد؛ به این معنا که غالبا در مواضعی از گفتمان ها به عنوان عاملی اثرگذار در این حوزه یاد می شود که آیات قرآن کریم در طول تاریخ با تفاوت ها یا تحولات معنایی مواجه باشند. در این میان آن چه کم تر بدان پرداخته شده، توجه به نقش گفتمان ها در مواضعی است که میان آراء تفسیری در طول تاریخ، مشابهت و یا وحدت خوانشی مشاهده می شود. به منظور روشن شدن این موضوع، در پژوهش حاضر تلاش بر آنست به بررسی یکی از خوانش های واحد عبارت قرآنی «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ» به عنوان نمونه پرداخته شده و نقش گفتمان ها در ظهور یا ترویج آن خوانش واحد در بازه های زمانی متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آنند که ظهور و ترویج خوانش واحدی که مطابق آن مقصود از دفع کنندگان در عبارت شریفه، سلاطین، پادشاهان و یا هیئت حاکم بر جامعه دانسته شده است، در بازه های زمانی مختلف، متاثر از گفتمان های متفاوتی بوده است؛ چنان که در قرن اول و دوم، گفتمان حکومت سالاری امویان، در قرن سوم و چهارم، گفتمان سنت گرایی، در قرن دوازدهم و سیزدهم، گفتمان صوفی گرایی و در قرن چهاردهم و پانزدهم گفتمان آنارشیسم یا هرج و مرج گرایی در شکل گیری و ترویج این خوانش واحد نقش بسزایی داشته است.