مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
خوانش متن
حوزههای تخصصی:
این مقاله، تحول مفهوم دینی پایان تاریخ را در سینمای آمریکا در سال های 1989 تا 2011 با استناد به متن 13 فیلم شامل سیصد، اسکندر، پرسپولیس، خانه شن و مه ، کرش، پادشاه ایران، شبی با پادشاه، کشتی گیر، روز استقلال، هنکاک، 2012، کتاب الی و مهمانان هتل استرویا مطالعه می کند. از پایان دهه 1970 میلادی، فیلم های ژانر جنگی _ روشن فکری برای اثبات عنصری عینی به نام برتری فرهنگی غرب ساخته می شدند. سپس به تدریج
برای اثبات بی سرانجامی تاریخ از دهه 1990، برای اثبات پایان تاریخ به معنای دینی ساخته شدند. نکته بارز و متفاوت این برداشت دینی آن است که در فیلم هایی از این سبک، منجی جهان، شخصیتی انسانی، ولی
نه مقدس و در عین حال، خیالی و افسانه ای و گاه با کالبدی ماورای انسانی است. برای آنکه نشان دهیم این برداشت صرفاً احساسی نیست و واقعیت دارد، روایت شناسی سیزده فیلمی را که کم و بیش به این گروه
مربوط می شوند و گاهی با بن مایه های مخالفت با ایران ساخته شده اند، بررسی می کنیم.
به لحاظ نظری با استفاده از رویکرد چند رشته ای ارتباطات و مطالعات فرهنگی می توان گفت مفهوم پایان تاریخ در بستر کنش های نمادین در دیالوگ فیلم ها بازتاب یافته است تا پدیده ارتباطی منجی تقدس زدوده را بازنمایی کند. از نظر مطالعات فرهنگی نیز روابط قدرت در سطح جهان امپراتوری (به تعبیر میکل هارت و آنتونیونگری، امپراتوری،1384)
در بازسازی این مفهوم تأثیر داشته است تا شکل گیری امپراطوری مورد حمایت ایدئولوژیک قرار گرفته تبدیل به اسطوره ای بشود که حضورش طبیعی جلوه کند.
به لحاظ روش شناسی نیز برای شناخت بازنمایی مفهوم پایان تاریخ در متون این فیلم های سینمایی از تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، نشانه شناسی بارت و روایت شناسی تاریخی که قبلا روش آن را در مجله نقد _ 2004 _ ساختاربندی کرده ام، استفاده شده است و تحلیل میدان سینمایی نیز با رویکرد ساختارگرایی تکوینی بوردیو انجام می شود. در کنار این روش ها از اظهار نظر دیگران، درباره زندگی تولیدکنندگان فیلم ها استفاده شده است.
نتایج احتمالی بر این اصل استوار خواهد بود که جنس قدرت با روابط کهن اقتصاد سیاسی قابل تعریف و سنجش پذیر نیست و در عوض، جنس قدرت، نرم افزاری و غیر ملموس است (همو: فصل اول و دوم) و بیشتر در گفتمان فیلم ها و کالاهای فرهنگی یافت می شود. این فیلم ها نیز انسان را نه با ترس از نیروهای ماورایی یا نیروهای سخت، بلکه با امید به آینده دار بودن تاریخ به تعادل اجتماعی و پیروی از هنجارهای جهان امپراتوری جدید هدایت می کنند.
نقدی بر تصحیح اشعار تاریخ ذوالقرنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصحیح نسخه های خطّی، از کارهای ارزشمند علمی، در یک قرن اخیر است که زمینه ی احیای بسیاری از آثار منظوم و منثور گذشته را فراهم کرده است. این کار، باعث شده تا متون علمی، ادبی، تاریخی و دینی بسیاری، در دسترس علاقه مندان به تاریخ، ادبیات و فرهنگ ایران قرار گیرد. تاریخ ذو القرنین، اثر خاوری شیرازی، یکی از این متون تاریخی و از منابع دست اوّل دوره ی فتحعلی شاه قاجار است که مؤلّف در آن، بسیاری از وقایع تاریخی و اجتماعی آن دوره را به رشته ی تحریر در آورده است. این کتاب، در دو جلد با مقدمه و تصحیح ناصر افشار فر، به چاپ رسیده و در آن نزدیک به دو هزار بیت از خاوری، در موضوعات مختلف آمده، که به آن اهمیت خاصی بخشیده است.
در این مقاله، ابتدا اشکالات مقدمه ی مصحّح و حواشی متن را بررسی می کنیم و سپس به نقد تصحیح اشعار دو هزار بیتی کتاب، به لحاظ محتوا، خوانش متن، فنون تصحیح و نگارش، می پردازیم.
گفت وگوی با متن، تلاقی گاه هرمنوتیک اسکینر و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش روش های فهم درست اندیشه به طور عام و اندیشه سیاسی به طور خاص، چالشی است که طی چندین سده متأخر میان متفکران این حوزه جریان داشته است. یکی از این روش های پیشنهادی، هرمنوتیک بوده است. اما هرمنوتیک به مثابه روش، گاه مورد این نقد قرار گرفته است که از عینیت گرایی لازم برخوردار نبوده است. رویکرد ذهن گرایانه و روش شناسی فرد گرایانه مستتر در آن از سوی برخی رویکردهای رقیب مورد چالش قرار گرفته است. در این مقاله کوشش می شود که با استفاده از روش فلسفه تطبیقی و استفاده از ابزار و مفاهیم تحلیلی هرمنوتیک اسکینر و گادامر در خوانش متن به شکلی بازاندیشانه به بازسازی یک روش تلفیقی دست یازیم. در این مسیر به شکل تطبیقی از آموزه های اسکینر و گادامر استفاده می کنیم تا با گذر از آنها به یک روش ترکیبی برای فهم اندیشه دست یابیم. در این روش، ضمن استفاده از فن کنش گفتاری مورد استفاده هرمنوتیک اسکینر، به نقش مخاطب در معنایابی نهایی به شیوه گادامری توجه می شود. این روش تلفیقی در خوانش متن بی تأثیر از روش های بازاندیشانه و ساخت یابی نیست.
ابهام های یک ابهام خوانی ادبی نقد کتاب کارکرد ابهام در فرایند خوانش متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
349-371
ابهام در مقام مفهومی معرفتی ارتباطی یکی از اساسی ترین مفاهیم در حوزة خوانش متن است. این ویژگی از یک سو به دلیل ریشه داشتن در چند حوزه از دانش ها و ازسوی دیگر به اقتضای زمانه، ژانر، سبک، و مواردی از این قبیل شکل های متنوعی دارد. به همین دلیل تحقیق و نوشتن در آن باب، به ویژه بدون محدودکردن دوره و ژانر، کاری دشوار است. این نوشتار در مقام نوعی فرانقد درصدد معرفی و نقد کتاب کارکرد ابهام در فرایند خوانش متن تألیف فروغ صهبا است. نویسندة کتاب با طرح این ادعا که به رغم نظریة مرگ مؤلف، ابهام موجود در داستان های مدرن و پسامدرن نشانة اقتدار غیرمستقیم نویسنده است، سعی کرده است انواع ابهام را در برخی از داستان های مذکور بررسی کند. کتاب مذکور ازمنظر میزان اطلاع دهی درباب موضوعات، نیز تبیین صورت های ابهام اثری خواندنی است، منتها افزون بر چند ایراد ساختاری هم چون عدم ذکر پیشینه، نارسایی در تعاریف و طبقه بندی ها، و نیز پاره ای گسست صوری و محتوایی، بر ادعایی بنا نهاده شده است که متناقض می نماید.
تحلیل نشانه شناختی عنوان در آثار رسام عرب زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
103 - 115
حوزههای تخصصی:
رسام عرب زاده از جمله هنرمندان معاصر در حوزه طراحی و تولید فرش است. اکثر آثار ایشان حاوی عناوین مختلف ادبی، فرهنگی، عرفانی و فلسفی است. عناوینی که رسام عرب زاده برای آثارش برگزیده نشان از قایل شدن اهمیت به عنوان اثر، علاوه بر خود اثر هستند. در این جستار، سعی بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از نشانه شناسی، عناوین و متون مرتبط با آن در آثار ایشان مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر ضمن بررسی عناوین آثار منتخب(۱۲مورد) از آثار رسام عرب زاده به دنبال پاسخ گویی به این سوالات است که، چه ارتباطی بین دال(عنوان) و مدلول(متن) وجود دارد؟ و آیا عناوین آثار رسام عرب زاده در خوانش مفهوم متن اثر دخالت دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد، ضمن این که عنوان در آثار وی، مهم ترین و اساسی ترین درگاه ورود به آن اثر است، ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم آن اثر دارد. از سویی، ذهن خواننده را به چالش کشیده، فرضیه هایی برای او مطرح ساخته و او را به خوانشی عمیق از متن اثر تحریک می کند. عنوان در آثار رسام عرب زاده در خوانش متن آثار بسیار موثر بوده و در اغلب موارد به عنوان بخشی از اثر نیز می تواند باشد.
روش شناسی خوانش آثار کلاسیک: مورد فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1211 - 1229
حوزههای تخصصی:
روش شناسی فارابی در خوانش فلسفه پیشینیانش می تواند منبع الهام عناصر یک روش شناسی تفسیری برای فهم و خوانش آموزه های تألیفی خود او و دیگر اندیشمندان کلاسیک فلسفه سیاسی باشد. براساس این پیش فرض، هدف مقاله پیش رو الهام گرفتنِ این عناصر روش شناختی برای "صورت بندی یک روش شناسی تفسیری به منظور خوانش فلسفه سیاسی کلاسیک"، به عنوان مسئله اصلی مقاله، است. در این زمینه رهیافت و روش مقاله، تفسیری است و علاوه بر روش شناسی فارابی، از روش شناسی های تفسیری معاصر نیز، از جمله اسکینر و اشتراوس، بهره انتقادی برده شده است. پس از بررسی، عناصر و ارکان روش شناسی تفسیری موردنظر در سه بخشِ عناصر برون متنی (زمینه شناسی)، عناصر درون متنی (قالب شناسی و محتواشناسی متن)، و عناصر بینامتنی (گاه نگاری و نظام شناسی فکری)، احصا، تبیین و صورت بندی شده است.
نَه «برپای بست» و نَه «بر نای بست» گرهگشایی از خوانش و گزارش نیم بیتی از داستان بهرام چوبینه در شاهنامه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۸۹)
163 - 179
حوزههای تخصصی:
داستان بهرام چوبینه در شاهنامه فردوسی ازجمله داستان های حماسی و تاریخی در فرهنگ ایرانی به شمار می رود. این داستان، هم از چشم انداز ظرافت های روایی و پرداخت هنری، و هم از چشم انداز دلالت های تاریخی، داستان بسیار مهمی است. در روایت شاهنامه از این داستان، موارد قابل تأمل حتی در ظاهر الفاظ و صور واژگان، بسیار است. یکی از این موارد، پیامی است که بهرام چوبینه به پرموده (پژموده) می فرستد. نویسنده در نوشتار پیش رو، نیم بیت از داستان را «به گیتی نخورد آن که بر پای بست»، مورد مداقه قرار داده و اینگونه بیان می دارد که خوانش صحیح آن، «به گیتی نخورد آن که زد نای، پست» است.
کاربست نظریه کنش های گفتاری در خوانش متن داستان شهری و روستایی مثنوی
منبع:
شفای دل سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
1 - 16
حوزههای تخصصی:
استفاده از نظریه های جدید زبان شناسی در تحلیل متون ادبی، چشم اندازهای تازه ای برای پژوهشگران حوزه زبان شناسی و ادبیات فارسی گشوده است. نظریه کنش گفتار سرل، ازجمله نظریه های مهم در حوزه تحلیل متن است که معانی ثانوی کلام را با توجه به بافت سخن بررسی می کند. با بررسی متن از این دیدگاه، می توان به زوایای پنهان متن پی برد. بدین لحاظ در این پژوهش تلاش شده است تا کنش های گفتاری داستان شهری و روستایی از دفتر سوم مثنوی، بر اساس نظریه جان سرل (1979) بررسی شود؛ ازاین رو پژوهش حاضر، با روش تحلیلی- توصیفی و با رویکرد آماری، به تحلیل و توصیف بسامد کنش های گفتاری در داستان یادشده پرداخته است که نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به مضامین و توصیه های اخلاقی و عرفانی داستان های مولانا در مثنوی، از میان کنش های پنج گانه سرل، بیشترین بسامد را کنش های اظهاری و ترغیبی از نوع مستقیم دارند.
خوانش تدریجی کتاب دا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب دا یکی از متون مرتبط با جنگ است که در سال های اخیر جایگاه مناسبی را در بین متون ادبی به خود اختصاص داده است. مقاله حاضر سعی دارد تحلیلی از فهم خوانندگان از خوانش این کتاب را بیان دارد. با توجه به مفهوم تازه تأسیس دانش تجربی ادبیات (ESL) که به کنش های سیستم کلی ادبیات، همچون متن، نویسنده و خواننده می پردازد و نظریه های سه اندیشمند مهم در حوزه نظریه های ادبی خواننده محور- یعنی یاوس، آیزر و روزنبلت- به تحلیل خوانش مخاطبان از متن کتاب دا توجه شده است. در این تحقیق از روش تحلیل محتوای حاشیه نویسی خوانندگان بر کتاب دا ، روایت آنان از دا همچنین از روش گرو ه کانونی استفاده شده است. گروه خوانندگان این تحقیق پنج نفر بودند. یافته های تحقیق نشان می دهد خوانندگانی که خوانشی همسو با نویسنده داشتند، کل روایت کتاب را قبول کردند و سعی در توجیه مشکلات روایت داشتند. آنان حجم بالای کتاب و بعضی جزئیات اغراق آمیز آن را قبول داشتند، اما سعی می کردند این اشکالات را رفع کنند یا جزئی نشان دهند. در مقابل، خوانندگان ناهمسو با نویسنده، سعی داشتند تا متن را به چالش بکشند، رئال بودن متن را زیر سؤال برند و آن را تفسیری غیرواقعی از جنگ و موضوعات پیرامون آن می دانستند.
بررسی تطبیقی دریافت در رمان «دوبلینی ها» اثر جویس و «زنده بگور» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
31 - 52
حوزههای تخصصی:
نظریه دریافت، بر این فرض استوار است که مخاطب، خود، تولید معنا می کند. در این نظریه هر مخاطب بر اساس موقعیت اجتماعی، تاریخی و تجربه ذهنی اش، از متن درک و برداشتی دارد که این برداشت، ادراک و توقع او را از آنچه هست، بالاتر می برد و او دیگر مخاطب قبل از خواندن آن متن نیست. یکی از روش های نویسندگی جیمز جویس (1882-1941م) و صادق هدایت (1281-1330ش)، استفاده از عناصر نظریه دریافت است. آن ها به خوبی توانسته اند، خوانندگان را با متن همراه سازند. هدف اصلی این مقاله، یافتن نمونه های از عناصر نظریه دریافت(فضای باز، فرجام باز، پایان دور از انتظار، زنجیره های نامطمئن، اشاره به بخش هایی از متنی دیگر، نوشتن بر اساس بافت فرهنگی و طرح پرسش) می باشد که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه تحقیق کتابخانه ای انجام شده است. نگارندگان مقاله بر آن اند تا با ارائه مثال هایی از داستان های کتاب «دوبلینی ها» و مجموعه داستان «زنده بگور» شیوه های استفاده جویس و هدایت را از نظریه دریافت، بررسی و تبیین نمایند.
ارزیابی کتاب آموزشی DaF kompakt A1-B1 از منظر آموزش مهارت بینافرهنگی از طریق مهارت خواندن، انواع متون خواندنی و تمرینات خوانش متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد آموزش مهارت بینافرهنگی در کتبِ آموزشیِ زبانِ آلمانی به عنوان زبان بیگانه، به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از سؤالات ارزیابی کتب آموزشی، به ارزیابی DaF kompakt A1-B1 پرداخته است. بر مبنای رویکرد بینافرهنگی، آموزش مهارت بینافرهنگی از یکسو با پرداختن به فرهنگ مبدأ و مقصد، و از سویی دیگر با آموزشِ درک و دریافت مبتنی بر آموزش مهارت خواندن میسر می گردد. بر این اساس، به کارگیری انواع متونِ خواندنی و آموزش انواع خوانشِ متن، جایگاه ویژه ای در کتبِ آموزشیِ بینافرهنگی می یابد. جهت واکاوی ابعاد این مسئله در تحقیق حاضر، پس از توصیف کلی کتابِ آموزشی به کمک سؤالات فونک (1998)، ابتدا مهارت بینافرهنگی با استفاده از شش پرسش تدوین شده توسط نویسندگان بر مبنای بولتِن (2007) و بریل (2005) ارزیابی گردید. سپس به دلیل نبود مجموعه سؤالاتی مدون در حوزه ارزیابیِ کتبِ آموزشیِ زبانِ آلمانی، برای بررسی بازتاب مهارت بینافرهنگی در مهارت خواندن، انواع متون خواندنی و تمرینات خوانش متن، این مهم با کمک سه سؤال پیشنهادی مؤلفان بررسی گشت. نتایج ارزیابیِ کتاب آموزشی، مؤید بازتاب مهارت بینافرهنگی در مهارت خواندن بود و نشان داد، مهارت بینافرهنگی در DaF kompakt A1-B1 نه تنها از طریق جنبه های محتوایی متون و تمرینات مقایسه فرهنگ مبدأ و مقصد، بلکه از طریق آموزش مهارت خواندن، ارائه انواع متونِ خواندنی و تمرینات خوانشِ متن آموزش داده می شود. در پایان، نظر به نقش کلیدی مهارت خواندن، انواع متون خواندنی و انواع خوانش متن در آموزش مهارت بینافرهنگی، استفاده از سه سؤال پیشنهادی در مجموعه سؤالاتِ مدونِ ارزیابیِ مهارت بینافرهنگی، پیشنهاد گردید.
بررسی مبانی خوانش متن از منظر هرمنوتیک شلایرماخر و تحلیل آن بر اساس مبانی نظری کلاسیسیسم و رمانتیسیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
191 - 221
حوزههای تخصصی:
«هرمنوتیک کلاسیک» تلاشی برای دستیابی به چگونگی خوانش متن با ارائه اصول و مبانی روشمند است. «شلایرماخر» از هرمنوتیست های برجسته کلاسیک به شمار می رود. نمایان ترین نقش شلایرماخر در تحول هرمنوتیک، گذار از هرمنوتیک های تخصصی و ابداع اصول و ضوابط عام تفسیری است که غالباً نشأت گرفته از گفتمان های ادبی-عصری اوست و نکات ارزنده ای را فراروی مفسران اسلامی می گذارد. ازاین رو، نوشتار حاضر با مطالعه نظریات هرمنوتیکی شلایرماخر به روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مهم ترین مبانی شلایرماخر در تحلیل و خوانش متن چیست؟ و با نظر به آموزه های کلاسیسیسم و رمانتیسیسم چگونه تحلیل می شود؟ حاصل آنکه، اثرپذیری شلایرماخر از مکاتب ادبی-عصریِ خویش سبب شده است تا از القای نگرشی تک بُعدی به مقوله فهم متن پرهیز کرد و از گفتمان های مختلف ادبی، نظیر گفتمان های کلاسیستی و رمانتیستی بهره جُست. ازجمله اصول مبتنی بر تفکر کلاسیستی شلایرماخر عبارت است از: محوریت مؤلف، غایت مندی معنا، عینیت معنا، فراعصری بودن فهم، روش گرایی فهم و اهمیت قواعد زبان شناختی. اصول مبتنی بر تفکر رمانتیستی وی نیز عبارت اند از: اصالت فردیت مؤلف، اصالت سوء فهم، عدم کفایت قواعد زبان شناختی، عدم امکان پرهیز کامل از تأثیر پیش فرض ها، امکان تحقق فهم برتر از مؤلف و بشری بودن گزاره های کتاب مقدس.