۳.
کلیدواژهها:
الگوی شناخت گردشگری توسعه گردشگری فراترکیب حکمرانی مطلوب گردشگری نظام دانایی راهبرد سیاستی
وفور داده و اطلاعات موضوعی در حوزه گردشگری از یک سو و اهمیت تفکر سیستمی نظام مند جهت دست یابی به مزیت رقابتیِ حاصل از گردشگری از سوی دیگر علت اصلی شکل گیری این تحقیق بوده و بر این اساس هدف تحقیق توصیفی اکتشافی حاضر، ارائه الگوی شناخت توسعه گردشگری در ایران است. این مهم از طریق فرامطالعه یافته های کیفی 187 رساله های دکتری چهار دهه اخیر پس از انقلاب اسلامی دنبال شده است. در عمل با استفاده از تحلیل محتوای کمی به توصیف ویژگی ها و خصائص جامعه موردمطالعه پرداخته شد، سپس به منظور بازخوانی یافته های کیفی رساله ها، روش فراترکیب به کار گرفته شد. با مطالعه اسنادی، کدهای مربوط به مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه گردشگری احصا و با بازخوانی های مکرر و در رفت و برگشت های استقرایی- قیاسی الگوی اولیه مفهومی به دست آمد. از ابزار سیاهه وارسی و نیز «برنامه مهارت های حیاتی ارزیابی» برای ارزیابی کیفی متون پژوهش به کار گرفته شد. با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مجموع مطالعات گردشگری در شش دسته یا مقوله شامل گردشگری شهری با بیشترین فراوانی (190 مورد)، گردشگری پزشکی (55 مورد)، گردشگری روستایی (41 مورد)، گردشگری ورزشی (36 مورد)، گردشگری مذهبی (9 مورد فراوانی) و گردشگری طبیعت (4 مورد) دسته بندی شد. همچنین ذیل این مقوله ها به تفکیک 33 مورد در بعد عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری و نیز 26 مورد در بعد موانع بازدارنده و درنهایت هشت مضمون شامل مدیریت و برنامه ریزی امور گردشگری، زیرساخت های فیزیکیِ مصنوع ، زیرساخت های فرهنگی یا زیرساخت های رفتاریِ مربوط به حُسن تعامل انسانی، زیرساخت های اجتماعی و تأمینی، زیرساخت های حقوقی قانونی، زیرساخت های طبیعی و تاریخی و زیرساخت های حرفه ای الگویی از شناخت حکمرانی گردشگری و چگونگی مواجهه با مسائل آن را به دست می دهند. ضریب کاپا در «اس پی اس اس» نسخه 24، به مقدار 71 درصد به دست آمده و پایایی احراز شد. درنهایت در انتها محقق ایده تعاطیِ اثربخش نظام دانایی و عقلانیت در عمل را در نظامی یکپارچه و شبکه وار به عنوان راهبردی مناسب برای دستیابی به الگوی شناخت گردشگری و حکمرانی مطلوب آن را پیشنهاد داده است.