مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
وجودگرایی
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در صدد توصیف خودی و ایمان در الهیات اندیشمند معاصر، جان مک کواری و بررسی و نقد آن است. دیدگاه او در این عرصه، آمیزه ای از تحلیل هایدگریِ وجود انسان و ایمانِ مسیحی است. به اجمال به باور او، انسان مدرن عموماً با خودیِ غیراصیل یا آشفتگی وجودی روبه روست و ازآنجاکه هیچ چاره ای برای برون رفت از این وضعیت در درون شرایط انسانی در دست نیست، انسان باید به لطف الهی و خدا توسل کند. از این رهگذر، یک خودِ اصیل، ساختاری یکدست است که همة تضادهای وجودیِ انسان در آن به تعادل رسیده است. دراین میان مسئلة مرگ، اهمیتی بسزا دارد؛ زیرا تناهی وجود و فرصت اندک انسان برای رسیدن به خودی اصیل را به او گوشزد می کند. خود اصیل را نمی توان با ایدة نفسِ جوهری مرتبط دانست؛ بلکه باید آن را در مجموعِ نفس و بدن جستجو کرد. همچنین انسان نمی تواند در باب فهم وجود انسانی یک سره به یقین برسد؛ بنابراین باید با گذر از استدلالی عقلی، به توصیف پدیداریِ آن بسنده کند. درمجموع می توان اذعان داشت مک کواری تبیینی واقع بینانه از خودی و ایمان مبتنی بر آموزه های دینی و سنت های الهیاتیِ مسیحی ارائه می دهد و از دیدگاه های مکاتب الحادی و پوچ گرایانه و جریان های انسان گرایانة افراطی و پوزیتیویستی در این عرصه فاصله می گیرد؛ ولی نمی تواند تبیینی صحیح و دقیق از نفس انسانی ارائه دهد و حقایقی همچون جوهریت و تجرد آن را انکار می کند. همچنین تأکید او بر ناتوانایی انسان از رسیدن به یقین در باب فهم وجود انسانی و گذر از استدلالِ عقلی و بسنده کردن به توصیفِ پدیداریِ وجود انسانی چندان موجه نمی نماید.
بررسی مبانی وجود گرایی بر اساس پوچی قهرمانان در رمان «الحی اللّاتینی» سهیل إدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آنکه فلسفه وجودگرایی در برگیرنده برخی اصول مثبت نظیر آزادی، اختیار، مسؤولیت پذیری و تعهد است، ولی این فلسفه با تکیه بر برخی مسائل چون انکار خداوند و عقاید و معیارهای متعارف، درافکندگی انسان، غربت و سرگردانی او، و نگاه منفی اش نسبت به مرگ، با نوعی دلهره و پوچی و نومیدی عجین گشته است. سهیل ادریس به عنوان یکی از پیشگامان ترویج وجودگرایی در دنیای عرب، تلاش کرده است با توجه به فضای حاکم بر جهان عرب، با انتخاب گزینشی اصول مثبت این فلسفه، تصویری خوشبینانه و نجات بخش از آن به جامعه خود ارائه دهد. مقاله حاضر در نظر دارد با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر تحلیل متن به واکاوی نمود مبانی وجودگرایی در رمان الحی اللاتینی بپردازد. این رمان نویس برای کارآمد جلوه دادن این فلسفه، با تکیه بر تقابل شخصیت قهرمانان، قهرمان عربی خود را از همان ابتدا فردی پوچ و گمگشته به تصویر می کشد که اصول وجودگرایی همچون آزادی، اختیار، مسؤولیت و تعهد، رهایی بخش او از این گمگشتگی هستند. درحالی که قهرمان زن با فاصله گرفتن از اصول وجودگرایی به تباهی کشیده می شود و به آزادی نامسؤولانه – که برداشتی ناصحیح از مفهوم آزادی مطلق در این فلسفه است- تن در می دهد.
تحلیل عوامل شکوفایی تفسیر وجودی در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار تفسیری بی شمار در موضوعات وجودگرایانه ازجمله انسان در متن زندگی، آزادی، انتخاب، تفرد، مسئولیت، اضطراب، معنای زندگی و... در دوره معاصر، نشان از تحول اساسی ایجاد شده در سبک تفسیرنویسی و شکل گیری گفتمان وجودگرایی در تفسیر و شرح متون دینی دارد. از طرف دیگر هر نظام و سیستم تفسیری از اجزای مختلفی تشکیل شده که بر یکدیگر تأثیرگذار و از هم تأثیرپذیرند. برای حصول شناخت کافی در حوزه روش ها و گرایش های تفسیرنویسی و تفسیرگویی، لازم است به نقش بخش ها و یا عوامل و جریانات مختلف توجه کرد. این امر به گونه ای است که تفسیرگویی را تابعی از تحولات علمی، فرهنگی، اجتماعی هر عصر در تمام عرصه ها قرار می-دهد. از این رو، این مقاله برآن است پس از معرفی مختصر چیستی جریان تفسیر وجودگرا، عوامل مؤثر را در به متن فراخوانده شدن رویکرد تفسیری وجودگرایی در شرح متون دینی، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. تحولات فکری- اجتماعی مختلفی در جهان اسلام و غرب مانند جریان مارکسیستی-سوسیالیستی، لیبرالیسم، پراگماتیسم، فردگرایی، اومانیسم و تحولات دانش های علوم انسانی چون ساختارگرایی، روانشناسی و عوامل فرهنگی و گسترش عرفان و جریان روشن فکری در ایران از جمله عوامل مؤثر در پیدایش و رونق این رویکرد تفسیری به شمار می روند. هر یک از این عوامل و جریانات در شکوفایی گرایش وجودگرایی در تفسیر متون دینی به میزان قابل توجهی اثرگذار بوده اند به گونه ای که برخی از آن ها به جهت هم راستایی و شباهت های خود با رویکرد وجودگرایی و برخی دیگر به جهت تقابل با آن به رونق این رویکرد تفسیری یاری رسانده اند.
گفتمان وجودگرایی در تفسیر قرآن و شرح روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مباحث تفسیرشناسی در روزگار کنونی، شناخت ویژگی تفاسیر در اعصار مختلف است که با عناوینی همچون سبک، گرایش، مکتب و یا جریان تفسیری شناخته می شود. تفسیرپژوهان کنونی اذعان به تحول اساسی ایجادشده در سبک تفسیر نویسی قرآن و شرح روایات در قرن اخیر دارند و از آن با عنوان کلی «تفسیر عصری» سخن می گویند؛ اما در توصیف این عنوان به کلیاتی بسنده نموده اند. پژوهش حاضر به ارائه گفتمان وجودگرایی به عنوان یکی از جریانات قدرتمند تفسیر متون دینی در عصر کنونی می پردازد. ازاین رو، پس از تعریف گفتمان و فلسفه وجودگرایی به شناخت و تحلیل گفتمان حاکم بر تفاسیر قرآن و شروح احادیث در عصر کنونی اشاره شده است و می توان زایش و بالندگی سبک یا گرایش وجودگرایی را در شرح متون اسلامی مشاهده نمود، شواهد این امر عبارت اند از: تحولات فهم آیات و روایات در عصر کنونی نسبت به گذشته، تحلیل موضوعات تفاسیر موضوعی نگاشته شده در عصر حاضر، گرایش به سمت تدبرگرایی در فهم متون دینی، تحول در روش های تبلیغ و ترویج آموزه های قرآن و حدیث و درنهایت تحول در موضوعات پرسش و پاسخ های دینی.
گرایش تفسیری وجودگرایی در شرح نهج البلاغه علامه جعفری با تأکید بر معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله معنای زندگی از یک سو دغدغه انسان معاصر است و از سوی دیگر علامه جعفری نیز حیات و زندگی آدمی را نتیجه هدف های وی در زندگی می داند. مسئله تحقیق این است که در دوران معاصر، مواجه با انبوهی از آثار تفسیری در مباحث وجودگرایانه از جمله انسان و تأکید بر اصالت وجود، آزادی و اختیار، انتخاب و گزینش، مسئولیت انسان، مرگ، تنهایی، امید، آرزو، آرامش، معنای زندگی و... دلالت بر این دارد که تحولی اساسی در سبک تفسیرپژوهی رخ داده و رویکرد تفسیری جدیدی به نام رویکرد وجودگرایی شکل گرفته است. برای تبیین بهتر این گرایش تفسیری، در این مقاله یکی از مولفه های مهم آن یعنی معنای زندگی در ترجمه و تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری مورد بررسی قرار گرفته است. روش این تحقیق، کتابخانه ای و توصیفی است. از این رو، این مقاله برآن است که با پرداختن به مسئله وجودی معنای زندگی در شرح نهج البلاغه علامه جعفری یکی از گرایش های تفسیری این تفسیر را بنمایاند.
بت تراش نادرپور و سلب عاملیت از سوژه (تحلیل بت تراش نادرپور از نظرگاه فلسفه وجودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
221 - 238
حوزه های تخصصی:
اندیشه های وجودی در عصر جدید، ریشه در سنت فکری- فلسفی غرب دارد و نوعی اندیشیدن در باب انسان و وضعیت انضمامی او در هستی است. این فلسفه در درجه ی نخست نوعی اعتراض به اندیشه های ماهیت گرای کلاسیک است که سهم انسان را در انتخاب سرنوشت خویش کم رنگ ساخته و با اشاعه ی نوعی جبرگرایی به انجماد فکری و انفعال دامن زده اند. در مقاله ی حاضر پس از پرداختن به پیشینه و سابقه ی فکری و محتوای شعر بت تراش از نادر نادرپور، به عنوان یکی از نمونه های موفق ادبیات منظوم معاصر فارسی، نسبت آن با سنت های ماهیت گرای کلاسیک بررسی شده است و سپس خوانشی تازه از این شعر ازمنظر فلسفه وجودی ارائه شده است. در هسته ی مرکزی شعر بت تراش نادر نادرپور، نکته ای بسیار ظریف و مهم قرار دارد چنانچه اصالت نسبی انسان را به عنوان یکی از بنیادی ترین ارکان بنای اندیشه مدرن به شمار آوریم. شعر نادرپور ازین منظر با چنین مفهومی کاملاً ناسازگار و بیگانه است و در تحلیل نهایی می توان کارکرد اصلی این شعر را معطوف به بازتولید اندیشه های ماهیت گرای متعلق به سنت های جبرگرای کلاسیک به شمار آورد که در سطحی از یک رویکرد انتولوژیک تا یک ابزار ایدئولوژیک برای سرکوب و سلب عاملیت از سوژه جریان یافته است.