فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
593-624
حوزههای تخصصی:
این مقاله در یک فضای گفتمانی به بررسی مفصل بندی ساخت هویت در ایران پس از انقلاب اسلامی با تمرکز بر گفتمان ملی گرایی متأخر می پردازد. انقلاب اسلامی، به عنوان یکی از مهم ترین نقاط عطف تاریخی ایران، زمینه ساز تحولات اساسی در گفتمان های هویتی و سیاسی کشور شد. در این دوران، گفتمان های مختلفی در تلاش برای تعریف و بازتعریف هویت ملی ایرانی بوده اند. در پژوهش حاضر، با استفاده از چارچوب نظریه گفتمان لاکلا و موفه، سعی شده روندهای گفتمانی و مفصل بندی های ناشی از آن در ملی گرایی متأخر بررسی و نشان داده شود که چگونه این گفتمان تلاش کرده تا عناصر گوناگون هویتی، از جمله مؤلفه های مذهبی، تاریخی و فرهنگی را در چارچوب یک روایت مشترک تلفیق نماید. همچنین، به تحلیل چالش ها و رقابت های گفتمانی میان ملی گرایی متأخر و سایر گفتمان های هویتی، نظیر اسلام گرایی و غرب گرایی رادیکال پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این گفتمان از طریق بهره گیری از نمادها، داشته ها و روایت های تاریخی، توانسته است به طور نسبی در بازتولید هویت ملی موفق عمل کند؛ اما همچنان با چالش هایی در مفصل بندی کامل و پذیرش عمومی روبه رو است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، به ارائه تصویری جامع از تغییرات گفتمانی و تأثیر آن بر ساخت هویت ملی در ایران پس از انقلاب پرداخته است.
بررسی و تحلیل مسئله حجاب در جمهوری اسلامی ایران بر اساس مدل سوات
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
23 - 52
حوزههای تخصصی:
مسئله حجاب در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، سیر پرتلاطمی را متأثر از مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مختلف از سر گذرانده و امروز به نقطه اوج بحرانی خود رسیده است. در این میان نقش عوامل داخلی و خارجی و البته سیاست گذاری های کلان و اقدامات دولت ها حائز اهمیت است. این پژوهش پس از بررسی ادواری این مسئله از مناظر مختلف در تاریخ 45 ساله جمهوری اسلامی با رویکردی کارکردی و در چهارچوب مدل تحلیلی سوات، همچنین بر اساس سیر تاریخی موضوع، نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای مطرح در مورد این مسئله را مورد بررسی قرار داده است. با بررسی و تحلیل نتایج این تحقیق به نظر می رسد که بار نقاط ضعف و تهدیدها، سنگینی محسوسی نسبت به قوت ها و فرصت ها داشته؛ با وجوداین با نگاهی چندبعدی و با در نظر گرفتن همه عوامل چهارگانه فوق می توان چشم انداز به نسبت جامعی در راستای فهم بهتر مسئله و اتخاذ راهبردهای مناسب در این زمینه فراهم نمود.
جایگاه توسعه روستایی در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر برنامه های پنجم و ششم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
188 - 161
حوزههای تخصصی:
نقش اجتناب ناپذیر روستاها و اهمیت فزآینده آن ها در فرآیند توسعه و اقتصاد ملی کشورها به طور گسترده در عرصه جهانی مورد بحث قرار گرفته است. روستاها کوچک ترین فضای سرزمینی در تقسیمات کشوری هستند که پتانسیل بالایی برای پیشبرد توسعه ملی ایفا می کنند؛ به عبارت دیگر، روستا به عنوان یک موجودیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، واحد اساسی توسعه ملی است. در ایران نیز روستاها همواره نقش و جایگاه مهمی در اقتصاد کشور و برنامه ریزی های کلان داشته است. هدف اصلی این مطالعه، جایگاه توسعه روستایی در برنامه های توسعه بعد از انقلاب اسلامی با تأکید بر برنامه های پنجم و ششم است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها کتابخانه ای، اینترنتی و اسنادی است. تحلیل محتوا در این پژوهش از نوع مضمونی و درواقع واحد تحلیل، مضمون های موجود در متن مواد قانونی، اهداف کلان و خط مشی ها در تحلیل برنامه های پنجم و ششم توسعه است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در هر دو برنامه به طور مشترک بر توسعه عمران روستایی، مدیریت اراضی روستایی، توسعه کشاورزی و توسعه اشتغال و سلامت روستاییان تأکید شده است. علاوه براین، برنامه پنجم توسعه بر اهدافی نظیر توسعه آموزش فنی و حرفه ای روستاییان، توسعه تعاونی های روستایی و توسعه حمل ونقل روستایی تأکید نموده است. در برنامه ششم نیز اهداف توسعه سلامت روستاییان، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه اقتصادی و بخشی روستاها به صورت متمایز از برنامه پنجم در نظر گرفته شده است. با این حال، به نظر می رسد توجه به راهبردهای عمرانی و زیرساختی، محرومیت زدایی و پاسخ به نیازهای اساسی بیشتر بر این برنامه ها سایه افکنده است و مسئله توسعه روستایی با نگاهی انسان محور می تواند زمینه را برای ارتقای بهتر آن فراهم نماید.
سیستم کنترل آمریکا در برابر چالشگران منطقه ای: مطالعه موردی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهار تهدیدهای منطقه ای در سیاست خارجی آمریکا و اسناد بالادستی، همواره یکی از مهم ترین مبانی شکل دهنده رفتار سیاست خارجی این قدرت مداخله گر فرامنطقه ای محسوب می شود. با افزایش پیچیدگی و شبکه ای شدن نظم امنیتی در منطقه اوراسیای مرکزی، راهبرد مهار تهدیدهای منطقه ای سیاست خارجی آمریکا به صورت شبکه ای درآمده است و جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرتی با ظرفیت بالا برای گسترش نفوذ در این منطقه در قالب این سیستم کنترل مورد چالش قرار گرفته است. در بررسی راهبرد کنترل کننده آمریکا در برابر ایران در منطقه اوراسیای مرکزی، این پرسش مطرح می شود که راهبرد شبکه ای آمریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران در نظم شبکه ای شده امنیتی اوراسیای مرکزی از چه اجزایی تشکیل شده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که آمریکا در چارچوب راهبرد مهار جمهوری اسلامی ایران در منطقه اوراسیای مرکزی از رویکرد شبکه ای استفاده کرده است که از اجزایی مانند مهار تهدید بر اساس ایجاد جرم بحرانی و تراکم قدرت و جلوگیری از رشد در چرخه قدرت بر مبنای کاهش برتری ها، قطع دسترسی و شکاف ادراکی تشکیل شده است. در این نوشتار از روش مدل سازی قیاسی بهره گرفته ایم. در این روش با استفاده از بنیان های نظری روابط بین الملل الگویی تحلیلی ارائه می دهیم و در ادامه در بخش های بعدی، کاربست میدانی الگوی پیشنهادی را بیان می کنیم.
The Position and Role of the Government in Development from the Perspective of Hossein Azimi, Fariborz Reiis Dana and Masoud Nili
حوزههای تخصصی:
One of the most important issues in the economy is the role of government in the process of eco-nomic growth and development. Production is a complex and social activity that requires all its con-texts and resources to achieve proper production for society. Therefore, the issue of importance is the manner and quality of government intervention in matters related to the economy and the wel-fare of the people, not the extent of this intervention. In Iran, there is always disagreement among thinkers on which institution is responsible for development. For some, the government has a duty to take the lead in development and to push it forward, but for others, the government is not a good institution to promote development. These groups play a minimal role for the government. This study, by comprehensively examining these two different approaches, examines the views and ideas of three prominent scientists and experts in the field of political economy and focuses on the role of government in development. Azimi introduced development in a more general way and believed that complete development is not possible without the development of all structures. According to him, in the developed world, structural guidance (structuring in the presence of technical domi-nance) is unnecessary and short-term guidance is necessary. The importance of the government in the development process is so great in the idea that the main and most important institution of de-velopment is the "government based on democracy"; And he puts the judiciary and the media in the next ranks. Reiis Dana considers the state to be class in nature and does not examine the state sepa-rately from the global relations of capitalism. This lack of attention has always caused development in a fragmented, unbalanced and unsuccessful country. According to Reiis Dana, development in Iran is due to the development of capitalism, because capitalist development in the world is growing unevenly. Nili believes that government intervention in development, in addition to inefficiency, deprives people of their freedoms. Therefore, Nili looks at the issue from another angle and defends government restrictions on the economy and development by prioritizing freedom over social jus-tice.
Investigating the Security Outcomes of the Turkish GAP Project on Iran from the Copenhagen School Perspective
حوزههای تخصصی:
Since 1970, Turkey has started a series of dams under the name of GAP project during six pe-riods with the aim of developing its southeast regions. This plan has reduced the water re-sources coming out of Turkey and has had destructive consequences on the ecosystem of the countries that are in the path of the said water resources and has caused environmental, eco-nomic and social damages. Although Iran is not directly in the path of the outgoing waters, it has faced such threats as a result. Using the descriptive-analytical method and library and me-dia sources, this research is looking for an answer to this question: How will Turkey's GAP plan cause a big crisis in the region? With the completion of Turkey's GAP project and the continuation of this situation, the consequences of this mega-project under the title of five threats to security (environmental, social, economic, political and military) from the perspec-tive of the Copenhagen School of Security Studies have caused the following and threaten the lives of the people of the region. The drying up of the downstream rivers, floods, intensifica-tion and increase of the micro dust center, lack of water, unemployment, outbreak of disease, deepening of social damage, migration, damage to historical monuments, etc. The findings show that by implementing the GAP project, Turkey has turned water into a pressure lever in the country's foreign policy and one of the main factors of geopolitics and strategy in the Middle East. And contrary to their claims, this project is not in line with sustainable economic development and has caused threats and consequences in the countries affected by the project.
شناسایی و تبیین بسترها و عوامل مؤثر در آموزش و توانمندسازی مدیران فرهنگی سپاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
43 - 75
حوزههای تخصصی:
مهمترین دارایی سازمان، سرمایه انسانی توانمند است. برای دستیابی به این دارایی، برنامه ریزی و اجرای دوره های آموزشی و توانمندسازی ضروری است و از مهمترین متغیرهای مؤثر در این امر عبارتند از: بسترها و عوامل مؤثر در آموزش و توانمندسازی. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین بسترها و عوامل مؤثر در آموزش و توانمندسازی مدیران فرهنگی سپاه که از حیث هدف کاربردی و از انواع پژوهش های کیفی بوده که براساس روش اکتشافی انجام شد و برای افزایش اعتبار آن از روش های لینکلن و گوبا (مقبولیت، تأییدپذیری، وابستگی و قابلیت انتقال) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران فرهنگی راهبردی و ستادی بودند که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و جهت تجزیه و تحلیل آن ها از روش تحلیل مضمون و تحلیل تفسیری استفاده شد. پس از تحلیل و سازماندهی یافته ها، مشخص شد: «مکان مناسب، تجهیزات و ابزارها، نظامات، علاقه مندی و انگیزه مدیران فرهنگی به آموزش» به عنوان بسترها و «اساتید خبره و با دانش، فراگیران علاقمند، متن و محتوای آموزشی مناسب و اهتمام مدیران ارشد به آموزش» به عنوان عناصر و «مدارک و مستندات، سیستم ها و فناوری اطلاعات، مهارت و قابلیت ها، فرهنگ سازمانی و ارتباطات و تعاملات» به عنوان عوامل راهبردی، بیشترین اثر را در آموزش و توانمندسازی مدیران فرهنگی سپاه بر عهده دارند.
مشارکت راهبردی چین و ایران و تأثیر آن بر توافق هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی مشارکت در دیپلماسی چین پس از جنگ سرد نمایان شد و به ابزار اصلی سیاست خارجی این کشور برای ارتقای جایگاه آن در عرصه بین الملل تبدیل شد و شاخص نمادین روابط دوجانبه و چندجانبه با دولت ها و سازمان های بین المللی و منطقه ای است. پس از خروج ایالات متحده از برجام و تشدید تحریم های غرب علیه تهران، چین فصل جدیدی در «دیپلماسی مشارکت» اتخاذ کرد و روابط خود با ایران را در همه سطوح، دوجانبه و چندجانبه تعریف کرد. با امضای تفاهم نامه معروف و برنامه همکاری جامع بین دو کشور که به مدت 25 سال ادامه دارد، دامنه همکاری های اقتصادی بین دو کشور در عرصه های منطقه ای و بین المللی گسترش یافت. سؤالی که در پژوهش حاضر مطرح شده این است که توافق 25 ساله ایران و چین چه تأثیری بر توافق هسته ای برجام دارد؟ برای پاسخ به این سؤال در چارچوب دیپلماسی مشارکت و با روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه سنجیده می شود که گسترش همکاری میان ایران و چین باعث افزایش کنشگری چین در اجرای برجام و تلاش آن برای بازگشت آمریکا به برجام و پایبندی سایر طرف ها به این توافق خواهد شد و با این عمل، زمینه تأمین هرچه بیشتر منافع اقتصادی- سیاسی این دو بازیگر مؤثر منطقه ای و بین المللی فراهم می شود. روش گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
تبیین سیر پیشرفت ایدۀ نهاد حکمرانی در تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
31 - 55
حوزههای تخصصی:
تاریخ نهادسازی و اندیشه ورزی در عرصۀ سیاسی و حکمرانی در ایران از دوران باستان تا دورۀ معاصر، همواره از جایگاه و اهمیتی خاص برخوردار بوده است؛ بنابراین بخش قابل توجهی از تاریخ پر فراز و نشیب اندیشه سیاسی در ایران، به نهاد حکمرانی اختصاص یافته است. این مقاله با هدف تبیین سیر تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران، به واکاوی نظریات »قطب« شهاب الدین سهروردی، »انسان کامل« ملاصدرا، »حکومت مشروطه« محمدحسین نائینی و »ولایت مطلقه فقیه« امام خمینی و نیز بررسی تأثیر و تأثر این نظریات پرداخته است و به این ترتیب نشان می دهد که نظریات یاد شده، بر سیر تحول اندیشۀ سیاسی از حکمرانی مبتنی بر فرِّه ایزدی، به حکمرانی نهادی، دلالت دارند. در همین خصوص، این مقاله به تأثیر انسان شناسی سهروردی بر نظریۀ انسان کامل ملاصدرا و نیز به واکاوی نظریۀ ملاصدرا در خصوص ولایت مجتهدان در افتاء پرداخته است. این پژوهش مبتنی بر روش »پژوهش کیفی« و با لحاظ رویکرد تاریخی- تحلیلی، به تبیین سیر ایده و اندیشه نهاد حکمرانی در تاریخ ایران از دوران باستان تا دورۀ معاصر پرداخته و بدین نتیجه رسیده است که تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران، صرفنظر از فراز وفرودهای آن، بر سیر پیشرفت ایدۀ نهاد حکمرانی از دوران باستان تا دورۀ معاصر دلالت دارد.
ناسیونالیسم قومی و توسعه طلبی ارضی در ایدئولوژی پان ترکیسم: چالش ها و راهکارها برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
29 - 54
حوزههای تخصصی:
پان ترکیسم جریانی است که طی دهه های اخیر و پس از تغییرات ژئوپلیتیکی متعاقب فروپاشی شوروی احیا شد و با توجه به خصوصیات نهفته در آن، تهدید بالقوه ای برای ژئوپلیتیک و تمامیت ارضی کشورهای دارای مناطق ترک زبان، ازجمله ایران، به شمار می آید. پرسش پژوهش حاضر این است که چگونه می توان منطق توسعه طلبی ارضی پان ترکیسمِ برون مرزی را از منظر نوع نگرش به ناسیونالیسم تحلیل نمود و به خنثی سازی جاذبه آن پرداخت؟ در پاسخ، فرضیه پژوهش این است که گرایش توسعه طلبانه پان ترکیسم ریشه در ناسیونالیسم ایدئولوژیک آن دارد؛ ناسیونالیسمی که با توجه به پایه ریزی، بر برداشتی قومی فرهنگی از ملت به الحاق گری و تحریک تجزیه طلبی در اقوام ترک زبان منطقه و به طور مشخص، ایران می انجامد. در مقابل، سیاست های خنثی ساز را می توان با اتخاذ رویکرد مدنی به ناسیونالیسم طراحی کرد. متناسب با فرضیه پیش گفته، یک چهارچوب نظری ترکیبی برای پایه ریزی الگوی تحلیلی پژوهش به کار گرفته می شود؛ چهارچوبی که «ارتباط میان ایدئولوژی و عمل» و «دوگانه ناسیونالیستی (قومی و مدنی)» ارکان آن را تشکیل می دهند. پژوهش حاضر با اتکا به منابع کتابخانه ای صورت گرفته و تحلیل داده ها به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است.
اسلام و سیاست خارجی انگلیس
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
133 - 157
حوزههای تخصصی:
آمارها نشان می دهد که اسلام سریع ترین دین رو به گسترش در جهان است. حضور مسلمانان در موقعیت خاص جغرافیایی(خصوصاً در غرب آسیا) به جهت حضور سرشار انرژی و ...منجر به آن شده که کشورهای سلطه گر همچون انگلیس خواستار بهره برداری بی هزینه از آن منابع را داشته باشند با وجود این موضوع حضور جریان های اسلامی سد راهی برای این نفوذ بوده است. با این توضیح سوال اصلی این تحقیق عبارت اند است از انگلیس برای حفظ قدرت و تداوم نفوذ خود در منطقه غرب آسیا در برابر دین مبین اسلام که به عنوان عنصر پویا و پنهان در فهم شکلگیری تحولات در این منطقه موثر بوده است، چه راهبردی را دنبال می کند؟ فرضیه این پژوهش اینگونه مطرح می شود که سیاست تفرقه که یک سیاست قدیمی در تاریخ این کشور برای ایجاد نفوذ و استمرار قدرت بوده در دستور کار این کشور هم اکنون نیز قرارداشته تا بتواند منافع خود را تامین کند.
خاستگاه رغبت و اکراه در وجود انسان از منظر آیات و روایات با تأکید بر دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
155 - 188
حوزههای تخصصی:
ارزش ها، باورها، بینش ها و رفتارهای بیرونی انسان همان سبک زندگی او است که طبق فرمایش آیت الله خامنه ای یکى از ابعاد مهم پیشرفت با مفهوم اسلامى به شمار می رود. تصحیح و تقویت «رغبت» و «اکراه» از عوامل مهم در سبک زندگی است و اهمیت بسیاری در رشد انسان دارد. آدمی در طول تاریخ همواره با اختلاف نظرهایی درباره الزام به وجود مذهب مواجه بوده است و درزمینه دلایل وجود اکراه در مقابل رغبت به دین داری و ریشه یابی آن در ذات انسان خلأهای پژوهشی مشاهده می شود. دوگانگی میان اختیار انسان و محدودیت ناشی از داشتن مذهب، از مسائل چالش برانگیز است.این مقاله پس از بررسی مفهوم رغبت و اکراه در آیات قرآن و احادیث، به تبیین جنبه های مجهول این ابهام پرداخته، عوامل تأثیرگذار در ذات انسان را تشریح و موضوع را تحلیل نموده و درنهایت راهکارهایی برای افزایش رغبت او در جهت پذیرش دین داری ارائه کرده است. بررسی این موضوع در سبک زندگی، برای روشن شدن راه سلوک و رسیدن به هدف والای انسانی بسیار راهگشا است؛ چراکه هدف انسان در بعد معنوی، همواره رستگارى و فلاح و نجاح بوده است و حتی اگر به معنویت و رستگارى اعتقادى نباشد، پرداختن به ابعاد سبک زندگى، براى برخورداری از زندگى راحت، آرامش و امنیت روانى و اخلاقى اهمیت بسزایی دارد؛ بنابراین فواید احتمالی مطالعه این مسئله اساسى می تواند ایجاد وحدت و یگانگی و نجات از گمراهی عموم باشد و دغدغه های کنونی جامعه اسلامی درباره نفاق میان مسلمانان را برطرف سازد.
تبیین قدرت یابی احزاب راست رادیکال اروپایی ( 2008- 2018) بر پایه رویکرد «عرضه و تقاضای» پوپولیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۸)
263 - 303
حوزههای تخصصی:
بسیاری از تحلیلگران، قدرت گیری جریانات پوپولیس تی در اروپا را نماد و مُسَ بِب ناپایداری و «گسست سیاست» اروپایی خوانده اند. ظهور سریع رهبران و احزاب پوپولیست در قدرت از میانه دهه 2000 تا سال های پایانی دهه 2010 نشان داد که شیوع و مقبولیت پوپولیسم به بالاترین حد خود در 30 سال گذشته رسیده است. به ویژه از سال 2016، به قدرت رسیدن احزاب و جنبش های پوپولیستی مخالف آموزه های لیبرالیس تی در اروپا و ایالات متحده به نگرانی ها در خصوص گسترش شیوه های اقتدارگرایی سیاست در این کشورها دامن زده است. پرسش اصلی پژوهش این است که علل و زمینه های قدرت یابی جریانات پوپولیستی و به ویژه احزاب راست رادیکال در طی دو دهه گذشته در اروپا چه بوده است؟ یافته های پژوهش با بهره گیری از رویکردی بدیع در قالب نظریه «عرضه و تقاضا» پوپولیستی نشان می دهد که مطالبات و نارضایتی های 1- اقتصادی و 2- اجتماعی- فرهنگی در سَمت تقاضا (رویکرد پایین به بالا) و در مقابل، استراتژی ها و سازوکارهای سیاسی- نهادی بکار گرفته از سوی دولتمردان و احزاب پوپولیستی در سَمت عرضهِ سیاست های پوپولیستی (رویکرد بالا به پایین)، موجب روی آوری رأی دهندگان اروپایی به رهبران و احزاب راست افراطی و فراهم شدن شرایط بسیج سیاسی شهروندان از سوی این احزاب شده است. روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
کاربرد هوش مصنوعی در بخش نظامی؛ مطالعه موردی: ایالات متحده آمریکا و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
295 - 313
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی مجموعه ای از فناوری هایی است که می توانند هوش را شبیه سازی کنند و به طور خودکار وظایف ادراک، فهم، استنتاج و تصمیم گیری را انجام دهند. این تکنیک ها به طور خاص از علوم کامپیوتر، الکترونیک، ریاضیات (به ویژه آمار)، علوم اعصاب و علوم شناختی استفاده می کنند. کاربرد این فناوری در طی سال های اخیر آن چنان گسترده شده است که می توان رد پای آن را در حوزه ها، علوم و صنایع گوناگون مشاهده کرد. با پیشرفت هوش مصنوعی، به ویژه در یادگیری ماشینی و یادگیری عمیق در دنیای مدرن و نمایان تر شدن ظرفیت بالای آن ، جهان شاهد یک تغییر پارادایم در بخش های گوناگون صنعتی است. بخش نظامی، از مهم ترین حوزه هایی است که کاربست هوش مصنوعی در آن قابل ردیابی است. بدین ترتیب، پرسش اصلی پژوهش بدین قرار است که؛ کاربرد فناوری هوش مصنوعی در بخش نظامی چیست؟ هدف اصلی پژوهش نیز حول محور بررسی کاربرد این فناوری در این بخش متمرکز است. این پژوهش از جهت نوع، کیفی است و با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی، نحوه استفاده از هوش مصنوعی در کاربردهای نظامی منعکس می شود. در این راستا به عنوان مطالعه موردی و با استفاده از تکنیک نمونه پژوهی، توان آمریکا و چین در این گستره مورد محک قرار می گیرد. سرانجام این نوشتار نتیجه می گیرد که قابلیت های هوش مصنوعی در بخش نظامی، مداوم در حال گسترش است که این موضوع در نحوه مبارزه و تعیین سرنوشت جنگ ها دخیل است. ضمن آن که کنترل و مدیریت میزان استقلال ادوات نظامی هوشمند موضوع مهمی است که می بایست بدان التفات ویژه ای شود.
حکمرانی هوش مصنوعی در عصر دیجیتال: واکاوی راهبردها و رویکردهای آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
193 - 224
حوزههای تخصصی:
«حکمرانی هوش مصنوعی» در ایالات متحده به چه صورت است؟ این نوشتار با بررسی راهبردها و رویکردهای آمریکا به فهمی دقیق از نحوه حکمرانی هوش مصنوعی در این کشور کمک می کند. این پژوهش در ابتدا به کاوش در تاریخچه سیاست فناوری ایالات متحده می پردازد و نشان می دهد که چگونه برخی مؤلفه های فرهنگ سیاسی، نقشی اساسی در پیشتازی آمریکا در عرصه فناوری ایفا کرده اند. سپس به ارزیابی برخی از مهم ترین فرصت ها و چالش هایی که هوش مصنوعی می تواند به طور مشخص در سطوح استراتژیک به همراه داشته باشد می پردازد. استدلال اصلی مقاله بر این است که سیاست های هوش مصنوعی در ایالات متحده به دو دسته ملی (دولت محور) و محلی (بازارمحور) تقسیم می شوند؛ رویکرد دولت محور از سوی دولت های فدرال و رویکرد بازارمحور عمدتاً توسط دولت های ایالتی و شرکت های بزرگ فناوری تدوین و اجرا می گردند. از این رو حکمرانی هوش مصنوعی در ایالات متحده حاصل هم افزایی سیاست های ملی و محلی است که هرکدام با پیشبرد «امنیت ملی» و «توسعه اقتصادی» به تداوم رهبری آمریکا بر هوش مصنوعی کمک می کنند. این مطالعه از پارادایم «تکنوپلیتیک» به مثابه سازوکاری جدید برای اشاره به پیوستگی فناوری و سیاست بهره می برد و از تمامی سطوح تحلیل سیستمی، دولتی، گروهی و فردی برای پاسخ به سؤال اصلی استفاده می کند.
تحلیل ساختاری-شناختی رویکرد پکن در همکاری جامع راهبردی ایران-چین بر اساس نظریه "نقش"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:پیش بینی های نظری، رویه های بین المللی و شواهد اثباتی و تجربی فراوانی در نظام جهانی از یک دوره گذار سریع و عمیق حکایت دارد که در آن قدرت های نوظهور جهانی و مجموعه های منطقه ای، در حال به چالش کشیدن ساختار سنتی قدرت در جهان هستند. هم افزایی چین و ایران در برخی از حوزه ها در این راستا قابل تفسیر است. بیان مسئله: عدم ادراک مناسب از این رابطه در ایران و بافت بین الملل و تمرکز تفاسیر و تحلیل ها بر محور متغیر آمریکا، و برخی خلأهای روش شناختی و معرفت شناختی در تحقیقات پیشین مانع از ایجاد یک فهم جامع و روا از این پدیده شده است. روش: بر همین اساس، تحقیق حاضر با استخدام نظریه نقش در نظام بین الملل، تلفیق پدیدارشناسی و تحلیل اثرات متقاطع و اعتباربخشی نخبگانی و نرم افزاری، ابعاد رابطه دو کشور تحت برنامه همکاری مشترک را از دیدگاه چین بررسی کرده است. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرد چین در رابطه با ایران متشکل از دو بعد ساختاری ( متشکل از ده متغیر) و اندیشگانی (متشکل از پنج متغیر) است که به ترتیب منجر به ساخت نقش های "ابرقدرت-قدرت میانه" و "ذینفع همسو" شده است. تحلیل اثرات متقاطع نیز نشان داد که نظام روابط دو کشور پایدار و فاقد متغیرهای ریسک است و بر همین اساس، ناپایدارسازی آن دشوار است. از طرف دیگر، به دلیل تنافی این نقش ها با دیگر نقش های بین المللی چین، چشم انداز بسط این رابطه را نیز دشوار کرده است.
بررسی تطبیقی مبانی فرا نظری، ایده ها و راهبردهای ضدسلطه در اندیشه انقلاب اسلامی و نظریه انتقادی فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
119 - 154
حوزههای تخصصی:
اندیشه انقلاب اسلامی، با طرح مفاهیمی چون مقاومت در عرصه منطقه ای و بسط آن در حوزه نظری روابط بین الملل، در نقد استکبار و نظام سلطه، پیامی مبتنی بر تغییر ساختارهای بین الملل ظالمانه موجود و تبیین نظم مطلوب ارائه می دهد. از سوی دیگر در مناظره چهارم دانش روابط بین الملل، رویکردهای متعددی وجود دارند که با تأکید بر تغییر مناسبات بین المللی و در برابر وضع موجود جهتی انتقادی به خود می گیرند. در این میان می توان به «مکتب انتقادی فرانکفورت» با طرح مباحث صنعت فرهنگ، هژمونی، رهایی و ... اشاره کرد. با توجه به ضرورت توسعه دانش نظری، هدف این پژوهش «بررسی تطبیقی ایده ها و راهبردهای ضدسلطه در اندیشه انقلاب اسلامی و نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت» بوده است. بر این اساس پرسش اصلی این گونه طرح شده است که «نقاط اشتراک و افتراق اندیشه انقلاب اسلامی و نظریه انتقادی فرانکفورت در طرح ایده ها و راهبردهای ضدسلطه کدم اند؟»پژوهش حاضر به شیوه توصیفی‑ تحلیلی با تکیه بر اطلاعات کتابخانه ای صورت گرفته و با استفاده از رویکرد مقایسه ای برای بررسی تطبیقی مؤلفه های استخراجی از دو نظریه پیش گفته، این فرضیه ارائه شده است: «اندیشه انقلاب اسلامی در مشروعیت زدایی از سلطه و ترسیم افق عادلانه و اخلاقی در سطح بین الملل، واجد رویکردهای مشابه با نظریه انتقادی است؛ اما با تفاوت در مبانی فرا نظری و ماهیت نظریه پردازی، این اندیشه با راهبرد نفی ظلم و تحقق نظام صلح عادلانه بین المللی وارد کنش عملیاتی چندسطحی، دعوت اخلاقی، استحکام درونی، موازنه چندجانبه گرا، مقاومت و بازدارندگی علیه نظام با بازیگرانی متکثر و ابزارهای متفاوت می شود. همچنین به واسطه نگرش تمدنی در انقلاب اسلامی نظم مطلوب مبتنی بر جامعه سازی الهی، تفاوت های جدی با نظام اخلاقی بین المللی در نظریه انتقادی دارد.»
بازتعریف حکومت های دیکتاتوری و آزاد بر مبنای شاخص های آزادی اعتراض سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
181 - 216
حوزههای تخصصی:
در کشورهای مختلف، سطوح متفاوتی از آزادی های سیاسی در میان مردم وجود دارد. مهم ترین شاخص آزادی سیاسی، آزادی بیان، انتقاد و اعتراض است. برخی دولت ها نسبت به انتقادات و اعتراضات سیاسی داخلی، رویکرد انعطاف پذیرتری نشان می دهند و برخی با خشونت بیشتری اقدام به برخورد و سرکوب آن ها می کنند؛ که تحت عنوان «حکومت دیکتاتور» یا «حکومت آزاد» معرفی می شوند. آنچه حائز اهمیت است آن است که ملاک و معیار دقیقی جهت تشخیص، تمییز و طبقه بندی حکومت های دیکتاتور و آزاد وجود ندارد. کشورهای غربی از طریق سازمان ها و بنیادهای خاصی سالانه، کشورها را بر اساس استانداردهای سیاسی و ایدئولوژیک خود طبقه بندی می کنند و اغلب به صورت جانب دارانه، خود، کشورهای متحد و دوست خود را تحت عنوان «کشورهای آزاد» معرفی می کنند و دولت ها و کشورهای رقیب یا دشمن خود را تحت عنوان «کشورهای دیکتاتور» برچسب زنی و معرفی می کنند. این مقاله تلاش می کند روشی علمی، عملیاتی و غیر جانب دارانه برای حل این معضل ارائه کند. بدین منظور، شاخص گذاری و طبقه بندی کشورها بر اساس «محدوده انتقاد و اعتراض»، «دامنه انتقاد و اعتراض»، «نوع انتقاد و اعتراض» و «نوع برخورد و مواجهه با انتقاد و اعتراض» صورت پذیرفته است.
نقش رهبری «امامین انقلاب» در حفظ و تداوم انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد و انقلاب ایران در حالی وارد دهه ی پنجم خود شد که بسیاری از مخالفین و معاندین چهل سالگی انقلاب را ندیدند، امّا انقلاب ماند و چهل سالگی خود را به نظاره نشست و وارد دهه ی پنجم خود شد. دهه ای که رهبری معظم انقلاب از آن به عنوان سرآغاز گام دوّم انقلاب یاد نمودند. اینکه چگونه انقلاب توانست علی رغم همه ی توطئه های داخلی و خارجی ، در میان حیرت بسیاری از تحلیل گران با صلابت از این مسیر عبور کند نیاز به بررسی عمیق جامعه شناسانه دارد.در یک بررسی جامعه شناسانه عوامل متعدد در شکل گیری و تداوم یک پدیده دخیل هستند. انقلاب ایران نیز از این امر مستثنی نیست، اما در بین این شاخص ها ، به اذعان کارشناسان ، عامل رهبری تاثیر به سزائی در حفظ و تداوم انقلاب داشته است. بنابراین پرسش ما در این پژوهش آن است که شاخص رهبری در ایران بعد از انقلاب چگونه در حفظ و تداوم انقلاب اسلامی نقش داشته است؟فرضیه ی ما این است که رهبری در قالب اصل ولایت مطلقه ی فقیه با تصمیمات حکیمانه ، خردگرایانه، تکلیف گرایانه ومصلحت گرایانه مهم ترین عامل در حفظ و تداوم انقلاب در عبور از توطئه های داخلی و خارجی بوده است.
دیگری سازی در سیاست «نگاه به شرقِ» جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عرصه بین المللی مانند زندگی فردی و اجتماعی دولت ها تلاش دارند، از راه دیگری سازی، (مانند نظریه صلح دموکراتیک یا مفهوم قدرت هنجارمند اروپا) خود را از دیگران جدا سازند. این دیگری سازی، بخشی از فرایند هویت یابی است و بیشتر پایه نظری دارد. این پژوهش استدلال می کند چنین دیگری سازی در راهبرد نگاه به شرقِ جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه نیز وجود دارد. پرسش اصلی این پژوهش این است که: جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه چگونه با راهبرد نگاه به شرق تلاش دارند، خود را از دیگران جدا سازند؟ و نقطه مشترک یا تلاقی راهبرد نگاه به شرق آن ها چیست؟ در پاسخ به این دو پرسش این پژوهش استدلال می کند ایران و روسیه در چارچوب راهبرد نگاه به شرق با تأکید بر عناصری مانند: جغرافیا، فرهنگ، تمدن، ایدئولوژی و مانند آن تلاش دارند، خود را از دیگران (غرب) جدا سازند و نقطه مشترک این جداسازی، دشمنی با غرب (به ویژه ایالات متّحد) است. ویژگی های مشترک در راهبرد نگاه به شرق دو کشور مانند: هم پوشانی جغرافیایی، تأکید بر سنت گرایی و ارزش های سنتی (ضدجدید) و نظم چندقطبی پادهژمون این موضع مشترک را تقویت می کند. سرشت این پژوهش، کیفی بوده و نگارنده با رویکرد توصیفی- تحلیلی، فرضیه پژوهش را مورد آزمون قرار می دهد. داده های مورد نیاز برای تبیین مسئله نیز از راه مطالعات کتابخانه ای (مقاله ها، کتاب ها و منابع معتبر اینترنتی) گردآوری شده است.