مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
تحلیل استراتژیک
حوزه های تخصصی:
صنایع الکترونیک با توجه به ویژگی های منحصر به فردش، تنها صنعتی است که دارای رشد 15درصد در جهان است. این صنعت از نظر تحول و نوآوری بیش ترین درصد پیشرفت را به خود اختصاص داده، به طوری که پدید آمدن محصولات جدید الکترونیکی، تحولات عظیمی را در زندگی بشر ایجاد کرده است [1]. تنوع محصولات الکترونیک مصرفی، استفاده از تکنیک های پیچیده بازاریابی، استفاده از فناوری های تولید و محصول و سایر پیشرفت های فناورانه باعث گردیده که این محصولات با گروه عظیمی از مشتریان، بتوانند بازارهای بسیاری را کسب کنند [2]. از آن جا که شرکت های تولید کننده محصولات الکترونیک مصرفی در کشور با چالش های متعددی مواجه هستند، در این مقاله سعی می شود مشکلات و وضعیت فعلی صنایع الکترونیک مصرفی کشور مورد شناسایی قرارگیرد. براساس یافته های این پژوهش، وضعیت این صنعت در کشور رو به رکود و مواجه با چالش های اساسی، ازجمله ضعف فناوری تولید، فشار رقبای خارجی و ... است و پیشنهادهایی جهت رفع مشکلات این صنایع ارائه گردیده که مهم ترین آن ایجاد انجمن صنایع الکترونیک مصرفی کشور متشکل از چند انجمن موجود به صورت یک نهاد غیردولتی فعال است که به جهت دهی و اطلاع رسانی بازار و فناوری صنایع کمک کند.
چارچوبی برای تحلیل استراتژیک به طور جامع و مدن
حوزه های تخصصی:
بررسی استراتژی پیامبر اعظم| در صلح حدیبیه براساس تحلیل سوات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صلح حدیبیه یکی از راهبردی ترین تصمیمات پیامبر اعظم| در مقطعی حساس و نقطه عطفی در تاریخ اسلام است. این واقعه سرنوشت ساز در طول تاریخ،کانون توجه مورخین و سیره نویسان بوده و از دیدگاه های مختلف، مورد تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش تبیینی، با رویکردی کیفی ـ کمّی و برپایه قاعده «تلازم عقل و شرع» با استفاده از مدل علمی «سوات»، به تحلیل علمی استراتژی پیامبر اعظم| در صلح حدیبیه پرداخته شده است. براساس نتایج این پژوهش، در چارچوب اصول علمی مدیریت استراتژیک، صلح حدیبیه به عنوان یک تصمیم راهبردی، کاملاً منطبق بر تحلیل های علمی و بهترین انتخاب در شرایط خود بوده است. مدل سوات به کمک تحلیل شرایط درونی و برونی جامعه اسلامی، نتایج شگرف صلح حدیبیه را در پیشرفت اسلام و تغییر وضعیت جامعه اسلامی به صورت علمی، به تصویر کشیده و دوراندیشی پیامبر اعظم| را به عنوان رهبر مدبر جامعه اسلامی از دیدگاه خود ثابت می نماید.
بررسی پیامدهای اقتصاد غیررسمی و توریسم تجاری بر تحولات کالبدی فضایی شهرستان مرزی بانه؛ رویکرد تحلیل استراتژیک فضایی چند مقیاسی
حوزه های تخصصی:
یکی از مناطق مرزی کشور که اخیراً بنا به وجود اقتصاد غیررسمی مرزی، حوزه جذب توریست تجاری خود را به سرتاسر کشور گسترش داده و دچار تحولات فضایی و کالبدی شدیدی شده است منطقه مرزی بانه در استان کردستان است. جریان گسترده سرمایه مالی در نتیجه دو عامل اقتصاد غیررسمی و توریسم تجاری، سبب بوجود آمدن رونق هایی مقطعی در مقیاس های کلان و خرد منطقه شده است. گستردگی عواقب فضایی ناشی از این روند در تحولات شهر و منطقه بانه باعث شد تا تحلیل کیفیت آن بصورت چندمقیاسی دنبال گردد. روشهای مرسوم برنامه ریزی به دلایل مختلف پاسخگو و کارآمدی لازم جهت بررسی و تحلیل اینچنین مسائلی را در مناطق مرزی نخواهند داشت. لذا در این مقاله الگوسازی و تبیین رویکردی واقع بینانه و عمیق با رویکرد تحلیل استراتژیک فضایی چند مقیاسی دتبال شد. بدین منظور شناخت جریان های فضایی و اقتصادی اخیر منطقه با روش توصیفی و تحلیلی انجام شد که طی آن مصادیق پژوهش از طریق مصاحبه های رو در رو و تصویری با عوامل بومی، عکسبرداری، پیمایش میدانی و بازدید از نواحی صفر مرزی مستند شدند. با فرض منطقه مرزی بانه به عنوان یک سیستم منطقه ای، فرصت ها و چالش های توسعه منطقه به عنوان مسائل درونی و بیرونی سیستم با استفاده از تکنیک SWOT مورد شناسایی و تحلیل استراتژیک قرار گرفتند. در پایان راه کارهایی به منظور هدایت فرآیندها و رونق های مقطعی اخیر و رهیافت منطقه به توسعه پایدار منطقه ای مشخص شد.
تحلیل استراتژیک بازاریابی آمیخته گردشگری ورزشی مازندران با رویکرد 7 پی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه و بهبود وضعیت صنعت گردشگری کشور و یا مناطق مختلف آن، به مکانیسم های موثر بازاریابی وابسته است. هدف از این تحقیق، تحلیل استراتژیک بازاریابی آمیخته گردشگری ورزشی در استان مازندران با رویکرد 7 پی است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود که به شیوه پیمایشی و با رویکرد جامع انجام شده است. 235 نفر از مدیران سازمان های ورزشی و گردشگری، مدیران دفاتر جهانگردی، راهنمایان گردشگری و خبرگان دانشگاهی در حوزه های مدیریت ورزشی و توریسم مازندران به عنوان نمونه این تحقیق که به صورت غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند، پرسشنامه محقق ساخته 57 سوالی و 7 موبفه، روا و پایا (0.792= α ) را به صورت داوطلبانه تکمیل نمودند. یافته های حاصل از آزمون فریدمن نشان داد که عناصر بازاریابی آمیخته گردشگری ورزشی در استان بر اساس اولویت، تفاوت معناداری با هم دارند. عنصر قیمت بالاترین اولویت(میانگین 69/4) و فرآیند یا برنامه ریزی پایین ترین اولویت (میانگین 69/3) را به خود اختصاص داده اند. سایر عناصر ترکیب بازاریابی گردشگری ورزشی استان به ترتیب اولویت عبارتند از: محصول یا خدمت (میانگین 21/4)، توزیع (میانگین 05/4)، شواهد فیزیکی (میانگین 91/3)، افراد (میانگین 76/3) و ترویج (میانگین 61/3). با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان نمود، به منظور رونق گردشگری ورزشی در استان باید به مفهوم توسعه پایدار در این صنعت توجه نمود و بدون تردید توسعه جامع و پایدار این صنعت منبعث از رویکردی سیستمی و متناسب با کلیه عناصر بازاریابی آمیخته گردشگری ورزشی می باشد.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه محله ای در شهر زاهدان با رویکرد راهبردی- مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان پدیده ای پیچیده و پویاست که در گذر زمان، همواره دچار تحولات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی و فرهنگی می شود. در نتیجه ی رشد سرسام آور شهرها، مدیریت شهری به علت فقدان منابع و زمان لازم برای پاسخگویی به نیازهای فزاینده شهروندان، دچار معضلی گردیده که رهایی از آن را تنها در چارچوب راه حل های نوین می توان یافت. در این میان برنامه ریزی راهبردی می تواند به عنوان رویکردی نوین جهت رفع این معضل مطرح می گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر، برنامه ریزی راهبردی برای توسعه فضایی محله های شهر زاهدان می باشد که ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی در آن مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از داده های اسنادی و مطالعات میدانی و بهره گیری از روش SWOT انجام شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که وجود اراضی بایر وسیع و مناسب و فاقد کاربری در سطح شهر به عنوان اولویت اول در توسعه فضایی محله های شهر زاهدان مطرح می باشد. توجه به فقر شدید فضای سبز و مراکز تفریحی و گذران اوقات فراغت در سطح محله ها، می تواند عاملی مهم در راستای توسعه فضایی محله ها در سطح شهر زاهدان قلمداد شود.
رویکرد تحلیل محتوای دکترینال و استراتژیک تاریخ در تحلیل کتاب «انسان 250 ساله»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد تحلیل محتوای دکترینال و استراتژیک تاریخ به عنوان یکی از روش های تحلیل، کمتر در تاریخ مورد استفاده بوده است. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از قابلیت های فراوان این رویکرد و بر اساس روش تحلیل کیفی، کتاب انسان 250 ساله حضرت آیت الله خامنه ای را که در خصوص تحلیل های تاریخ صدر اسلام و تاریخ امامت است مورد سنجش قرار گیرد. این پژوهش سه رهاورد داشت. نخست اینکه قابلیت استفاده از این رویکرد در تحلیل تاریخ و توان مدل سازی تاریخی توسط آنرا به اثبات رساند. دوم میزان تسلط بالای رهبر انقلاب در هر سه حوزه تاریخ، دکترینولوژی و علوم استراتژیک آشکار گردید و سوم دکترین ها، استراتژی ها، تاکتیک ها و تکنیک های ائمه^ برای تشکیل حکومت و یا دفاع و گسترش آن از دیدگاه رهبر انقلاب در چارچوب کتاب بیان گردید.
تحلیل استراتژیک گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در کشورهای اسلامی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
283 - 306
اقتصاد مقاومتی دژی توانمند و نفوذناپذیر در برابر تحریم های یکسویه نظام های سلطه می تواند الگویی راهبرد و کارکردی برای کشورهای اسلامی منطقه باشد که نیاز به گفتمان سازی با رویکردی استراتژیک دارد. لذا هدف اصلی این پژوهش تحلیل استراتژیک گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در کشورهای اسلامی منطقه است. پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی است و از نظر روش گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی محسوب می گردد. جامعه مشارکت کنندگان شامل مدیران مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری است. برای نمونه گیری از روش هدفمند استفاده شد و با 13 نفر اشباع نظری حاصل گردید. ابزار گردآوی داده ها مصاحبه های تخصصی نیمه ساختاریافته و پرسشنامه سوات بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل کیفی محتوایی و نرم افزار MaxQDA استفاده شد. در بخش کمی برای تحلیل استراتژیک از روش تحلیل سوات (SWOT) و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، در موقعیت تهاجمی قرار دارد و راهبرد مناسب برای گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در کشورهای منطقه باید استفاده از حداکثر توانمندی ها و نقاط داخلی برای بهره گیری و استفاده بهینه از فرصت های موجود باشد.
ارائه الگوی توسعه پایدار مبتنی بر شاخص های برند سازی شهری، مطالعه موردی: استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
91 - 107
حوزه های تخصصی:
امروزه برند سازی شهری نقش ضروری در فرآیند توسعه پایدار ایفا می کند که با توجه به رشد روزافزون توسعه شهری در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و ... نیاز به یک برنامه ریزی هدفمند و جامع برای همگام شدن با توسعه پایدار می باشد. این پژوهش به تحلیل شاخص های برند سازی شهری و تأثیر آن بر توسعه پایدار می پردازد تا بتوان با بررسی وضعیت موجود به بهبود توسعه و برند سازی شهری و به تبع رسیدن به توسعه پایدار در استان کمک نماید. روش های جمع آوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش متشکل از دو گروه می باشد. گروه اول را خبرگان آگاه به موضوع که تعداد افراد موجود در این جامعه آماری نامشخص و حجم نمونه مورداستفاده 50 نفر و گروه دوم شامل سیاست گذاران و مدیران ارشد، کارکنان دارای تحصیلات عالی در استان بوشهر با تعداد 37751 نفر می باشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 382 نفر تعیین شده است. داده های مورداستفاده از طریق 4 پرسشنامه که روایی و پایایی آن ها مورد تأیید قرارگرفته است، جمع آوری گردیدند و برای اندازه گیری سازه ها و روابط بین آن ها از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزارSMART PLS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که 9/89 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تحقیق پیش بینی می شود و در سطح اطمینان 95 درصد، متغیر برند سازی شهری با مقدار آماره تی 8/19 مدل توسعه رابطه مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این نتایج نشان داد برند سازی شهری با ضریب مسیر 948/0 تأثیر مثبت و بسیار قوی بر توسعه پایدار دارد.
تحلیل استراتژیک نظام مراقبت بیماری های واگیر ایران در شرایط بحرانی: مروری حیطه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظام مراقبت بیماری های واگیر شامل جمع آوری، تحلیل و تفسیر داده های مرتبط با بیماری های واگیر، به منظور برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی سیاست ها و مداخلات بهداشت عمومی است. این نظام در ایران با نقاط ضعف و چالش هایی مواجه است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل استراتژیک و شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای مرتبط با نظام مراقبت بیماری های واگیر ایران در زمان بحران ها و ارائه راهکارهایی برای تقویت آن انجام شده است. روش ها: این پژوهش با روش مرور حیطه ای انجام شد. مطالعات فارسی و انگلیسی مرتبط با نظام مراقبت بیماری های واگیر ایران در بازه زمانی سال 1380 تا 1401 خورشیدی و 2000 تا 2022 میلادی با کلیدواژه های مناسب جست وجو شد. در نهایت، تعداد 41 مطالعه انتخاب و با کمک نرم افزار MAXQDA و روش تحلیل چارچوبی تحلیل شدند. یافته ها: نقاط قوت و ضعف، فرصت ها، تهدیدها و راهکارهای تقویت نظام مراقبت بیماری های واگیر ایران شناسایی شده و در پنج گروه بیماری های اولویت دار برای مراقبت، ساختار نظام مراقبت، وظایف اصلی نظام مراقبت، وظایف پشتیبان نظام مراقبت و کیفیت نظام مراقبت قرار گرفتند. مهم ترین نقاط قوت نظام مراقبت کشور، بازبینی دوره ای فهرست بیماری های مشمول گزارش فوری، حذف و ریشه کنی بسیاری از بیماری های واگیر، استقرار سریع در شرایط بحرانی و کارایی بسیار بود. انگیزه کم کارکنان، ناکارآمدی نظام گزارش دهی در بیمارستان ها، و همکاری نامطلوب بین بخشی در اولویت بندی بیماری ها از مهم ترین نقاط ضعف بودند. راه اندازی سامانه های ثبت اطلاعات بهداشتی، وجود تجهیزات پیشرفته تشخیصی در کشور و افزایش آگاهی عمومی درخصوص بیماری های واگیر از مهم ترین فرصت ها؛ و گستردگی سرزمینی، پراکندگی جمعیت، بروز همه گیری های بیماری های واگیر در کشورهای همسایه، و حضور مهاجران در کشور از مهم ترین تهدیدها برای نظام مراقبت بیماری ها بودند. برای تقویت نظام مراقبت بیماری های واگیر راهکارهایی مانند تقویت نقش تولیتی مرکز مدیریت بیماری های واگیر، ادغام نظام مراقبت بیماری ها با برنامه پزشکی خانواده، یکپارچه سازی بخش های گوناگون نظام مراقبت، انتشار منظم نتایج و ایجاد سیستم بازخورد دوطرفه مؤثر معرفی شد. نتیجه گیری: ساختارها، فرایندها و وظایف اصلی و پشتیبان نظام مراقبت بیماری های واگیر ایران باید به گونه ای تقویت شود که موجب بهبود کیفیت خدمات و پاسخگویی مناسب در زمان بحران ها شود. تحلیل وضعیت نظام مراقبت می تواند شواهد مناسبی در اختیار سیاستگذاران نظام سلامت به منظور اتخاذ مداخلات اصلاحی قرار دهد.
طراحی الگوی راهبردی توسعه بازار فروش تولیدات مزیت دار صنایع دستی استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
صنای ع دستی فرهنگ و میراث غنی یک کشور را نشان می دهد و از منظر اقتصادی، با سرمایه گذاری کم، ارزش افزوده بالایی در اقتصاد ایجاد می کند. این صنعت به علت داشتن مزایایی نظیر کار طلب بودن آن، سادگی تکنیک و عدم احتیاج به آموزش فنی و سریع و تأثیر فوق العاده آن در افزایش سطح اشتغال بیش از هر فعالیت اقتصادی دیگر زمینه برای توسعه و پیشرفت دارد؛ به ویژه در مناطق روستایی و عشایری صنای ع دستی می تواند به عنوان دومین منبع درآمد و در پاره ای از مناطق کشور حتی به عنوان مهم ترین عامل کار و درآمد به حساب آید. براین اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی استراتژی های توسعه بازار فروش تولیدات مزیت دار صنای ع دستی استان خراسان جنوبی است. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف بنیادی-کاربردی و استراتژی پژوهش تحلیل تم می باشد. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان و هنرمندان فعال در حوزه صنای ع دستی مزیت دار استان خراسان جنوبی بوده است که بدین منظور 47 نفر (شامل 7 کارشناس و مدیر و 40 هنرمند) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل تم و ماتریس هایEFE وIFE استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده 5 فرصت، 19 تهدید، 9 ظرفیت (قوت) و 30 محدودیت (ضعف) بود. بر طبق نظر خبرگان در ماتریس عوامل خارجی، ارتباط پذیری بیشتر نسل جوان با صنای ع دستی، مهم ترین فرصت و عدم برگزاری نمایشگاه های بازرگانی در دو سال اخیر، مهم ترین تهدید شناسایی شد. در ماتریس عوامل داخلی نیز مهم ترین ظرفیت (قوت)، جایگاه یابی و احیای صنای ع دستی با کاربردهای تزئینی و مصرفی جدید و مهم ترین محدودیت (ضعف)، قیمت گذاری بدون توجه به ارزش متصور شده است.