عبدالرضا عالیشاهی

عبدالرضا عالیشاهی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۵ مورد.
۱.

فهم دولت پاتریمونیال وگفتمان انتقادی شعرای مشروطه با تأکید بر روش جستاری اسپریگنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان انتقادی شعرای مشروطه دولت پاتریمونیال روش جستاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۴
انقلاب مشروطه ایران را می توان به مثابه آغازگاه اندیشه ای برای پایان حکومت های استبدادی سنّتی تلقّی نمود. صرف نظر از موفقیت آمیز بودن یا نبودن مشروطه، مسئله ای که حائز اهمّیّت است، گفتمان انتقادی طیف هایی است که به نحوی تهییج گر و به نوعی ایدئولوگ های مشروطه خواهان بوده اند. در این میان می توان روشنفکران، بازاریان، روحانیت، نویسندگان، شعرا را ذکر نمود. آنان ضمن انتقاد از پاتریمونیالیسم دولت حاکم، در خلال اندیشه های خود، برای رهایی و آزادی کشور و نیز ترسیم آینده روشن کشور تلاش های فراوانی نمودند. به همین سبب، نویسندگان در مقالهکنونی با بهره گیری ازروش جستاری اسپریگنز مساعی خود را معطوف به بررسی دولت پاتریمونیال عهد مشروطه و در ادامه تبیین گفتمان انتقادی سه تن از شعرای این عصر یعنی ادیب الممالک فراهانی، وحید دستگردی و ملک الشعرای بهار نموده اند. بر این اساس، در مرحله اول یا مشاهده و شناسایی مشکل به تعبیر این سه شاعر دولت استبدادی و پاتریمونیال حاکم بر جامعه ایران می باشد. در مرحله دوّم یا ریشه یابی مشکل، عدم تحقق وحدت در جامعه ایران و حضور نیروهای بیگانه در کشور مطرح می گردد. در مرحله سوّم یا ترسیم نظم آرمانی، سه مفهوم آزادی، عدالت و وطن پرستی ایده آلیسم سه شاعر مذکور می باشد. سرانجام در مرحله چهارم یا طرح راه حل و درمان، سه شاعر به مسأله مشروطه خواهی و پارلمان (مجلس) تأکید می نمایند.
۲.

طراحی الگوی سیستمی بازدارندگی امنیتی در سیاست خارجی جمهوری بر اساس عملیات وعده صادق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی سیستمی بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران جبهه مقاومت رژیم صهیونیستی وعده صادق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۹
هدف پژوهش حاضرطراحی الگوی بازدارندگی امنیتی درسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس عملیات وعده صادق می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ روش گردآوری داده ها، اکتشافی وبه لحاظ ماهیت داده ها، آمیخته است. روش گردآوری داده ها وتحلیل دربخش کیفی از نوع مصاحبه و جهت تحلیل از روش تماتیک و در بخش کمی پرسشنامه و مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی است. جامعه آماری شامل کارشناسان و صاحب نظران رشته های علوم سیاسی، روابط بین الملل، ژئوپلیتیک و تعدادی از نخبگان نظامی می باشند. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی ازنظرات 16 خبره(10 استاد دانشگاه و 6 نظامی) و در بخش کمی بر اساس روش نمونه گیری در دسترس و فرمول کوکران از 225 نفر از کارشناسان مرتبط استفاده گردید.نتایج نشان داد الگوی سیستمی بازدارندگی امنیتی ایران دارای چهار بعد اصلی شاخص های ورودی، فرآیندها، خروجی و پیامدهای سیستم است. شاخص های ورودی (حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران و جنگ غزه) دارای ابعاد حقوقی و نظامی- سیاسی؛ فرآیندها (انجام عملیات وعده صادق) شامل پاسخ حداقلی ایران و پدافند حداکثری رژیم صهیونیستی، دشواری شرایط برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و افزایش شکاف میان رژیم صهیونیستی و آمریکا؛  شاخص های خروجی سیستم (افزایش بازدارندگی ایران) شامل بازطراحی نظام بازدارندگی در منطقه از سوی جبهه مقاومت، بازطراحی الگوی حکمرانی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران، بعد قدرت نرم، بعد اقتصادی و تغییر دکترین هسته ای ایران و نهایتاً باخورد یا پیامد شامل تلاش برای باثبات سازی سیستم امنیت منطقه خاورمیانه می باشد.
۳.

مدل راهبردی طالبان در روند دولت سازی دوم در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان رادیکالیسم دولت سازی طالبان مدل راهبردی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۲۴۳
در این تحقیق، هدف نویسندگان ارائه پاسخی مستدل به این سوال است که مدل راهبردی طالبان در روند دولت سازی دوم در افغانستان مبتنی بر چه مولفه هایی است و این امر چه چالش ها و فرصت هایی برای ایران در پی دارد؟ روش تحقیق از نوع کیفی با ماهیت اکتشافی است. جامعه آماری مقاله حاضر نخبگان و پژوهشگران حوزه علوم سیاسی، مطالعات منطقه ای، روابط بین الملل و ژئوپلیتیک است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری با 40 خبره مصاحبه عمیق انجام شد و در بخش کمی، برای سنجش مدل پرسشنامه محقق ساخته ای با روش نمونه گیری در دسترس در بین 90 نفر از نمونه ها توزیع گردید. داده ها در بخش کیفی با روش کیفی تئوری داده نیاد و نرم افزار MAXQDA10 و در بخش کمی با روش معادلات ساختاری، الگوریتم حداقل مربعات جزیی با نرم افزار SMART PLS تحلیل گردید.یافته ها حاکی از آن است که مدل راهبردی طالبان در دولت سازی دوم افغانستان دارای 11 مولفه و 35 شاخص به شرح ذیل می باشد: شرایط علی (1.حضور نیروهای امریکایی و ناتو 2. شکست روند دولت سازی در افغانستان)؛ شرایط زمینه ای (3. تاکید بر تحقق دولت اسلامی  4. تلاش برای تقویت پایگاه اجتماعی و مردمی)؛ شرایط راهبردی (5. تلاش برای تحقق دولت اسلامی اعتدالگرا 6. تلاش برای وحدت قومیتی در افغانستان 7. تلاش برای ائتلاف با قدرت های منطقه ای)؛ شرایط مداخله گر (8. حمله مجدد ائتلاف بین المللی به افغانستان 9. تشدید تقابل گرایی طالبان و داعش) و پیامدها (10. فرصت های ایران 11. چالش های ایران) است.
۴.

محمد بن سلمان و گذار از پان وهابیسم به نظام سکولار در عربستان سعودی؛ ریشه ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۳۰۳
با حضور محمد بن سلمان در مقام ولیعهدی بسیاری از سیاست های مبتنی بر تقدیس سنت و محافظه کاری در نظام عربستان با تطورات عمیقی مواجه شد، مانند: احیای حقوق بانوان، سند توسعه 2030، گستره دامنه روابط سیاسی با غرب و بهره گیری از الگوهای توسعه غربی. پرسش نویسندگان این است که: تحولات نظام سیاسی عربستان در دوره بن سلمان را چگونه می توان تجزیه و تحلیل کرد؟ یافته مقاله مبتنی بر نظریه جانسون، حکایت از آن دارد که تحولات نظام عربستان سعودی در دوره بن سلمان بسترساز گذار این کشور از یک نظام وهابی سنتی به نظامی سکولار شده که تجلی آن را می توان در سه مسئله کلان ملاحظه نمود: مصالحه ناپذیری نخبگان اعم علمای ارشد وهابی و شاهزادگان مدعی قدرت و سلطنت، رکود قدرت در پساترامپ و ظهور ارزش های جدید در نظام عربستان سعودی.
۵.

تحلیل جهش پارادایمی جنبش حماس در عملیات 7 اکتبر 2023 (تغییر رویکرد پدافندی به آفندی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهش پارادایمی جبهه مقاومت جنبش حماس رژیم صهیونیستی 7 اکتبر 2023

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۹
هدف پژوهش حاضر تحلیل جهش پارادایمی جنبش حماس در عملیات 7 اکتبر 2023  است. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت، آمیخته از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی، جهت شناسایی عوامل مؤثر از روش تحلیل محتوا، مرور متون و همچنین مصاحبه های اکتشافی با خبرگان دانشگاهی در حوزه های علوم سیاسی، ژئوپلیتیک، روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای و نیز خبرگان نظامی به تعداد 38 نفر استفاده گردید. جهت انتخاب خبرگان از روش غیرتصادفی با تکنیک گلوله برفی تا دستیابی به اشباع نظری استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، 60 نفر از کارشناسان، پژوهشگران و محققان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد گردیدند. برای غربالگری و انتخاب عوامل از روش دلفی فازی استفاده شد که از بین 17 عامل شناسایی شده، 15 عامل انتخاب و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی عوامل تعیین شده در قالب سه عامل اصلی گذار از اقدامات پدافندی به آفندی، واکنش به توافق نامه آبراهام و تغییر پارادایم مقاومت دسته بندی شدند. همچنین برای سطح بندی از روش مدل سازی ساختاری– تفسیری استفاده شده است که به ترتیب در سطح اول گذار از اقدامات پدافندی به آفندی، سطح دوم و واکنش به توافق نامه آبراهام و تغییر پارادایم مقاومت در سطح سوم قرار گرفته است. با توجه به نمودار قدرت نفوذ و میزان وابستگی هر سه عامل در ناحیه خودمختار قرار گرفتند که قدرت نفوذ و میزان وابستگی پایینی دارند و تأثیرپذیری و نفوذپذیری کمی نسبت به هم خواهند داشت.
۶.

چالش های توسعه سیاسی در عربستان سعودی در دوران بن سلمان با تأکید بر مدل برنارد کریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عربستان سعودی محمد بن سلمان نظام پادشاهی محافظه کاری توسعه سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۴۷۱
مفهوم توسعه سیاسی وکاربست آن درنظام سیاسی عربستان سعودی به سبب استقرار یک نظام پادشاهی محافظه کارهمواره با چالش های عمیقی مواجه بوده است. این مسأله به ویژه با حمایت های همه جانبه وهابیسم سنتی به مثابه مهم ترین مرجعیت مذهبی مشروعیت بخش پادشاهان سعودی تحقق توسعه دراین کشور را دشوارتر نموده است. هرچند حضور محمدبن سلمان درعرصه قدرت و سیاست های اصلاح طلبانه او نویدگذار جامعه سنتی سعودی ها به سمت یک نظام توسعه یافته می داد، اما اقدامات وی در عمل نشان دهنده تشدید چالش ها وتعمیق برخی از بحران ها در عرصه های خارجی و حتی داخلی بوده است. در این مقاله، پرسش اصلی این است که مهم ترین چالش های توسعه سیاسی عربستان با تاکید بردوره بن سلمان چیست؟ نتیجه نشانگرآنست که علیرغم انجام اصلاحات بن سلمان، کماکان این کشور ذیل یک نظام اقتدارگرایانه قرار دارد. یافته های مقاله با بهره گیری از مدل برناردکریک، استفاده از منابع کتابخانه ای و روش تحلیلی و توصیفی نشان دهنده این مسأله است که توسعه سیاسی درنظام عربستان سعودی با مشکلات شش گانه اساسی مواجه است. 
۷.

ریشه ها و پیامدهای امنیتی نفوذ رژیم صهیونیستی در خلیج فارس با تأکید بر نقش محوری محمد بن سلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عربستان سعودی رژیم صهیونیستی خلیج فارس جهان اسلام وهابیسم محمد بن سلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۸۰
مسأله روابط اعراب و رژیم صهیونیستی را باید یکی از چالش های مهم سیاسی و امنیتی در جهان اسلام دانست. گذشته از تعهدات اعراب به آرمان های قدس به مثابه نخستین قبله گاه مسلمین، این مسأله در طول تاریخ اهمیتی ملی گرایانه داشته است. تا پیش از جریانات منتهی به بیداری اسلامی، روابط میان اعراب و رژیم صهیونیستی در بهترین حالت، حول مسائلی هم چون طرح های صلح بوده است. در این میان، عربستان سعودی که به نوعی، خود را زمامدار جهان اهل سنت می داند، درخصوص مسأله فلسطین همواره حمایت های ضمنی و تلویحی خود را نشان داد اما با ظهور محمد بن سلمان در مقام ولایت عهدی و بسط روابط خارجی به ویژه با امریکا، مسأله روابط با رژیم اشغالگر قدس به صورت جدی مطرح گردید و حتی در ادامه، با تلاش های ترامپ کشورهایی هم چون امارات و بحرین، جزو نخستین کشورهای خلیج فارس بودند که در سال 2020 به برقراری روابط رسمی دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی مبادرت نمودند. در این مقاله تلاش نویسندگان حول پاسخی مستدل به این سؤال اصلی است که نقش عربستان سعودی به ویژه محمد بن سلمان در نفوذ رژیم صهیونیستی در خلیج فارس و برقراری روابط رسمی دیپلماتیک با اعراب این منطقه چیست؟ یافته های مقاله با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و تئوری موازنه تهدید، نشان دهنده سه هدف کلان است. نخستین مسأله، پوشش خلأ حمایت های ترامپ پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری امریکا؛ دوم، اثبات شایستگی پادشاهی آینده سعودی ها در ازای عادی سازی روابط با صهیونیست ها و تحقق طرح معامله قرن و سوم، تغییر نگاه ها و رویکردهای نخبگان ابزاری و فکری نسل جدید رهبران عرب در قبال رژیم صهیونیستی با تأکید بر زوال ناسیونالیسم عربی. پیامدهای امنیتی، نظامی و حفاظتی این مسأله نیز در سه سطح موردبررسی قرار خواهد گرفت.
۸.

پاندمی کرونا و تشدید شکاف دولت-ملت در ایالات متحده با تأکید بر سیاست های دونالد ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران کرونا محرومیت های اجتماعی سیاست های پراگماتیستی دولت - ملت شکاف های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۱۷۲
با فراگیری پاندمی کرونا در سال 2020 میلادی، تمامی تلاش ها به سمت و سوی یک ائتلاف قدرتمند برای حل و فصل و در نهایت درمان این ویروس خطرناک آغاز شد. در این میان، دونالد ترامپ به جای حمایت از سازمان جهانی بهداشت و اتخاذ سیاست های حمایتی از طیف ها و جریان های مختلف داخلی، با اتهام پراکنی وسیع، علیه چین، قطع حمایت های مالی از سازمان بهداشت جهانی و سپس وارد کردن اتهام به دولت باراک اوباما، نتوانست رویکردهای لازم را برای مهار یا عدم فراگیری این ویروس در آمریکا به نتیجه برساند. به همین سبب کمتر از سه ماه پس از شیوع کرونا، آمریکا در صدر بیشترین مبتلایان و قربانیان این بحران قرار گرفت. لذا در این مقاله مساعی نویسندگان حول ارائه پاسخی متقن به این سؤال است که چگونه پاندمی کرونا به تعمیق شکاف های میان دولت - ملت در ایالات متحده منتهی گردید؟ فرضیه نویسندگان مبتنی بر این این اصل است که هژمونی خواهی افراطی ترامپ و سیاست های اتخاذ شده وی بسترساز تعمیق این گسست ها گردیده است. یافته های مقاله که با بهره گیری از منابع مکتوب و مجازی، روش جامعه شناسی تاریخی و استفاده از تئوری شکاف ها اجتماعی بوده، نشان دهنده تعمیق شکاف های ترامپ با دولت پیشین ایالات متحده؛ یعنی باراک اوباما، تمعیق گسست ها با دموکرات های مجلس آمریکا، تشدید چالش های ترامپ با فرمانداران ایالت های مهم آمریکا و تشدید تنش ها با طیف های کارگر می باشد.
۹.

پان آمریکانیسم دونالد ترامپ و محرومیت های فزاینده سیاه پوستان در ایالات متحده؛ تبیین پیامدهای نژادپرستی در دو سطح خرد و کلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده ترامپ سیاه پوستان محرومیت نسبی نژادپرستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۳ تعداد دانلود : ۳۱۴
هرچند ریشه های نژادپرستی مدرن به قرن نوزدهم و به نظریه کنت دوگوبینو برمی گردد، اما این مفهوم در بسیاری از جوامع توسعه یافته صنعتی امروزی به مثابه تثبیت برتری یک قوم بر دیگری نیست، بلکه تداعی کننده مفهوم کنترل است. به دیگر سخن، علت اصلی اعمال نژادپرستی از سوی اکثریت، بیم از قدرت گرفتن اقلیت است. در این میان، ایالات متحده پیشینه ای طولانی در مسئله نژادپرستی دارد. عمده ترین ساختارهای نژادپرستانه در آمریکا شامل برده داری، جداسازی نژادی، مدارس جداگانه برای سرخ پوستان و اردوگاه های بزرگ بازداشت پناه جویان خارجی بوده است. مقاله حاضر درصدد ارائه پاسخی متقن به این پرسش است که مهم ترین چالش های سیاه پوستان در ایالات متحده به ویژه از زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ چه بوده است و در ادامه مهم ترین پیامدهای این مسئله را چه مواردی می توان دانست؟ یافته های مقاله که با استفاده از تئوری محرومیت نسبی تد رابرت گر و استفاده از روش جامعه شناسی تاریخی (روش تحقیق) است، نشان دهنده محرومیت های اقتصادی، سیاسی، مدنی و امنیتی سیاهان در ایالات متحده است. پیامدهای این مسئله نیز در سطح خرد شامل مواردی همچون تعمیق شکاف میان دولت- ملت، تغییر در هندسه قدرت و شکاف های فزاینده در میان جمهوری خواهان است و در سطح کلان نیز می توان به سه مسئله شکل گیری جنبش های رادیکال سیاهان در آمریکا، استقلال و جدایی برخی از ایالت ها و تشدید ناامنی ها اشاره کرد.
۱۰.

تجزیه و تحلیل بحران کرونا در ایالات متحده با تاکید بر شخصیت نارسیستی دونالد ترامپ، ریشه ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترامپ نارسیسم تئوری توطئه آمریکا کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۴۶۱
یکی از بحران های بزرگی که جهان را در سال 2020 با چالش مواجه نمود، شیوع ویروس کرونا می باشد. ایالات متحده که در ابتدای این بحران، از مصون ترین کشورها به شمار می رفت، اندک زمانی بعد در صدر بیشترین مبتلایان قرار گرفت به نحوی که کرونا در حال حاضر به معضلی لاینحل در امریکا مبدل گردیده است. در این مقاله، هدف نویسندگان ارائه پاسخ به این پرسش است که مهمترین دلایل ناتوانی ترامپ در کنترل ویروس کرونا در آمریکا چیست؟ و محتمل ترین پیامدهای این مسئله کدامند؟ فرضیه نویسندگان با تاکید بر شخصیت مبتنی بر خودشیفتگی ترامپ نشان می دهد که به زعم وی، شیوع کرونا درآمریکا مبتنی بر دسیسه های چین، سازمان جهانی بهداشت و کارکردهای ضعیف دولت قبلی در آمریکا بوده است. یافته های مقاله که با بهره گیری از تئوری توطئه، منابع مکتوب و مجازی و روش تحلیلی - توصیفی می باشد نشان می دهند که دلایل اصلی این مسئله را می توان به ناکارآمدی سیاست های اقتصادی ترامپ در قبال چین، سیاست های ناکارآمد مرتبط با سازمان جهانی بهداشت و ضعف قوانین اتخاذ شده از سوی ترامپ در قبال قوانین بهداشتی جامعه آمریکا دانست. پیامدهای این مسئله را می توان وقوع یک بحران عظیم اقتصادی در آمریکا، تشدید تنش ها با چین و شکست در انتخابات ریاست جمهوری آینده دانست.
۱۱.

تاثیر ائتلاف راهبردی امارات و رژیم صهیونیستی بر امنیت خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امارات متحده عربی رژیم صهیونیستی توافق نامه همکاری موازنه تهدید جمهوری اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۶۶
روابط اعراب و رژیم صهیونیستی را می توان از مهمترین مسائل امنیتی چند دهه اخیر جهان اسلام دانست. مسئله ای که ابتدا با اتحاد و ائتلاف اعراب علیه رژیم صهیونیستی همراه بود و حتی به جنگ های چندگانه منتهی شد؛ اما با شکست اعراب در این جنگ ها و نیز نبود رهبران کاریزماتیک همچون ناصر، در ادامه دامنه تنش ها به تدریج به سمت و سوی تنش زدایی و حتی برقراری روابط منجر شد. در این مقاله هدف بررسی و تجزیه و تحلیل ازسرگیری روابط دوباره میان امارات و رژیم صهیونیستی و تأثیر آن بر امنیت خلیج فارس است. یافته های مقاله با استفاده از نظریه موازنه تهدید و بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی و منابع مکتوب و مجازی نشان می دهد که: 1. گسترش مرجعیت نظامی جمهوری اسلامی ایران در منطقه به ویژه در پساداعش 2. نبود وابستگی صرف به امریکا به ویژه در زمینه های نظامی و امنیتی 3. رقابت های شدید امیر دوبی و ابوظبی بر سر سیاستگذاری آینده امارات 4. مزایای اقتصادی صهیونیست ها از حضور در امارات (نفت، استفاده از پایگاه های نظامی امارات و فروش تسلیحات نظامی) 5. موفقیت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا از دلایل شکل گیری ائتلاف راهبردی امارات و رژیم صهیونیستی است. پیامدهای این مسئله را می توان در چهار بعد کلان مورد مداقه قرارداد. نخست؛ عادی شدن تدریجی روابط سیاسی اعراب غرب آسیا با رژیم صهیونیستی؛ دوم تعمیق بحران ناامنی برای امارات متحده عربی؛ سوم؛ تشدید دامنه ناامنی ها برای جمهوری اسلامی ایران و چهارم نفوذ بحران ناامنی به مرزهای تمام کشورهای منطقه به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس.
۱۲.

ماهیت سیاست های نژادپرستانه دونالد ترامپ در قبال سیاه پوستان آمریکا: از 2016 تا فراگیری پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شکاف های اجتماعی تبعیض چالش های سیاسی دونالد ترامپ سیاه پوستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۵۹۲
یکی از معضلات چالش برانگیز در تاریخ سیاسی ایالات متحده مسأله سیاه پوستان این کشور بوده است. مسأله ای که هراز چندگاهی عموما با قتل و دستگیری و شکنجه عده ای از آنان همراه می گردد. مسأله مهم در این میان این است که به رغم شعار ها، لوایح و قوانینی که در حمایت از سیاه پوستان آمریکایی در مجلس این کشور وضع می گردد، اما کماکان وضعیت بغرنج سیاهان آمریکایی نشان می دهد شکاف های عمیق کماکان میان جمعیت سفیدپوستان و سیاه این کشور وجود دارد. در میان روسای جمهوری ایالات متحده حتی حضور افرادی همچون باراک اوبامای رنگین پوست نیز نتوانست گره از چالش های وسیع سیاهان بگشاید. در نهایت با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال 2016 علنا سیاه پوستان آمریکایی به مرز انزوای کامل سیاسی و بیشترین محرومیت های اقتصادی و بیشینه چالش های فرهنگی و اجتماعی با دولت فدرال رسیدند. این مقاله تلاشی است برای ارائه پاسخی مستدل به این سوال که: وضعیت سیاه پوستان آمریکایی در زمان دونالد ترامپ به چه صورتی بوده است؟ فرضیه نویسندگان حکایت از این مسأله دارد که از ابتدای ریاست جمهوری ترامپ تا پایان سال 2020، محرومیت ها و چالش ها و تبعیض های سیاه پوستان این کشور رو به تشدید نهاده است. یافته های مقاله با استفاده از نظریه شکاف های اجتماعی و روش تفسیری(روش تحقیق) نشان دهنده چالش های عمیق سیاه پوستان در سه مسأله سیاسی، اقتصادی و امنیتی می باشد که این مسأله در نهایت می تواند بسترساز وقوع دو نوع بحران کلان در ایالات متحده گردد.
۱۳.

سیاست خارجی ترامپ در قبال ایران پساداعش؛ از تحریم تا ترور ایران

کلیدواژه‌ها: دونالد ترامپ قدرت نرم خاورمیانه تروریسم جبهه مقاومت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۵۸۳
این مقاله جستاری برای بررسی این مسئله مهم است که اصولا سیاست های خارجی دونالد ترامپ در قبال رقبا، اعم از رقبای اقتصادی همچون جمهوری خلق چین تا رقبای امنیتی همچون کره شمالی و جمهوری اسلامی ایران پیشتر مبتنی بر تعمیق تنش ها و تهدیدها بوده است اما در یک چرخش پارادایمی بزرگ، ماهیت تهدیدات خود به ویژه علیه جمهوری اسلامی ایران را از قدرت نرم همچون جنگ رسانه ای مبدل به یک جنگ تمام عیار نمود که اوج آن ترور سپهبد سلیمانی بوده است. لذا سوال اصلی این مقاله معطوف به این است که مهمترین دلیل یا دلایل چرخش پارادایمی سیاست خارجی ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت شیعیان در منطقه از تهدیدات نرم به تهدید سخت (ترور) چه بوده است؟ فرضیه ای که نویسندگان به بوته آزمایش گذارده اند تاکیدی بر این مسئله است که فقدان دستاوردهای جمهوری خواهان در زمینه قدرت نرم از یک سو و تحکیم روزافزون ائتلاف جبهه مقاومت از سوی دیگر، بسترساز این چرخش پاردایمی بوده است. یافته های مقاله که بر اساس روش تحلیلی توصیفی و بهره گیری از تئوری های ترکیبی جوزف نای- رئالیسم تهاجمی جان مرشایمر می باشد نشان می دهد که سه اصل کلان موفقیت های جبهه مقاومت به ویژه در پساداعش، موفقیت در انتخابات آینده ریاست جمهوری ایالات متحده و شکنندگی ائتلاف عربی- عبری مهمترین دلایل چنین چرخشی بوده است.
۱۴.

سناریوهای استقلال کردستان عراق و امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقلیم کردستان همه پرسی کانتوری و اشپیگل امنیت ملی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۳۵۸
از سال ۱۹۹۱، مسئله استقلال اقلیم کردستان عراق یکی از اهداف مهم این اقلیم به شمار می رود. مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق برای رسیدن به این هدف در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ میلادی همه پرسی تعیین استقلال این اقلیم را از حکومت مرکزی برگزار نمود و عراق را تا آستانه خطر تجزیه طلبی و جنگ داخلی پیش برد و کشورهای منطقه ازجمله جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و سوریه که دارای اقلیتی از اکراد می باشند، این مسئله را تهدیدی بالقوه علیه امنیت ملی خود قلمداد کردند. مقاله حاضر به دنبال ارائه پاسخی متقن بدین سؤال است که به رغم برگزاری مسئله همه پرسی استقلال اقلیم کردستان، چه سناریوهای محتملی را می توان برای آینده این اقلیم متصور بود؟ و این مسئله چه تأثیراتی بر امنیت جمهوری اسلامی ایران خواهد گذارد؟ نویسندگان با بهره گیری از روش آینده پژوهشی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی به ترسیم سه سناریو عمده در خصوص آینده اقلیم کردستان عراق مبادرت نمودند و یافته ها پژوهش حاکی از آن است که تحریم های سیاسی و اقتصادی کشورهای منطقه همچون ایران، ترکیه و عراق، مرگ جلال طالبانی، چالش های درونی اکراد در درون اقلیم کردستان باعث تعلیق همه پرسی شده و آینده اقلیم کردستان عراق، مطابق متغیرهای الگویی کانتوری و اشپیگل نه تنها سبب همگرایی منطقه ای نمی شود بلکه واگرایی وسیعی در منطقه رقم خواهد خورد و تهدیداتی ناشی از سطح ماهیت انسجام، ماهیت ارتباطات، ساختار روابط و سطح قدرت و بازیگر مداخله گر را برای جمهوری اسلامی ایران به همراه خواهد داشت.
۱۵.

کژکارکردهای وهابیسم و تعمیق شکاف بن سلمان با وهابیون عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۷۲
حضور محمد بن سلمان در مقام ولیعهدی و اصلاحات وسیع وی، نظام سعودی را با تحولات عمیقی مواجه نموده و جایگاه علمای اعظم وهابی را با تهدیدات عمده ای مواجه نمود به همین سبب، مقاله حاضر تلاشی است برای پاسخ به این سوال که جایگاه وهابیسم سنتی در عربستان سعودی از زمان به روی کارآمدن محمد بن سلمان در مقام ولایتعهدی چه تغییراتی کرده است؟ فرضیه نویسندگان تاکیدی است بر این مسئله که از زمان تصدی ولایتعهدی بن سلمان، شکاف ها میان او و وهابیون تعمیق یافته است. روش تحقیق مقاله تحلیلی توصیفی و یافته های مقاله بر اساس تئوری جستاری اسپریگنز نشان دهنده چهار مرحله کلان است. در مرحله نخست؛ وهابیسم سنتی و ایدئولوگ های محافظه کار آن مشکل بزرگ عربستان برای توسعه و الگوبرداری از غرب هستند. در مرحله دوم بن سلمان معتقد است که دامنه اختیارات گسترده علمای وهابی، بافت مذهبی و فقدان حضور طبقات روشنفکر و حامی تفکرات اصلاحات، علل و عوامل این مشکلات می باشد. در مرحله ترسیم ذهنی آرمانشهر بن سلمان معتقد است بایستی به تحقق سکولاریسم و شخصی سازی مذهب در عربستان، توقف تدریجی صدور ایدئولوژی وهابیسم و بنیادگرایی به کشورهای منطقه و الگو سازی سکولاریسم سعودی برای اعراب خاورمیانه اقدام نماید و در نهایت در مرحله چهارم یا ارائه درمان بن سلمان عقیده دارد بایستی به کاهش چشمگیر دامنه اختیارات علمای اعظم وهابی، احیای حقوق زنان، کمرنگ شدن ارزش های دینی و اسلامی، شکلگیری طبقه جدید روشنفکران حامی غرب و حذف تدریجی آموزه های وهابیسم از نظام آموزشی عربستان سعودی مبادرت نماید.
۱۶.

جریان صدر و ظهور واپسگرایی هویتی در جبهه مقاومت در دو بعد کلان سخت و نرم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جریان صدر جبهه مقاومت شیعیان عراق خاورمیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۸۸
در این مقاله، هدف نویسندگان ارائه پاسخ بدین سوال است که اصولاً جریان صدر، به مثابه یک جریان تاثیرگذار در عراق، چرا و چگونه به ظهور تشتت و واگرایی در میان شعیان عراق به صورت خاص و جبهه مقاومت در منطقه به صورت عام مبادرت نموده است؟ فرضیه مقاله بر این است که رویکردهای پراگماتیستی جریان صدر به ظهور واپس گرایی در میان شیعیان عراق و جبهه مقاومت در منطقه منجر شده است و این مسئله در دو سطح کلان نرم و سخت دیده می شود. یافته های مقاله که با استفاده از تئوری برساخت گرایی و رفتارشناسی کنش گران سیاسی و بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی می باشد بر این مسئله صحه می گذارد که در بعد سخت، چالش های بعضا عمیق با دیگر جریان های شیعه عراق، همگرایی تلویحی با عربستان سعودی و ائتلاف راهبردی با جریان ایادعلاوی، شیعه سکولار مورد اطمینان آمریکا و عربستان سعودی، و در بعد نرم، با اتخاذ مواضع واپس گرا در قبال جمهوری اسلامی ایران، سوریه، شیعیان عربستان و یمن و مواضع دوپهلو در قبال مرجعیت شیعیان عراق، سعیدر ایجاد یک جبهه شیعی عربی مستقل را دارد.
۱۷.

جریان شناسی بی ثباتی های سیاسی در عراق بر اساس نظریه ی دیوید ایستون؛ از پساصدام تا پسا داعش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عراق نظام سیاسی دیوید ایستون بی ثباتی صدام حسین داعش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۲۲
کشور عراق را باید یکی از کانون های مهم بحران، ناآرامی های سیاسی و تشتت های ایدئولوژیکی در عصر کنونی قلمداد کرد. از دوران زعامت حزب بعث و توتالیتاریانیسم صدام حسین تا اشغال این کشور از سوی آمریکا در سال 2003 میلادی و در نهایت چالش های امنیتی-سیاسی داعش در این کشور، هیچ گاه عراق در عرصه ی تکامل و توسعه ی نظام سیاسی روندی موفقیت آمیز را طی نکرده است. پس از اضمحلال نسبی داعش در عراق، مسئله ای که به نظر بسیار مهم می رسد، مباحث بازسازی، تکوین، یکپارچگی و توسعه ی سیاسی در این کشور است. در این مقاله، نویسندگان با بهره گیری از نظریه ی بی ثباتی سیاسی دیوید ایستون و نیز روش جامعه شناسی تاریخی (روش تحقیق) درصدد پاسخ بدین سؤال اند که بی ثباتی سیاسی فراگیر جامعه ی عراق در بازه ی زمانی سال های 2003 (سقوط صدام حسین) تا 2018 (زوال نسبی داعش در عراق) را چگونه می توان تحلیل کرد؟ یافته های مقاله حاکی از این مسئله است که نظام سیاسی عراق را می توان در خلال این مدت، به یک چرخه ی سیاسی تشبیه کرد. این چرخه به ترتیب شامل تغییرات در مقامات سیاسی، وقوع تغییرات گسترده در قواعد رژیم و در نهایت تغییر در جامعه ی سیاسی است؛ بنابراین، تغییرات وسیع و گسترده در این چرخه، زمینه های بی ثباتی سیاسی را در عراق به وجود آورد.
۱۸.

برساخت گرایی سیاسی در روابط عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران از پسابیداری اسلامی تا پسابرجام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واپس گرایی جمهوری اسلامی ایران عربستان سعودی تشیع وهابیت برساخت گرایی سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۶
پس از وقوع جریانات منتهی به بیداری اسلامی در کشورهای غرب آسیا (خاورمیانه) و شمال آفریقا، فصل جدیدی از روابط میان قدرت های منطقه ای به ویژه جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی آغاز شد. هرچند روابط دو کشور، پیشتر نیز مبتنی بر نوعی عدم اعتماد و رقابت های نزدیک سیاسی، ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی بوده است، اما مسئله مهم دراین میان، تطور بافت قدرت و سیاست در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) به ویژه از سال های 2012 میلادی به بعد بوده است که به نوعی مسائل منطقه ای را با چالش های عمده امنیتی و سیاسی مواجه نمود و روابط دو کشور را بیش ازپیش به سمت وسوی تشدید واگرایی ها سوق داد. در این مقاله، تلاش نویسندگان، ارائه پاسخی متقن به این سؤال است که مهم ترین دلایلی که منتهی به تشدید واپس گرایی در روابط خارجی میان ایران و عربستان شد، چیست؟ و درادامه چه سناریوهای محتملی را می توان برای ادامه روابط دو کشور درنظر گرفت؟ یافته های مقاله که با بهره گیری از نظریه برساخت گرایی سیاسی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی و نیز روش های تلفیقی جامعه شناسی تاریخی و آینده پژوهی است، بر این مسئله صحه می گذارد که عمده دلایل واپس گرایی در روابط دو کشور را می توان ذیل عوامل نرم و سخت قرار داد. عوامل سخت شامل توسعه قرادادهای سنگین نظامی و تسلیحاتی و میلیتاریزه کردن غرب آسیا (خاورمیانه)، تلاش برای گسترش تروریسم در جغرافیای سیاسی جمهوری اسلامی ایران، نقش آفرینی اثرگذار ریاض در بحران سوریه، مواضع عمل گرایانه سعودی ها در بحران عراق، تجاوز نظامی سعودی ها علیه یمن و جنبش انصارالله و مواضع ریاض درقبال مسئله فلسطین و سرکوب شیعیان عربستان است. عوامل نرم نیز شامل بسط روابط امنیتی با رژیم صهیونیستی، مواضع خصمانه سعودی ها درقبال مذاکرات هسته ای ایران (برجام) و ایجاد شکاف در جبهه مقاومت شیعیان با تمرکز بر عراق است.
۱۹.

تشدید تقابل گرایی ایالات متحده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پساناآرامی های غرب آسیا؛ پیامدهای ترور سرلشگر قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سرلشگر سلیمانی غرب آسیا دونالد ترامپ تروریسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۴۷۹
اصولا ماهیت سیاست خارجی در ایالات متحده به ویژه در میان جمهوری خواهان مبتنی بر مواردی همچون پشتیبانی بی قید و شرط از رژیم اشغالگر قدس، تاکید بر جنگ با دشمنان، عدم تمایل به تفاهم با رقبای سیاسی و نظامی و کسب بیشینه منافع ایالات متحده در سایه ارعاب و تهدید می باشد. این مسئله در منطقه غرب آسیا به ویژه با افزایش روزافزون قدرت نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پساداعش و شکل گیری ائتلاف قدرتمند شیعیان در منطقه (به مثابه محورت شرارت به زعم آمریکایی ها) مهمترین مانع تحقق منافع این کشور در منطقه تشدید می باشد. در این مقاله، تلاش نویسندگان ارائه پاسخی متقن به این سوال است: علت ترور سرلشگر سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی ترامپ چه بوده است؟ و در ادامه چه پیامدهای محتملی را برای آینده امنیت این منطقه می توان متصور بود؟ فرضیه مقاله که مبتنی بر تئوری مدل سیکلی بحران مایلس هاگ می باشد، دلالت بر این مسئله دارد که عقبه تاریخی این بحران، گذشته از خصومت های تاریخی بعد از انقلاب اسلامی، به دوران انعقاد قرارداد برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام برمی گردد. مرحله تکوین این بحران، به شکل گیری و قوام روزافزون جبهه مقاومت شیعیان در دوران ظهور داعش و پساداعش و اعمال تحریم های اقتصادی سنگین آمریکا علیه مسئولین سپاه در منطقه مربوط می گردد. در مرحله تقابل می توان به چالش ها و تهدیدات نظامی مستقیم و غیرمستقیم دو کشور علیه یکدیگر همچون قراردادن سپاه پاسداران در لیست گروه های تروریستی بین المللی اشاره کرد و در نهایت در مرحله وساطت و میانجی گری می توان به فعالیت های میانجی گرایانه ژاپن اشاره نمود. یافته های مقاله نیز نشانگر این مسئله است که ناکامی های ترامپ در اقناع جمهوری اسلامی به انعقاد قراردادی جدید و نیاز به یک دستاورد مهم برای موفقیت در انتخابات پیش و روی این کشور، در نهایت مبادرت به ترور سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نمود. روش پژوهش این مقاله نیز مبتنی بر روش جامعه شناسی تاریخی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی می باشد.
۲۰.

ویژگی های پان شیعیسم جریان صدر در عراق پساداعش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقتدی صدر عراق اقتدارگرایی ناسیونالیسم شکاف شیعیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۹ تعداد دانلود : ۶۴۱
پس از برگزاری انتخابات پارلمان عراق در 12 مه 2018، ائتلاف سائرون به ریاست مقتدی صدر با در اختیار گرفتن بیشترین کرسی های پارلمان عراق، سعی در تشکیل دولتی هدفمند و اعمال سیاست هایی داشته است که کشور عراق را به سمت ثبات، توسعه و امنیت سوق دهد. در این مقاله، هدف نویسندگان ارائه پاسخ بدین سؤال است که اصولاً مهم ترین ویژگی ها و کارکردهای پان شیعیسم جریان صدر در عراق پساداعش چیست؟ یافته های مقاله که بر اساس تئوری شکاف های اجتماعی است، حکایت از این مسئله دارد که سه رویکرد کلان در سیاست های جریان صدر دیده می شود. نخست اقتدارگرایی شخصی صدر، دوم سیاست های پراگماتیستی وی در گفتگو با اهل سنت و جریان وهابیسم سعودی و رویکرد کلان سوم حاکی از ناسیونالیسم افراطی وی دارد. در کنار این سه علت اصلی، سه عامل دیگر نیز به منزله دلایل تسهیل کننده در نظر گرفته شده اند که عبارتند از: عدم دخالت مرجعیت نجف در مسائل سیاسی، چالش با نیروهای حشدالشعبی و اتخاذ مواضع مبهم و دوپهلو در قبال جمهوری اسلامی ایران و سوریه. روش تحقیق مقاله حاضر تبیینی و بهره گیری از منابع مکتوب و مجازی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان