فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
57 - 80
حوزههای تخصصی:
مفهوم سبک زندگی اسلامی بر ارتباط افراد به انتخاب شیوه زیست دینی (اسلامی) دلالت دارد. گرچه سبک زندگی وجه قابل مشاهده زندگی (رفتار) افراد را شامل می شود، ولی مبنای این کنش های قابل مشاهده در سبک زندگی اسلامی، نگرش و باورها و عقاید درونی است. با توجه به این نکته، سبک زندگی (اسلامی) بر معنای زندگی دلالت داشته و متأثر از آن است. دین یکی از مهم ترین نظام های معنایی بی بدیلی است که در سبک زندگی نقش تعیین کننده دارد. در دهه اخیر، توجه به سبک زندگی اسلامی فزونی یافته و محققان از رویکردهای مختلف به آن پرداخته اند. هدف اصلی مقاله حاضر ارائه دسته بندی موضوعی، تدقیق معانی و مفاهیم سبک زندگی اسلامی، احصای ویژگی ها و شاخص های سبک زندگی اسلامی، تبیین رابطه بین سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غربی است. روش فراتحلیل مطالعات برای نیل به هدف انتخاب شده است. تعداد 29 مطالعه که در یک دهه اخیر از سال 1390 تا 1399 منتشر شده، با توجه به معیارها، موردبررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد سبک زندگی اسلامی دارای نقاط اشتراک و افتراق با سایر اشکال و الگوهای سبک زندگی است. اشتراک سبک زندگی اسلامی با سایر سبک های زندگی این است که می توان آن را مانند سایر سبک های زندگی در سطح «نگرش» و «کنش» موردبررسی قرار داد. این شیوه از زندگی در سطح نگرش، بر مبنا و پایه اعتقادات اسلامی استوار است و در سطح کنش، براساس دستورالعمل های اسلامی، در حوزه های مختلف رفتار (فراغتی، پوشاک، الگوی تغذیه، تعامل با دیگران و اخلاق) بنا می شود. به طور عام، تفاوت هایی که سبک زندگی اسلامی با سایر سبک های زندگی دارد را می توان در فلسفه زندگی که در این دین آسمانی بر آن اهتمام زیادی وجود دارد، جست وجو کرد. سبک زندگی اسلامی بر عمل و رفتار صالح تأکید داشته و این کنش صالح برمبنای باورها و اعتقادات دینی ظهور و بروز می یابد.
بازنمایی نمادهای هویت طلبی قومی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
105 - 130
حوزههای تخصصی:
با توجه به دغدغه های موجود درخصوص تنوع فرهنگی در جامعه ایران و پیامدهای ناشی از آن، پژوهش حاضر به تحلیل عناصر و پیام های بازنمایی شده هویت طلبی قومی در صفحات اینستاگرامی پرداخته است؛ ازاین رو، مهم ترین پرسش پژوهش حاضر این است که عمده ترین پیام ها، ویژگی ها و نمادهای قوم گرایی مورداستفاده هویت طلبان ترک در شبکه اجتماعی اینستاگرام کدم اند؟ این پژوهش با روش نشانه شناسی و تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. جامعه موردمطالعه شامل صفحات اینستاگرامی هویت طلبان قومی و حجم نمونه شامل چهار عکس برگزیده از میان صفحه های اینستاگرامی در بازه زمانی پاییز 1400 است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تصاویر موردمطالعه از دیدگاه نشانه شناسانه سوسور به عنوان مرجع و عناصر نشانه ای پیرس و دلالت های صریح و ضمنی رولان بارت و در رویکرد تحلیل محتوای کیفی نیز، نظریه هویت سه گانه کاستلز و درجه قوم گرایی آنتونی اسمیت و همچنین، تکنیک ها و جاذبه های اقناعی مورداستفاده و واکاوی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که کلیت فضای عکس ها با طرح مکرر نمادها و سمبل های مرتبط با ترک ها، بر هویت پان ترکیسم و لزوم ایجاد کشوری مستقل برای ترک زبانان جهان دلالت دارد. در عکس ها، «هویت مقاومتی» در تلفیق با نظریه کاستلز قابل مشاهده بوده و دال های مهمی همچون گرگ خاکستری، نماد سر گرگ با انگشتان، پرچم ترکیه، پرچم جمهوری آذربایجان، بابک خرمدین، اغوزخان و تومروس (به مثابه اسطوره های آذربایجان) گنجانیده شده اند. طرح مطالبات قومی به واسطه عناصر فرهنگی نظیر فوتبال نیز در صفحات مختلف کاربران قابل تبیین بوده و برای جلب توجه مخاطبان از جاذبه های مختلف احساسی، منطقی و نوستالژیک استفاده شده است.
بررسی مقایسه ای سیاست خارجی ترامپ و بایدن با تأکید بر دو کشور ایران و چین (2024 -2016)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
147 - 178
سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ به نوعی بر مبنای ظهور الگوی تقابلی و ناسازگاری با ساختار نظام بین الملل و در اولویت قرار دادن منافع ایالات متحده شکل گرفت. ترامپ با خارج کردن واشنگتن از سازمان ها و تعهدات بین المللی از جمله برجام و راه انداختن جنگ اقتصادی و افزایش تعرفه های تجاری علیه چین، سیاست های واشنگتن را در موضوعات مختلف نظام بین الملل با چالش اساسی روبه رو کرد که این امر باعث کاهش جایگاه و قدرت واشنگتن در صحنه سیاست بین الملل گشت. امّا با ورود بایدن به کاخ سفید، کنشگری ایالات متحده در عرصه روابط بین الملل بر اساس نوعی الگوی رفتاری تعاملی و همکاری جویانه با ساختار و سیستم جهانی تعریف شد که در صدد بازگرداندن رهبری جهانی آمریکا، پیوستن مجدد به تعهدات بین المللی، همکاری نزدیک با متحدان و مقابله با تهدیدات جهانی بود. در این رابطه، بایدن با اولوی ت دادن به دیپلماس ی در تصمیمات سیاس ت خارجی درصدد بازگشت به برجام و در عین حال اعمال تحریم ها علیه تهران بود. در دوره بایدن علی رغم تأکید دولت وی بر کاهش تنش تجاری با چین، رویکرد جنگ تجاری ترامپ علیه چین نیز تداوم یافته است. هدف پژوهش بررسی مقایسه ای سیاست خارجی ترامپ و بایدن با تأکید بر دو کشور ایران و چین است. سؤال اصلی پژوهش این است که ترامپ و بایدن چه رویکردی را در سیاست خارجی آمریکا و مشخصاً در موضوعات ایران و چین در پیش گرفته اند؟ برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل مقایسه ای از نوع کیفی استفاده شده و روش جم ع آوری داده ه ا و اطلاع ات نی ز کتابخانه ای است.
تهدیدشناسی سیاست گذاری دفاعی- امنیتی ج.ا.ایران در چارچوب تحلیل روندها و رویدادهای فرهنگی - اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
135 - 162
حوزههای تخصصی:
در محاسبه قدرت دفاعی- امنیتی، مؤلفه های فرهنگی و آداب اجتماعی دارای عیار و ارزش قابل محسوسی هستند و نقش انکارناپذیری را در شکل دهی به سیاست های دفاعی-امنیتی دارند. براین اساس، بنیان اصلی پژوهش حاضر این مسئله است که متأثر از روندها و رویدادهای حوزه فرهنگی- اجتماعی چه تهدیدهایی حوزه سیاست گذاری دفاعی- امنیتی ج.ا.ایران تهدید می کند؟. برای پاسخ به این مسئله، در این پژوهش تلاش شده به صورت کیفی و با نگاه آسیب شناسانه و رویکرد تحلیلی- اکتشافی(آینده پژوهانه) در قالب الگوی تحلیل روند و تحلیل ماتریسSWOT، روندها و رویدادهای فرهنگی- اجتماعی که سیاست گذاری دفاعی- امنیتی را تهدید می کند، شناسایی و راهبردهای لازم ارائه گردد. در این راستا از مطالعه کتابخانه ای و روش میدانی(مصاحبه) در جمع آوری داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به واسطه برخی آسیب ها و نارسائی های درونی و متأثر از فشارهای سیاسی و اقتصادی، برخی روندها و رویدادهایی در حوزه فرهنگی- اجتماعی در حال ظهور و بروز است که تهدیداتی را برای سیاست گذاری دفاعی – امنیتی ج.ا.ایران در حوزه سیاست تأمین نیروی انسانی، نظام تصمیم گیری، دفاع مردم پایه، سیاست اطلاعاتی- امنیتی و امنیت داخلی، تضعیف وتغییر مرجعیت ها، و سیاست مقابله با تهدیدات نرم در پی دارد.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر نظریه جهان شمولی نسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵۱)
5 - 36
حوزههای تخصصی:
نظریه جهانشمولی نسبی در روابط بین الملل که تلاش دارد به تبیین هم پیوندی دوگانه نسبی و جهانشمول در روابط بین الملل بپردازد، بر این باور است که بر اساس «نظریه وحدت در عین کثرت»، می توان دارای وحدت جهان بینی و کثرت روش بود، بر پایه نظریه جهانشمولی نسبی می توان در عین بهره مندی از اصول اولیه ثابت و عام و جهانشمول، دارای الگوها و قواعد ثانویه، متکثر، متنوع، متعدد، متغیر و خاص مبتنی بر عدم قطعیت و تحول پذیری در روابط بین الملل بود. مقاله حاضر تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان نظریه جهانشمولی نسبی را در عرصه سیاست خارجی به کاربست و چگونه می توان با ایجاد سازواری بین رویکردهای جهان گرایانه همگن ساز و نسبی گرایانه ناهمگن، برقراری نوعی دیالکتیک بین نیروهای مرکزگرا و مرکزگریز، و همخوانی بین عام گرایی و محلی گرایی در عصر جهانی-محلی شدن، رویکردی متعادل و متوازن در سیاست خارجی در فضاهای بینابینی برقرار ساخت. نگارنده با تاکید بر جهانشمولی در اصول و نسبیت در رویه ها بر این باور است که با استفاده از روش گلچین گرایی، می توان با اتخاذ رویکرد طیفی و پرهیز از دوگانه سازی، نوعی هم تکمیلی دیالکتیک وار بین مفاهیم به ظاهر متناقض و متضاد در سیاست خارجی از فبیل آرمان گرایی و واقع گرایی، درون گرایی و برون گرایی، بین المللی گرایی و منطقه گرایی، و دوجانبه گرایی و چندجانبه گرایی برقرار ساخت.
قوام بخشی متقابل اخلاق و تمدن در گفتمان اخلاقی امام علی(ع)؛ با تأکید بر کرامت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
163 - 178
حوزههای تخصصی:
اخلاق از مهم ترین مقولاتی است که بشر همواره در مسیر زندگی اش به آن محتاج بوده است. مسئله این پژوهش بر ارتباط میان اخلاق و تمدن استوار شده است. برای تببین ارتباط میان این دو متغیر، گفتمان اخلاقی امام علی (ع) به عنوان معیار قرار گرفته شده و این سوال طرح می شود که بر مبنای گفتمان اخلاقی امام علی (ع)، اخلاق چگونه به دست یابی به تمدن منتج می شود. به نظر می رسد، بر مبنای گفتمان اخلاقی امام علی (ع)، اخلاق با تأمین کرامت انسان ها، امکان دست یابی به تمدن را فراهم می آورد و میان اخلاق و تمدن نیز رابطه قوام بخشی متقابل برقرار است؛ یعنی جامعه با دست یافتن به سطحی از تمدن، به سطح بالاتری از اخلاق نائل خواهد شد و بر سایر عرصه ها نظیر حقوق بشر اثر خواهد نهاد. کرامت انسان نه تنها به خودی خود یک حق اساسی است، بلکه پایه واقعی حقوق اساسی را تشکیل می دهد. دستاورد پژوهش حاضر این است که اساس و محور اخلاق اسلامی، کرامت نفس است؛ زیرا بدون توجه به کرامت انسانی، هر نوع اخلاق و تربیتی رنگ می بازد. گفتمان اخلاقی حضرت علی(ع) مؤید حفظ کرامت انسانی بوده و شاخص هایی مانند عدالت در همه ابعاد اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برابری در انسانیت، پرهیز از ظلم، مسئولئیت پذیری، انتقادپذیری از جمله شاخص های آن می باشد.
چارچوب اخلاق سازمانی با رویکرد اسلامی: پژوهشی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
131 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طبقه بندی، طراحی و اعتباریابی چارچوب اخلاق سازمانی با رویکرد اسلامی بود که در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی از روش مطالعه موردی استفاده شد. جمع آوری داده های کیفی با کنکاش در اسناد مرتبط (53 مورد) و همچنین با استفاده از مصاحبه نیم ساختمند با آگاهی دهندگان کلیدی (16 نفر) از طریق تکنیک نمونه گیری گلوله برفی و تا اشباع نظری داده ها انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از فرایند چرخه ای تحلیل (تقلیل احیاگرانه داده ها، سازمان دهی و تحلیل داده ها) و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و به کمک نرم افزار Nvivo 10 استخراج و شبکه مضامین که درمجموع شامل ۱۲۶ مضمون پایه است، ترسیم گردید. بر این اساس، اخلاق سازمانی دربردارنده مبانی، اصول و ابعاد برگرفته از جهان بینی اسلامی است. یافته های بخش کیفی با استفاده از روش همسوسازی داده ها و بازبینی و مشورت با صاحب نظران اعتبار یابی شد. بر اساس چارچوب کشف شده در بخش کیفی، مقیاسی جهت اعتبار یابی در بخش کمی طراحی گردید. با استفاده از روش پژوهش توصیفی- پیمایشی اعتبار چارچوب مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه صاحب نظران و متخصصان حوزه اخلاق سازمانی با رویکرد اسلامی بود که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار تعداد ۲۴۶ نفر انتخاب شدند. اعتبار چارچوب با استفاده از تحلیل عامل تأییدی مورد تائید قرار گرفت.
نقش پارادیپلماسی در مناطق مرزی؛ مطالعه موردی استان سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
پارادیپلماسی یکی از انواع جدید دیپلماسی است. استان سیستان و بلوچستان به عنوان یکی از استان های مرزی نقطه ثقل ارتباطی بین سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان است، لذا موقعیت راهبردی ویژه ای در زمینه ارتباطات سیاسی و اقتصادی برای این استان فراهم کرده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که نقش پارادیپلماسی در مناطق مرزی استان سیستان و بلوچستان چیست؟ در فرضیه بیان می شود که پارادیپلماسی باعث سرمایه گذاری و توسعه یافتگی در منطقه مرزی این استان می شود. در این مقاله با استفاده از روش اسنادی با اتکا به منابع مکتوب کتابخانه ای و مقالات اینترنتی به دلایلی از جمله داشتن موقعیت جغرافیایی ویژه، وجود معادن غنی فلزی، اقلیم مناسب کشت محصولات، نقش بازرگانی ملی و ترانزیت خارجی میان اروپا و آسیای مرکزی، فعالیت های گردشگری، بندرچابهار، انرژی خورشید و باد، فعالیت پایانه های مرزی، صنایع کشتی سازی و وجود اسکله های مهم کشتیرانی مورد بررسی قرار داده است و نتایج حاکی از آن است که پارادیپلماسی در منطقه مرزی سیستان و بلوچستان می تواند نقش بسزایی در جذب سرمایه و اشتغال زایی و گسترش تبادلات متنوع اقتصادی و کمک به دولت مرکزی در حل و فصل مسائل فرامنطقه ای داشته باشد.
حمام های عمومی به مثابه «حوزه عمومی» در ایران عهد قاجار
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
89 - 106
حوزههای تخصصی:
حوزه عمومی، مکانی برای گفت وگو و نقد قدرت است که نخستین بار توسط یورگن هابرماس، به صورت تئوریک مطرح گردید. از دیدگاه وی پیشینه این موضوع در غرب، به سالن ها، قهوه خانه ها و مکان های عمومی برمی گردد. این موضوع در ایران معاصر نیز به مانند غرب دارای یک پیشینه تاریخی است. به گونه ای که این مکان ها و علی الخصوص، قهوه خانه ها، در ایران عهد قاجار، همواره به مثابه حوزه ای برای نقد قدرت و شکل گیری و تداوم جنبش مشروطه خواهی مطرح بوده است. در کنار قهوه خانه ها، یکی از مکان هایی که به مثابه یک حوزه عمومی در ایران این دوره (عهد قاجار) مطرح بوده و عمدتاً از سوی پژوهشگران نادیده گرفته شده است، حمام های عمومی است. این پژوهش با در نظر گرفتن موضوع فوق درصدد است تا به این پرسش پاسخ دهد، که حمام های عمومی چگونه به مثابه یک «حوزه عمومی» در ایران دوره قاجار نقش آفرینی می نمودند؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که حمام های عمومی در ایران عهد قاجار، ورای تطهیر و نظافت، عملکردی به مثابه یک نهاد اجتماعی و به صورت یک حوزه عمومی بودند که بسیاری از اخبار و اطلاعات در آن ردوبدل و مورد کنکاش و نقد و گفت وگو قرار می گرفت. روش تحقیق در این پژوهش نیز، توصیفی- تحلیلی است و داده ها عمدتاً از مقالات و کتبی مرتبط، تهیه شده است.
مردم سالاری دینی و الزامات معرفتی و سیاسی آن در دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
53 - 76
حوزههای تخصصی:
نظام های سیاسی دموکراتیک غربی عمدتا پس از جنگ دوم جهانی به عنوان الگویی مطلوب برای اداره کشورهای مختلف با تنوع فرهنگی مختلف به شکل رایجی فراگیر شده اند. پس از سقوط رژیم های توتالیتاریستی در انتهای قرن بیستم حکومت های مبتنی بر ارای مردم و تفکیک قدرت شاه بیت محافل پیگیر مقوله توسعه سیاسی شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و طرح الگوی مردم سالاری دینی و برجسته شدن نقش مردم در در مسایل سیاست داخلی و سیاست خارجی قالب جدیدی برا حکمرانی سیاسی مطرح شد که در مقایسه با دموکراسی غربی از تفاوت های معناداری برخوردار بوده است. الگوی مردم سالاری دینی برامده از پیروزی انقلاب اسلامی در دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی و تبیین ایشان از ان از برجستگی خاصی بهره مند بوده است. در پژوهش حاضر نگارنده به دنبال بررسی دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتباط با مردم سالاری دینی هستند. از این رو سوال ذیل مطرح می شود مبانی معرفتی الگوی مردم سالاری دینی در دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی چیست؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه ذیل مطرح می شود الگوی مردم سالاری دینی مدنظر رهبر معظم انقلاب اسلامی بر اساس مبانی برقراری عدالت در جامعه، قانون محور، آزادی، رضایت مردم و حق مداری قرار گرفته است. روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی- تبیینی و روش جمع آوری منابع اسنادی می باشد.
نگاه به شرق از تبیین تا راهبرد (با تاکید بر اندیشه امامین انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
101 - 122
حوزههای تخصصی:
کشورهای شرقی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همواره مطرح بوده اند و از زاویه مسایل و منافع اقتصادی و سیاسی از اهمیت برخورداراند. نخبگان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قالب راهبرد نگاه به شرق جهت موازنه سازی با غرب و فروش سوخت های فسیلی و واردات فناوری و کالاهای مصرفی سیاست های مختلفی را طرح کرده اند. انچه در دولت های مختلف در تعامل با شرق همواره مطرح بوده است فروش نفت و واردات کالا در شرایط تحریمی بوده است. با پیروزی انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) از شرق و نحوه تعامل با ان معنای خاصی را مدنظر داشت. در دوره پس از جنگ هشت ساله تحمیلی شرق در قالب تعاملی راهبردی مدنظر قرار گرفت. در ادبیات امامین انقلاب مفهوم شرق از محتوای خاصی برخوردار است و به کشورهایی گفته می شود که در جغرافیای خاصی حضور دارند. سوال پژوهش این است که رویکرد امامین انقلاب اسلامی در ارتباط با مفهوم شرق و اتخاذ راهبرد در تعامل با ان چگونه است؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه ذیل مطرح می شود که رویکرد امامین انقلاب نسبت به شرق کشورهایی را که در برابر غرب مستقل تر هستند دربرمی گیرد و این کشورها در اولویت تعاملات سیاست خارجی قرار می گیرند. روش پژوهش در مقاله حاضر توصیفی- تبیینی و روش جمع اوری مطالب اسنادی است.
تبیین مؤلفه های اثربخشی تولیدات رسانه ملی در گام دوم انقلاب مبتنی بر اندیشه رهبر معظم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
121 - 152
حوزههای تخصصی:
رسانه ملی به عنوان رسانه ی اثرگذار حاکمیت، نقش بی بدیلی در رشد و ارتقای فرهنگ عامه دارد. از این رو مؤلفه هایی که بتواند اثرگذاری محتوای تولیدی این رسانه را بیشتر نماید، بایستی مورد توجه سیاست گذاران آن سازمان و مورد مطالبه ی دغدغه مندان حوزه فرهنگ کشور در گام دوم انقلاب قرار گیرد. جهت شناسایی مؤلفه های اثرگذار بر تولید محتوا، توجه به ظرفیت ها و توانمندی و مسائل سازمانی از یک طرف و توجه به افق مطلوب انقلاب اسلامی از طرفی دیگر ضروری است. از آنجا که طبق قانون اساسی، انتصاب رئیس سازمان رسانه ملی بر عهده رهبر انقلاب اسلامی است و ایشان نسبت به ظرفیت های سازمان و افق انقلاب اشراف کافی دارند، لذا حرکت تولیدات سازمان باید بر مسیر اندیشه ایشان صورت گیرد. تبیین شبکه مفهومی مؤلفه های اثربخشی تولیدات رسانه ملی مبتنی بر اندیشه رهبر انقلاب می تواند هدایتگر تغییرات سازمانی به سمت مطلوب در گام دوم انقلاب گردد و مدیران سازمانی می توانند بر اساس اندیشه ایشان تصمیمات آتی خود بر اساس اندیشه ایشان را پایه ریزی نمایند. لذا این پژوهش بر آن است تا با تحلیل مضمون بیانات رهبر انقلاب در مورد سازمان صداوسیما، مؤلفه های تأثیربخشی تولیدات رسانه ملی را تبیین نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در منظومه فکری ایشان، تولید اثرگذار نیازمند به کارگیری مجموعه مؤلفه هایی است که در پنج مضمون فراگیر قابل تقسیم است: تأمین و به کارگیری منابع انسانی متناسب، توجه به اصول کاری هنجارمند، نظام اداری اثرگذار، تعاملات فعال فرا سازمانی و پیگیری ارزش ها و ایدئولوژی محیط اجتماعی. برنامه ریزی در جهت تحقق این مؤلفه ها موجب اصلاح و ارتقای تولیدات رسانه ملی می گردد.
صلح مثبت در چشم انداز نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
7 - 28
حوزههای تخصصی:
درخصوص چگونگی برقراری صلح، به عنوان یکی از مطالبات همیشگی جوامع بشری، نظریات گوناگونی مطرح شده است که ازنظر خاستگاه تاریخی، آن ها را می توان در دو قالب کلاسیک و مدرن دسته بندی کرد. ازطرفی، صلح پژوهان معاصر، با نقد انتزاعی و فردی بودن تأکید رویکرد کلاسیک بر آرامش درون و نیز انفعالی و ناکافی بودن تأکید رویکرد مدرن بر صِرف نبود جنگ، تلاش فعالانه برای تحقق صلح را مورد توجه قرار داده اند. دراین بین، یوهان گالتونگ، صلح پژوه پرآوازه نروژی، کوشیده است ضمن اشاره به موانع ساختاری، وجه ایجابی تحقق صلح در جوامع انسانی را با مطرح کردن ایده صلح مثبت پررنگ سازد. از این ایده برای تقویت مبانی نظری حوزه امنیت و صلح می توان استفاده کرد؛ ازاین رو، در مقاله حاضر، نخست، آثار گالتونگ را- با محوریت مفهوم صلح مثبت- به روش اسنادی واکاوی کرده و سپس کوشیده ایم با روش قیاسی، داده های به دست آمده را تجزیه وتحلیل و مؤلفه های مفهومی و کلیدی تحقق صلح مثبت را استخراج کنیم. در پایان نیز مدلی مفهومی پیشنهاد می شود که آن را می توان برای بررسی وجود زمینه های فکری تحقق صلح مثبت در اندیشه اندیشمندان گوناگون به کار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، چنانچه نفیِ تضادهای ساختاری ای چون استثمار، استعمار، تبعیض و فقر (در وجه سلبی) با همکاری، برابری سیاسی و عدالت اقتصادی (در وجه ایجابی) همراه شود و سمت وسوی این وضعیت در راستای ایجاد هماهنگی مثبت و احساس همدلی در جامعه باشد، آن گاه صلح مثبت محقق خواهد شد.
دوگانگی ایدئولوژیکی طالبان در مواجهه با تفکر انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر آینده روابط ایران با افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژی از تاثیرگذارترین عوامل برسیاست خارجی کشور ها قلمداد می شود. ظهور و شکل گیری ایدئولوژی طالبان تاثیر بسزایی بر تحولات سیاست خارجی افغانستان داشته است. تحولات اخیر افغانستان که منجر به سقوط حکومت اشرف غنی و شکل گیری مجدد امارت اسلامی شد، توجه تحلیلگران عرصه روابط بین الملل را به مسئله افغانستان معطوف نموده است. بررسی دوگانگی ایدئولوژی طالبان در مواجهه با تفکر انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر آینده روابط ایران با افغانستان، هدف اصلی و بنیادی پژوهش حاضر خواهد بود(هدف). روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای واینترنتی است(روش). درحالی که بسیاری از تحلیل ها به عوامل سیاسی، نظامی، امنیتی، تاریخی و ژئوپلیتیک در آینده روابط ایران وافغانستان اشاره دارد، اگرچه یکپارچگی کامل ایدئولوژیکی ویژگی دوره اول طالبان بوده است، طالبان دوره جدید براساس عوامل موثر داخلی وخارجی، قومیت و ایدئولوژیک به دو گروه با خاستگاه های فکری متفاوت تبدیل شده واز یکپارچگی ایدئولوژیکی فاصله گرفته است، این دوگانگی ایدئولوژیکی عاملی مهم و تاثیرگذار برروابط ایران وافغانستان در دوره جدید طالبان می باشد(یافته ها).
روش شناسی راهبردهای شهید سلیمانی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباط با هستی شناسی راهبردهای شهید سلیمانی در جهان اسلام دیدگاه های متفاوتی ارائه می گردد. از یک طرف، طراحان محافل نظام سلطه معتقدند: راهبردهای شهید سلیمانی ناشی از توسعه طلبی ایران برای نفوذ بیش از پیش در دنیای اسلام است. سویه دیگر این دوقطبی که از سوی اندیشمندان بومی در جهان اسلام در حال نشر است، بر این اصل پای می فشرد که راهبردهای شهید سلیمانی نه برای نفوذ؛ بلکه برای وحدت جهان اسلام در برابر نظام سلطه و نهایتاً استقلال کشورهای مسلمان از قیود ناشی از رابطه سلطه و سلطه پذیری است. لذاتبیین روش راهبردهای سیاسی- نظامی شهید سلیمانی در جهان اسلام است (مسئله)؛ نوشتار حاضر؛ تبیینی- تحلیلی است. نوع این پژوهش؛ کیفی و شیوه گردآوری اطلاعات؛ اسنادی است (روش)؛ به دلیل پیوستگی دو مؤلفه آنتولوژی و متدولوژی، این فرض مطرح است که روش اصلی راهبردهای شهید سلیمانی در جهان اسلام، حمایت از مظلوم و مبارزه با ظالم بوده است. دراین روش برخلاف نظریه رئالیسم، هدف کسب منفعت نیست، بلکه هدف تأمین سعادت کشورهای اسلامی (استقلال) در برابر نظام سلطه است. بنابراین، در مکتب شهید سلیمانی، حمایت از مظلوم (روش) به موازات هدف (وحدت جهان اسلام) و به عبارتی هستی راهبردها، اهمیت دارد (یافته ها).
تحرکات نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه جنوب غرب آسیا پس از بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
77 - 106
حوزههای تخصصی:
رژیم صهیونیستی نه تنها همچنان ماهیت ستیزه جویانه و اشغالگر خود را حفظ کرده بلکه با ارائه راهبردهای تهاجمی به ویژه پس از بحران های منطقه ای دهه اخیر، آن را تقویت نیز کرده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر آن است تا با شناخت موقعیت و وضعیت رقابت نظامی کشورهای منطقه، تحرکات و فعالیت های نظامی رژیم صهیونیستی در جنوب غرب آسیا را پس از بحران سوریه مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر از جنبه هدف، جزء پژوهش های کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. به دلیل مطالعه گذشته نگر، از منابع و اسناد کتابخانه ای و برای تکمیل ناشناخته ها، مصاحبه ای نیز با 6 نفر از متخصصان مسائل رژیم صهیونیستی صورت گرفت. یافته ها نشان داد، رژیم صهیونیستی راهبردهای نظامی کلان برای همه کشورهای منطقه و راهبردهای جزئی برای کنترل و نزدیک تر شدن به تک تک کشورهای منطقه را طی دهه گذشته در پیش گرفته است. رژیم صهیونیستی در دهه گذشته، با کشورهای اردن، امارات، بحرین، فلسطین و عربستان تعامل نرمی داشته و در مقابل با با کشورهای حوزه جبهه مقاومت، یعنی جمهوری اسلامی ایران، سوریه، لبنان و یمن بیشترین تقابل سخت را داشته است.
چهارچوب تحلیلی نظریه مقاومت در توصیف و تحلیل پدیده های انسانی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های علمی برای توصیف و تحلیل پدیده ها از نوعی چهارچوب تحلیلی بهره می برند. نظریه مقاومت به مثابه یک نظریه علمی نیز از چنین چهارچوبی برخوردار است. کشف و معرفی این چهارچوب موجب تقویت علمی و ترویج این نظریه می شود. در همین زمینه هدف مقاله حاضر پاسخ به پرسشی است که چیستی چهارچوب تحلیلی نظریه مقاومت را مطالبه می کند. برای پاسخ به این سوال از رویکرد توصیفی و تحلیلی استفاده گردید. یافته های مقاله نشان می دهد که چهارچوب تحلیلی نظریه مقاومت از سه بخش اصلی تشکیل شده است. بخش اول: پایه چهارچوب؛ که وظیفه توصیف و تصور پدیده ها و مسائل را بر عهده دارد در این بخش توصیف و تصور وضعیت هر پدیده یا مساله در دایره عناصر پنجگانه؛ عامل، ارزش، صراط، مانع و مطلوب انجام می شود. بخش دوم: پردازنده چهارچوب؛ که وظیفه تجزیه و تصدیق داده های مرتبط را بر عهده دارد. در این بخش دستگاه محاسبه گر نظریه در فرآیندی سه مرحله ای یعنی مشاهده داده های تجربی، سنجش عقلانی داده ها و تطبیق وحیانی به تصدیق قضایا و تحلیل گزاره و مفاهیم مرتبط با پدیده یا مساله می پردازد. بخش سوم: پاسخ چهارچوب؛ که وظیفه تجویز و توصیه را بر عهده دارد در این بخش تجویزها و توصیه های نظریه به ترتیب در سه سطح نظام عقلانی، نظام ارزشی و نظام قانونی مرتبط با پدیده یا مساله مطرح می گردد.
نقش مکتب در تبدیل ایده پیشرفت سیاسی به خیر و کنش جمعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
151 - 177
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نقش و تأثیر مکتب در تبدیل ایده پیشرفت سیاسی به خیرجمعی در جمهوری اسلامی ایران می پردازد. هدف از این پژوهش، ارزیابی پذیرفته شدن ایده پیشرفت سیاسی به عنوان یک مطالبه عمومی در جامعه ایرانی و نقش مکتب در تحقق آن است. برای رسیدن به این هدف، سه مرحله مختلف پیگیری شده است. در مرحله اول، منافع چهارگانه ی هویتی، ایدئولوژیک، انسان دوستانه و میهن دوستانه که مبتنی بر مکتب تشیع است، به عنوان فصل مشترک مکتب و پیشرفت سیاسی شناخته می شوند. در مرحله دوم، سه بعد بینشی (فلسفه سیاسی اسلام)، گرایشی (حوزه اخلاق سیاسی) و رفتاری (فقه سیاسی) مکتب بررسی و توضیح داده شده است. در مرحله سوم، بررسی شده است که ایده پیشرفت سیاسی به عنوان یک خیرجمعی تلقی می شود و ارکان سه گانه ی رهبر، دولت و مردم با کنش جمعی به تحقق این خیرجمعی پرداخته اند. روش کارکرد مکتب برای رسیدن به منفعت مشترک توضیح داده شده و بیان می شود که رهبر به عنوان تبیین کننده و روشنگر مکتب، دولت به عنوان فراهم کننده بستر مناسب برای اجرا و مردم به عنوان آموزان و پیروان مکتب نقش های خاص خود را ایفا می کنند. بر این اساس، تعامل و همکاری میان این ارکان در جامعه برای اجرای صحیح و موثر مکتب، سبب می شود که ایده پیشرفت سیاسی به خیرجمعی تبدیل شود و منجر به پیشرفت همه جانبه در نظام جمهوری اسلامی ایران گردد. از این رو، درک نقش مکتب در تحقق ایده پیشرفت سیاسی و توسعه جامعه ایرانی بسیار مهم است.
علت های تغییر رویکرد روسیه در برابر جنگ های اول و دوم قره باغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحران های مهم و حل نشده منطقه قفقاز جنوبی پس از فروپاشی اتحاد شوروی از سال 1991 بحران منطقه قره باغ کوهستانی است. جنگ قره باغ در میان جمهوری آذربایجان و ارامنه منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی بوده و مرحله های متفاوتی را پشت سر گذاشته است. روسیه به عنوان یکی از بازیگر ان مهم منطقه ، پس از فروپاشی اتحاد شوروی و اعلام استقلال جمهوری های تشکیل دهنده آن، در پی حفظ نفوذ خود در این منطقه بوده و در این بحران نیز نقش مؤثری داشته است. در این نوشتار سیاست روسیه در مورد جنگ های اول و دوم قره باغ را بررسی می کنیم و به دنبال یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش هستیم که چه علت ها و عامل هایی رویکرد روسیه را در مورد جنگ دوم قره باغ تغییر داده است؟ چارچوب مفهومی پژوهش، مبتنی بر مفاهیم قدرت بزرگ و قدرت منطقه ای است. با روش تک نگاری، این فرضیه را بررسی می کنیم که «تغییرهای سیاسی سال 2018 در ارمنستان و سیاست های غرب گرایانه دولت پاشینیان، در تغییر رویکرد روسیه در برابر جنگ دوم قره باغ، نقش اساسی داشته است». مطالعه نویسندگان در این پژوهش، فرضیه بیان شده را تایید می کند.
تبیین اجتماعی تروریسم در غرب آسیا؛ تاثیر اعتماد بر تروریسم در سال های 2007 تا 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
115 - 146
حوزههای تخصصی:
برای تبیین تروریسم در غرب آسیا به ویژه پس از حادثه یازدهم سپتامبر 2001 تلاش های بسیاری صورت گرفته، اما حاصل این تلاش ها عمدتاً منجر به تبیین های اقتصادی، سیاسی یا روان شناختی شده و تبیین اجتماعی تروریسم، به ویژه با تمرکز بر مولفه اعتماد، مورد توجه چندانی نبوده است. بر این اساس، در مقاله حاضر این پرسش مورد توجه قرار گرفته که اعتماد چه تأثیری بر تروریسم در غرب آسیا داشته است؟ در پاسخ به پرسش مذکور فرض بر این است که میان اعتماد به عنوان یک متغیر اجتماعی و تروریسم در غرب آسیا رابطه معناداری وجود دارد. برای آزمون این فرضیه میزان همبستگی میان داده های اعتماد به عنوان متغیر مستقل و تروریسم به عنوان متغیر وابسته با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شده است. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندمتغیره از نوع گام به گام حاکی از آن است که اعتماد بین المللی به ترتیب 36 و 82درصد از تغییرات تعداد گروه های تروریستی و تعداد حملات آنها را تبیین می کند، در حالی که اعتماد نهادی تقریباً 33درصد از تغییرات شدت خشونت اعمالی توسط گروه های تروریستی را توضیح می دهد. با توجه به مقادیر بتا، می توان گفت اعتماد بین المللی بر تعداد گروه های تروریستی و تعداد حملات آنها تأثیر مثبت و اعتماد نهادی بر شدت خشونت گروه های تروریستی تأثیر منفی داشته است.