فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۰۱ تا ۳٬۴۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مفهوم «قدرت» و سازوکارهای آن از منظر دو اندیشمند معاصر، «ادوارد سعید» و «میشل فوکو» مورد بررسی قرار گرفته است. هر دو متفکر در حوزه قدرت و سازوکارهای آن دارای نظریات و آرای مهمی هستند که بررسی دقیق این نظریات می تواند درک جدیدی از این مفهوم به وجود آورد. نگاه متفاوت فوکو و برداشت وی از سازوکارهای قدرت، حاوی نکات و مسائل بسیار مهمی است و همچنین نگرش سعید نسبت به قدرت نیز دارای ظرافت های نظری قابل توجهی است. محقق در این پژوهش با رویکردی توصیفی – تطبیقی و استفاده از تکنیک اسنادی، آثار مکتوب و غیرمکتوب دو اندیشمند را مورد مطالعه قرار داده و سپس به مقایسه آرا و نظریات آن دو مبادرت ورزیده است. پس از ارزیابی تطبیقی آرای متفکرین، نتایج تحقیق نشان می دهد که آن دو در مورد تعریف قدرت و مکانیسم های اعمال آن تا حدود زیادی هم نظر هستند، اما در رابطه با مسئله «عاملیت» و «مقاومت در برابر قدرت»، دارای نظریات متفاوتی نسبت به هم بوده و در این دو مورد شاهد اختلاف نظر میان آن ها هستیم.
راهبرد سیاسی- امنیتی منطقه ای رژیم صهیونیستی در پرتو توسعه مناسبات با پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
69 - 90
حوزههای تخصصی:
معمای امنیت و ژئوپلیتیک بسته در نتیجه ماهیت شکل گیری و قرار گرفتن در میان طیفی از دشمنان، تعدد کمربندهای حفاظتی و افزایش عمق استراتژیک را برای اسرائیل حیاتی کرده است. در این راستا پس از ارتباطات دومینووار با اعراب، عادی سازی روابط با پاکستان به عنوان کشوری برجسته در صفحه شطرنج خاورمیانه مورد توجه قرار گرفته است. موضوعی که در قالب دکترین پیرامونی اسرائیل طراحی و پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و ذکر این سوال که اهداف سیاسی و امنیتی اسرائیل برای عادی سازی روابط با پاکستان چیست؟ و طرح این فرضیه که اسرائیل با اهداف امنیتی از جمله تکمیل حلقه محاصره و نظارت بیشتر بر فعالیت های ایران در کنار اهداف سیاسی مانند بهره مندی از دو عنصر مشروعیت و تفرقه درون اسلامی با توجه به جایگاه پاکستان، در پی ارتباط بیشتر با این کشور بوده، به دنبال تبیین پاسخ به سوال اصلی مقاله و در راستای نظریه مذکور برآمده است.یافته های پژوهش نشان می دهد ارتباط با پاکستان به عنوان عامل تنوع بخش در روابط بین الملل اسرائیل، علاوه بر مزایای اقتصادی، با دارا بودن مزایای امنیتی از جمله کنترل گروه های افراطی و برنامه های هسته ای تنها کشور مسلمان دارای این سلاح ها در کنار استفاده دوگانه در برابر ایران مانند فلج کردن ارتباط با همسایگان و نظارت بر برنامه هسته ای اجتناب ناپذیر و رابط بودن با این کشور، به عنوان حوزه جدید تنفسی سیاسی اسرائیل عمل کرده و علاوه بر گسست درون اسلامی، مشروعیت عملی و افزایش ردپای راهبردی اسرائیل در منطقه، موجبات تقلیل مسئله فلسطین به موضوعی عربی-اسلامی را فراهم می کند.
تبیین جامعه شناختی میزان تاثیرگذاری فرهنگ سیاسی بر مطالبه گری مدنی شهروندان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف، تبیین جامعه شناختی میزان تاثیر فرهنگ سیاسی بر مطالبه گری مدنی شهروندان اهواز، انجام شده است. روش شناسی: روش پژوهش مقاله از نوع روش کمّی «پیمایشی» می باشد که تعداد 1320000 نفر از شهروندان اهواز به عنوان جامعه آماری انتخاب و براساس فرمول کوکران، تعداد 385 نفر ازطریق شیوه نمونه گیری تصادفی ساده تعیین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته می باشد که براساس روایی صوری و پایایی ازطریق آلفای گرونباخ مورد تایید قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار هایPLS و نیز SPSS استفاده شده است. یافته ها و نتایج: نتایح به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد: فرضیه 1: بین تعلق اجتماعی با مطالبه گری مدنی رابطه معنادری وجود دارد. فرضیه 2: بین ارتباطات و مطالبه گری مدنی رابطه معناداری وجود دارد. فرضیه 3: بین فرهنگ سیاسی تبعی و مطالبه گری رابطه معناداری وجود دارد. برای فرضیه 4، داده ها نشان داد که بین اعتماد سیاسی و مطالبه گری رابطه معناداری وجود ندارد و بنابراین فرضیه پژوهش رد گردید. فرضیه 5: بین فرهنگ محدود و مطالبه گری رابطه معناداری وجود دارد. فرضیه 6: بین فرهنگ مدنی و مطالبه گری رابطه معناداری وجود دارد. پیشنهاد می شود جهت تقویت حقوق شهروندی، فرهنگ مدنی، اعتماد و ارتباطات اجتماعی و تعلق و وابستگی اجتماعی شهروندان برنامه ریزی ، تا روحیه مطالبه گری شهروندان افزایش یافته و زمینه نقد سالم و افزایش مشارکت مدنی فراهم شود.
نقش سازمان ملل متحد در بهبود امنیت اجتماعی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
94-127
حوزههای تخصصی:
امنیت اجتماعی یکی از مؤلفه های جدید امنیت است که بر اساس تفسیر موسع امنیت از جانب مکتب کپنهاگ مطرح گردیده است. سازمان ملل متحد به عنوان بزرگ ترین سازمان جهانی، توانسته با تأسیس و تدوین سازمان ها، نهادها و اسناد مختلف درزمینه بهبود امنیت اجتماعی، اقدام نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سازمان ملل متحد در بهبود امنیت اجتماعی است. براین اساس سؤال اصلی این پژوهش این است که نقش سازمان ملل متحد در بهبود امنیت اجتماعی چیست؟ روش تحقیق در این پژوهش تبیینی بوده و گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای حاصل گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سازمان ملل متحد در طول عمر 75 ساله خویش، توانسته است تا بر عملکرد دولت ها پیرامون تأمین امنیت مردمان جهان به ویژه امنیت اجتماعی آنان نقش مؤثری داشته، ضمن زمینه سازی و تسهیل بستر برای ارائه خدمات در راستای تحقق امنیت اجتماعی، آنان را تشویق و یا ملزم به رعایت موارد مرتبط نماید.
تأثیر گفتمان انقلاب اسلامی بر فرایند انقلابهای عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
295 - 319
حوزههای تخصصی:
گفتمان اسلام گرایی انقلاب اسلامی ایران از زمان پیدایش تاکنون به مثابه یکی از منابع مهم تحولات در سطح منطقه و جهان اسلام نقش ایفا نموده است. در واقع، بزرگ ترین تاثیر گذاری گفتمان انقلاب اسلامی در سطح منطقفه و جهان اسلام، تاثیر گذاری بر جنبش های سیاسی اسلام گرا بوده است. از نمود های این تاثیرگذاری شکل گیری جبهه مقاومت، استقلال و استکبار ستیزی بوده که در طی چندین دهه اخیر نمود پیدا کرده است. از طرف دیگر، به نظر می رسد با توجه به نقش آفرینی گروه های اسلام گرا در فرایند ناآرامی های عربی از 2011 تاکنون، گفتمان اسلام گرایی انقلاب اسلامی ایران همچنان نقش پر رنگی در تحولات منطقه ای ایفا می نماید. در این راستا، با توجه به اهمیت موضوع ، این پژوهش بدنبال پاسخگویی به این سوال محوری است، که گفتمان انقلاب اسلامی ایران چه تاثیری بر فرایند بهار عربی داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، گفتمان انقلاب اسلامی در چهارچوب مفاهیمی همچون، استقلال و آزادی، مبارزه با ظلم و فساد و عدالت طلبی به شکل اساسی بر جنبش های اسلام گرا در فرایند بهار عربی تاثیر گذار بوده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای روش کیفی و ابزار گردآوری داده ها منابع کتاب خانه ای و اینترنتی است
اندیشه نوسازی در بستر دولت مدرن و جنبش انقلابی در ایران معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
79 - 97
حوزههای تخصصی:
اندیشه نوسازی در بستر دولت مدرن و جنبش انقلابی بیان کننده رابطه نیروهای متعارضی است که هر یک با رویکردی متفاوت به نوسازی نگریسته اند. در دوران پهلوی اول و دوم اندیشه نوسازی همپای تأسیس دولت مدرن تفسیر شد و ساختمانی از دولت مدرن و نهادهای ملازم با آن را بنا نهاد اما به تدریج در سال های منتهی به انقلاب، روشنفکران با رویکردی دیگر به اندیشه نوسازی و دولت مدرن نگریستند و گونه ای نو از دولت را پی ریزی نمودند. بدین جهت مقاله پیش رو به سیر تغییر مفاهیم مرتبط با اندیشه نوسازی در دوران پهلوی اول، دوم و منتهی به انقلاب اسلامی پرداخت و این پرسش را بیان نمود که اندیشه نوسازی از چه جایگاهی در بستر دولت مدرن و جنبش انقلابی برخوردار بود؟ با تکیه بر جامعه شناسی تطبیقی_تاریخی نمایاندیم که اندیشه نوسازی هم راستا با دولت مدرن بروز یافت و این همانی میان این دو مفهوم شاید از نتایج سال های پسامشروطه بود اما اندیشه نوسازی و دولت مدرن در سال های پس از 1320 و به ویژه دو دهه 50-1340 با نقد روشنفکران روبرو شد؛ نقدی که دولت مدرن را با تمام سازوبرگ هایش فرسود و این نقد منطقاً با نقد اندیشه نوسازی هم معنا بود.
چیستی نظریه پردازی فقهی در حوزه قانون گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ زمستان۱۴۰۱ شماره ۱۰۵
635 - 662
حوزههای تخصصی:
تشریع و تقنین تحت اشراف حاکم اسلامی جلوه ی ولایت بر منصب افتا است و نظریه پردازی فقهی نگاه نوین در حوزه قانونگذاری است. منظومه های فقهی، مجموعه ای از گزاره های فقهی ، مفاهیم واصول کلی فقهی و سازواره های هماهنگ از تبیین احکام هستند که نظریات فقهی راتشکیل می دهند. قانونگذاری و تشریع با استناد به ادله نقلی و عقلی نزد فقه مذاهب اسلامی از شئونات ولی امر است. نوشتار حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. این مقاله در پی آن است که بداند : نظریه پردازی فقهی در حوزه قانونگذاری چگونه است؟ رویکرد و قلمرو نظریه پردازی فقهی در حوزه قانونگذاری کدام است؟ و اهمیت راهبردی دیدگاه های کلان ولی امر در نظریه پردازی فقهی در حوزه قانونگذاری از چه جهت است؟ نظریه پردازی فقهی بر اساس فتاوای ولی امر و فتاوای هماهنگ با آنها سبب انسجام و کارآمدی قوانین و نگاه کلان و اجتماعی و مصلحت اندیشانه بر قضایا شده و نیز مسائل مستحدثه ذیل نظریه های فقهی وارد شده و مانع از تشتت آرا می شود. ژرف اندیشی در نصوص و افزایش قواعد فقهی، نظریات فقهی موثق در قانونگذاری ایجاد می کند. در این پژوهش به تبیین گستره "فقه التنظیر" مبتنی بر دیدگاه ولی امر در ما لانص فیه و تقابل حکم با نص و تاثیر آن بر قانونگذاری پرداخته شده است. یافته های تحقیق: نظریه پردازی فقهی تحت حاکمیت ولی امر، رویکرد کلان و راهبردی به فرایند قانونگذاری است. نظریه پردازی فقهی، الگوسازی مناسب در حوزه قانونگذاری مقتبس از شرع با مراعات مصالح و اقتضائات زمان و مکان است.
صورت بندی نظریه پردازی تمدنی در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول نظری در روابط بین الملل از جمله موضوعات مهم در دانش این حوزه است. در بررسی تحولات نظری، مسئله کانونی، چگونگی خلق نظریه های جدید، ایجاد مناظره های علمی میان نظریه ها و در نهایت ظهور نظریه هایی متفاوت و یا متعارض است. ورود مفهوم تمدن به دانش روابط بین الملل و ظهور دو خوانش از تمدن، تحلیل تمدنی از روابط بین الملل را در دو رویکرد متفاوت آشکار نموده است. یک رویکرد، تمدن را به مثابه یک «وضعیت» ثابت و ایستا، و رویکرد دیگر تمدن را به مثابه یک «فرایند» در نظر می گیرد. وجه اشتراک هر دو رویکرد آن است که هر دو به زمینه محور بودنِ نظریه اذعان دارند و تمدن را به مثابه یک سطح تحلیل و مقوله ای سیاسی می پذیرند، اما تفاوت آن ها در ارائه تعریفی متفاوت از ماهیت تمدن، نظام بین الملل و بروندادهای تحلیلیِ کاربست تمدن به مثابه یک سطح تحلیل است. فرضیه پژوهش حاضر این است که وجود دو رویکرد متعارض نسبت به تمدن در روابط بین الملل، شکل دهنده مناظره ای تمدنی در روابط بین الملل بوده و به نظر می رسد روابط بین الملل در آستانه ظهور یک نظریه تمدنی است. در این پژوهش تلاش می شود با روش توصیفی تحلیلی و مراجعه به متون و فراتحلیل داده های تولید شده، تصویری روشن از این مناظره و فراتحلیلی از الزامات نظریه پردازی روابط بین الملل ارائه شود.
فراترکیب تحلیل ساختاری نظام مسائل استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله ارزیابی نتایج و یافته های یازده پروژه تحقیقاتی است که با عنوان مشترک «مسئله شناسی پیشرفت و امنیت استان» انجام شده است. این پروژه ها در فاصله سال های 1397 تا 1399 در یازده استان انجام یافته است. به لحاظ روش شناسی، تمام این مطالعات از روش مصاحبه عمیق، ماتریس تأثیر متقابل و بررسی اسناد مانند سند آمایش سرزمین استان بهره گرفته و روش تجزیه و تحلیل آنها مبتنی بر راهبرد پژوهش کیفی تحلیل ساختاری بوده است. در این مقاله جهت بررسی یافته های این تحقیقات از روش تحلیل کیفی فراترکیب استفاده شده و نتیجه مطالعه حاضر بیانگر این است به طور میانگین استان ها هر کدام دارای 74 مسئله اصلی بوده اند و از این تعداد، هر مطالعه ده مسئله اصلی را به عنوان «مسائل کلیدی» و «تأثیرگذارترین عوامل» معرفی کرده اند. نگاهی مقایسه ای به ده مسئله نخست کلیدی استان ها بیانگر این است که نزدیک به 63درصد مسائل نخست استان ها مشترک بوده که در این میان مسئله «ناکارامدی نظام مدیریت استان»، چالش مشترک بیش از 90درصد استان ها می باشد.
دولت بایدن و سیاست مهار خیزش قدرت چین در حوزه اقیانوس هند- آرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۱)
27 - 54
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر، منطقه اقیانوس هند-آرام به مهم ترین بستر رقابت چین و آمریکا تبدیل شده است. در همین راستا، دولت اوباما سیاست «آسیا محوری» را سنگ بنای سیاست خارجی خود اعلام کرد و دولت ترامپ نیز همین مسیر را البته با روشی متفاوت برای مهار قدرت چین ادامه داد. روی کارآمدن دولت بایدن در امریکا، تنش های میان این دو قدرت عمده جهانی را کاهش نداد و به نظر می رسد دور جدیدی از رقابت راهبردی میان این دو قدرت برای دوره ای طولانی، در حال شکل گیری است. دراین حال، پرسشی که مقاله حاضر به روش تبیینی در جستجوی پاسخ آن است این است که چه گونه دولت بایدن در چارچوب سیاست رقابت راهبردی با چین، در تلاش است از گسترش قدرت رقیب خود در حوزه اقیانوس هند-آرام، جلوگیری نماید؟ فرضیه مقاله این است که دولت بایدن از طریق پیشبرد و شکل دادن به ابتکارهای چندجانبه و بازسازی ائتلاف های دوجانبه، درصدد ایجاد یک شبکه ائتلافی امنیتی و اقتصادی برای مهار قدرت چین در حوزه اقیانوس هند-آرام به عنوان مهم ترین حوزه تقابل دو کشور در عرصه جهانی است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که دولت بایدن در چهار منطقه جنوب شرق آسیا، شمال شرق آسیا، اقیانوسیه و اقیانوس آرام، ایجاد یا بازسازی اتحادها و ائتلاف هایی مانند «ابتکار کواد»، «ابتکار بازدارندگی پاسیفیک»، «ابتکار اوکاس» و ائتلاف دوجانبه با ژاپن و کره جنوبی را مدنظر قرار داده است. اسناد اصلی و فرعی سیاسی و امنیتی بالادستی امریکا این راهبرد را تأیید می کند.
Trust in Modern Medical Institution: The Perspective of COVID-19 Patients in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۶, Issue ۳, summer ۲۰۲۲
499 - 537
حوزههای تخصصی:
With the COVID-19 outbreak, it appears that social research to better understand how people react to epidemics, particularly this one, is a necessity. A lesser-known societal feature of COVID-19 is the trust of Corona patients in modern medical institution. The current study addresses this issue. This study drew on institutional trust theories, most notably Giddens' theory of abstract systems trust. In this study, the qualitative method was applied. Thematic analysis is a qualitative research method which was used. Braun and Clarke's thematic analysis was employed to analyze the data. The statistical population for this study is comprised of Covid-19 patients who have been infected with the virus between the Covid-19 virus outbreak in Iran and September 2020, and 21 of them were chosen through a purposive sampling method. Semi-structured interviews were conducted with these patients. According to the research findings, Corona patients' opinions can be classified into three categories: 'medical science and expertise', 'hospital environment,' and 'medical staff,' with each category containing sources of trust and distrust. The article delves deeper into sub-themes and other details. Among the COVID-19 patients who have been interviewed, there appears to be a boost in public trust in medical personnel. While these patients' trust in medical science and expertise, as well as in the hospital environment, has eroded.
The Impact of the 2020 US Election on Changing the Position of US Soft Power in the World
حوزههای تخصصی:
The 2020 US presidential election was held indirectly through the Electoral College with the rivalry between Trump and Biden from both the Republican and Democratic parties, and as a result, many American crises emerged, indicating a shift in the position of soft power. Soft power means convincing others to achieve the desired result through persuasion, which was invented by Joseph Nye. The soft power of the United States has led to a loss of its international appeal by taking a hard line on soft issues, such as ignoring public diplomacy. The question is, to what extent has the 2020 election affected America's soft power position? The emergence of crises, such as inefficiency in internal management, Trump's rejection of the election results, has led to the decline of America's soft power position in the world. Given this approach to the 2020 elections, this study seeks to examine the challenges posed by many analysts, both in the debate and after the election, through a descriptive-interpretive discourse analysis method. And explain how it has degraded America's soft power position and been able to have a direct impact on its future and global policies, such as the possibility of a power shift paradigm in the international arena. It also suggests that Iran can turn threats into opportunities with constructive policies, despite maximum US pressure.
قیاس های تاریخی و بازشناسی توافق های هسته ای ایران (1392-1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب، افراد انسانی هنگام مواجهه با رویدادها یا موقعیت های جاری ناآشنا یا جدید تلاش می کنند از مقایسه این رویدادها با رویداد یا موقعیتی در گذشته برای فهم رویداد جاری کمک بگیرند. فهم یک رویداد یا موقعیت جاری از گذر قیاس آن با رویداد یا موقعیتی در گذشته یک سازوکار یا میانبر شناختی است که روانشناسی شناختی از آن به عنوان «استدلال قیاسی» اشاره می کند. پژوهش حاضر با تمرکز بر رویداد سیاست خارجی «مذاکرات و توافقات هسته ای ایران-گروه 1+5» نشان داده است چگونه برخی شخصیتهای سیاسی، رسانه ها و کاربران آنها در ایران کوشیده اند با توسل به قیاس های تاریخی رویداد «مذاکرات و توافقات هسته ای سه گانه ایران-گروه1+5» را فهم کنند. بر اساس یافته های پژوهش، قطعنامه 598، قرارداد الجزایر 1981، ملی شدن صنعت نفت، معاهده ترکمانچای، پیمان سعدآباد، معاهده گلستان، معاهده پاریس، امیرکبیر، آرش کمانگیر، صلح حدیبیّه و صلح امام حسن(ع)، قیاس های تاریخی ای هستند که قیاسگران با توسل به آنها رویداد سیاست خارجی «مذاکرات و توافقات هسته ای ایران-گروه1+5 (1394-1392)» را فهم کرده اند که از این میان، قطعنامه 598 و صلح حدیبیّه هر یک به طور برابر با فراوانی 22 درصد، فراگیرترین قیاس ها هستند. استنباط نویسندگان این است که میان موافقان و مخالفان «توافقات هسته ای سه گانه ایران-1+5» در جامعه ایرانی نبردی قیاسی در جریان بوده که ابزار این نبرد را رتوریک ایران /ملی گرایی-اسلام گرایی شکل داده است.
روندپژوهی پذیرش قطعنامه 598 توسط امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد پر رمز و راز تاریخ جنگ، مسئله پذیرش قطعنامه ۵۹۸ که با گذشت بیش از سه دهه، هنوز با فقر آثار متقن و تحلیلی در این باب مواجهیم. به تصریح امام، تصمیم قبول قطعنامه مبتنی بر یک سلسله «حوادث و عواملى» بوده که تحلیل محققانه آن را موکول به آینده نموده اند و به نظر می رسد اکنون وقت رمزگشایی از این تصمیم تاریخی است. چه اینکه بازشناسی فرایند تصمیم سازی های کلان سیاسی، در پیشگیری از تکرار برخی تصمیمات سخت و بعضاً تلخ، مؤثر خواهد بود. اجماع مسئولان عالی رتبه سیاسی و نظامی از جمله اموری است که در روند تصمیم سازی و تغییر نظر اولیه امام، در دو مقطع تاریخی سرنوشت ساز بعد از فتح خرمشهر و پذیرش قطعنامه، نقش تعیین کننده داشته و به نوعی، متضمن حجت شرعی و عقلی برای تصمیم نهایی امام بوده است. پرسش آن است که در مدت کوتاه تصدی قائم مقامی فرماندهی کل قوا در بازه زمانی 12خرداد1367 تا 27تیر1367، چه اتفاقاتی رخ داد که امام در تصمیم قاطع خود پیرامون پایان جنگ، تجدیدنظر کردند؟ تاکنون احتمالات مختلفی از سوی سیاستمداران و تحلیلگران پیرامون علل پذیرش قطعنامه مطرح شده که از آن جمله می توان به ورود مستقیم آمریکا به جنگ، فقر نقدینگی، عدم توازن تسلیحات راهبردی، تغییر باورهای مسئولان نسبت به اهمیت و اولویت جنگ، دلسرد شدن مردم از حضور در جبهه و عوامل دیگر اشاره کرد که در این نوشتار مستندات نفی این عوامل به عنوان علت اصلی پذیرش قطعنامه پرداخته خواهد شد. این پژوهش در زمره پژوهش های عِلّی است و با رویکرد توصیفی تحلیلی صورت گرفته و داده های آن با روش کتابخانه ای گردآوری شده است. در این مقاله بر پایه مستندات و شواهد تاریخی، ضمنِ بازکاوی نقش عوامل اجماع ساز برای تحمیل جام زهر، برخی زمینه ها و ریشه های سیاسی-اجتماعی تصمیم امام در پذیرش قطعنامه، مورد بازخوانی و بررسی قرار گرفته، نهایتاً مشخص می گردد که امام خمینی به دلیل شکل گیری اجماع در عرصه حکمرانی، از دیدگاه اولیه خود مبنی بر ادامه جنگ تا شکست پشیمان کننده رژیم بعثی، دست برداشته و با لحاظ اتفاق نظر متولیان سیاسی و نظامی، مصلحت مردم و نظام اسلامی را در پذیرش قطعنامه تشخیص داده است .
تحلیل دولت شکننده عراق و معمای امنیت در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمای امنیت به عنوان یکی از دغدغههای اصلی کشورها در صحنه بینالمللی است که با افزایش امنیت یک کشور، سایر کشورها روند ناامنی را سیر خواهند کرد. وظیفه دولتها ارائه کالاهای سیاسی مانند؛ امنیت، امکانات اقتصادی، نظم قانونی و زیرساختارها است. زمانی که دولت این کارویژهها را نتواند ارائه کند، یک دولت شکننده محسوب می شود. مفهوم دولتهای شکننده در یک دهه اخیر، ازجمله ویژگیهای برخی کشورهای خاورمیانه شده است. عراق پس از سال 2003، در گروه دولتهای شکننده قرار گرفته و در طول این سالها همواره در سطح نامطلوبی از امنیت ارزیابی شده است. براین اساس، سوال اصلی این است که، دولت شکننده عراق چه تاثیری بر معمای امنیت در خلیج فارس دارد؟ هدف این نوشتار با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی، این است که به بررسی معمای امنیت در عراق به عنوان دولتی در منطقه خلیج فارس پس از سال 2003 بپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد دولت شکننده عراق با برهم زدن نظم عربی منطقه ای، زمینه سازی افزایش مداخلات نظامی، تاثیرگذاری بر موازنه قوای منطقه ای بین ایران و عربستان، زمینه سازی گسترش فعالیت های تروریستی و قاچاق نفت در منطقه، معمای امنیت در خلیج فارس را تشدید نموده است.
نقش شورای امنیت سازمان ملل متحد در صدور قطعنامه ها علیه داعش
حوزههای تخصصی:
امروز تروریسم از مهم ترین موضوعات مورد توجه ملت ها و دولت ها در سرتاسر جهان است و با آنکه این مسئله مناطق خاصی را بیشتر درگیر کرده، اما شیوع آن تقریباً به دغدغه امنیتی اغلب جوامع معاصر تبدیل شده است. سازمان ملل متحد برای مقابله با رشد و اقدامات گروه های تروریستی تلاش هایی را انجام داده است؛ به ویژه اینکه با ظهور داعش و اقدامات فراملی آن بحران تروریسم به عنوان تهدیدی علیه امنیت جهانی موردتوجه بیشتری قرار گرفت. این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای و سایت به دنبال پاسخ به این پرسش بوده است که «سازمان ملل چه قطعنامه هایی علیه گروه تروریستی داعش تصویب کرده است؟» این پژوهش در یک نوآوری برخلاف پژوهش های پیشین که به مسئله بحران عراق و سوریه و نقش سازمان ملل در خلال آن پرداخته اند قصد داشته است به صورت منسجم تنها به موضوع قطعنامه های سازمان ملل در قبال داعش بپردازد. بر اساس یافته های پژوهش، بین سال های 2014-2021 قطعنامه های 2169، 2170، 2178، 2199،2347،2249 و 2462 مهم ترین قطعنامه های سازمان ملل متحد علیه داعش بوده که در موضوعات زیر تصویب شده است: قطعنامه 2169 شورای امنیت نسبت به شناسایی داعش به عنوان گروه تروریستی؛ قطعنامه 2170 برای انح لال داعش؛ قطعنامه 2178 نسبت به جذب جنگجویان خارجی به داعش؛ قطعنامه 2199 درباره منع خرید و معامله نفت و گاز، اشیای عتیقه و تاریخی با تروریست ها؛ قطعنامه 2347 درباره حمایت از میراث مشترک بشریت و میراث فرهنگی؛ قطعنامه 2249 برای نابودسازی پناهگاه های داعش در عراق و سوریه و قطعنامه 2462 در مورد مبارزه با تروریسم و مقابله با تأمین بودجه تروریسم.
گفتمان راه سوم در ایران عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه انقلاب مشروطه، معمولاً از یک گفتمان سنتی به عنوان حافظ وضع موجود و از یک گفتمان مدرن، به عنوان ناقد وضع موجود نام برده می شود و از بررسی گفتمان های دیگر اجتناب می گردد. هدف این مقاله، متمایز کردن و شناساندن گفتمانی به نام راه سوم در بین دو گفتمان مدرن و سنتی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برای رسیدن به این مهم، الگوی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به خدمت گرفته می شود. گردآوری داده ها از منابع دست اول و دوم صورت گرفته و منابع به روش تحلیل انتقادی بررسی شده اند. این تحقیق می کوشد تا گفتمان مذکور را از میان آثار داود فیرحی معرفی کند. گفتمان راه سوم، گفتمانی بود که خود را در مقابل گفتمان سنتی و مدرن تعریف کرده و همزمان غرب و سنت را نفی، و تجدد و مذهب را اثبات می کرد. سؤال اصلی پژوهش این است که «گفتمان راه سوم چگونه به مقاومت در برابر گفتمان سنتی می پردازد؟» پاسخ احتمالی(فرضیه) به پرسش اصلی چنین است: گفتمان راه سوم در عصر مشروطه، براساس زمینه های اجتماعی، و موقعیت گفتمانی خود، ضمن مقاومت علیه قدرت و ایدئولوژی گفتمان سنتی، خود را به صورت مستقل از گفتمان سنتی و مدرن مطرح می کند.
الگوی مستشاری امنیتی ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
227 - 259
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مفهوم «مستشاری امنیتی» به عنوان یک رویکرد بدیع در ادبیات بومی معرفی و مبانی نظری آن بررسی شده است. دغدغه اصلی پژوهشگر، یافتن الگوواره و چارچوب مشخصی برای مأموریت مستشاری امنیتی است که بدین منظور رویکرد ایالات متحده آمریکا برای ارائه کمک های مستشاری امنیتی به کشورهای هم پیمان بر اساس اسناد و منابع موجود مورد بحث قرار گرفته است. این پژوهش به روش تحلیل مضمون انجام شده و عناصر و اجزای تشکیل دهنده الگو، بر اساس مضامین شناسایی شده در منابع، بازشناسی شده اند. مطالعه موردی الگوی مستشاری ایالات متحده نشان می دهد که هدف گذاری، ایجاد یکپارچگی اقدامات و تقسیم وظایف مشخص میان نهادهای سه گانه اصلی در ارائه کمک های مستشاری امنیتی (وزارت امورخارجه، وزارت دفاع و سازمان یو اس اید)؛ تبیین بخش امنیت یا جامعه هدف کشور دریافت کننده کمک ها و همچنین سطح بندی این کمک ها جزو مؤلفه های اصلی الگوی آمریکایی مستشاری امنیتی هستند.
Archaeology of the Schools Proximity in the Second Phase Statement emphasising the Institutional Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The proximity of Islamic schools with the emergence of Islamic extremist currents has become a significant concern for Muslim thinkers. It has doubled the need for approximation and intra-religious dialogue. From a historical and institutional view, Iran and Egypt are the institutional pioneers of approximation among Islamic countries. Since the early 1942s, they have developed their activities in various formats based on the views approximation of the two sects’ religious scholars. The two countries' intellectual, political, and cultural atmosphere and a sense of leadership for the Islamic world in Egypt and Iran have been the largest producers of thought in the Islamic field. It was a significant factor in theory-making and pragmatism in this field. The main question is ‘How can the prominent meanings in the institutional network of schools proximity in the Islamic world and contemporary Iran be explained from an institutional and policy-making perspective?’. The results indicated that after the developments leading to secularism in Egypt, Iran became the only pillar of approximation among Islamic countries. After the Islamic Revolution of 1979, by emphasising the issue of Palestine, Hajj and the formation of a single nation, to guide domestic and transnational audiences by highlighting religious affinities in the geography of Islam and Muslims guide to religious coexistence. The second phase statement of the revolution is the most innovative manifestation of the institutional approximation strategy that Ayatollah Khamenei, emphasising trans-ethnic, trans-religious and transnational themes, has presented his institutionalist reading as a "Comprehensive Approximation" using previous historical experiences.
The U.S. Tremendous Strategy to Counter the Islamic Republic of Iran in the Biden Government: From de-Geopolitical Policy to de-Legitimacy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Iran and the United States have experienced hostile and tense relations since the occupation of the U.S. Embassy in 1358. During this time, the White House has not given up on any attempt to change the government in Tehran. The main question is ‘What is the tremendous strategy of the United States to counter the Islamic Republic of Iran in the Biden era?’ The central hypothesis is the U.S. has two new strategies confronting Iran: de-geopolitics abroad and de-legitimacy inside. The present study aimed to analyze these two strategies. The results indicated that according to the teachings of Smart War, the U.S. has two goals for these actions; first, a sinusoidal and erosional process aimed at deprivation and discrediting of the Iranian political system in internal and external levels (de-legitimacy and surrender). The depletion of Iran's strategic and geopolitical capacity in the region to remove power tools from it (weakening to surrender or change the regime).