مطالب مرتبط با کلیدواژه

ظرفیت جامعه


۱.

نقش ظرفیت جامعه در فهم سیره سیاسی و اجتماعی امام علی(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ظرفیت جامعه امام علی (ع) فهم سیره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۶
الگوگزینی از سیره معصومان(ع) در همه ابعاد در طول تاریخ مورد توجه مسلمانان بوده است، ولی برخی از ابعاد سیره از جمله سیره سیاسی و اجتماعی آنان خالی از ابهامات و اشکالات ظاهری نیست. از این رو، باید برای ابهام زدایی از سیره سیاسی و اجتماعی معصومان(ع) اصول و قواعدی را پی ریزی نمود. مد نظر قرار دادن اصل توجه به ظرفیت جامعه از جمله اصولی است که می تواند ابهامات ظاهری سیره سیاسی و اجتماعی را تا حدودی زدوده و برای الگوگزینی از سیره آنان، راهی روشن تر هموار سازد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که برای فهم صحیح سیره معصومان(ع) و منطق عملی ایشان باید به ظرفیت جامعه توجه نمود. برخی از مصادیق این ظرفیت عبارت است از: میزان بصیرت و آگاهی جامعه، جایگاه همت و اراده در اعضای جامعه، سطح عمومی تعهد و تخصص افراد جامعه. نادیده گرفتن نقش این موارد در سیره معصومان(ع) می تواند منجر به سوء فهم سیره ایشان شود.
۲.

تحلیل نسبت قدرت دولت و جامعه با گذار به دموکراسی؛ مطالعه موردی جنبش مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشروطیت گذار به دموکراسی ظرفیت دولت ظرفیت جامعه قفس هنجارها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۶
نظریه های گذار به دموکراسی در دهه های گذشته توسعه سیاسی و اقتصادی را حرکتی می دانند که با روشنگری آغاز شده سپس ناگزیر به پیشرفت و آزادی خواهد انجامید. نظریه های متأخر و به طور ویژه سنت توسعه پژوهی دارون عجم اوغلو و جیمز ای. رابینسون با تأکید بر سیاست، اقتصاد و تاریخ؛ نشان داده اند که در گذار به دموکراسی امر جبری وجود ندارد بلکه تعادلی کاملاً بی ثبات است که باید مرتباً از آن حفاظت شود. سؤال پژوهش این است: رابطه قدرت دولت و جامعه در دوره مشروطه چگونه بوده است و نسبت آن با گذار به دموکراسی چیست؟ پاسخ موقت به این پرسش چنین است: جنبش مشروطه باعث کاهش قدرت شاه شد و مقدمات پیشرفت جامعه و نهاد های میانی به عنوان یکی از پایه های گذار به دموکراسی فراهم آمد. تحت انقیاد قفس هنجار ها و تضعیف ظرفیت دولت به عنوان پایه دیگر گذار به دموکراسی، قدرتمند شدن هم زمان جامعه و دولت و برآمدن لویاتان مقید به عنوان نقطه بهینه گذار به دموکراسی رخ نداد و ایران از دالان آزادی به بیرون پرتاب شد. روش این پژوهش، جامعه شناسی تاریخی - تبیینی است و داده های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای - اسنادی گردآوری شده است و در چارچوب نظریه عجم اوغلو و رابینسون بررسی و تحلیل شده اند.
۳.

لویاتان غایب و برافتادن جمهوری: آسیب شناسی ناکامی دموکراسی سازی در افغانستان (2001- 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گذار دموکراسی ظرفیت دولت ظرفیت جامعه قفس هنجارها افغانستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۷۱
پیدایش گروه طالبان در عرصه سیاست افغانستان در دهه ۱۹۹۰ و به دست آوردن قدرت از مهم ترین فراز های سرنوشت ساز این کشور محسوب می شود. سقوط آنان و آغاز دوره جمهوری در سال ۲۰۰۱ نوید ورود افغانستان به مسیر دموکراسی را می داد، اما پیدایی دوباره طالبان در تابستان ۲۰۲۱ جامعه جهانی را شوکه کرد. در این نوشتار می خواهیم ناکامی افغانستان در دموکراسی سازی در سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ را از دریچه سنت توسعه پژوهی دارون عجم اوغلو و جیمز ای رابینسون و با تأکید بر سیاست، اقتصاد و تاریخ واکاوی کنیم. با رویکرد کیفی و روش جامعه شناسی تاریخی تبیینی در پی پاسخ این پرسش هستیم که دلیل  ناکامی دموکراسی سازی در افغانستان و برآمدن دوباره و سریع طالبان برآیند چیست؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که ماهیت دولت در افغانستان به دلیل ساختار و طراحی ضعیف و قدرت ضددموکراسی جامعه با لویاتان غایب هم خوانی دارد. در چنین بستری قفس هنجار ها تعیین کننده سیاست و مانع تقویت هم زمان دولت (بهروزی اقتصادی و اجتماعی) و جامعه (درونی شدن ارزش های جدید و هوشیاری) و برآمدن لویاتان مقید برای گذار به دموکراسی شده است. برایند این موارد راه را برای بازگشت دوباره اقتدارگرایی طالبان هموار کرد. داده های این نوشتار از راه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است و در چارچوب نظریه عجم اوغلو و رابینسون بررسی و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که دموکراسی سازی در افغانستان هنگامی موفق است که لویاتان از حالت غایب خارج شود و به تقویت جامعه با محوریت فرسایش قفس هنجارهای ضدتوسعه نگاه ویژه داشته باشد.