فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۰
121-148
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت منطقه قفقاز جنوبی برای ایران، شناخت دقیق عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر تدوین استراتژی ایران در این منطقه امری بسیار حیاتی است. هدف این پژوهش تدوین استراتژی های فرا روی ایران در منطقه قفقاز جنوبی است.روش: این پژوهش بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامه ریزی استراتژیک QSPM است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. روش جمع آوری داده ها به دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) بوده است.یافته ها: تحلیل های حاصل از مدل SWOT نشان می دهد که اگرچه ایران دارای ظرفیت هایی است که می تواند آن را به یک بازیگر مهم در منطقه قفقاز تبدیل کند، اما تحریم های بین المللی، حضور و نفوذ قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در نزدیکی ایران، تنش های مرزی و منازعات مسلحانه، فشار اقلیت ها بر استقلال و خودمختاری، و نیز نقص زیرساخت ها، به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به این هدف برای ایران وجود دارد.نتیجه گیری: در عین حال جدول اولویت بندی استراتژی های انتخاب شده QSPM بیانگر آن است که از میان شش استراتژی برگزیده، استراتژی تقویت روابط تجاری بین ایران و کشورهای قفقاز در زمینه نفت خام و گاز، محصولات پتروشیمی، فولاد و غیره با نمره جذابیت 93. 4 نسبت به دیگر استراتژی ها از اولویت بالایی برخوردار است.
هماهنگی آگاهانه هویت در تمدن نوین اسلامی با بهره گرفتن از تناسب موقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ی هویت ازجمله مسائل پیش روی تحقق تمدن نوین اسلامی است. با تأمل در نسبت میان تمدن نوین اسلامی و هویت، پرسش اصلی این پژوهش را به این شکل سامان داد که چه زمانی می توان انتظار دستیابی به هماهنگی آگاهانه هویت را داشت؟ نگارندگان این پژوهش بر روی مفهوم موقعیت تمرکز نموده و تناسب موقعیت را به عنوان فرضیه پژوهش در نظر گرفته و در فرایند یافتن پاسخ به پرسش طرح شده در چارچوب رویکرد برساختی و با استفاده از نظریه گفتگوی هویت، ابتدا هویت را به عنوان یک مفهوم چندوجهی پویای غیرقابل تقسیم که در دل یک اجتماع تمدنی ساخته می شود تعریف نمودند؛ موقعیت را نیز یک بستر زمینه ای تعریف نمودند که تجلی وجوه هویتی در آن ممکن شده و در جهت دهی فرایندهای فهم افراد و مفاهمه میان مردمان دارای اهمیت است و تناسب یا عدم تناسب موقعیت نیز در نسبت با تجلیات وجوه هویتی معنا می یابد. در ادامه با استفاده از نظریه همروی به عنوان روش پژوهش، دست به شرح مثالی پرسش از هویت و نسبت آن با موقعیت زده و مطابق با فرضیه بیان شده به این نتیجه رسیدند که هماهنگی آگاهانه هویت آنگاه امکان پذیر است که تناسب موقعیت رخ داده و نیز امکان توسعه گفتگو و دستیابی به هویت تکمیل شده به دست آید. پذیرش جهان اسلام به عنوان موقعیت می تواند مفهوم امت را در جایگاه هویت تمدنی و ثمره هماهنگی آگاهانه هویت طرح نماید.
چالش های گفتمان انقلاب اسلامی ایران در مواجهه با نسل دهه هشتاد (مطالعه موردی: حوزه های کارآفرینیِ اقتصادی، روشن فکری و حکمرانی سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
299 - 327
حوزههای تخصصی:
حکومت های دینی نظیر جمهوری اسلامی ایران برای بازتولید کارآمدی شان از یکسو نیازمند معانی عمیقی اند که محصول استدلال های معرفت شناختیِ اسلامی خاصی است و از سوی دیگر به سوژه های حقوقی ای نیاز دارند که اقناع این معانی معرفتی شده باشند؛ در حالی که در جهانِ حاد واقعیِ امروزی و با ظهور نسل هایی با هویت های سیّال و مجازی، معانی عمیق معرفتی در حوزه های مختلف با چالش های جدی ای روبه رو شده و روزبه روز نقششان در زندگی انسان ها کم رنگ تر می شود. بر این اساس در این مقاله می کوشیم تا با مبنا قرار دادن ویژگی های نسل دهه هشتاد (که با سیّالیت و مجازیت خود به ندرت جایگاهی حقوقی و معرفتی را اشغال می کنند)، ابتدا تغییرات شکل گرفته در سه حوزه کارآفرینی، روشن فکری و حکمرانی سیاسی را بررسی کنیم و سپس به تحولاتی که گفتمان انقلاب اسلامی در این شرایط نوظهور باید به خود گیرد، بپردازیم. به طور کلی یافته های تحقیق بیانگر آن است که کم رنگ شدن معانی عمیق معرفتی نزد نسل دهه هشتاد، ضمن آنکه مباحث معرفت شناختیِ روشن فکران عام را به حاشیه می برد و فضا را برای ظهور روشن فکران خاص فراهم می کند، در حوزه اقتصادی موجب شکل گیری اقتصاد استارت آپی و ظهور نوع جدیدی از کارآفرینیِ پُرخطر به نام کارآفرینیِ زنجیره ای می شود. به تبع این تحولات، در حوزه «حکمرانی سیاسی» نیز حکومت کردنِ کم هزینه و کارآمد بر سوژه های دهه هشتادی مستلزم عبور از قاعده های کلی و معرفت شناختی و تبدیل حکومت اسلامی به حکومت مندی اسلامی است.
تبیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه (۲۰۱۰- ۲۰۲۲م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
174 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، دست یابی به درک صحیحی از رویکرد رئالیسم تدافعی جمهوری اسلامی ایران در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه است.(هدف) مسئله اصلی این پژوهش این است که منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در سال های 2010-2022م چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، این فرضیه ارائه می شودکه: منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه، حمایت، حفاظت وتقویت محور مقاومت، و کمک به امنیت و ثبات سوریه است. به علت قرار داشتن سوریه در صف اول مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و وجود خط پشتیبانی ایران از حزب الله لبنان در سوریه از حمایت ایران برخوردار است.( مسئله) چارچوب نظری پژوهش بر اساس نظریه رئالیسم تدافعی استفان والت و جک اسنایدر استفاده شده است. روش پژوهش روش تبیینی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است(روش)یافته های پژوهش نشان می دهد،. که ج.ا.ایران، خود را رهبر جبهه مقاومت در برابر آمریکا و ارژیم صهیونیستی می داند. منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در چارچوب منافع ایدئو لوژیکی، استراتژیکی، و اکونومیکی و ژئوپلیتیکی تعریف می شود.ج.ا.ایران سعی دارد با نفوذ بیشتر در منطقه و بهره گیری از سیاست اتحاد با سوریه، نخست امنیت ملی خویش و پس از آن، منافع ملی خود را تأمین کند.(یافته ها).
سنتز نظری سیاست خارجی ایران در پرتو مشارکت جامع راهبردی با چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۷)
107 - 144
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و چین دارای فراز و فرودهایی بوده که حدود یک دهه اخیر در قالب مشارکت جامع راهبردی بیشترین مراودات سیاسی و اقتصادی را با هم تجربه کرده اند. حاکمیت ج.ا. ایران با یاس از غرب، رویکرد «نگاه به شرق» را در پیش گرفته که این مشارکت منجر به توافق نامه 25 ساله بین تهران و پکن شد. عوامل، متغیرها و مولفه های داخلی و خارجی برای بررسی این مشارکت مهم هستند. از یک سو لایه های هویتی دخیل هستند، از طرفی رویکرد واقع گرایانه و به نحوی ضدیت با هژمون که از درک و شناخت کارگزاران دولت ها شکل گرفته، موثر می باشند. پرسش این است که برای درک بهتر این مشارکت چه سنتزی می توان ارائه داد؟ فرضیه این است که مشارکت جامع با رویکرد چندوجهی، اشتراکات هویتی و رویکردی ضد هژمون شناخت ادارکی از محیط بین الملل و شرایط داخلی و سیاست خارجی تاثیرگذار بوده است که ما را برای شناخت بهتر سیاست خارجی ایران در ارتباط با چین در قالب این مشارکت رهنمون می سازد. مقاله از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره برده و داده ها کتابخانه ای و اینترنتی می باشند.
The Invisible Palestinians: The Hidden Struggle for Inclusion in Jewish Tel Aviv, by Andreas Hackl, Indiana University Press, 2022. 230 pp. ISBN-10: 0253060826, ISBN-13: 978-0253060822(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۷, Issue ۲, spring ۲۰۲۳
387 - 393
حوزههای تخصصی:
موانع ادراکی شکل گیری دانشگاه تمدن ساز در ساحت نظام اخلاقیِ آموزش ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن هم ساخته می شود و هم آن را می سازند، به گونه ای که هم به سوژه مندی مؤثر و هدفمند و هم به روند تدریجی و مینیاتوری تاریخی بر مبنای علم و نظام اخلاقی انسانی- الهی- سازمانی می پردازد. در میان عناصر مؤثر در تمدن سازی، نهادهای مولد دانش و اخلاق همچون دانشگاه، نقشی کم نظیر و بنیادین دارد. با توجه به نقش مؤثر اهرمی آموزش در دانشگاه تمدن ساز، هدف اصلی مقاله، فهم موانع شناختی مؤثر بر ساحت اخلاق آموزش در دانشگاه تمدن ساز به مثابه ی تلاقی انسان سازی و جامعه سازی است؛ چراکه بی اعتنایی به مسائل اخلاقی و تعهدات اجتماعی، به تضعیف دانشگاه تمدن ساز می انجامد. این مقاله از روش کیفی و با رویکرد تفسیری، از روش کتابخانه ای و مصاحبه و همچنین تحلیل استنباطی در جهت واکاوی موارد سلبی دانشگاه تمدن ساز در مسئلة مذکور استفاده کرده است. همچنین در چارچوب مفهومی اخلاق حرفه ای و جامعه پذیری در ساحت آموزش مؤثر بر تمدن سازی دانشگاه، با تأکید بر موارد سلبی نظام اخلاقی حوزة آموزش در پاسخ به سؤال اصلی چیستی موانع ادراکی اخلاق آموزش در شکل گیری دانشگاه اسلامی تمدن ساز در ایران معاصر، به تحلیل یافته هایی چون ضعف در تولید فرهنگ دانشگاهی و جامعه پذیری دانشگاهی مبتنی بر اخلاق حرفه ای، کسری در مسئولیت پذیری اخلاقی متولیان آموزش دانشگاهی، کم توجهی به عناصر مؤثر بر توانمندی های اخلاقی در ساحت آموزش تمدن ساز و ضعف در ذهنیت مهارت آفرینی در حوزة آموزش در دانشگاه اسلامی تمدن ساز می پردازد.
Analyzing the Efficiency of Post-Islamic Revolution Governments from the Perspective of Transparency and Corruption Control Indicators in Good Governance (Emphasizing the Khatami and Rouhani Governments)
حوزههای تخصصی:
Good governance addresses how governments manage societies. It plays a special role in the efficiency of governments. The present research, utilizing a descriptive-analytical method, library studies, and survey investigations, aims to analyze the efficiency of post-Islamic Revo-lution governments from the viewpoints of transparency and corruption control, emphasizing the Khatami and Rouhani governments. For this purpose, a questionnaire consisting of 20 items, including transparency and corruption control indicators based on the Cochran formula, was distributed randomly among 384 professors and postgraduate students specializing in po-litical science in the universities of Gilan province. The results obtained from the analysis of collected data, using SPSS software and conducting Chi-square and Friedman tests, showed the results of the Chi-square test with a significance level equal to 0.021 and less than 0.05. The impact of transparency and corruption control indicators among the indices of good gov-ernance on the efficiency of Khatami and Rouhani governments is confirmed. Also, consider-ing the extracted average rankings, from a statistical community perspective, the presidency of Seyed Mohammad Khatami in the years (1997-2005) has been more efficient than the presi-dency of Hassan Rouhani (2013-2021) in terms of these two indicators.
نظام جهانی علم و راهبردهای ارتقای همکاری علمی ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
273 - 306
حوزههای تخصصی:
امضای تفاهم نامه همکاری جامع بین دو کشور ایران و چین در افق 25 ساله زمینه گسترش همکاری های دوجانبه در حوزه های مختلف را تسهیل کرده است. همکاری علمی یکی از ابعاد موردتوجه در این سند است. تخصیص بندهایی به همکاری علمی بین دو کشور علاوه بر ایجاد فرصت توسعه علمی می تواند زمینه ساز همکاری در سایر حوزه ها شود. تمرکز این مقاله بر ارائه راه کارها و راهبردهای سیاستی برای ارتقای سطح همکاری های علمی با توجه به اراده نظام حکمرانی دو کشور برای ارتقای روابط در افق 25ساله است. برای دستیابی به این هدف چهارچوب نظری مشتمل بر گزاره های مستخرج از نظام شبکه ای و ساختار-کارگزار برای سه سطح خرد، میانی و کلان ترسیم شده است. روش پژوهش مقاله، تحلیل ساختاری-تفسیری است و نتیجه اینکه همکاری علمی دو کشور ایران و چین متأثر از مجموعه ای از عوامل در سه سطح کلان، میانی و خرد است که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر پیشبرد آن تأثیرگذارند. بر اساس یافته های پژوهش عوامل سطح کلان مشتمل بر «اراده سیاسی» و «عضویت ایران در ابتکار کمربند-راه» بیشترین تأثیر مستقیم را بر گسترش همکاری های علمی دو کشور دارند. دستاورد اصلی مقاله، تعیین سهم عوامل تأثیرگذار و نوع روابط بین این شبکه از عوامل و ارائه پیشنهاد هایی برای اولویت بندی آن ها با هدف ارتقای همکاری علمی بین دو کشور ایران و چین است.
ریشه های بحث از سوژه در ساختارگرایی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
735 - 709
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تلاش برای فهم چگونگی حدود عاملیت سوژه در نظریه ساختارگرایی تکوینی است که در جامعه شناسی و نقد ادبی از سوی لوسین گلدمن مطرح شد و یکی از نظریه های کاربردی در این زمینه به شمار می آید. مقاله با بهره گیری از روش تحلیل متون در پی پاسخگویی به پرسش درباره نقش سوژه از حیث تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری در نسبت با ساختار از دیدگاه ساختارگرایی تکوینی است. در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که سوژه ساختارگرایی تکوینی، در قامت فاعل فرافردی با فاصله گرفتن تدریجی ناگزیر از عاملیت مطلق و تابعیت ساختاری غیرکنشمند، به رابطه دیالکتیکی تکوینی با ساختار رسیده و در جریان شکل گیری آگاهی طبقاتی و تجلیات عینی آن، در چرخه پی در پی بازآفرینی و بازبینی، همواره در حال تکوین و دگرگونی است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در فاصله ساختارگرایی تا پساساختارگرایی، میدان دیالکتیک ساختارگرایی تکوینی با تلفیق نظریه جامعه شناختی لوکاچ و نظریه روان شناختی پیاژه و با بهره گیری از اندیشه های افرادی همچون هگل، فروید و نیچه به دنبال یافتن راهی میانه برای رهایی سوژه در عین پذیرش تأثیر محدودیت های ساختاری است؛ و با افزودن مفهوم تکوین به نظریه ساختارگرایی در تلاش برای به تصویر کشیدن رابطه سوژه و ساختار و محصولات عینی این رابطه است که در نظریه گلدمن به طور ویژه، بر آفرینش ادبی تأکید شده است.
ماهیت و نقش معنویت در تمدن نوین اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم کلیدی در بطن تعریف تمدن نوین اسلامی، مفهوم معنویت است. در این مقاله، مسئله اصلی ما، تحقیقِ مؤلفه های ذاتی و ماهوی معنویتِ موجود در تمدن نوین اسلامی و سرشار بودن تمدن نوین از معنویت و جایگاه هدایت گرانه و راهبری معنویت در این تمدن از منظر آیت الله خامنه ای است. هدف ما در این پژوهش، ارائه ی درکی عمیق از مفهوم معنویت اسلامی و احصاء وجوه تأثیرِ معنویت در زمینه سازی، تکامل و پیشرفت و تحقق تمدن نوین اسلامی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای است. در این پژوهش، از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. از نظر آیت الله خامنه ای، معنویت اسلامی، ایمان به غیب، طهارت باطن انسان در پرتو غیب و تسلیم و عبودیت نسبت به غیب است. مفهوم سرشار بودن تمدن نوین اسلامی از معنویت نیز ناظر به وجود ایمان آگاهانهو حاکمیت فضایل و محوریت عبودیت الهی در سراسر تمدن نوین اسلامی است. وجوه مؤثر و هدایت گر معنویت اسلامی برای تمدن نوین اسلامی، وجوه شش گانه زمینه ساز، هویت ساز، معرفت بخش، استحکام و استقامت بخش، مصونیت ساز و سرعت دهنده ی تمدن نوین اسلامی است. معنویت اسلامی، از آغاز تا غایاتِ تمدن نوین اسلامی را پوشش می دهد، زمینه ی شکل گیری تمدن نوین را فراهم می کند، به آن هویت و تشخّص می بخشد، معرفت زیربنایی آن را تأمین می نماید، پایه ها و موجودیت آن را مستحکم می کند و آن را در برابر انحطاط و ارتجاع و توقف و رکود، مصون می سازد و به حرکت آن برای رسیدن به غایاتش، سرعت و سهولت می دهد.
سازمان ملل و ارتقای جایگاه امنیّت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۶)
183 - 208
حوزههای تخصصی:
امنیّت انسانی از ابتدای تشکیل سازمان ملل مورد توجه این سازمان بوده است. پس از تشکیل این سازمان و در دوره جنگ سرد و شکل گیری نظام دو قطبی، امنیّت انسانی در حاشیه قرار گرفت و ایده امنیّت دولتی مطرح توسط مکتب واقع گرایی، ایده غالب امنیّتی گشت. بعد از جنگ سرد و از بین رفتن نظام دوقطبی از یک سو و تغییر در ماهیت تهدیدات متوجه دولت ها از سوی دیگر ایده امنیّت انسانی مجال بیشتری در سازمان ملل یافت. با این توضیحات، این پرسش مطرح است که سازمان ملل در راستای ارتقای امنیّت انسانی چه اقدامات عملی انجام داده است؟ فرضیه تحقیق این است که تلاش های این سازمان برای ارتقای جایگاه امنیّت انسانی در اعلامیه جهانی حقوق بشر، معاهده ژنو درباره حمایت از غیرنظامیان در زمان جنگ، معاهده نسل کشی اعلامیه حمایت از حقوق زنان و کودکان در زمان درگیری های مسلحانه، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون بین المللی رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و اعلامیه داشتن حق توسعه و کنوانسیون منع شکنجه، اهداف توسعه هزاره، ایجاد کمیسیون امنیّت انسانی و ... متجلی شده است. روش تحقیق مقاله حاضر کیفی و مبتنی بر تحلیل توصیفی است.
واکاوی ابعاد سیاست خارجی چندوجهی و متوازن قزاقستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۷)
117 - 146
حوزههای تخصصی:
جمهوری قزاقستان به علت دارا بودن موقعیت استراتژیک در آسیای مرکزی از اهمیتی خاص برخوردار است. این جایگاه راهبردی در کنار سیاست متوازن و چندوجهی این کشور برای گسترش روابط با بازیگران منطقه ای و بین المللی، فرصت بسیار مناسبی برای توسعه و ارتقای جایگاه منطقه ای نورسطان فراهم می کند. بدین ترتیب، سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که سیاست خارجی چندوجهی و توازن بخش قزاقستان دارای چه ابعادی می باشد؟ فرضیه مقاله این است که با توجه به جایگاه راهبردی قزاقستان در آسیای مرکزی، سیاست گذاران این کشور در تلاش هستند تا با اتخاذ سیاست چندمحوری و تقویت روابط با بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای و همچنین استفاده از ظرفیت های منطقه ای و بین المللی، قلمروی نفوذ و قدرت چانه زنی آستانه را افزایش دهند. یافته های تحقیق نشان می دهد که نقش آفرینی آستانه در سازمان های بین المللی جهت ارتقای وزن ژئوپلیتیکی قزاقستان نقش به سزایی در تبدیل شدن این کشور به یک بازیگر مهم در مقیاس بین المللی کرده است. روش تحقیق حاضر کیفی و از نوع مقالات توصیفی-تحلیلی است.
پیامدهای امنیتی خروج ایالات متحده آمریکا از برجام بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
145 - 175
توافق حاصل از چندجانبه گرایی برجام در صدد حل و فصل مناقشات هسته ای میان ایران و غرب بود. مساله پژوهش این است که با خروج و اعمال تحریم های یک جانبه توسط ایالات متحده و کاهش تعهدات ایران در پاسخ به این خروج و اقدامات بعدی امریکا، چالش هایی از جمله ایجاد ناامنى در سطح منطقه و سطح داخلى براى جمهورى اسلامى ایران، همچنین تصویب قطعنامه پیشنهادى ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و آلمان در شوراى حکام آژانس بین المللی انرژى و مطرح شدن موضوع تمدید مجدد تحریم های تسلیحاتى علیه ایران و تلاش جهت فعال سازی سازوکار ماشه توسط ایالات متحده در شوراى امنیت ایجاد گردید. این پژوهش با روش کیفی و از نوع مطالعه اسنادی و مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های چاپی و الکترونیکی می باشد. به کارگیری چارچوب نظری رئالیسم تهاجمی، به دنبال پاسخ به پیامدهای امنیتی خروج ایالات متحده از برجام برای جمهوری اسلامی ایران می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد خروج آمریکا از برجام باعث شد تا علاوه بر بازگشت تحریم های موشکی قبلی، تحریم های شدیدتر یک و چندجانبه وضع گردد و حتی بر مسائل مهم امنیتی در منطقه خلیج فارس تأثیرگذارد. برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس، ایران را از نظر نیروهای متعارف، موشک سازی، رشد نیروهای نامتقارن و افزایش نفوذ منطقه ای تهدیدی بزرگ تلقی کرده که خود عاملی برای افزایش تمایل برای خرید تسلیحات توسط کشورهای مذکور گردید و باعث شد تا امنیت ملی ایران روند نزولی در پیش گیرد
Investigating the relationship between Instagram and Telegram on the security and social trust of the fourth generation (A case study of users aged 16 to 19 years old in District 12 of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to the special features of Instagram and Telegram and the newness of this phenomenon, many people in the society have not gained the opportunity or ability to know this space in detail and their lack of proper familiarity with this space, influence in the political, social, and economic fields. , has followed culture and security for them. Therefore, in this research, the relationship between the use of Instagram and Telegram with the security and social trust of users has been investigated. The method of this research is descriptive correlation type. The statistical population of the research included 16-19-year-old users in the 12th district of Tehran, and the statistical sample size was determined to be 380 people based on Cochran's formula. The survey data collection method and the data measurement tool was a researcher-made questionnaire. The findings of the research showed that the amount and history of using Instagram and Telegram is effective on security and social trust. Meanwhile, the correlation of social and cultural content on security and social trust is positive and significant, and the correlation between economic and security content with security and social trust is negative and significant. The relationship between the political content of Instagram and Telegram with trust and social security is not significant. Finally, virtual media has had an impact on the security and social trust of Tehran users.
راهبردهای کنش گری رسانه در مدیریت افکار عمومی از منظر مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
73 - 96
حوزههای تخصصی:
کنش گری رسانه ابزاری برای مدیریت افکار عمومی جامعه می باشد، که به وسیله آن جامعه می تواند مسیر سعادت پیروزی و یا شقاوت شکست را کسب نماید. در رابطه با تأثیرپذیری افکار عمومی توسط رسانه اندیشمندان زیادی مباحثی را مطرح نموده اند. سؤال قابل طرح اینکه از منظر مقام معظم رهبری مدیریت افکار عمومی جامعه نیازمند چه راهبردهایی برای کنش گری رسانه می باشد؟ روش به کارگیری در این پژوهش تحلیل مضمون خواهد بود. یافته های پژوهش همچون: مهندسی اخبار جهت کنترل افکار عمومی، تصویرسازی غلط رسانه ای عامل انحراف افکار عمومی، ضعف ما در تولید محتوای مناسب و مانند آنها حکایت از این دارند که از منظر رهبر انقلاب ضرورت دارد رسانه ها در جمهوری اسلامی در دو کلان راهبرد سیاسی اجتماعی و محتوایی عملیاتی به تولید راهبردهای کنش گری بپردازند، که در صورت توجه افکار عمومی جامعه اسلامی در مسیر صحیح مدیریت خواهد شد.
بحرانِ دموکراسی و لویاتان جدید (نقد و بررسی کتاب دمُکراسی و دعواهای اخلاقی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷)
120 - 144
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به معرفی و ارزیابیِ کتابِ دمُکراسی و دعواهای اخلاقی نوشته رابرت بی. تلیس می پردازیم. تلیس معتقد است در بحرانِ دموکراسیِ معاصر، که نوعی وضعِ طبیعیِ هابزی است، به جایِ دیدگاه هایِ معمولِ فیلسوفانِ سیاسی که دموکراسی را نشئت گرفته از مجموعه ای از تعهدات اخلاقی می دانند، شرایطِ کنونی نشان می دهد که شهروندان بر سرهمین اصولْ اجماعی ندارند و این امر منجر به دعواهایِ اخلاقی شده است. ازهمین رو، تلیس به جای ورود به مباحث اخلاقی، سیاستی دموکراتیک را پیشنهاد می کند که برگرفته از اصول معرفتی - معرفت شناسی عامیانه - است. تلیس در سنتِ لیبرال دموکراسی می اندیشد؛ اما روش و پاسخ او به بحران دموکراسی معاصر، متأثر از تامس هابز است. هرچند، مانند هابز دولت مطلقه را راه حل بحران نمی داند؛ بلکه، تلیس دموکراسی گفتگویی را پیشنهاد می کند که در آن دولت موظف به ارتقاء معرفتی، نه اخلاقی، شهروندان است که همچنان راه حلی هابزی برای وضع طبیعی است. ترجمه فارسیِ این اثر نیز دارای نکاتی است که به آن ها اشاره کرده ایم.
واکاوی اثر هاله ای و لنگر اندازی در کنش حکمرانان شهری، مطالعه ی موردی شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
557 - 582
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر خطاهای شناختی بر کنش حکمرانان شهری انجام پذیرفته و از نظر روش تحقیق، از رویکرد آمیخته و کیفی بهره برده شده است. جامعه آماری این پژوهش شهرداران نواحی شهرداری تهران بوده و نمونه گیری هدفمند انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات کیفی، از متون مورد بررسی استفاده شده و 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته با حکمرانان شهری انجام شده است و پس از حصول اشباع داده، مصاحبه ها متوقف گردید. یافته های پژوهش نشان داده اند که اثر هاله ای می تواند باعث نادیده گرفتن مسائل و انتقادات احتمالی، مانند فساد کارکنان و نقض قوانین شود. همچنین، خطای لنگر اندازی تصمیم گیری شهودی، فقدان دید جامع از مسائل، عدم تعامل با ذی نفعان و اولویت بندی نادرست را به دنبال دارد. تصمیم گیری شهودی ممکن است به دلیل اعتماد بیش ازحد به خود و ارجاع به خود باشد، برای حکمرانان شهری، پرداختن به این مسائل بسیار اساسی است تا تصمیم گیری و اقدامات خود را بهبود بخشند. پژوهش نشان می دهد که اثر هاله ای می تواند ناشی از مشکلات ساختاری و نقص های مدیریتی باشد که ممکن است به دلیل عدم حمایت مقامات بالاتر یا تفکرات تبعیض آمیز و پویایی در سیستم حکمرانی ایجاد شود. این پژوهش همچنین نشان می دهد که خطای لنگر اندازی نیز از منظر تفکر بنیادین پنج عامل اساسی دارد. این عوامل شامل تصمیم گیری شهودی، نبود دیدگاه جامع به مسائل، کاستی در تعامل با ذی نفعان، عدم توجه به نیاز به مدیریت هوشمند با توجه به تغییرات سریع محیطی و اولویت بندی نادرست و نقص در مدیریت منابع می باشند. این پژوهش می تواند به عنوان فصل جدیدی در پژوهش های عرصه حکمرانی قلمداد شود.
راهبرد اسرائیل در مواجهه با برنامه هسته ای ایران در دوران ترامپ و بایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در «رهنامه بگین»، به هیچ رقیب اسرائیل در خاورمیانه نباید اجازه داده شود که به سلاح اتمی دست یابد. از این رو اسرائیل راهبردهای متنوعی از ابتدای مواجه با پرونده هسته ای ایران به کار گرفته است که توقف برنامه هسته ای و ممانعت از دستیابی به سلاح اتمی، فصل مشترک آن هاست. پژوهش حاضر پاسخگوی این سؤال بوده است که: راهبرد اسرائیل در مواجه با برنامه هسته ای ایران، در دوران ترامپ و بایدن چه بوده است؟ فرضیه پژوهش در چارچوب بازدارندگی هسته ای و با تأکید بر دکترین بگین، چنین می نماید که: راهبرد اسرائیل در مواجه با برنامه هسته ای ایران در دوره ترامپ، فشار به آمریکا در جهت خروج از برجام و در دوره بایدن تلاش در جهت ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت، ذیل فصل 7 منشور ملل متحد بوده است. از این منظر، اسرائیل که برجام را ناکارآمد در مهار برنامه هسته ای ایران می دانست؛ در هم نوایی با ترامپ به هدف اصلی خود یعنی، خروج آمریکا از برجام رسید. در دوره بایدن اسرائیل ضمن رایزنی با طرف های مذاکره غربی مبنی بر اقناع آن ها جهت عدم احیای برجام، با تکرار ادعاهایی مبنی بر فعالیت سایت های مخفی هسته ای و دامن زدن به اختلافات پادمانی ایران و آژانس، به دنبال ارجاع پرونده هسته ای از شورای حکام به شورای امنیت می باشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها، منابع معتبر کتابخانه ایِ داخلی و خارجی می باشد.
اهمیت آراء و اندیشه های پیتروینچ در شناخت مسائل سیاسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی انقلاب اسلامی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
139 - 160
حوزههای تخصصی:
جهان اجتماع و انسانی، جهان فهم است و از پیچیدگی های خاصی برخوردار است این پیچیدگی شناخت راستین پدیده های را با دشواری هایی مواجهه ساخته است. همواره شناخت پدیده هایی که در قلمرو علوم انسانی و اجتماعی هستند محل بحث و گفتگو میان محققان و اندیشه ورزان برجسته این حوزه ها مطالعاتی بوده است. امّا این مناظره ها و گفتگوها تاکنون نتیجه بخش نبوده است. دلیل این ناکامی را باید در گسترش و توسعه جهانشمولی معرفت شناسی اثباتی جستجو کرد. معرفت شناسی اثباتی درصدد بود که علوم انسانی و اجتماعی را در سطح علوم طبیعی و تجربی قرار دهد و تفاوتی میان آنها قائل نگردد. این در حالی است که ماهیت علوم انسانی و اجتماعی با ماهیت علوم طبیعی و تجربی کاملاً متفاوت است. معرفت شناسی اثباتی علوم انسانی و اجتماعی را از فلسفه تهی کرد و شناخت پدید های این قلمرو را در تیرگی و ابهام قرار داد. سؤال مقاله این است که چگونه و از خلال کدام پارادایم فکری می توان اعتبار فلسفی را به علوم انسانی و اجتماعی برگرداند و از حاصل شناخت کدام پدیده ها و مسائل انسانی و اجتماعی می توان کامیاب شد؟ فرضیه این مقاله اینکه که از چشم انداز اندیشه و آراء پیتر وینچ می توان نگاه فلسفی را در علوم انسانی و اجتماعی احیاء کرد و از خلال آن به شناخت معتبر نسبت به پدیده های انسانی و اجتماعی در حوزه سیاست و فرهنگ دست یافت؟ با این برداشت که وینچ تنها فیلسوفی است که ارتباط میان علوم اجتماعی و فلسفه برقرار کرده و پدیده های اجتماعی را از چشم انداز اعتباریات یا قواعد اجتماعی مورد توجه قرار داده است واز نظر معرفت شناسی اثباتی رایج تبعیت نموده است.