مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
حملات تروریستی
حوزه های تخصصی:
حملات تروریستی یکی از بزرگترین چالش های جهان در قرن 21 محسوب می شود. سالانه هزاران نفر در سرتاسر جهان بر اثر حملات تروریستی جان خود را از دست می دهند. در این میان کلان شهرها یکی از مهمترین فضاهایی هستند که اکثر حملات تروریستی در آن سازماندهی و انجام می شود ، به طوری که می توان تروریسم را پدیده ای اساساً شهری دانست. کشور ایران و شهرهای بزرگ آن نیز به دلیل ویژگیهای منطقه ای و وجود گروهک های تروریستی و معارض با نظام در خطر حملات تروریستی قرار دارند. در کلان شیراز زیر ساخت های حیاتی، مکان های عمومی و مراکز قدرت سیاسی آن از مکان های بالقوه آسیب پذیر در مقابل حملات تروریستی محسوب می شوند. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد اسنادی و قیاسی انجام شده ،ضمن بررسی کانون های جغرافیایی حملات تروریستی در کلان شهرهای جهان، مهم ترین مکان های این نوع حملات و میزان آسیب پذیری مناطق 9 گانه شهر شیراز در برابر حملات تروریستی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناطق1، 2 و 8 شهر شیراز به دلیل ویژگی های کالبدی- فضایی، تمرکز جمعیتی و تعدد زیر ساخت ها؛ آسیب پذیرترین مناطق در مقابل حملات تروریستی هستند.
بررسی ابعاد مکانی- فضایی تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تروریسم اگرچه از نظر ماهیت پدیده سیاسی محسوب می شود، اما دارای ابعاد و جنبه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روانی و مکانی نیز می باشد که توسط متخصصان رشتههای مرتبط بررسی می شود. در این میان، ارزیابی ابعاد مکانی- فضایی تروریسم و حملات تروریستی بهدلیل ماهیت سیاسی این پدیده، در رشته جغرافیای سیاسی موضوعیت پیدا می کند. مسئله اصلی پژوهش حاضر نیز که با روش توصیفی_ تحلیلی انجام پذیرفته است، شناسایی و تبیین ابعاد مکانی- فضایی تروریسم است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تروریسم شش بعد مکانی و جغرافیایی مهم دارد. نخست فضاهای که تروریسم در آنها شکل می گیرد، دوم مکان هایی که تروریست ها هدف قرار می دهند، سوم قلمروخواهی سازمان های تروریستی، چهارم مقیاس جغرافیایی عملکرد گروه های تروریستی، پنحم ابزارها و تکنیک های جغرافیایی مورد استفاده آنها و ششم بازتاب های فضایی و ژئوپلیتیکی حملات تروریستی. برخی از این ابعاد دارای ماهیت ساختاری و تعدادی نیز به رفتار تروریست ها مربوط می شود. بنابراین تروریسم هم بهلحاظ ساختاری هم از جنبه عملکردی دارای ابعاد مکانی- فضایی مهمی است.
ارزیابی جغرافیای حملات تروریستی با استفاده از نظریه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تروریسم و حملات تروریستی در حال حاضر یکی از چالش های اساسی جهان در قرن 21 محسوب می شود. رشد و گسترش این پدیده در چند دهه اخیر موجب شده است ابعاد گوناگون آن توسط متخصصان رشته های مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد. در این میان یکی از ابعاد مهم حملات تروریستی مکان و فضای جغرافیایی مورد حمله است. در این پژوهش نیز مسئله اصلی این است که آیا تروریست ها بر اساس معیارهایی عقلانی به مکان های خاصی حمله می کنند؟ به نظر می رسد تروریست ها بر اساس معیارهای عقلانی مانند ایجاد تلفات سنگین، ماهیت نمادین، ایجاد رعب و وحشت و جلب توجه رسانه ها مکان ها و فضاهای خاصی را مورد هدف قرار می دهند. علاوه بر این، آن ها تلاش می کنند در حمله به اهداف خود از روش و تکنیکی استفاده کنند که بیشترین احتمال موفقیت را دارا باشد. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است، تلاش شده است با استفاده از نظریه انتخاب عقلانی، منطق حاکم بر حملات تروریستی در زمینه انتخاب مکان حمله و روش مورد استفاده، شناسایی و مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که اکثر حملات تروریستی به ترتیب در مکان های عمومی به شکل بمب گذاری، در زیرساخت های حیاتی با استفاده از حمله مسلحانه و بمب گذاری و در مکان های سیاسی به روش انتحاری صورت می پذیرد، زیرا که حمله به این مکان ها بیشترین سود و کمترین هزینه را برای تروریست ها در بر دارد.
تحلیل الگوی فضایی- زمانی حملات تروریستی در ایران بین سال های 1357 تا 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
152 - 175
حوزه های تخصصی:
حملات تروریستی در ایران طی چهار دهه گذشته از نظر الگوی فضایی- زمانی، گروه های تروریستی عمل کننده و ابزارهای مورد استفاده ویژگی های متفاوتی داشته است. مساله این پژوهش که با رویکرد تحلیل فضایی و روش کمی انجام شده است، این است که حملات تروریستی در ایران دارای چه الگوی فضایی- زمانی بوده است؟ و نحوه پراکنش حملات گروه های تروریستی مختلف و روش های آنها چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ایران در فاصله زمانی سال های 1357 تا 1397 با سه موج بلند و دو موج کوتاه حملات تروریستی مواجه بوده است. حملات گروه های تروریستی ضدحکومتی از الگوی پخش سلسله مراتبی پیروی کرده است. در حالی که حملات گروه های تروریستی تجزیه طلب تابع الگوی پخش یا سرایت مجاورتی بوده است. در موج اول و دوم بلند و موج اول کوتاه حملات تروریستی عمدتاً از روش هایی مانند حمله مسلحانه و بمب گذاری استفاده شده است، اما در موج سوم بلند و موج دوم کوتاه حملات تروریستی، حملات انتحاری متداول بوده است.
مسئولیت دولت ها درمقابله با حملات تروریستی به زیرساخت های حیاتی یک کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
171 - 187
حوزه های تخصصی:
تروریسم یکی از اشکال اعمال خشونت با هدف نیل به خواسته های مختلف در عرصه بین الملل شناخته می شود که ممکن است یا بصورت انفرادی، گروهی و یا دولتی نمود پیدا کند. حقوق بین الملل هموراه سعی نموده است که ابعاد مختلف این پدیده خشونت بار را جهت مقابله با آن تحت حاکمیت خود درآورد. در هر صورت مطابق قواعد حقوق بین الملل هر فعل یا ترک فعل دولت برای اینکه مسئولیت بین الملل آن را به همراه داشته باشد باید اولاً فعل متخلفانه ای را مرتکب شده باشد و ثانیاً آن فعل قابل انتساب به دولت باشد. لذا با توجه به اعلامیه روابط دوستانه اعمال خشونت و تروریسم دولتی ممنوع شده است. حقوق بین الملل در کنار کنوانسیون مسئولیت دولت مصوب ۲۰۰۱ در سایر اسناد مصوبه خود هرگونه فعل یا ترک فعل منجر به خسارت به دولتهای دیگر را ممنوع کرده و مسئولیت بین المللی دولت ناقض قواعد حقوق بین الملل را به همراه دارد. از آنجایی که زیرساختهای حیاتی نقش بسیار مهمی در حیات اقتصادی، امنیتی، سیاسی و اجتماعی یک دولت ایفا می کند، برخی از دولتها برای اینکه مستقیماً وارد مخاصمه با کشور هدف نشوند، سعی می کنند با توسل به گروههای تروریستی نیابتی یا بدون گذاشتن اثری از خود بیشتر خسارت را به آن کشور وارد نمایند. بنابراین، مقاله حاضر با تمرکز بر حملات تروریستی به زیرساختهای حیاتی یک کشور سعی در تبیین مسئولیت دولتها در زمینه حمایت از گروههای تروریستی دارد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد
بررسی رابطه میان تأثیر ادراک شده حملات تروریستی، تاب آوری و باورهای مذهبی بر اضطرابِ مرگ در میان دانشجویان در اسلام آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ادراک شده حملات تروریستی بر اضطراب مرگ، ازنظر احساس وحشت، فقدان کنترل و میزان درمعرض قرار گرفتن انجام شده است. همچنین این پژوهش با هدف بررسی اثر تعدیل کنندگی ویژگی های تاب آوری و باورهای مذهبی صورت گرفته است. مواد و روش ها در این مطالعه 359 نفر دانشجو (159 نفر که مستقیماً در معرض حملات تروریستی بودند و 200 نفر با تجربه غیرمستقیم) به عنوان نمونه انتخاب شدند که در رده سنی 15 تا 22 سال قرار گرفتند. آن ها از دانشگاه شهر اسلام آباد و روالپندی پاکستان انتخاب شدند. 223 نفر از شرکت کنندگان مرد بودند با میانگین سنی 18/97 و انحراف معیار 2/48 وتعداد 136 نفر از مشارکت کنندگان زن بودند با میانگین سنی 18/53 و انحراف معیار 2/68. داده ها با استفاده از مقیاس تأثیرات ادراک شده حملات تروریستی، مقیاس اضطراب مرگ، مقیاس تاب آوری بزرگسالان و نیز پرسش نامه دینداری گردآوری و از روش پژوهش کیفی استفاده شد. داده های گردآوری شده با نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند. در ضمن توصیف آماری، تحلیل همبستگی و تعدیل نیز انجام داده شد. یافته ها نتایج تحلیل همبستگی نشان داد تأثیر ادراک شده حملات تروریستی (ازنظر وحشت، عدم کنترل و میزان درمعرض قرار گرفتن) به طور مثبت و معناداری (0/001≥P) با اضطراب مرگ در بین هر دو گروه -با تجربه مستقیم و غیرمستقیم- مربوط است. گرچه افرادی که مستقیماً در معرض قرار گرفته بودند، نسبت به گروه دوم ترس از مرگ کمتری داشتند. اعتقادات مذهبی و ویژگی های تاب آوری تأثیر تعدیل کننده ای بر ارتباط میان تأثیر ادراک شده حملات تروریستی و اضطراب مرگ داشتند. نتیجه گیری براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که اعتقاد به آخرت، حضور خداوند و مقاومت و مقابله می تواند اضطراب مرگ را در افرادی که مستقیماً در معرض قرار گرفته بودند، نسبت به آن هایی که تجربه مستقیم نداشتند، کاهش دهد.