فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۷۵٬۹۲۵ مورد.
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۴
42 - 64
حوزههای تخصصی:
مفهوم «قدرت بر تسلیم» در فقه امامیه و قانون مدنی، در بحث بیع مطرح است، ولی اختصاصی به بیع ندارد و عنصر ضروری همه مسؤولیت های قراردادی است. النهایه، چون در فقه، تعهدات قراردادی به صورت عام تبیین نشده، عمومات حقوق تعهدات از جمله «قدرت بر تسلیم» ذیل عقد بیع تبیین می شود؛ یعنی مال باید طوری تحت اختیار متعهدٌ له قرار بگیرد که تصرف و انتفاع از مورد تسلیم مقدور شود. پژوهش حاضر، روشنگر ابهامات قدرت تسلیم در ایقاعات یا لوازم اداری و ثبتی و مالیاتی در اقسام تعهدات است که با روش توصیفی – تحلیلی، عمومیت این شرط را در فقه امامیه و حقوق ایران از عقد بیع به همه تعهدات قراردادی تسری می دهد و نتیجه می گیرد که قدرت بر اجرای تعهد، شرط صحت هر عمل حقوقی اعم از عقود تملیکی و عهدی، عقود معین و غیرمعین، و هم چنین ایقاعات است. از آن جا که عبارات قانون مدنی در خصوص این شرط خالی از اجمال نیست، اصلاح مواد مرتبط با آن به قانونگذار پیشنهاد می گردد.
واقع نمایی اثر هنری به مثابه ی محاکات ماهوی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
227 - 248
حوزههای تخصصی:
درباره ی نحوه بازنمایی و محاکات اثرهنری، اولین نظریات، نظریاتی بازنمودی اند که عمدتا با اشکالاتی درباره جامعیت نظریه برای همه ی هنرها و نیز تفاوت تقلید فن مآبانه با هنر روبه رو بودند. این نوشتار با روشن کردن معنای اثر هنری اولا و نیز با تحلیل محاکات ماهوی، این نظریه را تدقیق می کند. ابتدا به محاکات ارسطویی که محاکات از اشیاء، پدیده ها و کنش بود و تأکید او بر محاکات تصویری، مبتنی بر نظریه مشابهت می پردازد و سپس تعمیق این دیدگاه را در نگاه ابن سینا و دیدگاه او به حاکی و محکیِ اثر هنری و نیز سهم صورت های ذهنیِ فاعل اثر هنری در اثر هنری دنبال خواهد کرد. حاصل این نوشتار که با روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای به تبیین نظریه محاکات پرداخته است، نشان داد که محکیِ اثر هنری به عنوان شیء یا کنش بیرونی ماهیت متعینی دارد و معلوم بالعرض است. حاکی در زمره ی کیفیات محسوسی است که از ابژه ی بیرونی حکایت گری می کند. و نیز روشن شد که ابن سینا با طرح معنایی از صورت ذهنی که پیش از امرمعلوم در خارج، در ذهن ارتسام پیدا می کند، صورت هنری را مشمول این مورد دانسته است.
Pragmatic Approach Towards Translation of the Qur’an: A Comparative Study on Imperatives between Arabic and English(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
101 - 122
حوزههای تخصصی:
This comparative study sought to explore the translation of requests between God and Prophet in Holy Quran with focus on pragmatic approach. More specifically, the study highlighted the applied techniques in the translations of Quranic verses based on Bach and Harnish's (1979) model. It further analyzed the differences between the translations and examined the translations accuracy in rendering imperatives’ pragmatics. In doing so, some Surah with the most imperative examples were selected as source text, and two English translations of Holy Quran by Ali (1989) and Arberry (1955) were selected as target text. Based on the data, three types of the techniques as "requestives", "questions", and " requirements" were employed in the most of verses with 9 cases, and "prohibition" found in 6 cases. The identified differences between two translations listed as finding the right equivalents, choosing the correct verb, finding meaning faithfully, preserving the imperative function, selecting the common words in TL, etc. The results also indicated some inaccuracies as lexical and pragmatics, finding right pronoun, transferring the illocutionary force of the source words into the TT, and emphasizing on the same theme with different syntactic form. However, most verses provided the accurate factors as word order, transferring the imperative function based on the first interpretation, adding some words to clarify the context, conveying the intended function through applying the exclamation mark, and keeping culture-specific notion. It is worth mentioning that in most cases, the translators could successfully convey the meaning of Arabic words in to the English ones.
Investigating Principles of Conversation between Jesus (PBUH) and Apostles in the Qur’an, Based on Paul Grice's Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
123 - 134
حوزههای تخصصی:
Cognitive linguistics is an approach in the study of language that examines the relationship between his language and mind and his social and physical experiences. Cognitive Linguistics is one of the interdisciplinary sciences whose purpose is reflection and precision in the mechanism of the relationship between the structure and the constituent elements of a text in order to better understand the process of completing the meaning and the concept hidden in it. Herbert Paul Grice is one of the linguistic analytical philosophers that according to this point of view, has conducted detailed and extensive studies on conversations and linguistic actions and their indirect and implicit meaning in everyday language, which has become known as Grice's cooperative principle. Conversation is one of the constructive elements of every narrative text that plays a central role in transferring the meaning. Grice sees conversation as a purposeful and rational behavior and it is a type of cooperation-based interaction that has its own logic. According to his theory, every successful dialogue is based on observing the 4 principles of cooperation (quantity, quality, communication and method) and if any deviation from one or more of the four principles is based on a certain relationship and purpose, it leads to the necessity of communication and if this goal is not provided departing from these principles will lead to the failure of dialogue. Therefore, in this research, some of the conversations between Jesus and the apostles in the Holy Qur'an have been analyzed, based on the theory of Grice's rules in a descriptive and analytical method in order to answer the question of how the cooperative principle is used and violated and what effect these violations have on the meaning and purpose of speaker. The results show that the dialogues of Jesus and the apostles in the Holy Qur'an violate the 4th principle of cooperation. The 3rd principle is most evident that the words of Jesus and the apostles have the quantity of 3 times in the Holy Qur'an and 2 other principles namely the principle of communication and the principle of method have a harmonious participation in the dialogue of the apostles and Jesus.
Wisdom and Literary Teachings of Swearing at Night from the Root "Layl" in the Holy Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
184 - 200
حوزههای تخصصی:
The words of the Qur'an are wise and truths can be discovered from it with literary sciences. The question of this research is"What is the wisdom and literary teachings of swearing at night from the root "Layl" in the Holy Quran?" With a descriptive and analytical method, some of these teachings taken from literary sciences are: 1)oath to the whole, beginning, middle or end of the night and ten nights; Expressing the importance of division. 2)The verbs "Yaghshi" and "Yaser" express the gradual occurrence of night. 3)Removing the object "yaghshi" which means generalization and the object "yaghsha" land and other things. 4)"Al" gender or promise in "Al-Lail"(Fajr:4) indicates the gender of the night or a certain night. 5)The inflection of "Al-layl" to "Layal-e-Ashr" is a general over specific expression, and the inflection to "al-Fajr" is an opposite. 6)Allowing the removal of the "y" at the end of "Yasr"(Fajr:4) to express the eloquence of the speech; The permission to remove the adaf in (Shishq:17) expresses the generality. 7)Golding "Layal" expressing the greatness and designation of special nights. 8)The ratio of "Ghashi", "Saja", "Yaser" to "Al-Layl" is allowed by reason of the ratio of verb or cause to time. 9)"Sajji", "Wasaqh", "Aasas", "Yaser" are metaphors for things related to the night. 10)"Aasas" is an allusion to the end of the night. 11)contrast of night with day or night with morning; Expressing the difference between natural works or the two faces of right and wrong.
معنای زندگی در ساحت اخلاق؛ پژوهشی در فلسفه ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۴)
137 - 152
حوزههای تخصصی:
مقوله اخلاق، به عنوان یکی از کلیدی ترین و در عین حال بحث برانگیزترین مسائل در عرصه تعالیم بشری، همواره مورد توجه و بحث قرار گرفته است. بررسی اصول و قواعد اخلاقی و تدوین نظریات متعدد در این حوزه، به منظور یافتن بهترین مدل زندگی، به عنوان یکی از مهمترین کاوش های اندیشه ای بشر به شمار می رود. پژوهش حاضر با واکاوی آراء ویتگنشتاین، در حوزه اخلاق، با نظر به شیوه هستی نگری وی، به ارتباط این مقوله با مبحث زندگی، پرداخته و خوانشی نو از مسیر دست یافتن به زندگی معنادار در ساحت اخلاق ارائه می نماید. بر این اساس با تحلیل مفهوم زیست اخلاقی در فلسفه ویتگنشتاین به طور خاص، استدلال می شود که زندگی اخلاقی-معنادار در نظر وی مبتنی بر به کاربستن اراده اخلاقی خیر و حل معمای زندگی است که هردو نیازمند اتخاذ دیدگاهی ویژه نسبت به جهان هستند. در این نظرگاه، جهان در ساحتی ازلی مشاهده می شود.
کنش های گفتاری داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم (بر اساس نظریه جان سرل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
91 - 111
حوزههای تخصصی:
با عنایت به اینکه کاربست نظریه های جدید زبان شناسی در تحلیل متون دینی، افق های جدیدی را در برابر پژوهشگران هر دو حوزه قرار می دهد، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی، بر اساس نظریه جان سرل، کنش های گفتاری را در داستان حضرت یوسف(ع)، مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. نتایج، نشان از آن دارد که نظریه مذکور می تواند لایه-های عمیق تری از آیات قرآن کریم را آشکار سازد و از گزاره ها و اسلوب های شایع در قرآن با توجّه به سیاق و بافت آیات، معانی متعدّدی را برداشت کرد. از میان کنش های پنجگانه سرل، کنش های اظهاری و ترغیبی از بسامد بالاتری برخوردارند. علّت این بسامد بالا که بیشتر به صورت کاربرد غیرمستقیم و استفاده از معانی ثانوی استفهام، امر و نهی و نیز استفاده از جملات خبری به جای انشائی جلوه گری کرده است، نشان دادن عنایت ویژه خداوند متعال به بندگان مخلص خود، ترغیب و تشویق مخاطب به تفکّر عمیق در دین با عبرت گرفتن از حوادث این داستان و درک عقلایی داشتن از مسائل مختلف است. از نکات قابل توجّه در کنش های تعهّدی، عاطفی و اعلامی می توان به توکّل و اعتماد به خدا، پایبندی به اخلاق و پاکدامنی، بیان حالات روحی و عاطفی شخصیّت های داستان و ابراز همدردی با آنان، اعلام وحدانیت خداوند و بیزاری از مشرکان اشاره نمود که فضایی کاملاً معنوی را در داستان مذکور ایجاد کرده است.
ضرورت احداث علقه وضعی در قرارداد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال نهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
103 - 131
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی تحقیق حاضر این است که از منظر فقهی آیا قرارداد لزوماً باید مبتنی بر اثری وضعی مانند ملکیت، زوجیت وغیره باشد، یا صرف التزام و قرار دو طرفه برای تحقق و صحت قرارداد کافی است. برخی معتقد شده اند قراردادهایی که صرفاً مبتنی بر تعهد اند و متضمّن اثر وضعی نیستند، مصداق عقد نبوده، در نتیجه الزام آور تلقی نمی شوند. همچنین شمول ادله وفا به شرط نسبت به این این قراردادها مورد تردید واقع شده است. در این مقاله ضمن تبیین ماهیت عقد، این نظریه مورد انتقاد قرار می گیرد و اثبات می شود. هرچند گفتمان غالب فقه اسلامی در قراردادها، گفتمان تملیک و وجود اثر وضعی است، اما قراردادهای مبتنی بر تعهد نیز مشروع و الزام آوراند. پس از اثبات عدم نیازمندی «عقد» به اثر وضعی، مشروعیت قراردادهای مبتنی بر التزام با توجه به نهاد «شرط» بررسی می شود. از آثار مهم اثبات مشروعیت چنین قراردادهایی، این است که قراردادهایی مانند قرارداد استصناع، قولنامه و مانند آن در قالب تعهد در برابر تعهد الزام آور خواهند بود.
نوآوری های علامه شهید صدر در علم اصول به مثابه نظریه استنباط(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال نهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
7 - 40
حوزههای تخصصی:
روش شناسی فقهی از قبیل مسائل مربوط به فلسفه فقه است. این عرصه، نحوه شکل گیری مسائل فقهی را هویدا می سازد. شهید صدر روش فقه را در دو مرحله «نظریه» و «تطبیق» سامان داده است. مراد از نظریه، تأثیر عناصر مشترک و از تطبیق تأثیر عناصر خاص بر عملیات استنباط است. خلاقیت و ابداعات وی در زمینه عناصر مشترک، افق های جدید و متفاوتی را در مقابل فقه پژوهان می گشاید. از این رو ارائه تحلیلی از روش فقهی شهید صدر در مرحله نظریه ضروری می نماید. هدف از نگارش این اثر بازکاوی زاویه ای از اندیشه شهید صدر است که در فهم ابعاد، اضلاع و آثار مدرسه فقهی وی تأثیر به سزایی دارد. ایشان جهت تعیین جایگاه عناصر مشترک در استنباط فقهی به ارائه ساختار متفاوت شکلی پرداخته و در همین راستا نظام محتوائی بدیعی را مطرح ساخته است. در بعد محتوائی به عناصری مانند: حقیقت و مراتب حکم، تزاحم حفظی، نسبت تحلیلی در معنای حرفی، مواقف عقلائی، حساب احتمالات، حق الطاعه، و غیره اشاره کرده است. این نوشتار در مرحله پردازش از روش توصیفی و تحلیلی و در مرحله گردآوری اطلاعات، از شیوه کتابخانه ای برخوردار است.
تبیین و بازخوانی اقوال و ادله فقهای اهل سنت در حکم جراحی ترمیم پرده بکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هایمنوپلاستی نوعی عمل جراحی برای بازسازی پرده بکارت غیرموجود یا زایل شده در اثر عوامل مختلف است و هدف از آن بازگرداندن تواناییِ خونریزیِ هایمن در اولین نزدیکی (شب زفاف) و ایجاد وضعیتی است که منجر به خونریزی در اولین آمیزش جنسی شود. فقهای معاصر اهل سنت درباره این عمل، سه دیدگاه: حرام مطلق، جواز مطلق و قول به تفصیل را بیان نموده اند. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، پس از استقرا و بررسی دلایل هر سه گروه، با توجه به قابل پذیرش و ملموس تر بودن ادله قائلان به ترمیم، در نظر گرفتن اقتضائات زمان، روند روبه رشد عمل ترمیم در میان جوامع مسلمان و غیرمسلمان، مصالح موجود در انجام عمل ترمیم پرده بکارت، جلوگیری از خشونت و ترتّب ظلم و آزارهای اجتماعی و عدم تحقق عدالت در حق دخترانی که به هر سببی پرده بکارتشان آسیب دیده و نیز با توجه به این مسئله که اهمیت جنسیتی پرده بکارت برگرفته از عرف و باورهای اجتماعی می باشد و هیچ گونه هماهنگی و سنخیتی با باورهای اسلامی و فقهی ندارد، می توان گفت که عمل ترمیم بکارت به دلیل جلب منفعت و ایجاد مصلحت و ترسیم فضایی آرام و بدون ترسِ طرد شدن از خانواده و اجتماع و ترک ازدواج برای ابد، البته به شرط آنکه ترمیم جهت ستر زنا یا تدلیس در نکاح نباشد، راجح است.
مطالعه تطبیقی میزان اعمال در قیامت با تکیه بر نظرات سید هاشم بحرانی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزین اعمال در جهان آخرت بر اساس آیات قرآن و روایات ائمه معصومین(ع) امری حتمی است که جهت حسابرسی اعمال انجام می شود. میزان در قیامت برای تعیین مقدار و ارزش کارهای نیک و گناهان نصب شده است و با آن حسنات و سیئات سنجیده می شود. در رابطه با میزان دو دیدگاه وجود دارد. بحرانی صاحب تفسیر مأثور «البرهان فی تفسیر القرآن» میزان را در معنای مجازی به کار برده است. در مقابل فخر رازی صاحب «تفسیر کبیر» معتقد به میزان محسوس است که اعمال بندگان در قیامت با آن سنجیده می شود. در هر دو دیدگاه نسبت به کیفیت سنجش اعمال و حقیقت میزان اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد، از این رو تلاش برای رسیدن به برداشتی استوارتر در این زمینه ضروری است. این نوشتار درصدد است با روش توصیفی تحلیلی به تبیین نظرات سید هاشم بحرانی و فخر رازی درباره حقیقیت و چیستی میزان، سبکی و سنگینی اعمال در قیامت و معانی مجازی مطرح شده برای میزان بر اساس آیات و روایات بپردازد.
نقد جریان فکری قرآن بسندگی در اندیشه تفسیری آیت الله مهدوی کنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه «قرآن بسندگی» به مثابه ی یک جریان انحرافی در روش تفسیر قرآن، سعی دارد با کنار زدن سنت و تأکید بر ناکارآمدی میراث روایی در فهم و تفسیر قرآن، حجیّت و اعتبار سنت را زیر سوال ببرد. تکوّن و شکل گیری این تفکر به استناد منابع تاریخی و حدیثی، در صدر اسلام و با شعار «عندنا کتاب الله» بوده و سپس در طول تاریخ به یک جریان انحرافی تبدیل گشته است، به گونه ای که هم اکنون در اندیشه فرقه هایی مانند «قرآنیون» به وضوح می توان این تفکر انحرافی را مشاهده نمود. به همین دلیل در این پژوهش ضمن معرفی اجمالی ریشه های شکل گیری این نظریه، به نقد ادلّه معتقدین به این نظریه از منظر آیت الله محمدرضا مهدوی کنی(ره) از جمله اندیشمندان قرآنی عصر حاضر پرداخته و مجموعه مطالبی که توسط ایشان در نقد این تفکر بیان شده است، جمع آوری و تحلیل گشته است. نتایج تحقیق نشان می دهد آیت الله مهدوی کنی به نقد و ابطال مهمترین ادلّه این جریان پرداخته اند که عبارتند از: پاسخگویی قرآن کریم به همه نیازها، عدم اعتبار سنت در کنار حکم الهی، اختصاص ارشادهای پیامبر به همان عصر، مخدوش بودن سنت از نظر سند و متن، عدم قطعیت صدور سنت از پیامبر.
تحلیلی تطبیقی از آثار و پیامدهای اثباتی ارتداد زن در مذهب امامیه و رویکرد سلفیه با تمرکز بر دیدگاه امام خمینی و ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتداد یکی از آموزه های فقهی اسلامی است که دستاویز و بستری برای نقد و حمله به دین اسلام شده است؛ به ویژه اگر این مسئله در ارتباط با زنان باشد، از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. مذهب امامیه و رویکرد سلفیه دو گفتمان زنده و تأثیرگذار معاصری هستند که باوجود داشتن اشتراکات متعدد، در حوزه ارتداد زنان اختلافات فراوانی باهم دارند. مقایسه تطبیقی ارتداد زن در این دو گفتمان ضمن اینکه می تواند تبیین صحیحی از این مسئله ارائه دهد، جنبه های اختلافی آنها را نیز روشن می سازد. پژوهش پیش روی با نظر در اهمیت ارتداد زن با روشی اسنادی تحلیلی تطبیقی در پی پاسخ به جنبه های اختلافی دو گفتمان در پیامدهای اثباتی احکام ارتداد زن شکل گرفته و در پایان به این نتیجه رسیده است که امامیه با تقسیم مرتد به فطری و ملی و بنیادی دانستن مفهوم جنسیت در احکام ارتداد، شرایط خردمندانه تر و آزادنه تری از سلفیان برای زن مرتد مهیا می سازد؛ برای مثال، برخلاف رویکرد سلفیه، در مذهب امامیه زنِ مرتد کشته نمی شود. توبه او پذیرفته می شود. مالکیت او از اموالش و تصرفات غیرمالی او زایل نمی شود. ورّاث مسلمان او وارث اموال او می شوند. فرصت چندماهه برای تفکر و توبه و بازگشت و حفظ علقه زوجیت دارد؛ در حالی که در گفتمان سلفیان در احکام مرتد هیچ تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد. زن مرتد از هیچ گونه امتیاز یا حمایت یا تخفیفی در مجازات بهره مند نیست. قوانین ارتداد سخت و خشن تری در انتظار او است.
تسامح امویان در امور دیوانی و تأثیر آن بر ارتقای تشکیلات اداری تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵
107 - 126
حوزههای تخصصی:
امویان(حک: 41-132) علی رغم همه سخت گیری ها و نارواداری هایی که نسبت به برخی از فرقه ها و نژادها خاصه ایرانیان داشتند، در مواردی به جهت ضرورت های سیاسی و اجتماعی و جهت پیشبرد امور حاکمیتی خویش، اهل تساهل و تسامح بوده اند. وبررسی تساهل و تسامح های آنان در امور دیوانی و آگاهی از عملکرد آنان در این زمینه، می تواند تجربه ای مفید از گذشته را در اختیار جامعه اسلامی ما قرار دهد. سوالی که این نوشتار به آن پاسخ داده چنین است: تسامح امویان در امور دیوانی چگونه بوده و چه تاثیری بر ارتقای تشکیلات اداری تمدن اسلامی گذاشته است؟ واکاوی منابع با رویکرد توصیفی- تحلیلی نشان می دهد امویان هر چند در برابر اعاجم خاصه ایرانیان خشونت و سخت گیری های زیادی داشتند اما آنان چون در اداره سرزمین های وسیع اسلامی و در ایجاد، توسعه، انسجام بخشی و سر و سامان دادن به امور اداری و دیوانی خویش، تجربه و توانایی کافی نداشتند، در امور اداری و دیوانی از تمدن هایی چون ایران و روم که تجارب ارزنده ای در این زمینه داشتند، استفاده کرده اند. این امر سبب شده هم در تشکیل و هم در تعریب دیوان ها شاهد مشارکت اقوام غیرعرب و بعضا غیرمسلمان باشیم. امری که به نوبه خود سبب آشنایی مسلمانان با امور دیوانی شده و کم کم موجبات استقلال آنان را در این زمینه فراهم ساخته است.
زبان آرامی را جدی بگیریم؛ جستارهایی با رویکرد مطالعات قرآنی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۱)
183 - 199
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به پیوندهای عمیق آرامی و عربی در میان زبان های سامی متمرکز است و مباحث آن در چهار بخش تدوین یافته است که عبارتند از: 1. درآمدی بر زبان های سامی؛ 2. پیوندهای آرامی و عربی؛ 3. پیوندهای آرامی تلمودی و عربی قرآن؛ 4. نمونه کاوی: کارکرد «دابه الأرض» (نمل: 82) در پرتو زبانهای سامی. در نهایت، بخش جمع بندی بر تأکید دوباره بر ضرورت راه اندازی رشته زبان های سامی در برخی دانشکده های علوم قرآنی می پردازد. به نظر می رسد، در زبان های سامی، آرامی و عربی از عمیق ترین و وسیع ترین پیوندها برخوردارند.
تاریخ گذاری آیه 36 سوره احزاب بر پایه سنجش روایات سبب نزول
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیه 36 سوره احزاب هیچ مرد و زن مؤمنی نباید در برابر حکم الهی بایستد زیرا هر که از خدا و پیامبرش نافرمانی کند سخت در گمراهی افتاده است. سیوطی در لباب النقول برای این آیه سه روایت سبب نزول نقل کرده است. در دو روایت نخست پیامبر زینب بنت جحش را برای زید خواستگاری می کند، اما وی از امر پیامبر سر باز می زند و این رفتار او موجب نزول آیه می شود. بر اساس روایت سوم پس از خواستگاری پیامبر از ام کلثوم بنت عقبه برای زید، او و برادرش در برابر امر پیامبر ایستادگی می کنند که این رفتار آنها نزول آیه را در پی دارد. شواهد تاریخی نشان می دهد که این دو رویداد از یکدیگر فاصله زمانی قابل توجهی داشته و با توجه به این اختلاف، جمع دو روایت با تردید هایی همراه است. پژوهش حاضر می کوشد با روشی توصیفی تحلیلی و با محوریت گزارش های تاریخی، زمان رویدادها و نزول آیه را تاریخ گذاری کند. تاریخ وقوع رویدادهای نشان می دهد نزول آیه به سبب رفتار ام کلثوم منتفی است، زیرا وی در این هنگام در مدینه حضور نداشته است اما تاریخ ازدواج زید و زینب با نزول آیه هماهنگی بیش تری دارد.
بررسی پوپولیسم در سیاست جنایی در مرحله دادرسی و راهکارهای تحدید آن
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم اسفند ۱۴۰۲ شماره ویژه حقوق جزا
391 - 404
حوزههای تخصصی:
پوپولیسم از رویکردهایی است که سیاست جنایی را در مراحل مختلف تحقیقات مقدماتی، دادرسی و صدور حکم و اجرای حکم تحت تأثیر قرار می دهد. باتوجه به نقش مهم پوپولیسم در سیاست جنایی و در عین حال جایگاه مهم دادرسی در تحقق عدالت قضایی، هدف مقاله حاضر بررسی پوپولیسم در سیاست جنایی در مرحله دادرسی و راهکارهای تحدید آن است. مقاله پیش رو توصیفی تحلیلی است و از روش کتابخانه ای برای بررسی موضوع مورد اشاره استفاده شده است. نتایج بر این امر دلالت دارد که پوپولیسم در سیاست جنایی ایران در چند حوزه جرایم اقتصادی، جرایم خشونت بار و جرایم علیه عفت عمومی، جرایم علیه مواد مخدر بیشتر نمود پیدا کرده است. در برخی موارد، نگرش نظام عدالت کیفری به مظنونان، متهمان و محکومان این جرایم، مبتنی برسیاست های عامه پسند و به دور از اصول و موازین حاکم بر حقوق کیفری است، به گونه ای که متهمان و مجرمان را تنها عامل ارتکاب جرم تلقی می کند. در حقوق کیفری ایران، پوپولیسم در سیاست جنایی در مرحله دادرسی باعث تسریع در دادرسی به شکل عجولانه آن شده که این امر سبب نادیده گرفتن اصولی چون اصل برابری سلاح و در کل دادرسی عادلانه می گردد. ایجاد شفافیت در دادرسی و ضرورت اخذ رویکرد حداقلی مهم ترین راهکار تحدید پوپولیسم در سیاست جنایی در مرحله دادرسی است.
وقف موقّت؛ برون رفت از بن بست های حقوقی و توسعه کارآمدی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تلقّی مشهور فقیهان، فصل ممیّز وقف نسبت به جنس عطایا، حبس اصل مال به انضمام تسبیل منافع آن است و بر این مبنا، «دوام» از ویژگی های ضروری وقف انگار می شود. این تلقّی از یک سو مستلزم نگاهداشت سرمایه از گردش مالی و بازتولید ثروت است و از سوی دیگر، لزوم پیروی از اراده واقف و احتیاط در انطباق وضعیّت وقف بر آن، گاه به بن بست هایی حقوقی می انجامد. همچنین با پذیرش پیش فرض مزبور، اقبال عمومی به وقف کمتر خواهد بود؛ زیرا مال موقوفه معمولاً دارای ارزش اقتصادی قابل توجّهی است. پیشنهادی که می توان برای پاسخ به این معضلات فراروی نهاد اعتباربخشی به «وقف موقّت» و ترویج آن است؛ نهادی که بسیاری از کشورهای اسلامی احیاناً با تبعیّت از فتوای فقهی غیر مشهور، در بهره گیری از آن پیشگام و البته موفّق بوده اند. در کشور ما نیز می توان از این نهاد به عنوان یکی از بهترین سازوکارهای تحقّق سیاست های اقتصاد مقاومتی بهره جست. در نوشتار پیش رو، نگارندگان تلاش می کنند با توصیف و تحلیل منابع کتابخانه ای و با تکیه بر رأی برخی از دانشمندان بزرگ، مبانی دیدگاه مشهور را تضعیف نمایند؛ سپس خاستگاه نظری «وقف موقّت» را استحکام بخشیده و در نهایت، ورود این نهاد در نظام قانونگذاری را پیشنهاد کنند.
تحلیل ساحت های مجاهدت در گفتمان قرآنی بر اساس الگوی انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله رویکردهای کاربردشناسانه در زبان که امکان بازخوانی متون دینی را به مثابه گفتمان فراهم می آورد، رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، ساحت های مجاهدت با عنایت به آیاتی که به صورت مصرّح و یا غیر مصرّح به جهاد اشاره دارند بر پایه رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سطوح سه گانه توصیف، تفسیر و تبیین، مورد بررسی قرار گرفت، تا بتوان با در نظر داشتن ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و ارزشی که متن در بستر آن به وجود آمده است، به دریافت تازه ای از گفتمان مجاهدت در قرآن دست یافت. شبکه گفتمانی جهاد در مواجهه با نظم گفتمانی موجود در جامعه جاهلی زمان نزول و نیز ادوار پسینی نزول، با قرار دادن اصل دفاع و نیز مقاتله و مجاهده در راه خدا، به عنوان دالّ مرکزی گفتمان جهاد در قرآن، مجموعه ای از عناصر و ارزش های مفهومی را باز تعریف کرده و از طریق این نظام ارزشی جدید، ساحت های مجاهدت تبیین و بسیاری از حوزه های معناییِ در گردش در جامعه را تغییر داده است. مهم ترین این تغییرات باز تولید مناسبات قدرت در جامعه است که مناسبات اجتماعی را نظمی تازه می بخشد و مناسبات قدرت را ذیل نظام های معنایی و معرفتی دوگانه ای چون حق و باطل، الله و طاغوت، ایمان و کفر و غیره باز تعریف می نماید. تغییر و اصلاح اندیشه و باورهای درونی و ترسیم هنجارها در نهایت مخاطب گفتمان را به سوی کنش اجتماعی مناسب در راستای نظام های بهنجار سوق می دهد.
جستاری در لایه های معرفتی قرآن، سطوح فهم مخاطبان و میزان بهره مندی آنان از هدایت های قرآنی بر اساس آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو با اتخاذ روش تحقیق تلفیقی نقلی- استدلالی و نیز داده پردازی های توصیفی-تحلیلی و گردآوری کتابخانه ای- نرم افزاری مطالب به نگارش در آمده؛ نگارنده ضمن اشاره به لایه های هستی شناسی و معرفت شناسی قرآن؛ به تفصیل لایه های معرفتی قرآن را تبیین؛ و افزون بر فرق گذاری میان فهم قرآن و بهره مندی از هدایت های قرآن؛ به گروه های خاص مخاطب لایه های معرفتی قرآن و نیز مراتب شناخت و میزان بهره مندی ایشان از حقایق قرآنی و هدایت های آن پرداخته؛ و روش های نیل به آن معارف را بیان نموده است.این مهم از طریق دسته بندی آیات و بررسی معانی ظاهری، تفسیری و تأویلی آن ها انجام گرفته است. در ادامه در وهله اول بر اساس روایات، لایه های معرفتی قرآنی در چهار سطح اصلی ( ظاهر، باطن، حد و مطلع ) دسته بندی نموده و در مرحله بعد با فرق گذاری میان عمومیت مخاطبان قرآن (اعم از هدایت شدگان، گمراهان، مغضوبان و مستضعفان) و هدایت شدگان قرآنی(مسلمانان، مؤمنان، متقیان و مطهران)؛ ویژگی های هر یک از آنان بر اساس آیات و روایات به لحاظ عمق اعتقادات، پایبندی به احکام فقهی و اخلاقی اسلام و قرب به حق تبیین نموده و سطح بهره مندی مخصوص هر گروه از هدایت های قرآنی را تبیین نموده است.