مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نقاشی
حوزه های تخصصی:
هنر حکیم توس و تشخیص زبانی و سبکی او، اثری را پدید آورد که یکی از بزرگترین و بی نظیرترین آثار حماسی جهان شد و امروز ما به واسطه آن برخود می بالیم و آن را فرماندگاری زبان و هویت ایرانی می دانیم. از وجوه برجسته کلام حکیم توس در شاهنامه، کاربرد کنایه است که از یک سو سخن است و از سوی دیگر نقاشی. کنایه نقاشی زبانی است، یعنی سخن را تا حد تصویر اعتلامی بخشد و می تواند مفهوم پیام را نشان دهد و دو بعدی است و دو منظره را نشان می دهد و به گفته سارتر، پیکاسو در حسرت آن بود و آرزو می کرد قوطی کبریتی بسازد که هم خفاش باشد و هم قوطی کبریت (سارتر، 1352: 21) در این مقاله به استفاده از این شگرد هنری در داستان رستم و اشکبوس پرداخته می شود .
کاربرد نقاشی برای کاهش اضطراب بیماران اسکیزوفرنیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه: بیماران اسکیزوفرنیک نوع مداوم که پیشتر به عنوان مزمن خوانده می شدند بخش عمده ای از بیماران بستری در بخش های توانبخشی را تشکیل می دهند. به جز نشانه های خاص اسکیزوفرنیا، این بیماران عموما با اضطراب نیز روبرو هستند. این اضطراب که عموما با داروهای ضد روان پریشی برطرف نمی شود ممکن است بخشی از طبیعت اسکیزوفرنیا باشد اما گاهی می تواند ناشی از ساختار و کیفیت ویژه زندگی این بیماران در بخش های بیمارستانی باشد. هر کوششی در جهت کاهش اضطراب این بیماران را می توان گامی به سوی درمان و توانبخشی کامل تر و بهبود کیفیت زندگی آنان دانست.
در این پژوهش کاربرد نقاشی در کاهش اضطراب این بیماران بررسی شده است.
روش: 100 بیمار اسکیزوفرنیک با طول دوره بیماری حداقل دو سال بر مبنای DSM-IV در بخش های توانبخشی درازمدت مرکز روانپزشکی رازی به صورت تصادفی انتخاب شدند. میزان اضطراب آنان از طریق آزمون اضطراب کتل سنجیده شد. سپس 50 نفر از آنان به عنوان گروه تجربی انتخاب شدند که به مدت 15 جلسه هر بار یک ساعت به طراحی و نقاشی پرداختند و 50 نفر گروه گواه در همان ساعات به فعالیت هایی که جنبه خنثی داشت پرداختند. داروهای بیماران در طور مدت پژوهش تغییر داده نشد. در پایان 15 جلسه مجددا میزان اضطراب بیماران سنجیده شد. نمره های بار اول و دوم گروه تجربی و نمره بار دوم گروه تجربی و گواه به وسیله آزمون آماری t-student با یکدیگر مقایسه شد.
نتایج: در مقایسه میانگین نمره های اضطراب حاصل از آزمون کتل با استفاده از روش t-student معلوم شد که کاربرد نقاشی در حد معنی داری از نظر آماری سبب کاهش اضطراب بیماران اسکیزوفرنیک می شود. (t=67.5 ، P<0.01).
هنر شاعری یا شاعر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با بررسی پیوند ادبیات و هنر، درپی یافتن پاسخی برای این پرسش است که دلیل گستردگی این پیوند در شعرهای نظامی، به هنر شعر و شاعری برمی گردد - که قابلیت جای دادن سایر هنرها را در خود دارد- یا اینکه شاعر هنری به مانند نظامی، با آگاهی گسترده از هنرهای گوناگون، این گنجایی را در شعر ایجاد کرده است؟
ضرورت این تحقیق، نیاز پرداختن به مباحث میان رشته ای و بینامتنی است که امروزه در جامعه ادبی، فراوان احساس می شود و سنجه ما در این بخش، آمیختگی و جریان سازی هنرها در شعر است و به همین دلیل از برخی هنرها که تنها اشاره ای به آن ها شده بود، گذشته ایم.
آغاز پژوهش، بررسی ادبیات و هنر در مفهوم سنتی و خاص آن است و در ادامه با گریزی به تعریف هنر از دیدگاه نظامی، نمود هنرها در اشعار او برجسته می شود.
مونه ، مانه و شکل گیری دنیای نقاشی پروست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای اَدبی بین دو قرن شاهد انفجار فعالیت شعری بوده،آفرینش حالتی«صنعتی» پیدا کرده و متون اَدبی، هنری نیز شده اند. نویسندگان همچون«پروست» به نقاشیهای زمان خود توجه می کنند، به خصوص به نقاشانی همچون:«مونه»،«مانه» و «تانر» که دارای سبک امپرسپونیستی هستند. تابلوهای «مونه»، علی الخصوص دو مجموعه نیلوفرها و آنهایی که دارای مضامین آبی می باشند، اثر نویسنده را تحت تاثیر قرار داده اند.
با «مونه» و «مانه»، «پروست» تبدیل به منتقد هنری شده، او همچنین از حامیان هنرمندان چون«شارل را فردوسی»در کتاب خویش یاد می کند. نویسنده همچنین شخصیتهایی واقعی همچون نقاش فرانسوی«شاردن» را با شخصیتهای دیگر که خیالی هستند، همانند «الستیر» جایگزین می کند. بدین ترتیب شاهکار پروست، تعریف دیگری از ادبیات و نوع – سومی از آفرینش «بارتی» بین نقد و رمان می باشد.
بوطیقای تصاویر و اشیاء در گفتمان سوررئالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی این مسأله است که آیاشعر وشاعرانگی که آن را متعلق به قلمروی کلمه وزبان میدانیم، در تصویر نیزتحقق مییابند؟ بااین فرض که به همان گونه ای که درمتن نوشتاری میتوان با به کارگیری ویژگیها و روش هایی حتی ناخودآگاهانه موجد شاعرانگی شد؛ درتصویر نیزمیتوان اصولی راجست وجو کرد که تصویروشئ را دریک نقاشی یاهر ترکیب بصری دیگربه شعر تصویری تبدیل کند. درپی پاسخ به این پرسش ها ومسائل وردیابی این مفاهیم درنقاشی، به آثار وآرای سوررئالیست ها توجه میشود، زیرا آن ها بیش ازهرجریان دیگری مدعی کشف این جوهر شاعرانه درهنر وادبیات اند، هرچندکه درآثارشان دامنة گسترة تخیل، رویا و کشف، بسیار از مرزهایی که خود سوررئالیسم تعیین کرده، فراتر رفته است. مقاله بابررسی نظرات آن ها درکنار روش های برخی ازنقاشان سوررئالیست، علیرغم تفاوت های بسیاری که آثارشان بایکدیگر دارند به این نتیجه دست مییابد که جوهره های مشترک چون «باز گرداندن ارزش ازدست رفتة رویا» و «باز یافتن چیزها، واژه ها واشیاء درخود و نه درنسبت باسایر چیزها»، چه درمتن و چه درتصویر، موجد شاعرانگیاند، درکنار ویژگیها و روش هایی چون «نسبت دادن خواص غیرعادی به اشیای عادی»، «کنار هم گذاشتن اشیاء، مفاهیم و کلمات درظاهر بیارتباط»، «به هم ریختن رابطة موضوع واثر»، «تحریف عمدی مقیاس ها»، «عوض کردن مادة اشیاء»، «استقبال ازحادثه و تصادف» و «تسلیم به ناخودآگاه و جنون» و ...که همگی به وجودآورندة شعر تصویریاند. بدین ترتیب شعر تصویری، نه فرو کاستن تصویر وکلمه به یکدیگر ونه بازنمایی ذهن، که سازندة ذهن است واز این طریق، جهان نوینی را برای نگریستن میآفریند که عادت های دیداری رااز بین میبرد، و ذهن اندیشیدن و نگریستن را تجربه میکند.
عرضه و فروش تابلوهای نقاشی در ایران عوامل اجتماعی موثر بر قیمت تابلوهای نقاشی در نگارخانه های تهران (1387)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر بازار عرضه و فروش نقاشی در ایران است. در تحقیق مذکور، عوامل به چهار دسته تقسیم شده اند که عبارتند از: 1) ویژگیهای فردی و اجتماعی هنرمند 2) ویژگی های بصری و زیباشناختی تابلوهای نقاشی 3) نقش نگارخانه ها و واسطه ها و 4) قیمت گذاری و سازوکار بازار. برای دست یابی به این هدف، به مطالعه میدانی عرضه و فروش تابلوهای نقاشی در نگارخانه ها، گالری ها و نمایشگاه های تهران پرداختیم. با به کارگیری روش پیمایشی، 414 تابلو نقاشی از مراکز فروش فعال در تهران طی چهار ماه اول سال 1387 نمونه گیری شد و تاثیر متغیرهای سن و جنسیت نقاش، ویژگی های کالبدی (اندازه، نوع قاب، بستر و مواد)، ویژگی های زیباشناختی تابلو (سبک، تکنیک و مطلوبیت هنری) و شیوه عرضه آثار به بازار (نگارخانه، مغازه و نمایشگاه) بر قیمت این آثار آزمون شد. نتایج مصاحبه و گفتگو با نقاشان و نگارخانه داران در بعد کیفی تحقیق و انجام تحقیقات پیمایشی در بعد کمی تحقیق نشان داد رابطه پایدار و معناداری میان عوامل زیباشناسانه (سبک، تکنیک، شگردهای بصری و...) و عوامل غیر زیباشناسانه (سن و جنسیت نقاش و ویژگی های کالبدی اثر مانند اندازه و ...) بر قیمت آثار هنری وجود دارد. کشف رابطه میان این متغیرها، نشان دهنده قواعد پایدار و مشترکی میان ارزیابی های هنری و ارزش گذاری های اقتصادی است.
نگاهی به نقاشی قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بن مایه های نقاشی دوره قاجاریه را می باید در دوره های پیشین این هنر ایرانی جستجو کرد…
زن در هنرهای تصویری دوره قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار به سبب مواجهه با غرب، تمایل دربار به تجربه دنیای مدرن و اشتیاق جهان غرب به شناخت دنیای شرق، نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه نمایان شد.
تاثیر ذهنیت کودکی در هنر بزرگسالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور درک و آشنایی با نقاشی کودکان و اهمیت شیوه بیانی آن در هنر بزرگسالی نگارش شده است. کودکاناز بدو تولد به شناخت محیط و پدیده های مادی جهان می پردازند. و طی این فرایند، تحت شرایط محیطی دوران رشد و همراه با یادگیری زبان، دنیای مادی و رویدادها محیط خود را به صورت تصاویری نمادین که در بر گیرنده مفهوم کلی، ذات و ماهیت اشیا می باشد را در ذهن ثبت می کنند. تصاویری ذهنی که ما به ازای خود در کودک کنشی عاطفی و هیجانی را نیز بر می انگیزد. نقاشی کودکان تصاویری است، به دور از بازنمایی ناظرمدارانه، تقلیدی است از واقعیت، که با تصویر ذهنی او مشترک است. میان تصویر ترسیمی و تصویر درونی تعاملی بی شمار برقرار است و بیانی است، برگرفته از ادراک فردی او. حفظ این احساس کودکانه و به کارگیری آگاهانه این شیوه بیانی، در بزرگسالی، می تواند رهنمون خلق آثاری بدیع و فردی باشد.
تحلیل تطبیقی و بینارشته ای شعر و نقاشی در آثار سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی از دهه هفتاد میلادی بر اساس نظریات رنه ولک و هنری رماک پا به عرصه جدید مطالعات بینا رشته ای نهاد. مطالعه ارتباط بین ادبیات و هنر، مانند ادبیات و نقاشی، یکی از عرصه هایی است که توجه پژوهشگران ادبیات تطبیقی را در چند دهه اخیر به خود جلب کرده است. در این نوشتار کوشیده ایم با بررسی شعر و نقاشی سهراب سپهری، ارتباط بین ادبیات و هنر را روشن کنیم. آنچه در این پژوهش بینارشته ای تحلیل می شود، مفاهیم ایستایی و پویایی است که در بیان نوشتاری شعر و بیان تصویری نقاشی به روش های متفاوتی رخ می نماید. هرچند اهمیت این پ ژوهش در بینارشته ای بودن آن است، منظر جدیدی برای درک بهتر اشعار و نقاشی های سهراب سپهری می گشاید. نویسندگان تلاش کرده اند تا با تبیین چارچوب نظری و روش تحقیق، راه را برای مطالعات بینارشته ای در این حوزه از قلمرو ادبیات تطبیقی بگشایند.
شعر و نقاشی در دوران قاجار؛ چالش سنّت و مدرنیته
حوزه های تخصصی:
تحولات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ایران در دوران قاجار جامعة به شدت سنتی ایران را در برابر امواج تمدن غربی قرار داد و در مجموع، شرایطی به وجود آورد که تا آن زمان برای جامعة ایران بی سابقه بود. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیا شرایط ویژة اجتماعی و فرهنگی عهد قاجار تأثیری در شعر و نقاشی این دوران گذاشته است؟ و اگر پاسخ مثبت است، آیا تأثیر پدیدآمده در این دو حوزة هنری مشابه بوده است یا خیر؟
بدین منظور نخست با بررسی شرایط اجتماعی و فرهنگی عهد قاجار و پژوهش در شعر و نقاشی این دوران درمی یابیم که، در هر دو حوزه جریان های چهارگانة متناظری وجود داشته که دو جریان از آن ها کاملاً جدید است. تمسک شاعران و نقاشان به شیوه های گوناگون بیان هنری چیزی نیست جز آزمونی برای برون رفت از بحران اجتماعی ـ فرهنگی دوران قاجار.
نتیجه گیری مقاله آن است که شرایط اجتماعی مشترک تأثیری واحد در این دو هنر بر جای گذاشته؛ تأثیری که سرگذشت آن ها را به گونه ای دور از انتظار به یکدیگر شبیه ساخته است.
چهره نگاری در هنر نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن توجه به تعریف «پرتره» و تناسب آن با چهره نگاری و اصطلاحات مشابه در نقاشی ایرانی، به ویژگی های چهره نگاری و عوامل مؤثر در چهره سازی مانند شبیه سازی، شخصیت پردازی، شرایط چهره سازی و تکنیک پرداخته و توضیحاتی دربارة هر یک داده است. همچنین انواع کلی تقسیم بندی در چهره نگاری مانند خودنگاری، چهره نگاری با فضاسازی و چهره نگاری گروهی را با توجه به عوامل مهم و تأثیرگذار در چهره نگاری توضیح داده و تحولات آن را بررسی کرده است. هدف از این مقاله، پرداختن به جنبه های گوناگون چهره نگاری و طبقه بندی آن به لحاظ موضوعی، و نیز عوامل تأثیرگذار بر آن است. چهره نگاری ارزشی ماندگار در نقاشی معاصر ایران دارد.
تأثیر نقاشی قهوه خانه ای در ساختار اعلان های عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعلان میتواند در بزرگداشت ایام مذهبی ازجمله در سوگوارههای عاشورایی نقش مهمی داشته باشد. بر همین مبنا، میتوان به ویژگیهای خاص اعلانهای مذهبی توجه کرد و بر اساس آن، به مسئله با نگاهی به دادههای جدولها در تحقیق حاضر، روشن شد ساختار حلزونی یا دوار در اعلانهای عاشورایی کمترین کاربرد و ساختار ایستا، متمرکز و متباین- که در برخی نقاشیهای قهوهخانهای بسیار دیده میشود- بیشترین کاربرد را دارد. البته، شاید کاربرد بیشترِ ساختارِ ایستا، بهعلتِ ارتباط آن با مفاهیم ایستایی و پایداری در واقعة عاشورا باشد. این ارتباط به لحاظ فرم و رنگ در بسیاری از آثار دیده میشود؛ همچنین به نظر میرسد اعلانهای عاشورایی اغلب بر اساس بعضی ساختارهای هنرهای تصویری از جمله نقاشی قهوهخانهای به صورت ایستا، متمرکز و متباین مطرح شدهاند. امروزه نیز طراحان اعلان میتوانند با بهرهگیری از هنرهای تصویری وآیینی (از جمله نقاشی قهوهخانهای طی دورههای صفویه، قاجار و معاصر) با نگاه امروزین و بررسی ساختار فرم و رنگ به نتایج مطلوب دست یابند تا آنها را در خلق آثاری فاخر یاری رساند.
بررسی نقوش و خاستگاه آن ها در فرش های سرزمین های اسلامی موجود در نقاشی های عصر رنسانس و پس از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۱ شماره ۲۱
حوزه های تخصصی:
تبیین تلقی پدیدارشناسانه مرلوپونتی از نقاشی های سزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موریس مرلوپونتی(1961-1908) اساس تفکرش در کتاب پدیدارشناسی ادراک را بر مفهوم «در- جهان – بودن» استوار کرده است. او به تأسی از هوسرل و هیدگر، سعی دارد در خصوص نسبت ما و جهان تأمل کند. یکی از مفاهیم بسیار مهم در اندیشه های پدیدارشناسانه هوسرل، بازگشت به شیئ است که علم معاصر از آن غافل مانده است و مرلوپونتی سعی دارد با تکیه بر طبیعت و شیئ به تصویر درآمده در آثار سزان، مسئله پدیدارشناسانه بازگشت به شیئ و طبیعت را تبیین کند. او می کوشد تا نقاشی های سزان را حد واسط دو نوع تحویل متمایز یعنی تحویل استعلایی و ذات گرا قرار دهد و از این طریق شکاف میان این دو تحویل را پر نماید. تحقیق حاضر به شیوه ای پدیدارشناسانه به اهتمام مرلوپونتی در خصوص مفهوم طبیعت، شیئ و رهیافت هنرمندانه سزان به این مفاهیم می پردازد و سعی دارد تبیین نماید که بنا بر آموزه های مرلوپونتی نقاشی های سزان چگونه می تواند شکاف میان آگاهی و جهان را پرنماید.
چیدمان عکس: مروری بر هنر عکاسی دوران قاجار و تأثیر آن بر هنر نقاشی
حوزه های تخصصی:
چکیده: دوران قاجار و به ویژه عصر ناصری تحولات بسیاری را به خود دید که از آن ها به عنوان نشانه های دوران مدرن یاد می کنند. این دوره را هنر عکاسی با زبان و حضور خود، به خوبی معرفی می کند. اما این هنر، خود چگونه شکل گرفت؟ و چگونه در حیطه تجسمی زبان مسلط شد؟ مطالعه تاریخ قاجار و تأمل در عکس های این دوران و مقایسه آن ها با آثار نقاشی همزمان و تعمق در آثار مکتوب مرتبط، روش روشنگری است که بخش های تاریکی از این دوره تاریخی را روشن می سازد. شکل گیری عکاسی در دهه1250قمریآغاز شد؛و با سلطنت ناصرالدین شاهرونق گرفت.در دربار و سلطنت وی از طرفی عنوان جدید «عکاس باشی» در کنار عنوان «نقاش باشی» قرار گرفت؛و از طرف دیگر عکاسی به عنوان برنامه درسیبه دارالفنون اضافه شد؛ و نیز اولین عکاسخانه همایونی ایجاد و عکاسخانه ای برای استفاده عمومتأسیس گردید، همچنین اولین رساله در خصوص عکاسی نوشته شد.رونق فعالیت عکاسان در دوران پادشاهان بعدی نیز ادامه یافت. باحمایتدربار عکاسی زبان هنری مسلط شد؛ در چنین شرایطی نقاشی از هنر عکاسی تأثیر بسیار گرفت.نقاشان از عکاسی و عکس برای آفرینش نقاشی های خود بهره می بردند و بدین ترتیب در ضبط کوچکترین جزئیات میان دوربین عکاسی که بیننده را به حیرت وامی داشت و نقاشان مسابقه ای آغاز شد. به دنبال آن در اولین مراکز آموزش نقاشی، اصول و قواعد نقاشی واقع نما آموزش داده می شد و شاگردان از تصاویر استادان رنسانس اروپا، آثار لیتوگرافی و آثار عکاسی کپی می کردند؛ رویکردی کهکمال الملک در آن نقش کلیدی داشت.از آن پس چنین تصور شد که نقاشی خوب باید همچون عکس باشد. تصوری که سال های متمادی در ایران باقی ماند.
چیدمان عکس: جایی که نقاشی و عکاسی در هم ادغام می شوند
حوزه های تخصصی:
چکیده: هنر از دیرباز برای انتقال معانی و بازنمایی دارای رسانه هایی بوده است، این رسانه ها در گذشته محدودتر بوده و مرز مشخصی داشته اند. با ظهور عکاسی در اواخر قرن نوزدهم، این هنر به عنوان رسانه ای رقیب نقاشی وارد جهان هنر شد. در این مسیر نقاشی و عکاسی کمک های زیادی به یکدیگر کردند اما از آنجا که یکی از ویژگی های هنر معاصر در هم ریختن مرز رسانه ها است، اخیراً آثار هنرمندان به گونه ای است که تعیین عکس یا نقاشی بودن آن ها دشوار است. ریچارد وودواردمنتقدهنری مجله نیویورک تایمز چندی پیش مقاله ای پیرامون همین موضوع نوشته است؛ او در این مقاله چهار هنرمند برجسته هنر معاصر(گرهارد ریشتر، وید گایتون، آلفرد لزلی و جیمز ولینگ) را به همراه نمایشگاه هایشان معرفی کرده است، متن زیر ترجمه مقاله او است که دسامبر گذشته در وال استریت ژورنال به چاپ رسیده است:
از زمان اعلام اختراع عکاسی توسط داگر در سال 1839، نقاشان رقابت حساسی با عکاسان دارند. نمایندگان آوانگارد رسانه های دیگر، در دوره های مختلف، عکاسی را رسانه ای متعلق به خواص اعلام کردند یا آن را به تمسخر، یک چشمی یا مرده نامیدند. عکاسی به عنوان یک جانشینبرای جنبش های هنری، از امپرسونیسم تا پاپ، توانسته بود خودش را با رد یا تائید آخرین ابزارهای تصویرسازتعریف کند.
برخی از شماره هایتایمز در شش ماه گذشته نشان می دهد که نقاشی و عکاسی در یک رابطه تنگاتنگ و قفل شده باقی مانده اند و با این حال همچنان در عصر دیجیتال از یکدیگر بهره می برند، چیزی که پیش از این وجود نداشته است.امکانات جدید برای تغییردادن تصاویر در فتوشاپ و برنامه های دیگر به هنرمندان نسل قدیم و جدید کمک زیادی کرده است. حتی در بعضی موارد مبهم، مدت زیادی نیست که مشخص گردیده چه چیز عکس است و چه چیز نقاشی.
هم پوشانی ناتورالیسم در ادبیات و امپرسیونیسم در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه میان ادبیات و سایر هنرها از دیرباز وجود داشته و دارد، اما بررسی این رابطه به گونه ای هدفمند و آکادمیک صاحب نظران ادبیات تطبیقی را از سال های پایانی قرن بیستم به خود مشغول کرده و جایگاه آن در مطالعات میان رشته ای است که خود مطالعات نوپایی محسوب می شود. در مقاله حاضر، نگارنده با انتخاب یک اثر ادبی و یک تابلوی نقاشی، می کوشد تا نشان دهد که چگونه دو اثر ادبی و هنری، از دو مکتب ادبی ـ هنری متفاوت، برای رسیدن به هدفی مشترک و بیانی واحد، قادر به هم پوشانی یکدیگر خواهند بود. یعنی متنی که تصویر می شود و تصویری که متن می گردد. برای این منظور رمان آسوموار زولا، اثر ناتورالیستی قرن نوزده با تابلوی نقّاشی «اتوکش ها»، اثر اِدگار دُگا، هنرمند امپرسیونیست همان قرن، از دیدگاه نظریه پردازان ادبیات تطبیقی، به بحث و بررسی گذاشته خواهد شد.
بررسی شش دوره نمایشگاه تجلی احساس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیمی از جمعیت هر جامعه را زنان تشکیل می دهند؛ بدین ترتیب در توانمندی و توسعه هر جامعه نقشی تعیین کننده دارند. زنان قرن حاضر در تمام زمینه های جامعه حضور داشته اند؛ به گونه ای که دیگر نمی توان رد پای آن ها را نادیده گرفت. در این میان، نقش زنان در عرصه های هنری نیز روز به روز در حال افزایش است؛ به طوری که شاهد حضور پررنگ زنان هنرمند در نمایشگاه تجلی احساس طی سالیان متمادی بوده ایم. با توجه به اهمیت نقش زنان در هنر، به ویژه هنر نقاشی، نویسندگان به دنبال پاسخ به سؤال های زیر هستند: در آثار ارائه شده در نمایشگاه تجلی احساس به چه موضوع هایی پرداخته شده است و آیا زنان نقاش، به مدرنیسم گرایش داشته اند؟ برای پاسخ به این سؤال ها، آثار هنرمندان بر اساس موضوع مشترکی که در شش دوره به نمایش درآمده بود، تفکیک شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که آثار زنان نقاش معاصر ایران در نمایشگاه تجلی احساس، موضوع های (طبیعت، طبیعت بیجان، آبستره و تجرید و نگارگری) مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. همچنین، در دوره های پایانی نمایشگاه، شاهد گرایش هنرمندان به سبک های مدرن هستیم. زنان هنرمند در هنر های تجسمی به جایگاه هنری بسیار خوبی رسیده اند و تحت تأثیر فرهنگ و جهان بینی آن جامعه اند. در این مقاله موضوع هایی مانند مبانی نظری، نمایشگاه تجلی احساس، بررسی کمّی موضوع های نمایشگاه، بررسی کیفی طبیعت و منظره پردازی، طبیعت بیجان، سبک انتزاعی و نگارگری و تذهیب پرداخته شده است.
هنر ادبی و ادبیات هنری
حوزه های تخصصی:
هنر و ادبیات، دو شکل از آفرینش است که از دیدگاه زیبایی شناسی به هم پیوسته اند. هنر گاهی شکل زیباشناسانه خود را تغییر می دهد که این تغییر شکل می تواند از راه بازسازی زبان، فهم و دریافت صورت گیرد. در نگرشی می توان ادبیات را هنر نامید، وقتی اثر ادبی ویژگی های منحصر به فرد اثر هنری را با خود دارد، یعنی اثری که خلق شده و تکرارناپذیر است؛ چرا که ادبیات و هن ر بیان گر احساس و عواطف هنرمند است و احساس و عاطفه پدیده ای است که آن را به راحتی نمی توان بازگو و تکرار نمود. آفرینش هنری نوعی الهام است که با عقل و منطق درک نمی شود.
می توان گفت که زیبایی و جمال در هنرها یکسان است و هنر نقاشی، موسیقی و شعر رابطه ای نزدیک دارند؛ زیرا از روح انسان سرچشمه می گیرند و با ماده چندان ارتباطی ندارند. این پژوهش نیز به بررسی ارتباط و اثرپذیری متقابل ادبیات و هنر پرداخته است.