فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
619 - 675
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو بر اساس نقدهایی نگاشته شده است که امین حسین پوری و وحید عابد بر مقاله «اعتبارسنجی "النساء نواقص العقول" در نهج البلاغه» ارائه داده اند؛ این مباحث در هفدهمین نشست از سلسله نشست های شناسه شیعه (16 اسفند 1402 ش) به میزبانی پژوهشکده معارف اهل بیت (ع) قم ارائه شد.
اندیشه وحدت وجود نزد سید حیدر آملی (توحید عرفانی) و مقایسه آن با دیدگاه متکلمان علامه مجلسی (توحید کلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله وحدت وجود یکی از مسائل مهم در حوزه کلام و عرفان و فلسفه اسلامی محسوب می شود. و محوری ترین مبحث در تفکر عرفانی و یکی از مسائل پر مناقشه و جنجالی در تاریخ کلام و عرفان اسلامی و حتی در میان محققان غربی به شمار می رود. و تقریباً همه مباحث دیگر حول عرفان و کلام به نحوی به همین مسئله بازگشت می کند. گروهی از متکلمان مانند محمد طاهر قمی و میرلوحی از اساس با اندیشه عرفا مخالف بودند. از طرفی دیگر عالمانی چون سید حیدر آملی و فیض کاشانی و ملاصدرا به دنبال استفاده از نظریه های عرفانی در تفسیر متون دینی بودند. مرحوم علامه محمد باقر مجلسی دیدگاه و موضعی میانه دو گروه عالمان اتخاذ نمود.و در برخورد با بزرگان عرفان اندیشه های آنان اصل تفسیر عرفانی بر مبنای مکتب امامان شیعه را پذیرفت. در این مقاله میان دیدگاه توحید عرفانی سید حیدر املی و علامه مجلسی مقایسه صورت گرفته و سعی گردیده دیدگاه صحیح و قابل فهمی از نظریه وحدت وجود ارائه گردد.
معناشناسی حالات اخروی صالحان و گنهکاران در نیمه نخست قرآن کریم براساس نظریه تلفیق مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه علم معناشناسی از جمله علومی است که در پژوهش های قرآنی کاربرد فراوانی دارد. معناشناسی شناختی به عنوان شاخه ای از علم معناشناسی است که ارتباط بین صورت و معنا را ارتباطی محکم می داند که هیچکدام مستقل از دیگری نیست. نظریه تلفیق مفهومی(1993: فوکونیه و ترنر (نیز با این رویکرد مورد توجه بسیاری از زبان شناسان شناختی است و در مسائل مختلف زبان شناسی توانسته راهگشای بسیاری از ساخت های زبانیِ دارایِ معنای مجازی و بیان کننده معنای دقیق و جامعی -از آنها باشد. موضوع حالات صالحان و گنهکاران از جمله موضوعات قرآنی است که با تعابیر مختلفی بدان پرداخته شده است. برای درک وفهم دقیق این موضوع، نظریه تلفیق مفهومی ابزاری دقیق و رهگشاست. تلفیق های ساخته شده از لحاظ ساختار به دو نوع تلفیق ساده و چندگانه و از لحاظ شبکه یک پارچه سازی به چهار نوع؛ تلفیق های بسیط، آینه ای، تک منظر و دومنظر تقسیم می شوند که در این پژوهش توصیفی – تحلیلی، ابتدا ساختار آنها بررسی و سپس از لحاظ شبکه ای نوع هر کدام تعیین شده است. نتیجه حاکی از این است که اغلب نمونه های قرآنی در این پژوهش دارای ساختاری ساده هستند. از نظر شبکه های یکپارچه سازی نیز تعداد تلفیق های دومنظر بیشتر از مابقی است و این خود دالّ بر تازگی و میزان پیچیدگی در نمونه های بررسی شده می باشد.
ظرفیت های اندیشه مهدویت در ایجاد کارآمدی، اقتدار و ثبات تمدنی با تکیه بر انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
95 - 114
حوزههای تخصصی:
موقف تاریخی انقلاب اسلامی جهت زمینه سازی ظهور آخرین حجت الهی در آستانه یک خیز تمدنی قرار گرفته و داعیه تمدن سازی دارد. از همین رو، جهت نیل به تمدن نوین اسلامی لازم است سرمایه های اصلی خود را در مصاف با رقیبان به میدان بیاورد و ظرفیت های آنها را مورد کنکاش و مداقه قرار دهد. دکترین مهدویت به عنوان یکی از اندیشه های پشتیبان انقلاب اسلامی با مؤلفه ها و شاخصه هایی که شیعه بدان معتقد است، از مهم ترین سرمایه های نرم و ایدئولوژیک محسوب می شود که باید برای ساخت تمدن نوین اسلامی ظرفیت سنجی و قابلیت های آن برای کارآمدی، اقتدار و ثبات که در شمار کارکردهای مهم تمدنی هستند معلوم گردد. پژوهش حاضر به هدف تولید ادبیات نظری و بازتاب میزان کارآمدی اندیشه مهدویت در امتداد اجتماعی، به شیوه کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی به این مهم پرداخته و روشن ساخته است؛ مهدی باوری، تحرک بخش، تعهدآفرین، مسئولیت آور و در نوع نگرش افراد جامعه به یکدیگر و ایفای وظایف اجتماعی تأثیری مثبت دارد. در این نگرش، عزت و اقتدار معمولی با وجه نرم و معنوی تلفیق گشته، اقتدار جامعی به نمایش گذاشته می شود. اعتقاد به وجود امام عصر؟عج؟ مایه قوت قلب و امید پیروان جهت حرکت های بزرگ اجتماعی بوده و احساس پشتیبان داشتن به انسان حس قدرت و اقتدار می دهد. مقوله انتظار باعث امید و آرزو و موجب شوق یاری و همراهی منتظران گشته آنها را از پوچی و بی هدفی نجات و به ثبات و پایداری می رساند.
نقش جوانان در تحقق انقلاب اسلامی مبتنی بر تیپ شناسی جوان در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
7 - 27
حوزههای تخصصی:
انقلاب به معنای تحوّل اساسی و بنیادین است، انقلاب یعنی یک تحول و یک دگرگونی عمیق بنیادی از ریشه در یک اجتماع. پژوهش حاضر نقش جوانان در تحقق انقلاب اسلامی را براساس تیپ شناسی جوان در قرآن تبیین می نماید. در این تحقیق تیپ های شخصیتی سه گانه جوان در قرآن و مصادیق مختلف آن، با روش توصیفی _ تحلیلی تبیین می شود و نقش هر تیپ شخصیتی در تحقق انقلاب اسلامی بیان می گردد. با بررسی آیات قرآن با محوریت جوان، سه نوع تیپ شخصیتی جوان از منظر قرآن کریم استنباط گردید؛ جوان جوگیر و احساساتی، جوان خودنگهدار و پارسا، جوان تحوّل آفرین و تمدن ساز. مهم ترین شاخصه های جوان نقش آفرین در تحقق انقلاب اسلامی عبارتند از: جوانی که جوگیر و احساساتی نشود و از احساسات توأم با عقل بهره گیری نماید؛ جوانی که با اهل باطل همنشینی نکند و در مسیر جوآفرینی دشمنان قرار نگیرد، جوانی که تحت تأثیر احساسات جوانی به خودنمایی و تجمل پرستی نپردازد، جوانی که نماز را ضایع نکند و از شهوات پیروی ننماید، جوانی که با بصیرت، تدبیر و عقلانیت عمل نماید، جوان پارسا و خودنگهدار؛ مؤمن، پاکدامن، دارای روح توحیدی، صبر و ایثار، عفو و گذشت، جوان تحول آفرین و تمدن ساز؛ جوانی که مانند ابراهیم؟ع؟ بت شکن و فسادستیز است، جوانی که چون موسی؟ع؟ عدالت طلب و حامی مظلومان است، جوانی که دارای اقدام جهادی و خالصانه است، جوانی که از دانش لازم و توانایی جسمی برخوردار است، جوان مؤمن انقلابی.
تبیین مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی و استنتاج دلالت های تربیتی آن در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
105 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی و استنتاج دلالت های تربیتی آن در تربیت اخلاقی انجام شده است.روش تحقیق: روش پژوهش، توصیفی− تحلیلی و استنتاجی است. در مرحله اول مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی تبیین شد. در مرحله دوم دلالت های تربیتی حاصل از مبانی فلسفی شر ناظر به اصول و روش های تربیتی در تربیت اخلاقی استنتاج شد.یافته ها: نتایج نشان داد مبنای اساسی در اندیشه علامه طباطبایی اعتقاد به وجود خداوند به عنوان خیر بنیادین هستی و شرور به عنوان اموری عدمی است. با این حال ظهور و بروز شرور در مسیر تکامل جهان و انسان ضرورت دارد. به هنگام بروز شرور، می توان زاویه نگاه انسان به شر را در کنار رویکرد گریز از شر و مبارزه با آن، به رویکرد مواجهه با شر به مثابه موقعیتی تربیتی بسط داد. در رویکرد مواجهه با شرور به مثابه موقعیت تربیتی، علاوه بر پرهیز و گریز از شر، از موقعیت به دست آمده می توان به مثابه موقعیتی سازنده با نظر به رشد و تکامل متربی استفاده نمود. در این راستا اولین عکس العمل بعد از بروز شر، صبر پیشگی است. مراحل بعدی عبارتند از تعقل نمودن، مداومت بر اعمال صالح و پرهیز اعمال ناصالح که در کنار هم شرایط مناسبی را در مواجهه معقول با شرور پدید می آورند.
آسیب شناسی راهپیمایی جمعی اربعین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
راهپیمایی جمعی اربعین به عنوان هنجار اجتماعیِ زیارت اربعین که خود عنصر شناختی و لایه زیرین فرهنگ ناب شیعه است، کارکردهای اجتماعی و تمدنی فراوانی دارد که نه تنها برای جامعه شیعی، بلکه برای جامعه انسانی امری مبارک و ضروری است؛ اما این حقیقت را نیز نباید از نظر دور داشت که اساساً وقایع بزرگ و تأثیرگذار در جامعه انسانی به همان اندازه که بزرگ و با اهمیت هستند، به همان اندازه در معرض آسیب بوده و ممکن است با موانعی روبرو شده و تأثیرگذاری آن را تهدید کنند؛ زیرا زیاده خواهان در مقابل پدیده هایی که مانع رسیدن آنان به منافع فردی و گروهی باشند، ایستادگی کرده و تلاش می کنند تا در صورت امکان مانع آشکارشدن آن پدیده شوند و به کارامدی آن آسیب وارد کنند. پیاده روی جمعی اربعین به عنوان یک پدیده عظیم فرهنگی-اجتماعی، از این امر مستثنی نیست. این تحقیق، می کوشد با تکیه بر مشاهدات نگارنده و دیگر محققان از جامعه اربعینی، این پدیده را با رویکرد آسیب شناختی، بررسی کند و نتیجه را در اختیار عالمان و سیاست گذاران امور فرهنگی قرار دهد. البته ممکن است در این میان برخی از آسیب های بیان شده، جنبه هشدار داشته و به نوعی آینده پژوهی شده تا زائرین و سیاست گذاران فرهنگی را نسبت به آن حساس کرده و هر کدام بر اساس وظیفه خود از این موهبت حسینی ارزش مند محافظت کنند. البته در مواردی هم با توجه به رخدادها و رفتارهایی که در جامعه اربعینی و محدوده آن رخ می دهد، برای رسیدن به هدف مذکور با روش مشاهده مشارکتی، بر اساس داده های به دست آمده، مشاهده شد که این پدیده بزرگ آیینی با آسیب هایی همچون: سطحی نگری مناسک گرایانه، تفرقه و تشتت فرهنگی، محدودیت و عدم استمرار و... مواجه شده یا در آینده ممکن است با آن مواجه شود.کلیدواژه ها
سیره اخلاقی حضرت زهرا (س) با تکیه بر مفاهیم قرآنی تقوا، عدالت و صبر
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
57 - 72
حوزههای تخصصی:
حضرت زهرا(س) الگوی برجسته سیره نبوی و فضائل اخلاقی در اسلام است. در این پژوهش برای نشان دادن سیره عملی حضرت زهرا(س) برای تحقق مهم ترین فضائل اخلاقی بر سه مفهوم اساسی قرآنی یعنی تقوا، عدالت و صبر، تأکیده شده است. تقوا حالتی در فرد است که به او مصونیت روحی و اخلاقی می دهد و باعث می شود وقتی در محیط گناه قرار می گیرد، گناه نکند. عدالت ریشه در هستى و فطرت انسان دارد و همه ابعاد وجودى عالم را در برمی گیرد. صبر و مقاومت نیز کیمیای اعظم و خمیرمایه پیروزی ها و پیشرفت هاست. این مقاله به دنبال درک عمیق تری از نقش والای حضرت زهرا(س) در ارتقای سیره اخلاقی جامعه است. برای این منظور ابتدا هر یک از مفاهیم عدالت، تقوا و صبر از منظر قرآن کریم بررسی شد و سپس ابعاد هریک از این مفاهیم در سیره عملی حضرت زهرا(س) مورد توجه قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که حضرت زهرا(س) از بزرگترین شخصیت های زن در تاریخ اسلام، نمونه ای بارز از تجسم این فضائل اخلاقی است و سیره آن حضرت می تواند الهام بخش زندگی روزمره ما باشد.
تبیین تطور معنایی اصطلاحات قرائت و قاری با روش مطالعه تاریخی زمره شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
33 - 53
حوزههای تخصصی:
یکی از ضرورت های مطالعات تاریخ قرآن، مفهوم شناسی دقیق دو اصطلاح قرائت و قاری است. برخی قرائن نشان گرِ تطورِ معنایی مهمی در مفهوم این دو اصطلاح در طول سده های نخست است. تطور معنایی این اصطلاح با روش مطالعه زمر ه شناسی، قابلیت تبیین علمی به روشی اطمینان آور دارد. روش مطالعه زمره شناسی می تواند وقوع این تطور معنایی را تأیید و دلایل آن را تبیین نماید. در مطالعه تاریخی جامعه قاریان در سده های نخست، تحول و تغییر محسوس در ویژگی ها و اوصاف جامعه قاریان دیده می شود. ویژگی های مانند: فقاهت، وثاقت، ادبیات، نظامی گری، خوانندگی. یعنی قاریان در سده نخست، همان فقها بودند ولی در سده های بعد به تدریج تبدیل به افرادی شدند که میانه ای با فقه و تقوا نداشتند و امتیازشان در ادبیات و خوانندگی بود.
استعاره جهتی در نهج البلاغه؛ مطالعه موردی: حکمت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
73 - 89
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی شناختی امروز، استعاره وسیله ی زیبایی شناختی نیست که کاربردی ادبی داشته باشد بلکه ابزاری است که با آن اندیشه آدمی تبلور می یابد و مفاهیم انتزاعی و غیرمحسوس به تصویر کشیده می شود. نهج البلاغه نیز به عنوان اخ القرآن، مشحون از مفاهیم انتزاعی است که از نظر محتوا و کلام با هم منسجم هستند و بین آن ها تعامل گفتمانی وجود دارد؛ لذا می توان با استفاده از نظریه استعاره مفهومی، شناخت بهتری نسبت به اندیشه گوینده سخن پیدا نمود. یکی از انواع استعاره های مفهومی، استعاره جهتی است که مفاهیم انتزاعی را در قالب جهت های شش گانه مفهوم سازی می کند. جهت هایی که از یک سو ریشه در تجربه و فرهنگ اهل زبان دارند و از سوی دیگر مفاهیم مجرد را به تصویر می کشند. پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس نظریه استعاره مفهومی، نقش معنایی جهات شش گانه را در حکمت های نهج البلاغه بررسی کند و از طریق آن، مفاهیم بدیع حوزه مقصد را با استفاده از حوزه مبدأ هر چه روشن تر نماید. در جهت تحقق این هدف، تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که استعاره های جهتی چگونه مفاهیم انتزاعی حکمت های نهج البلاغه را می نمایاند؟ بر اساس نتایج، نشانه های دربرگیرنده کوچ کردن، مرگ، فرشته شدن عفیف و نشانه های دربردارنده آرزو، سفر آخرت با استعاره های نزدیک و دور مفهوم سازی شده اند؛ هم چنین معانی متعالی مانند علم با عمل، چشم پوشی و اسلام با استعاره بالا و بالاترین به تصویر درآمده است و معانی انحطاطی مانند عدم آمادگی قلبی و نگذاشتن ارث با استعاره روی گردانی آمده است.
ازدواج سفید از منظر فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
645 - 660
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در ایران با توجه به فرهنگ دینی و مذهبی جامعه، موضوع ازدواج سفید مسئله ای مهم محسوب می شود. با توجه با اهمیت موضوع و آثار ازدواج سفید از یک سو و وجود تعابیر مختلف و تعریف های گوناگون از آن و پراکندگی آرا و نظرات در حوزه فقه و حقوق در نظام جمهوری اسلامی بررسی آن ضروری است. بر همین اساس، هدف مقاله حاضر بررسی ازدواج سفید از منظر فقه و حقوق است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: در بین فقها در خصوص ازدواج سفید اختلاف نظر وجود دارد. لزوم اذن ولی در نکاح باکره و فقدان آن در ازدواج سفید، جنبه عبادی نداشتن ازدواج، اصل احتیاط مهم ترین ادله فقهی مخالفین ازدواج سفید است. استناد به آیات و روایات و قاعده ملازمه نیز مهم ترین ادله فقهی موافقین با ازدواج سفید است. عدم ایجاب و قبول لفظی، فقدان قصد طرفین بر عقد نکاح و مبهم بودن ماهیت حقوقی این رابطه، عدم امکان بررسی عده زوجه یا در عقد بودن زوجه و عدم تعیین مدت و مهریه از مهم ترین دلایل حقوقی مخالفت با ازدواج سفید از منظر حقوقی است.
نتیجه: با توجه به رواج ازدواج سفید و پیامدهای منفی اجتماعی آن به خصوص در مورد کودکان حاصل از این ازدواج ها، لازم است در خصوص مسائل حقوقی مانند شناسنامه، نفقه و ارث این کودکان، راهکارهای حقوقی تدوین شود.
بررسی جریان و گونه های تخریب و تضعیف جایگاه حضرت زهرا سلام الله علیها، با تاکید بر مسئله تعارض روایتها در موضوع فدک و قهر ایشان با حاکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۴ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۹۰-۱۷۸
حوزههای تخصصی:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در زمان حیاتشان فدک (دهکده ای حاصل خیز در نزدیکی خیبر) را به حضرت زهرا سلام الله علیها بخشیدند که پس از پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم از حضرت زهراسلام الله علیها پس گرفته شد. در مساله فدک و قهر حضرت زهراسلام الله علیها با حاکمیت، نقل ها و روایت های مختلف و متعارضی وجود دارد که ضرورت دارد این روایتها به طور دقیق و عمیق بررسی شود علاوه بر این اخبار و سخنانی در تخریب شخصیت حضرت زهراسلام الله علیها نقل شده است که جای بسی تامل دارد. مقاله پیش رو به دنبال بررسی این اختلاف و علت اصلی آن و چگونگی تخریب شخصیت حضرت زهراسلام الله علیها توسط جریان مخالف اهل بیت علیهم السلام می باشد. روش جمع آوری مطالب در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده و روش پردازش، توصیفی تحلیلی می باشد. پس از بررسی ها مشخص شد که جریان مخالف اهل بیت علیهم السلام به دنبال انکار یا توجیه مسئله فدک و قهر حضرت زهراسلام الله علیها بوده و یا اینکه مسئله مصالحه حضرت زهراسلام الله علیها را با خلیفه اول مطرح می کنند. همچنین برخی از افراد این جریان، اقدام به تخریب یا تضعیف جایگاه حضرت زهراسلام الله علیها کرده اند که این تخریب ها درباره عبادت، علم لدنی، صدیقه بودن حضرت زهراسلام الله علیها، جایگاه عرفانی ایشان و غیره می باشد.
بازشناسی شخصیت و گونه شناسی روایات «عبدالله بن سنان» در کتب اربعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالله بن سنان از اصحاب و راویان امام باقر، امام صادق و امام کاظم(ع) به شمار می آید که از رهگذر حضورش در اسانید هزاران روایات در کتب اربعه و بقیه تراث حدیثی شیعه، نقشی ممتاز، برجسته و حائز اهمیتی در انتقال معارف اسلامی و میراث روایی شیعه دارد. تحقیق حاضر بر آن است تا وثاقت و شرح حال وی، اساتید و شاگردان وی را بررسی کند تا از اعتبار آنان آگاه شود و سپس به بررسی و گونه شناسی روایات وی پردازد تا از موضوعات و عناوین روایات آشنا گردد. پس از تحقیق در ساختار توصیفی-تحلیلی مشخص گردید؛ اولاً وی از راویان کثیرالروایه و مؤثر در فقه و حدیث امامیه است که تعداد 862 روایت از او در کتب اربعه نقل شده است. ثانیاً منش رفتاری عبدالله بن سنان، مصاحبت و هم نشینی وی با ائمه طاهرین(ع)، در شمار اصحاب سرّ امام صادق(ع) قرار گرفتن، شاگردی نزد اصحاب برجسته اهل بیت، اهتمام راویان پرآوازه و جلیل القدر در نقل روایت از او و نقل روایات بسیار با موضوعات گوناگون در جوامع حدیثی شیعه سبب می شود تا درخصوص جلالت، وثاقت و فقاهت عبدالله بن سنان در کتب رجالی اختلافی پیش نیاید و بر این موضوع اجماع حاصل شود؛ ثالثاً از حیث میزان فراوانی نقل روایات عبدالله بن سنان درکتب اربعه مشخص می شود که روایات وی در این جوامع روایی، به ترتیب به موضوعات فقه، اخلاق، اعتقادات و تاریخ اختصاص یافته است. ذیل هر موضوع، باب های مختلف آن بررسی و احادیث مذکور در آن باب تفکیک شدند.
تحلیل رابطه قرائت شاذ «فی مواسم الحج» با جواز تجارت و کسب و کار در ایام حج در آیه 198 سوره بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
183-198
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تحلیل رابطه قرائت شاذ «فی مواسم الحج» با جواز تجارت و کسب وکار در ایام حج در آیه 198 سوره بقره می پردازد. نیز به تحلیل ترجمه های فارسی و انگلیسی از این آیه پرداخته و تفاوت های موجود در تفسیرها را بررسی می کند. در ترجمه های کهن فارسی، مانند ترجمه عتیق نیشابوری و چند ترجمه معاصر، توضیح تفسیری فارسی مانند «در سفر حج»، «در هنگام حج»، «در اثنای حج»، «در موسم حج»، «در حج» دیده می شود، اما در سایر ترجمه های معاصر این توضیحات یافت نمی شود. برخی روایات با استعمال واژه «قَرأ و قِرائه»، «فی مواسم الحج» را قرائت صحابه دانسته است. روایات دیگر، این عبارت را صرفاً توضیح تفسیری می داند. بعضی از مفسران نیز، این قرائت را نوعی تفسیر دانسته اند. با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی و مقایسه مدلول قرائت رایج و قرائت صحابه، معلوم شد که این قرائت شاذ در زنجیره گفتار، نقش توضیحی و رفع ابهام را از منع تجارت در ایام حج دارد و با کاهش معنا تأکید می کند که در ایام خاص حج، تجارت، تقابلی با عبادت حج ندارد. نتایج این تحقیق می تواند مترجمان را در انتخاب ترجمه های دقیق تر یاری دهد.
پیش بینی واکنش به سوگ بر اساس عمل به باورهای دینی و معناجویی در افراد داغ دیده بر اثر کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
110-121
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: غم و اندوه پدیده ای جهانی و پاسخی عادی به از دست دادن و سوگ است. در طول همه گیری کووید 19، تجارب دردناک از دست دادن و ناتوانی ممکن است موجب اندوه تحمل ناپذیر، پشیمانی و حتی خشم افراد داغ دیده شود و مشکلات بیشتری را در کنارآمدن با از دست دادن در زندگی جاری آنان ایجاد کند. به نظر می رسد که دین و معنویت عاملی مهم در واکنش افراد داغ دیده به سوگ باشد. افرادی که سطوح بالایی از دین و معنویت دارند، ممکن است استرس خود را بهتر مدیریت کنند و در زندگی معناجویی بیشتری داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی واکنش به سوگ بر اساس عمل به باورهای دینی و معناجویی در افراد داغ دیده بر اثر کووید ۱۹ انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش افراد بالای 18 سال ساکن شهر سنندج در سال 1400 بودند که در زمان انجام پژوهش به دلیل فوت یکی از بستگان درجه یک به سبب کووید ۱۹ دچار سوگ بودند. با استفاده از فرمول تاباچنیک و نورکراس 106 نفر با شیوه نمونه گیری دردسترس حجم نمونه در نظر گرفته شدند. برای سنجش متغیّرهای پژوهش از مقیاس های استاندارد احساس معنا در زندگی، عمل به باورهای دینی و پرسش نامه تجربه سوگ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی چندگانه نشان داد که متغیّرهای عمل به باورهای دینی و معناجویی با واکنش به سوگ برابر با 55/0 و به ترتیب در سطح 05/0>P و 001/0>P معنادار بود. با توجه به ضریب تعیین 31/0، متغیّرهای پیش بین واریانس واکنش به سوگ را تبیین کردند. نتیجه گیری: دین و معنویت به افراد کمک می کند تا با ناملایمات بیرونی و درونی بهتر مقابله کنند. عمل به باورهای دینی و معناجویی عوامل مهمی در فرایند غم و اندوه هستند و می توانند از فرد داغ دیده در نحوه مواجهه با سوگ و استرس ها محافظت کند.
رابطه اخلاق و ورزش و مبانی انسان شناختی و ارزش شناختی اخلاق ورزش(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«اخلاق ورزش» همان قواعد و موازین اخلاقی در عرصه ورزش است که باید رعایت شود. در این تعریف رابطه اخلاق و ورزش یک رابطه حداکثری است، به گونه ای که تفکیک این دو از یکدیگر امکان ندارد؛ به این معنی که فعالیت های ورزشی به علت اختیاری بودن، همیشه موضوع ارزش اخلاقی قرار می گیرند. ترکیب انسان از روح و بدن، تأثیرپذیری آنها از یکدیگر، داشتن سرشت مشترک، و هدفمند بودن خلقت انسان از مهم ترین مبانی انسان شناختی به شمار می روند و ذاتی بودن ارزش نهایی، مطلق گرایی، واقع گرایی و توجه همزمان به حُسن فعلی و حُسن فاعلی نیز از کلیدی ترین مبانی ارزش شناختی اخلاق ورزش هستند. نوشتار پیش رو از سنخ پژوهش های نظری و توسعه ای است و اطلاعات و مواد اولیه تحقیق به روش «کتابخانه ای» گردآوری شده و با روش «استدلال» - نه روش آماری- تجزیه و تحلیل عقلانی گردیده است.
تبیین امکان واقع نمایی معقولات عقل بالملکه؛ برمبنای ادراک حضوری حسی (از منظرِ حکمت سینوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
85 - 103
حوزههای تخصصی:
تبیین امکان واقع نمایی معقولات عقل بالملکه (معقولات نخستین) از مسائل مهم معرفت شناسی است. دو نگاه در تبیین این مسئله قابل ِذکر است: اول اینکه عقل نظری در مرتبه عقل بالملکه واجد معقولات نخستین (غیراکتسابی) است و این معقولات فی نفسه، مستقل از هر چیزِ خارج از عقل، معتبر اند؛ دوم اینکه احراز واقع نمایی معقولات نخستین بدون اتکا به درک حضوری حسی امکان پذیر نیست. در سنت فلسفه اسلامی بیشتر در مبحث «مراتب عقل نظری» بر این وابستگی تأکیدشده است؛ اما در بازخوانی معرفت شناسی ابن سینا، عموماً به عباراتی توجه شده است که استقلال عقل از حس یا هر امر خارج از عقل را نشان می دهد. در مقاله پیش رو پس از تقریر و نقد دیدگاه اول، نشان خواهیم داد که آراء ابن سینا مؤید دیدگاه دوم است و هر نوع بازخوانی دیدگاه معرفت شناختی ابن سینا در این زمینه، بدون توجه به آراء وی در مبحث «مراتب عقل نظری» و وابستگی عقل به درک حضوری حسی، منطبق بر دیدگاه وی نیست. به طور اجمال طبق دیدگاه برگزیده، «محسوس بالذات» اولین واقعیت نفسانی است که نفس به آن متصل می شود. این اتصال پیشینِ نفس به واقعیت نفسانیْ منشأ تحقق (معد) و مناط اعتبار معقولات نخستین است؛ لذا عقل نظری به وجهی متکی به درک حضوری حسی است؛ در عین اینکه به وجهی دیگر مستقلّ از حس است.
النقد البيئيّ في شعر أمل دنقل، دراسة إيكولوجيّة في دواوين "البكاء بين يدي زرقاء اليمامة" و"تعليق علی ما حدث" و"العهد الآتي"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الهدف والمقدمه: لقد شهدت الدراسات الأدبیّه فی العقود الأخیره تطوّراً ملحوظاً فی تحلیل العلاقه بین الأدب والبیئه، حیث برز فیها مفهوم النقد البیئیّ کأحد المجالات البحثیّه الّتی تسعى إلى استکشاف کیفیّه تمثیل البیئه فی النصوص الأدبیّه وتأثیرها على الوعی البیئیّ. إنّ الاهتمام بالبیئه لیس مجرّد قضیّه علمیّه أو اجتماعیّه، بل تمتدّ حدودها إلى حقول إبداعیّه تضمّ الأدب، ولا سیّما الشعر الّذی یساهم فی تعزیز الوعی البیئیّ وتقدیم رؤى جدیده حول الطبیعه ومکانه الإنسان فیها. إنّ الشعر الحدیث، بما یمتلکه من طابع وجدانیّ وخیالیّ، یُعدّ وسیله فعّاله لنقل المشاعر والأفکار المتعلّقه بالبیئه، سواء عبر الاحتفاء بجمالها أو التحذیر من المخاطر الّتی تهدّدها بسبب التطوّر الصناعیّ والاستهلاک المفرط. یحتلّ النقد البیئیّ مکانه بارزه فی الشعر العربیّ المعاصر ویحظی بقدره فریده على إثاره المشاعر وتحفیز الخیال لتشکیل الوعی البیئیّ وتعزیز المسؤولیه تجاه البیئه. أمل دنقل شاعر مصریّ معاصر یتمیّز شعره بالطابع النقدیّ والصوت المتمرّد ضدّ الواقع المریر، حیث کان یعبّر فی شعره عن رفضه للأوضاع السیاسیّه والاجتماعیّه بقوّه وعنفوان. یفیض شعره بالمعاناه والمأساه والدعوه إلى الثوره والتغییر، سواء کانت على المستوى الشخصی أو الجماعی. عکس شعره شعوراً قویاً بالألم ومعاناه المجتمع، والصراعات النفسیه، والهواجس الاجتماعیه الّتی یواجهها الإنسان المعاصر أو الظروف الاجتماعیّه الّتی کان یمرّ بها المجتمع العربیّ فی تلک الفتره. یُعتبر شعر أمل دنقل ساحه ملیئه بالعواطف، والرمزیّه، والخیال، ممّا یتیح له تقدیم رؤى متنوّعه حول القضایا الاجتماعیّه والإنسانیّه، إضافه إلى أنّه یسهم فی بناء وعی بیئیّ یسلّط الضوء على البیئه الطبیعیّه والاصطناعیّه لمجتمعه. تعود أهمیّه اختیار شعر أمل دنقل کنموذج أدبیّ فی بروز القضایا البیئیّه إلی مدی اهتمامه بأبعاد السیاسه البیئیه ودعوته المتتالیه إلى حمایه الطبیعه کأداه لنقد وتحلیل التفاعلات الإنسانیّه مع البیئه، ودوره الفاعل فی نشر الوعی البیئی وتحفیز المجتمع على حمایه موارده الطبیعیّه. یشیر الشاعر فی العدید من أشعاره وخاصّه فی دواوین ("البکاء بین یدی زرقاء الیمامه" و"تعلیق علی ما حدث" و"العهد الآتی") إلی أهمیّه استخدام البیئه بشکل إیجابیّ وصحیح، والابتعاد عن استغلالها المفرط. هنا لا یقتصر أمل دنقل على نقد الإنسان فقط، بل یعرض صراعاً داخلیّاً بینه وبین مجتمعه، خاصه عندما یتوجه إلى نقد أولئک الّذین یفرطون فی استغلال الطبیعه، مثل قطع الأشجار والمخاوف الّتی قد تشعر بها الطیور، ممّا یؤدی إلى تدمیر البیئه والتسبّب فی الأضرار البیئیّه. من ثمّ تهدف هذه الدراسه إلى تحلیل الاتجاهات التعبیریه الّتی یعتمدها أمل دنقل فی شعره لحمایه البیئه، ودورها فی تکوین النقد البیئی ضمن أعماله الأدبیه وکذلک تستهدف استکشاف الدلالات والمعانی الّتی یسعى الشاعر إلى إیصالها من خلال توجهاته البیئیّه.
المنهجیه: تعتمد هذه الدراسه على المنهج الوصفیّ - التحلیلیّ للکشف عن حضور النقد البیئیّ فی شعر أمل دنقل، مرکّزه علی دواوینه الثلاثه ("البکاء بین یدی زرقاء الیمامه" و"تعلیق علی ما حدث" و"العهد الآتی") وتحلیل النصوص المختاره فیها. هنا سیتمّ الترکیز على استخراج المؤشرات البیئیّه والاستعارات المستخدمه فی تصویر العلاقه بین الإنسان والطبیعه، بالإضافه إلى رصد توجّهات الشاعر فی التعبیر عن القضایا البیئیّه ضمن سیاقاته الشعریه المختلفه. ترتکز الدراسه على هذا المنهج فی استقصاء الأبعاد البیئیّه فی شعر أمل دنقل وتحلیل الصور الفنیّه والرموز والدلالات الّتی تسهم فی تشکیل رؤیته البیئیّه.
المستجدات: یتّضح من خلال دراسه شعر أمل دنقل أنّ الطبیعه لم تکن مجرّد عنصر جمالیّ فی نصوصه، بل کانت حاضره ونشیطه بوصفها فضاءً نقدیاً یعکس رؤیته العمیقه للعلاقه بین الإنسان والبیئه. لقد استخدم الشاعر فی هذا المجال أسالیب تعبیریه متنوّعه، من الرمزیه إلى الاستعارات الطبیعیّه لیکشف عن الأثر السلبیّ لاستغلال الإنسان للطبیعه ویؤکّد على أهمیه الحفاظ علیها، کما أن نقده البیئیّ لم یقتصر على تصویر الدمار البیئیّ، بل یشمل أیضاً تحلیل الأبعاد الإنسانیّه وغیر الإنسانیّه الّتی تساهم فی تشکیل الأزمات البیئیه. تتجلّى رؤیته البیئیّه فی ثلاثه محاور رئیسیه وهی سیطره الإنسان على البیئه، والخصائص الإنسانیّه والخصائص اللاإنسانیه الّتی یمکن العکوف علی جمیعها فی حنایا عرض التفاعل بین الإنسان والبیئه.
البحث والنتائج: تعکس سیطره الإنسان على البیئه فی شعر أمل دنقل انحیازه الواضح إلى عناصر البیئه والدفاع عن حقوقها. یظهر هذا التفاعل بشکل جلیّ فی العدید من قصائده ویصل إلى درجه یولی فیها الشاعر حیاه عناصر الطبیعه، مثل الشجره، أهمیّه تفوق أهمیّه حیاه الإنسان نفسه. یقدّم الشاعر فی تصویره لسیطره الإنسان على الطبیعه صوره بارده وقاسیه من النظم البیئیه الحضریّه الحدیثه التی تتّسم بالآلیه والمادیه؛ فیبتعد عن هذه الصوره المرعبه لیمیل إلى استخدام صور واقعیه وبیئیّه تمثل الطبیعه فی حالاتها الملموسه والمفهومه. قد تزداد سعه هیمنه الشاعر على الطبیعه فی شعر أمل دنقل لتشمل الأبعاد العامّه للبیئه مثل الأرض الّتی یقوم الشاعر بخلطها بالجوانب الأنثویّه. إنّ تدهور ظروف الأرض لا یُفهم فقط من خلال الصور الجنسیّه الّتی یقدّمها الشاعر، بل یُستشعر أیضاً من خلال تفاعل الأرض مع أبعادها الجزئیه الّتی تقوم على التدخّل البشریّ. قد یخرج الشاعر بالإنسان من مظهره الإنسانیّ ویُلبسه الملابس البیئیّه لیهدی انتباه القارئ بطریقه متنوّعه إلی تعزیز الفکره البیئیّه، حیث تبرز فیها المعاناه البشریّه والحیوانیّه بسبب التفاعلات السلبیّه مع البیئه وتؤدّی إلی جعل القارئ یتأمّل فی العلاقات المعقدّه بین الإنسان والطبیعه. قد یستخدم الشاعر الخصائص الإنسانیه للطبیعه لیمنح لها الحیویّه ویؤکد على أنّ الطبیعه کیان نابض بالحیاه یتأثّر بالإنسان ویؤثّر علیه فی الوقت ذاته.
هوش مصنوعی و کنترل معنادار بشری: سازوکارهای واکنش پذیر به دلایلِ نسبت-به-عامل-خنثی و امکانِ ردگیری عامل(های) مسئول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از مسائل اخلاقی مرتبط با هوش مصنوعی به خصلت خودگردانی و مسئله شکاف مسئولیت مرتبط است. سیستم های خودگردانِ مجهز به هوش مصنوعی قادر به ایجاد رویدادهایی هستند که اگر انسان آنها را ایجاد کرده بود به آنها «تصمیم» گفته می شد؛ و اگر این «تصمیم ها» خسارتی به بار می آورد، انسانی مسئول آن می شد. اما وقتی تغییرات را ابزارهای تکنولوژیک خودگردان ایجاد می کنند، هرچند همچنان نیاز به پذیرشِ مسئولیت وجود دارد، اما ممکن است چیزی مسئول آن قلمداد نشود. لذا پیشنهاد شده که تکنولوژی های خودگردان در صورتی تحتِ مسئولیت انسان باقی بمانند که دو الزام را برآورده کنند: (1) این قابلیت که دلایل انسانی را «ردیابی» کنند؛ و (2) با دنبال کردن زنجیره دلایل انسانی یک عاملِ انسانی «ردگیری» شود. این شروط برای مصنوعات تکنولوژیک و هوش مصنوعی خودگردان ابهامات متعددی را ایجاد خواهد کرد. از آن جمله این است که دلایلِ اخلاقی ای که باید ردیابی شوند غالباً نسبت به عامل(ها) خنثی هستند، اما ردگیری یک عاملِ انسانی تنها از طریق دلایل وابسته-به-عامل امکان پذیر است. در این مقاله با تحلیل تعبیرهایی که از دو شرط مطرح شده ارائه می شود از یک تعبیر که پیش از این پیشنهاد نشده به عنوان کم مسئله ترین تعبیر از جهت حل مسئله ذکرشده دفاع خواهد شد. برای این کار استدلال می شود که شکاف مسئولیت زمانی پر می شود که تاریخچه رویدادهایی که توسط سامانه های خودگردان ایجاد می شود شامل فرایندی باشد که طی آن عامل مجموعه ای از دلایل هنجاری را به عنوان دلایل قابل قبول خود بپذیرید. اگر دلایلی که مطابق آنها سیستم به صورت خودگردان رفتار می کند متعلق به یک عامل بشری باشد، آنگاه مسئولیت رویدادهایی که ایجاد می شود نیز متعلق به آن عامل خواهد بود.
ناهمسازی روایات تحریف نما در کتاب «البرهان فی تفسیر القرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
215 - 242
حوزههای تخصصی:
پس از نزول قرآن کریم، دیدگاه های متفاوتی نسبت به تحریف آن از جانب متفکران مطرح شد. دیدگاه مشهور در میان فرق اسلامی عدم تحریف به معنای نقص یا زیاده در قرآن کریم است اما عده ای به مراتبی از تحریف قائل شده اند. یکی از کتاب هایی که بسیار مورد استفاده محققان است و از طرفی در معرض این نسبت قرار گرفته که شامل مطالب دالّ بر تحریف است کتاب گران سنگ «البرهان فی تفسیر القرآن» است که این نسبت به جهت وجود برخی روایات تحریف نما در این کتاب به آن داده شده است. روایات این کتاب گونه های مختلفی را شامل می شود که هر کدام در جای خود قابل بررسی می باشد. در این نوشتار به دسته ای از این روایات شریفه در این کتاب پرداخته ایم که اگرچه در نگاه اول مشعر به تغییر در متن قرآن است اما با تأمل بیشتر و نگاه مجموعی به سایر روایات مرتبط، معلوم می شود بین همان روایاتی که اشاره به نزول متفاوت قرآن کریم دارد، اختلاف و تضادی وجود دارد که نشان می دهد اینگونه روایات ظاهرا به مطلبی غیر از تحریف متن قرآن کریم اشاره دارند و با وجود چنین تخالف و تضادی میان این روایات شریفه نمی توان دلالت آنها بر چگونگی نزول وحی قرآنی را پذیرفت.