مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
علامه مجلسی
حوزه های تخصصی:
علامه مجلسی به عنوان یکی از برجسته¬ترین محدثان امامیه که به گردآوری بزرگترین دائرة المعارف حدیث شیعه موفق گردیده است، علاوه بر احیای نسخه¬های در حال اضمحلال حدیث و طبقه¬بندی بدیع احادیث، به شرح و تفسیر متون حدیث پرداخت و تا حدی مشکلات اخبار را حل کرد. اصولی که مجلسی در فقه¬الحدیث از آن بهره برده است به عنوان الگویی در نقد و فهم حدیث از اهمیتی به¬سزا برخوردار است. در این مقاله سعی شده است اصول نقد متن حدیث و نیز اصول فهم حدیث از منظر مجلسی در بحار الانوار مورد کاوش قرار گیرد.
مجلس و تاویل روایات
حوزه های تخصصی:
تامل در «بیان »های توضیحی علامه محمدباقر مجلسی ذیل پاره ای از روایات بحارالانوار، حاکی از نص گرایی و پایبندی او به متون احادیث و دوری جستن از تاویلات مخالف ظاهر است. وی مبتنی بر مفاد دسته ای از روایات، بر ضرورت تمسک به نصوص روایی و تسلیم در برابر اخبار، تاکید کرده است و با همین نگرش، در مواضعی از بحار الانوار، در قبال بعضی از تاویل های عالمان پیشین حساسیت نشان داده و از این رو، گاه به نقد آنها پرداخته است؛ بر این اساس، در مواردی، برای پرهیز از نسبت دادن روایتی معتبر به ضعف و سستی ـ علی رغم ملاحظه مشکلی مفهومی در آن ـ به مخفی بودن جهت صدور روایت تصریح کرده و خود به بیان احتمالاتی در این باره پرداخته و در حقیقت از این رهگذر، از ورود به حوزه طرد و انکار روایات اجتناب ورزیده است؛ جالب اینکه مؤلف بحار الانوار، به ذو وجوه بودن و بطن داشتن و عدم امکان فهم همه سخنان معصومان(ع) معتقد است و التزام به این باورهای خطیر را منافی اعتقاد به لزوم احتراز از تاویلات مخالف ظاهر نمی شناسد. مجلسی در عین حال، در حوزه ای تنگ و کم دامنه، طبعاً منطبق با دیدگاه های کلامی مورد قبول خود یا مُلْهَم از پاره ای دیگر از روایات، عملاً به تاویل و توجیه روایات روی آورده و از این طریق، ضمناً پرده ای از نگرش اجتهادی خویش را در شرح، قبول یا رد روایات بحار الانوار آشکار ساخته است.
روشهای مجلسی در نقد سند حدیث، با تکیه بر مرآة العقول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه مجلسی یکی از محدثان بزرگ امامیه است که عمر خویش را صرف صیانت و ترویج آموزه¬های قرآن و عترت کرده است. وی در حوزه¬ی فقه الحدیث، علاوه بر تلاش¬های بسیاری که در بحارالانوار انجام داده، در مرآةالعقول که شرح «الکافی» و ملاذالاخیار که شرح «تهذیب الاحکام» است، افزون بر شرح و توضیح روایات، به نقد و بررسی اسانید روایات می¬پردازد و صحت و سقم آنها را از منظر علم رجال ارزیابی می کند. در این نوشتار، تلاشی صورت گرفته است که با تکیه بر کتاب مرآةالعقول، روشهای مجلسی در نقد سند بیان شود. توجه به ویژگی¬های شخصیتی راویان، امکان نقل روایت با لحاظ طبقه¬ی راوی، کشف تصحیف، بررسی حالات مختلف عطف در یک سند، بررسی احتمالات موجود در مرجع ضمیر، نقد بر اساس احتمالات موجود در تشخیص راویان، نقد مستقل نسخه¬های مختلف از یک روایت، نقد بر اساس أسانید روایات دیگر یک راوی، ارزیابی مجموع اسانید یک روایت، نقد بر اساس جبران ضعف سند، از مهمترین این روش-های مزبور، در مرآة العقول است. از آنجا که برخی از روشهای مزبور مبتنی بر آراء و دیدگاه¬های رجالی این عالم گرانقدر است، در موارد نیاز، به این دیدگاه¬ها اشاره شده است. علاوه بر آنچه گفته شد، بیان شیوه¬های مجلسی در جبران ضعف، سند برخی از روایات محکوم به ضعف از دیگر مباحث این نوشتار است.
مبانی و لوازم دیدگاه علامة مجلسی دربارة حیات پس از مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رویکرد دینی علامه مجلسی در پرداختن به حیات پس از مرگ، اصول و مبانی وی در این رابطه نیز متناسب با این رویکرد و برخاسته از منابع دینی است که یا به آنها تصریح کرده و یا میتوان آنها را از توصیفاتی که از حیات پس از مرگ ارائه داده، استخراج کرد. این اصول مشتمل است بر اصول خداشناختی، جهانشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی، که میتوان آنها را در قالب دوازده اصل ارائه کرد. این اصول دربارة علوم وحیانی، حقیقت علم، حجیت ظواهر، موهوم بودن مکان و تابعیّت آن از متمکّن، اصالت توأمان روح و جسم، خلق از عدم و حدوث عالم، ابتناء قواعد فلسفه بر توهّم، عدم اختلاف نشئات، محوریّت پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام در حوادث قیامت، مرگ ارواح و قبول ابهام به جای تأویل آیات مربوط به جزئیات تصویر معاد میباشند. از دیدگاه علامه مجلسی، دربارة معاد میتوان لوازمی چون اصالت خداوند و سنخیّت دنیا و آخرت را نتیجه گرفت.
بررسی روش فقه الحدیثی علامه مجلسی در شرح الکافی(کتاب الحجه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مِرآت العقول فی شرحِ أخبار آل الرَسول، شرحی است که علامه محمدباقر مجلسی بر کتاب کافی نگاشته است.جایگاه کافی در میان علمای اسلامی و سبقه آن بر دیگر مجموعه های حدیثی، ارزش این کتاب را بیشتر آشکار می کند.در این مجموعه، علامه برای روشن کردن مفهوم احادیث، معانی آن ها را شرح داده و نکات دقیقشان را بیان کرده است.وی قبل از ورود به متن هر حدیث و بررسی آن، نخست، نوع آن را از نظر سند مشخص کرده و گاه نیز تا حدودی سند را ارزیابی کرده است؛ پس از آن، به متن پرداخته است. وی در فهم متن، گاه تنها به توضیحات خود اکتفا کرده و گاه علاوه بر آن، از آیات قرآن، کلام معصومان (ع)، و نیز روایت های صحابه، مفسران، محدثان و بزرگان استفاده کرده و مباحث صرفی، نحوی، بلاغی و تاریخی را بیان کرده است.در مواردی که متن حدیث به ظاهر، با حدیث یا آیه ای تعارض داشته باشد، این دانشمند، آن را بیان و رفع کرده و شبهه ها را مطرح کرده و به آن ها پاسخ داده است.او حتی آیات موجود در احادیث را هم با استناد به شیوه هایی تفسیر کرده و در مواردی هم به منابع اهل سنت استناد کرده است.این مسئله، اشراف او را بر این منابع نشان می دهد.علامه احادیث را به ترتیب باب ها و عناوین ذکر کرده و قبل از شروع شرح حدیث، درباره آن باب توضیحاتی داده است.وی توضیحات خود را کاملاً مجزا از احادیث کافی(ذیل احادیث) آورده است؛ یعنی آنجا که سخن کلینی را ذکر کرده، عبارت «قوله» و آنجا که سخن خودش را بیان کرده، عبارت «اُقول» را آورده و به این ترتیب، تک تک احادیث را بررسی کرده است.
بررسی مسئله تشابه در احادیث اعتقادی الکافی از نگاه مجلسی و مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احادیث معصومین(ع) همانند قرآن، محکم و متشابه دارند. برخی از احادیث اعتقادی، مفادی شبهه انگیز و ظاهری غیرقابل قبول دارند که شارحان حدیث، به شرح ظواهر غیرقابل قبول و تأویل برای رفع اشکال آن ها پرداخته اند. این رویکرد، گاهی با استفاده صریح از اصطلاح تشابه و زمانی بدون اشاره به این اصطلاح بوده است. در این مقاله در پی بیان چگونگی عملکرد دو شارح الکافی یعنی علامه مجلسی و مولی صالح مازندرانی در تعریف و واکاوی متشابهات حدیثی در روایات اعتقادی الکافی هستیم. این نوشتار ضمن نشان دادن باور آن دو به اهمیت این مقوله در حدیث بسان اهمیت آن در قرآن، به مبانی نظری آن دو در این مسئله پرداخته و نشان می دهد که توجه جدی و وافی به این مقوله داشته و در جهت حل تشابه و رفع تعارض ظاهری این گونه اخبار حرکت کرده اند. درنهایت، نقدهایی بر تعریفشان از تشابه در حدیث و مصداق هایی که برای حدیث متشابه آورده اند، وارد شده است.
تطورشناسی رویکردها در تدفین شهدای کربلا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خبر دفن سیدالشهدا علیه السلام و یاران ایشان یک روز پس از شهادتشان، توسط قبیلة بنی اسد از ساکنان منطقة غاضریه، از طریق گزارش ابومخنف به منابع معتبر تاریخی شیعه و سنی راه یافته و منابع پسین از آن استقبال کرده اند. گذر زمان این خبر را با نوعی تحوّل و شهرتی متفاوت مواجه کرده است. قرن یازدهم نقطة عطف این تحولات و آغاز رویکرد کلامی و شروعِ فاصله گرفتن موضوع دفن امام علیه السلام از یک حادثة تاریخی به یک اصلِ اعتقادی است؛ اصلی که ریشه در برخی احادیث شیعی دارد و تجهیز هر امام توسط امام بعدی را لازم می شمارد. قرن سیزدهم لایه ای درون رویکرد کلامی شکل گرفت که به زودی رایج شد و جایگزین رویکردهای قبلی گردید. رویکرد جدید با تکیه بر آمدن امام سجاد علیه السلام برای تجهیز پدر، آثار عاشورایی را چنان تحت تأثیر قرار داد که بیشتر آنها تا زمان حاضر، ضمن پذیرش این رویکرد، آن را گسترش داده و در برابر رویکرد قبلی مقاومت کرده اند. مقالة حاضر با روش «توصیفی تحلیلی»، ضمن بیان سیر تاریخی اخبار و آرای گوناگون دربارة دفن شهدای کربلا و نیز تبیین چگونگی تغییر گزارش دفن امام علیه السلام از یک واقعة تاریخی به یک اصل کلامی درون مذهبی و پس از آن به خبری داستانی، به سه پرسشِ عاملان دفن، زمان دفن، و چگونگی دفن، بر اساس منابع شیعه و سنی پاسخ داده، خاستگاه رویکرد جدید را تبیین می نماید.
مقایسه دیدگاه قاضی سعید قمی با علامه مجلسی درباره توحید ذاتی و صفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توحید ذاتی و صفاتی از مهم ترین اقسام توحید به شمار می آیند. در این نوشتار، آراء و اندیشه های قاضی سعید قمی و علامه مجلسی درباره این مسئله مورد بررسی قرارگرفته است. این دو متفکر بزرگ، علاوه بر اینکه در معنای توحید ذاتی اختلافاتی دارند، مبانی و زیرساخت های وجود شناختی که توحید ذاتی را بر اساس آن اثبات کرده اند، نیز کاملاً متفاوت و بلکه متناقض است و نیز درباره توحید صفاتی اختلافاتی با یکدیگر دارند. یکی از مباحثی که با توحید صفاتی گره خورده، آموزه عینیت ذات و صفات است. علامه مجلسی از طرفداران و قاضی سعید از منکران آن است، البته او عینیت را در مرتبه الوهیت می پذیرد. پذیرش اصالت وجود و لوازم آن، علامه مجلسی را به جمع بین تشبیه و تنزیه سوق می دهد اما مخالفت قاضی سعید با این مبانی و اعتقاد او به تفکیک مراتب در وجود خداوند، باعث جانب داری او از نظریه تنزیه در مقام ذات و تشبیه در مقام صفات شده است.
معرفت الله از دیدگاه علامه مجلسی و مکتب تفکیک
منبع:
معارف فقه علوی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵
117-138
حوزه های تخصصی:
بررسی نظریه معرفت در اندیشه علامه مجلسی به عنوان شخصیتی شاخص در حوزه اخبار و احادیث از یک سو و جریان اصحاب معارف یا همان مکتب تفکیک از سوی دیگر موضوع مورد پژوهش این نوشتار است. پرسش مطرح این است که چه رابطه ای میان این دو نظریه وجود دارد. آیا می توان نظریات اهل تفکیک را قرائتی دیگر از اندیشه اهل حدیث دانست. از این رو با مقایسه جداگانه هر کدام از این دو جریان و با هدف شناخت بیشتر جریان اصحاب معارف به این نتیجه دست یافتیم که همگونی نظرایات معرفتی این دو از تشابه قابل توجهی برخورار است به گونه که نظریات اهل تفکیک در این مسئله را در واقع باید همان نظریات اصحاب حدیث دانست.
مبانی اعتبارسنجی روایات بحارالانوار نزد علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید هر پژوهشگری برای بهره مندی بهتر از بحارالانوار، بزرگ ترین دایره المعارف حدیثی شیعه، ناگریز است با پیش فرض های مؤلفِ آن در اعتبارسنجی روایات آشنا گردد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد علامه مجلسی به پیروی از دانشوران حدیث محورِ پیش از خود، روایات را براساس قراین کتاب شناسانه و به شیوه تحلیل فهرستی، اعتبارسنجی می کرده و در بیشتر موارد، قراین متنی را بر قراین سندی، بیشترارج می نهاده است. همچنین براساس روایات، اصلِ احتیاط تحفظ بر متن احادیث و پرهیز از تأویل مگر به ضرورت و نیز قاعده تسامح در ادله سنن با قید شیعی بودن روایات آن را، در ارزیابی مصادر و احادیث بحارالانوار به کار بسته است. علامه مجلسی براساس چهار مبنای یادشده، روایات را از جهت اعتبار رتبه بندی کرده و اکثر روایات بحارالانوار را معتبر دانسته است، ولی ازآن میان مبنای کتاب محورانه وی، کاربرد و تأثیر بیشتری در اعتباربخشی به روایات بحارالانوار نزد وی داشته است.
بررسی شیوه مواجهه علمای شیعه عصر صفوی با انحراف های فکری صوفیان عارف نما(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
203 - 226
حوزه های تخصصی:
یکی از رویدادهای شایسته تأمل در دوره صفوی، تنش بین صوفیان عارف نما و عالمان شیعه، اعم از فلاسفه و فقها و محدثان است. این مقاله، با روش وصفی تحلیلی به بررسی نقش ملاصدرا و علامه مجلسی به عنوان نماینده دو جریان فکری متفاوت در مقابله با انحراف های صوفیان عارف نما پرداخته است. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان گفت ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف و عارف، با معرفی عرفان ناب از طریق تصحیح مفاهیم عرفانی و ارائه معرفت و شناخت الهی از یک سو، و معرفی رهبری واقعی جهت هدایت مردم جامعه از سویی دیگر، به ایفای نقش پرداخت و علامه مجلسی نیز به عنوان یک فقیه و محدث، ضمن انتقاد از عملکرد شریعت گریزی و لاابالی گری عارف نمایان صوفی، در کنار سایر فقها و علمای این عصر، با نگارش جوامع حدیثی به زبان عربی و فارسی روان و عوام فهم، شرح نویسی بر متون اصیل و کهن و ردیه نویسی، به ترویج شریعت واقعی و انتقال درست مفاهیم دینی برای مقابله با انحراف های فکری صوفیان پرداختند
تحلیلی پیرامون فراز و فرود اخباریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت اخباری گری، صورت بندی مجددی از طریقه محدثان بود که توسط محمدامین استرآبادی در سده یازدهم آغاز شد. این حرکت حدود یک و نیم سده بر سرزمین های شیعی سایه گستراند. درباره توفیقات این جریان در ایران و عراق معمولاً بیش از اندازه اغراق شده است، گویی در تمامی این یک و نیم سده مجتهدی در ایران و عراق باقی نمانده بود. شخصیت محوریِ عالمِ شیعی در سده دوازدهم علامه مجلسی و مکتب اوست. شهرتِ او به حدی است که اصولیان سده دوازدهم متأثر از مکتب حدیثی مجلسی هستند. گذار از مکتب افراطی استرآبادی به طریقه وسطای علامه مجلسی، راه را برای بازگشت و بازسازی طریقه اصولیان فراهم کرد. این حرکت از اواخر سده یازدهم و اوایل سده دوازدهم با نگاشتن حاشیه بر کتب اصولی آغاز شده بود. نهایتاً این حرکت توسط وحید بهبهانی، به ثمر نشست و در اواخر سده دوازدهم، اخباریان به انزوا کشیده شدند. در این پژوهش روند برآمدنِ اخباریان و عقاید آنان را در سایه کتاب مرجعِ اخباری گری، یعنی الفوائد المدنیه، شرح داده ایم. نخست با بیان و نقد نظراتِ مختلف پیرامونِ برآمدنِ اخباریان، مهم ترین عواملِ تاریخی و نظری را درباره این جنبش برجسته کرده ایم. سپس با توضیحِ تحولاتِ مکتب اخباری و همچنین مقاومتِ حوزه اصفهان در برابرِ اخباری گریِ استرآبادیْ تمهیدی برایِ بازگشت به جریانِ عقل گرایِ اصولی ارائه کرده ایم.
مطالعه تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و علامه مجلسی در زمینه جامعیت قرآن
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برآن شدیم تا به جامعیت قرآن بپردازیم . در مورد جامعیت قرآن از زمان های اولیه ی اسلام میان مسلمانان بحث ها یی مطرح بوده است .یکی از بحث های بسیار حساس که بین اندیشمندان اسلامی مطرح بوده و هست، موضوع جامعیت قرآن است. جامعیّت قرآن از مسایل مهمّ تفسیر قرآن کریم است و دیدگاه علاّمه طباطبائی به عنوان مفسّر صاحب نظر در این زمینه بسیار مهمّ است و می تواند راهگشا در حلّ بعضی از مسایل باشد. به نظر علاّمه جامعیّت قرآن به معنای کامل بودن آن است. علاّمه طباطبائی جامعیّت قرآن را در همه اقسام و صُوَر آن، مبتنی بر مجموع ظاهر و باطن قرآن می داند؛ در ظاهر قرآن تنها تفاصیل اخلاق فاضله را می توان جست، امّا معارف، شرایع و احکام در حدّ کلّیّات و اصول در ظاهر قرآن آمده اند و تفاصیل و جزئیّات آنها در روایات بیان شده یا به طریق دیگری قابل دستیابی است.
تجسم اعمال از نگاه شیخ بهایی و علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
۷۹-۹۸
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث بزرخ و قیامت مسئله تجسم اعمال است که مورد بحث فلاسفه، متکلمین و مفسران قرار گرفته است. مساله تحقیق این است که آیا تجسم اعمال به معنای این است که تمام پاداش ها و کیفرهای برزخی و اخروی همان اعمال دنیوی انسان است که در آخرت به صورت های مختلف برای وی متمثل و متجسم می شود یا اینکه بین جزای عمل و خود عمل سنخیتی وجود ندارد بلکه انسان به ازای عملی که در دنیا انجام می دهد در آخرت مستحق پاداش یا عذاب می شود؟ شیخ بهایی و علامه دو دیدگاه متفاوت و متضاد در مورد تجسم اعمال دارند. در این مقاله با بررسی و تبیین دید گاه این دو عالم برجسته در مورد آیات، روایات و استدلال های عقلی مربوط به تجسم اعمال به نتایج ذیل دست یافتیم: شیخ بهایی به عینیت میان اعمال دنیوی و جزای اخروی معتقد است در مقابل، علامه مجلسی نه تنها قائلان به تجسم اعمال را خارج از دین و دایره اسلام می داند، بلکه با ارائه دلایل متعددی وقوع آن را مستلزم محال می داند.
نقد دیدگاه علامه مجلسی در باب جسمانیت ملائکه با تمسک به آراء علامه طباطبائی
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱ ویژه فلسفه و کلام
63 - 88
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع «نقد دیدگاه علامه مجلسی در باب جسمانیت ملائکه با تمسک به آراء علامه طباطبائی» به شناخت این دو مکتب (: علامه مجلسی و علامه طباطبائی) در مقوله جسمانیت ملائکه الله به شیوه استدلالی و با رویکرد نقدگرایانه پرداخته است. ساختار بحث مزبور، بر استدلالات ششگانه ای که جناب مجلسی بر جسمانیت ملائکه اقامه کرده اند استوار گردیده است. این استدلالات، در دو موضوع: مطلق جسمانیت و جسمانیت لطیف، بر اساس استظهارات نقلی، ثبوت توحید صفاتی خداوند، اجماعات محصّل، تنصیص اهل لغت و قاعده سنخیت استوار گردیده است. این ادله با نقدهای مبنایی و بنایی در حوزه های: تفکیک جهت کثرت و وحدت (ماهیت و وجود)، تشکیک مراتب هستی، ارجاع متشابهاتِ مَعارف به محکمات عقلی و نقلی، ملاک تحقق اجماع، قلمرو حجیت اجماع، ملاک حجیت استظهارات، تفکیک قدَم زمانی و غیرزمانی، نسبی بودن استظهار لغوی، تفکیک استعمال حقیقی و مجازی لغت و تفکیک نصوص از استظهارات متنی از سوی علامه طباطبائی پاسخ داده شده اند.
بررسی مسأله هول مطلع در منظر اندیشمندان مسلمان با تأکیدی بر دیدگاه علامه مجلسی و شیخ صدوق
منبع:
پژوهش های معاصر در علوم و تحقیقات سال سوم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۳۱
119 - 111
هول مطلع- آن چیزی است که مشرف می شوند بر آن از امر آخرت- هول روز حساب می باشد که انسان یکی از مراحل زندگی پس از مرگش، دیدار با خداوند متعال است، این امر برای همه انسان ها رخ می دهد و کسی از این موضوع معاف نیست، پرداختن به محل وقوع این قضیه و زمان رسیدن به این مرحله امر مهمی است که این جستار با روش تطبیقی به این موضوع پرداخته است؛ نتیجه آن که: هرشخصی که از دنیا می رود به ملاقات معبود خود بازمی گردد، محل این وقوع و زمانش توسط دو دانشمند بزرگ اسلام همچون شیخ صدوق و علامه مجلسی در وهله اول به بیان دیدگاه های خود روبه بررسی قرار گرفت که دو مکان و زمان بر این قضیه نگاشته شده است، در ادامه دلایل دیدگاه های خود درهنگام ورود به قبر که نظر شیخ صدوق را به دنبال دارد و دیگری لحظه ی ورود به عالم قیامت و روزحشراست که نظریه علامه مجلسی را به همراه دارد، پرداخته شد و در نهایت به بیان نقد و تفکیک شباهات و اختلافات دو دیدگاه، مورد پژوهش قرار گرفت.
تأملی در روش دینی علامه مجلسی (با نگاهی انتقادی به مقاله جایگاه عقل در روششناسی کلامی علامه مجلسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
85 - 110
حوزه های تخصصی:
از دیرباز پیرامون خدمات علمی و جایگاه والای علامه محمد باقر مجلسی (س); در حوزه حدیث و کلام شیعی، تحقیقات عمیق و گسترده ای صورت گرفته است؛ لیکن روش شناسی دینی او از جهت اتکاء بر ظواهر اخبار و نفی رویکرد عقلی و تأویلی در فهم آموزه ها و مقاصد شریعت، درخور تأمل و بازنگری است. ازاین رو، نوشتار حاضر می کوشد به سبک مسئله محور و با روش توصیفی، تحلیلی، با نگاهی انتقادی به مقاله «جایگاه عقل در روش شناسی کلامی علامه مجلسی»، به تحلیل و ارزیابی روش عقلی علامه در فهم مسائل کلامی بپردازد. علامه در عین تأکید بر نقش ابزاری عقل، آن را به عنوان یکی از منابع موثق در استنباط معارف دین و مقاصد شریعت نمی پذیرد، به همین جهت در تأملات و تحلیل های خود نشان داده ایم که نه تنها رجوع ضابطه مند به عقل و اخذ تأویل به مثابه روش در اندیشه کلامی مجلسی جایگاه شایسته ای ندارد، بلکه اساساً به دلیل بی اعتمادی وی به عقل و فرآورده های عقلی و همچنین اتکاء به حجیت اخبار و تقدّم انگاری نقل، نمی توان در چشم انداز علامه مجلسی، عقل و اجماع عقلا را در کنار کتاب و سنت از منابع دین به شمار آورد. بنابراین بر اساس یافته این پژوهش، نباید مجلسی را متکلمی عقل گرا و معتقد به حجیت عقل دانست.
رهیافتی بر مبانی فهم حدیث علامه محمد باقر مجلسی در «مرآه العقول» (مطالعه موردی بخش اصول کافی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح روایات معصومان (ع) مستلزم به کارگیری اصول و مبانی ویژه ای است که عدم توجه بدان فرایند فهم را از اساس مختل می سازد. «مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول» تألیف علامه محمد باقر مجلسی، از جامع ترین شروح حدیثی نگاشته شده بر «الکافی» ثقه الإسلام کلینی است. شارح در این مجموعه کوشیده است با کاربست پاره ای از اصول به فهم مدالیل اصیل روایات نائل آید. آنچه نگارندگان این سطور به دنبال تبیین آنند، بررسی مبانی فهم حدیث علامه مجلسی در «مرآه العقول» با تأکید بر اصول کافی است. آنان به منظور جبران خلأ مطالعاتی حاکم بر بحث حاضر کوشیده اند با مطالعه بیانات علامه در ذیل روایات اعتقادی «الکافی» به روش توصیفی تحلیلی، این پرسش را پاسخ گویند که مبانی علامه در فهم و شرح روایات اصول کافی چیست؟ نتایج حاصل از این مطالعه گویای آن است که علامه در توضیحات و نکاتی که برای فهم روایات اصول کافی آورده، برخی مبانی فقه الحدیثی را در نظر داشته است. عرفی بودن زبان احادیث، وقوع صناعات ادبی در کلام معصوم (ع)، حجیت دلالت سیاق در فهم مراد معصوم (ع)، هماهنگی و سازواری درونی روایات معصومان (ع)، علم و عصمت انبیاء و ائمه اطهار (ع)، حجیت سنت معصومان (ع)، حجیت عقل در اثبات اصول دین، رعایت تقیه و سطوح مخاطبان در کلام معصوم (ع)، و لزوم رعایت احتیاط در تأویل روایات از مهم ترین این مبانی به شمار می روند. تدقیق و تأمل در این مبانی نشان می دهد که مجلسی به جهت بهره مندی از جامعیت علمی، و تسلط ویژه بر علوم معقول و منقول، در شرح روایات اعتقادی «الکافی» از القاء نگرشی تک بعدی به روایات پرهیز نموده و در این راستا از رویکردهای مختلف کلامی، اخباری و عقلانی بهره برده است. بی تردید که الگوپذیری از این مبانی می تواند در تحقق فهمی صحیح و روش مند از روایات اعتقادی «الکافی» سودمند باشد.
تحلیل جامعه شناختی دین رایج در دوران پایانی عصر صفوی و آثار ناخواسته آن بر گسترش خرافه؛ با تأکید بر دیدگاه علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تاریخی و جامعه شناختی دوران حاکمیت صفویان به دلیل قرابت موضوعات سیاسی و اجتماعی واقع شده در آن دوران با موضوعات امروزی اهمیت ویژه ای دارد. دلیل عمده این قرابت و اهمیت، ذیل سایه گسترده مذهب و فقه ترویجی آن دوران است، لذا بررسی رویکردهای مذهبی آن دوران به ویژه، مکتوبات، آثار و نگرش های علامه مجلسی به عنوان یکی از بزرگترین روحانیون آن عصر حائز اهمیت است. بدین صورت در برابر سوالاتی همچون دلیل گسترش خرافه در جامعه ی مذهبی عصر صفوی نیز تاثیر نظام معرفتی رایج و متاثر از دین و فقه مهم است. باور این پژوهش چنان است که رویکرد روحانیون دوران صفوی به دین چونان دایره المعارفی جامع بود که امکان پاسخگویی صریح و مستقیم را دارا می باشد. این رویکرد جامع که تمرکز خود را بر نقل قرار می داد به تدریج سبب زوال نظام های معرفتی مبتنی بر عقل گردید و شرایط گسترش خرافه را ایجاد کرد. پژوهش حاضر به دلیل اهمیت بررسی این موضوعات در پرتو زمان و تاریخ حادث شده ی آن تلاش دارد در چارچوب نظری جامعه شناسی تاریخی تشریح کننده این روند باشد.
رویکرد شناسی علامه مجلسی در قبال معارف بشری؛ فلسفه، عرفان و اصول فقه
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
107 - 120
علامه مجلسی از پرکارترین اندیشمندان شیعه در دوره مهم صفویه به شمار می آید. در این عصر جریان های مختلف علمی فعال هستند که فلاسفه، عرفا و اخباریان از مهم ترین آنها می باشند. علامه مجلسی در آثار خویش به مناسبت نظر خویش را نسبت به این جریانات فکری ابراز کرده است. وی به شدت با فلسفه رایج آن روز یعنی مشاء و اشراق مخالفت کرده و فلاسفه را تکفیر نموده است. عرفان و تصوف رایج زمان خویش را نیز قبول ندارد و ابن عربی را تکفیر کرده و بر خی از آموزه های عرفانی را کفر می داند. در عین حال از نوع خاصی از عرفان دفاع می کند. بسیاری از ایرادات وی بر فلاسفه و عرفان از عدم تخصص کافی وی بر این دو دانش نشات گرفته و وارد نیست. هم چنین مبانی فکری و آرای فقهی و کلامی وی بیشتر به سمت اصولیان و متکلمان عقل گرا تمایل داشته و از اخباریان فاصله بسیاری دارد. واژه گان کلیدی: علامه مجلسی، فلسفه، عرفان، اخباری، اصول