فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
Exegetical theories of human knowledge include human understanding of the divine word. No textual theory is formed in a vacuum. The prominent events and currents in the society, both political and cultural, create discourses in the society. Social events such as Marxism, liberalism, nationalism and other schools, the formation of international institutions and human rights, the occurrence of religious reformism, the fight against colonialism in Islamic countries, etc. during the last century created discourses in the society that caused changes in scientific attitudes and human and Islamic sciences, and then, the interpretation of the Qur'an. Compared to the traditional interpretation of the past fourteen centuries, these discourses placed in the form of a re-thinking or new-thinking interpretation. According to the claim of the immortality of the Qur'an, this validity is responsible for its relevance to the times. The interpretation and reading of the Qur'an is responsible for this update. Therefore, this article tries to refer to the effective discourses in recent centuries with the help of social issues and analytical approach and to measure the reflection of these discourses and the new and innovative opinions of commentators and researchers in the form of concrete examples of the impact of these discourses. The selected discourses are the discourse of religious reformation and return to the Qur'an, the discourse of new schools and isms, and the discourse of experimental sciences. However, there are definitely other effective discourses that cannot be discussed in this article. The purpose of this research is to gain self-awareness in discourse-oriented interpretations and attempt to conceptualize discourses. It is an attempt to provide a framework for some of the effective factors in interpretive innovation.
کُشته آن قدر فزون است کَفَن نتوان کرد: معرفی و نقد کتاب «مجموعه آثار ابن خفیف شیرازی»
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
293 - 316
حوزههای تخصصی:
ابن خفیف شیرازی یکی از بزرگ ترین صوفیان سده چهارم هجری و شیخِ مشایخِ شیراز است. او در فقه و حدیث و کلام و تصوف نزد عالمان طراز اول عصر، از قبیل ابوالحسن اشعری و رُوَیم بغدادی و حلاج، شاگردی کرده است. ابن خفیف آثار متعددی داشته است که امروز جز چند رساله انگشت شمار چیزی از نوشته های او به دست ما نرسیده است. علاوه بر این آثار، صدها نقل قول از او در آثار عرفانی و تاریخی و کلامی وجود دارد. در هفت دهه گذشته تلاش هایی پراکنده برای تصحیح و ارائه آثار برجای مانده ابن خفیف صورت پذیرفته است. این تلاش ها ضرورتِ تدوین «مجموعه آثار ابن خفیف» را دوچندان کرده است. در سال گذشته (1402) کتابی در دو مجلد با عنوان مجموعه آثار ابن خفیف شیرازی به کوشش معین کاظمی فر به بازار علم ارائه شد. در مجلد نخست کتاب اوصاف القلوب با انتساب به ابن خفیف منتشر شده است و در مجلد دوم پنج رساله ابن خفیف و ترجمه های آن ها بازچاپ شده است. متأسفانه در این مجموعه کاستی های بسیاری راه یافته است، به گونه ای که به هیچ وجه نمی تواند خلأ وجود «مجموعه آثار ابن خفیف» را پُر کند و همچنان باید منتظر بمانیم که «دستی از غیب برون آید و کاری بکند». در مقاله حاضر بخشی از کاستی های این مجموعه بیان شده است.
پویش فرهنگی شعوبیّه با محوریت برجسته سازی و برساخت روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
با تسلط دودمان بنی امیه بر نظام سیاسی اسلام، تفکر برتری عرب بر عجم رواج یافت. گسترش روایاتی با مضمون برتری نژادی عرب ها از سوی اخباریون وابسته به خلافت، واکنش نومسلمانان، به ویژه طرف داران جنبش شعوبیّه را در پی داشت و اهل تسویه با هدف احراز و بازسازی فرهنگ ملی، منطبق با جوهره اسلام راستین، از راه برجسته سازی و گاه برساخت روایات، به نفی پان عربیسم اموی مبادرت کردند.این پژوهش با تکیه بر روش وصفی تحلیلی، آهنگ آن دارد تا چرایی و چگونگی واکنش نهضت شعوبیّه به رویکرد امویان را بررسی کند. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که در دوره اموی به دلیل سیطره خفقان آور نظام سیاسی، شعوبیّه نخست در چالشی تساوی خواهانه برای نفی برتری عرب و کسب هویت ملی مستقل، دست به برجسته سازی و گاه ساخت روایات زدند و سپس، قلمروی این پویش فرهنگی به عرصه های دیگر در حوزه: ادبیات، تاریخ، تفسیر، عرفان و مانند آن گسترش یافت
تحلیل فقهی- حقوقی ضوابط و شرایط وقف سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
104 - 78
حوزههای تخصصی:
مشهور فقهای امامیه، وقف را حبس عین و تسبیل منفعت تعریف کرده اند و قانون گذار نیز به تبعیت از نظر مشهور فقها در ماده 55 قانون مدنی وقف را به همین گونه تعریف نموده است. مقتضای تفسیر مضیق و ظاهرگرایانه از واژه «عین» آن است که به لحاظ فقهی تنها اموالی قابلیت وقف دارند که جزو اشیای مادی و محسوس باشد؛ به دیگر سخن براساس تفسیر فوق سایر اموال از جمله حقوق، دیون، منافع به جهت عدم مادی بودن و عدم درک آن به وسیله حواس، قابل وقف نمی باشد درنتیجه سهام شرکت های سهامی از قلمروی موضوعی عقد وقف خارج خواهد شد. برخی معتقدند مقصود از واژه «عین» در ترکیب «حقوق عینی» الزاماً مال محسوس و مادی نخواهد بود؛ زیرا در عرف تجاری کنونی صدور سهم بر روی ورقه سهام ضرورت و الزامی ندارد و تصور سهام بدون وجود برگه سهام نیز امکان پذیر است. دیگر آنکه سهام را با تکیه بر پاره ای از قوانین و مقررات موضوعه، عین یا در حکم عین قلمداد کرده اند. به نظر می رسد، می توان از رهگذر واکاوی و تحلیل ماهیت سهام به عنوان یک مال نوپدید ممتاز که دارای مالیت می باشد نتیجه گرفت که شرط وقف سهام آن است که مالک آن باقی مانده معهود مبلغ اسمی در هنگام پذیره نویسی را پرداخت کرده باشد؛ زیرا مادامی که تعهد مزبور ایفا نشود، شرکت سهامی طبق ضوابط مندرج در مواد 35و36 لایحه قانونی 1347 نمی تواند آن را وقف نماید. بنابراین وقف سهام وثیقه مدیران، سهام شرکت های مدت دار و سهامی که تعهد به پرداخت باقی مانده مبلغ آن ایفا نشده، باطل خواهد بود. حال سؤال آن است که اگر سهام وقفی شرکت افزایش قیمت حاصل نماید آیا این افزایش نیز در وقف داخل می شود؟ دیگر آنکه آیا وقف بخشی از سهام شرکت توسط سهام دار موجب موقوفه تلقی کردن سایر سهام شرکت نیز می شود؟! در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و قوانین مرتبط فراهم آمده با هدف دستیابی به جواب سؤالات فوق و ارائه راه حل مناسب جهت حل مسائل مذکور، این نتیجه حاصل شده که افزایش قیمت سهام شرکت منجر به موقوفه تلقی شدن آن خواهد شد و به لحاظ قانونی وقف بخشی از سهام شرکت موجب سرایت وقف به سایر سهام شرکت نمی شود.
النقد البيئيّ في شعر أمل دنقل، دراسة إيكولوجيّة في دواوين "البكاء بين يدي زرقاء اليمامة" و"تعليق علی ما حدث" و"العهد الآتي"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الهدف والمقدمه: لقد شهدت الدراسات الأدبیّه فی العقود الأخیره تطوّراً ملحوظاً فی تحلیل العلاقه بین الأدب والبیئه، حیث برز فیها مفهوم النقد البیئیّ کأحد المجالات البحثیّه الّتی تسعى إلى استکشاف کیفیّه تمثیل البیئه فی النصوص الأدبیّه وتأثیرها على الوعی البیئیّ. إنّ الاهتمام بالبیئه لیس مجرّد قضیّه علمیّه أو اجتماعیّه، بل تمتدّ حدودها إلى حقول إبداعیّه تضمّ الأدب، ولا سیّما الشعر الّذی یساهم فی تعزیز الوعی البیئیّ وتقدیم رؤى جدیده حول الطبیعه ومکانه الإنسان فیها. إنّ الشعر الحدیث، بما یمتلکه من طابع وجدانیّ وخیالیّ، یُعدّ وسیله فعّاله لنقل المشاعر والأفکار المتعلّقه بالبیئه، سواء عبر الاحتفاء بجمالها أو التحذیر من المخاطر الّتی تهدّدها بسبب التطوّر الصناعیّ والاستهلاک المفرط. یحتلّ النقد البیئیّ مکانه بارزه فی الشعر العربیّ المعاصر ویحظی بقدره فریده على إثاره المشاعر وتحفیز الخیال لتشکیل الوعی البیئیّ وتعزیز المسؤولیه تجاه البیئه. أمل دنقل شاعر مصریّ معاصر یتمیّز شعره بالطابع النقدیّ والصوت المتمرّد ضدّ الواقع المریر، حیث کان یعبّر فی شعره عن رفضه للأوضاع السیاسیّه والاجتماعیّه بقوّه وعنفوان. یفیض شعره بالمعاناه والمأساه والدعوه إلى الثوره والتغییر، سواء کانت على المستوى الشخصی أو الجماعی. عکس شعره شعوراً قویاً بالألم ومعاناه المجتمع، والصراعات النفسیه، والهواجس الاجتماعیه الّتی یواجهها الإنسان المعاصر أو الظروف الاجتماعیّه الّتی کان یمرّ بها المجتمع العربیّ فی تلک الفتره. یُعتبر شعر أمل دنقل ساحه ملیئه بالعواطف، والرمزیّه، والخیال، ممّا یتیح له تقدیم رؤى متنوّعه حول القضایا الاجتماعیّه والإنسانیّه، إضافه إلى أنّه یسهم فی بناء وعی بیئیّ یسلّط الضوء على البیئه الطبیعیّه والاصطناعیّه لمجتمعه. تعود أهمیّه اختیار شعر أمل دنقل کنموذج أدبیّ فی بروز القضایا البیئیّه إلی مدی اهتمامه بأبعاد السیاسه البیئیه ودعوته المتتالیه إلى حمایه الطبیعه کأداه لنقد وتحلیل التفاعلات الإنسانیّه مع البیئه، ودوره الفاعل فی نشر الوعی البیئی وتحفیز المجتمع على حمایه موارده الطبیعیّه. یشیر الشاعر فی العدید من أشعاره وخاصّه فی دواوین ("البکاء بین یدی زرقاء الیمامه" و"تعلیق علی ما حدث" و"العهد الآتی") إلی أهمیّه استخدام البیئه بشکل إیجابیّ وصحیح، والابتعاد عن استغلالها المفرط. هنا لا یقتصر أمل دنقل على نقد الإنسان فقط، بل یعرض صراعاً داخلیّاً بینه وبین مجتمعه، خاصه عندما یتوجه إلى نقد أولئک الّذین یفرطون فی استغلال الطبیعه، مثل قطع الأشجار والمخاوف الّتی قد تشعر بها الطیور، ممّا یؤدی إلى تدمیر البیئه والتسبّب فی الأضرار البیئیّه. من ثمّ تهدف هذه الدراسه إلى تحلیل الاتجاهات التعبیریه الّتی یعتمدها أمل دنقل فی شعره لحمایه البیئه، ودورها فی تکوین النقد البیئی ضمن أعماله الأدبیه وکذلک تستهدف استکشاف الدلالات والمعانی الّتی یسعى الشاعر إلى إیصالها من خلال توجهاته البیئیّه.
المنهجیه: تعتمد هذه الدراسه على المنهج الوصفیّ - التحلیلیّ للکشف عن حضور النقد البیئیّ فی شعر أمل دنقل، مرکّزه علی دواوینه الثلاثه ("البکاء بین یدی زرقاء الیمامه" و"تعلیق علی ما حدث" و"العهد الآتی") وتحلیل النصوص المختاره فیها. هنا سیتمّ الترکیز على استخراج المؤشرات البیئیّه والاستعارات المستخدمه فی تصویر العلاقه بین الإنسان والطبیعه، بالإضافه إلى رصد توجّهات الشاعر فی التعبیر عن القضایا البیئیّه ضمن سیاقاته الشعریه المختلفه. ترتکز الدراسه على هذا المنهج فی استقصاء الأبعاد البیئیّه فی شعر أمل دنقل وتحلیل الصور الفنیّه والرموز والدلالات الّتی تسهم فی تشکیل رؤیته البیئیّه.
المستجدات: یتّضح من خلال دراسه شعر أمل دنقل أنّ الطبیعه لم تکن مجرّد عنصر جمالیّ فی نصوصه، بل کانت حاضره ونشیطه بوصفها فضاءً نقدیاً یعکس رؤیته العمیقه للعلاقه بین الإنسان والبیئه. لقد استخدم الشاعر فی هذا المجال أسالیب تعبیریه متنوّعه، من الرمزیه إلى الاستعارات الطبیعیّه لیکشف عن الأثر السلبیّ لاستغلال الإنسان للطبیعه ویؤکّد على أهمیه الحفاظ علیها، کما أن نقده البیئیّ لم یقتصر على تصویر الدمار البیئیّ، بل یشمل أیضاً تحلیل الأبعاد الإنسانیّه وغیر الإنسانیّه الّتی تساهم فی تشکیل الأزمات البیئیه. تتجلّى رؤیته البیئیّه فی ثلاثه محاور رئیسیه وهی سیطره الإنسان على البیئه، والخصائص الإنسانیّه والخصائص اللاإنسانیه الّتی یمکن العکوف علی جمیعها فی حنایا عرض التفاعل بین الإنسان والبیئه.
البحث والنتائج: تعکس سیطره الإنسان على البیئه فی شعر أمل دنقل انحیازه الواضح إلى عناصر البیئه والدفاع عن حقوقها. یظهر هذا التفاعل بشکل جلیّ فی العدید من قصائده ویصل إلى درجه یولی فیها الشاعر حیاه عناصر الطبیعه، مثل الشجره، أهمیّه تفوق أهمیّه حیاه الإنسان نفسه. یقدّم الشاعر فی تصویره لسیطره الإنسان على الطبیعه صوره بارده وقاسیه من النظم البیئیه الحضریّه الحدیثه التی تتّسم بالآلیه والمادیه؛ فیبتعد عن هذه الصوره المرعبه لیمیل إلى استخدام صور واقعیه وبیئیّه تمثل الطبیعه فی حالاتها الملموسه والمفهومه. قد تزداد سعه هیمنه الشاعر على الطبیعه فی شعر أمل دنقل لتشمل الأبعاد العامّه للبیئه مثل الأرض الّتی یقوم الشاعر بخلطها بالجوانب الأنثویّه. إنّ تدهور ظروف الأرض لا یُفهم فقط من خلال الصور الجنسیّه الّتی یقدّمها الشاعر، بل یُستشعر أیضاً من خلال تفاعل الأرض مع أبعادها الجزئیه الّتی تقوم على التدخّل البشریّ. قد یخرج الشاعر بالإنسان من مظهره الإنسانیّ ویُلبسه الملابس البیئیّه لیهدی انتباه القارئ بطریقه متنوّعه إلی تعزیز الفکره البیئیّه، حیث تبرز فیها المعاناه البشریّه والحیوانیّه بسبب التفاعلات السلبیّه مع البیئه وتؤدّی إلی جعل القارئ یتأمّل فی العلاقات المعقدّه بین الإنسان والطبیعه. قد یستخدم الشاعر الخصائص الإنسانیه للطبیعه لیمنح لها الحیویّه ویؤکد على أنّ الطبیعه کیان نابض بالحیاه یتأثّر بالإنسان ویؤثّر علیه فی الوقت ذاته.
واکاوی مؤلفه های معنایی در ماده ثلاثی «ولی» با رویکرد ریشه شناسی در زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماده ثلاثی «ولی» یکی از پرکاربردترین ماده های لغوی به کار رفته در قرآن کریم است. از این ماده ساخت های متنوع اسمی و فعلی پدید آمده و برخی از واژگان و مفاهیم ساخت یافته از آن چون «ولیّ»، در ادبیات قرآنی محل مناقشات فراوانی شده است. یکی از دلائل این مسئله آن است که گرچه لغت شناسان و مفسران مسلمان برای این ماده مؤلفه های معنایی گوناگونی برشمرده اند، اما از دستیابی به معنای محوری در این ریشه بازمانده و نتوانسته اند میان تمام معانی این ماده ارتباط برقرار نمایند. در این پژوهش با کاربست روش ریشه شناسی و معناشناسی تاریخی تلاش شده تا ضمن بررسی نظائر ماده ولی در زبان های سامی، منشأ کهن آفروآسیایی آن شناسایی و سیر تحول لفظی و معنایی این ماده از ابتدا تا کنون مشخص گردد. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد، واژه مورد نظر در بُن ثنایی «لَی» ریشه دارد که در زبان های سامی به صورت «لوی» و در عربی نیز با صورت «ولی» ادامه حیات داده است. این ریشه در زبان عربی به معنای «با علاقه و محبت همراهی کردن» است که در آن تکیه اصلی معنایی بر همراهی و متابعت بوده و دوستی به عنوان مؤلفه معنایی ثانوی به آن افزوده شده است. توجه به مؤلفه های معنایی مذکور که در کاربردهای گوناگون ریشه ولی در سطوح گوناگون روابط خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و روابط انسان و خداوند در قرآن کریم قابل پی جویی است، کلید حل بسیاری از مناقشات علمی پیرامون ماده مورد نظر است.
مقایسه حکمت تطبیقی هانری کربن و فلسفه میان فرهنگی رام ادهر مال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
135 - 155
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش، بررسی نسبت حکمت تطبیقی هانری کربن با فلسفه میان فرهنگی رام ادهر مال است که با رویکرد مقایسه ای، ضمن توصیف اولیه نظرگاه طرفین مقایسه، به جست وجوی تحلیلی تمایزات و تشابهات واقعی میان آنها بپردازد تا در نهایت آورده هایی برای وضعیت کنونی فلسفه تطبیقی در ایران به دست آورد. هانری کربن در ایران معاصر، با گفت وگوهای معنوی فراتاریخی در اقلیم هشتم، به طرح جدی حکمت تطبیقی با روش «پدیدارشناسی تأویلی» یا «کشف المحجوب» پرداخته است. حکمت تطبیقی مد نظر او مبتنی بر تئوسوفی و انطباق تجارب معنوی در ارض ملکوت است. رام ادهر مال، مؤسس اولین حلقه فلسفه میان فرهنگی در جهان است و با روش مبتنی بر هرمنوتیک تناسبی و پدیدارشناسی توصیفی، به خوانشی هندی از فلسفه میان فرهنگی رسیده که یک نگرش یا تعهد اخلاقی با رویکرد رهایی بخش از اروپامحوری و هر نوع مرکزیت گرایی است و در این زمینه فلسفه تطبیقی را نیز در کنار خود نگاه می دارد. مقایسه ماهیت فلسفه تطبیقی از منظر این دو اندیشمند که هر دو از آن سخن گفته اند، گویای آن است که اگرچه در نفی اروپامحوری و توجه به ظرفیت فرهنگ های شرقی ایران و هند و اصالت گفت وگو، با یکدیگر مشترک اند، اما با دو سیر معکوس بین شرق و غرب، در مؤلفه هایی نظیر نسبت فلسفه و فرهنگ، گفت وگوی معنوی یا آفاقی ناگاسنایی و تمایز یا تشابه، از یکدیگر متمایزند و یکی به رویکرد فرافرهنگی و مفهوم «تطابق» در حکمت معنوی تطبیقی رسیده و دیگری با مفهوم «تناسب» به میان فرهنگی کردن فلسفه پرداخته است. مؤلفه هایی همچون توجه فلسفه به فرهنگ، گفت وگوی فلسفی میان فرهنگی، در میانه بودن و نفی خودمرکزپنداری، پذیرش و فهم دیگری فلسفی در اندیشه آنها می تواند رهگشای فلسفه تطبیقی در زمان اکنون باشد.
مقایسه تطبیقی مؤلفه های زیبایی در زیبایی شناسی مسیحی و اسلامی با تکیه بر آرای آگوستین و ابن هیثم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
61 - 42
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تطبیقی دیدگاه های سنت آگوستین و ابن هیثم در مورد زیبایی می پردازد. آگوستین متفکر مسیحی با رویکردی عرفانی به زیبایی نگریسته، درحالی که ابن هیثم دانشمند مسلمان رویکردی علمی و تجربی داشته است. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های زیبایی در آثار این دو اندیشمند و مقایسه تشابهات و تفاوت های دیدگاه های آنها با استفاده از روش کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد که با وجود تأثیرپذیری هر دو از فلسفه یونان باستان و وجود تشابهاتی در نظریات زیبایی شناختی شان، نوع نگاه متفاوت عرفانی آگوستین و علمی ابن هیثم، منجر به اختلافاتی در دیدگاه هایشان در مورد مؤلفه های زیبایی شده است. این مطالعه تطبیقی به دلیل جایگاه برجسته این دو اندیشمند در سنت های زیبایی شناسی اسلامی و مسیحی و همچنین اهمیت نظریات ابن هیثم در میان اندیشمندان غربی، حائز اهمیت است.
بررسی تطبیقی تفاوت الگوی استنطاقی قرآن محور و استخراجی سوره محور بر اساس دیدگاه شهید صدر و مصطفی مسلم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
روش های تفسیر موضوعی دارای قلمرو متفاوت هستند؛ برخی روش تفسیر موضوعی را در جمع آوری آیات یا در به دست آوردن موضوع سوره ها محدود کرده اند و برخی روش تفسیر موضوعی را در کل قرآن و با هدف کشف نظریه های تفسیری می دانند. این نوشتار با رویکرد تحلیلی، درصدد تبیین روش تفسیر موضوعی استنطاقی قرآن محور و استخراجی سوره محور بر اساس دیدگاه شهید صدر و مصطفی مسلم است.
در بیان فرایند روش استنطاقی قرآن محور، ابتدا به بیان مراحل پرداخته شد؛ از جمله مراحل این روش: نیاز شناسایی موضوع و تعیین موضوع، بررسی تطبیقی ابعاد موضوع و طرح پرسش های اصلی، بررسی نظریه مکاتب بشری، بررسی نظریه تفسیری و در نهایت بررسی تطبیقی میان نظریه جامع و نظریه تفسیری انجام می شود، و در ادامه به بیان نمونه عملی از دید گاه شهید صدر پرداخته شد.
در ادامه به بیان فرایند روش استخراجی سوره محور پرداخته شد از جمله مراحل این روش: شناسایی و مشخص ساختن هدف اساسی سوره، قطعه بندی سوره های طولانی و بیان ربط میان قطعه ها در سوره و در ادامه به بیان نمونه عملی در سوره کهف پرداخته شد.
در پایان به این نتیجه دست یافتیم: روش شهید صدر، روش مسأله محور جامع اجتهادی منتج به نظریه می باشد و مراحلی که شهید صدر به آن ها پرداخته است در تفسیر موضوعی استخراجی سوره محور قرار ندارد، بلکه در آن هدف بررسی موضوعات محوری و اساسی در یک سوره می باشد.
هوش مصنوعی و کنترل معنادار بشری: سازوکارهای واکنش پذیر به دلایلِ نسبت-به-عامل-خنثی و امکانِ ردگیری عامل(های) مسئول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از مسائل اخلاقی مرتبط با هوش مصنوعی به خصلت خودگردانی و مسئله شکاف مسئولیت مرتبط است. سیستم های خودگردانِ مجهز به هوش مصنوعی قادر به ایجاد رویدادهایی هستند که اگر انسان آنها را ایجاد کرده بود به آنها «تصمیم» گفته می شد؛ و اگر این «تصمیم ها» خسارتی به بار می آورد، انسانی مسئول آن می شد. اما وقتی تغییرات را ابزارهای تکنولوژیک خودگردان ایجاد می کنند، هرچند همچنان نیاز به پذیرشِ مسئولیت وجود دارد، اما ممکن است چیزی مسئول آن قلمداد نشود. لذا پیشنهاد شده که تکنولوژی های خودگردان در صورتی تحتِ مسئولیت انسان باقی بمانند که دو الزام را برآورده کنند: (1) این قابلیت که دلایل انسانی را «ردیابی» کنند؛ و (2) با دنبال کردن زنجیره دلایل انسانی یک عاملِ انسانی «ردگیری» شود. این شروط برای مصنوعات تکنولوژیک و هوش مصنوعی خودگردان ابهامات متعددی را ایجاد خواهد کرد. از آن جمله این است که دلایلِ اخلاقی ای که باید ردیابی شوند غالباً نسبت به عامل(ها) خنثی هستند، اما ردگیری یک عاملِ انسانی تنها از طریق دلایل وابسته-به-عامل امکان پذیر است. در این مقاله با تحلیل تعبیرهایی که از دو شرط مطرح شده ارائه می شود از یک تعبیر که پیش از این پیشنهاد نشده به عنوان کم مسئله ترین تعبیر از جهت حل مسئله ذکرشده دفاع خواهد شد. برای این کار استدلال می شود که شکاف مسئولیت زمانی پر می شود که تاریخچه رویدادهایی که توسط سامانه های خودگردان ایجاد می شود شامل فرایندی باشد که طی آن عامل مجموعه ای از دلایل هنجاری را به عنوان دلایل قابل قبول خود بپذیرید. اگر دلایلی که مطابق آنها سیستم به صورت خودگردان رفتار می کند متعلق به یک عامل بشری باشد، آنگاه مسئولیت رویدادهایی که ایجاد می شود نیز متعلق به آن عامل خواهد بود.
تحلیل انواع معیّت الهی و راه های دست یابی به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
163 - 177
حوزههای تخصصی:
واژه معّیت یکی از واژگان مهم و پرکاربرد در آیات و روایات قرآنی می باشد. واژه معیّت با عنوان همراهی و احاطه کامل در نوع معیّت عام الهی و معیّت خاص الهی می باشد. معیّت عام الهی شامل تمام انسان ها می شود اما معیّت خاص الهی با رعایت شرایط خاص از جمله تقوا به دست می-آید. اغلب از معیّت خاص الهی به عنوان معیّت الهی و حجج الهی یادمی شود و حجج الهی نیز همان پیامبران و امامان معصوم (ع) می باشند. بنابراین انسان ها در هر برهه از زمان برای رسیدن به معیّت خاص الهی نیز به امام معصوم (ع) نیازمند هستند. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات امامان معصوم (ع) به تحلیل انواع معیّت الهی پرداخته و چگونگی دست یابی به معیّت خاص الهی مورد بررسی قرارگیرد.
سنجش علم و عصمت نبی از دیدگاه ابن تیمیه و علامه حلی
حوزههای تخصصی:
علم و عصمت نبی (ص) ازجمله مسائل مهمی هستند که متکلمان مسلمان درباره آن دیدگاه های متفاوتی با توجه به اهمیت آن ارائه کرده اند و ثمره آن شناخت بهتر نبی (ص) و متقابلاً سلوک عملی بهتری برای پیروان آن حضرت می شود. این مقاله در صدد است به سنجش و مقایسه علم و عصمت نبی از دیدگاه ابن تیمیه و ابن مطهر بپردازد. این گزینش را می توان به دلیل نزدیکی زمانی این دو متکلم و همچنین نقدهای خاص ابن تیمیه به دیدگاه علامه حلی دانست. پرسشی که در این مقاله به آن پاسخ داده شده، این است که آیا علم و عصمت در تمامی شئون زندگی نبی (ص) از دیدگاه این دو متفکر جاری است یا خیر؟ با توجه به اسوه بودن نبی باید گفت نمی توان عصمت را تنها در برخی شئون نبوت ایشان پذیرفت. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و جست وجوی نرم افزاری و کتابخانه ای، صورت گرفته است و هدف آن تبیین دیدگاه ابن تیمیه و علامه حلی در این مسئله است.
طومار(8) نردبان شکسته (3) غلونامه بخاری نقدی بر کتاب «سیرة البخاری» مبارکفوری؛ حلقه علمی بخاری از واقعیت تا غلو
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
405 - 465
حوزههای تخصصی:
کتاب اسطوره بخارا پژوهشی گسترده در نقد تصویر غلوآمیز سلفیان معاصر از شخصیت بخاری مولف کتاب الجامع الصحیح است که در تقابل با جریان نقد بخاری به راهبرد غلو و اغراق درباره جایگاه علمی بخاری روی آورده اند. این پژوهه بخشی از کتاب اسطوره بخارا است، به نقد کتاب سیره البخاری عبدالسّلام مبارکفوری می پردازد که از جمله مصادر کتاب طعون و شبهات الشیعه الأمامیه حول صحیح البخاری و الرد علیها است که جدیدترین و برترین پژوهش سلفیه معاصر در دفاع از بخاری است. مبارکفوری در خاتمه کتاب خود، حلقه علمی بخاری را با ویژگی اصالت و شهرت، پراکندگی به گستره دولت عبّاسیان، تنوع و جامعیت دروس، حضور بیست هزار شاگرد، مشارکت نخبگان و ستارگان علوم اسلامی، امتداد تاریخی وصف می کند. برایند گفتار مبارکفوری تمایز قیاس ناپذیر و بی مانند حلقه بخاری با دیگر حلقات مشاهیر علوم اسلامی است، حلقه بخاری همانند کتابش الجامع الصحیح تکرارناپذیر است. این مقاله با روش تحلیل انتقادی، آسیب ها، چالش ها و کاستی ها انگاره حلقه بخاری را آشکار می سازد، از زمینه ها، اهدافِ پنهان و علل ایدئولوژیک مبارکفوری در نشان دادن چنین تصویر غلوآمیز از حلقه علمی بخاری پرده بَرمی دارد و اثبات می کند این انگاره از جمله نمونه های برجسته غلو در کتاب مبارکفوری است.
Re-examining the Perception of Blessings in Islamic Culture and Its Impact on Mental Peace and Well-being(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۵, Issue ۱, ُ۲۰۲۴
155 - 172
حوزههای تخصصی:
The sense of success or failure is contingent on an individual's attitude toward themselves and their circumstances. One of the primary reasons for feelings of failure is comparing oneself to others without considering distinguishing factors. Happiness is a subjective concept and is primarily achieved through focusing on one's own possessions. In the Quranic culture, God advises humans to perceive the blessings and divine favors bestowed upon them. Undoubtedly, recognizing successes and opportunities fosters a sense of achievement. Accordingly, this research, employing a descriptive-analytical approach and content analysis, seeks to identify the relationship between recognizing blessings and mental well-being. The findings indicate that appreciating blessings and reinforcing this perception facilitates the attainment of serenity, which is a key component of mental health. Factors such as contemplation and reasoning, lack of sadness, self-esteem, an elevated lifestyle, realistic perspectives, absence of pride, and being devoted to remembrance are impacts of recognizing blessings on mental well-being.
بررسی و نقد دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی در وجود شناسی صفات و رابطه صفات با ذات خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
139 - 162
حوزههای تخصصی:
وجودشناسی صفات خداوند و نحوه ارتباط صفات با ذات او، از جمله مباحث کهن در بحث های کلامی و اعتقادی و جزو مسائل بسیار مهم و اختلاف انگیز می باشد. از آنجا که قاضی الجبار معتزلی، از جمله شخصیت های صاحب نظر در این گونه مباحث محسوب می شود، پژوهش حاضر، به بررسی و نقد دیدگاه وی در این مسئله پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که گرچه قاضی عبدالجبار معتزلی در وجودشناسی صفات خدای متعال، از طریق قیاس شاهد به غایب، صفات کمالی خداوند را اثبات کرده، لیکن این قیاس، با نقدها و چالش های جدی مواجه می باشد، مهم ترین چالش آن است که، این قیاس، قیاس مع الفارق است. قاضی عبدالجبار گرچه در بحث ارتباط ذات خداوند با صفات او، هیچ گونه تمایزی میان ذات با صفات خداوند قائل نشده و صفات را اعتبارات ذهنی دانسته، که نه حقیقتی در ذات دارند، و نه هم متمایز از ذات اند، بلکه صفات را خود ذات دانسته، چالش مهم دیدگاه وی این است که طرح این دیدگاه از جانب وی، ناشی از ناتوانی او در تصور صحیح دیدگاه عینیت است، زیرا لازمه دیدگاه وی آن است که ما خداوند را موجودی ممکن و محدود فرض کنیم که فاقد صفات کمالی است، درحالی که خدای متعال واجد صفات کمالی است.
اصل انگاری «امامت» از دیدگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها)- (مطالعه موردی اصل انگاری در خطبه فدکیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
285 - 306
حوزههای تخصصی:
اصل انگاری به معنای این است که امامت، اصل دین و فعل الله است، لذا رویگردانی از آن، موجب خروج از دین خواهد بود. مسئله این مقاله، جایگاه امامت از دیدگاه حضرت زهراK است و ادعا این است که امامت از دیدگاه ایشان، اصل دین محسوب می شود. حضرت زهراK در خطبه فدکیه، حضرت علیG را دارای صفاتی شایسته و مقام افضلیت معرفی کرده و سایر صحابه را هم شأن ایشان نمی داند. ایشان دو استدلال محکم بر اصل بودن امامت ارائه کرده است. در استدلال اول، رویگردانی از امامت را مساوی با ارتجاع و اعراض از قرآن دانسته و بر اساس آیه تبلیغ، امامت را اصل دین معرفی کرده که عبور از آن موجب رویگردانی از قرآن و ارتجاع است. در استدلال دوم، رویگردانی از امامت را به منزله شرک معرفی کرده و گردانندگان مسیر خلافت از جایگاه اصلی آن را شایسته عذاب الهی و خروج از دین می داند. این موضوع به روش تحلیلی بر اساس مطالعه موردی خطبه فدکیه، تبیین شده است.
نقدی بر مقاله «اعتبارسنجی "النساء نواقص العقول" در نهج البلاغه»: چگونه سخنی اصیل از امام علی (ع) را به صحابه منتسب دانستند؟
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
619 - 675
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو بر اساس نقدهایی نگاشته شده است که امین حسین پوری و وحید عابد بر مقاله «اعتبارسنجی "النساء نواقص العقول" در نهج البلاغه» ارائه داده اند؛ این مباحث در هفدهمین نشست از سلسله نشست های شناسه شیعه (16 اسفند 1402 ش) به میزبانی پژوهشکده معارف اهل بیت (ع) قم ارائه شد.
نقد اشکالات نظریه علامه طباطبایی در حقیقت امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۸
۵۰-۲۹
حوزههای تخصصی:
مسئله امامت یکی از مهم ترین مسائلی است که از دیرباز در بین مسلمانان مطرح بوده است. عدم شناخت حقیقت امامت ریشه بسیاری از اختلاف نظر هاست. علامه طباطبایی با شیوه تفسیر قرآن به قرآن حقیقت امامت را «هدایت به امر الهی» معرفی می کند. برخی متأخرین به این نظریه ابتکاری علامه اشکال هایی وارد کرده اند. در مهم ترین این اشکال ها با تقریر های مختلف، دیدگاه علامه مخالف قرآن و روایات شمرده شده است. بنابراین، مسئله تحقیق نقد این دسته از شبهات با روش کتابخانه ای و تحلیل داده به شیوه تحلیلی توصیفی است. ازجمله یافته های پژوهش اثبات سازگاری دیدگاه علامه با ظاهر آیات قرآن با توجه به تفسیر آیه 124 سوره بقره به همراه آیه 73 سوره انبیاء است. روایاتی که مخالف دیدگاه علامه شمرده شده است، اشاره به شئون امامت دارد و حقیقت امام محسوب نمی شود. امر تشریعی نیز برخاسته از وجود امر تکوینی برای ائمه است. پس امام افزون بر هدایت ظاهری، دارای تصرف تکوینی و هدایت ایصالی نیز هست.
بررسی چالش های شناسایی مسئولیت اجتماعی در مقررات شرکت های سهامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
129 - 144
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئولیت اجتماعی شرکت های تجاری در پایداری و توسعه اجتماعی و اقتصادی شرکت ها نقش چشمگیری دارد. مسئولیت اجتماعی، بیانگر رابطه مقابل بین شرکت و جامعه است. به همین دلیل بسیاری از کشورهای دنیا با پذیرش این نوع مسئولیت و پیش بینی ضمانت اجرا برای آن، سعی کرده اند به هدف فوق نائل آیند. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتاب خانه ای و اینترنتی بوده است و نیز از منابع خارجی ترجمه شده نیز استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: مسئولیت اجتماعی مقوله جدیدی از مسئولیت است که نیازمند وضع مقررات و قواعد صریحی در قانون است. اگر چه شرکت های سهامی رابطه بسیار گسترده ای با جامعه دارند؛ ولی در ایران در مقررات شرکت های مذکور، این نوع مسئولیت مسکوت مانده است. شناسایی مسئولیت اجتماعی مستلزم تعریف دقیق از ذی نفعان، شناسایی و دسته بندی گروه های ذی نفع و تعیین ضمانت اجراست؛ ولی این موارد نیز در مقررات شرکت های مذکور مبهم و ناقص است.نتیجه: ارائه تعریف درست از ذی نفعان بر مبنای نظریه ذی نفع گرایی، دسته بندی از ذی نفعان و نیز تعیین ضمانت اجرا پیش نیاز شناسایی مسئولیت اجتماعی در مقررات شرکت های سهامی است. بنابراین لازم است در لایحه جدید قانون تجارت به موارد فوق توجه شود تا زمینه مناسب برای ورود مسئولیت اجتماعی در مقررات مذکور فراهم شود.
علل اطاله اجرای احکام مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
555 - 572
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تأخیر و اطاله اجرای احکام مدنی از چالش های مهمی است که نیازمند تحلیل و بررسی است. هدف مقاله حاضر بررسی علل اطاله اجرای احکام مدنی است.
مواد و روش ها: روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده و این تحقیق از نوع نظری می باشد. روشی که برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است کتاب خانه ای است و با مراجعه به کتب، مقالات و اسناد بین المللی و داخلی صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متن، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: عرفی نبودن مال معرفی شده، اعسار محکوم علیه، دولت یا شهرداری به عنوان محکوم علیه، ورشکستگی تاجر حین عملیات اجرای احکام مدنی و اجرای احکام مستلزم پرداخت هزینه ها توسط محکوم علیه و طی نمودن مقررات اجرایی نهادهای دیگر از مهم ترین علل اطاله اجرای احکام مدنی است. دلایل مورد اشاره با تأخیر در اجرای احکام مدنی باعث اطاله در اجرا می شوند.
نتیجه : اطاله اجرای احکام مدنی باعث می شود تلاش های نظام قضایی در دادرسی منصفانه با چالش مواجه شود. بنابراین با شناخت علل اطاله اجرای احکام مدنی لازم است راهکارهای رفع این عوامل برطرف شود.