مطالب مرتبط با کلیدواژه

حدوث و قدم


۱.

هبوط و حدوث روح در نگاه مولانا و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روح هبوط اسارت غربت انسان حدوث و قدم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۱۳
از مهم ترین مباحث مطرح در بین فلاسفه و عرفای اسلامی، اندیشه هبوط انسان از عالم ملکوت به عالم ملک و جهان ماده است. اندیشه هبوط انسان بر این اساس استوار است که انسان نخست در عالم برین در جوار رحمت حق بوده است و به خاطر گناهی، از بهشت عدن الهی به جهان ماده تبعید شده است. نگارنده در این مقاله حدوث و قدم روح و تجرد و بساطت آن را، از بن مایه های اصلی فلسفی اندیشه هبوط تلقی کرده و معتقد است فلاسفه و عرفای بزرگ در تبیین حدوث و قدم روح انسانی دچار نوعی تردید و سرگردانی بوده و در تحلیل آن دچار مشکل شده اند. نگارنده، این حیرت و سرگردانی را در کلام ابن سینا، و مولانا به اجمال مورد بررسی قرار داده و مسأله چگونگی آفرینش روح و تجرد آن را اساس اندیشه هبوط انسان دانسته است.
۲.

بازنگری نوآوری حکیم سبزواری در باب حدوث عالم: حدوث اسمی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اعیان ثابته اسما و صفات خداوند حدوث اسمی حکیم سبزواری حدوث و قدم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۸۲ تعداد دانلود : ۶۳۴
نظریه «حدوث اسمی» از نوآوری های حکیم سبزواری است. سخنان ایشان نه تنها خالی از ابهام و پیچیدگی نیست، بلکه گوناگون است و گاه ناسازگار به نظر می رسد؛ اما با تأمّل در آثار وی، به نظر می آید نظریّه او تطوّر سه مرحله ای داشته و وی این نظریه را به سه شکل تفسیر کرده است. شارحان معمولاً فقط به تفسیر اوّل توجه کرده اند. دقت کردن به این مراحل و تفسیرهای سه گانه، ناسازگاری سخنان گوناگون وی را توجیه می کند. مقاله حاضر، این مراحل یا تفسیرهای سه گانه را گزارش، تحلیل و نقد می کند. در مرحله اوّل، مقصود از «اسم» در حدوث اسمی، اسم عینی (مقابل اسم لفظی) است. در مرحله دوم نیز مقصود اسم عینی است؛ اما تمام اسماء عینی، حادث اسمی نیستند. بلکه برخی از اسما، مانند اسماء حُسنی، قدیم اسمی اند. در مرحله سوم، مقصود از اسما، اسماء عینی نیست، بلکه منظور فقط ماهیّات موجود در ذهن است.
۳.

حدوث و قدم عالم در اندیشه ارسطو و ابن سینا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو ابن سینا علیت ایجادی حدوث و قدم علیت تحریکی(غایی)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۲۰۶۷ تعداد دانلود : ۷۰۸
مسئله ""حدوث و قدم عالم"" در اندیشه ارسطو و ابن سینا، پرسش اصلی تحقیق حاضر است. دراین مقاله به نگرش این دو فیلسوف مشایی در مورد حدوث و قدم عالم پرداخته می شود. ارسطو با تکیه بر برهان طبیعی و متوسل شدن به مقوله حرکت، به اثبات محرک نامتحرکی دست می یابد که شارحان وی آن را خدا نامیده اند. از نظر وی محرک نامتحرک علت غایی همه حرکات عالم است. در حالی که در اندیشه ابن سینا با تأثیر پذیری از متون مقدس دینی خدا به عنوان واجب الوجود، وجود محض و معطی وجود مطرح است. از دیدگاه ارسطو خداوند علت است؛ لیکن علیت او تنها تحریکی است. از دیدگاه ابن سینا این علیت، فاعلی (ایجادی) است نه تحریکی. وی با تقسیم موجود به واجب و ممکن و همچنین اثبات نیازمندی ذاتی ممکنات به واجب، نمونه متفاوتی از حدوث و قدم عالم را مطرح ساخت که براساس آن جهان با ویژگی حدوث ذاتی از خالق سرمدی، فیض هستی دریافت می کند. خدای ارسطو خالق جهان نیست و طبعاً جهان نامخلوق او قدیم و ازلی خواهد بود.
۴.

واکاوی نسبت مفهوم مخلوق و فیض در آموزه های دینی با محوریت حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزه های دینی فیض الهی مخلوق عالم صادر اول حدوث و قدم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۲۷۵
از دیدگاه حکمت متعالیه، خداوند منشأ فیض دائم و قدیم است. واکاوی مقصود از این فیض و نسبت آن با خلقِ سایر موجودات، مسأله اصلی این نوشتار در راستای وضوح مواضع فلاسفه در مبحث قدم و حدوث عالم است. مراد از این فیض، صادر نخستینی است که عنوان مخلوق بر آن صدق نمی کند؛ هرچند با توسع در مفهوم «مخلوق» می توان آن را نیز تحت اطلاق جای داد. این موارد و نیز این که بحث پیش رو، روشنگر این حقیقت است که ذهنیّت اندیشوران از مفاهیم کلیدی در مبحث حدوث یا قدمِ «مخلوق»، «عالَم» و «فیض» یکسان نیست و نیز طرح شواهدی بر تعدّد اصطلاح ها در متون، یافته هایی است که این مقاله با شیوه تحلیلی اسنادی بدان ها پرداخته و با ابهام زدایی از مفاهیم واژه های «خلق»، «فیض» و «عالَم» زمینه ساز وضوح بیشتر مسأله پیچیده و چالش برانگیز حدوث و قدم عالم شده است.
۵.

بررسی نظریه خلق از عدم از نگاه اسلام، مسیحیت و یهود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلق از عدم یهود مسیحیت اسلام حدوث و قدم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۹ تعداد دانلود : ۵۱۲
نظریه خلق از عدم (Creation ex Nihilio) نظریه رقیب «خلق از ماده ازپیش موجود» (Creation ex materea) یکی از بنیادی ترین مباحث در تاریخ اندیشه دینی و فلسفی است. این نظریه از لوازم ضروری و جدایی ناپذیر «توحید» در اسلام، مسیحیت و یهود است و از دیرباز تاکنون مهم ترین پرسش های مطرح در این زمینه، بحث چگونگی خلق اولیه از ﻋﺪم یا از ﺷیء دیگر بوده است. هدف این پژوهش تبیین، تحلیل و ارزیابی نظریه خلق از عدم در اسلام، مسیحیت و یهود است. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و تدبّر در کتب مقدس ادیان و متون مربوطه انجام شده است. برخلاف عقاید اهل صُدفه، طبیعت گرایان، فلاسفه یونان و ارسطو- که با توحید مناقات دارد- در ادیان توحیدی، خالقیت، امری مسلّم و بدیهی است. پیروان ادیان براساس تعالیم ادیان الهی، متکلمان و اغلب فیلسوفان بر این باورند که خداوند این عالم را آفریده است جهان، آغاز دارد و آفرینش از نیستی به هستی به صورت خلق و ابداع از هیچ (مسبوق به عدم) یا خلق «لا من شیء بوده» است.
۶.

زمان از دیدگاه حکما و متکلمان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زمان حرکت تقدم و تأخر حدوث و قدم امتداد مدت دهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۲۸۳
یکی از مهمترین مسائل فلسفی که هم در طبیعیات و هم در الهیات مورد بحث و تحقیق قرار گرفته، مسئله زمان است. اندکی از متکلمان، زمان را امری عدمی دانسته و آنرا یک توهم پنداشته اند. اما آن دسته از متکلمان و حکما که زمان را امری وجودی دانسته اند در نحوه وجود و حقیقت آن نظریات مختلفی ارائه نموده اند. بعقیده گروهی از متکلمان، زمان یک امر موهوم است، یعنی در خارج مصداق عینی ندارد اما منشأ انتزاع دارد. اما کسانی که برای زمان وجود عینی قائل هستند، دو گروه هند: برخی آنرا جوهر مجرد از ماده و برخی دیگر، جوهر مادی و جسمانی دانسته اند. اما نظریّه غالب اینست که زمان دارای وجود عینی و داخل در مقوله «کم» میباشد، یعنی «کمّ متصل غیرقار است» که باعتباری مقدار حرکت و باعتبار دیگر عدد حرکت است. زمان، مقدار حرکت را در یک مسافت تعیین میکند. در واقع نسبت زمان به حرکت مانند نسبت جسم تعلیمی است به جسم طبیعی. همانگونه که جسم تعلیمی ابعاد مبهم جسم طبیعی را تعیّن میبخشد، زمان هم مقدار حرکت را معیّن میکند. از این میان ملا صدرا باریک بینی بیشتری به خرج داده و زمان را بُعدچهارم موجودات مادی میداند. در این مقاله، نظریات مختلف حکما و متکلمان درباره» زمان مورد تحقیق تحلیلی قرار میگیرد.
۷.

تحلیل نسبت نظریه زمان موهوم و حدوث زمانی در آرای متکلمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدوث و قدم حدوث زمانی حدوث ذاتی زمان موهوم ربط حادث به قدیم وهم قدرت علم اراده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۳۰۱
مسئله حدوث و قدم عالم، همواره از مباحث چالش بر انگیز در منازعات فلاسفه و متکلمان مسلمان بوده است. این مبحث با مسائل مختلفی همچون تبیین ذات الهی، صفات علم، قدرت و اراده، نسبت صفات با ذات، ضرورت علی و معلولی، نسبت علت تام و معلول، ملاک نیاز معلول به علت، مرجِح حدوث عالم، تبیین ماهیت زمان و مکان و... مرتبط است. نخستین فیلسوفان مسلمان به قدم عالم معتقد بودند که به نظر متکلمین مسلمان با آیات و آموزه های دینی ناسازگار بود. آنها با توجه به ظاهر آیات و تبیین خاص خود از ذات و صفات علم، قدرت، اراده و اختیار الهی، به حدوث زمانی عالم معتقد شدند. متکلمان برای توجیه این عقیده خود، زمانی را تصور کرده اند که عالم در آن موجود نبود و بعداً پدید آمد. این زمان، «زمان موهوم» نامیده شد. پژوهش حاضر به بررسی نسبت نظریه زمان موهوم و حدوث زمانی در آرای متکلمین مسلمان میپردازد. نهایتاً، آشکار میشود که زمان موهوم اولاً، مبتنی بر همان مبانی کلی طرح حدوث زمانی است. ثانیاً، بمنظور ترمیم ساختاری حدوث زمانی و رفع انتقادات فلاسفه بر این طرح، ارائه شده است. در عین حال، این نظریه با سایر جوانب اندیشه کلامی، همانند نگاه عرفی به جهان و نسبت آن با خداوند و عدم تحلیل برهانی سازگار است. در مجموع، این نظریه با وجود تقریرهای متفاوت و گاه متضادی که از آن ارائه شده، گامی به جلو در طرح حدوث زمانی عالم است که ایده زمان متناسب با عوالم وجودی گوناگون را مطرح میسازد.
۸.

نقد دیدگاه ابوزید درباره حدوث کلام الهی و تلازم آن با تاریخ مندی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابوزید حدوث و قدم کلام الهی تاریخ مندی لوح محفوظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۵ تعداد دانلود : ۲۵۵
ابوزید به عنوان یکی از نظریه پردازان نومعتزله، در مواردی آموزه های قرآن را تاریخ مند دانسته و در راستای اثبات نظریه خود، ادلّه مختلفی اقامه کرده است؛ از جمله اینکه کلام الهی را حادث و مخلوق در نظر گرفته و نتیجه آن را تاریخیت قرآن می داند. او تلاش می کند از طریق فعل دانستن صفت تکلّم، آن را به مسئله حدوث قرآن ارتباط داده، از رهگذر آن به تاریخی بودن قرآن استناد کند. در این راستا وی منکر وجود پیشین قرآن در لوح محفوظ شده و مراد از وجود قرآن در لوح محفوظ را معنای مجازی آن انگاشته است. به اعتقاد او لوح محفوظ همان قلوب مؤمنان است. این مقاله که به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی نگاشته شده است، بر آن بوده با مداقّه در اصل بحث حدوث و قدم قرآن، اولاً درکی درست از آن ارائه نماید و سپس با اقامه دلایل و شواهدی از آرای فلاسفه و دانشمندان و صراحت های قرآن، در قالب پاسخ های حلّی و نقضی ثابت کند که ارتباطی بین حدوث و تاریخیت قرآن برقرار نیست. نتیجه آنکه بحث حدوث کلام الهی تأثیری بر تاریخ مندی قرآن به آن معنایی که مراد ابوزید است، ندارد و ادله و شواهد جناب ابوزید بر این مسئله همگی مخدوش است.
۹.

بررسی تطبیقی تکون خلقت و عقلانی یا وحیانی بودن خلق از عدم از منظر آکویناس و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلق از عدم آکویناس ملاصدرا حدوث و قدم حرکت جوهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۷۶
مسئله آفرینش و به تبع آن، خلق ازعدم، یکی از چالش های فلاسفه و متکلمان در همه اعصار بوده است. هدف این پژوهش که، به شیوه توصیفی تحلیلی تنظیم شده است، تحلیل، تطبیق و بررسی دیدگاه آکویناس و ملاصدرا درباره نحوه تکون خلقت و عقلانی یا وحیانی بودن خلق ازعدم است. در این مقاله، روشن می شود که آکویناس ضمن این که دلایل فلاسفه و متکلمین بر قدم یا حدوث زمانی عالم را نمی پذیرد، دلایل عقل را نیز مبنی بر اثبات حدوث ذاتی عالم ناتوان و نارسا می داند. وی اذعان دارد که تنها بر اساس وحی و آموزه های دینی است که می توان حکم به مسبوق به عدم بودن و حدوث ذاتی عالم نمود. از سویی دیگر، ملاصدرا با التفات به آموزه های دینی و بر اساس مبانی عقلی خویش، همچون اصالت وجود و حرکت جوهری، ضمن پذیرش خلق ازعدم، به اثبات عقلانی حدوث زمانی عالم(به معنای خاص) می پردازد. در مقام تطبیق آراء این دو اندیشمند، می توان به اصالت وجودی دانستن هر دو اشاره کرد. این که در نظام صدرایی و آکوئینی، ضمن آن که خداوند قدیم دانسته شده است، عالم امکان نیز بدون هیچ تصوری از زمان، مسبوق به عدم تعریف می شود. وجه اختلاف بارز این دو متفکر را می توان در تغییر پذیر بودن یا نبودن ماده نخستین عالم هستی دانست. ملاصدرا  با استناد به آیه «کل یوم هو فی شأن» فیض الهی را  چنان مستمر و غیر منفک از خداوند می داند که تصور آغازی برای خلقت در زمان حقیقی یا زمان موهوم رفع می گردد.