مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
حقیقت و مجاز
حوزه های تخصصی:
تا نگردى آشنا زین پرده رازى نشنوى گوش نامحرم نباشد جاى آواى سروش سخن سنجان را در شناخت واژگان زبان، چهارگونه آشنایى با لغات و واژه هاست که به چهار عرف لغوى و شرعى و خاص و عام در علم بیان نامبردارند و هر یک را در وضع، حقیقتى و مجازى است. و هرکه خواهد تا به حقائق آثار و دقائق افکار و رقائق اسرارگویندگان و نویسندگان، در بلنداى تاریخ ادب و فرهنگ و حکمت و عرفان، در یک قوم و ملت، یا نحله و طبقه از ادیبان و متشرعان و حکیمان و عارفان پى برد، او راگزیر وگریزى از شناخت این عرفها و آشناییها نیست چه درک و فهم این اشارات است که سرانجام به بشارات ا نجامد. أنکس است اهل بشارت که اشارت داند نکته ها هست بسى، محرم اسرار کجاست2 هرگلى را رنگ و بوى داده اند هر نگارى را به شکلى زاده اند چشم نرگس را خمارین لاله را داغ عشقى بر جبین بنهاده اند 3
کاربرد قرآن در روش اجتهادی شهید ثانی(ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار کارکرد قرآن در اجتهاد شهید ثانی را به بررسی نشسته است نویسنده در آغاز به سه موضوع قرآن آموزی، قرآن پژوهی و تفسیر آموزی و آثار قرآنی بر جای مانده از شهید پرداخته و آنگاه به تبیین دیدگاه شهید ثانی در منزلت و کارکرد قرآن در اجتهاد اشاره کرده است ارائة نمونههای عینی از کاربرد قرآن در مبادی اجتهاد و دانش و اصول نیز استنباط احکام فقهی بر اساس شالودة آیات قرآنی سازوارة اصلی این پژوهش را سامان بخشیده است.
بررسی و نقد دیدگاه های چندمعنایی آیات قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش های مطرح در مورد واژگان و جملات قرآن کریم این است که آیا خداوند متعال همانند روش متداول متون بشری، در آن واحد، از هریک از الفاظ و جملات قرآن در یک معنا و مفهوم استفاده کرده است یا معانی متعددی را اراده نموده است؟
در این باره دیدگاه های متعددی در بین صاحب نظران و مفسران اسلامی مطرح است که مهم ترین و عمده ترین آنها چهار نظریه است.
نظریه صحیح بر آن است که چندمعنایی در لغت عرب و قرآن امکان پذیر بوده و واقع هم شده است. در این مقاله ضمن طرح دیدگاه صحیح، به رد و ابطال نظریات دیگر، با ارایه ادله متعدد، می پردازیم.
بررسی حقیقت شرعیه با رویکردی بر نظر امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: الفاظی مانند صلات و زکات و... در عصر امیرمؤمنان(ع) ــ در صورت اثبات وضع ــ در معانی شرعیه حقیقت شده بودند و حتی در عصر خلفا هم می توان همین ادعا را داشت؛ یعنی در صورت اثبات وضع در زمان ایشان، حقیقت متشرعیه ثابت می شود. اما محل نزاع در این است که این الفاظ در عصر پیامبر اکرم (ص) و لسان ایشان آیا حقیقت بود یا مجاز با قرینه یا به نحوی دیگر؟
در این زمینه پس از تببین مسأله و روشن شدن محل نزاع ــ که در ثبوت و عدم ثبوت حقیقت شرعیه است نه متشرعیه ــ هفت قول مطرح می شود و در نهایت بحث منتهی می شود به ثبوت مطلق یا عدم ثبوت مطلق «حقیقت شرعیه» در الفاظی که «کثیرة الاستعمال در معنای غیر عرفی» در لسان پیامبر اسلام(ص) بوده اند. به گونه ای که ما احتمال می دهیم پیامبر اسلام(ص) آنها را برای معانی جدید وضع کرده باشند.
در همین قول به ثبوت مطلق و عدم ثبوت مطلق پنج قول رئیسه مطرح است، در این نوشتار پس از تبیین این اقوال به ادله آن پرداخته می شود و پس از واکاوی دقیق در این مورد، بیان خواهد شد که هر پنج قول در مورد لغات شرعی ممکن است، و هر لغت باید به طور مجزی بررسی گردد. در خاتمه بحث، ثمره داشتن یا نداشتن حقیقت شرعیه مطرح می شود. و ادله قائلین به ثمره داشتن، و قائلین به عدم ثمره مورد تحقیق قرار می گیرد و بیان خواهد شد که هر فرضی که در بررسی لغت به آن رسیدیم، حکمی دارد که باید متّبَع باشد.
ابن جنی، مجاز و اصالت حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجاز یکی از مهم ترین پدیده های زبانی است که شناخت ویژگی های آن می تواند نقش به سزایی در شکل گیری فهم صحیح از سخن متکلم داشته باشد. این پدیده زبانی همواره از جنبه های مختلف ادبی، اصولی و کلامی بررسی شده است. ابن جنی یکی از مشهورترین نحویان و زبان شناسان قرن چهارم است که در این باب دیدگاه بسیار ویژه و متفاوتی دارد. در نگاه ابن جنی، مجاز گستره کاربرد بسیار وسیعی دارد چنان که بیشتر واژگان یک زبان را به خود اختصاص داده و تمییز آن از حقیقت بسیار دشوار می نماید. برداشت خاص او از مجاز افزون بر تأثیراتی که بر ادبیات و علم کلام می گذارد، می تواند بر یکی از مشهورترین نظریه های اصول فقه در مباحث الفاظ یعنی اصل ترجیح حقیقت بر مجاز یا «اصالت حقیقت» نیز تأثیر گذار باشد. در این مقاله برآنیم تا در کنار شرح نظریه ابن جنی، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، تأثیر آن را بر اصالت حقیقت مورد مطالعه قرار دهیم. به نظر می رسد با پذیرش دیدگاه ابن جنی، عمومیت اجرای «اصل حقیقت» آنگونه که اصولیان ادعای آن را دارند، با محدودیت های جدی روبه رو شود و بر خلاف نظر ایشان، می بایست به هنگام شک در اراده متکلم از «اصالت مجاز» بهره برد.
معیارهای تمایز دلالت تضمنی و التزامی از مجازِ در لفظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق مباحث الفاظ
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
بحث دلالت های ثلاث از مباحثی است که به تبع تحول در جایگاه مباحث الفاظ در منطق سینوی پدیدار شد. ابن سینا برای نخستین بار اعتنای بیشتری به مباحث الفاظ نموده و از جمله مباحثی که وی بدان می پردازد، دلالت های سه گانه الفاظ (تطابقی، تضمنی، و التزامی) است. در این میان دلالت التزامی بیش از دو دلالت دیگر مورد توجه منطق دانان بوده است. این دلالت از آن جهت که بر معنایی خارج از معنای موضوع له دلالت می کند، مشابه برخی از دلالت های مجازی بوده و همین مشابهت باعث خلط در تفکیک این دو حیطه از هم می گردد. در این پژوهش، تفاوت حیطه استعمال (دلالت تصوری و تصدیقی)، عدم احتیاج به تلازم بَیّن بالمعنی الاخص بین معنای مجاز و حقیقی و عدم استلزام معنای مجاز نسبت به حقیقی، به عنوان سه وجه تمایز دلالت التزامی و تضمنی از مجاز، به شیوه ای تحلیلی توصیفی تبیین گردیده است که به وسیله آن ها، مصادیق دلالت های سه گانه و مجازِ در لفظ، به صورت کاملاً آشکار قابل تفکیک و شناسایی باشند.
الفاظ و معانی عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ارتباط وثیق میان «لفظ» و «معنا» موجب می شود تا ذهن آدمی به سرعت از لفظ به معنا منتقل گردد و از این طریق انتقال معانی صورت گیرد. خاستگاه و ماهیت این ارتباط و گونه دلالت لفظ بر معنا، همواره مورد توجه بوده و اندیشمندان فراوانی را در هریک از حوزه های زبان شناسی، فلسفه زبان، روان شناسی، منطق، اصول و عرفان به خود مشغول داشته است.
در عرفان اسلامی نیز، از جمله مباحث زیربنایی و مهم، مباحث مربوط به زبان عرفان و به طور خاص بحث الفاظ و معانی عرفانی و رابطه میان لفظ و معنا، به ویژه در «نمادهای تصویری» عرفانی است. این بحث، هم برای علاقه مندان به مباحث نظری عرفان، هم برای اهل راه و سلوک و هم برای عرفان پژوهان، دارای اهمیت و بر مباحث بسیاری، مستقیم یا غیر مستقیم، اثرگذار می باشد.
ذکر این نکته ضروری است که تفاوت های ماهوی عرفان با سایر دانش های مبتنی بر حس و عقل موجب تفاوت های فراوانی در وضع و دلالت الفاظ و نیز بحث های پیرامونی آن، همچون حقیقت و مجاز و ... شده است که عدم توجه به این تفاوت ها، ریشه بسیاری از بدفهمی ها و مخالفت ها با عرفان بوده است. این نوشته بر آن است تا با بهره گیری از مبانی و کلمات اهل معرفت، به ویژه با تأکید بر اندیشه های دو حکیم و عارف جامع نگر معاصر؛ حضرت امام خمینی و آیت الله جوادی آملی، به سهم خویش، تصویری منسجم و سامانمند به این بحث مهم عرفانی ارائه دهد.
بایسته های مفهوم شناسی در نصوصِ دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان تفسیر اسناد شرعی، عرف زمان صدور آن اسناد را واکاوی می کنیم. کتاب های لغت، رابط فهمندگان نصوص با عرف زمان صدور ادله هستند. مفهوم شناسی و معناشناسی از روش ها و بایسته هایی پیروی می کنند که عدم توجه به آن، انسان را به برداشت های ناصحیح در مفردات و مرکبات می کشاند. بررسی همراه با تعلیل ده بایسته همراه با تطبیقات فقهی، موجب مصون ماندن از برداشت های ناصحیح می شود، تفسیر و تطبیق، حقیقت و مجاز، نسبت مفاهیم، بسند به قدر متیقن در موارد مشکوک و فرق داعی و معنا بخشی از این بایسته ها هستند.
واکاوی دلالت صیغه امر از منظر ادبیات عرب و اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صیغه امر یکی از مسائل بحث برانگیز علوم ادبی و اصول فقه است؛ این مسئله، به ویژه در باب معناشناسی، تا بدانجا اهمیت دارد که تنوع در قرائتها، باعث شده است معنای اولیه امر در استنباط احکام دایر بر دو حکم وجوب و استحباب باشد. در علوم ادبی، بلاغت بیشترین سهم را در تصریح به معنای اولیه و تبیین معنای ثانویه اسلوبها دارد. عالمان اصول فقه نیز با استفاده از دستاوردهای علم بلاغت به تبیین معانی اوامر شارع پرداخته اند؛ اما به تبع تفاوت کارکرد این دو علم، اصولیان نگرش زیباشناختی ادیبان در بیان مباحث را به نگرش معطوف بر استنباط احکام تغییر داده و به ظرافتهای بحث افزودند. ازاین رو با توجه به اهمیت صیغه امر به عنوان یکی از افعال سه گانه در ادبیات عرب و به عنوان بستری برای ابلاغ احکام شارع در قالب امر، این پژوهش می کوشد با روش تحلیلی تطبیقی به بررسی ابعاد آن در دو علم مورد نظر بپردازد و همچنین نگاهی تطبیقی به این موضوع در آرای اصولیان داشته باشد. اصولیان در اصلِ وضع این صیغه در زبان اختلاف نظر دارند اما آنچه به نظر صحیح می رسد این است که تبیین و تحدید دلالت صیغه، بر شیوع استعمال آن تکیه دارد. درباره نوع طلب نیز واقعیت این است که آنچه از لغت فهمیده می شود فقط جزم و جدّیت در طلب است؛ برای همین صیغه امر، برای جزم در طلب، حقیقی است و در غیر آن مجازی به شمار می آید. بحث وجوب و غیر آن نیز از کاربرد شرع فهمیده می شود.
آسیب شناسی استفاده از صنعت تضمین در ترجمه های فارسی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
49 - 78
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم معجزه جاودان ادب و بلاغت است. در مباحث بلاغی، ایجاز از اهمیت خاصی برخوردار است. تضمین نوعی از ایجاز است که کلمه، ضمن حفظ معنای خود، به شیوه استعمالِ کلمه دیگر ازنظر تعدّی و لزوم به کاررفته و معنای آن کلمه را نیز به معنای خود اضافه می کند و به این ترتیب به شکلی موجز بر هر دو معنا دلالت می کند. تضمین از نوع حقیقت است نه مجاز، چراکه در این اسلوب، واژه ای حذف شده و معنای محذوف و مذکور هردو مدّ نظر گوینده می باشد. قیاسی بودن تضمین با رعایت شرایط آن می تواند قابل قبول باشد. در موارد متعددی از آیات قرآن اسلوب تضمین به کاررفته که در صورت عدم توجه به آن هنگام ترجمه، می توان گفت ترجمه دقیقی از آیه ارائه نشده است. این نوشتار با روش توصیف و تحلیل در پی پاسخ به این سؤال است که ترجمه های فارسی قرآن در چنین آیاتی از چه میزان دقتی برخوردارند. بررسی های انجام شده نشان داد، بیشتر این ترجمه ها جز در موارد اندک، به معنای تضمین شده در کلمه به کاررفته در آیات موردبحث، بی توجه بوده اند.
تحلیل کارآمدی نظریه وضع الفاظ برای ارواح معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دیدگاههای کارگشا در توسعه پذیری معنا در قرآن، نظریه «وضع الفاظ برای ارواح معانی» است. این دیدگاه برگرفته از اصلی عرفانی است که بر اساس آن، مراتب طولی معنای الفاظ، روح واحدی دارند که برای تمام مصداقها بنحو حقیقی صادق است. طرفداران قاعده روح معنا، با توسعه دادن مفاهیم محسوس و مادی به معانی فرا عرفی، معتقدند که ویژگیهای نشئت گرفته از مصادیقِ واژگان، در اصل معنا تأثیری ندارند زیرا موضوع له الفاظ عام است. بر این اساس، حقیقت لفظ بر همه مراتب اعم از حقایق غیبی و مرتبه نازلِ در حد فهم عرف، قابل انطباق است. طرفداران این نظریه، مفهوم توسعه یافته را مرتبه یی از معنای کلام میدانند، بی آنکه مخالف با فهم عرفی و معنای لغوی واژگان باشد. در این پژوهش، ضمن تحلیل دقیق نظریه روح معنا و استخراج مبانی آن در تقریرهای گوناگون طرفدارانش، آسیبهای وارد بر آن نیز بررسی شده است. مخالفت با حمل صفات خبری بر مجاز، تمرکز بر امور عینی در معناشناسی الفاظ و بیتوجهی به دیدگاههای جدید زبان شناسی از مهمترین آسیبهای این نظریه است.
معنایابی استعاره «بت» در اشعار عرفانی حافظ و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
155 - 182
حوزه های تخصصی:
یکی از استعاره های عارفانه در اشعار شاعران عرفان گرا، تطبیق لفظ و مفهوم بت با خدای متعال است. در این استعاره چند وجه شبه می توان جست: نخست نگاهی جمالی به بت؛ زیبارویی پرستیدنی که هر آنچه را زیبنده کمالش است داراست. دوم رویکرد جلالی به بت؛ معشوق عشوه گر و پُرنازِ بی توجه به عاشقان خویش، با دلی از سنگ که البته بی توجهی ظاهری او به مشتاقانش به سبب مصلحت خود آنان است. توصیف خدای متعال با لفظ بت، تناقض آشکار با بخش اعتقادات دین اسلام دارد. معنای موردنظر عارفانی همچون حافظ و امام خمینی از بت و صفات و ظهورات نسبت داده شده به او در خصوص خدا چیست؟ فرضیه این تحقیق این است که با قطع نظر از معنای منفی بت که در مواردی اندک در آثار این دو شخصیت بازتاب یافته است، در نگاه عرفانی آنان، بت در خصوص خدای متعال، حقیقت و درباره بتی که مشرکان می آرایند و می پرستند مجاز است.
نسبت مفهومی تبادر و انصراف و تأثیر آن در فهم گزاره های فقهی با نگاهی بر آرای امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۵
1 - 24
حوزه های تخصصی:
«تبادر» و «انصراف»، ازجمله مسائل مطرح در بحث حقیقت و مجاز و مطلق و مقید در اصول فقه بوده، فقها ازجمله امام خمینی نیز در ابواب گوناگون فقه، به آن استناد کرده اند. تبادر به معنای انسباق معنا به ذهن از خود لفظ، جنبه ایجابی دارد؛ اما انصراف، یعنی انس ذهن به یک معنا و نفی معانی دیگر، دارای جنبه ایجابی و سلبی است. با وجود استفاده گسترده از این دو عنوان در استدلال های فقهی و تأثیرگذاری آن بر استنباط احکام شرعی، یافته های پژوهش حاضر که با روش تحلیلی – توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است، حکایت از نوعی گسست میان مطالعات نظری و مفهوم شناسی این اصطلاحات در اصول فقه و بهره گیری فقها از آن در مسائل فقهی دارد. فقها در بسیاری از موارد، با تسامح دو واژه تبادر و انصراف را به کاربرده اند، بدون آنکه تفاوتی میان آنها بگذارند؛ اما به نظر می رسد کاربرد اصطلاح «تبادر» در جایی که خطور معنا به ذهن، ناشی از غلبه وجودی یا استعمالی آن معنا باشد، تسامحی بوده، می بایست از واژه «انصراف» استفاده کرد. همچنین، هرگاه لفظ دربرگیرنده یکی از معانی خود نباشد، کاربرد انصراف تسامحی بوده و باید از واژه تبادر برای توصیف آن استفاده کرد.
بررسی تفسیری آیات مرتبط با «میزان» و «کتاب اعمال» با تأکید بر حقیقت و مجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۷۶-۵۱
حوزه های تخصصی:
بررسی کیفیت و نحوه محاسبه اعمال انسان در قیامت، از موضوعات مورد توجه مفسران است. ادوات این سنجش حساس و تأثیرگذار بر سعادت بشر، در قرآن مجید ذکر گردیده و تفاسیر مختلف، به ارائه تحلیل آن پرداخته اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، با بررسی آیاتی از دوازده سوره در قرآن کریم و با تأکید بر کلیدواژه های: وزن، میزان، ثقل و کتاب اعمال به بررسی آراء مفسران فریقین، در کاربست حقیقت یا مجاز بودن این مقولات پرداخته است. برخی مفسران برای «میزان» و «کتاب اعمال» صورتی حقیقی قائل گشته و برخی نیز معتقدند که این موضوعات، به شکلی مجازی و لفظی و تنها در جهت انتقال مفهوم کاربرد یافته اند. قرآن کریم در صدد آن است که به حقیقتی بپردازد که در عالم مافوق ماده، مفهومی از ویژگی های آن در عالم ماده را دارا باشد، بدین رو با ذکر «میزان و کتاب» به دنبال آن است تا این معنا در سیر صعودی، به حقیقتی اطلاق گردد که آن ویژگی در فضای ماوراءالطبیعه بر همین لفظ قابل دلالت و انطباق باشد. بنابراین دیدگاه حقیقت انگارانه به عنوان نظریه برگزیده، معنای اراده شده در میزان و کتاب را که شامل سنجش و ثبت اعمال به شکلی دقیق و بی نقص است حقایقی می داند که برای آن مفهوم سازی صورت گرفته و با حقیقت مستقل آن، قابل انطباق معنایی است.
تحلیل تطبیقی- انطباقی نظریه روح معنا از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
95 - 128
حوزه های تخصصی:
رویکردهای گوناگون علما در واژگان متشابه قرآن موجب ارائه چهار نظریه اصلی «اهل ظاهر»، «اشتراک لفظی»، «حقیقت و مجاز» و «روح معنا» شده است. نظریه روح معنا، به معنای وضع الفاظ بر ارواح معانی، عاری از خصوصیات مصادیق و در معنای آنهاست که می توان معانی را در مصادیق معقول نیز حقیقی دانست. مطابق این نظریه الفاظ متشابه قرآنی نیز امکان استعمال در مصادیق مجرد و معقول به نحو حقیقی و نه مجازی را دارند. این نظریه نخستین بار توسط غزالی مطرح شد و پس از او در آثار بزرگان عصر معاصر فرهنگ اسلامی همچون ملاصدرا، فیض کاشانی و علامه طباطبایی ادامه یافت. پژوهش حاضر در صدد پاسخ گویی به این سؤال است که نظریه روح معنا از منظر فیض کاشانی و علامه طباطبایی از حیث نحوه بیان، ادله اعتبار و کیفیت انطباق چگونه مطرح شده است. بررسی توصیفی- تحلیلی نظریه روح معنا از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی نشان می دهد این دو عالم بزرگ عالم اسلام در اصل پذیرش این نظریه و ارکان آن، با هم اشتراک نظر دارند؛ لکن از حیث نحوه بیان و تقریر نظریه، ادله اعتبار و به جهت مبانی تفسیری اختصاصی خویش، نسبتاً متفاوت از یکدیگر عمل کرده و منجر به گوناگونی کیفیت انطباق در تحلیل آیات قرآنی نیز شده اند.