فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
109 - 129
حوزههای تخصصی:
امروزه داستان، ابزاری مؤثر در تعلیم و تربیت شمرده می شود. می توان از این طریق نکات مهم تربیتی را از ابعاد مختلف بیان داشت. در این راستا، هدف پژوهش حاضر برررسی و تحلیل میزان تطابق داستان های کتاب آموزشی قرآن شش پایه براساس شش ساحت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. جامعه مورد بررسی شامل کتاب های درسی آموزش قرآن دوره ابتدایی جمهوری اسلامی ایران بوده، و محدوده پژوهش شامل داستان های کتاب های مذکور است. روش پژوهش توصیفی، و از نوع تحلیل محتوا است. داده های حاصل با استفاده از آنتروپی شانون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در کتاب های آموزش قرآن ابتدایی، 22 داستان مطرح شده است. 19 مورد به ساحت اعتقادی، عبادی، اخلاقی، 14 مورد به ساحت اجتماعی و سیاسی، 4 مورد به ساحت زیبایی شناختی و هنری، 2 مورد به ساحت زیستی و بدنی، 2 مورد به ساحت اقتصادی و حرفه ای، 1 مورد به ساحت علمی و فناوری اشاره شده است. از میان ابعاد مورد بررسی، بُعد اعتقادی، عبادی، و اخلاقی با میزان بار اطلاعاتی 97/0 و ضریب اهمیت 30/0، بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است و بُعد علمی و فناوری با میزان بار اطلاعاتی 0003/0 و ضریب اهمیت 0009/0، کمترین میزان توجه را به خود اختصاص داده است.
شناسایی عوامل مؤثر در اجرای یادگیری ترکیبی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
205 - 232
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر در اجرای آموزش ترکیبی در آماده سازی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. در این مقاله از روش ترکیبی (کمی – کیفی) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اساتید و کارشناسان حوزه فناوری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مصاحبه با آنان تا اشباع نظری (نفر دوازده) ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی را، متخصصان موضوعی تشکیل می دادند که بر اساس جدول مورگان نود نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. در مرحله کیفی برای تأیید روایی محتوا از راهبرد تفسیری مذاکره با مصاحبه شوندگان و در بخش کمی به منظور بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، از روایی محتوایی و روایی سازه، به کمک تحلیل عاملی اکتشافی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج بدست آمده با استفاده از تکنیک مدلسازی تفسیری – ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و ارتباط و توالی فاکتورها به دست آمد. ارتباطات بدست آمده نشان داد که ساختارسازی اجرایی و آموزشی، زیرساخت فنی، پشتیبانی مالی و مشوق های آموزشی، اساس بکارگیری آموزش ترکیبی را تشکیل می دهند. بینشی که این مدل به مسئولین دانشگاه ارائه می کند می تواند به آنها در برنامه ریزی استراتژیک در شرایط بحرانی کمک نماید.
تحلیل محتوای کیفی جلوه های بصری کتاب درسی پایه هفتم «انگلیسی در مدرسه: دانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
33 - 60
حوزههای تخصصی:
پژوهش ح اضر، درب اره تحلیل مح توای ک یفی جلوه های بصری در کتاب دانش آموز انگلیسی درمدرسه: دانه پایه هفتم است. این کتاب از بسته آموزشی «انگلیسی در مدرسه: دانه» است که یک بسته آموزشی برون سپاری شده در راستای موضوع چندتألیفی سند تحول بنیادین آموزش وپرورش است. رویکرد پژوهش کیفی است و از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. ابتدا براساس مبانی نظری زیباشناختی و مصوبه های سند برنامه درسی ملی و همچنین دو سیاهه یزدان مهر و شوقی (2014) و رحیمی نژاد (1393) مؤلفه های مدنظر استخراج شد و متخصصان موضوعی اعتبار و روایی مؤلفه ها را بررسی کردند. مؤلفه های پژوهش عبارت اند از: آرایش ظاهری، طراحی جلد، تایپوگرافی، جلوه های هنری، صفحه آرایی و عناصر فرهنگی. نمونه تحقیق شامل کلیه جلوه های بصری کتاب دانش آموز است و دوازده متخصص موضوعی با این پژوهش همکاری کردند. محتوای کتاب دانش آموز براساس مؤلفه های اعتباربخشی شده تحلیل شد. یافته ها نشان دادند مهم ترین نقاط ضعف این کتاب عبارت اند از: ضعف در زاویه دید و ترکیب بندی عکس ها، انتخاب نادرست برخی از روش های تصویرسازی ویژه بزرگ سالان. همچنین مهم ترین نقطه قوت کتاب صفحه آرایی نسبتاً مناسب است. بنابراین، لازم است دوباره تصویرها با توجه به ویژگی های دانش آموز پایه هفتم و با زاویه دید مناسب، ترکیب بندی ساده و همراه با نقطه تأکید عکاسی شوند و برای تصویرسازی ها از روشی پیروی شود که در عین سادگی خطوط، رنگ های تخت و بدون حجم پردازی داشته باشند.
نقش آموزش علوم انسانی دربرنامه درسی دانشجویان پزشکی با نگاهی به تاریخ «علوم انسانی پزشکی» درغرب و پیشینه آن درفرهنگ اسلامی -ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه پزشکی اروپا از باورمندی به استقلال علوم تجربی از علوم انسانی که با تجربه گرایی بیکن و دوگانه انگاری دکارت آغازشد و آموزش پزشکی را از نگاه جامع به انسان وهستی دورساخت ، گذرکرده و آموزش علوم انسانی را به دانشجویان علوم پزشکی ضرورتی انکارناپذیر برای بازگشت پزشکی به نگرشهای جامع انسانگرا می داند این درحالیست که پیوستگی علوم انسانی و دانش پزشکی از دیرباز بنیادی ترین عامل تولیدعلم درتمدن ایرانی-اسلامی بوده است. توجه به لزوم این پیوستگی با بهره مندی از پیشینه غنی حکمت پزشکی می تواند یکبار دیگر خاستگاه تولیدعلمی گردد وارزشها و آرمانهای انسانی-اجتماعی آن را امکانپذیر سازد..
همکاری دانشگاههای وزارت علوم و بهداشت دربرنامه ریزی آموزشی واحدهای علوم انسانی پزشکی با بهره مندی ازپیشینه حکمت پزشکی، استفاده از راهکارهایی همچون تبییین جایگاه پزشکی ، ایجاد نهادهای آموزشی- پژوهشی ، وتوجه به میان رشته ها وبرنامه درسی علوم انسانی پزشکی ، ،می تواند خیزشی علمی وفکری در آموزش کاربردی علوم انسانی در آموزش پزشکی باشد.این پژوهش از رهگذرمطالعه اسنادی- کتابخانه ای به بررسی تاریخچه ارتباط علوم انسانی و دانش پزشکی براساس اندیشمندان غربی و اندیشه و زندگی پزشکان فرهنگ ایرانی- اسلامی پرداخته تا ضرورت پیوند بنیادین علوم انسانی را به برنامه درسی علوم پزشکی تبیین نماید تحقق اخلاق پزشکی نه تنها نیازمند استواری پزشکی برنگاه گسترده به هویت انسان در جهان هستی است. پیوند آموزش علوم انسانی و پزشکی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور باید با چنین نگاهی، احیاگر پزشکی انسان گرا گردد.
شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی در فضای انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم شرایط جوامع، سازمان ها و نهادهایی مانند دانشگاه را با تحولات بنیادینی روبرو نموده است و برای دانشگاه ها ضرورت دارد با رویکرد ناشی از مبانی نظری آن آینده نگری نمایند. بر این اساس، هدف از این پژوهش، شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران در فضای انقلاب صنعتی چهارم است. پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی-اکتشافی است که از مدل آمیخته (کیفی-کمی) برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. پس از طی مراحل انتخاب جامعه و نمونه آماری تعداد 59 سند علمی و 8 نفر خبره به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. در تجزیه وتحلیل داده ها، برای شناسایی پیشران ها از ابزار داده کاوی و برای تحلیل ساختاری پیشران های شناسایی شده از تکنیک دلفی و نرم افزار میک مک استفاده گردید. در مرحله اول یافته ها، تعداد 9 پیشران شناسایی گردید و در مرحله دوم نیز، نتایج تحلیل ساختاری نشان از 2 پیشران تأثیرگذار، 3 پیشران دووجهی، 3 پیشران وابسته و 1 پیشران قابل حذف داد. نتایج پژوهش نشان داد، متغیرهای «آموزش و یادگیری شخصی سازی شده»، «کلان داده»، «رویکرد آموزشی موک » و «ادغام دانش و مهارت» به عنوان عوامل کلیدی و شکل دهنده به آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران هستند. انتظار می رود نتایج این پژوهش در ارائه تفسیری ساختارمند و سیستمی از متغیرهای اصلی اثرگذار بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران و روابط بین آن ها گام اثربخشی باشد.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامۀ درسی مبتنی بر هنر پست مدرن با تأکید بر هنر مفهومی در دورۀ دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
597 - 555
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر هنر پست مدرن با تأکید بر هنر مفهومی در دوره دوم ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی با روش سنتز پژوهی بود. جامعه آماری کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و پژوهش های حوزه های هنر پست مدرن و آموزش مبتنی بر هنر است. یافته های پژوهش، حاصل تحلیل 4 هنر مطرح در هنر پست مدرن و 15 نوع هنر مفهومی بوده است؛ از این بررسی ها 242 ویژگی به دست آمد که با روش سنتز پژوهی 39 مقوله اولیه و 36 مقوله ثانویه استخراج شد و در نهایت، 9 مقوله اصلی به دست آمد. مقوله ها شامل: استفاده از هنر در بستر اجتماعی، سیاسی وفرهنگی/ رویکرد انتقادی و توجه به نقد به منظور تغییر ادراک/ داشتن رویکرد زیبایی شناسی فرهنگی و فرا فرهنگی/ توجه به هنر به عنوان بستر ظهور خلاقیت در مسیر توسعه پایدار/ تعامل با مخاطب در تولید، معنابخشی، نقد و تغییر اثر هنری/ رویکرد پایداری زیستی در بعد جهانی و منطقه ای/ امکان تنوع در ماده، تکنیک و رسانه در رساندن پیام/ امکان تلفیق هنرها ورسانه ها/ استفاده از تکنولوژی های روز است. به منظور اعتباریابی نظری از روش کیفی گروه کانونی با حضور متخصصان: برنامه درسی، هنر و معلمان دوره دوم ابتدایی استفاده شد. از تلفیق ویژگی های هنر مفهومی با الگوی برنامه درسی اکر می توان در بخش هدف، به ایجاد فضای بروز و ظهور خلاقیت، توجه به مسائل زیست محیطی، استفاده معیارها و شیوه های زیبایی شناسی و قدرت تخیل و تجسم در طراحی فعالیت ها، در بخش محتوا، تلفیق محتوا با عناصر زندگی روزمره، استفاده از موقعیت های بومی، داشتن رویکرد تعاملی، در بخش ارزشیابی، داشتن نگاه نقادانه در موقعیت های یادگیری، ارزشیابی فرایندهای یادگیری، امکان انتخاب و مشارکت دانش آموزان در شیوه های ارزشیابی اشاره کرد.
چالش های رشد تفکر خلاق و زیباشناسی(هنری) کودکان دوره پیش دبستانی از دیدگاه مربیان شهرستان سقز
حوزههای تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر بررسی چالش های رشد تفکر خلاق و زیبایی شناسی در کودکان پیش دبستانی بود. روش این پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناختی است و جامعه آماری آن را مربیان پیش دبستانی شهرستان سقز که در سال 1400-1399 تشکیل می دادند که با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به حد اشباع (21 نفر)ادامه یافت. ابزار اندازه گیری مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. نتایج حاصل از مصاحبه در نه دسته کد محوری و چهارکد انتخابی« نقد و سخت گیری و تحمیل کودکان، عدم تمرکز در کودکان یا پراکنده ساختن ذهن، عدم توسعه مهارت های حرفه ای کودکان و عدم ارتقا تفکر انتقادی» طبقه بندی شده است. لذا می توان نتیجه گرفت هنر و زیبایی می توانند به عنوان بستر ذهنی مناسبی برای ایجاد معرفت و تربیت حقیقی تلقی شوند
پیش بینی انگیزش تحصیلی دانش آموزان براساس نوع بازخورد معلم با در نظر گرفتن نقش میانجی ذهنیت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
103 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی انگیزش تحصیلی دانش آموزان بر اساس بازخورد معلمان با در نظر گرفتن نقش میانجی نوع ذهنیت آنها بود. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از حیث اجرا توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر متوسطه اول مشهد که به روش خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از جدول مورگان تعداد 380 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی بازخورد معلم مبتنی بر مدل باتلر و وین و مطالعات فرار و همکاران، پرسشنامه ذهنیت دانش آموزان کاتامیسو و لو و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSSv16 و AMOSv24 استفاده شد. نتایج نشان داد بازخورد تلاش محور و توانایی محور هر دو هم به صورت مستقیم و هم از طریق میانجی گری ذهنیت دانش آموزان می تواند انگیزش تحصیلی را پیش بینی کند. همچنین نتایج نشان داد ذهنیت رشدپذیر و ایستا نیز به طور مستقیم با انگیزش تحصیلی ارتباط دارد. وقتی معلمان دانش آموزان را افرادی پرتلاش می دانند و این نگرش را در قالب بازخورد به آنها ارائه می دهند، بر ذهنیت شان تأثیر گذاشته و در نتیجه با ایجاد یک ذهنیت رشدپذیر در مورد توانایی ها و احساسات موجب انگیزش تحصیلی بیشتر در آنها می شوند.
موانع اجرای برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزده برای آموزش ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فناوری های جدید، تغییرات عمده ای در کلاس درس بوجود می آورد،که سبب ایجاد تغییرات در ساختارهای آموزشی، الگوهای رفتاری داخل نظام آموزش و پرورش و حتی محتوا آموزشی شده است. موسسات آموزشی در تمام سطوح سعی کرده اند، با ادغام فناوری در روش های آموزشی بهبود فرایندهای یاددهی- یادگیری را تسهیل کنند. وقتی که فناوری اطلاعات در آموزش وپرورش تغییرات عمده ایجاد می کند، بی شک برنامه های درسی نیز تغییر خواهند کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر، موانع اجرای فناوری واقعیت افزوده در برنامه درسی نظام آموزش ابتدایی ایران است. روش شناسی پژوهش:روش پژوهش کیفی است.از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری صاحب نظران برنامه درسی و کارشناسان تکنولوژی آموزشی و معلمان بودند. که بر اساس نمونه گیری هدفمند 18 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور بررسی روایی و پایایی چهار معیار:1- مقبول بودن 2- تائیدپذیری3 اطمینان پذیری4 انتقال پذیری برای ارزیابی مدنظر قرار گرفت. یافته ها :پس از کدگذاری و تحلیل داده های مصاحبه، تعداد 51 مضمون پایه استخراج شد. از این مضامین پایه تعداد 15مضمون سازمان دهنده و در نهایت 6 مضمون فراگیر که شکل دهنده موانع اجرای برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده بودند، شناسایی شدند. بحث و نتیجه گیری: شواهد نشان می دهد که عوامل زیادی موانع استفاده از فن آوری های نوین آموزشی در فرایند تدریس و آموزش می شوند و ترتیب اولویت این موانع با همدیگر در تحقیقات مختلف، متفاوت است.
اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر درک طراحی محور بر پیشرفت تحصیلی و ادراک حل مسئله دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
115-146
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر درک طراحی محور بر پیشرفت تحصیلی و ادراک حل مسئله دانش آموزان در درس علوم تجربی پایه ششم دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان شبستر بود که در سالتحصیلی 1402-1401 مشغول تحصیل بودند و حجم نمونه آماری پژوهش با توجه به ماهیت نیمه آزمایشی بودن آن و بر اساس حداقل حجم نمونه در مطالعات نیمه آزمایشی 60 نفر برای دو گروه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی انتخاب و به صورت کاملاٌ تصادفی در گروه ها جایگزین شدند. به منظور سنجش آزمودنی ها، آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته و پرسشنامه ادراک حل مسئله هپنر و پترسون (۱۹۸۲) مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین پایایی آزمون پیشرفت تحصیلی از روش دو نیمه کردن استفاده شد، که مقدار آن 87% به دست آمد. پایایی پرسشنامه ادراک حل مسئله نیز بر اساس آلفای کرونباخ 85% بود. در این پژوهش، گروه آزمایش (یک کلاس 30 نفری) بر اساس الگوی درک طراحی محور و گروه کنترل (یک کلاس 30 نفری) به شیوه مرسوم آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آماره های توصیفی (جداول توزیع فراوانی، کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره) تحت نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. نتایج نشان داد الگوی برنامه درسی مبتنی بر درک طراحی محور با تمرکز بر نتایج مطلوب یادگیری و ساختارمند کردن فعالیت های یادگیری و نیز ایجاد یک چرخه مستمر شناسائی و اصلاح مشکلات یادگیری دانش آموزان، به طور معناداری بر افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر می گذارد. همچنین تاکید درک طراحی محور بر استفاده از ارزشیابی های اصیل و معتبر، دانش آموزان را به استفاده از مهارت های حل مسئله در دنیای واقعی و موقعیت های عملی تشویق کرده و بر افزایش ادراک حل مسئله دانش آموزان تاثیر می گذارد.
مطالعه چندموردی شایستگی های مشترک دانش آموزان در برنامه درسی نیوزلند، هنگ کنگ، ایرلند شمالی و فنلاند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
195 - 224
حوزههای تخصصی:
در این عصرِ به سرعت در حال تغییر، دانش آموزان برای زیست عزت مند باید به شایستگی هایی خاص مجهز شوند. تا کنون در ایران پژوهشی به منظور شناسایی این شایستگی ها انجام نشده است. این پژوهش به شناسایی و مقایسه برنامه درسی چهار کشور می پردازد تا با شناسایی شایستگی هایی موجود در برنامه درسی آنان، بخشی از پشتوانه لازم برای سیاستگذاران برنامه درسی فراهم شود. پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و به روش مطالعه چندموردی انجام شد. برنامه های درسی مکتوب کشورهای نیوزلند، هنگ کنگ، ایرلند شمالی و فنلاند مطالعه و گزاره های مرتبط با شایستگی های مشترک استخراج و به صورت توصیفی ارائه شدند. یافته ها نشان داد در این برنامه های درسی، پنج شایستگی تفکر، برقراری ارتباط با دیگران، خودمدیریتی، کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات و همکاری به عنوان شایستگی مشترک در نظر گرفته شده اند. در تمام این برنامه ها به تفکر انتقادی و خلاق، توجه شده است. خودمدیریتی در تمام این کشورها دربرگیرنده تدوین اهداف شخصی و برنامه ریزی برای تحقق آن بود.
بررسی آموزش فیزیک در سنگاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، آشنایی با آموزش فیزیک در سنگاپور است.سنگاپور کشوری است که تمرکز زیادی بر آموزش داشته و به شکوفایی رسیده است. در این پژوهش به طور ویژه به بررسی برنامه درسی فیزیک، طراحی کتاب درسی فیزیک به صورت جزیی و محتوای کتاب فیزیک پرداخته شده است.سنگاپور بعد از استقلال در سال ۱۹۶۵، به منظور دستیابی به اقتصادی پیشرفته در مقایسه با سایر کشورها تمرکز خود را بر روی تکامل و بهبود سیستم آموزشی خود گذاشت. برای تحقق این هدف، به اصلاحات در سیستم آموزشی خود طی چهار مرحله پرداخت. این مقاله پس از توضیح مختصری درباره مراحل تکامل سیستم آموزشی سنگاپور، وارد حوزه آموزش فیزیک می شود و آن را از جنبه های گوناگون بررسی می کند. طراحی کتاب درسی که با فعالیت های وب و چالش های ذهنی و حل مسایل همراه است نیز مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به یکی از روش تدریس های استفاده شده در کلاس درس فیزیک که با تکیه بر فناوری است (روش شبیه سازی تعاملی) پرداخته شده است.
نقش میانجی جهت گیری هدف، مشارکت والدین درفعالیتهای مدرسه و راهبردهای خودنظم بخشی در روابط میان شیوه های تربیتی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۶
173 - 190
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مشارکت والدین در فعالیتهای مدرسه، راهبردهای خودنظم بخشی و اهداف پیشرفت در روابط میان شیوه های تربیتی و انگیزش تحصیلی انجام شده است. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر بجنورد بودند که از میان آنها 275 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های مشارکت والدین، خودنظم بخشی و انگیزش تحصیلی، مقیاس شیوه های تربیتی و جهت گیری اهداف پیشرفت بود. داده ها از طریق روشهای آماری همبستگی و تحلیل مسیر و با نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که ابعاد کنترل و پاسخگویی والدین با انگیزش بیرونی همبستگی منفی داشت، درحالی که با انگیزش درونی، خودنظم بخشی، مشارکت والدین در فعالیتهای مدرسه و اهداف پیشرفت همبستگی مثبت داشت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که پاسخگویی و کنترل والدین از طریق مشارکت والدین در فعالیتهای مدرسه و راهبردهای خودنظم بخشی بر انگیزش تحصیلی اثر می گذارد. همچنین نتایج نشان داد که مشارکت در فعالیتهای مدرسه از طریق خودنظم بخشی و اهداف عملکرد-گرایش و عملکرد-تسلط بر انگیزش تحصیلی اثر می گذارد. والدین کنترل کننده و پاسخگویی که در فعالیتهای مدرسه مشارکت می کنند از طریق الگودهی و اعتباربخشی راهبردهای یادگیری خودنظم بخشی و اهداف تسلط-گرایش و عملکرد-گرایش را در فرزندانشان شکل می دهند که به نوبه خود بر انگیزش تحصیلی تأثیرگذار است.
Digital Tools for the Development of Oral Skills in English(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper presents the results of a virtual ethnographic study developed in an online classroom in a public university in Brazil. The online activities aimed to help 70 students to develop English oral skills in a 60-hourcoursetaught along 15 weeks using the Moodle Language Management System (LMS).After the initial weeks, and some dropouts, there were 59 participants in this study. The course was planned and managed by the authors of this article and some modifications were made along the experience in face of unexpected changes in the learning environment. Having as theoretical support complexity, connectivism, and learning ecology, we assessed digital tools for oral communication and verified that they had a positive impact on language learningand increased learners’ opportunities for language practice. The tools not only contributed to the development of the students’ oral skills but also decreased their anxiety when speaking English.
شناسایی چالش های آموزشی کودکان دارای آسیب شنوایی از منظر معلمان: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
189 - 218
حوزههای تخصصی:
ناآگاهی معلمان از چالش ها و نیازهای متفاوت آموزشی دانش آموزان با آسیب شنوایی، مانعی برای دستیابی به اهداف آموزشی این گروه از دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل تجارب زیسته آموزشی معلمان مقاطع ابتدایی و متوسطه ی اول دانش آموزان با آسیب شنوایی از چالش های پیش روی معلمان این دانش آموزان و راهکارها بود. در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی بهره برده شد. میدان پژوهش، شامل معلمان مدرسه آموزش کودکان با نیازهای ویژه شهرستان سنندج در سال 1401-1402 با روش نمونه گیری هدفمند بود. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بود که تا درجه ی اشباع یافتگی به تعداد 8 معلم در مقطع ابتدایی و 3 معلم در مقطع متوسطه ادامه یافت. یافته های پژوهش در دو بخش چالش های آموزشی معلمان و راهکارهای پیشنهادشده، ارائه شد. بخش چالش ها، در سه قسمت: 1. چالش های مربوط به کتاب، امکانات، روش ها و وسایل آموزشی، 2. چالش های مرتبط با شرایط معلمان و 3. چالش های ناشی از ویژگی ها و شرایط کودکان با آسیب شنوایی و خانواده های آن ها، ارائه شد. بخش راهکارها نیز در دو قسمت: 1. راهکارهای عملیاتی شده توسط معلمان و 2. پیشنهادها بود. نتایج نشان داد که معلمان در هنگام آموزش با چالش هایی متنوع، پیچیده، چندبعدی و فراتر از چالش های آموزشی دانش آموزان عادی روبه رو هستند. از همین رو، پیشنهاد می شود در هنگام آموزش به دانش آموزان با آسیب شنوایی، از روش ها و راهکارهایی متفاوت با دانش آموزان عادی و متناسب با شرایط ویژه ی این دانش آموزان، استفاده شود.
نقش زیباشناسی در تدریس و یادگیری: یک مطالعه فرا ترکیب
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که استفاده از زیباشناسی در تدریس و یادگیری می تواند بهبود فرایند آموزش و یادگیری دانش آموزان را به دنبال داشته باشد.در این مطالعه، نقش زیباشناسی در تدریس و یادگیری بررسی شده است و تلاش شده است تا نحوه استفاده از زیباشناسی در کلاس درس برای بهبود فرایند آموزش و یادگیری مورد بررسی قرار گیرد.مطالعه حاضر از لحاط هدف کاربردی و از پژوهش های توصیفی-تحلیلی است.در نمونه گیری نیز با توجه به هدف و سوال پژوهش از مقالات پایگاه های داده ای معتبر استفاده شده است. با توجه به پیچیدگی مسئله و تاثیر عوامل مختلف بر زیباشناسی در تدریس و یادگیری، از روش فرا ترکیب با یک سوال پژوهشی استفاده شده است. این روش، امکان بررسی اثرات متقابل عوامل مختلف را فراهم می کند و نتایج به دست آمده از این روش، دارای قابلیت تعمیم بالا و قابل اطمینانی هستند.نتایج نشان می دهد استفاده از مبانی زیبایی شناختی در تدریس می تواند اثرات مثبت شناختی بر فراگیر گذاشته و استفاده از هر نوع ابزار و روشی که بتواند به بهبود زیبایی و جذابیت محتوای درسی و محیط آموزشی کمک کند، راهکاری مناسب برای استفاده از زیبایی شناسی در تدریس است.برای استفاده از زیبایی شناسی در تدریس، باید به سطح فراگیر توجه داشته باشیم و از روش هایی استفاده کنیم که برای آنها جذاب و مناسب باشد. همچنین، باید به محتوای درس و هدف آموزشی توجه کنیم و از روش هایی استفاده کنیم که با محتوای درس هماهنگ باشد. .
الگوی رابطه خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی دانشجویان: نقش میانجی گر التزام و سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی دانشجویان با نقش میانجی گر التزام و سرزندگی تحصیلی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 322 دانشجو (163 دختر و 159 پسر) بود که به صورت تصادفی چندمرحله ای از بین تمام دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند. داده ها ازطریق پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی بوفارد و همکاران (1995)، پرسشنامه التزام تحصیلی ریو و تسنگ (2011)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2008) و عملکرد تحصیلی جمع آوری و تحلیل داده ها با کمک روش الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مناسبی با داده ها برخوردار بود. یافته ها نشان داد اثر مستقیم خودتنظیمی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی، التزام تحصیلی و سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار است. علاوه برآن، اثر مستقیم التزام تحصیلی با عملکرد تحصیلی و سرزندگی تحصیلی با عملکرد تحصیلی نیز مثبت و معنادار بود . همچنین، نتایج مسیرهای غیرمستقیم نشان داد خودتنظیمی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی ازطریق التزام تحصیلی و سرزندگی تحصیلی اثر مثبت دارند. براین اساس، زمانی که فرد خود را درگیر فرایند یادگیری می کند، می تواند بهتر و عمیق تر یاد بگیرد. علاوه براین، فردی که از استعداد تحصیلی بالایی برخوردار است، اعتمادبه نفس خود را در مواجهه با چالش ها و موانع تحصیلی حفظ می کند و سعی می کند این چالش ها را به خوبی پشت سر بگذارد و به موفقیت برسد؛ بنابراین، به مؤسسات آموزشی، دانشگاه ها و مربیان آموزشی توصیه می شود از این الگو برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان استفاده کنند.
اعتبار سنجی مدل شایستگی های دیجیتال مدیران (مورد مطالعه: سازمان سنجش آموزش کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
66 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی مدل شایستگی های دیجیتال مدیران به روش آمیخته انجام شد. روش پژوهش بخش کیفی، تحلیل مضمون بر مبنای مدل کلارک و براون(2006) بود و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود که به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. جامعه پژوهش بخش کیفی مدیران و خبرگان سازمان سنجش آموزش کشور بودند که از این میان با 15 نفر داده ها به سطح اشباع رسید. در بخش کمی از روش تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار Smart-Pls2 استفاده شد و جامعه آماری بخش کمّی شامل مدیران و سرپرستان شاغل در سازمان سنجش آموزش کشور به تعداد 250 نفر بودند. شایستگی های دیجیتال مدیران با هشت مضمون فراگیر مشتمل بر دانش و آگاهی، ویژگی های فردی، نگرش جدید به شیوه مدیریت، زیرساخت های دیجیتالی سازمان، توسعه فناورانه، محیط دیجیتال خلاق، تقویت منابع انسانی فناور و بروز رسانی سیستم سازمانی با 20 مضمون سازمان دهنده و 93 مولفه در قالب مضامین پایه شناسایی شد. تمامی ضرایب مدل فوق با سطح اطمینان 95 درصد در دامنه قابل قبول قرار گرفته است. مدل های متغیرهای پژوهش از دیدگاه هر سه دسته شاخص برازش در وضعیت مطلوبی قرار داشته است. درنتیجه با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت مدل مورد تایید است.
کیفیت بخشی آموزش مجازی فیزیک با طراحی محتواهای آموزشی بر اساس اصول نظریه بار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصد بر آن است که تأثیر محتواهای الکترونیکی در زمینه فیزیک که بر اساس اصول نظریه بارشناختی جهت آموزش مجازی طراحی شده اند، را بر پیشرفت تحصیلی، میزان یادداری و بارشناختی ادراک شده توسط دانش آموزان بررسی کنیم. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم دوره متوسطه اول منطقه ۱۷ استان تهران است که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با حجم ۱۲۰ نفر انتخاب شد. داده های پیشرفت تحصیلی و یادداری به کمک یک آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته جمع آوری گردید. برای اندازه گیری میزان بارشناختی ادراک شده توسط دانش آموزان، از پرسش نامه سنجش بارشناختی محقق ساخته استفاده شد که بر اساس مقیاس درجه بندی ذهنی پاس و ون مرینبوئر (۱۹۹۳) طراحی شده بود. در تحلیل داده های آماری، تحلیل کوواریانس و آزمون تی مستقل بکار گرفته شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس برای پیشرفت تحصیلی نشان داد، طراحی محتوای الکترونیکی مبتنی بر نظریه بارشناختی، سبب بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود. نتیجه آزمون تی مستقل برای آزمون یادداری نشان می دهد، بین گروه کنترل و آزمایش در میزان یادداری آنها تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتیجه آزمون تی مستقل برای پرسش نامه بارشناختی نشان داد که گروه آزمایش بارشناختی ادراکی کمتری را نسبت به گروه کنترل گزارش کرده اند. نتایج حاکی از آن است که رعایت اصول نظریه بارشناختی در طراحی محتوای آموزشی، تأثیر قابل توجهی بر پیشرفت تحصیلی، افزایش میزان یادداری و کاهش بارشناختی ادراک شده توسط دانش آموزان دارد.
مقایسه جایگاه زن در تربیت اخلاقی بر اساس آرای فارابی و نل نادینگز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
189-201
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی جایگاه زن در تربیت اخلاقی براساس آرای نادینگز و فارابی به انجام رسیده است. رویکرد غمخواری در تربیت اخلاقی متاثر از دیدگاه نل نادینگز از فیلسوفان معاصر مغرب زمین است که ریشه در جنبش فمینیستی دارد. دیدگاه فارابی نیز در تربیت اخلاقی ریشه در قرآن و آثار فلاسفه اسلامی و یونانی دارد. پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی بوده و با توجه به هدف از روش انتقادی تحلیلی جهت پاسخ به پرسش های پژوهش استفاده شده است.برای رسیدن به هدف ابتدا آرای تربیتی نادینگز و فارابی مورد کاوش قرار گرفته و سپس تربیت اخلاقی و زن در اندیشه این دو فیلسوف بررسی شده است. هم نادینگز و هم فارابی در دیدگاه خود توجه ویژه ای به جایگاه زن دارند و بر اهمیت عشق و محبت در تربیت تاکید دارند. نادینگز برخلاف فارابی رویکردی جنسیتی به اخلاق و تربیت اخلاقی دارد و نگاه وی معطوف به انسان و فارغ از معنویات است، اما فارابی در تفاضل بین ابنا بشر، جنسیت را محور تفکیک قرار نمی دهد، بلکه نگرشی انسانی به ماهو انسان دارد و برخلاف نادینگز مانند دیگر اندیشمندان مسلمان بر معنویات تاکید ویژه ای دارد.