مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
مدارس غیرانتفاعی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی فلسفه ایجاد مدارس غیرانتفاعی و سازگاری آن با عدالت تربیتی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و هرمنوتیک انتقادی بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده نشان داد که ایجاد مدارس غیرانتفاعی در مبانی خود با اصول عدالت اجتماعی ناسازگاری دارد، هرچند که مسئولان با گنجاندن طرح رافع سعی در عادلانه ساختن این مدارس داشته اند. همچنین، نتایج حاصل از مصاحبه با متخصصان حاکی از آن است که هدف هایی چون جلب مشارکت والدین در امر تعلیم و تربیت فقط در شکل ظاهری و تأمین منابع مالی آموزش محقق شده و هدف افزایش کیفیت آموزش نیز در عمل تحقق پیدا نکرده است. از مهم ترین نقدهای وارد به مدارس غیرانتفاعی می توان به بازتولید طبقات اجتماعی، شکاف طبقاتی، توجه به ظاهر آموزش و آثار روانی برای سایر دانش آموزان اشاره نمود.
مقایسه میزان مشارکت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت را نوعی کنش هدفمند در فرآیند تعاملی بین کنشگر و محیط اجتماعی برای نیل به اهداف معین و از پیش تعیین شده، تعریف کرده اند. پژوهش حاضر به مقایسه میزان مشارکت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد پرداخته است. تحقیق از نوع پیمایشی است و داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از ترکیبی از شیوه نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای و از میان 642 دانش آموز در مدارس دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد گردآوری شده است. یافته های تحقیق نشان داد بین مشارکت اجتماعی دانش آموزان مدارس دولتی و مدارس غیرانتفاعی تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که مشارکت دانش آموزان مدارس دولتی بیش از دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی است. همچنین بین متغیرهای میزان استفاده از وسائل ارتباط جمعی، میزان اعتماد اجتماعی، میزان دینداری و میزان انسجام هنجاری با میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد. همچنین بین متغیرهای پایگاه اجتماعی_اقتصادی و میزان بیگانگی اجتماعی با مشارکت اجتماعی نیز رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد. بین متغیرهای جنس و تقدیرگرایی با مشارکت اجتماعی رابطه معنی داری مشاهده نشد. با استفاده از واریانس خطی ترکیب متغیرهای مستقل، در مجموع بیش از 41 درصد از تغییرات میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان تبیین گردید.
کاوشی در اثربخشی مدارس علامه تهران، درچارچوب "پژوهش مدارس اثربخش"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور تعیین میزان اثربخشی مدرسه راهنمایی و دبیرستان پسرانه غیر انتفاعی علامه شهر تهران، پژوهشی توصیفی در میان سه گروه دانش آموزان، کادر آموزشی تمام وقت و معلمان این مدرسه، به اجرا گذاشته شد. شاخص های حس ماموریت، رهبری آموزشی، انتظارات سطح بالا، نظارت واندازه گیری پیشرفت تحصیلی، جو سازمانی، فرصت یادگیری و مشارکت والدین و اجتماع بوسیله پرسش نامه مدارس اثربخش ازتحقیق دانشگاه گونزاگا اندازه گیری شد. نیز از کادر آموزشی تمام وقت و معلمان پاره وقت در مورد هفت ویژگی مدارس اثربخش، مصاحبه به عمل آمد. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از 200 نفردانش آموزان راهنمایی و دبیرستان، معلمان (40 نفر) و کادر آموزشی تمام وقت (12 نفر)، که تمامی ایشان در پژوهش حاضر شرکت نمودند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون Z برای دو گروه مستقل، همراه با آمار توصیفی صورت گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که با توجه به الگوی مدارس اثربخش، مدرسه علامه یک مدرسه نسبتاً اثربخش است. از دیدگاه کادر آموزشی مدرسه علامه با توجه به مشکلات سیستم متمرکز آموزشی کشور، نسبت به مدارس دولتی و مدارس مشابه اثربخش تر می باشد.<br /> کلمات کلیدی: مدارس اثر بخش ، مدارس غیرانتفاعی ، رهبری مدرسه
بررسی تأثیر افزایش سطوح معنایی گیبسون در رضایت مندی محیطی دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی منطقه یک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث انسان و بیگانگی وی در محیط های معاصر، به چالشی مهم در مطالعات روان شناسی محیط تبدیل شده است. در این راستا، جیمز ژرمه گیبسون به عنوان نظریه پرداز در زمینه مطالعات روان شناسی محیط، مؤلفه معنا را مطرح می کند و آن را به شش سطح تقسیم بندی کرده که ششمین سطح را نهایت پیوستگی انسان با محیط می داند. اما از نظر مخاطبان فضا، نگاه به این امر چگونه بوده و چه انتظاری از برقراری سطوح معنا در فضاهای آموزشی دارند؟ به عبارتی هدف پژوهش، تعیین سطح انتظار دانش آموزان از برقراری سطوح معنا و همچنین مشخص نمودن ارتباط بین افزایش سطوح و رضایت مندی محیطی مخاطبان اصلی این گونه فضاها است. روش پژوهش حاضر، اثبات گرایانه، با تأکید بر داده های کمیِ بنیان و از نوع پژوهش کمی است. در فاز گردآوری داده ها، روش اتخاذشده، روش پیمایشی بوده و در فاز بحث و تحلیل نیز روش پژوهش، مبتنی بر دلایل آماری و با ماهیت توصیفی تبیینی است. سطوح معنایی گیبسون و وضعیت ایده آل مد نظر دانشجویان، به عنوان دو متغیر اصلی پژوهش در نظر گرفته شده اند که با استفاده از ضریب پیرسون، رابطه هم بستگی بین این دو متغیر مشخص می شود. در نهایت، این پژوهش به این نتیجه می رسد که افزایش سطوح معنایی در فضای داخلی، اهمیت بیشتری برای مخاطبان فضا داشته و بعد از آن، حیاط، بیشترین ضریب هم بستگی را به خود اختصاص داده است؛ اما در فضای ورودی، افزایش سطوح معنایی، رابطه ای معکوس با رضایت مندی محیطی دانش آموزان دارد و آنها به دنبال افزایش سطوح معنایی در این گونه فضاها نیستند
عوامل موثر بر بازاریابی آموزشی در مدارس غیر انتفاعی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
138 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی، رتبه بندی مولفه های بازاریابی آموزشی در مدارس غیرانتفاعی شهر تهران است. این مقاله از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها میدانی و از نظر روش اجرا نیز آمیخته ( کیفی و کمی ) است. جامعه مورد مطالعه در مرحله کیفی شامل کلیه معلمین کلیدی و خبرگان حوزه بازاریابی آموزشی و در بخش کمی شامل استادان حوزه های مختلف بازاریابی و ذینفعان مدارس غیرانتفاعی ( شهر تهران) می باشد. در بخش کیفی ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه می باشد.یافته ها: مهم ترین عوامل اثرگذار درونی ( عواملی که مربوط به داخل سازمان می شود.) بربازاریابی آموزشی در مدارس غیرانتفاعی شامل: 1- منابع مالی 2- فرایندهای آموزشی 3- سیاست های آموزشی 4- دبیران 5- منابع و امکانات فیزیکی می باشد. در بخش کمی با استفاده از تکنیک MCDM این عوامل اولویت بندی شده است.
شناسایی چالش های پیشِ روی برنامه ریزی برای هوشمندسازی مدارس غیرانتفاعی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع پیشِ روی برنامه ریزی برای هوشمندسازی مدارس غیرانتفاعی از دیدگاه معلمان ابتدایی شهر همدان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس غیرانتفاعی مقطع ابتدایی شهر همدان، شامل 460 نفر بود. حجم نمونه توسط فرمول حجم نمونه کرجسی و مورگان، 210 نفر تعیین و افراد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه پایا و معتبرشده موانع هوشمندسازی مدارس بود که شامل بررسی موانع و محدودیت های «انسانی»، «زیرساختی» و «برنامه ریزی» می شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری t تک نمونه ای و آزمون فریدمن مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از دیدگاه معلمان مدارس غیر انتفاعی مقطع ابتدایی، هوشمند سازی مدارس با موانع زیرساختاری و برنامه ریزی مواجه است. همچنین نتایج نشان داد که موانع پیشِ روی هوشمندسازی مدارس به ترتیب اولویت به صورت: برنامه ریزی، زیرساختاری و انسانی، رتبه بندی می شوند.
بررسی استراتژی های موثر آموزش بازاریابی در جذب دانش آموزان در مدارس غیر انتفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
79 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه تمام شرکت ها به دنبال توسعه محصولات و خدمات خود هستند و این امر بدون داشتن استراتژی موثر بازاریابی مناسب اتفاق نمی افتد. در حال حاضر بسیاری از مدارس با مشکلاتی از قبیل کاهش دانش آموزان مواجه هستند. این مشکل در مدارس غیردولتی به مراتب می تواند آثار زیانبار تری را به دنبال داشته باشد. در این پژوهش به دنبال یافتن الگوی استراتژی های مناسب بازاریابی برای مدارس غیرانتفاعی در جذب دانش آموزان هستیم. این پژوهش به لحاظ ماهیت از دسته پژوهش های کیفی و به لحاظ هدف از دسته پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش با انجام مصاحبه با 12 نفر از خبرگان حوزه پژوهش که به روش گلوله برفی صورت گرفت و تا اشباع نظری نظری مصاحبه ها ادامه پیدا کردند. یافته های حاصل از مصاحبه 5 تم اصلی آرایش فیزیکی، ماموریت های مالی، سرچشمه انسانی، مراوده اثربخش و فعالیت های ترفیعی-ترجیحی را شامل می شوند. مدیران مدارس می توانند با استفاده از یافته های این پژوهش شرایط بازاریابی و جذب دانش آموزان را بهبود بخشیده و اعتماد خانواده های دانش آموزان را به خود جلب کنند.