مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تنظیم هیجانی
حوزه های تخصصی:
" چکیده:
مقدمه: مطالعات بیانگر افزایش توجه و یادآوری مواد با بار هیجانی مثبت در سنین سالمندی است. همچنین محققان معتقدند که افزایش حافظه هیجانی به سن، شرایط اجتماعی- اقتصادی و جنس وابسته نیست. به همین منظور هدف از این پژوهش بررسی تفاوت حافظه هیجانی کلامی و تصویری در دو گروه زنان جوان و سالمند است.
روش: نمونه این پژوهش را زنان جوان و سالمند ( 41 جوان و 40 سالمند ) در سنین 70-50 و 27-18 تشکیل می دهند. ابزارهای مورد استفاده به منظور بررسی حافظه هیجانی نیز 22 تصویر با حالات هیجانی مثبت، منفی و خنثی و 68 کلمه با بار هیجانی مختلف بود.
نتایج: یافته ها نشان می دهد که یادآوری کلمات منفی ( P<0/000 ) و چهره مثبت ( P< 0/000 ) به طور معناداری در بین جوانان بیشتر از سالمندان می باشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که افزایش حافظه هیجانی جدای از تاثیر جنس و فرهنگ نمی باشد. همچنین به نظر می رسد که عواملی نظیر افسردگی و اضطراب که به هیجان و حافظه مربوط می باشند موثر بوده که نیازمند بررسی های دقیق تر می باشد. "
کفایت شاخص های روان سنجی پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه تبین شاخص های روان سنجی نسخه ی فارسی پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان بود. گروه نمونه ی مورد مطالعه شامل 409 دانش آموز دبیرستانی مرکب از 204 دختر و 205 پسر با میانگین و انحراف معیار سنی 5/14 و 5/4 بود. ابزار مورد استفاده در این مطالعه نیز شامل نسخه ی فارسی پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان(CERQ) و مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی (DASS) بود. نتایج تحلیل عامل به شیوه ی مولفه های اصلی در این پژوهش نشان داد که CERQ دارای یک ساختار هفت عاملی است که شامل: تمرکز مجدد مثبت/ برنامه ریزی، ارزیابی مثبت، سرزنش دیگران، سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه آمیزکردن و پذیرش می باشد. نتایج بررسی ضریب آلفا و بازآزمایی برای خرده مقیاس های CERQ حاکی از اعتبار مناسب این پرسشنامه بود. هم چنین همبستگی خرده مقیاس های مستخرج از CERQ با نمره ی کل DASS حاکی از روایی همگرا و واگرا CERQ بود. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که CERQ ابزاری مناسب برای اقدام های پژوهشی می باشد.
بررسی نقش معلم در هیجانات تحصیلی ریاضی و تنظیم هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای مرتبط با معلم در هیجانات تحصیلی ریاضی و تنظیم هیجانی دانش آموزان است. امروزه روانشناسان تربیتی معتقدند که دانش آموزان در طی آموزش رسمی (مدرسه ای) نه تنها به کسب دانش و مهارت های شناختی نایل می شوند، بلکه هیجانات خوشایند و ناخوشایند مرتبط با یادگیری و پیشرفت را رشد می دهند. اما تحقیق بر روی هیجانات در بافت های آموزشی به آرامی در حال ظهور است و به ویژه هیجانات خوشایند به وسیله ی محققان تعلیم و تربیتی نادیده گرفته شده است. بر همین اساس پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه پیش بینی کنندگی حمایت عاطفی و کیفیت تدریس معلم در هیجانات مثبت و منفی تحصیلی ریاضی و تنظیم هیجانی دانش آموزان فراهم آمده است. بدین منظور تعداد 270 نفر (127 دختر و 143 پسر) از دانش آموزان سال اول دبیرستان شهر شیراز با روش نمونه گیری خوشه ایی تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه حمایت عاطفی معلم، مقیاس کیفیت تدریس معلم، پرسشنامه هیجانات پیشرفت- ریاضیات و پرسشنامه ی تنظیم هیجانی را تکمیل نمودند. میانگین سنی گروه نمونه 25/15 و انحراف معیار 14/1 بود. یافته ها با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره به شیوه ی همزمان بررسی شد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که متغیر کیفیت تدریس معلم می تواند هیجانات مثبت ریاضی و تنظیم هیجانی را به صورت مثبت و معناداری پیش بینی نماید و متغیر حمایت عاطفی معلم، هیجانات منفی ریاضی را به صورت منفی و معنادار پیش بینی می کند. بر طبق نتایج این پژوهش معلم نقش مهمی در ایجاد هیجانات مثبت و منفی ریاضی و تنظیم هیجانی دانش آموزان داراست.
نقش ارزیابی شناختی در تبیین رابطه ابعاد فرزندپروری با هیجانات تحصیلی ریاضی و تنظیم هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطة تنظیم هیجانی و اعتقادات مذهبی با راهبردهای حل تعارض با والدین در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی رابطه تنظیم هیجانی و اعتقادات مذهبی با راهبردهای حل تعارض با والدین در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. جامعة آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل (92-91) در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز و نمونه شامل 200 نفر (100 دختر و 100 پسر) بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه تنظیم هیجانی، اعتقادات مذهبی آرین و مقیاس تاکتیک تعارض با والدین اشتراوس، استفاده شد. تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 0001/ 0>p نشان داد که بین تنظیم هیجانی و اعتقادات مذهبی، با راهبردهای تعارض با والدین در دانشجویان رابطه معنا دار وجود دارد. همچنین تنظیم هیجانی و اعتقادات مذهبی، با راهبردهای حل تعارض با والدین در دانشجویان رابطه چندگانه وجود دارد. در عین حال، تحلیل رگرسیون نشان داد که تنظیم هیجانی و اعتقادات مذهبی به ترتیب پیش بینی کننده بهتری برای متغیرهای راهبرد استدلال و پرخاشگری کلامی و اعتقادات مذهبی نیز به تنهایی پیش بینی کننده مناسبی برای متغیر ملاک راهبرد پرخاشگری فیزیکی می باشند.
نقش پیش بینی کنندگی دشواری های تنظیم هیجانی و خودکنترلی با استعداد به اعتیاد در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی دشواری های تنظیم هیجانی و خودکنترلی بااستعداد به اعتیاد در افراد وابسته به مواد بود. روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود که در مقوله طرح های توصیفی قرار دارد. جامعه ی آماری پژوهش افرادتحت درمان مراکز درمانی سرپایی شهرستان بم بود که از بین آنها 135 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دشواری های تنظیم هیجانی، خودکنترلی و استعداد به اعتیاداستفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که که بین دشواری دست زدن به رفتار هدفمند، دشواری کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی و فقدان شفافیت هیجانی (ابعاد دشواری های تنظیم هیجانی) با استعداد به اعتیاد رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین خودکنترلی و استعداد به اعتیاد رابطه معکوس وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین در کنار روش های معمول ترک آموزش کنترل هیجانات و تکنیک های خودکنترلی به مراجعان می تواند در کاهش وابستگی نقش ایفا کند.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی در افزایش تحمل آشفتگی و بهبود تنظیم هیجانی سوء مصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه ی گروهی، در افزایش تحمل آشفتگی و بهبود تنظیم هیجانی سوء مصرف کنندگان مواد می باشد. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ی معتادین مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد امید زاهدشهر در تابستان 1391 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، از بین معتادان مراجعه کننده، 28 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند و پرسش نامه های دشواری در تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی بر روی آن ها در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 20 جلسه ی یک ساعته تحت رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت گروهی قرار گرفتند و گروه گواه تنها داروی نالتراکسون دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد رفتار درمانی دیالکتیکی در افزایش تحمل آشفتگی و بهبود تنظیم هیجانی سوء مصرف کنندگان مواد موثر می باشد. نتیجه گیری: با آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی، می توان میزان تحمل آشفتگی و تنظیم هیجان را که دلیل اصلی روی آوری و تداوم مصرف مواد می باشند در افراد بهبود بخشید.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی (مبتنی بر آموزش مهارت ها) بر کاهش تکانشگری و افزایش تنظیم هیجانی زنان وابسته به متامفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر کاهش تکانشگری و افزایش تنظیم هیجانی زنان وابسته به متامفتامین بود. پژوهش حاضر طرحی نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری آن، کلیه زنان وابسته به متامفتامین بود که در مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر بیرجند در سال 1393 تحت درمان نگهدارنده با متادون قرار داشتند. با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 34 نفر انتخاب و به صورت مساوی و کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس تنها گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت گروهی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تکانشگری بارت و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجانی (DERS) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری، بر روی هر دو گروه اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 05/0P< تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی بطور معناداری در کاهش تکانشگری و افزایش تنظیم هیجانی زنان وابسته به متامفتامین موثر می باشد (001/0P<).
الگوی اسکرتس: رویکردی خانواده محور برای ارتقای توانایی های اجتماعی-هیجانی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: رویکردهای آموزشی درمانی بسیاری برای کودکان خردسال با اختلال طیف اتیسم وجود دارد. یکی از این رویکردها اسکرتس است که ارتباط اجتماعی، تنظیم هیجانی و حمایت های تبادلی را به عنوان ابعاد رشدی اساسی ای که باید در طراحی برنامه ای فراگیر برای حمایت از رشد کودکان با اختلال طیف اتیسم و خانواده های آن ها موردتوجه قرار گیرد، اولویت بندی می کند.
نتیجه گیری: درزمینه ارتباط اجتماعی، اهدافی برای بهبود توجه مشترک و استفاده از نمادها در سطوح مختلف رشد و در زمینه تنظیم هیجانی، اهدافی برای بهبود توانایی خودتنظیمی هیجانی و تنظیم متقابل تعیین می شود. حمایت تبادلی نیز در 3زمینه اصلی شامل حمایت بین فردی، آموزشی و خانواده موردتوجه قرار می گیرد. این الگو که با مداخله های شواهد دیگر همسو است، مبتنی بر پایه های نظری و تجربی بوده و چالش های اصلی کودکان در این 3حوزه عمده را مدنظر قرار می دهد. در این مقاله به توصیف الگوی اسکرتس و اجزای آن پرداخته و به اهداف آموزشی-درمانی در هر 3زمینه اشاره می شود.
اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به افزایش روز افزون کودکان بی سرپرست و مشاهده ناسازگاری ها و اختلالات هیجانی در آنها که بر اثر جدایی از کانون خانواده به وجود می آید، توجه خاص به این کودکان احساس می گردد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست با دامنهی سنی 4-8 سال در مراکز نگهداری شهر مشهد بودند. نمونه آماری شامل 18 کودک با رفتار پرخاشگرانه که با استفاده از نظر مربی و پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (9) و گروه کنترل (9) گمارده شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه تحت آموزش شایستگی هیجانی قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی ارومیه، آزمون تطبیق هیجانی و مقیاس ارزیابی خود نظم بخشی پیش دبستانی و خرده آزمون گنجینه لغات مقیاس هوشی وکسلر پیش دبستانی در پیش و پس آزمون اجرا شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس، نشان داد که نمره دانش هیجانی، تنظیم هیجانی در کودکان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیش از گروه کنترل بود. همچنین نمره پرخاشگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاهش داشت. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره بین مؤلفه های دانش هیجانی نشان داد که بین دوگروه در نمره پس آزمون دانش موقعیت هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: آموزش شایستگی هیجانی می تواند روش مؤثری برای افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان باشد.
پیشایندها و پیامدهای تنظیم هیجانی در دانش آموزان دختر: نقش حمایت خودمختاری والدین، معلم و کنترل ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون الگویی از پیشایندها و پیامدهای تنظیم هیجانی با بررسی نقش حمایت خودمختاری والدین، معلم و کنترل ادراک شدهدر دانش آموزان بود.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان در شهرستان تبریز بود. نمونه پژوهش 313 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس ادراک شیوه فرزندپروری والدین، پرسشنامه جو یادگیری، خرده مقیاس کنترل تحصیلی، پرسشنامه تنظیم هیجانی، مقیاس استرس آموزشی برای نوجوانان و معدل دانش آموزان بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم الگوی پیشنهادی پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که حمایت خودمختاری والدین و ادراک کنترل، پیشایندهای تنظیم هیجانی، و پیشرفت تحصیلی و تنیدگی تحصیلی از پیامدهای تنظیم هیجانی در دانش آموزان هستند. همچنین، یافته ها نشان داد که مسیرهای غیرمستقیم حمایت خودمختاری والدین و ادراک کنترل با پیشرفت تحصیلی و تنیدگی تحصیلی با میانجی گری تنظیم هیجانی معنی دار بودند. به علاوه، مسیر مستقیم حمایت خودمختاری معلم با تنظیم هیجانی و مسیر غیرمستقیم آن با پیشرفت تحصیلی و تنیدگی تحصیلی معنی دار نبود.
نقش عاطفه مثبت و منفی و تنظیم هیجانی در پیش بینی استرس و رضایت شغلی معلمان کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تنظیم هیجانی و عواطف مثبت و منفی در استرس و رضایت شغلی معلمان کودکان با نیازهای ویژه بود.
روش: 250نفر از بین معلمان آموزش وپرورش استثنایی شهر تبریز به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و ابزارهای پژوهش در اختیار این تعداد افراد قرار گرفت که سرانجام 228نفر پرسش نامه ها را تکمیل کرده و برگردانده بودند که از این تعداد 60نفر مرد (میانگین سنی 1/5±6/40) و 168نفر زن (میانگین سنی 6/5±1/40) بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تنظیم هیجانی، مقیاس عاطفه مثبت و منفی، پرسش نامه رضایت شغلی بری فیلد و روث و پرسش نامه استرس شغلی بود. برای تحلیل داده های به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مولفه ارزیابی مجدد تنظیم هیجانی با استرس شغلی (22/0-r=) و رضایت شغلی (24/0r=) همبستگی معناداری دارد (01/0>P)؛ همچنین عاطفه منفی و مثبت با استرس شغلی به ترتیب همبستگی 17/0- و 22/0 و با رضایت شغلی به ترتیب 54/0 و 30/0- دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ارزیابی مجدد به صورت معناداری، استرس و رضایت شغلی را پیش بینی می کند اما سهم آن در پیش بینی پایین است؛ افزون بر این عاطفه منفی به صورت معناداری استرس شغلی را پیش بینی می کند اما در رضایت شغلی هم عاطفه مثبت و هم عاطفه منفی نقش معناداری دارند که به ویژه در رضایت شغلی سهم نسبتا خوبی دارند.
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر تنظیم هیجانی، باورهای فراشناختی و نشخوار فکری زنان مطلقه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر تنظیم هیجانی، باورهای فراشناختی و نشخوار فکری زنان مطلقه انجام شد.\nروش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام زنان مطلقه ی مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی سنجش دانش آرامش شهرستان مشهد در سه ماهه ی ابتدایی سال 1394 بود. تعداد 30 زن مطلقه با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه برابر شاهد و آزمون تقسیم شدند. گروه آزمون طی دوازده جلسه ی گروه درمانی شناختی-رفتاری به روش مایکل فری تحت درمان قرار گرفت و بر روی گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نشد. پرسش نامه ی تنظیم هیجانی (CERQ-36) گارنفسکی و همکاران، پرسش نامه ی باورهای فراشناختی (MCQ-30) و پرسش نامه ی نشخوار فکری (RRS-22) نولن هوکسما به عنوان ابزار ارزشیابی استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 21 انجام شد.\nیافته ها: نتایج آزمون مانکووا نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه ها در تمام متغیرهای تنظیم هیجانی، باورهای فراشناختی و نشخوار فکری وجود دارد (005/0>P).\nنتیجه گیری: بر اساس نتایج، گروه درمانی شناختی-رفتاری بر تنظیم هیجانی، باورهای فراشناختی و نشخوار فکری، اثربخش است لذا به کارگیری این روش می تواند در زمینه ی کاهش علایم بعد از طلاق در زنان و حفظ و بهبود سلامت روانی آنان، نتایج مفیدی را به دنبال داشته باشد.
اثربخشی آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی در کارکردهای اجرایی و راهبردهای تنظیم هیجانی در نوجوانان در معرض خطر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مشکلات تنظیم هیجان می تواند باعث بروز اختلالات عمده در کودکان و نوجوانان شود. از آنجایی که بدتنظیمی هیجانی نقش عمده ای در مشکلات درون ریزی و برون ریزی شده ی کودکان و نوجوانان دارد، از این رو دوره نوجوانی فرصت مهم برای تغییرات در تجارب عاطفی، تنظیم هیجانی و همچنین افزایش آسیب های روانی و تغییرات فراگیر در روابط اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های تنظیم هیجانی در بهبود کارکردهای اجرایی و راهبردهای تنظیم هیجانی نوجوانان در معرض خطر است. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی است که از پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. 24 نوجوان دختر از مناطق پرخطر شهر تهران به شیوه انتخاب در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، برنامه ی آموزش مهارت های تنظیم هیجانی براساس مدل رفتاردرمانی دیالکتیک که از راهنمای درمان لینهان اقتباس شده بود را به مدت 8 جلسه ی گروهی دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل تا پایان اجرای طرح هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: آموزش مهارت های تنظیم هیجانی باعث افزایش نمرات راهبردهای سازگارانه و کاهش نمرات راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجانی شد. همچنین در متغیر کارکرد اجرایی باعث افزایش تعداد کوشش های صحیح و طبقات تکمیل شده نسبت به گروه کنترل شد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های تنظیم هیجانی می تواند در تعدیل و اصلاح واکنش های هیجانی نوجوانان موثر باشد و همچنین بر فرایندهای شناختی درگیر نیز تأثیر بگذارد.
رابطه تنظیم هیجانی و دلبستگی به خدا با رضایت از زندگی والدین کودکان کم توان ذهنی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تنظیم هیجانی و دلبستگی به خدا با رضایت از زندگی والدین کودکان کم توان ذهنی شهرستان میاندوآب می باشد روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری را کلیه والدین کودکان کم توان ذهنی شهرستان میاندوآب در سال 1395 تشکیل داده است. از بین جامعه 180 نفر از والدین کودکان کم توان ذهنی(یک والد در ازای هر کودک) شاغل به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان میاندوآب از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد دلبستگی به خدا(M-SAS فرم خلاصه شده)، پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی، پرسشنامه رضایت از زندگی خانوادگی کانساس (KFLS) شده است همچنین پایائی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ دلبستگی به خدا(90/0)، تنظیم هیجان(79/0)، رضایت از زندگی(84/0)برآورد شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری در نرم افزار 18 spss استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین تنظیم هیجانی و دلبستگی به خدا با رضایت از زندگی والدین کودکان کم توان ذهنی شهرستان میاندوآب رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل نشان داد که بین راهبردهای تنظیم هیجانی و ابعاد دلبستگی به خدا در پیش بینی رضایت از زندگی والدین کودکان کم توان ذهنی شهرستان میاندوآب رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد.
بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجانی در رابطه میان ابعاد ویژگی شخصیتی تکانشگری و مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر مصرف مواد به منظور طراحی مداخلاتی جهت پیشگیری و درمان، پژوهش حاضر در غالب مدلی با هدف بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجانی در رابطه میان ابعاد ویژگی شخصیتی تکانشگری و مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات انجام شد. روش: تعداد 352 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس از بین جمعیت عمومی 60- 18 ساله شهر تهران انتخاب و با استفاده از مقیاس رفتار تکانشی پنج عاملی، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و پرسش نامه های محقق ساخته در زمینه مصرف مواد مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها بر مبنای آزمون های همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که ابعاد تکانشگری و اختلال در تنظیم هیجانی همبستگی معناداری را با مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات دارند. مدل پیشنهاد شده برای بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجانی در رابطه میان ابعاد تکانشگری و مصرف مواد برازش خوبی با داده ها داشت، اما اثر اختلال در تنظیم هیجانی بر مصرف مواد به اندازه ای نبود که از لحاظ آماری معنادار شود. هیجان واهی (01/0>P، 42/0=β) و فقدان تأمل (01/0>P، 46/0=β) بر مصرف مواد و فقدان تأمل (01/0>P، 27/0-=β)، فوریت منفی (01/0>P، 83/0=β) و فقدان پشتکار (05/0>P، 13/0=β) بر اختلال در تنظیم هیجانی اثر معنادار داشتند. نتیجه گیری: اگرچه هم ابعاد تکانشگری و هم اختلال در تنظیم هیجانی همبستگی معناداری را با مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات داشتند، اما زمانی که در یک مدل به کار گرفته شدند ابعاد تکانشگری اثرات قوی تری بر مصرف مواد داشتند و نقش برجسته تری را در پیش بینی مصرف مواد ایفا می کنند.
شاخص های روان سنجی مقیاس خودکارآمدی در تنظیم هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هیجان ها از قدیم ترین زمان با انسان همراه بوده اند و در زندگی نوع بشر ایفای نقش کرده اند؛ گستره، ناپایداری و شدت هیجان ها در کنار ابعاد سازگارانة هیجان، باعث شکل گیری مفهومی با عنوان «تنظیم هیجانی» شده است. در عین حال، باور و شناخت هر فرد نسبت به توانایی های خود، در هر لحظه زندگی او را زیر تأثیر می گیرد؛ چنین دیدگاهی به شکل گیری مفهوم خودکارآمدی منجر شده است که می تواند در ابعاد و دامنه های گوناگون (اجتماعی، فردی، تحصیلی و...) بررسی شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مشخصات روان سنجی مقیاس خودکارآمدی در تنظیم هیجان (بندورا و هم کاران) بود. روش: مشارکت کنندگان، 291 دانش آموز دورة دبیرستان شهر شیراز (160 دختر و 131 پسر) بودند که به شیوة خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند. آنان در کنار مقیاس یادشده، به پرسش نامه های کم رویی (چیک و باس) و عواطف مثبت و منفی (واتسون، کلارک و تلگن) پاسخ دادند. برای بررسی روایی، نخست از روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS و سپس به منظور بررسی هماهنگی مدل این پژوهش با پژوهش های پیشین، از تحلیل عاملی تأییدی در محیط AMOS استفاده شد. یافته ها: در مرحلة نخست، شاخص های مرتبط با کفایت نمونه و متغیرها برای تحلیل عاملی بررسی شد که نتایج آن رضایت بخش بود. پس از اجرای تحلیل عاملی اکتشافی، دو عامل اصلی خودکارآمدی در تنظیم عواطف منفی و خودکارآمدی در تنظیم عواطف مثبت استخراج شد که در مجموع، 36 درصد واریانس را تبیین می کرد. به منظور بررسی برازش مدل دو عاملی همراه با اجرای تحلیل عاملی سطح دوم، از نرم افزار AMOS استفاده شد. اجرای تحلیل عاملی تأییدی، مدل دوعاملی پژوهش و زیرمقیاس های عامل خودکارآمدی در تنظیم عواطف منفی را تأیید کرد و شاخص های برازش مطلوبی را به دست داد. هم چنین، بررسی پایایی پرسشنامه ضریب آلفای 70/0 را نشان داد که مطلوب می نماید. نتیجه گیری: در نگاهی کلی، نتایج پژوهش نشان داد که «پرسشنامة خودکارآمدی در تنظیم هیجانی» برای سنجش این ویژگی در میان دانش آموزان مناسب است و تا حدودی می تواند نیازهای حال حاضر را برآورده کند.
تحلیل رابطه ساختاری بهزیستی ذهنی بر مبنای سختکوشی روانشناختی با میانجی گری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه ساختاری بهزیستی ذهنی بر مبنای سختکوشی روانشناختی با میانجی گری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است که به شیوه معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری شامل تمام زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستانهای شهر تهران بود و 100 نفر از کسانی که به بیمارستان هفتم تیر مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو، سختکوشی روانشناختی اهواز (AHI) و تنظیم ساخت هیجان گارنفسکی بود. داده ها با روش حداقل مجذورات جزئی تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد الگوی پژوهش از روایی، پایایی و کیفیت مناسبی برخوردار است. این الگو توانست 50 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را در بیماران مبتلا به سرطان پستان تبیین کند و روابط ساختاری مفروض معنادار به دست آمد. در مجموع می توان از این الگو به منظور تعدیل مشکلات روانشناختی و جلوگیری از پیشرفت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان استفاده کرد.
نقش صفات شخصیت و رشد شناختی در پیش بینی راهبردهای تنظیم هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی راهبردهای تنظیم هیجانی بر اساس عوامل شخصیت و مراحل رشد شناختی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری بودند. 381 نفر (192 زن، 189 مرد) از دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان شرکت کنندگان پژوهش انتخاب شدند و به پرسشنامه تنظیم هیجانی (ERQ)، فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO-FFI) و پرسشنامه عقاید اصول اجتماعی (SPBI) پاسخ دادند؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی پژوهش نشان داد که بازارزیابی با برون گرایی، مردم آمیزی و وجدان، رابطه مثبت معنادار و سرکوب با روان رنجوری و تفکر محافظه کار رابطه مثبت و با برون گرایی، گشودگی، وجدان و تفکر دیالکتیکی رابطه منفی معنادار دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که عوامل وجدان، تفکر جمعی و تفکر قالبی توانستند به طور معنادار 12 درصد واریانس نهایی بازارزیابی را تبیین و پیش بینی نمایند و همچنین عوامل برون گرایی، گشودگی و تفکر دیالکتیکی توانستند 11 درصد واریانس نهایی سرکوب را به صورت معنادار تبیین و پیش بینی کنند. به طور کلی می توان اینگونه نتیجه گرفت که رشد شناختی افراد و ویژگی های شخصیتی آن ها در نحوه تنظیم هیجان ها توسط افراد نقش مهمی دارند.
تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان و اضطراب و افسردگی کودکان دیابت نوع یک
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: بازی درمانی تأثیری مثبت بر تنظیم شناختی هیجان، کاهش اضطراب و افسردگی کودکان دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان و اضطراب و افسردگی کودکان دیابت نوع یک انجام شده است.
مواد و روش کار: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایشی و گواه است. جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه کودکان دیابتی نوع یک 9 تا 11 سال شهرستان ساری سال 96-95 می باشد. از بین جامعه آماری، 18 در مرحله پیش آزمون به تعداد 18 نفر پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و پرسشنامه اضطراب بک (BID) و پرسشنامه افسردگی بک) داده شد تا تکمیل نمایند، پس از جمع آوری پرسشنامه ها از بین کسانی که در پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان نمره بالا و اضطراب و افسردگی نمره پایین کسب کرده اند، به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه (هر کدام 9 نفر) قرار گرفتند. سپس برای کودکان دیابتی گروه آزمایشی به مدت دو ماه، هشت جلسه آموزش بازی درمانی مبتنی بر شناختی رفتاری برگزار شد. اما به گروه گواه، آموزش خاصی داده نشد. سرانجام در پایان آموزش، دو گروه در یک جلسه به پس آزمون پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و پرسشنامه اضطراب بک (BID) و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان دادند, بازی درمانی به شیوه شناختی- رفتاری موجب افزایش تنظیم شناختی هیجان و کاهش اضطراب و افسردگی کودکان مبتلا به دیابت نوع یک شده است.
بحث و نتیجه گیری: مطابق با یافته های این پژوهش بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری تأثیر مثبت بر کاهش اضطراب و افسردگی در کودکان دارد. همچنین، بازی درمانی با رویکرد شناخی رفتاری راهبرد مفیدی برای کاهش اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان می باشد.