تأملی پدیدارشناسی بر ابعاد سیاستگذاری علمی در آموزش عالی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر ابعاد سیاست گذاریِ علمی در آموز عالی ایران را از دیدگاه اعضای هیئت علمی موردمطالعه قرار داده است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از نوع کیفی و به طور خاص راهبرد پدیدارشناسی بکار گرفته شد. مشارکت کنندگان تحقیق استادان چندین دانشگاه دولتی در کشور بودند. با شیوه نمونه گیری ترکیبی ( هدفمند و گلوله برفی) با 15 نفر از این استادان به عنوان نمونه، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. داده ها پس از پیاده سازی به شکل استقرائی و به شیوه کدگذاری دو مرحله ای بارنی گلیزر (1999) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که مفهوم سیاست گذاری علمی در آموزش عالی ایران می تواند شامل تصحیح قوانین، تغییردادن ساختارهای دانشگاهی، تأکید بر دانش عملی و مهارت محوری، پیوستگی صنعت و دانشگاه، روزآمدسازی برنامه های درسی، پاسخگویی اثربخش در راستای مسائل جامعه، فرهنگ سازمانی نوگرایی، حفظ خودگردانی دانشگاه، رشد منابع اقتصادی خودکفا و تثبیت نظام تضمین کیفیت باشد. نتیجه گیری: مفهوم سیاست گذاری علمی مناسب در آموزش عالی سبب برنامه ریزی آینده نگارانه دانشگاه ها و پیش بینی نیازهای فعلی خود و مسائل پیش روی جامعه و دانشگاه ها در آینده می گردد.