مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
استراتژی های بازاریابی
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاثیرپذیری استراتژیهای حضور در بازار از نگرش های مدیریتی و رابطه آن ها با انتخاب الگوی سنجه های بازاریابی در شرکتهای تولیدی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رویکردها و نگرش های مدیریتی شرکت های صنعتی، ارتباط میان نوع استراتژی بازاریابی و مدل سنجه های ارزیاب بازار مورد استفاده توسط آنها انجام پذیرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی وجامعه آماری پژوهش تمامی شرکت های تولیدی مواد غذایی در تهران بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی، تعداد 85 شرکت برای جمع آوری اطلاعات از مدیران عالی و فروش و بازاریابی آنها انتخاب شده اند. براساس یافته ها، مدیرانی که از استراتژی های بازاریابی مشتری محوراستفاده می کنند، سنجه های پیشبرد فروش و مرتبط با مصرف کننده، بهره می گیرند. همچنین مدیرانی که راهبردهای بازارمحور را به کار گرفته اند، سنجه های مالی و دیگر شرکت هایی که از استراتژی های رقیب محور بهره مندند، از سنجه های بازار و نوآوری استفاده می نمایند. نتایج این پژوهش رابطه معناداری میان نوع استراتژی بازار و روش سنجش عملکرد بازاریابی شرکت های صنعتی را تایید نمود. بر همین اساس نوع نگرش مدیران نیز بر نوع استراتژی ها و سنجه های بازاریابی شرکت ها تاثیر گذار است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر انتخاب استراتژی بهینه بازاریابی، در شرایط رکود اقتصادی و با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی و گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه مسلم است دوران رکود کاهش تقاضا را در پی خواهد داشت نه قطع تقاضا، بنابراین بنگاه ها با چالش جدی رو به رو می شوند، کسب و کارهای کندتر و ضعیف تر از بین می روند و بنگاه های قوی و مقاوم تر باقی می مانند. در این بین توجه به بخش بازاریابی و بخصوص استراتژی های بازاریابی در شرایط رکود اقتصادی می تواند نقش بسیار مهمی در این بین ایفا کند. استراتژی های بازاریابی از تنوع بسیار زیادی برخوردار است و شرکت ها بسته به نوع نیازشان از این استراتژی ها استفاده می کنند و یا با توجه به شرایط داخلی و خارجی خود استراتژی جدیدی را رقم می زنند. این تحقیق با بررسی تحقیقات گذشته در رابطه با استراتژی های مورد استفاده در شرایط رکود اقتصادی و مصاحبه با کارشناسان، به شناسایی و اولویت بندی عواملی می پردازد که نقش بسیار مهمی در تعیین و انتخاب استراتژی مناسب بازاریابی شرکت ها، دارند. بدین منظور از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و گروهی استفاده شد،که یک روش تصمیم گیری شناخته شده و پر کاربرد در سطح جهانی است همچنین نرم افزار Excel برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که از جمله عوامل مهم و اثرگذار بر انتخاب نوع استراتژی بازاریابی مناسب ،به ترتیب اولویت عبارتند از: قیمت، محصول، شبکه های توزیع و کارکنان.
بررسی نقش و جایگاه وفاداری الکترونیکی در تدوین استراتژی های بازاریابی الکترونیکی (مطالعه در خدمات بانکداری الکترونیکی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد و حفظ وفاداری مشتریان در محیط های مجازی، از موضوعات استراتژیک تجارت الکترونیکی محسوب می شود و این مهم در حوزه خدمات بانکداری الکترونیکی به دلیل پیشرو بودن در زمینه تجارت الکترونیکی B2C، از اهمیت مضاعفی برخوردار می باشد. با در نظر گرفتن این مهم، هدف اصلی این مقاله تشریح مفهوم وفاداری الکترونیکی و تبیین نقش و جایگاه آن در خدمات بانکداری الکترونیکی بوده است. بر این اساس در مقاله حاضر، چهارده عامل رضایتمندی، شخصی سازی و ارزش درک شده، شبکه سازی اجتماعی مجازی، نام و نشان تجاری، وب سایت و تکنولوژی، کیفیت خدمات ارائه شده، تعامل در ارتباطات، انتخاب، سهولت، ترویج، مراقبت، شخصیت، امنیت و هزینه های تغییر به عنوان عناصر اصلی تاثیرگذار بر وفاداری الکترونیکی شناسایی شدند.
همچنین با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و بررسی اسناد و آمار ارائه شده در حوزه بانکداری الکترونیکی، استراتژی های بازاریابی الکترونیکی مبتنی بر وفاداری الکترونیکی مورد تحلیل و چهار استراتژی (1) پیروی از استراتژی بازاریابی محدود؛ (2) تبدیل وفاداری سنتی به وفاداری الکترونیکی؛ (3) ارتقای شناخت و اطمینان نسبت به نام و نشان تجاری و (4) تسهیل تکرار خرید با استفاده از فناوری های پیشرفته، مورد شناسایی واقع شد. در عین حال با تجزیه و تحلیل داده های مربوط به عملکرد فعلی بانکداری الکترونیکی در کشور و ترسیم نمودار عملکردی آنها، بانک صادرات به عنوان بانک رهبر بازار شناسایی شد. بانک های ملت، ملی، سپه، کشاورزی، پارسیان، تجارت، پاسارگاد، اقتصاد نوین، مسکن، سامان، رفاه، سینا، کارآفرین، پست بانک، صنعت و معدن و توسعه صادرات نیز به عنوان بانک های دنباله رو بازار در حوزه بانکداری الکترونیکی تعیین شدند.
عوامل مؤثر بر انتخاب نوع استراتژی بازاریابی محصولات صنایع غذایی در مراحل رشد و معرفی محصول(مطالعه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شرکت های موفق با توجه به رقابت بالا در عرصه تولید و مصرف، اکثر منابع و توان رقابتی خود را در راه کسب سود بیش تر با انتخاب استراتژی های بازاریابی مناسب قرار می دهند. داشتن استراتژی مناسب بازاریابی جهت افزایش فروش و سودآوری بیشتر در مراحل مختلف چرخه عمر محصول موضوعی ضروری است که کمتر در سایر مطالعات به این موضوع پرداخته شده است. این پژوهش با هدف ارزیابی عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی های بازاریابی صنایع غذایی ایران در مراحل معرفی و رشد محصول صورت گرفته است. داده های این پژوهش از طریق تکمیل پرسشنامه از 88 شرکت فعال در صنایع غدایی مشهد در سال 1394 فراهم شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش از الگوی لاجیت چند جمله ای بهره گرفته شد. نتایج حاصل از برآورد آزمون راست نمایی و والد در دو مرحله معرفی و رشد محصول نشان می دهندکه امکان ترکیب گروه های استراتژی های بازاریابی وجود ندارد و آزمون هاسمن گویای این امر است که سه گروه استراتژی های بازاریابی مستقل از هم می باشند. همچنین نتایج حاصل از برآورد مدل لاجیت چند جمله ای نشان داد که متغیرهای سن، سابقه مدیر، تحصیلات، نوع محصول و برند در مراحل معرفی و رشد از نظر اثرگذاری در نوع استراتژی انتخابی معنادار بوده است. با توجه به اثرگذاری مثبت متغیر برند بر نوع استراتژی انتخابی، پیشنهاد می شود که شرکت های فعال در حوزه ی صنایع غذایی از ابتدا به ایجاد و در ادامه به تقویت برندهای معتبر در عرصه ملی و جهانی اقدام کنند.
بررسی تأثیر بازارگرایی، قابلیت بازاریابی و قابلیت تجاری سازی نوآوری بر عملکرد شرکت های بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازارگرایی که به شرکت ها کمک می کند تا از طریق خلق ارزش های مشتری به عملکرد برتری دست پیدا کنند، قلب تفکر و شیوه بازاریابی مدرن است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بازارگرایی، قابلیت های بازاریابی و قابلیت تجاری سازی نوآوری بر عملکرد شرکت های بیمه با توجه به نقش تعدیل گر استراتژی های بازاریابی و قدرت سازمانی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نمایندگان شرکت بیمه سینا است. با استفاده از نرم افزار PLS3 برای تجزیه وتحلیل 86 مجموعه پرسشنامه از نمایندگان این شرکت جمع آوری شده است. محققان دریافتند که بازارگرایی شرکت های بیمه بر قابلیت تجاری سازی نوآوری، عملکرد و قابلیت های بازاریابی آن شرکت ها تأثیر دارد. قابلیت های بازاریابی شرکت های بیمه بر عملکرد آن شرکت ها تأثیر دارد. قابلیت تجاری سازی نوآوری شرکت های بیمه بر عملکرد آن شرکت ها تأثیر دارد. استراتژی های بازاریابی، تأثیر قابلیت های بازاریابی شرکت های بیمه بر عملکرد آن شرکت ها را تعدیل می کند و تعدیل آن مثبت است، اما قدرت سازمانی تأثیر قابلیت های بازاریابی شرکت های بیمه، عملکرد آن شرکت ها را تعدیل نمی کند. همچنین مشخص شد که قابلیت های بازاریابی و قابلیت تجاری سازی نوآوری میانجی جزئی هستند.
مدل مفهومی پیاده سازی و اجرای استراتژی بازاریابی پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۹۴ و ۹۵
67 - 84
حوزه های تخصصی:
از آنجاکه بازاریابی پنهان در سال های اخیر توجه بسیاری از علاقمندان حوزه کسب وکار و بازاریابی را به خود جلب نموده است؛ لذا، این مقاله با هدف معرفی و بررسی ریشه های تاریخی و نیز چگونگی و نحوه استفاده، اجرا و پیاده سازی استراتژی بازاریابی پنهان انجام گرفته است. برای این منظور از روش فراترکیب و مرور نقلی یعنی جستجو و انتخاب متون مناسب، استخراج اطلاعات متون مرتبط، تحلیل، ترکیب و یکپارچه سازی یافته های مطالعات قبلی و نمونه های واقعی از دنیای کسب وکار در جهت گزاره های پژوهش استفاده شد. در راستای هدف اصلی مطالعه، چگونگی استفاده و اجرای استراتژی بازاریابی پنهان، تکنیک هایی بر اساس عناصر چهارگانه آمیخته بازاریابی بیان شده است. همچنین، چارچوب مفهومی پیشنهادی بر مبنای مفهوم بازاریابی پنهان و نیز اصول اساسی بازارگرایی یعنی تمرکز بر مشتریان و رقبا ارائه گردید. اینکه فعالیت ها و اقدامات بازاریابی برای مشتریان هدف قابل مشاهده و مورد رویت باشد و نیز آگاهی رقبا و سایر شرکت ها نسبت به این اقدامات و ترکیب این متغیرها، استراتژی های فرعی و سایر تکنیک ها ارائه گردید. بر خلاف تصور عمومی، شواهد متعددی در خصوص استفاده صحیح از این استراتژی ها برای انجام کارهای مفید در جامعه ارائه شد. در نهایت، کارآیی و اثربخشی استراتژی های بازاریابی پنهان و ملاحظات اخلاقی مربوط به آن نیز مورد بحث قرار گرفت.
بررسی تأثیر قابلیت های بازاریابی و استراتژی های بازاریابی بر عملکرد تجاری شرکت های صادراتی (موردمطالعه: صنعت شکلات در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش روند جهانی شدن، افزایش رقابت، ورود شرکت های مختلف داخلی و خارجی، محصولات متنوع و پیشرفت تکنولوژی، حفظ رضایت و وفاداری مشتری مشکل شده است؛ بنابراین بهره گیری از قابلیت ها و استراتژی های بازاریابی جهت بقا در صحنه رقابت امر ضروری به نظر می رسد؛ چراکه این دو عامل می تواند زمینه ساز مناسبی برای بهبود عملکرد تجاری شرکت فراهم نماید. بر این اساس در این پژوهش قصد بر این است تا تأثیر قابلیت ها و استراتژی های بازاریابی بر عملکرد تجاری شرکت های صادراتی در صنعت شکلات شهر تبریز بررسی شود. جامعه آماری شامل تمامی مدیران و کارمندان ارشد شرکت های صادرکننده شکلات در شهر تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 215 نفر به دست آمد که بر اساس روش نمونه گیری غیر تصادفی قضاوتی انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه بر اساس روایی سازه، تشخیصی و همگرا و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL انجام گرفت. نتایج نشان داد که قابلیت های معماری بازاریابی، قابلیت های تخصصی بازاریابی و قابلیت های میان وظیفه ای بازاریابی براثر بخشی درونی و بیرونی پیاده سازی استراتژی های بازاریابی صادراتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تأثیر مثبت و معنادار اثربخشی درونی براثر بخشی بیرونی پیاده سازی استراتژی های بازاریابی صادراتی تائید شد. نهایتاً تأثیر مثبت و معنادار اثربخشی بیرونی پیاده سازی استراتژی های بازاریابی صادراتی بر عملکرد تجاری شامل عملکرد مشتری، عملکرد بازار و عملکرد مالی تائید شد.
استراتژی های بازاریابی مبتنی بر رسانه های اجتماعی در کسب وکارهای کوچک فعال در زمینه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۰)
201 - 216
حوزه های تخصصی:
با توجه به جایگاه ویژه رسانه های اجتماعی در حوزه کسب و کار، هدف از این پژوهش شناسایی دیدگاه های مدیران و کارشناسان فعال در حوزه گردشگری از ارزش و اهمیت رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری کارآمد در فرآیند کسب و کار به ویژه کسب و کارهای کوچک می باشد. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر مطالعه موردی چندگانه است. بر این اساس اقدام به بررسی و جمع آوری داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 نفر از مدیران و کارشناسان فروش سه مجموعه گردشگری مستقر در جزیره کیش شد که با روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. یافته های به دست آمده نشان داد که قابلیت های (پل ارتباطی و اطلاع رسانی، دایره گسترده دسترسی به مخاطبین، نمایش خدمات و محصول در قالب عکس و فیلم، تبلیغات و توسعه کانال های آن، هزینه پایین رسانه، سیال و منعطف بودن، نظرسنجی و دریافت بازخورد و بازوی قدرتمند استراتژی بازاریابی)؛ پیامدهای (ترغیب مشتری- اثربخشی بالا و نفوذ (اینفلوینسر))؛ چالش های (فیلترینگ و محدودیت های قانونی، ضعف در تشخیص روش های مناسب تبلیغی و کمبود منابع و امکانات) و راهکارهای (بکارگیری روش های جذاب و خلاق در جذب مشتری، تولید و تامین محتوای مناسب و استفاده از دانش و نیروی تخصصی) در شکل گیری استراتژی های بازاریابی مبتنی بر رسانه های اجتماعی در کسب و کارهای کوچک مؤثر می باشند. بنابراین نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر هر یک از مقوله های مختلف بر در شکل گیری استراتژی های بازاریابی مبتنی بر رسانه های اجتماعی در کسب و کارهای کوچک می باشد، لذا برای موفقیت در این امر باید توجه ویژه ای به این مقوله ها شود.
شناسایی و رتبه بندی استراتژی های بازاریابی در حرفه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
114 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش پیش رو با هدف شناسایی استراتژی های بازاریابی در حرفه حسابرسی و رتبه بندی استراتژی ها بر اساس تکنیک آنتروپی اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر از بُعد هدف، کاربردی و ماهیت آن اکتشافی است که با روش آمیخته (کیفی و کمّی) به اجرا درآمده است. برای توسعه مقیاس استراتژی های بازاریابی در بخش کیفی، از مصاحبه عمیق استفاده شد و پژوهشگر در دو نوبت با 28 حسابدار رسمی مصاحبه تلفنی انجام داد. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان شاغل در بخش خصوصی بود. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق نمونه گیری تصادفی ساده و توزیع پرسش نامه بین 289 تن از حسابرسان شاغل در تهران جمع آوری شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، هشت استراتژی به عنوان استراتژی های بازاریابی و نفوذ برای جذب صاحب کار در حرفه حسابرسی شناسایی شد. این استراتژی ها عبارت اند از: سیاست قیمت گذاری کمتر از واقع خدمات حسابرسی (نرخ شکنی یا سیاست کاهش قیمت)، ارائه خدمات متنوع بیشتر از خدمات اطمینان بخشی، ارائه رزومه کاری به نهادهای تصمیم گیرنده، جذب صاحب کار از طریق نفوذ در اعضای هیئت مدیره، مدیران مجامع شرکت های مادر، هلدینگ ها، جذب صاحب کار به دلیل وجود منافع مشترک از طریق آشنایی یا واسطه ها، انجام حسابرسی با کیفیت عالی به قصد تداوم کار برای صاحب کاران فعلی و جذب صاحب کاران آتی، تعامل با صاحب کار (چشم پوشی از خطا ها، تعدیل بند های گزارش) به منظور تداوم کار و حفظ و جذب صاحب کار از طریق چرخش کار بین چند مؤسسه حسابرسی. نتیجه گیری: در رتبه بندی استراتژی های بازاریابی، انجام حسابرسی با کیفیت عالی به قصد تداوم کار و پس از آن، سیاست کاهش قیمت، بالاترین رتبه را کسب کردند.
افزایش عملکرد سازمان با استفاده از به کارگیری استراتژی های بازاریابی رقابتی
حوزه های تخصصی:
ارتباط نزدیک بین استراتژی های رقابتی و استراتژی های ساختاری به عنوان پیش شرطی برای موفقیت عملکردهای کسب و کار مطلوب به شمار می آید. این تحقیق نشان می دهد که چگونه ارتباط بین فعالیت ها و استراتژی های رقابتی بر روی عملکرد سازمانی را در صنعت بانکداری تاثیر گذار می باشد. یافته های ما نشان می دهد که a) استراتژی های رقابتی باعث اعتدال ارتباط بین عملکرد ها و فعالیت های استراتژیک بازاریابی و عملکردهای سازمانی می گردد، b) تصمیمات راهبردی یکپارچه خاص در مورد عملکردها و فعالیت بازاریابی دارای تاثیر قابل توجهی بر روی عملکرد سازمانی می باشد، و c) عملکرد بانک های محلی در میان گروه های استراتژیک متفاوت بوده که بستگی به کیفیت تناسب راهبردی دارد.
شناخت رابطه ابعاد هوش رقابتی و اثربخشی استراتژی های بازاریابی (مطالعه موردی: شهرک صنعتی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
375 - 394
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق، شناخت رابطه ابعاد هوش رقابتی و اثربخشی استراتژی های بازاریابی شرکت های شهرک صنعتی اردبیل است. جامعه آماری، مدیران و سرپرستان 200 شرکت فعال شهرک صنعتی شهر اردبیل در نظر گرفته شده است. مطابق فرمول کوکران، 132 شرکت به کمک روش نمونه گیری تصادفی ساده برای حجم نمونه انتخاب شد. تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت و هدف کاربردی بوده و از نظر روش گردآوری و تحلیل داده ها از نوع توصیفی است. این پژوهش ابزار پرسشنامه را برای جمع آوری داده ها به کار برده است. از ضریب همبستگی پیرسون و ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای آزمون فرضیه و محاسبه پایایی متغیرهای پژوهش استفاده شده است. همچنین روایی پرسشنامه با بهره مندی از اعضای هیئت علمی متخصص در این زمینه، تقویت شد. برای آگاهی از نرمال بودن متغیرها، آزمون کولموگروف اسمیرنوف به اجرا درآمد. با در نظر گرفتن ضریب همبستگی و همچنین ضریب تعدیل شده برای هر یک از متغیرهای آگاهی تجاری، آگاهی از وضعیت رقبا، آگاهی فناوری تکنیکی و آگاهی راهبردی اجتماعی، نتایج پیاده سازی نشان داد ابعاد هوش رقابتی تأثیر مثبت و معناداری بر اثربخشی استراتژی های بازاریابی دارد و میزان این تأثیرات برای متغیرهای یادشده به ترتیب برابر 25/0، 289/0، 194/0 و 143/0 است.
بررسی ارتباط علی بین متغیرهای برندسازی اصلی و استراتژی های بازاریابی بین المللی
در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط علی بین متغیرهای برندسازی اصلی و استراتژی های بازاریابی بین المللی پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل کلیه مدیران و کارکنان شرکت کاله آمل می باشند که تعداد کل جامعه آماری 195 می باشد. برای انتخاب نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 130 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها در گروه پژوهش های توصیفی- همبستگی قرار دارد که برای بررسی فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS23 و Smart PLS بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر نشان می دهد ارتباط علی بین طراحی استراتژی های بین المللی بازاریابی با متغیرهای گرایش به برند، عملکرد برند، عملکرد بازاریابی بین المللی برند، تعهد بین المللی برند، جایگاه یابی برند، تناسب محیط بازاریابی و کنترل فعالیت های برندسازی بین المللی وجود دارد اما این ارتباط در مورد طراحی استراتژی های بین المللی بازاریابی با ویژگی های جمعیت شناختی مورد تایید قرار نگرفت.
شناسایی و اولویت بندی پیامدهای کووید 19 بر سازمان های حامی صنعت ورزش با روش دلفی فازی (موردمطالعه برندهای حامی باشگاه های لیگ برتر فوتبال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۷۱
339 - 356
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این مطالعه شناسایی و اولویت بندی پیامدهای کووید 19 بر سازمان های حامی باشگاه های ورزشی در ایران است. این مطالعه بر اساس هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها در حوزه مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. رویکرد تحلیل در این مطالعه آمیخته و با ترکیب روش های کیفی و کمی بوده است. شناسایی پیامدها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید مدیریت ورزشی بر اساس اصل اشباع نظری انجام گرفت. روایی و پایایی 14 مصاحبه انجام گرفته که با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند، به ترتیب با استفاده از شاخص های روایی محتوای نسبی و کاپای کوهن تایید شد. اولویت بندی پیامدهای شناسایی شده با استفاده از داده های حاصل از پرسشنامه های جمع آوری شده از مدیران ارشد برندهای حامی باشگاه های فوتبال در مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران انجام گرفت. به منظور امکان پذیری انجام مطالعه در یخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند، تعداد 30 نفر از مدیران به عنوان خبره انتخاب شدند. نتایج کدگذاری داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار اطلس تی منجر به شناسایی 12 مقوله اصلی و 54 مقوله فرعی گردید. اولویت بندی پیامدهای شناسایی شده با استفاده از روش فازی مثلثی انجام پذیرفت. نتایج حاصل شده نشان داد که به ترتیب عملکرد مالی نامطلوب، تغییر در ارزش های فرهنگی، مسائل حقوقی، تغییر در استراتژی های بازاریابی و مسائل مرتبط با نیروی انسانی مهم ترین پیامدهای کووید 19 بر برندهای حامی مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران هستند.
عوامل تاثیر گذار استراتژی های بازاریابی بر مسئولیت اجتماعی شرکت و ارزش ویژه برند با نقش میانجی موقعیت نام تجاری
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به ارزیابی عوامل تاثیر گذار استراتژی های بازاریابی بر مسئولیت اجتماعی شرکت و ارزش ویژه برند با نقش میانجی موقعیت نام تجاری می پردازد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی است و نحوه گرد آوری داده ها از نوع پیمایشی است. بدین منظور پرسشنامه ای با 26 سوال طراحی گردیده است. برای پاسخ به سوالات مطروحه 200 نفر از خریداران بیمه نامه بدنه اتومبیل 4 شرکت خصوصی بیمه گر آسیا، البرز، ملت و پارسیان که بیشترین سهم از بازار بیمه بدنه اتومبیل را دارا هستند، به عنوان نمونه آماری این پژوهش انتخاب گردید. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انتخاب گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد کیفیت ادراک شده، وفاداری برند و تداعی گرها بر مسئولیت اجتماعی شرکت و ارزش ویژه برند شرکت های بیمه ای به طور مستقیم تاثیر گذار است و موقعیت نام تجاری بر مسئولیت اجتماعی شرکت و ارزش ویژه برند به طور مستقیم موثر نمی باشد.
طراحی مدل انطباق فرایندهای ۳۴۰۰۰ منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
389 - 480
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش به بررسی انطباق فرایندهای منابع انسانی، در جهت تحقق استراتژی های بازاریابی بر اساس مدل ۳۴۰۰۰ پرداخته شده است تا با این بررسی، در خصوص زمینه و بستر موجود در حوزه شناخت و انطباق با بازار در بانک، به عنوان یک بنگاه اقتصادی، ادبیات غنی تری شکل گیرد.
روش: پژوهش پیش رو از نوع پژوهش های کاربردی است، از نتیجه پژوهش می توان در حوزه بانکی و فرایندهای منابع انسانی بهره برد و در راستای تطابق بیشتر توانایی های منابع انسانی و کشش بازار در حوزه بانکی گام برداشت. همچنین استراتژی مدنظر در پژوهش، مطالعه موردی چندگانه است. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و کدگذاری سه گانه صورت گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روایی سؤال های مصاحبه را تیم علمی و نخبگان تأیید کردند. جامعه موردبررسی در این پژوهش، تمامی بانک هایی را شامل می شود که برای اجرایی کردن فرایندهای منابع انسانی در سازمان های خود، از مدل منابع انسانی 34000 استفاده کرده اند. روش انتخاب نمونه بررسی، نمونه گیری آگاهانه بود که بر اساس آن، چهار بانک رفاه، دی، کارآفرین و سینا، به سبب تجربه موفق در استفاده از مدل 34000 انتخاب شدند. همچنین برای انجام کدگذاری از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. مصاحبه ها در سه مرحله در داخل این نرم افزار کدگذاری شد و در نهایت، کدهای نهایی به دست آمد.
یافته ها: انجام مراحل کدگذاری با توجه به حوزه بازاریابی و مدل فرایندهای منابع انسانی، به ایجاد کدهای سازمان یافته ای انجامید و در جدولی دسته بندی شد. کدهای به دست آمده، ماحصل نگاه همه جانبه افراد صاحب نظر به موضوع مطالعه است که سبب شناخت ضعف ها و قوت های در این حوزه شده است. نتایج به دست آمده در این خصوص، نشان داد که انطباق در بعضی از حوزه های فرایندهای منابع انسانی و بازاریابی، از وضعیت مناسبی برخوردار است؛ اما در بعضی دیگر از حوزه ها، به برنامه ریزی و ایجاد انطباق بیشتر نیاز دارد.
نتیجه گیری: بانک ها به عنوان یکی از نهادهای اقتصادی، به شرایط بازار وابستگی بسیار زیادی دارند. اتخاذ یکسری استراتژی های مناسب در این خصوص و انطباق شرایط منابع انسانی و فرایندهای آن با بخش بازار، می تواند تسهیل کننده شرایط دستیابی به اهداف سازمانی باشد. در مراحل پراکنده و همچنین مقدماتی و میانی، انطباق با استراتژی های بازاریابی بیشتر مورد نیاز است. در مراحل بهینه و متعالی، بررسی ها نشان داد که انطباق فرایندهای منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی مناسب بوده است؛ اما موضوعی که نباید از آن چشم پوشی کرد و مصاحبه شوندگان نیز به آن اشاره کرده اند، این است که برای ایجاد انطباق بیشتر، بایستی بانک ها یا سازمان های دیگر، برنامه ای مدون و مشخص در این خصوص داشته باشند تا شرایط برای فعالیت تسهیل شود، زیرا نبود قوانین مشخص و نامعلوم شرایط را سخت تر می کند و ممکن است در زمینه فعالیت بانکی مشکل ساز شود.
طراحی مدل انطباق فرایندهای ۳۴۰۰۰ منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
389 - 480
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش به بررسی انطباق فرایندهای منابع انسانی، در جهت تحقق استراتژی های بازاریابی بر اساس مدل ۳۴۰۰۰ پرداخته شده است تا با این بررسی، در خصوص زمینه و بستر موجود در حوزه شناخت و انطباق با بازار در بانک، به عنوان یک بنگاه اقتصادی، ادبیات غنی تری شکل گیرد.
روش: پژوهش پیش رو از نوع پژوهش های کاربردی است، از نتیجه پژوهش می توان در حوزه بانکی و فرایندهای منابع انسانی بهره برد و در راستای تطابق بیشتر توانایی های منابع انسانی و کشش بازار در حوزه بانکی گام برداشت. همچنین استراتژی مدنظر در پژوهش، مطالعه موردی چندگانه است. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و کدگذاری سه گانه صورت گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روایی سؤال های مصاحبه را تیم علمی و نخبگان تأیید کردند. جامعه موردبررسی در این پژوهش، تمامی بانک هایی را شامل می شود که برای اجرایی کردن فرایندهای منابع انسانی در سازمان های خود، از مدل منابع انسانی 34000 استفاده کرده اند. روش انتخاب نمونه بررسی، نمونه گیری آگاهانه بود که بر اساس آن، چهار بانک رفاه، دی، کارآفرین و سینا، به سبب تجربه موفق در استفاده از مدل 34000 انتخاب شدند. همچنین برای انجام کدگذاری از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. مصاحبه ها در سه مرحله در داخل این نرم افزار کدگذاری شد و در نهایت، کدهای نهایی به دست آمد.
یافته ها: انجام مراحل کدگذاری با توجه به حوزه بازاریابی و مدل فرایندهای منابع انسانی، به ایجاد کدهای سازمان یافته ای انجامید و در جدولی دسته بندی شد. کدهای به دست آمده، ماحصل نگاه همه جانبه افراد صاحب نظر به موضوع مطالعه است که سبب شناخت ضعف ها و قوت های در این حوزه شده است. نتایج به دست آمده در این خصوص، نشان داد که انطباق در بعضی از حوزه های فرایندهای منابع انسانی و بازاریابی، از وضعیت مناسبی برخوردار است؛ اما در بعضی دیگر از حوزه ها، به برنامه ریزی و ایجاد انطباق بیشتر نیاز دارد.
نتیجه گیری: بانک ها به عنوان یکی از نهادهای اقتصادی، به شرایط بازار وابستگی بسیار زیادی دارند. اتخاذ یکسری استراتژی های مناسب در این خصوص و انطباق شرایط منابع انسانی و فرایندهای آن با بخش بازار، می تواند تسهیل کننده شرایط دستیابی به اهداف سازمانی باشد. در مراحل پراکنده و همچنین مقدماتی و میانی، انطباق با استراتژی های بازاریابی بیشتر مورد نیاز است. در مراحل بهینه و متعالی، بررسی ها نشان داد که انطباق فرایندهای منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی مناسب بوده است؛ اما موضوعی که نباید از آن چشم پوشی کرد و مصاحبه شوندگان نیز به آن اشاره کرده اند، این است که برای ایجاد انطباق بیشتر، بایستی بانک ها یا سازمان های دیگر، برنامه ای مدون و مشخص در این خصوص داشته باشند تا شرایط برای فعالیت تسهیل شود، زیرا نبود قوانین مشخص و نامعلوم شرایط را سخت تر می کند و ممکن است در زمینه فعالیت بانکی مشکل ساز شود.
بررسی تأثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد شرکت های تولیدی صنایع غذایی با نقش میانجی استراتژی های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
102 - 115
حوزه های تخصصی:
با توجه به این نکته که شرکت هایی که قابلیت های بازاریابی قوی تر و تشخیص صحیح نیازهای مشتری را دارد می تواند قابلیت های بازاریابی را بهبود بخشد، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد شرکت های تولیدی صنایع غذایی با نقش میانجی استراتژی های بازاریابی در شرکت شهرک های صنعتی اهواز انجام گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش، کاربردی و بر حسب روش؛ توصیفی از نوع علی می باشد. جامعه آماری شامل مدیران و معاونان شرکت های تولیدی صنایع غذایی در شرکت شهرک های صنعتی اهواز به تعداد 570 نفربود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 230 نفر به عنوان نمونه محاسبه گردید. ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد عملکرد، قابلیت های بازاریابی و پرسشنامه استراتژی های بازاریابی استاندارد کاسیولاتی و هی لی(2016) بود. روایی پرسشنامه توسط اساتید خبره و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفته و ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 85/0به دست آمد. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و Lisrerl مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که قابلیت های بازاریابی بر عملکرد شرکت با نقش میانجی استراتژی های بازاریابی تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
بررسی استراتژی های موثر آموزش بازاریابی در جذب دانش آموزان در مدارس غیر انتفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
79 - 105
حوزه های تخصصی:
امروزه تمام شرکت ها به دنبال توسعه محصولات و خدمات خود هستند و این امر بدون داشتن استراتژی موثر بازاریابی مناسب اتفاق نمی افتد. در حال حاضر بسیاری از مدارس با مشکلاتی از قبیل کاهش دانش آموزان مواجه هستند. این مشکل در مدارس غیردولتی به مراتب می تواند آثار زیانبار تری را به دنبال داشته باشد. در این پژوهش به دنبال یافتن الگوی استراتژی های مناسب بازاریابی برای مدارس غیرانتفاعی در جذب دانش آموزان هستیم. این پژوهش به لحاظ ماهیت از دسته پژوهش های کیفی و به لحاظ هدف از دسته پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش با انجام مصاحبه با 12 نفر از خبرگان حوزه پژوهش که به روش گلوله برفی صورت گرفت و تا اشباع نظری نظری مصاحبه ها ادامه پیدا کردند. یافته های حاصل از مصاحبه 5 تم اصلی آرایش فیزیکی، ماموریت های مالی، سرچشمه انسانی، مراوده اثربخش و فعالیت های ترفیعی-ترجیحی را شامل می شوند. مدیران مدارس می توانند با استفاده از یافته های این پژوهش شرایط بازاریابی و جذب دانش آموزان را بهبود بخشیده و اعتماد خانواده های دانش آموزان را به خود جلب کنند.