فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۱۱۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
184 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر دیجیتال، دانش آموزان نیازمند رویکردهای نوین آموزشی هستند. معلمان آینده کارراهه های متفاوتی از معلمان سنتی درمسیر پیشرفت شغلی پیش رو دارند چنانکه باید کلیه فعالیت های آموزشی و یادگیری را با استفاده از فناوری هوش مصنوعی به پیش ببرند. ا ز این منظر هدف این پژوهش شناسایی کارراهه های معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی و ارائه الگو بوده است.روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد فراترکیب بود. میدان پژوهش مشتمل بر کلیه مقالات منتشر شده سال های 2014-2024، و گزینش نمونه ها بطور هدفمند تا حد اشباع داده ها به تعداد 30 مقاله صورت پذیرفت. ابزار پژوهش متن کاوی و برای جمع آوری اطلاعات از پایگاه های معتبر علمی داخلی(اس آی دی، ایرانداک، مگ ایران ) و پایگاههای معتبر خارجی(امرآلد، اشپرینگر، الزویر، گوگل اسکالر و ..) استفاده شد. برای تأمین روایی و اعتباربخشی داده ها از روش اطمینان پذیری،تأیید پذیری و انتقال پذیری استفاده شد. نتایج: الگوی شناسایی کارراهه های آموزشی معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی بر اساس ابعاد نُه گانه(داشتن ارتباطات فناورانه، جذب فناورانه دانش آموزان ، بکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی، استفاده فناورانه منابع آموزش، فعالیت در محیط فناورانه آموزشی، داشتن خلاقیت های فناورانه، تحلیل محیط فناورانه آموزش، برنامه سازی فناورانه آموزش، ارزشیابی فناورانه آموزش) تدوین شد. هوش مصنوعی به معلمان کمک می کند تا نیازهای فردی دانش آموزان را بهتر شناسایی کرده و تجربه یادگیری شخصی سازی شده ای را برای آن ها فراهم کنند.
شیوع بی مدنی تحصیلی در دانشجویان: نقش سبک های مدیریت کلاس، خودمحق بینی و بلندپروازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
28 - 48
حوزههای تخصصی:
بی مدنی تحصیلی یکی از رفتارهایی منفی در کلاس های درس دانشگاه است بر روند یاددهی-یادگیری تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع بی مدنی تحصیلی و نقش سبک های مدیریت کلاس، خودمحق بینی و بلندپروازی در پیش بینی آن در دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان شامل کل دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه گیلان بود. نمونه آماری شامل 433 دانشجو بود که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های بی مدنی تحصیلی آریاپوران و کمالی(2019)، سبک مدیریت کلاس مارتین و همکاران (1998)، خودمحق بینی تحصیلی آکاکاسو(2002) و بلندپروازی مثبت و منفی ورسترایتین (2017) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین رفتارهای مبتنی بر بی مدنی تحصیلی عبارت بودند از: بدون آمادگی وارد کلاس شدن (%66.51)، بی حوصلگی در کلاس (%58.66)، دیر آمدن به کلاس (%57.74)، صحبت کردن در هنگام تدریس (%53.35)، عدم توجه در کلاس (%52.19)، شکایت همراه با مخالفت در کلاس (%31.41) و قطع کلاس یا تمام کردن کلاس (%30.71). نتایج نشان داد که به ترتیب مدیریت کلاس تعاملی، خودمحق بینی تحصیلی، مدیریت کلاس مداخله گر و بلندپروازی منفی در پیش بینی بی مدنی تحصیلی دانشجویان نقش معنادار داشتند. براساس یافته ها، استفاده اساتید دانشگاه از سبک های مثبت تدریس از جمله سبک تدریس تعاملی و غیرمداخله گر می تواند در کاهش بی مدنی در دانشجویان نقش داشته باشد. همچنین برگزاری کارگاه های آموزشی در جهت بهبود خودمحق بینی تحصیلی و بلندپروازی منفی در دانشجویان به کاهش بی مدنی تحصیلی کمک خواهد کرد.
طراحی آموزشی مبتنی بر اجتماع یادگیری زبان و تاثیر آن بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
161 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی آموزشی مبتنی بر اجتماع یادگیری زبان و تاثیر آن بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، نیمه آزمایشی با مراحل پیش آزمون و پس آزمون و گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در مقطع کارشناسی که در نیم سال دوم سال تحصیلی 1402-1401 واحد درس زبان انگلیسی را انتخاب کردند، بود. به روش نمونه گیری تصادفی ساده (بر اساس قرعه کشی)، تعداد 50 نفر انتخاب و در گروه های آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) جایگذاری شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های استاندارد یادگیری خود راهبر فیشر، انگیزش تحصیلی هارتر و خودکارآمدی تحصیلی شرر و مادوکس بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده از تحلیل کواریانس چند متغیری مانکوا جهت آزمون آماری فرضیه اصلی و جهت آزمون آماری فرضیه های فرعی از آزمون تحلیل کواریانس یک متغیری آنکوا در سطح معناداری 05/0=α، استفاده شد. در سطح اطمینان 95 درصد (05/0 = α)، یافته ها نشان داد استفاده از اجتماع یادگیری زبان بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی تاثیر مثبت دارد و بر مقدار آن می افزاید. هم-چنین، تاثیر استفاده از اجتماع یادگیری زبان بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان متفاوت است. به طوری که استفاده از الگوی مورد بحث نخست بر خودکارآمدی تحصیلی (اندازه اثر: 94/0)، سپس بر انگیزش تحصیلی (اندازه اثر: 70/0) و در نهایت بر یادگیری خودراهبر (اندازه اثر: 64/0) موثر می باشد.
فرایند، روشها و عوامل مؤثر بر فرهنگ پذیری نومعلمان: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
58 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین فرایند، روش ها و عوامل مؤثر بر فرهنگ پذیری نومعلمان بود. پژوهش با رویکرد کیفی و روش مرور نظام مند انجام گرفت. با استفاده از کلید واژه های تخصصی مرتبط با فرهنگ پذیری از سال 2000 تا 2023 منابع، موردبررسی قرار گرفت و با استفاده از نمونه گیری ملاک محور 54 منبع معتبر انتخاب و مورد تحلیل و بررسی قرار داده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از فرایند کدگذاری و مقوله بندی استفاده شد. برای بررسی اعتماد داده ها، چهار معیار باورپذیری، قابلیت انتقال، اطمینان پذیری و تأییدپذیری مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که فرایند فرهنگ پذیری در سه مرحله فرهنگ پذیری اولیه، فرهنگ پذیری حرفه ای و فرهنگ پذیری سازمانی انجام می گیرد. همچنین همانند گرایی، تعامل گرایی و رهاشدگی مهم ترین روش های فرهنگ پذیری نومعلمان هستند و تجارب تأثیرگذار گذشته، سازندگی دوره تربیت معلم و بالندگی محیط کار مهم ترین عوامل مؤثر در فرایند فرهنگ پذیری نومعلمان هستند. در پایان، نتیجه گیری می شود که در فرایند فرهنگ پذیری نومعلمان باید هم تراز با آموزش های دوره تربیت معلم به تجارب گذشته، فرهنگ حاکم بر مدرسه و محیط کار توجه داشت.
تحلیل عوامل آموزشی و محیطی تأثیرگذار بر انتخاب رشته تحصیلی حسابداری در بین دانش آموزان (مورد مطالعه: مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف: در این مطالعه تحلیل عوامل آموزشی و محیطی تأثیرگذار بر انتخاب رشته تحصیلی حسابداری در بین دانش آموزان (مورد مطالعه: مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای شهرستان سنندج) مورد بررسی قرار گرفته است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی است. در این پژوهش، از ابزار پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این مطالعه شامل دانش آموزان رشته حسابداری دوره دوم متوسطه ناحیه 1 شهر سنندج به تعداد 674 نفر بوده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای جهت انتخاب نمونه ها استفاده شده است و 280 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. از این تعداد 259 پرسشنامه برگشت داده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که سه متغیر: 1- عوامل فردی 2- عوامل محیطی و 3- عوامل آموزشی بیشترین نقش را در انتخاب رشته تحصیلی حسابداری در بین دانش آموزان را دارد. نتیجه: نتایج این پژوهش عواملی از قبیل استعداد، فرصت های شغلی، امکانات آموزشی و مسائل مالی و شخصی را در انتخاب رشته حسابداری در بین دانش آموزان را به عنوان عوامل تأثیرگذار شناسایی کرده است. بنابراین، متولیان آموزش از قبیل وزارت آموزش وپرورش می تواند به این شاخص ها به دلیل اهمیت موضوع توجه نماید.
باورهای معلمان درباره دانش آموزان سرآمد و فعالیت های آموزشی مناسب برای آنها: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
49 - 75
حوزههای تخصصی:
شناسایی دانش آموزان سرآمد و تدوین و اجرای روشهای کارآمد آموزشی برای آنها از دغدغه های هر نظام آموزشی است و معلمان مهم ترین و تاثیرگذارترین عوامل دخیل در این فرآیند به شمار می روند. بنابراین، پژوهش کیفی حاضر به جستجو در باورهای معلمان در این دو موضوع می پردازد. جامعه آماری معلمان متوسطه اول در سه شهر غرب مازندران بودند که 14 نفر از ایشان (هفت مرد و هفت زن) از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. سپس، داده ها بر مبنای تحلیل محتوای مضمونی مورد کدگذاری و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها، در بخش مربوط به باورهای معلم درباره دانش آموزان سرآمد، به پیدایش چهار مضمون کلی توانمندی شناختی، توانمندی فراشناختی، مهارتهای اجتماعی، رفتار کلاسی منتهی شد. همچنین، در بخش مربوط به فعالیت های آموزشی معلمان هم سه مضمون کلی روش تدریس، تکالیف و تمرینات، نقش هدایت معلم حاصل شد. یافته ها نشان دادند که معلمان از درک عمیق و چندبعدی در تشخیص سرآمدان برخوردارند و از سطح معیارهای عملکردی و شناختی ساده فراتر می روند. آنها همچنین درباره فعالیت های آموزشی مناسب نیز دیدگاه های خلاق و نوآورانه ای دارند. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود فرآیندهای آموزشی و پژوهشی مرتبط ارائه شده است.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
107 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در سال تحصیلی 1402-1401 بود.روش: نوع پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جهت حذف اثر مداخله گر، با روش نمونه گیری در دسترس، دو کلاس 30 نفره، که توسط یک دبیر ریاضی آموزش می دیدند، انتخاب و به شیوه کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. طی 8 جلسه 40 دقیقه ای به گروه آزمایش محتوای درس ریاضی به روش آموزش مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی، و به گروه کنترل همان محتوا در قالب کتاب درسی و با روش تدریس معمول ارائه گردید. دانش آموزان در هر دو گروه، قبل و بعد از آموزش، به پرسش نامه استدلال ریاضی رضایی (1394) و پرسش نامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با آمارتوصیفی و استنباطی از جمله میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس، با استفاده از نرم افزار SPSS-26 انجام شد. نتیجه: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان استدلال ریاضی و مولفه های عملکرد تحصیلی(خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش)، در دانش آموزانی که با روش آموزش مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی آموزش دیده اند نسبت به دانش آموزانی که با روش معمول آموزش دیده اند، بیشتر است، در حالی که میزان مولفه های تاثیرات هیجانی و فقدان کنترل در گروه آزمایش در موقعیت پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است. مهم ترین نتیجه این پژوهش، مؤثر بودن روش تدریس مبتنی بر یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و تا حدی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشد.
اثربخشی آموزش علوم با رویکرد STSE بر درگیری تحصیلی و هیجان های تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
159 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش علوم با رویکرد STSE بر درگیری تحصیلی و هیجان های تحصیلی دانش آموزان بود. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری مشتمل بر دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی مدارس ناحیه دو شهر سنندج در سال تحصیلی 02- 1401 بود که از میان آن با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، یک کلاس با 32 دانش آموز به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگری با 34 دانش آموز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند و به مقیاس درگیری تحصیلی و مقیاس هیجان های تحصیلی (AEQ-ES) به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس با آموزش و تمرین طراحی واحد یادگیری و تدریس با رویکرد STSE در 12 جلسه به معلم گروه آزمایش، تدریس بر محور این رویکرد در کلاس آزمایشی اجرا شد و در این مدت گروه کنترل آموزش مرتبطی را دریافت نکردند. در پایان پس آزمون برای دو گروه به اجرا در آمده و داده ها با روش کوواریانس چند متغیره و با کمک نرم افزار SPSS22 مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش با رویکرد STSE به صورت معنی داری بر افزایش درگیری تحصیلی در سه بعد درگیری عاملیت، رفتاری و شناختی مؤثر بوده است. همچنین نتایج حاکی از تأثیر آموزش با این رویکرد بر افزایش هیجان مثبت لذت و کاهش هیجان های منفی اضطراب و خستگی گروه آزمایش بود(05/0> p). با عنایت به یافته ها پیشنهاد می شود که زمینه آگاهی بخشی به جامعه معلمان در حوزه هیجان های تحصیلی دانش آموزان در کلاس و اهمیت این هیجان ها در وضعیت تحصیلی فراگیران، ازجمله درگیری در فعالیت های تحصیلی، با شیوه های مؤثر فراهم شود.
خودکاوی روایتی تدریس کاربردی و عملی درس روش تحقیق، رساله و مقاله نویسی پیشرفته
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل تجارب تدریس درس روش تحقیق، رساله و مقاله نویسی پیشرفته در دوره دکتری مدیریت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه است. این تحقیق با استفاده از روش خودکاوی روایتی انجام شده و به عنوان یک پژوهش کیفی و پدیدارشناسانه در زمره پژوهش های مردم نگاری قرار می گیرد. منبع داده های این تحقیق شامل تجارب زیسته، خاطرات، تلاش ها و سوابق تدریس نگارنده در زمینه روش تحقیق و مقاله نویسی است که به شیوه روایت نگاری تنظیم شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه هستند که سال ها تجربه تدریس این درس را دارند. روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش شامل تحلیل محتوای کیفی از داده های جمع آوری شده به وسیله خود روایت نگار است. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت مرحله ای انجام شده است، به طوری که ابتدا داده ها کدگذاری و سپس طبقه بندی شدند تا الگوهای مشترک و مضامین کلیدی شناسایی شوند. این فرآیند به پژوهشگر این امکان را داد که تجربیات عمیق و معنادار را استخراج کرده و به درک بهتری از تأثیر روش های تدریس بر یادگیری دانشجویان دست یابد. یافته های پژوهش نشان داد که تدریس به شیوه کاربردی و عملی درس های روش تحقیق، رساله و مقاله نویسی پیشرفته، مزایای قابل توجهی را به همراه دارد. این مزایا شامل بهبود دانش، بینش و مهارت های دانشجویان دکتری و همچنین، ایجاد تعامل مثبت و سازنده بین دانشجویان و استادان است. همچنین، یافته ها حاکی از آن بود که این شیوه تدریس می تواند به طور مؤثری محدودیت های موجود در آموزش را پوشش دهد و کیفیت تدریس را بهبود بخشد. این پژوهش به چالش هایی نظیر نیاز به زمان بیشتر برای تدریس و فعالیت های یادگیری اشاره می کند که می تواند حجم کاری استادان و دانشجویان را افزایش دهد. تقویت فرهنگ کار گروهی و پژوهشی در محیط های دانشگاهی ضروری است تا انگیزه و اشتیاق برای انجام پروژه های مشترک افزایش یابد. همچنین، توصیه می شود استادان و اعضای هیأت علمی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری از شیوه های تدریس کاربردی بهره مند شده و کارگاه های آموزشی را برای بهبود کیفیت تدریس و یادگیری برگزار کنند.
بررسی استراتژی های موثر آموزش بازاریابی در جذب دانش آموزان در مدارس غیر انتفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
79 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه تمام شرکت ها به دنبال توسعه محصولات و خدمات خود هستند و این امر بدون داشتن استراتژی موثر بازاریابی مناسب اتفاق نمی افتد. در حال حاضر بسیاری از مدارس با مشکلاتی از قبیل کاهش دانش آموزان مواجه هستند. این مشکل در مدارس غیردولتی به مراتب می تواند آثار زیانبار تری را به دنبال داشته باشد. در این پژوهش به دنبال یافتن الگوی استراتژی های مناسب بازاریابی برای مدارس غیرانتفاعی در جذب دانش آموزان هستیم. این پژوهش به لحاظ ماهیت از دسته پژوهش های کیفی و به لحاظ هدف از دسته پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش با انجام مصاحبه با 12 نفر از خبرگان حوزه پژوهش که به روش گلوله برفی صورت گرفت و تا اشباع نظری نظری مصاحبه ها ادامه پیدا کردند. یافته های حاصل از مصاحبه 5 تم اصلی آرایش فیزیکی، ماموریت های مالی، سرچشمه انسانی، مراوده اثربخش و فعالیت های ترفیعی-ترجیحی را شامل می شوند. مدیران مدارس می توانند با استفاده از یافته های این پژوهش شرایط بازاریابی و جذب دانش آموزان را بهبود بخشیده و اعتماد خانواده های دانش آموزان را به خود جلب کنند.
طراحی و اعتباریابی بسته یادگیری داستان سرایی دیجیتال برند شخصی برای دانشجویان تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
210 - 232
حوزههای تخصصی:
زمینه: در دنیای پر رقابت کسب وکار هر کس بتواند روایتی جذاب تر از خود و توانایی های حرفه ای اش به اشتراک بگذارد، آینده شغلی خویش را تضمین کرده است. حال، داستان سرایی دیجیتال برند شخصی می تواند این مهم را تحقق بخشد. هدف: هدف این پژوهش طراحی بسته یادگیری مبتنی بر مدل داستان سرایی دیجیتال برند شخصی برای دانشجویان تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و اعتباریابی آن بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شد، گردآوری داده ها از طریق مصاحبه صورت گرفت و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه پژوهش تمامی متخصصان و اساتید در حوزه برندسازی شخصی بودند. روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی بود. اعتباریابی بسته یادگیری از طریق بررسی روایی محتوایی انجام گرفت و ابزار گردآوری داده ها جهت اعتباریابی پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب بسته یادگیری مبتنی بر مدل یادگیری داستان سرایی دیجیتال برند شخصی شامل 8 جلسه می باشد که 4 بعد و 15 مؤلفه مدل یادگیری داستان سرایی برند شخصی را پوشش داده است. این بسته مبتنی بر پرسشنامه CVR و CVI تکمیل شده توسط متخصصان از روایی محتوایی مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری:نتایج نشان داد که بسته یادگیری داستان سرایی دیجیتال برند شخصی برای دانشجویان به عنوان ابزاری جامع و قدرتمند می تواند در اشتغال یابی و توسعه حرفه ای دانشجویان آموزش عالی مورد استفاده قرار گیرد.
تجربه مدیران مدارس ابتدایی از کار با معلّمان جدید الاستخدام فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان: مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
214 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، واکاوی تجارب مدیران مدارس ابتدایی از کار با نو معلمان دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش از نوع کیفی و روش مورد استفاده، پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش متشکل از 10 نفر مدیران مدارس ابتدایی دارای تجربه کار با نو معلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری بارز انتخاب شدند. روش گردآوری داده های این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اوّلیه داده ها از معیار های قابل قبول بودن، قابل اعتبار بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. پس از کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون برای تشکیل شبکه مضامین تجربه مدیران از چالش های کار با معلّمان جدیدالاستخدام دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان استفاده شد.یافته های پژوهش در گام اول نشان داد که مضامین پایه به عنوان چالش های مدیران در کار با معلمان جدید الاستخدام کشف شد و در گام بعد ،مضامین پایه در دو مضمون سازمان دهنده چالش ها با پیامد های مثبت مدیران در کار بانو معلمان(مانند تدریس،اداری،) و مضمون سازمان دهنده چالش ها با پیامد های منفی مدیران در کار با نو معلمان (مانند تدریس،اداری،ارتباط با والدین) طبقه بندی شدند و نهایتا چارچوب نهایی این تجارب در قالب شبکه مضامین تجارب مدیران با معلمان جدید الاستخدام ترسیم شد. نوآوری خاص این پژوهش توجه به چالش های وجود نو معلمان دانشگاه فرهنگیان از دیدگاهی متفاوت از خود آنان یعنی مدیران مدارس ابتدایی آنان می باشد.
واکاوی تجارب زیسته دانشجویان از روش پرسش محور در درس اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
126 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر واکاوی روش پرسش محور به لحاظ فرصت ها و چالش های که ایجاد می کند و عواملی که باعث می شود دانشجویان و اساتید از این روش بهره ببرند روش تدریس پرسش محور یکی از این روش تدریس هاست که در شکل گیری سازمان دهی منطقی یادگیری تأثیر خواهد گذاشت.روش: مطالعه پژوهشی حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری قصد دارد که روش تدریس پرسش محور را واکاوی کند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در نظر گرفتن اشباع نظری داده ها،18 نفر از دانشجویان در این پژوهش مشارکت کردند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و پیاده سازی گردید و سپس با استفاده از تجزیه وتحلیل مصاحبه و نرم افزار MAXQDA2020 مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، شش عامل که باعث می شد مدرس ها از این روش تدریس بهره ببرند شامل: رشد قوه تفکر و تأمل، افزایش مشارکت کلاسی، تقویت اعتمادبه نفس، یادگیری درونی، حقیقت جویی و حق پذیری و جرئت ورزی معرفتی و عملی بازدارنده این روش می توان به کمبود وقت، سخت شدن کنترل کلاس و سنتی بودن روش پرسش محور اشاره کرد. نتایج پژوهش نشان داد که بهره بردن از روش پرسش محور باعث افزایش یادگیری و رشد دانشجویان خواهد شد که منوط به بسترسازی و استفاده از این روش تدریس در موضوعات خاصی می باشد.
تاثیر عناصر بازیوارسازی رقابت و مشارکت بر یادگیری و انگیزه درس ریاضی پایه چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 213
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عناصر بازیوارسازی رقابت و مشارکت بر یادگیری و انگیزه در درس ریاضی پایه چهارم انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان دیواندره بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس از بین کلاس های سطح شهر انتخاب شد. نمونه آماری مشتمل بر چهار گروه 16 نفره بود که در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. روش تحقیق، نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل آزمون های یادگیری محقق ساخته و پرسش نامه انگیزه امینی فر و صالح صادق پور بود که ضریب پایایی آن با معیار آلفای کرونباخ برای آزمون یادگیری93/0، انگیزه رغبتی 81/0 و انگیزه اجتنابی 87/0 محاسبه شد. محیط یادگیری گروه های آزمایش به صورت همزمان و جداگانه به مدت ده جلسه با استفاده از عناصر بازیوارسازی رقابت، مشارکت و رقابت تیمی و گروه کنترل به روش معمول ارائه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از کوواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی نشان داد، با سطح معناداری کوچکتر از 05/0 استفاده از عناصر بازیوارسازی رقابت، مشارکت و رقابت تیمی نسبت به گروه کنترل بر یادگیری و انگیزه موثر بوده و برتری معناداری در محیط های بازیواراسازی شده نسبت به هم بر یادگیری (05/0<p) مشاهده نشد. همچنین تجزیه و تحلیل داد ها نشان داد (05/0>p) عناصر بازیوارسازی مشارکت و رقابت تیمی بیشتر از رقابت صرف بر افزایش انگیزه رغبتی موثر بوده است.
ماکروارگونومی در آموزش عالی (با تاکید بر تدریس و آموزش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
25 - 57
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع هدف بنیادی- کاربردی، رویکرد به کار گرفته شده کیفی و از نوع سنتز پژوهی و راهبرد مورد استفاده فراترکیب است که با انجام تحلیل محتوای استقرایی و سپس فراترکیب از تحلیل های انجام شده همراه است. جامعه آماری پژوهش شامل تحقیقات انجام شده در حوزه ارگونومی در آموزش عالی بود. در این پژوهش از تحقیقات این حوزه در جامعه و نمونه آماری استفاده شده است. از جس تجوی اولی ه تع داد 43 مقاله مرتبط در حوزه ماکروارگونومی در آموزش عالی در پایگاه های مختلف اطلاعات فارسی و انگلیسی ب ه دس ت آم د. سپس نقد و بررسی نظاممند مدارک و اسناد انتخابی گرفت. در این مرحله چکیده اسناد و مدارک مورد بررسی قرارگرفته و تعداد 27 مقاله مرتبط به صورت هدفمند انتخاب گردید. سپس بخش یافته ها، روش ها و ابزارهای پژوهش به صورت یکجا مورد بازخوانی و بررسی قرارگرفت. داده ها و نتایج یافته های پژوهشی در 3 بعد مفاهیم، مقولات و کدهای اصلی طبقه بندی و تحلیل شدند. داده ها و منابع مورد استفاده در چند مرحله پالایش و استخراج و پس از تحلیل و ترکیب نتایج، در یک چهارچوب یا الگوی مفهومی جامع و همه جانبه مورداستفاده قرار گرفتند. در طبقه بندی نتایج ارائه شده در الگوی نظری مستخرج، 36 مؤلفه کلیدی و مهم ماکروارگونومی در آموزش عالی، شناسایی بر گردید. این مقوله ها در هفت کد اصلی قرار گرفته که در واقع شاخص ها و مولفه های اصلی ماکروارگونومی در آموزش عالی(با تاکید تدریس و آموزش) را شامل می شوند.
تحلیل پدیدارشناسانه ادراک معلمان از فرایند تدریس در شبکه اجتماعی دانش آموزی (شاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
90 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل پدیدارشناسانه ادراک معلمان از فرایند تدریس در شبکه اجتماعی دانش آموزی (شاد) بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها کیفی بود که با روش پدیدارشناسی انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برقی و به شکلی هدف مند 18 نفر از معلمان سرآمد تدریس در شبکه شاد در دوران شیوع کرونا شناسایی و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته داده های موردنیاز از آن ها گردآوری شد. در پانزدهمین مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد اما مصاحبه تا هجدهمین نفر ادامه یافت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ، منجر به شناسایی دو مقوله ویژگی های تدریس و شایستگی های حرفه ای موردنیاز، چهار مضمون اصلی و نوزده مضمون فرعی شد. ویژگی های تدریس شناسایی شده شامل تقویت روحیه پرسش گری، احترام به تفاوت های فردی، ارتقای انگیزه یادگیری، یادگیری محوری (مضمون شاگردمحوری)، تدوین طرح درس، ارائه بازخورد، بکارگیری فناوری های آموزشی، ارائه تکالیف مهارت محور، استفاده از فنون آموزشی تعاملی (مضمون راهبردهای نوین تدریس) بود. شایستگی های حرفه ای شناسایی شده شامل تدوین طرح درس، نیازسنجی، شایستگی شناختی و تولید محتوا (مضمون شایستگی های دانشی)، شایستگی فنی و سواد رسانه ای، شایستگی عملیاتی، شایستگی همکاری و تعامل، مدیریت کلاس داری، شاداب سازی محیط یادگیری، اصلاح دیدگاه کاربران و خلاقیت در آموزش (مضمون شایستگی های مهارتی) بود. نتیجه گیری پایانی نشان داد؛ شبکه شاد در دوران کرونا توانست بستر مناسب و ایمنی را برای تدریس معلمان فراهم نمایند، اما انتخاب آن به عنوان محیط مکمل تدریس در دوران پساکرونا نیازمند کسب فنون و مهارت های تدریس و ارتقای صلاحیت های حرفه ای آن ها در حوزه تدریس الکترونیکی است.
ارائه مدل پایستگی تحصیلی مبتنی بر ابعاد انگیزشی(انگیزش پیشرفت و اهداف تسلط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه عوامل موثر بر پایستگی تحصیلی از بعد انگیزشی شامل انگیزش پیشرفت و اهداف تسلط بوده است برای رسیدن به این هدف از روش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردیده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان سال دوم مقطع کارشناسی دانشگاههای آزاد شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399تشکیل داده اند. در روش شناسی مدل یابی معادلات ساختاری حجم نمونه می تواند بین 5 تا 15 مشاهده به ازای هر متغیر اندازه گیری شده تعیین گردد. بدین جهت تعداد نمونه 384 نفر تعیین گردید. نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل 3 پرسشنامه پایستگی تحصیلی، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس و پرسشنامه عوامل انگیزشی گرین بود. داده های به دست آمده از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. در مدل رابطه پایستگی تحصیلی با انگیزش پیشرفت مقدار خی دو به دست آمده برابر با 30/36 بود که این مقدار در سطح 05/0 معنادار نبوده و حاکی از برازش مناسب مدل بود. همچنین در مدل رابطه میان پایستگی تحصیلی و اهداف تسلط مقدار خی دو به دست آمده برابر با 65/162 بود که این مقدار در سطح 05/0 معنادار نبوده و حاکی از برازش مناسب مدل است. بر اساس آزمون مدل نهایی معلوم شد همه شاخص های برازندگی در دامنه مورد قبول قرار دارند و مدل مفروض به طور کاملی با داده های نمونه برازش دارد.
بررسی عوامل استرس زا درک شده توسط معلمان در مدرسه: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 27
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل استرس زا درک شده توسط معلمان در مدارس مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه انجام گرفت. این پژوهش با روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه ی مورد مطالعه شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال 1403-1402 بود. نمونه گیری پژوهش حاضر به روش غیرتصادفی و از نوع هدفمند بود. برای رسیدن به اهداف پژوهش با 12 نفر از معلمان شاغل در مقطع متوسطه اول، مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت و جمع آوری داده ها تا حد اشباع شدن ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها با روش کلایزی صورت گرفت. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها از گفت وگو با 12معلم در حوزه ی استرس ها و نگرانی های آن ها در مدرسه با استفاده از نرم افزار MaxQdA، منجر به شناسایی 6 مضمون کلی بدرفتاری دانش آموزان، مشکلات مدیر و معاونان، مشکلات درس تدریس کننده، تعداد زیاد دانش آموزان، تدریس در حاشیه شهر و پایه تحصیلی شد. نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر آن بود که ابتدا بدرفتاری دانش آموزان بعد تدریس در حاشیه شهر و سپس مدیر و معاونان بالاترین عوامل استرس زا معلمان هستند.
واکاوی تاریخی جریان ها و گروه های فکری رشته مطالعات برنامه درسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
57 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، مطالعه روند شکل گیری گروه های فکری و جریان های مطالعات برنامه درسی در ایران بوده است. طرح پژوهش کیفی که از دو روش کتابخانه ای ( مطالعه اسناد) و تحلیل محتوای کیفی (استقرایی ) استفاده شده است. میدان آماری در روش کتابخانه ای، اسناد مربوط به رشته و از ابزار فیش برداری و پرسشنامه استخراج منابع بهره برده شده است. میدان آماری در روش دوم خبرگان و اساتید دانشگاه در رشته مطالعات برنامه درسی ایران بوده که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب، و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار مند داده ها گرد آوری شد. تعداد نمونه ها تا حد اشباع 15 نفر بود. سپس، با استفاده از روش تحلیل مضمون داده ها کدگذاری و در نهایت تجزیه و تحلیل با استفاده از روش کلایزری انجام شد. اعتبار و روایی پژوهش بر اساس قابلیت اعتماد و اطمینان پذیری، قابلیت انتقال و عمومیت و تاییدپذیری شاخص ها، بررسی و تأیید گردید.نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که مهم ترین جریان و گروه های فکری بعد از شکل گیری رشته مطالعات برنامه درسی در ایران، به ترتیب: کلاسیک، فرایند شناختی، عمل فکورانه، مطالعات تطبیقی، فناوری نوین، نو فهم گرایی، روش های نوین، بومی سازی و نوبستر سازی بوده است.
تبیین مؤلفه های ارزیابی اجرای اثربخش نوآوری در آموزش (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: هرچند اهمیت طرح های ابتکاری و نوآورانه در حوزه های مختلف و از جمله در عرصه آموزش وپرورش برکسی پوشیده نیست، امّا باید این واقعیت را در نظرداشت که اثربخشی طرح های نوآورانه درگرو اجرای درست و مناسب آن هاست. براین اساس، هدف پژوهش حاضر تبیین مؤلفه های ارزیابی اثربخشی اجرای نوآوری در آموزش و پرورش بود.روش: رویکرد پژوهش کیفی و روش تحقیق تحلیل محتوا بود. مشارکت کنندگان پژوهش شامل: چهار گروه اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، تدوین کنندگان سند تحول بنیادین، مسئولین اجرای سند و متخصصان مطلع بود. روش نمونه گیری، هدفمند با بهره گیری از استراتژی موردهای بحرانی بود که بر اساس قاعده اشباع داده ها به12نفر رسید. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه-ساختارمند جمع آوری و با روش تحلیل مضمون اترید- استرلینگ تحلیل شد. جهت قابلیت اطمینان از روش پایداری (پایایی بین کدگذاران مستقل) و برای باورپذیری از تحلیل موردی منفی و مثلث سازی (اجماع پژوهشگران) بهره گرفته شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش چهار مضمون فراگیر شامل: ویژگی های نوآوری(اصالت، روزآمدی، دوام، اهمیت، فواید اجتماعی، قابلیت اجرا، ظرفیت ایجاد تغییر، سادگی و جامعیت)، ویژگی های کاربران نوآوری(تفکر، روابط انسانی مؤثر، انگیزه و صلاحیت)، ویژگی های سازمان مجری نوآوری (منابع سازمانی کافی، پشتیبانی، حمایت از شبکه سازی، نگرش مثبت، شفافیت، مهارت های مدیریتی، سابقه اثربخشی، بلوغ سازمانی، انعطاف پذیری، تصمیم گیرنده بودن و استقلال سازمان) و ویژگی های عناصر محیطی مؤثر بر نوآوری (محیط فیزیکی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، ایجاد فرصت های یادگیری در محیط، شواهد شفاف، شبکه ها و حمایت و تسهیل گری در محیط) در قالب27 مضمون سازمان دهنده و160 مضمون پایه برای ارزیابی اجرای اثربخش نوآوری در آموزش، شناسایی و استخراج شد که نشاندهنده ابعاد و مؤلفه های ارزیابی اثربخشی نوآوری آموزشی است.