فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
55 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر تحلیل زبان شناختی داستان های روایت شده کودکان تک زبانه فارسی زبان دچار اختلالِ اُتیسم از منظر فرانقش تجربی براساس دستور نقش گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2004) است. روش:نمونه پژوهش شامل30 کودک دچار اختلالِ طیفِ اُتیسم 7-12 ساله بود که از سه مرکز توانبخشی دولتی و خصوصی و به روش تصادفی ساده انتخاب و با 30 کودک طبیعی 6-12 ساله در همان منطقه که آنها نیز به روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند.. با استفاده از داستان مصور «پسربچه، سگش و قورباغه» به صورت فردی ترغیب به تولید داستان شدند. سپس، داستان های روایت شده آنها براساس فرانقش تجربی، در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند بررسی و تحلیل شدند و بسامد و درصد وقوع انواع مشارکان، فرایندها و موقعیت های مربوط به فرایندها محاسبه شد. یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که تعداد بندهای مرکب و ساده تولید شده توسط کودکان دچارختلالِ اُتیسم در مقایسه با کودکان طبیعی به طور معنی داری (p<0/05 کمتر است. یافته ها همچنین نشان داد که تعداد گروه اسمی مرکب به عنوان شرکت کننده، تعداد و تنوع فرایندهای مورد استفاده کودکان دچارِ اختلالِ اُتیسم و همچنین تنوع عناصر موقعیتی مورد استفاده آنها در پایه های دوم و سوم ابتدایی در مقایسه با کودکان طبیعی همسال خود به طور معنی داری (p<0/05) کمتر بود. نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با افزایش سنِ کودکان دچارِ اختلالِ اُتیسم برخلاف کودکان طبیعی توانایی استفاده از زبان برای توصیف تجارب خود از دنیای درون و بیرون تغییر معنی داری پیدا نمی کند.
پیشبینی عملکرد شغلی و رضایت از زندگی معلمان توسط خود دلسوزی، دلسوزی برای دیگران با نقش میانجی گر تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
117 - 130
حوزههای تخصصی:
چکیدههدف پژوهش حاضر بررسی پیشبینی عملکرد شغلی و رضایت از زندگی معلمان توسط خوددلسوزی، دلسوزی برای دیگران با نقش میانجی گر تاب آوری می باشد، این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده به روش توصیفی- همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش معلمان مدارس دولتی دوره اول ابتدایی شهر بهارستان ناحیه 3 اصفهان در سال 1400-1401 به تعداد 198 نفر بوده و تعداد 127 نفر نمونه مورد نیاز بر اساس فرمول کوکران تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. پس از توزیع پرسشنامه ها، نهایتاً 124 پرسشنامه تکمیل شده، مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری و روایی محتوا تایید شد. پایایی آن ها نیز توسط شاخص آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته و تأیید شد. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی نرم افزار اس پی اس اس 20 و پی ال اس ورژن 3 بود. رابطه خوددلسوزی با تاب آوری و رضایت زندگی تأیید شد، و در ارتباط با متغیر دلسوزی برای دیگران تنها رابطه آن با عملکرد شغلی مورد تأیید واقع شد. رابطه تاب آوری نیز با رضایت زندگی و عملکرد شغلی مثبت و معنادار بود. نتایج نشان داد تاب آوری نقش میانجی گر بین خوددلسوزی با رضایت زندگی و عملکرد شغلی دارد. این در حالی است که نقش میانجی تاب آوری در ارتباط با متغیر دلسوزی برای دیگران با متغیرهای وابسته رضایت زندگی و عملکرد شغلی تأیید نشد.
معنویت در محیط کار معلمان مقطع ابتدایی: اثر شفقت به خود، تعهد سازمانی و تاب آوری شغلی
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با ظهور بحران های اخلاقی و هویتی در سراسر جهان تأکید بر معنویت بیش از پیش آشکار شده است. به نظر می رسد نیاز بشر امروزی به معنویت بیش از زمان گذشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شفقت به خود، تعهد سازمانی و تاب آوری شغلی با معنویت در محیط کار در معلمان مقطع ابتدایی است.روش شناسی پژوهش: روش اجرای این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش، از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند که تعداد 278 نفر (115 آقا و 163 زن) براساس جدول کرجسی و مورگان با روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های شفقت به خود نف و همکاران (2003)، تعهد سازمانی پورتر (1974)، تاب-آوری شغلی مورگان لیون (2001) و معنویت در محیط کار میلیمان و همکاران (2003) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد بین شفقت به خود و مؤلفه های آن (به غیر از انزوا) با معنویت در محیط کار همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین بین تعهد سازمانی و تاب آوری شغلی و معنویت در محیط کار رابطه مثبت معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین قادرند 34 درصد از واریانس معنویت در محیط کار را پیش بینی کنند.نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که شفقت به خود، تعهد سازمانی و تاب آوری شغلی نقش مهمی را در معنویت در محیط کار معلمان مقطع ابتدایی ایفا می کنند.
مقایسه کمال گرایی،سبک های مقابله ای و تحمل ناکامی مادران دانش آموزان عادی و دانش آموزان دارای نارسایی هوشی رشدی مقطع ابتدایی شهر داراب در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
88 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق مقایسه کمال گرایی، سبک های مقابله ای و تحمل ناکامی مادران دانش آموزان عادی و دانش آموزان دارای نارسایی هوشی رشدی مقطع ابتدایی شهر داراب در سال تحصیلی 1402-1401بوده است. روششناسی پژوهش :پژوهش حاضر با توجه به هدف آن بنیادی بوده و از نظر چگونگی به دست آوردن دادهای مورد نیاز در زمره تحقیقات توصیفی و از نوع تحقیق علی مقایسه ای قرار داشت. جامعه آماری در این تحقیق کلیه مادران دانش آموزان دارای نارسایی هوشی و رشدی به تعداد 99نفر(آموزش پذیر)در سال تحصیلی 1402-1401بوده است. که با توجه به استفاده از روش همتاسازی و به شیوه هدفمند بر اساس سن و تحصیلات مادران از هر گروه 40 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه تحمل ناکامی هرینگتون(2005)، مقیاس فرم کوتاه کمال گرایی هیل(2004)، پرسشنامه سبک مقابله ای بیلینگز و موس (1984) بوده است.یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نگارش 26نتایج نشان داد با توجه به سطح معناداری و اختلاف میانگین کم(3.82) در نتایج تی تست، می توان نتیجه گرفت که بین کمال گرایی مادران دانش آموزان عادی و دانش آموزان دارای نارسایی هوشی رشدی تفاوت معناداری وجود نداشت. و بین سبک مقابله ای مهار جسمانی مادران دانش آموزان عادی و دانش آموزان دارای نارسایی هوشی رشدی تفاوت معناداری وجود دارد.نتیجه گیری:کمال گرایی و سبک های مقابله ای و تحمل ناکامی در مادران دانش اموزان دارای نارسایی هوشی و رشدی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است که تحمل ناکامی در این دسته از مادران تفاوت معناداری با سایر مادران وجود داشت.
پدیدار شناسی فهم معلّمان از تغییرات دوره ابتدایی: نگاهی به جایگاه تفکیک دوره اول و دوم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر، پدیدار شناسی فهم معلّمان از تغییرات دوره ابتدایی با استفاده از واکاوی تجارب زیسته معلّمان درگیر در این دوره بود. روش: روش انجام این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت و 25 نفر از معلّمان (15 زن و 10 مرد) ابتدایی ناحیه دو شیراز مصاحبه نیمه ساختار یافته ای انجام و داده ها کدگذاری (باز و محوری و انتخابی) گردید. لازم به ذکر است در انتخاب مصاحبه شوندگان تلاش شد در انتخاب معلمان، کسانی مورد مصاحبه قرار گیرند که حداقل 5 سال سابقه تدریس در دوره اول یا دوم و یا دو دوره را داشته باشند. جهت تعیین روایی و پایایی داده ها از سه معیار مورد نظر صاحب نظران مطالعات کیفی، شامل «قابل قبول بودن»، «قابلیت اطمینان» و «تأیید پذیری» استفاده شد. یافته ها: نشان دادند معلمان رضایت خود را از تفکیک دو دوره در مؤلفه های انسجام فیزیکی، رفتار اجتماعی، اهداف و نیازهای آموزشی ویژه، نیازهای عاطفی، تعامل مؤثر و اثربخش معلّمان، به کار گیری جنسیت معلّم در آموزش، اعلام نمودند و در مؤلفه مدیریت، نظارت و بهره وری منابع، عدم رضایت خود را از تفکیک دو دوره بیان کردند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد تفکیک دانش آموزان در آموزش ابتدایی به دو دوره اول و دوم می تواند زمینه حل بسیاری از مشکلات را در مدارس فراهم نموده و به سلامت روحی و روانی دانش آموزان و بهبود عملکرد معلمان کمک نماید
بررسی نقش بازنمایی ها در عملکرد حل مسئله دانش آموزان پایه هفتم در مسائل کلامی تناسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
511 - 534
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش بازنمایی ها در عملکرد حل مسئله دانش آموزان پایه هفتم در حل مسائل کلامی شامل استدلال تناسبی است. جامعه آماری این مطالعه شامل 8425 دانش آموز پایه هفتم شهر همدان و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 269 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پژوهش به روش آمیخته (کمی و کیفی) انجام شد. داده ها از طریق دو آزمون برگرفته از لوباتو (2010)، جمع آوری شد که دقیقاً در هر دو آزمون یکسان بودند؛ با این تفاوت که در آزمون دوم در کنار هر تکلیف، از بازنمایی تصویری یا کلامی استفاده شد. روایی محتوایی و صوری سؤالات هر دو آزمون توسط خبرگان تأیید شد. برای بررسی پایایی، از روش دونیمه کردن استفاده شد. ضریب گاتمن در سؤالات بدون بازنمایی 913/0 و در سؤالات با بازنمایی 840/0 به دست آمد که از پایایی مناسبی برخوردار است. عملکرد دانش آموزان در حل مسائل کلامی تناسبی در درک پایه ای دوم و سوم بررسی شد و نتایج نشان داد ک اکثر دانش آموزان به صورت ضربی به مقایسه مقادیر می پردازند و تأثیر تغییر یک مقدار بر نسبت اندازه گیری شده را درک می کنند. هم چنین، داده ها با استفاده از آزمون t زوجی تحلیل شد و سطح معناداری صفر به دست آمد. بنابراین، تأثیر مطلوب استفاده از بازنمایی ها، در پاسخگویی به این تکالیف، تأیید شد.
ارائه الگوی جذب دانش آموز در هنرستان های تربیت بدنی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی جذب دانش آموز در هنرستان های تربیت بدنی بود. پژوهش حاضر کیفی با راهبرد تحلیل مضمون و از نوع اکتشافی است که با استفاده از مطالعات اسنادی به جمع آوری داده ها پرداخته و سپس با 23 نفر از خبرگان این حوزه شامل مدیران، سرپرستان، هنرآموزان و معلمان تربیت بدنی هنرستان ها، مدیران ستادی وزارت ورزش و جوانان و آموزش وپرورش، اساتید دانشگاهی مدیریت ورزشی و صاحب نظران حوزه تربیت بدنی مصاحبه شد و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری در این پژوهش به صورت باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. همچنین از نرم افزار مکس کیو.دی.ای نسخه 2020 جهت تحلیل داده های کیفی پژوهش استفاده گردید. پس از بررسی مصاحبه ها و تحلیل دیدگاه خبرگان و متخصصان، درنهایت تعداد 57 شاخص در جذب هنرستان های تربیت بدنی شناسایی شد که در قالب شش عامل اصلی و 13 عامل زیرمجموعه دسته بندی شدند. نحوه گزینش دانش آموزان برای ورود به هنرستان های تربیت بدنی در شرایط نامطلوبی قرار دارد که می توان با برنامه و نظارت دقیق نهادهای مسئول به خصوص آموزش وپرورش به آن سروسامان داد و نیروهای مستعد را جذب و آماده ورود به دانشگاه و بازار کار تخصصی رشته تربیت بدنی کرد.
آسیب شناسی برنامه درسی دوره ابتدایی از تولید تا مصرف
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی برنامه درسی دوره ابتدایی با استفاده از روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی و با مصاحبه نیمه ساختاریافته بامولفان کتب درسی ابتدایی از سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی تهران، سرگروه های آموزشی، معلمان و دانش آموزان پایه ششم شیراز انجام شد. سپس داده ها با استفاده از فن تحلیل مضمون در نرم افزار Nvivo (8.8) تحلیل و در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی شد. بر اساس یافته های این تحقیق موارد آسیب زا در برنامه درسی دوره ابتدایی از تولید تا مصرف، در هفت طبقه شناسایی گردید. 1. شامل موارد نادیده گرفته شده، 2. شامل موارد حذف شده، 3. شامل موارد منسوخ شده، 4. شامل موارد تحریف شده، 5. شامل موارد ناقص گفته شده، 6. موارد تکراری و بیش از حد نیاز گفته شده و 7. شامل مواردی بود که ممنوع اعلام شده است.
نهاد حسبه ،آموزش ،سلامت و امنیت در جوامع اسلامی قرون میانه
حوزههای تخصصی:
با تأسیس حکومت اسلامی جلوه های تازه ای از فرهنگ و تمدن مبتنی بر دیوانسالاری حکومتی به ظهور رسید. آموزش آیین شهروندی به ویژه امنیت اجتماعی، اقتصادی، روانی و بهداشتی بسیار مورد اقبال دولت های مسلمان قرار گرفت. دیری نپایید که برای سروسامان دادن به این امور سازمان های ویژه ای پدید آمد . حَسبه و شُرطه متولی اصلی نظارت بر حقوق شهروندان مسلمان بودند و دیوان مظالم نیز تا حدی در این امر همکاری می نمود؛ اما شواهد زیادی در دست است که دولت های مسلمان پیوسته با احتکار، کم فروشی، تقلب درفروش و گران فروشی از طرف تجار و کسبه مواجه بوده اند، به ویژه زمانی که قحطی یا جنگی رخ می داد. مسأله اصلی ما در این مقاله بررسی آموزش های مرتبط با امنیت اجتماعی، اقتصادی، روانی و بهداشت حرفه ای، در عصر طلایی فرهنگ و تمدن اسلامی و تأثیر آن بر توسعه و دوام دولت های مسلمان است که به روش کتابخانه ای به انجام رسیده است. یافته های پژوهش حاضر، بیان می دارد که دولت های اسلامی به حقوق شهروندی به عنوان بخشی از نظام دیوانسالارانه خود اهمیتی خاص می دادند. نتیجه اینکه هر یک از این دولتها تلاش می کردند درمواجهه با دیگر مدعیان خلافت تشکیلات آموزشی و بازرسی نظارتی مرتبط با حقوق شهروندی را ساماندهی کرده به خدمت گیرند؛ زیرا مراعات حقوق شهروندی و رضایتمندی مردم را از لوازم برقراری امنیت اجتماعی، اقتصادی و دوام قدرت و استمرار حکومتشان می دانسته اند.
متدهای بیانی و هنری زبان قرآن در پرتو اسالیب بلاغی
حوزههای تخصصی:
قرآن برنامه زندگی انسان است و برای این منظور از تمامی متدهای بیانی، ادبی و هنری به شیوه احسن و بی بدیل بهره جسته است. این مقاله با داده های قرآنی و تحلیل فلسفی مفردات در جستجوی ژرفای ماندگاری متدهای بیانی قرآنی در ازمنه طولانی است و هدف آن استفاده مطلوب از متدهای بیانی مکشوف از قرآن در متون امروزی است. روش به کار گرفته شده مطالعه کتابخانه ای و استفاده از آیات قرآن و متون اصیل دینی به شیوه توصیفی و کیفی است. آموزه های شناخت زبان قرآن به طور عام می تواند نقش کلیدی در مبانی معنا شناسی و زبان شناسی وحیانی داشته باشد. استنباط از دین و آموزه های وحیانی آن این است که زبان دین با زبان فطرت هماهنگ و برای همه انسانها فهم پذیر است. زبان دین، معما گونه و رمز گونه نیست که افراد از درک آن عاجز باشند. زیرا دین برای هدایت یکایک مردم آمده است و چیزی که برای هدایت همه مردم است، باید معارف و حقایق را به گونه ای بیان کند که همگان حق و صدق بودن آن را بفهمند و نیز برتری آن را در مقایسه با سایر افکار و آراء یافته و آن را بپذیرند. اگر زبان دین، و متدهای بیانی آن رمزدار و معماگونه باشد، هدف آن که همانا هدایت و انتخاب و رشد و تکامل است، صعب الوصول خواهد بود. نتیجه تحقیق نشانگر زبان هنری قرآن و متدهای بیانی آن در پرتور اسالیب بلاغی است.
تأثیر آموزش با دانش برگ بر انگیزش (درونی و بیرونی) ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی استفاده از دانش برگ بر انگیزش (درونی و بیرونی) ریاضی در دانش آموزان و با روش شبه آزمایشی با طرح پیش و پس آزمون با گروه گواه نامعادل انجام شد. جامعه ی آماری کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ی دهم رشته ی علوم انسانی شهرستان آبادان در سال تحصیلی 1402-1401 و نمونه به صورت در دسترس شامل 50 دانش آموز با دو گروه 25 نفری بود. ابزار گردآوری داده های انگیزش ریاضی، پرسش نامه همپتون (2014) شامل 10 گویه مربوط به انگیزش درونی و 10 گویه مربوط به انگیزش بیرونی بود. در پیش و پس آزمون پرسش نامه بین دانش آموزان توزیع شد و به سؤالات پاسخ دادند. به گروه آزمایش 12 جلسه ی 70 دقیقه ای با استفاده از دانش برگ آموزش داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تبدیل بازده بهنجار شده انجام گردید. تأثیر مثبت آموزش با استفاده از دانش برگ بر انگیزش درونی ریاضی در سطح خطای یک درصد معنا دار بود و مقدار اندازه اثر برای سازه ی انگیزش درونی 37/0 به دست آمد که یک اندازه اثر متوسط است. اما برای سازه ی انگیزش بیرونی، مقدار احتمال بزرگ تر از 05/0 بود. بنابراین در آموزش با استفاده از دانش برگ بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
تبیین نشانگرهای بهبودکیفیت ارزشیابی توانمندی های فراگیران در آموزش عالی فنی و حرفه ای با تأکید بر مهارت محوری و قابلیت اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین نشانگرهای بهبود کیفیت ارزشیابی فراگیران در آموزش عالی فنی و حرفه ای با رویکرد اشتغال زایی بود. این پژوهش با هدف کاربردی و با روش ترکیبی اکتشافی از نوع متوالی به انجام رسیده است. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه های فنی و حرفه ای ، صاحبنظران حوزه برنامه درسی و کارفرمایان بوده است که با نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی تعداد 18 نفر از آنها انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل مدرسان دانشگاه فنی و حرفه ای شریعتی تهران در سال ۱۳۹۹ به تعداد ۵۷۱ نفر بود که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم تعداد 230 نفر از آنها انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. برای تعیین روایی سوالات مصاحبه و پرسش نامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسش نامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. طبق یافته های تحقیق در بخش کیفی برای آنکه ارزیابان بتوانند به مطلوب ترین نحو توانمندی های فراگیران را ارزشیابی کنند ، لازم است به آزمون های عملکردی، ارائه بازخوردهای دوره ای، تأکید بر کار عملی و پروژه های گروهی، نظرسنجی از عوامل ذی صلاح و ذی ربط محیط کارورزی جهت ارزشیابی، ارزشیابی بر اساس تمام اهداف آموزشی، ارزشیابی مستمر و ارزشیابی به وسیله-ی هم گروهی ها مبادرت نمایند. همچنین، یافته ها در بخش کمی آشکار ساخت؛ روش های تبیین شده در بهبود کیفیت ارزشیابی عملکرد فراگیران مؤثر است
ارائه الگو برای افزایش اثربخشی یادگیری در سیستمهای آموزش مجازی دانشگاه های بجنورد در سال 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای افزایش اثربخشی یادگیری در سیستم های آموزش مجازی دانشگاه های بجنورد در سال 1399است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کمی- کیفی است که به لحاظ شیوه گردآوری داده ها در زمره پژوهش های ترکیبی است. جامعه ی آماری در بخش کیفی شامل 20 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی ،دولتی، علوم قرانی، اشراق، حکیمان، علوم پزشکی شهر بجنورد به طور تصادفی بود و در بخش کمی نیز ۲۰۰نفر اعضای هیات علمی دانشگاه های بجنورد شامل آزاد اسلامی واحد بجنورد دولتی، علوم قرانی، اشراق، حکیمان، علوم پزشکی بود. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی به صورت پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی همگرا و واگرا و هم چنین پایایی سوالات با استفاده از بارعاملی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت و جهت که برای تجزیه وتحلیل اطلاعات قسمت کیفی با استفاده از نرم افزار تحلیل مضمون (مکس کیودی) و در قسمت کمی از نرم افزار SPSS نسخه 22 و pls استفاده شد..
یافته ها: طبق یافته های حاصل از پژوهش، مؤلفه های اصلی آموزش اثربخش یادگیری در سیستم های آموزش مجازی در دانشگاه های بجنورد شامل مولفه های فعالیت های یاددهی- یادگیری، انعطاف پذیری، محتوای اموزشی و سازماندهی ان،تعامل و بازخورد، پشتیبانی کاربران، میزان حجم کاری، سامانه آموزش مجازی، آموزشگاهی، تربیتی، مدیریت و ارزشیابی شناسایی شدند.
بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت یادگیری در سیستمهای آموزش مجازی برگرفته از عوامل متعددی جهت اثربخشی در دانشگاه های بجنورد می باشد و نیاز است درجهت اثربخشی از ابعاد گوناگون در این زمینه استفاده کرد.
اثربخشی برنامه پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
119 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه دارای اختلال لکنت زبان شهرستان خوی بودند. در این راستا 32 نفر از آنان به شیوهنمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و کنترل برای شرکت در آموزش برنامه تجربه زیسته محور پذیرش و تعهد (باردل و همکاران، 2022) گمارده شدند. از مقیاس های تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی (کانر و همکاران، 2000) در پیش و پس آزمون برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برنامه آموزش پذیرش و تعهد در 8 جلسه مداخله ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه آموزش پذیرش و تعهد تاب آوری تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان را به صورت معنی داری ارتقا داده است. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با آموزش و بهبود راهبردها و تکنیک های مؤثر باعث می شود دانش آموزان نگرش واقع بینانه نسبت به مشکل خود پیدا کنند و بر پیامدهای سخت اختلالشان فائق آیند؛ بنابراین اجرای این برنامه برای افراد دارای اختلال لکنت زبان و سایر نارسایی های تحولی پیشنهاد می شود.
واکاوی چالش های عناصر برنامه درسی دوره پزشکی عمومی با رویکرد اخلاق پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اخلاق پزشکی یکی از ارکان برنامه درسی رشته پزشکی بوده و هدف آن کسب مهارت تحلیل، استدلال، تصمیم گیری و حل معضلات اخلاقی در دانشجویان است، لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های عناصر برنامه درسی با رویکرد اخلاق پزشکی انجام شده است. روش کار: تحقیق از نوع ترکیبی اکتشافی، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی-استنتاجی است. برای آگاهی از وضعیت آموزش اخلاق پزشکی در سال 1398، ابتدا دروس متناسب با موضوع با تحلیل محتوای کمی از برنامه رسمی استخراج و سپس به شیوه نمونه گیری هدفمند با 14 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و پردیس رامسر مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد و داده های مصاحبه به روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل محتوای کمی نشان داد برنامه رسمی در اهداف کلی یا اختصاصی 43 عنوان از دروس تخصصی به آموزش اصول اخلاق و رفتار حرفه ای پرداخته است. در بخش کیفی 10 درون مایه اصلی و 35 طبقه شامل اصلاح اهداف براساس نیازسنجی، بازبینی محتوا و منابع، زمان و مکان مناسب، اصلاح شیوه اجرا، توجه به استاد، اصلاح فرایند یاددهی-یادگیری، ارزشیابی چندوجهی، تکنولوژی به عنوان فرصت، توجه به فراگیر و مدیریت برنامه پنهان شناسایی شد. نتیجه گیری: با توجه به جایگاه و ضرورت اخلاق در حرفه پزشکی، می توان با بازنگری برنامه و ترمیم چالش های موجود و ارتقاء مستمر آن، به برنامه درسی نهادینه شده و تربیت دانشجویان پزشکی اخلاق مدار دست یافت.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های رهبری اخلاقی در مدیریت ستادی وزارت آموزش و پرورش با تکنیک تحلیل مضمون و دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۶
7 - 26
حوزههای تخصصی:
این مقاله از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) بوده است. برای انجام دادن این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12، برای شناسایی عوامل و مؤلفه ها استفاده شده است. جامعه آماری کیفی در این پژوهش 14 نفر از خبرگان حوزه مدیریت آموزشی و مدیریت فرهنگی، همچنین مدیران ارشد با تجربه و دارای سابقه کار بالا در وزارت آموزش و پرورش بودند. جامعه آماری بخش کمی نیز 21 نفر از خبرگان با تجربه حوزه رهبری اخلاقی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از انجام دادن مصاحبه ها مضامین پایه و سازمان دهنده استخراج شدند. در بخش کمی برای تعیین میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ابعاد رهبری اخلاقی از روش دیمتل با نرم افزار Excel 2016 استفاده شده است. با توجه به مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پنج بعد(رفتارهای اخلاقی، تعاملات اخلاقی، اخلاق فردی، شایسته پروری و شایسته گزینی و نهادینه سازی شعائر دینی) و 31 مؤلفه ( مضامین پایه ) برای رهبری اخلاقی در مدیریت ستادی وزارت آموزش و پرورش استخراج شدند. پس از آن با تکمیل پرسشنامه مقایسات زوجی ابعاد تأثیرگذار و تأثیرپذیر، مشخص شد. ابعاد نهادینه سازی شعائر دینی، رفتارهای اخلاقی، تعاملات اخلاقی و شایسته پروری و شایسته گزینی از ابعاد تأثیرگذار بر بُعد اخلاق فردی اند که بیشترین تاثیرپذیری را دارا هستند.
بررسی مقایسه ای میزان انگیزش شغلی معلمان مقطع ابتدایی و متوسطه در جهت رشد و توسعه معلمان در منطقه موسیان استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
103 - 89
حوزههای تخصصی:
انگیزه، به عنوان موتور محرک انسان، مهم ترین عاملی است که شناسایی آن می تواند در شناسایی، حمایت، توسعه و هدایت نیروی انسانی، ایفای نقش کند. اهمیت انگیزش شغلی برای معلمان به عنوان شریفترین و مهم ترین رسته شغلی در جامعه و انسان سازان آینده، از یک سو و فقدان شناخت کافی از عوامل مؤثر بر ارتقای انگیزش و توسعه شغلی آنها از سوی دیگر، مسئله اصلی پژوهش حاضر به شمار می رود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان انگیزش معلمان در مدارس ابتدایی چند پایه منطقه موسیان و در مقایسه با معلمان مقطع متوسطه و رابطه آن با عملکرد و توسعه حرفه ای شان انجام شده است. بدین منظور با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که روایی سازه آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی و تأیید شد، به سرشماری معلمان پرداخته شد و در نهایت، از بین 400 پرسشنامه توزیع شده 310 پرسشنامه برگشت داده شد و مبنای تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد انگیزه شغلی، در اکثر معلمان هم در مدارس ابتدایی چندپایه و هم متوسطه ناچیز و پایین است. بررسی روابط بین عوامل انگیزه شغلی و متغیرهای جمعیت شناختی نظیر جنسیت، مدرک تحصیلی و سابقه تدریس، نشان از نبود رابطه معنادار بین این متغیرها است. بنابراین، ناکافی بودن انگیزه شغلی، در اکثر معلمان مدارس چندپایه ابتدایی و هم چنین متوسطه با انواع سطوح مدارک تحصیلی، جنسیت، سابقه ها و مقاطع متفاوت شغلی مشاهده می شود.
بررسی چگونگی ارزیابی مؤلفه های مصاحبه تخصصی داوطلبان ورود به حرفه معلمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی ارزیابی مؤلفه های مصاحبه تخصصی داوطلبان ورود به حرفه معلمی در ایران انجام شد. روش: روش پژوهش مورد استفاده ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو دانشگاه فرهنگیان بودند که در بخش کیفی تعداد 18 عضو هیات علمی و 20 مدرس مدعو با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی تعداد 372 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری داده های موردنیاز استفاده شد. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون و جهت تحلیل داده های کمی از آزمون t تک گروهی و طیف مطلوبیت استفاده به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه اعضای هیات علمی و مدرسان مشکلات فرایند مصاحبه داوطلبان جهت ورود به حرفه معلمی از لحاظ محتوا در شش مقوله اصلی قرار دارد. همچنین وضعیت ارزیابی مؤلفه های مصاحبه تخصصی مناسب نبوده و نیاز به اصلاحاتی دارد. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های مصاحبه تخصصی داوطلبان ورود به حرفه معلمی بنا به دلایل گوناگونی به طور دقیق توسط مصاحبه گران مورد ارزیابی قرار نمی گیرد. لذا به منظور پذیرش داوطلبانی برخوردار از صلاحیت های حرفه ای، با انگیزه و علاقه مند، دارای سلامت جسمانی و روانی مناسب برای ورود به حرفه معلمی پیشنهاد می شود از نتایج آزمایش های پاراکلینیکی و آزمون های روانی در کنار مصاحبه تخصصی برای ارزیابی سلامت جسمانی و روانی، و ویژگی های شخصیتی داوطلبان استفاده شود.
شناسایی و اعتبارسنجی مؤلفه های تربیت نیروی انسانی شایسته در دانشگاه فرهنگیان: یک پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اعتبارسنجی مؤلفه های تربیت نیروی انسانی شایسته در دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش، با روش آمیخته انجام شد. استراتژی پژوهش در بخش کیفی، روش داده بنیاد از نوع نوظهور و استراتژی پژوهش در بخش کمی نیز روش پیمایشی بود. محیط پژوهش بخش کیفی، صاحب نظران تعلیم وتربیت و اساتید دانشگاه فرهنگیان سمنان در حوزه تربیت نیروی انسانی در سال 1398 بودند که 18 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی، معلمان فارغ التحصیل از دانشگاه فرهنگیان (شاغل در آموزش و پرورش استان سمنان 400 نفر) در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که 195 نفر با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد و در بخش کمی، از سیاهه محقق ساخته استفاده شد. نتیجه شامل مضمون های فراگیر دانشی - تخصصی با پنج مضمون سازمان دهنده (خودکارآمدی، عمل فکورانه و ابتکار، سواد رسانه ای، مدیریت دانایی، به روز بودن)، ارزشی - معنوی با سه مضمون سازمان دهنده (اخلاق حرفه ای، فرهنگ جهادی، نمونه و الگو بودن)، منشی - رفتاری با چهار مضمون سازمان دهنده (جمع گرایی و خود انگاشت ه ای گروهی، عامل تغییر بودن، نظم و آراستگی، خودساختگی و خود تربیتی)، کنشی - تعاملی با سه مضمون سازمان دهنده (پاسخگویی، ارتباط دوسویه، سعه صدر)، مهارتی - حرفه ای با چهار مضمون سازمان دهنده (قانون شناسی و قانون مندی، عدالت آموزشی، زیبایی شناختی، ورزیدگی کاری) و رهبری - مدیریتی با مضمون سازمان دهنده (نقش آفرینی، تفکر سیستمی، رهبری یادگیری، مشارکت جویی) به دست آمد. نتایج بخش کمی مقیاس نهایی با 6 عامل و 69 نشانگر را تأیید کرد و ابزاری جهت سنجش تربیت نیروی انسانی شایسته ارائه داد.
رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
62 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود که در سال تحصیلی1400-1401 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد بود. از طریق قاعده کلاین۲۰۰نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد صفات شخصیتی هگزاکو دی ورایز (2013)، پرسشنامه عدم تعهد به اخلاق مدنی کاپرارا و همکارن (2009) و پرسشنامه عاملیت انسانی کوته (1997) بود. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS نشان داد که عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی است اما عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی تهییج پذیری و وطیفه شناسی با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی نبود. همچنین مشخص شد که بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی، وظیفه شناسی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد اخلاق مدنی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد اما تهییج پذیری با عدم تعهد به اخلاق مدنی رابطه ای نشان نداد ، از سویی دیگر بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عاملیت انسانی رابطه مثبتی وجود داشت ، در حالیکه رابطه بین صفات شخصیتی تهییج پذیری و وطیفه شناسی با عاملیت انسانی رابطه معنی داری یافت نشد. می توان نتیجه گرفت با افزایش عاملیت انسانی رابطه صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی در دانشجویان کاهش می یابد.