مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رهبری آموزشی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا رسالت های کلاسیک و مدرن همچون رسالت های آموزشی،پژوهشی،خدماتی،مشاوره ای و اشاعه فرهنگ مکتوب مورد مداقه قرار گرفته و سپس بصیرت هایی چون بصیرت قانونی،بصیرت مهارتی،بصیرت پژوهشی،بصیرت فن آوری(تکنولوژی)، بصیرت فرهنگی،بصیرت کیفی، بصیرت اشاعه پایه مشترک علم و بصیرت کاربست روش میان رشته ای مورد تبیین قرار گرفته است. آنگاه نگارنده به چگونگی نقش رؤسای دانشگاه ها و رهبران آموزش علی رغم خصلت تجاوزگری مرزهای دانشگاه ها، پیچیده شده مسایل دانشگاه ها و محبوس بودن رؤسای دانشگاه ها و مدیران در فضای کوچکتر برای مانور را تحلیل می نماید و پایان بخش مقاله حرکت از برنامه ریزی به برنامه ریزی با استفاده از تکنیک ها و تاکتیک های تغییر تدریجی در ابعاد شناخت،نگرش،رفتار فردی و رفتار جمعی با عنایت ویژه در تغییر ساختار، تغییر تکنولوژی و تغییر در رفتار و .... توصیه شده اند.
نقش رهبری غیرمتمرکز در بهبود کیفیت یادگیری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مشارکت که از آن به عنوان دخالت در فرآیند های تصمیم گیری و تصمیم سازی یاد می شود، موجب افزایش بهره وری در کار و توسعه همه جانبه می شود. مراکز آموزشی نمی توانند تنها به توانایی، قابلیت و هوش مدیران متکی باشند. همه مدرسان و کارکنان مراکز آموزشی به طور موثری در برنامه های یادگیری و رضایت فراگیران و فعالیت های بهبود و ارتقای مستمر کیفیت نقش دارند. در رابطه با گسترش و بهبود یادگیری فراگیر، مرکز آموزشی باید منعکس کننده محیطی باشد که کلیه مدرسان و فراگیران بسیج شوند و هر کس در حوزه فعالیت خود نسبت به بهبود شرح وظایف در جهت تعمیق یادگیری تلاش کند. بنابراین، مدیران باید نگرش خود را نسبت به سازماندهی امور تغییر دهند. این مقاله با هدف توصیف مفاهیم اصلی در رهبری آموزشی، سبک شناسی موقعیت های مختلف رهبری و شرح ایده های اصلی در مفهوم رهبری غیرمتمرکز که دارای نقشی موثر در بهبود کیفیت یادگیری فراگیر هستند، انجام شد.
نتیجه گیری: رهبران باید مهارت های متفاوت رهبری را ترکیب نموده و مرکز آموزشی را در موقعیت های متفاوت به نحو موثری هدایت نمایند و با تغییر سیستم آموزشی از مسئولیت انفرادی به جمعی، در مسیر صحیح خویش قرار دهند. تلاش گروهی و رهبری غیرمتمرکز کارآیی بیشتری نسبت به رهبری فردی ایجاد می کند.
بررسی وضعیت رهبری توزیع شده در مدارس متوسطه ی شهر سنندج
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت رهبری توزیع شده در مدارس متوسطه شهر سنندج بود و این که به اعتقاد معلمان تا چه اندازه مؤلفه های رهبری توزیع شده در رفتار مدیران مدارس وجود دارد. پژوهش حاضر توصیفی است، جامعه ی آماری تمام معلمان مرد و زن مدارس متوسطه ی عادی- دولتی شهر سنندج بودند، که 377 نمونه (زن=242، مرد= 135) از بین 31 مدرسه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته رهبری توزیع شده با آلفای کرونباخ 95/0در مرحله ی آزمایشی، جمع آوری شد. علاوه براین، پرسش نامه مورد نظر بعد از فرایند تحلیل عاملی اکتشافی چهار مؤلفه ی اصلی تحت عنوان توسعه ی حرفه ای معلمان و بهبود مدرسه، ویژگی تیم رهبری (تعامل مبتنی بر اعتماد)، دموکراسی و حمایت همه جانبه را نشان داد. نتایج تحلیل آزمون خی دو نشان داد که به طور کلی، از نظر معلمان، رهبری توزیع شده ی خود جوش مدیران مدارس در سطح متوسط است. هم چنین، نتایج آزمون تی مستقل حاکی از این بود که از نظر معلمان زن، مدیران زن بیشتر از مدیران مرد رفتارهای مرتبط با رهبری توزیع شده ی خود جوش را در حوزه ی کاری خود اعمال می کنند. هم چنین طبق نتایج تحلیل آزمون واریانس یک طرفه، متغیر سطح تحصیلات و تجربه کاری معلمان در نوع ارزیابی شان از رهبری توزیع شده مدیران تاثیر نداشت
بررسی رابطه بین هوش معنوی با رهبری آموزشی مدیران دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی با رهبری آموزشی مدیران دانشگاه علامه طباطبائی در سال 1395 انجام شد. روش تحقیق:این پژوهش میدانی به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و معاونان سازمان مرکزی دانشگاه و رؤسای دانشکده ها و معاونان آنها در سال تحصیلی 96-95 به تعداد 34 نفر می باشد؛ که به علت محدود بودن جامعه، کل آن به عنوان نمونه انتخاب شد. برای سنجش هوش معنوی از پرسشنامه هوش معنوی چهار عاملی کینگ (حاوی 24 سؤال) و برای سنجش رهبری آموزشی از پرسشنامه رهبری لوتانز (حاوی 35 سؤال)، استفاده شده است. در تأیید پایایی پرسشنامه های هوش معنوی و رهبری آموزشی، آلفای کرونباخ به ترتیب796/. و 724/. بدست آمد. نتایج :در نتیجه، بین هوش معنوی و رهبری آموزشی مدیران رابطه ای معنی دار و قوی(319/0 = r) بدست آمد. در رابطه با تمام ابعاد هوش معنوی نیز رابطه های معنی دار بدست آمد. اما در خصوص مؤلفه توسعه حالت آگاهی و رهبری آموزشی هیچ گونه رابطه ای بدست نیامد.
رابطه درک معلمان از رفتارهای رهبری آموزشی مدیر با اثربخشی و نگرش آن ها نسبت به تغییر سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین درک معلمان از رفتارهای رهبری آموزشی مدیر و نگرش آن ها نسبت به تغییر و اثربخشی شان در مدارس متوسطه دوم شهرستان فسا بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل تمامی معلمان مدارس دولتی مقطع متوسطه دوم شهرستان فسا(310 نفر) است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعداد 175معلم(115 زن و 60 مرد) انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه های رهبری آموزشی هوی و میلکارک(2003)، نگرش نسبت به تغییر سازمانی دونهام و همکاران(1989) و اثربخشی معلم زمانی منش و سبحانی نژاد(1391) مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره و رگرسیون گام به گام و با به کارگیری نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد درک معلمان از رفتارهای رهبری آموزشی، نگرش آن ها نسبت به تغییر و اثربخشی-شان را به طور معنی داری پیش بینی می کند و متغیر نگرش نسبت به تغییر سازمانی در رابطه بین درک معلمان از رفتارهای رهبری آموزشی و اثربخشی آن ها نقش متغیر میانجی ایفا می کند.
بررسی وضعیت ارتقای نقش معاونین مدارس ابتدایی استان مازندران به رهبری آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
95 - 110
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و با استفاده از روش آمیخته انجام گرفته است. حجم نمونه شامل 610 مدیر، معاون و معلم است که از بین کلیه مدیران، معاونان و معلمان مدارس ابتدایی مازندران با روش طبقه بندی دو مرحله ای انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده شد. پرسشنامه شامل هشت محور و 95 گویه، سوالات در طیف پنج گزینه ای لیکرت و در دو وضعیت موجود و مطلوب از هر سه گروه مدیران، معاونان و معلمان پرسیده شد. آزمون هایt- تک نمونه ای برای بررسی وضعیت موجود، t- زوجی جهت مقایسه بین وضعیت موجود و مطلوب، تحلیل آنالیز واریانس برای مقایسه هر یک از هشت محور وظایف معاونان بین سه گروه، آزمون LSDبرای تعیین معنادار بودن اختلاف بین سه گروه و فریدمن برای رتبه بندی متغیرها به کار گرفته شدند. نتیجه اینکه هر سه گروه مدیران، معاونان و معلمان معتقدند که فعالیت های معاونان در همه حیطه ها در شرایط ایده آل باید نسبت به وضع موجود ارتقا یابد، راهکاری که می تواند در این زمینه به معاونان کمک کند آموزش های مداوم و با کیفیتی است که مختص معاونان طراحی شده باشد و از آن تحت عنوان توسعه حرفه ای یاد می شود، لذا این راهکار بعد دیگری است که می تواند در الزامات و زیر ساخت ها ارائه گردد.
رابطه کارکردهای رهبری آموزشی مدیران مدارسبا تدریس مؤثر معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۶ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۹
51 - 74
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه بین کارکردهای رهبری آموزشی مد یران مدارس با تدر یس مؤثر معلمان میپردازد و با توجه به اینکه به توصیف وضع موجود میپردازد، در زمره تحقیقات توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل معلمان و مدیران مدارس ابتدایی نواحی چهارگان ه کرج که به روش نمونهگیری خوشه ای تک مرحله ای و طبقه ای انتخاب شدند . ابزارها ی سنجش اطلاعات پرسشنامه محققساخته کارکردهای رهبری آموزشی و پرسشنامهابعاد تدریس مؤثر بودند که برای تعیین روایی صوری آنها از نظرات متخصصان و برای تعیین روایی سازه از تحلیل عاملی تأ ییدی و برای ضریب پایایی و محاسبه همسانی درونی گویه ها از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها نشان میدهد که کارکردهای رهبری آموزشی مدیران عبارتاند از: کمک مستقیم به معلمان، رشد حرفه ای معلمان، رشد حرفه ای معلمان به صورت گروهی، برنامه ریزی درسی و اقدام پژوهی و مؤلفه های تدری سمؤثر معلمان عبارتاند از: تسلط بر محتوی، برنامه ریزی درسی(طرح درس)، استفاده از روش های متنوع تدریس، ارزشیابی، مدیریت کلاس، درک تفاوت های فردی، رشد حرفه ای معلم و ارتباط با اولیاء. همچنین ب ین کارکردهای رهبری مدیران با تدریس مؤثر معلمان رابطه معناداری وجود دارد و در نهایت ، به منظور پیشبینی تدریس مؤثر معلمان از طریق کارکردهای رهبری آموزشی از رگرسیون خطی با روش همزمان استفاده شد. نتایج بیانگر تبیین 28 درصد از واریانس تدریس مؤثر معلمان از طریق کارکردهای رهبری آموزشی بوده است.
استنباط های رهبری آموزشی مبتنی بر شناخت خدا وانسان در تفسیر المیزان علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتقا و گسترش نظریه ی تعلیم و تربیت اسلامی، به ارائه ی اقتضائات رهبری آموزشی ازطریق شناخت ویژگی ها و صفات خدا و انسان در این حوزه ی خطیر، می پردازد. راهبرد این پژوهش کیفی برای ارائه ی استنباط های رهبری آموزشی، تحلیل مضمون آیات مربوط به صفات خدا درحیطه ی هدایت و تکامل بشر و همینطور آیات ارائه شده در باب چگونگی رهبری پیامبر در جهت سوق افراد به سوی این هدف عالی است. بنابراین که تفسیرالمیزان یکی از کامل ترین تفاسیر ارائه شده از قرآن محسوب می گردد، آرا علامه طباطبایی در این تفسیر، به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین منبع گردآوری داده ها مورد مطالعه قرارگرفت و سپس داده های جمع آوری شده با روشی استنباطی مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. نتایج بررسی ها دربرگیرنده نکاتی ناب و کاربردی در حوزه مدیریت آموزشی بود. براساس استنباط های مبتنی برخدا شناسی، رهبر آموزشی باید بداندکه به واسطه روح الهی دمیده شده در انسان، خداوند امکان پرورش صفات خود را نیز در وجود انسان قرار داده است که با تقویت آن ها می توان در رهبری آموزشی نیز از آن ها بهره برد. صفاتی مانند علیم و قیوم از جمله ی این صفات است که به ترتیب بیانگر لزوم تسلط علمی و تخصصی مدیر، تدبیر و توانایی مدیریتی وی و در نهایت آگاهی و هوشیاری وی نسبت به مسائل مبتلی به است. صفات رزاق و رب مقتضی تلاش برای بهبود توان مالی و پرورش فکری فراگیران بوده و صفت رحیم ایجاب می نماید که نسبت به آن ها تا حد امکان مهربان باشد. از مطالعات درحوزه انسان شناسی نیز، لزوم برخورداری رهبر آموزشی از ویژگی هایی چون ایمان، عمل صالح، محبت، مشورت، توکل، اعتدال، عدالت و مساوات و همینطور استقامت و پایداری استنباط می گردد.
رهبری آموزشی در آموزش و پرورش دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری آموزش مدار در سازمان های فرهنگی با تأکید بر مدیران مدارس دوره اول ابتدایی شهر تهران انجام شده است. بدین منظور مبتنی بر رویکرد پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی (کیفی و کمی)، در دو بخش کیفی (بر اساس داده بنیاد خودظهور) و کمی (بر پایه روش پیمایشی مقطعی) داده های مورد نیاز گردآوری گردید. در بخش کیفی جامعه آماری شامل متخصصان و خبرگان حوزه رهبری آموزشی بود که به روش نمونه گیری غیراحتمالی آگاهانه از نوع هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. سپس به کمک فن دلفی و بارش مغزی تکمیل شد. نتایج حاصل از کدگذاری مبتنی بر روش داده بنیاد خودظهور منجر به شناسایی 248 شاخص، 39 مؤلفه و 5 بعد اعتقادی، ساختار کار و محیط، سبک رهبری، توانایی سازمانی و کاری رهبر و ویژگی های شخصی، عقلی و عاطفی رهبری گردید. جامعه مورد بررسی در بخش کمی شامل کلیه مدیران مدارس دوره اول ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران با مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر به تعداد 415 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 199 نفر تعیین و به روش تصادفی طبقه ای نمونه انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی نشان داد یافته های بخش کمی عیناً مؤید بخش کیفی است. پژوهش حاضر ضمن ارائه الگوی رهبری آموزشی متشکل از ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها برای مدیران مدارس دوره اول ابتدایی شهر تهران، راهکارهایی را برای اجرای الگوی مزبور شناسایی و تدوین کرده است که در ادامه به آنها پرداخته شده است. الگوهای رهبری آموزشی، رویکردهای متفاوتی به رهبری و مدیریت سازمان های آموزشی دارند و یک تئوری خاص نمی تواند رهبری و مدیریت مدرسه را به طور کامل به تصویر بکشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت الگوی ارائه شده در مقایسه با سایر الگوها دارای جامعیت بیشتری است و از طرف دیگر این الگو صرفاً متناسب با ویژگی ها و استلزامات دوره اول ابتدایی است. از آنجاکه مدارس ابتدایی به عنوان نهاد زیربنایی و شکل دهنده افراد جامعه بوده و بذر تعهد، تقوا، مسئولیت پذیری، خلاقیت، عشق و... در دوره ابتدایی پاشیده می شود، این دوره در واقع نیازمند رهبری تجسم گرا است. بنابراین به کارگیری و عملیاتی کردن الگوی مزبور می تواند به رهبری آموزشی اثربخش در دوره اول ابتدایی کمک بسزایی نماید.
ارائه مدلی جهت ارتقا نقش معاونین مدارس ابتدایی استان مازندران به رهبری آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی است که نقش معاونان مدارس ابتدایی را به رهبری آموزشیی ارتقیاد دهید، تیا معاونان از انبوه وظایف غیر آموزشی که انجام میدهند، به سوی انجام وظایف مرتبط با آموزش سوق یابند. نوع پژوهش کمی- کیفی و روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. حجم نمونه شامل 610مدیر، معیاون و معلم بود که با روش طبقه بندی دو مرحلهای تعیین شد، بدین صورت که استان مازندران به 3طبقه شرقی، مرکزی و غربی تقسیم شد و از هر طبقه تعدادی شهر انتخاب، و سپس این شهرها نیز به دو ییا سیه طبقیه تقسیم شدند و بطور تصادفی در هر طبقه تعدادی مدرسه انتخاب و تمام مدیران، معاونان و معلمان آنهیا بیه عنوان نمونه انتخاب شدند، برای تعیین تعداد نمونه در هر طبقه، از روش انتسیاب متناسیا اسیتفاده گردیید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه دو قسمتی وظایف معاونان استفاده شد، قسمت اول شیامل سیوا ت بسته در دو وضعیت موجود و ایده آل و قسمت دوم شامل سوا ت باز بیود. رتبیه بنیدی فرییدمن و تحلییل، دسته بندی و کمی سازی سوا ت باز اجزاد زیر را برای مدل رهبری آموزشی معاونان مشخص نمود: -1ایجاد آگاهی در مدیران، معاونان و معلمان، نسبت به وظایف معاونان؛ -2تهیه شرح وظایف با محوریت امور آموزشی و الزام به اجرای آن؛ -3تدارک دورههای دانشگاهی کوتاه مدت و کارآموزی پیش از تصدی معاونت؛ -4آگاه ساختن معاونان از قوانین و مقررات آموزشی در سطح ملی و منطقه ای؛ -5تشویق مدیران و معاونان به رهبری تیمی و ارائه آموزشهای زم در این زمینه؛ -6در نظر گرفتن فردی، برای کمک به معاون مدرسه؛ -7بهبود معیشت معاونان. به کار گیری این مدل و اجزای آن میتواند اقدامات و نقش معاونیان را بیه سیطحی بیا تر ارتقیا داده و در نهایت بهبود عملکرد مدارس و نظام آموزشی ایران را در پی داشته باشد.
نقدی برکتاب مدیریت آموزشی: تئوری، تحقیق و کاربرد(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب «مدیریت آموزشی: تئوری، تحقیق و کاربرد» که توسط استاد محترم جناب آقای دکتر علی شیرازی تألیف شده، تلاشی برای کمبود منابع درسی مدیریت آموزشی بوده است. هدف مقاله، بررسی تحلیلی و بیان نقاط قوت و ضعف محتوی کتاب است. این اثر محاسنی دارد اما از کاستی هایی نیز رنج می برد که رفع آن می تواند بر غنای مباحث کتاب بیفزاید. نویسنده کتاب در کاربرد اصطلاحات تخصصی و معادل سازی واژه های خارجی به غیراز مواردی چند، دقت لازم را داشته و ازلحاظ مطابقت با سرفصل های مصوب قابل قبول است. محتوا باارزش های اسلامی و ایرانی سازگار است. کتاب مذکور به تاریخچه رشته و نظریه پردازی در مدیریت آموزشی نپرداخته؛ و آثار مهم منتشرشده مدیریت آموزشی را بررسی نکرده از این رو، تصویر جامعی از مدیریت آموزشی را در ایران و جهان فراهم نمی کند. همچنین، پیشرفت های معرفت شناختی در مدیریت آموزشی و تولید دانش در سده های گذشته ارائه نشده است. متأسفانه، بر خلاف عنوان خوب کتاب، به احتمال زیاد، دانشجویان با خواندن آن، نمی توانند به فهم جامعی از ویژگی های منحصربه فرد مدیریت آموزشی و درک نظام مندی از دانش کاربردی و نظری این رشته دست یابند. امید است که در ویرایش بعدی پیشبرد مباحث نوین حوزه مدیریت آموزشی موردتوجه قرار گیرد به گونه ای که به تدوین برنامه درسی آماده سازی رهبران مدارس کمک کند.
اعتباریابی مقیاس شرایط توانمندساز کارآمدی جمعی معلمان(EC-CTES)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
17 - 32
حوزه های تخصصی:
مقیاس شرایط توانمندساز کارآمدی جمعی معلمان دنهو با هدف شناسایی زمینه ها و موقعیت هایی که با مداخله در آنها بتوان خودکارآمدی جمعی و به تبع آن آموزش را بهبود بخشید، طراحی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پایایی و روایی این مقیاس انجام شد. با جمع آوری داده هایی از نمونه ای به تعداد 178 معلم ویژگی های فنی پرسشنامه ارزیابی شد. ثبات درونی مقیاس به روش محاسبه آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و اعتبار عاملی مقیاس با تحلیل عاملی تاییدی انجام شد. آلفای کرونباخ ابعاد شش گانه بین 72/0 تا 83/0 و کل مقیاس برابر با 94/0 حاصل شد و همبستگی همه ابعاد با کل مقیاس معنادار بوده است. نتایج تحلیل عاملی حاکی از معناداری هر یک از پارامترهای برآورد شده، بود. همچنین شاخص های نسبت خی دو بر درجه آزادی، برازش ریشه مربعات خطای تقریب، نیکوئی برازش، برازش تطبیقی، برازش هنجار شده به ترتیب با مقادیر 81/1، 068/0، 89/0، 95/0 و 90/0 نشان دهنده برازش قابل قبول مدل با داده ها بود. نتایج گویای آن است که مقیاس شرایط توانمندساز کارآمدی جمعی معلم از ثبات بالا و اعتبار مطلوبی در بین معلمان اردبیلی برخوردار بوده و ابزاری مناسبی جهت سنجش شرایط توانمندساز کارآمدی جمعی معلمان، برای اهداف تحقیقاتی، تشخیصی و مداخله ای است.
رابطه ی رهبری آموزشی و خودکارآمدی معلم با توسعه ی حرفه ای معلمان دوره ابتدایی ناحیه ۲ شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی رابطه رهبری آموزشی و خودکارآمدی معلم با توسعه حرفه ای معلمان دوره ابتدایی ناحیه 2 شهر اردبیل بود. این تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه معلمان دوره ابتدایی ناحیه 2 شهر اردبیل به تعداد 1260 نفر تشکیل داده اند. برای تعیین حجم نمونه بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 374 انتخاب و به روش خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری آموزشی اصغری و همکاران و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران و پرسشنامه توسعه حرفه ای دبیران شاه پسند و همکاران استفاده شده است که خصوصیات فنی ابزارهای مذکور در تحقیقات مختلف تایید شده است. در پژوهش حاضر پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه رهبری آموزشی92/0، برای پرسشنامه خودکارآمدی 78/0 و همچنین برای توسعه حرفه ای 97/ 0 بدست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس. اس تحلیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش-های آماری توصیفی، میانگین و انحراف استاندارد و تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رهبری آموزشی و خودکارآمدی با توسعه حرفه ای رابطه معناداری وجود دارد و میانگین نمرات رهبری آموزشی، خودکارآمدی و توسعه حرفه ای بالاتر به طور معناداری بالاتر از میانگین است. همچنین متغیر رهبری آموزشی با بیشترین میزان تاثیر و خودکارآمدی با کمترین میزان تاثیر متغیر توسعه حرفه ای را پیش بینی می کنند
تاریخ نگاری مدیریت آموزشی در ترازوی نقادی
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
135 - 169
حوزه های تخصصی:
تطور و تکامل مفاهیم و نظریه های علمی در درازنایتاریخصورت می گیرد. مدیریت آموزشی به عنوان یک حوزه مطالعاتی از این امر مستثنی نیست. بنابراین، فهم فراز و فرودهای مفهومی این حوزه نیازمند نگریستن به آن به مثابه امری تاریخی است. هدف مقاله حاضر، مطالعه نگاشت تاریخی مدیریت آموزشی از مجرای کنکاش نقادانه کتاب «تاریخ مدیریت آموزشی از منظر کتب درسی» بوده است.به منظور دستیابی به هدف فوق با کاربست روش نقد، کتاب از جنبه بیرونی و درونی، بررسی شده است.یافته ها حاکی از آن است که کتاب مذکور باوجود برخورداری از ویژگی های مثبت فراوان، در پاسخ به پرسش ها و اهداف مدنظر دچار کاستی هایی بوده و به طور بایسته نتوانسته-است شمایل کاملی از تاریخ مدیریت آموزشی را به تصویر بکشد. مقاله با استخراج درس آموزی-هایی به منظور خوشه چینی پژوهشگران داخل کشور از میراث جهانی این حوزه خاتمه یافته است. تطور و تکامل مفاهیم و نظریه های علمی در درازنایتاریخصورت می گیرد. مدیریت آموزشی به عنوان یک حوزه مطالعاتی از این امر مستثنی نیست. بنابراین، فهم فراز و فرودهای مفهومی این حوزه نیازمند نگریستن به آن به مثابه امری تاریخی است. هدف مقاله حاضر، مطالعه نگاشت تاریخی مدیریت آموزشی از مجرای کنکاش نقادانه کتاب «تاریخ مدیریت آموزشی از منظر کتب درسی» بوده است.به منظور دستیابی به هدف فوق با کاربست روش نقد، کتاب از جنبه بیرونی و درونی، بررسی شده است.یافته ها حاکی از آن است که کتاب مذکور باوجود برخورداری از ویژگی های مثبت فراوان، در پاسخ به پرسش ها و اهداف مدنظر دچار کاستی هایی بوده و به طور بایسته نتوانسته-است شمایل کاملی از تاریخ مدیریت آموزشی را به تصویر بکشد.
سواد رهبری آموزشی مدیران مدارس در نظام آموزش وپرورش: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
539 - 498
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش، فراترکیب تبدیلی بود که در گام اول و پس از ارائه سؤال پژوهش، اعضای تیم فراترکیب مشخص شدند. در گام دوم و سوم، منابع معتبر داده های پژوهش بر اساس دو معیار شمول و خروج شامل انتخاب پایگاه های معتبر لاتین اسکوپوس، اشپرینگر 2005 تا 2019 و فارسی مگیران و نورمگز و ... در بازه زمانی 1378 تا 1398، جستجو و 600 مقاله بررسی شد که بر اساس فهرست الف (مرتبط)، ب (تا حدودی مرتبط) و ج (نامرتبط)، در نهایت، تعداد 42 مقاله انتخاب شد. در گام چهارم، با تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا 331 مضمون پایه سواد رهبری آموزشی استخراج شد. سپس با شیوه فراچکیده نویسی و دسته بندی، این 331 مضمون پایه در20 مضمون سازمان دهنده با عنوان سواد اطلاعاتی، سواد ارتباطی، سواد رهبری، سواد اخلاقی، سواد شخصیتی، سواد اعتقادی، سواد حرفه ای، سواد اقتصادی، سواد دیجیتال، سواد سلامت، سواد اجتماعی، سواد بین المللی، سواد اداری، سواد تفکر، سواد فرهنگی، سواد آکادمیک، سواد نگرشی و ارزشی، سواد حقوقی، سواد پژوهشی و سواد هنری قرار گرفت و چارچوب سواد رهبری آموزشی مدیران مدارس را تشکیل دادند. چارچوب طراحی شده می تواند به عنوان معیاری برای انتخاب و یا طراحی دوره های آموزش ضمن خدمت مدیران مدارس در نظام آموزش و پرورش قرار گیرد.
تحلیلی پدیدارشناسانه از ادراکات و تجارب زیسته معلمان از رهبری آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
190 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، کشف ادراکات و تجارب زیسته ی معلمان مدارس ابتدایی شهر شیراز از رهبری آموزشی بود . طرح پژوهش کیفی و روش پژوهش پدیدارشناسی بود . مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش حاضر معلمان مدارس ابتدایی شهر شیراز بودند ، که با رویکرد نمونه گیری هدفمند با تکنیک معیار ، 23 نفر از معلمان مدارس ابتدایی جهت کشف ادراکات و دیدگاه آنها نسبت به رهبری آموزشی انتخاب شدند . انتخاب مشارکت کنندگان بر مبنای اشباع نظری و ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اولیه داده ها از معیارهای قابل قبول بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شد. پس از کدگذاری اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمون، دوازده مضمون پایه، سه مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیراستخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد، برخی از مولفه های رهبری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر شیراز ویژگی های سازمانی مانند: تأمین امکانات آموزشی، توانمندسازی معلمان، توجه به نیازهای روان شناختی دانش آموزان و ویژگی های آموزشی مانند: پیشرفت تحصیلی، برگزاری اردوها و مراسم ها، همکاری در کلاس داری و ویژگی های شخصیتی مانند: حل مسئله، روابط همراه با احترام، حق طلبی می باشند. یافته های پژوهش حاضر می تواند مقدمه ای برای توجه و شناخت بیشتر درخصوص رهبری آموزشی و بهسازی وضعیت موجود باشد.
الگوی رهبری توزیعی و زمینه های استقرار آن در مدارس ابتدایی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
516 - 490
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان دوره ابتدایی نواحی 4، 5 و 6 شهر مشهد تشکیل دادند. حجم نمونه شامل 335 نفر از معلمان دوره ابتدایی در نواحی چهار، پنج و شش بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای از سه ناحیه برخوردار، نیمه برخوردار و نا برخوردار انتخاب شدند. نخست، به بررسی وضعیت الگوی رهبری توزیعی در مدارس موردمطالعه با استفاده از پرسشنامه Spillane (2000) پرداخته شد. در مرحله بعد، نظر به نتایج به دست آمده از پیمایش، مهم ترین زمینه های استقرار رهبری توزیعی از طریق مصاحبه فردی و کانونی با مطلعان کلیدی شناسایی و استخراج شدند. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از تفاوت معنی دار بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب رهبری توزیعی به ویژه در مؤلفه تصمیم گیری مشارکتی در مدارس ابتدایی مشهد می باشد. علاوه براین، نتایج نشان داد که استقرار رهبری توزیعی در مدارس ابتدایی تابع بروز و ظهور ویژگی هایی مانند چشم انداز، سازمان دهی، فرهنگ خوش بینی، ساختار توانمندساز و دانش آموز محوری می باشد.
مدل رهبری آموزشی مبتنی بر زیبایی شناختی در نظام آموزش عالی (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
123 - 142
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل رهبری آموزشی مبتنی بر زیبایی شناسی در دانشگاه های دولتی ایران در بازه زمانی 98-1400 با رویکرد کیفی انجام گرفت. در این پژوهش کاربردی– اکتشافی، ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه بوده است. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان دانشگاه های دولتی بوده که با روش گلوله برفی 13 نفر از خبرگان، نمونه آماری را تشکیل دادند. برای تحلیل و ارائه مدل از تکنیک داده بنیاد استفاده شد. در مرحله کدگذاری باز، 952 کد اولیه استخراج شد که در نهایت 123 مفهوم تبیین شد که در قالب 33 مقوله فرعی یا مولفه، 10 مقوله اصلی و مقولات اصلی در قالب 6 طبقه، الگوی پارادایمی رهبری آموزشی مبتنی بر زیبایی شناسی را شکل دادند. در مدل ارائه شده، رهبر آموزشی زیبا با مصادیق رهبری ذهن و احساسات، رفتار آموزشی زیبا، نگاه و بینش معنوی و آراستگی به مرکز ثقل مدل پارادایمی تبدیل شد؛ ظرفیت های فردی و جو حاکم بر دانشگاه به عنوان شرایط علّی؛ ظرفیت های نهادی- سازمانی ازجمله عوامل ساختاری و فرایندی، فرهنگ، مدیریت منابع انسانی حرفه گرا و سیمای دانشگاه به عنوان بستر حاکم؛ عوامل برگرفته از محیط کلان و موانع فرهنگی و کلیشه ای و موانع ساختاری به عنوان شرایط مداخله گر؛ راهبردهای فرهنگی- اجتماعی؛ راهبردهای آموزشی-ترویجی، الگوسازی و تکریم رهبران زیبایی شناسی، بازنگری و اصلاح برنامه ها همراه با راهبردهایی جهت چابک سازی و بوروکراسی زیبا به عنوان کنش ها و تعاملات مدل و در نهایت خلق دانشگاه زیبای بالنده، تحقق بالندگی فردی و توسعه اجتماعی پیامدهای این مدل هستند
تأثیر رهبری آموزشی و رهبری توزیع شده بر خودکارآمدی معلم و رضایت شغلی معلمان زن
این پژوهش باهدف بررسی رابطه تأثیر رهبری آموزشی و رهبری توزیع شده بر خودکارآمدی و رضایت شغلی معلمان زن مدارس شهرستان اسلام آباد غرب اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن معلمان زن ابتدایی شهر اسلام آباد غرب بودند که از میان آنان 100 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب شد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ی رضایت شغلی آلترمن و همکاران ( 2007)، رهبری آموزشی عبدالهی و همکاران (2011)، خودکارآمدی ریگز و نایت (1994)، رهبری توزیع شده ی گوردون (2005)، بود. در تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که تمام متغیرهای مورد بررسی با همدیگر ارتباط معناداری دارند (01/0>p). هم چنین با بررسی میزان ارتباط متغیر رضایت شغلی و خودکارآمدی با سایر متغیرها مشخص شد، اگر همه ی متغیرها وارد معادله شوند، رهبری توزیع شده و رهبری آموزشی رابطه ی معنی داری با رضایت شغلی و خودکارآمدی دارند.
بازنمایی ادراکات و تجارب زیسته مدیران مدارس از توسعه حرفه ای: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ادراکات مدیران مدارس و دست اندرکاران برنامه های آموزشی نسبت به توسعه حرفه ای مدیران بود. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر شامل مدیران مدارس شهر مشهد و دست اندرکاران اجرایی برنامه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس (شامل: کارشناسان، برنامه ریزان و مدرسان آموزش) در ادارات آموزش وپرورش شهر مشهد بود. با استفاده از روش «نمونه گیری هدفمند» از نوع «نمونه گیری موارد مطلوب»، 25 نفر شامل 20 نفر از مدیران مدارس و 5 نفر دست اندرکاران و مجریان انتخاب شدند. از روش مصاحبه نیمه ساخت یافته جهت گردآوری داده ها استفاده شد. در پژوهش حاضر برای اعتباربخشی از مدل قابلیت اعتماد لینکلن و گوبا استفاده شد. نتایج نشان داد: روش های توسعه حرفه ای مدیران مدارس به دو دسته کلی روش های رسمی و روش های غیررسمی تقسیم می شوند. مهمترین اهداف مدیران از شرکت در فعالیت های توسعه حرفه ای عبارت بودند از: ارتقای دانش و مهارت های ضروری؛ کسب مقبولیت بیرونی/ اجتماعی و کسب امتیازات و گواهینامه ها و پاداش مادی. همچنین، محتوای برنامه های ضمن خدمت در دو دسته عمومی و تخصصی قرار گرفت. پیامدهای توسعه حرفه ای مدیران مدارس عبارت بودند از: آگاهی بخشی؛ هم افزایی و همیاری؛ تلنگرهای ذهنی؛ راهنما و الگوی عمل؛ استفاده از نتایج ارزشیابی دوره های رسمی.