مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
عناصر طبیعی
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
باغ یکی از آثار انسانی است که به عنوان عامل هویّتی و نمایش عینی باورهای جامعه ایفای نقش می کند. غرض از باغ سازی هر چه که باشد یکی از پیامدهای محتوم آن زیباآفرینی است؛ با عنایت به ارتباط تنگاتنگ باغ ایرانی و زیبایی، شناسایی اصول حاکم بر زیبایی باغ ایرانی و مبانی آن مراتب زیبایی این باغ ها هدف اصلی پژوهش حاضر است. با عنایت به این که برای موضوع مقاله (باغ) صفت ایرانی ذکر شده، روش اصلی، تفسیر و تحلیل متون و همچنین تحلیل آثار موجود خواهد بود.
تصویرسازی با عناصر طبیعت در شعر ایلام با تکیه بر شعر ده شاعر معاصر ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز انسان با طبیعت و جلوه های متنوع آن در ارتباط بوده و مظاهر و زیبایی های طبیعت بر اندیشه ی آدمی تأثیر گذاشته و به ویژه در آثار ادبی و هنری، نمود چشمگیری یافته است. در ادبیات استان ایلام، ارتباط شاعران ایلامی با طبیعت و عناصر خیال انگیز آن به گونه ای است که نمی توان شعرآنان را جدای از طبیعت دانست؛ چرا که شاعران ایلامی در دامان طبیعت سبز ایلام با گل ها ی رنگارنگ و کوه های سر به فلک کشیده ی آن، بالیده و زندگی کرده اند و این جلوه های طبیعت به گونه ای زیبا و در قالب آرایه های ادبی درشعر آنان نمود یافته است.
تجلی عناصر طبیعت در شعر معاصر ایلام به گونه ای است که می توان آن ها را – از دیدگاهی - در چهار مقوله ی عناصر آسمانی، عناصر زمینی، عناصر اربعه، عناصر زمانی طبقه بندی نمود. بیشترین تجلی و کارکرد این عناصر، در چهار قالب استعاره، تشبیه، مجاز و کنایه در شعر معاصر استان ایلام نمود یافته است. شاعر معاصر ایلامی بیشتر از آن که بخواهد با ذکر نام عناصر طبیعت در شعر خویش، به توصیف آن عناصر بپردازد، از آن ها برای بیان رویدادها و وقایع گوناگون اجتماعی و مضامین انسانی و عاشقانه بهره برده است. سهم تجلی عناصر طبیعت در شعر معاصر ایلام در دو قالب استعاره وتشبیه، بیشتر از دو قالب کنایه و مجاز بوده است.
زیبایی شناسی گلدان در مراکش
منبع:
هنر و تمدن شرق سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵
13 - 22
حوزه های تخصصی:
تکرار یک عنصر در هر فرهنگ می تواند ضمن الگوسازی، هویت بخش و حامل معنا باشد که درک آن توسط مخاطب تفسیری زیباشناسانه از سلیقه فرهنگی را به دست می دهد. با این تعریف به نظر می رسد تکرار عنصر شهری گلدان و قاب کردن عناصر طبیعی آب و درخت در فضای عمومی شهرهای مراکش توسط آن، از نکات بارز سلیقهٔ فرهنگی این کشور به شمار می رود. علاوه بر این نوع برخورد متولیان، چه نهادهای دولتی و چه اقدامات شهروندان، حاکی از اعمال سلیقه هایی است که گلدان را از مبلمان شهری وارد حوزه هنر عمومی و شهری ساخته است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به بوم شناسی گلدان به معنای کشف خاستگاه ردپای حضور آن را تا هنر رومن ها دنبال می کند و چنین می پندارد که حضور بارز این عنصر احتمالاً ریشه در گلدان های «درخت زندگی» و «چشمهٔ زندگی» در فرهنگ رومنی دارد که تا امروز نیز در قالب گلدان، حوض و آبخوری در سرزمین های تابعهٔ امپراتوری روم به چشم می خورد. با فرض اینکه گلدان به مثابه قاب و حاشیه، وظیفه تزئین یک متن را بر عهده دارد مقاله در پاسخ به معناشناسی گلدان در فرهنگ رومی و به تبع آن در فرهنگ امروزین مراکش چنین نتیجه می گیرد که به رغم حضور عناصر طبیعی آب و درخت در گلدان، رویکردی طبیعت گرا بر آن حاکم نیست زیرا به نظر می رسد گلدان به معنای تزئین از خود متن عناصر طبیعی فراتر رفته و حتی جایگزین آن شده است. چنین رویکردی می تواند تداعی گر نوعی تزئین گرایی نیز باشد. این مقاله از نوع اکتشافی بوده و اساس آن بر پایه مشاهدات میدانی شکل گرفته است. انتخاب نمونه های موردی بر اساس کشف عنصر تکرارشونده منتج از تجربه و تحلیل 8 شهر و قصبه در کشور مراکش به عنوان جامعهٔ آماری مورد بازدید بوده است.
تحلیل مؤلفه های «تصویر ذهنی ارزیابانه» شهروندان از دروازه قرآن شیراز و بافت پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر ذهنی ارزیابانه حاصل توسعه مفهوم تصویر ذهنی لینچ است که مؤلفه «معنا» را به نحوی به دو مؤلفه «هویت» و «ساختار» اضافه نموده و بدین ترتیب جنبه های احساسی را نیز در نظر می گیرد. پژوهش حاضر به بررسی مؤلفه های تصویر ذهنی ارزیابانه شهروندان از محدوده دروازه قرآن شیراز شامل منطقه ای وسیع از ویژگی های تاریخی، طبیعی، خاطره ای و اجتماعی را می پردازد. راهبرد این پژوهش ترکیبی شامل کیفی و مورد پژوهی است. ارزیابی شهروندان بر روی عکس هوایی رنگی منطقه به دست آنان در قالب نواحی «دوست داشتنی» و «غیر دوست داشتنی» ترسیم شده است. همچنین مصاحبه نیمه سازمان یافته و عمیقی نیز با هر یک انجام شده است. در مجموع 53 نفر از شهروندان به عنوان «مشارکت کنندگان بالقوه» و با در نظر داشتن میزان آشنایی با محدوده انتخاب شدند. نتایج به شیوه تحلیل محتوا و در رویکردی استنتاجی و انتقادی ارزیابی و تحلیل شدند. نقشه های ترکیبی حاصل از پاسخ های ترسیمی و تحلیل محتوای مصاحبه ها نشان دادند که «آرامگاه حافظیه» و «باغ جهان نما» و «دروازه قرآن و محدوده پیرامون آن» به ترتیب دوست داشتنی ترین مکان ها بوده اند. مؤلفه های ابراز شده در مصاحبه ها نیز به ترتیب به «واکنش های احساسی و عاطفی»، «عناصر طبیعی»، «عناصر تاریخی»، «خاطره انگیزی»، «مدیریت شهری مناسب» و «عوامل اجتماعی» قابل طبقه بندی هستند. نواحی غیر دوست داشتنی در نقشه نهایی به «لبه های کالبدی خیابان های شهری پیرامون» و «بافت مسکونی هفت تنان» محدود شده است. تحلیل محتوای مصاحبه ها نشان می دهند که «ضعف مدیریت شهری»، «معضلات اجتماعی»، «ذهنیت و خاطرات نامناسب» و «واکنش های احساسی منفی» از دلایل اشاره به محدوده های غیردوست داشتنی هستند. عناصر تاریخی و عناصر طبیعی تأثیری در ترجیح و انتخاب محدوده های غیر دوست داشتنی نداشتند. بر این اساس در انتها پیشنهادات و راهکارهایی در دو بٌعد 1) طراحی و 2) کالبدی و عملکردی ارائه شده است.
منظر همچون طبیعت نمادین، تأملی بر نقش نمادین عناصر طبیعی در شکل گیری منظر روستای «کامو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۲
28 - 37
حوزه های تخصصی:
منظر روشی تاریخی برای تجربه و شناخت جهان است و همچون متن و تصویری فرهنگی، قابلیت انتقال جهان بینی افراد را دارد. مناظر روستایی به عنوان مناظری هم زمان طبیعی و فرهنگی شناخته می شوند که اجتماعی شدن طبیعت را به واسطه تصرف گروهی فرهنگی و قومی به نمایش می گذارند. منظر روستای کامو حاصل ساماندهی محیط و عناصر طبیعی براساس باورها، معانی و ارزش های مشترک ساکنان است. در این روستا عناصر و اجزای طبیعی، ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی هستند که در قالب انگاره های فرهنگی و با سازوکاری مشخص، انتقال مفاهیم و معانی و ارائه منظر روستایی را به عنوان یک موجودیت واحد و کل نمادین میسر می سازند. هدف از نوشتار حاضر بررسی نقش نمادین محیط و عناصر طبیعی در شکل گیری منظر روستای کامو و شیوه هایی است که این مسأله از معانی، باورها و تعاریف اصلی ساکنان اثر پذیرفته و بر شناخت ساکنان از محیط و نحوه ساماندهی و مدیریت آن اثر می گذارد. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کیفی و قوم نگارانه بوده و با رویکرد تحلیلی و تفسیر معانی منظر قومی و ادراک منظر، به تببین مدل مفهومی ادراک نمادین منظر و روشن ساختن نقش عناصر طبیعی در شکل گیری منظر روستای کامو می پردازد. جمع آوری اطلاعات در مرحله تبیین مبانی نظری از نوع کتابخانه ای و در مرحله مطالعه موردی به شیوه میدانی است. ماهیت نمادین منظر روستایی در تحول محیط به منظر، عناصر طبیعی به نمادهای فرهنگی و تعامل گران به گروه فرهنگی دیده می شود. در منظر روستای کامو عناصر طبیعی فراتر از نقش کارکردی خود به شکلی نمادین، به ساختاری از ارزش ها و باورها اشاره دارند که فهم مخاطبان از محیط روستا را فراتر از دریافت اطلاعات از محیط کالبدی، به ادراک نمادین منظر ارتقا می بخشند. این مسأله در پاسخگویی محیط به نیازهای مادی و معنایی ساکنان شکل می گیرد. پاسخگویی به نیازهای مادی نظیر تأمین معیشت و سرپناه، با تکیه بر نقش روایتگر منظر پتانسیل های محیط طبیعی را به نمایش گذاشته و پاسخگویی به نیازهای معنایی نظیر نیازهای اجتماعی و زیبایی شناسانه، با تکیه بر وجه شاعرانه منظر باورهای طبیعت گرایانه ساکنان را بازگو می کند.
مطالعه و طراحی عناصر طبیعی در طراحی ها و تزئینات داخلی به شیوه مدرن با توجه به جان دادن در چوب
انسان های اولیه با خانه و کاشانه آشنا نبودند و تنها محل با شیی را به عنوان سرپناه فراهم می کردند تا از باد و باران در امان باشند. پس از سال ها انسان شروع به طراحی خانه و مسکن به عنوان محلی برای سکونت کرد. در مفاهیم معماری از قرنها پیش ساخت مقدس «خانه» به عنوان محلی برای آرامش و توجهات معنوی تعریف می شد، اما امروزه این مفهوم کسی نادیده گرفته شده و خانه صرفاً محلی برای آسایش شده، آسایشی که آرامش در بر ندارد. یکی از راهه ای ایجاد فضاه ای مطبوع جسمانی و روحانی در محیط زندگی، کاربرد عناصر طبیعی در طراحیها و تزئینات داخلی، به شیوه مدرن با توجه به جان دادن در چوب می باشد. با توجه به اینکه جمیت انسانی روزبه روز در حال رشد و پیشرفت است. امروزه ساختمان ها جزئی از طبیعت و محیط زیست پیرامون ما شده است که باید در جهت گسترش این محیط سعی بر آن شود که کمترین ناسازگاری و مغایرت را با محیط طبیعی داشته باشد. استفاده از چوب طبیعی به عنوان تزئین و دکوراسیون در جهت تامین کیفیت یکپارچه، از نظر اقتصادی، اجتماعی و محیطی است. چوب به عنوان متریالی تجدیدپذیر و مصالحی پایدار از پرکاربردترین عناصر در محیط اطراف ما می باشد که در عصر صنعتی بیشتر مدل های صنعتی و مصنوعی آن مورد استفاده قرار می گیرند. بطور کلی در این پژوهش سعی بر این بوده به خواص چوب، طراحیها و تزئینات داخلی، انواع چوبها، جوبهای موجود در طبیعت و قابل بازیافت برای طراحی و کاربردهای آن پرداخته شده است.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی-اجتماعی بر حس مکان در فضاهای باز مجتمع مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
87 - 98
حوزه های تخصصی:
افزایش تصاعدی جمعیت شهری و ساخت و ساز مسکن در قالب مجتمع های مسکونی و نگاه کمی گرایانه به عناصر کالبدی، پیامدهایی نظیر بیگانگی انسان با مکان و کاهش حس مکان را در پی دارد. هدف این تحقیق را می توان «ارائه راهکارهای طراحی فضاهای باز مسکن در جهت افزایش حس مکان در محیط مسکونی» دانست. در مرحله نخست، از مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. عوامل موثر بر حس مکان در 4 دسته شامل عوامل کالبد فیزیکی، محیط اجتماعی، عوامل تداعی کننده معنا و مشخصات جمعیتی شهروندان طبقه بندی شدند. در ادامه پژوهش تکنیک دلفی به کار گرفته شده است و افراد متخصص از اساتید دانشگاه های شهید بهشتی و علم و صنعت ایران در حوزه معماری مسکن انتخاب گردیده اند. از تکنیک دلفی برای «شناسایی» و «غربال» مهم ترین شاخص های تصمیم گیری استفاده شده است. با وجود اینکه روش دلفی یک روش تصمیم گیری چندمعیاره نیست اما در بسیاری موارد قبل از بکارگیری تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره از این تکنیک برای غربال شاخص ها یا رسیدن به یک توافق در زمینه اهمیت شاخص های تصمیم گیری استفاده می شود. براساس یافته ها، عواملی مانند تراکم کم واحدها، کاهش ارتفاع در سمت دارای دید و منظر بهتر، دید واحدها به فضای سبز، روشنایی و نورپردازی در شب، در ارتقای حس مکان در یک مجتمع مسکونی تاثیر بسزایی دارند.
تأثیر مشاهده کوتاه مدت عناصر طبیعی در فضاهای داخلی ساختمان به کمک واقعیت مجازی بر بازیابی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
5 - 21
حوزه های تخصصی:
عمده زمان روزانه فرد در شهرهای بزرگ، در محل کار یا سکونت و رفت وآمد میان آنها سپری می شود که باعث کاهش و گاهی حذف تماس روزانه فرد با طبیعت می گردد. تماس با طبیعت تأثیرات مثبت جسمی و روانی بر فرد دارد، مانند درک مثبت از محیط زندگی و افزایش سطح توجه پایدار. افزایش ارتباط با طبیعت در محیطی که فرد روزانه با آن سروکار دارد برای بهره گیری از آن تأثیرات ضروری است. این پژوهش بر محل سکونت تمرکز دارد و در پی پاسخ به این سؤال است که آیا تماس کوتاه مدت با عناصر طبیعی در طول شبانه روز می تواند تأثیراتی مشابه با گذراندن وقت در طبیعت بر فرد داشته باشد؟ لابی یک برج مسکونی، یک بار همراه و یک بار بدون عناصر طبیعی در واقعیت مجازی بازسازی و تأثیر آنها بر سطح توجه پایدار و ادراک افراد از قابلیت بازیابی توجه محیط ارزیابی شد. 157 شرکت کننده به صورت تصادفی یکی از لابی ها را تجربه کردند. هر فرد آزمون شناختی SART را یک بار پیش و یک بار پس از عبور از لابی انجام داد و پرسشنامه ادراکی PRS را تکمیل نمود. داده ها توسط نرم افزار آماری SAS تحلیل شدند. ارزیابی ها نشان داد شرکت کنندگانی که عناصر طبیعی را تجربه کردند به صورت معنادار عملکرد بهتری در آزمون داشتند. همچنین شرکت کنندگان تنها از توان بازیابی توجه لابی دارای عناصر طبیعی، ادراکی مثبت داشتند. نتایج تصدیقی است بر تأثیر مثبت تماس با عناصر طبیعی در فضای داخلی ساختمان بر ادراک فرد از محیط و بازیابی توجه افراد حتی در مدت زمان اندک.
خوانش منظر شهری سمنان و دامغان بر اساس عناصر سازمان فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
27 - 38
حوزه های تخصصی:
مفهوم شهر، شناختی به عنوان یک موجود مستقل، غیرقابل تقسیم و در تعاملی دائمی با اندام های مختلف تشکیل دهنده خود است. وجهی از مفهوم اجتماعی است که شهر را در یک نظم سیستمی با حفظ استقلال اجزاء، به هم پیوند می دهد. تعریف اجزاء و نوع پیوند آنها به فاکتورهای اجتماعی، طبیعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، کارکردی و فیزیکی وابسته است که در یک رابطه سیستمی، توسعه و حیات شهر را در طول تاریخی توضیح می دهند. در شهرهای سمنان و دامغان، بنیان شکل گیری شهر آب بوده است. سازمان فضایی شهر و تعریف عناصر شهری و رویدادها و مراسم شهر در ارتباط با آب شکل می گرفته است. در کنار دلایل و انباشت های عینی و ذهنی جاری در شهر که معنای کلیت آن را خوانش می کنند، در شهرهای مذکور، عنصر طبیعی آب به عنوان مهمترین عامل در تعریف عناصر سازمان شهر است. با حضور درخت در فضای شهر، رابطه ای تکاملی و معنادار دارد و در انطباق با مفاهیم و سایر اندام های عینی شهر به خوانش منظر شهری از طریق عناصر سازمان فضایی کمک خواهد کرد. بنابراین این مقاله با هدف شناسایی و رابطه سازمانی عناصر منظر شهری، از طریق مطالعات و مشاهدات میدانی به دنبال پاسخ به این سؤال است: چگونه عناصر منظر شهری سمنان و دامغان بر اساس عناصر سازمان فضایی شهر خوانش می شوند؟ در راستای پاسخ به این سؤال، با دیدگاهی کل نگر، براساس منابع کتابخانه ای و انطباق آنها با مشاهدات میدانی، مصادیقی از شهر خوانش شدند که بتوانند مفاهیم عناصر سازمان فضایی را روایت کنند. علاوه بر مصداق های فیزیکی و کارکردی در تعریف عناصر سازمان فضایی شهر -مرکز، قلمرو، کل های کوچک و ساختار، زیرساخت آبی و درخت به عنوان عناصر طبیعی، در تکمیل و خوانایی عناصر سازمانی شهر، از وجوه متمایز و مهم سازمانی سمنان و دامغان با سایر شهرهای ایرانی هستند.
نقش ادراک عناصر طبیعی در افزایش قابلیت حیات جمعی در فضاهای باز مجتمع مسکونی، پژوهش موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه بررسی قابلیت های محیط به عنوان بستر فعالیت های انسانی، در جهت ارتقای ارتباط انسان با طبیعت و جبران بخشی از تعاملات اجتماعی از دست رفته جاری، در فضاهای باز مجتمع های مسکونی است. نوآوری پژوهش تأکید بر اهمیت ادراک عناصر طبیعی در افزایش ایجاد حیات جمعی در پیکره سکونت گاه های شهری است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که مؤلفه های مؤثر بر حیات جمعی در فضاهایی باز در سه بعد کالبدی، عملکردی، معنایی در فضاهای باز مجتمع های مسکونی منطقه یک شهر یزد مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری هدفمند و ابزار جمع آوری اطلاعات مبتنی بر 381 پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی و مقدار آلفای کرونباخ 867/.، مشاهده و حضور در فضاهای مطالعاتی بود. مؤلفه های مؤثر بر ادراک طبیعت و عناصر طبیعی بر پایه حس بویایی، بینایی، شنوایی، لامسه، محور حرکتی و تصویر ذهنی واکاوی شد. نتایج بر وجود رابطه مثبت معنادار بین کیفیت فضاهای باز و عمومی، ادراک عناصر طبیعی و قابلیت حیات جمعی مجتمع های مسکونی حکایت داشت.