فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در تدریس تاریخ، دو عامل بر شیوه هایی که معلم به کار می برد حاکم است: نخست: دانش آموز و توانایی محدود او؛ دوم: ماهیت موضوع یا مهارتی که در صدد آموزش آن هستیم. در یک دوره طولانی و حتی تا کنون، آموزش این درس در کشور ما، به طور سنتی و عمدتاً به روش سخنرانی و پرسش و پاسخ انجام می گرفته است. هدف این پژوهش، مرور و بررسی روش های آموزشی مؤثر درس تاریخ در مدارس چند کشور مختلف جهت کاربستِ روش های جدید در آموزش آن، توسط معلمان داخل کشور بوده است. امروزه، آموزش تاریخ در برخی کشورها تحول اساسی پیدا کرده است و در رویکردهای جدید، موضوعات مختلف و مفاهیم جدیدی ذیل عنوان آموزش تاریخ مطرح شده و روش های متنوعی نیز برای آموزش آن ها ابداع گردیده است. روش پژوهش محور، مراجعه به منابع تاریخی، روش ایفای نقش، استفاده از ICTو بهره گرفتن از تاریخ محلی از جمله مهمترین روش های فعال و نوین آموزش تاریخ می باشند. پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و به روش کتابخانه ای و توصیفی انجام شده است
بررسی رابطه بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکرانتقادی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکر انتقادی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز می باشد. تحقیق حاضر از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از آن جا که رابطه سه متغیر را بررسی می کند از نوع همبستگی نیز می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1402 می باشد که دویست نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از سه نوع پرسشنامه: پرسشنامه استاندارد محقق ساخته سواد رسانه ای (فلسفی، 1393)، پرسشنامه پرخاشگری فضای سایبری و پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی که شامل (میانگین، میانه، نما و انحراف استاندارد و ...) همچنین برای فرضیات تحقیق از آنالیز واریانس چند متغیر و ضریب همبستگی پیرسون R و رگرسیون تک متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره به طور کلی نشان داد که بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکرانتقادی درسطح 0/000 معنادار می باشد. همچنین بین مولفه های سواد رسانه ای( سنجش درک محتوای پیام، سنجش آگاهی ازاهداف پنهان پیام ها و سنجش تجزیه وتحلیل پیام ها) با پرخاشگری فضای سایبری وتفکرانتقادی درسطح P≤0/01 رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه تعهد به ارزش های دینی با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان دشتستان
منبع:
رویکرد فلسفه در مدارس و سازمان ها دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
94 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه تعهد به ارزش های دینی با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان دشتستان بود. روش کار: جامعه آماری پژوهش حاضر را 5390 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان دشتستان تشکیل دادند. حجم نمونه این پژوهش شامل 358 نفر بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای بدست آمد. ابزار جمع آوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه های تعهد به ارزش های دینی خدایاری فرد و همکاران (1392) و فرسودگی تحصیلی برسو، سالانووا و اسچفلی (2007) بود. نتایج: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین تعهد به ارزش های دینی با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی و معناداری وجود دارد به این معنا که هر چقدر تعهد به ارزش های دینی دانش آموزان کمتر باشد، میزان فرسودگی تحصیلی آنان بیشتر می شود و بالعکس. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت تعهد به ارزش های دینی در بین دانش آموزان می توان به بهبود فرسودگی تحصیلی آنان در مدارس کمک فراوانی نمود.
شناسایی مؤلفه های تربیت فرهنگی و رابطه ی آن با رسانه های ارتباط جمعی (با تاکید بر فضای مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
213 - 234
حوزههای تخصصی:
تربیت فرهنگی در آماده سازی و توانمندی افراد برای دستیابی به اهداف فرهنگی و حرفه ای و شخصی و کسب هنجارهای اجتماعی بسیار مؤثر است و از طرفی رسانه های ارتباط جمعی و خصوصاً اینترنت و فضای مجازی تأثیر بسزایی در این روند دارد.هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های تربیت فرهنگی و رابطه آن با رسانه های ارتباط جمعی با تأکید بر فضای مجازی است. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی – کمی) می باشد. روش پژوهش در بخش کیفی روش مطالعه موردی و جامعه آماری در این بخش شامل کارشناسان آموزشی، فرهنگی و تربیتی اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران در سال تحصیلی 1401-1400 است. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است که بر مبنای اشباع نظری تعداد نمونه در این بخش به ۱۰ نفر رسید. جامعه آماری در بخش کمی؛ شامل کلیه معلمان شهرستان بابلسر می باشد که افراد نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. همچنین ابزار گرداوری داده ها در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته است و تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. یافته ها در بخش کیفی حاکی از آن است که در بخش کدگذاری باز ۳۵ مقوله فرعی و بخش کدگذاری محوری ۱۲ مقوله فرعی و در بخش کدگذاری انتخابی پنج مقوله اصلی با عنوان علم طلبی، تفکر مستقل، تفکر انتقادی، هویت ایرانی – اسلامی و رسانه جمعی به حول پدیده اصلی که تربیت فرهنگی است، استخراج گردید. در بخش کمی یافته ها نشان داد که مؤلفه های تربیت فرهنگی که عبارت اند از چهار عامل اصلی علم جویی، تفکر مستقل، تفکر انتقادی و هویت ایرانی-اسلامی با رسانه های ارتباط جمعی دارای برازش معنی دار بوده و می توان گفت بین این مؤلفه ها با دلالت های تربیتی آن نسبت به رسانه های ارتباط جمعی ارتباط وجود دارد. بر اساس این داده ها می توان نتیجه گرفت که تربیت فرهنگی فرصت های بدیع برای کسب نتایج مطلوب در زمینه نیل به غایات آموزش و پرورش فراهم می کند.
ملاک ها و نشانگر های سنجش تکالیف اصیل در دوره ابتدایی: مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
157 - 194
حوزههای تخصصی:
استفاده بهینه از تکالیف اصیل، راهبردی هوشمندانه در تحول بخشی به نظام های آموزشی برای درک الزامات و نیازمندی های دنیای واقعی و شکل دهی، پرورش و توسعه شایستگی های دانش آموزان به مثابه شهروندان مُولد، مسئول، خودنظم ده، خلاق، کارآمد و با اعتماد به نفس است. مقاله حاضر با هدف شناسایی ملاک ها و نشانگرهای سنجش تکالیف درسی اصیل در دوره ابتدایی انجام گردید. از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 مطلع که به روش ملاکی انتخاب شده بودند، گردآوری و به روش کُلایزی تحلیل گردید. تحلیل داده ها، به شناسایی 43 نشانگر و 11 ملاک شامل «شفافیت اهداف یادگیری»، «محوریت تفاوت های فردی »، «چالش برانگیزی»، «متنوع سازی تکالیف «، «تکالیف چندمهارتی»، «ارتباط با زندگی روزمره و توانایی حل مسئله»، «شفافیت ملاک های ارزیابی»، «بازخوردمحوری»، « شناخت و فراشناخت»، «دادن حق انتخاب به دانش آموز» و «تفکر نقادانه: پرورش قوه نقد و نقادی» منجرگردید.از آنجا که کیفیت تکلیف در عملکرد دانش آموزان نقش دارد، درصورت استفاده از ملاک ها و نشانگرهای اصیل در تدوین تکالیف درسی، می توان از این فرصت تحول آفرین برای توانمندسازی دانش آموزان و پرورش شایستگی های ایشان برای ایفای مؤثر نقش های شهروندی بهره برد.
روش نمونه سازی مشارکتی بازی های آموزشی دیجیتال با رویکرد تفکر طراحی در ارتقای یادگیری ریاضی ششم ابتدایی: موانع، تسهیلگرها و راهکارهای ادامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی موانع، تسهیلگرها و راهکارهای ادامه اجرای روش نمونه سازی مشارکتی بازی های آموزشی دیجیتال با رویکرد تفکر طراحی در ارتقای یادگیری ریاضی ششم ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر جونقان در استان چهارمحال وبختیاری بود. نوع پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی بود. ابزار گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. به این منظور با 20 نفر از معلمان دوره ابتدایی که این روش را اجرا کرده اند، مصاحبه به عمل آمد و تجربه زیسته آنان بیان شد. داده ها با استفاده از ترکیبی از روش های قیاسی و استقرایی تحلیل شد. موانع و تسهیل گرهای شناسایی شده، در پنج مرحله رویکرد تفکر طراحی شامل همدلی، تعریف، ایده پردازی، ساخت نمونه اولیه و ارزشیابی در برنامه درسی ریاضی دسته بندی شد. راهکارهای ادامه اجرای روش نمونه سازی مشارکتی شامل شش درون مایه اصلی ازجمله فعالیت های آموزشی و یادگیری، سازمان دهی محتوا، شرایط بازی، عوامل مربوط به معلم، عوامل مربوط به یادگیرنده و ارزشیابی از دیدگاه معلمان تحلیل شد.
واکاوی پیامدهای استقرار مدیریت موفق در مدارس شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
41 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله واکاوی پیامدهای استقرار مدیریت موفق در مدارس شهر تهران است. روش پژوهش آمیخته اکتشافی و جامعه آماری شامل همه استادان رشته مدیریت آموزشی و نیزکلیه مدیران مدارس برتر در سال تحصیلی 1399-1398 شهر تهران بود. 8 نفر از استادان و 7 نفر از مدیران مدارس برتر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از آن ها مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته به عمل آمد. محققین با انتخاب این تعداد از افراد، به اشباع نظری در جمع آوری اطلاعات در مرحله مصاحبه رسیدند؛ جهت تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. برای اطمینان از روایی پژوهش، از بررسی توسط اعضاء (مصاحبه) و روش چند سویه نگری منابع داده ها و برای محاسبه پایاییِ کدگذاری های انجام شده، از روش های پایایی باز آزمون و پایایی توافق درون موضوعی (توافق بین دو کد گذار) استفاده گردید. در نتیجه این مطالعه؛ پیامدهای استقرار مدیریت موفق در مدارس شهر تهران شامل شامل ابعاد: ارتقاء علمی، فرهنگی و اجتماعی جامعه؛ ارتقاء منزلت نظام آموزشی و مدیریت آن؛ تربیت شهروند مطلوب؛کاهش آسیب ها و معضلات؛ موفقیت مدرسه؛ احساس موفقیت و رضایت اولیاء، معلمان،کارکنان و دانش آموزان از عملکرد درست و منطقی مدرسه؛ پیشرفت و موفقیت تحصیلی و آموزشی و جلب حمایت از مدرسه می باشند. در مرحله کمی، چارچوبه شناسایی شده پیامدهای استقرار مدیریت موفق در مدارس مجددا در نمونه مصاحبه شده اجرا و پیامدهای شناسایی شده مورد تایید قرار گرفت.
رابطه ی کمال گرایی و عملکرد تحصیلی : یک پژوهش فرا تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
15 - 30
حوزههای تخصصی:
درطول در دوهه اخیر محققان زیادی به بررسی رابطه کمالگرایی و عملکرد تحصیلی پرداخته اند که نتایج متفاوتی به دست آمده است.بنابراین لزوم استفاده ازپژوهش های فراتحلیل جهت ارائه نتیجه کلی احساس می شود.پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل رابطه کمالگرایی و عملکرد تحصیلیانجام شده است.روش مورد استفاده در این پژوهش فراتحلیل می باشد.جامعه آماری پژوهش شامل مطالعات منتشر شده ی در دسترس بود.به منظور جمع آوری اطلاعات از چک لیست محقق ساخته استفاده شد.پس از بررسی ملاک های ورود و خروج،40 اندازه اثر از 24 مطالعه دارای شرایط فراتحلیل به دست آمد.به منظورتجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل حساسیت،نمودار قیفی،مدل های ثابت و تصادفی و تحلیل ناهمگنی ازنرم افزار CMAاستفاده شد.تحلیل اطلاعات حاصل از پژوهش ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی پژوهش های مورد بررسی برای مدل اثرات ثابت067/0و برای مدل اثرات تصادفی 083/0است.که طبق شاخص کوهن کم ارزیابی گردید.همچنین روابط موجود میان مولفه های کمالگرایی(سازگارانه،ناسازگارانه،خودمدارانه،جامعه مدارانه ،کمال گرایی به صورت کلی) و عملکرد تحصیلی نیز براساس ملاک کوهن مقادیر زیاد،زیاد،متوسط،کم ،کم تفسیر گردید. با توجه به ناهمگونی اندازه های اثر ،جنس و نوع نمونه مورد استفاده در پژوهش ها به عنوان متغیرهای تعدیل کننده بررسی شدند.نتایج نشان داد که اندازه اثر رابطه کمال گرایی با عملکرد تحصیلی در پژوهش هایی که آزمودنی پسر برای پژوهش استفاده شده، نسبت به سایر پژوهش ها بیشتر است.همچنین اندازه اثر رابطه این دو متغیر در پژوهش هایی که از دانش آموزان به عنوان نمونه استفاده شده،نسبت به سایر پژوهش ها بیشتر است.
طراحی الگوی آزادسازی برنامۀ درسی دورۀ ابتدایی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
423 - 387
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی الگوی آزادسازی برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس شاخصه بسترها، سطوح و عناصر برنامه درسی بود. رویکرد تحقیق کیفی با روش تحلیل محتوا و سنتزپژوهی بود. جامعه نخست پژوهش کارشناسان آموزش ابتدایی و گروه های آموزشی را بود که 13 از آن ها به صورت هدفمند و از نوع نمونه گیری ویژه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه شد. جامعه دوم متن اسناد و متون علمی بیست سال اخیر حوزه تمرکززدایی برنامه درسی بود و هم جامعه متخصصان برنامه درسی، کارشناسان و آموزگاران دوره ابتدایی که 19 نفر از آن ها به صورت هدفمند به روش زنجیره ای انتخاب شدند و اطلاعات از طریق مصاحبه و مطالعه و بررسی محتوای علمی به دست آمد. در تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای عرفی و تحلیل محتوای گال و همکاران استفاده شد. یافته ها نشان داد: 1. مؤلفه های گفتمان تغییر، حوزه های موضوعی نرم، تفکر سیستمی و توانمندسازی ارگانیکی بسترهایی هستند که شرایط لازم را برای اجرای رویکرد آزادسازی فراهم می کند. 2. سطوح تصمیم گیری مناسب برای آزادسازی برنامه درسی دارای سطوح چهارگانه (اجتماعی، آکادمیک، نهادی و آموزشی) است که مبتنی بر مشارکت مسئولان و متخصصان استانی، مناطق و مدارس است و سطح نهادی به عنوان محور یا رابط تصمیم گیری های سطوح قبلی و بعدی عمل می کند و نقش و عملکرد آن از بعد نظری - عملی جایگاه ویژه ای دارد. سطح آکادمیک بر بعد نظری و سطح آموزشی بر بعد عملی تأکید دارد، ولی سطح نهادی با تلفیقی از دو سطح تصمیم گیری (شبه عملی)، دارای ابعاد نظری - عملی است. 3. عناصر برنامه درسی مطابق با دیدگاه کلاین در یک ساختار شبکه ای در تعامل با یکدیگر قرار داشته و متأثر از نظریه ساختن گرایی اجتماعی در اجرای آزادسازی برنامه درسی بر طراحی محیط های یادگیری تأکید می کنند.
برازش مدل آموزش کارآفرینی مبتنی بر مهارت آموزی در آموزش فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
643 - 627
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف برازش مدل آموزش کارآفرینی مبتنی بر مهارت آموزی در آموزش فنی و حرفه ای است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی است و از روش کمی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری استفاده کرده است. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان و اعضای هیئت علمی در حوزه آموزش کارآفرینی، مربیان و مدیران فنی و حرفه ای در سطح شهر تهران بود. نمونه آماری از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شامل 62 گویه بود که 16 سازه موجود در مدل پژوهش را اندازه گیری می کند. با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی خصوصیات روان سنجی ابزار پژوهش تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری برای سنجش برازش مدل و روابط بین سازه های موجود در آن، صورت گرفت. نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی، محتوای برنامه های آموزشی، شیوه های آموزشی، الگوهای تربیتی، توانایی ها و شایستگی های مربیان و رویکردهای مشارکتی مدیریتی با مهارت آموزی کارآفرینانه رابطه دارد. همچنین، بین زیرساخت ها، حمایت های دولتی، ارتباط نظام آموزش فنی و حرفه ای با صنایع، حمایت اکوسیستم کارآفرینی از مهارت آموزان، عوامل اقتصادی، اعتبار گواهینامه های فنی و حرفه ای و نگاه رسانه های جمعی با توانایی کارآفرینانه رابطه وجود دارد. همچنین، مدل ساختاری به دست آمده با استفاده از نرم افزار AMOS حاکی از برازش مناسب مدل است، که عوامل مورد بررسی در مدل در قالب متغیرهای مستقل توانسته اند حدود 20 درصد مهارت آموزی کارآفرینانه و 19 درصد توانایی کارآفرینانه را تبیین کنند.
بررسی اثربخشی بازی درمانی عروسکی بر خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانش آموزان دیرآموز پایه پنجم آذرشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
13 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق، تعیین اثربخشی بازی درمانی عروسکی بر خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانش آموزان دیرآموز پایه پنجم مقطع ابتدایی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دیرآموز دختر پایه پنجم ابتدایی شهر آذرشهر در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل داده بودند. در فرآیند نمونه گیری، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد؛ به طوری که از بین دانش آموزان دختر دیرآموز پایه پنجم شهر آذرشهر 30 نفر انتخاب شده و به شکل جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار داده شدند. برای گردآوری داده ها، از ابزارهای مقیاس خودپنداره پیرز هریس، پرسشنامه خودادراکی هارتر، مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند استفاده شد. طرح کلی تحقیق بر اساس طرح نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود؛ به طوری که گروه آزمایش، برنامه بازی درمانی عروسکی را طی 9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت داشته و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که خودپنداره دانش آموزان دیرآموز گروه مداخله بازی درمانی عروسکی بیشتر از گروه گواه بود. همچنین بر اساس نتایج آماری، مداخله بازی درمانی عروسکی توانسته بود میزان ادراک شایستگی دانش آموزان دیرآموز را در گروه آزمایش بهبود بخشد. به علاوه، نتایج نشان داد که رشد اجتماعی گروه آزمایش نیز بعد از مداخله بازی درمانی عروسکی بیشتر از گروه گواه بوده است. بر اساس یافته ها، چنین استنباط می شود که می توان از برنامه بازی درمانی عروسکی برای بهبود وضعیت خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانش آموزان دیرآموز مقطع ابتدایی در کنار دیگر مداخله های آموزشی و درمانی استفاده کرد (05/0p<).
اثربخشی راهبرد آموزش تفکر طراحی بر توانایی حل مسأله دانش آموزان دوره ابتدایی در درس تفکر و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
129 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری آموزشی به عنوان یک حوزه بین رشته ای، متأثر از پیشرفت های علوم، فناوری و استفاده از یافته های آن ها برای تسهیل و ارتقای کیفیت یادگیری است. ازاین رو با هدف بهره گیری از تفکر طراحی به عنوان راهبردی نوین برای نوآوری، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی تلفیق راهبرد آموزش تفکر طراحی در درس تفکر و پژوهش بر توانایی حل مسأله دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد. این پژوهش به روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه انجام شد. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم دوره ابتدایی ناحیه 1 شهرستان کرج بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 38 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و گروه گواه (19 نفر) جایگزین شدند و از طریق پرسشنامه لانگ و کسیدی (۱۹۹۶) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تی همبسته نشان داد هر دو روش یعنی راهبرد تفکر طراحی و روش سنتی در افزایش استفاده از سبک حل مسئله سازنده و کاهش استفاده از سبک حل مسئله غیر سازنده به طور معنی داری مؤثر بوده است (01/0>p). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تأثیر روش آموزش با کمک راهبرد تفکر طراحی در افزایش استفاده از سبک حل مسئله سازنده و کاهش استفاده از سبک حل مسئله غیر سازنده به طور معنی داری بیشتر از روش سنتی بود (01/0>p). با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود راهبرد آموزش تفکر طراحی در برنامه درسی دوره ابتدایی تلفیق شود و در این زمینه دوره های آموزشی با هدف توانمندسازی معلمان و به کارگیری این راهبرد در دستور کار آموزش وپرورش قرار گیرد.
تحلیلی بر رابطۀ بین رضایت و عملکرد شغلی دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان ساماندهی شده در دوره های تحصیلی متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
310 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل رابطه بین رضایت و عملکرد شغلی دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان ساماندهی شده در دوره های متفاوت بود. نوع پژوهش کاربردی، روش آن، توصیفی - تحلیلی و همبستگی بود. جامعه آماری، دانش آموختگان سال های 1395 تا 1398 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانش آموختگان رشته های فیزیک، شیمی و زیست شناسی ساماندهی شده در دوره های متفاوت، انتخاب شدند. 165 نفر در پژوهش مشارکت کردند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه پژوهشگرساخته بود. روایی پرسشنامه ها، توسط هفت نفر از استادان دانشگاه فرهنگیان تأیید و پایایی به روش آلفای کرونباخ، برای پرسشنامه رضایت شغلی 89 / 0 و عملکرد شغلی 96 / 0 محاسبه شد. میانگین نمره رضایت شغلی در مجموع 6 / 2 و کمتر از متوسط و برای مؤلفه های جبران خدمات، وجود فرصت های پیشرفت، شرایط فیزیکی، ماهیت کار، جوّ سازمانی و رهبری در حدّ متوسط تا کم بود. مطلوبیت عملکرد شغلی حدود 8/3 و کمتر از زیاد و برای هشت مؤلفه مورد بررسی، از متوسط تا زیاد به دست آمد. رابطه بین رضایت و عملکرد شغلی در زمینه مؤلفه های مورد بررسی، مثبت و معنا دار بود (01 / 0˂P).
بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دبیران زیست شناسی نسبت به دانش زیست فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
75 - 90
حوزههای تخصصی:
چگونگی نحوه آموزش علم زیست فناوری تحت تأثیر میزان آگاهی، نگرشی و عملکرد دبیران زیست شناسی است. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است. جامعه پژوهش، 75 تن از دبیران زیست شناسی شهر شیراز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. جهت گردآوری و توصیف داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. در بخش اول، اطلاعات جمعیت شناسی و قسمت دوم، سوالات اختصاصی مربوط به آگاهی، نگرش و عملکرد دبیران طراحی شد. در انتها، داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و آزمون های t-test و جهت بررسی ارتباط متغیرهای آگاهی، نگرش و عملکرد با مشخصات دموگرافیک دبیران و ضریب همبستگی پیرسون در قالب نرم افزار SPSS23 و در سطح معنی داری 05/0 =p تحلیل گردید. نتایج نشان داد، 97 درصد دبیران از اثر گذاری زیست فناوری در پیشبرد سایر علوم، خود را آگاه می دانند. اما این ارتباط معنی دار نبود. نگرش 7/66 درصد به سوالات این حیطه موافق بود. در حیطه عملکرد نتایج نشان داد، حدود 75 درصد از دبیران زیست شناسی همواره سعی دارند که اطلاعات خود در زمینه زیست فناوری را به روز نگه دارند. در نهایت ارتباط معنی داری بین میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دبیران زیست شناسی با جنسیت، میزان تحصیلات و سابقه تدریس دبیران یافت نشد. برای ترویج زیست فناوری و ارتقای خودباوری ملی پیشنهاد می-شود، زمینه بازدید از مراکز علمی کشور برای دبیران و دانش آموزان فراهم شود.
سطح سازمان یادگیرنده، موانع ایجاد و نقش آن در نوآوری شغلی و خلاقیت سازمانی: کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سازمان یادگیرنده از موفق ترین سازمان ها برای هماهنگ شدن با تغییرات محیطی بوده و نوآوری و خلاقیت از ارکان اصلی توسعه و موفقیت هر سازمانی می باشد. بنابراین، شناسایی مولفه ها و موانع ایجاد سازمان یادگیرنده و رفع آنها نقش مهمی در پیشبرد اهداف سازمانی دارد. هدف این مطالعه بررسی سطح سازمان یادگیرنده، موانع ایجاد و نقش آن در نوآوری شغلی و خلاقیت سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بود.
روش شناسی پژوهش: روش انجام این تحقیق توصیفی و همبستگی می باشد. با استفاده از جدول مورگان تعداد نمونه 169 نفر بدست آمد و پرسشنامه ها توسط 200 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل شدند. برای جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه پنج قسمتی شامل مشخصات فردی، سازمان یادگیرنده سنگه، نوآوری شغلی جانسن، خلاقیت سازمانی دیک و متکالفه و موانع ایجاد سازمان یادگیرنده محقق ساخته در این مطالعه استفاده شد.
یافته ها: سطح یادگیرنده بودن دانشگاه زیاد و سطح نوآوری شغلی و خلاقیت سازمانی کارکنان متوسط می باشد و سازمان یادگیرنده بر خلاقیت و نوآوری کارکنان تاثیر مثبت داشت.
بحث و نتیجه گیری: دانشگاه باید برای گسترش یادگیری تیمی و تفکر سیستمی تلاش نموده تا خلاقیت و نوآوری کارکنان افزایش یابد.
ادراکات و تجربه زیسته معلمان دوره ابتدایی از نقاط قوت و ضعف آموزش مجازی در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ادراکات و تجربه زیسته معلمان دوره ابتدایی از نقاط قوت و ضعف آموزش مجازی در دوران کرونا در سال تحصیلی 1400-1399 بود. رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش پدیدارشناسی بود و از ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شد. گروه هدف، شامل تمامی معلمان زن پایه پنجم مدارس دخترانه شهر یزد بود که تعداد 12 نفر آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از مصاحبه هشتم، اشباع نظری داده ها حاصل شد اما برای اطمینان، مصاحبه ها تا 12 مورد ادامه یافت. داده ها از طریق روش کدگذاری و مقوله بندی با استفاده از الگوی هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. اعتبار داده ها از طریق روش سه سوسازی در قالب شیوه ی ارجاع به شرکت کنندگان و تحلیل گروه همکاران حاصل شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 15 زیرمضمون به عنوان نقاط قوت و 25 زیرمضمون به عنوان نقاط ضعف استخراج شد که در 8 مضمون اصلی آموزشی، اجتماعی، واسطه گری رسانه، واسطه گری والدین، فرهنگی، اخلاقی، محیطی و اقتصادی طبقه بندی شدند. در ادامه ، عوامل زمینه ای پیدایش این تجارب نیز استخراج شد که در قالب 8 زیرمضمون در سه سطح کلان، میانی و خرد قرار گرفتند.
مقایسه TPACK معلمان مدارس هوشمند و عادی و ارتباط آن با اضطراب فناورانه دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در جهت مطالعه وضعیت دانش و مهارت TPACK معلمان مدارس هوشمند و عادی و به طبع آن تبیین تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان مدارس متوسطه دوره اول شهر اردبیل اجرا شده است. پژوهش حاضر در صدد بررسی و بیان تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه معلمان و دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل در سالتحصیلی 99-1398بود. ابزار پژوهش بدین ترتیب بود که برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه که یکی برگرفته از پرسشنامه TPACK و دیگری برگرفته از پرسشنامه اضطراب فناورانه استفاده شد. در رابطه با فرضیه بیان تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان با توجه به نوع مدرسه و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان، با اینکه تعامل بین مدرسه و دانش تربیتی، مدرسه و دانش محتوایی با اضطراب فناورانه دانش آموزان رابطه معنی داری دارد اما چون در سایر مولفه ها رابطه معنی دار آماری مشاهده نگردید. به همین دلیل میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان در مدارس هوشمند و عادی و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان یکسان و برابر است و این فرضیه تأیید نشد. دانستن عوامل اضطراب فناورانه می تواند به معلمان در اصلاح برنامه درسی و اثربخشی شیوه های تدریس کمک کند تا دانش آموزان در یادگیری خود موفق باشند.
آموزش مفاهیم علمی نهج البلاغه(مطالعه موردی شگفتی های آفرینش در حکمت شماره 7)
حوزههای تخصصی:
آموزش اثبات حقانیت حضرت علی(ع) با رویکردهای علمی نهج البلاغه از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ زیرا بنابر روایات پیامبر(ص) شهر علم و حضرت علی(ع) دروازه آن، این خود مستلزم عصمت علمی آن حضرت است. نهج البلاغه حاوی نکات علمی بدیع است، هدف پژوهش بررسی حکمت منطبق با علم تجربی یا روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای متن و عرضه نتایج آن به جامعه هدف( دانشجو معلمان و جامعه علمی) است. حضرت علی(ع) به زیبایی ساختار چشم، زبان، گوش و بینی انسان را تشریح کرده است. یکی از حکمت ها، حکمت شماره 7 نهج البلاغه می باشد که در آن امیرالمؤمنین(ع) توجه انسان را به ظرافت آفرینش او جلب می کند.. این پژوهش در صدد پاسخ اساسی به چند سوال است. آیا انسان با کمک بافت پیوندی می بیند؟ آیا انسان گفتار خود را مرهون بافتی ماهیچه ای است؟ آیا انسان با کمک استخوان می شنود؟ آیا انسان از شکافی تنفس می کند؟ با بررسی آناتومیک بدن انسان، از مفاهیم مطرح شده در حکمت 7 نتیجه می گیریم که بافت پیوندی نقش مهمی در قوای (بینایی،شنوایی و گویایی) دارد، ازاین رو امام(ع) به درستی به نقش آن در بینایی اشاره نموده اند. کلیدواژه ها: حکمت7 نهج البلاغه، شگفتی های آفرینش، اعجاز علمی، بافت پیوندی، عصمت
تحلیل محتوای کتب جامعه شناسی متوسطه دوم بر اساس الگوی خلاقیت گیلفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کمی متن، تمرین و خودآزمایی های کتب جامعه شناسی متوسطه دوم بر اساس عوامل خلاقیت گیلفورد (حافظه شناختی، تفکر همگرا، تفکر واگرا و تفکر ارزشیاب) می باشد. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوا می باشد و جامعه آماری آن کتب جامعه شناسی(1)، جامعه شناسی(2) و جامعه شناسی(3) چاپ سال1400 می باشد. ابزار گردآوری داده های این تحقیق شامل فرم تحلیل محتوای محقق ساخته می باشد که بر مبنای شاخص خلاقیت گیلفورد تهیه شده است. یافته-ها: بررسی زمینه ی میزان تطبیق محتوا در متن با عوامل خلاقیت گیلفورد نشان داد که سطح حافظه شناختی با تبیین 83.8 درصد از محتوای کتب مورد بررسی بیشترین اهمیت را داراست و بعد از آن تفکر همگرا با 8.33 و تفکر واگرا با 4.51 و تفکر ارزشیاب با 0.13 درصد کمترین میزان را به خود اختصاص دادند. در زمینه تطبیق تمرین ها و خودآزمایی ها، حافظه شناختی با 56.98 بیشترین میزان و پس از آن تفکر واگرا با 24.30 درصد و سپس تفکر همگرا با 52/7 درصد و در آخر تفکر ارزشیاب با 0.86 درصد کمترین عبارات را به خود اختصاص دادند؛ نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که هم در متن و هم تمرین و خودآزمایی های کتب جامعه شناسی به حافظه شناختی توجه بیشتر و به سطوح خلاقیت توجه کمتری شده است.
مطالعه پدیدارشناختی روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان معلمان در دروس عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسی تجربه معلمان دروس عملی شهر تبریز از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان در دوران همه گیری ویروس کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل معلمان دروس عملی شهر تبریز می باشد، بنابراین بر اساس روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 21 نفر از معلمان دروس عملی شهر تبریز در خصوص تجربه شان از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان صورت گرفت. جهت دستیابی به اعتبار سوالات، از تجربیات معلمان باتجربه استفاده شد و برای حصول اطمینان از قابلیت اعتمادپذیری داده ها از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون اینکه داده ها آسیبی ببینند استفاده شد و داده ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تحلیل گردید. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 7 مضمون اصلی شامل برداشت های متفاوت از ضرورت آشنایی قبلی با محیط آموزش های الکترونیکی، نقاط ضعف آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، نقاط قوت آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، ارزشیابی دروس عملی در سیستم آموزش الکترونیکی، عوامل موثر بر عملکرد معلمان دروس عملی در آموزش الکترونیکی، تقلب در سیستم آموزش الکترونیکی و رسیدگی به درخواست ها به دست آمد که هرکدام از مضامین اصلی دارای چندین مضمون فرعی بودند.