مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آیت الله مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
یکی از دلیل های عقلیِ از سوی خدا بودن قرآن، آیات تحدی است. در این مقاله از رهگذر شناخت ترتیب نزول آیات یادشده و بررسی دیدگاه ها در راز تحدی های گوناگون، به تبیین دیدگاه استاد مصباح پرداخته ایم.
در باب راز تحدی ها سه دیدگاه عمده وجود دارد: 1. تحدی به نوع قرآن؛ 2. اختلاف مخاطبان تحدی یا زمان آنها؛ 3. تحدی از دشوارتر به آسان تر. دربارة دیدگاه سوم ـ که متناسب با سیر طبیعی و منطقی دعوت به مبارزه طلبی ـ است تبیین های مختلفی وجود دارد که نوعاً به دلیل ناسازگاری با روایات ترتیب نزول یا با سیاق آیه و یا به دلیل ناتوانی در رد سخن مشرکان (افترا بودن تمام سوره های قرآن)، پذیرفتنی نیست.
استاد مصباح تحدی را نخست به کل قرآن سپس به یک سوره و در نهایت به ده سوره که درمجموع همانند یک سورة کامل قرآن باشد، می داند. این دیدگاه علاوه بر سازگاری با ترتیب نزول آیات تحدی و با ذیل آیات تحدی، توانایی رد ادعای مشرکان را دارد و نیز با توصیف «عشر سور» به «مثله» و به «مفتریات» متناسب است.
حدوث و قدم زمانی عالم (بررسی آرای حکیمان معاصر، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی، و آیت الله مصباح یزدی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حدوث و قدم زمانی عالم، از کهن ترین مسائل فلسفی است. صدرالمتألهین بر اساس حرکت جوهری وتجدد مداوم عالم، پاسخی جدید به این مسأله داده است. گفته های فیلسوفان معاصر این مکتب، گامی در تنقیح و پرورش نظریه صدرایی است؛ اما در این سخنان اختلاف نظرهایی دیده می شود. در این نوشتار، نظریات حکمای فرزانه معاصر، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی تبیین، بررسی و نقد می شود. این نقد و بررسی، در دو بخش صورت می گیرد: ۱. تعریف حدوث وقدم زمانی از دیدگاه هریک از اساتید؛ و ۲. تعیین حدوث یا قدم زمانی عالم بنا بر تعریف ایشان.
دستاورد این پژوهش، رسیدن به تعریف های متعددی از حدوث و قدم زمانی، وحکم به حدوث یا قدم عالم بر اساس تعریف و انتخاب قول برگزیده در این باب می باشد.
لغزش معناشناختی در نظریه های اخلاقی غایت گرا با تأکید بر نظریه اخلاقی استاد مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
لغزش معناشناختی یکی از لغزش گاه های رایج در مباحث علمی است و زمانی رخ می دهد که شخص متفکر هنگام بحث و نظریه پردازی درباره یک موضوع، از قلمروی معنایی مورد نظرش فاصله بگیرد و به وادی معنایی دیگری بیفتد. پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا می توان گفت برخی نظریه های اخلاقی نیز دچار لغزش معناشناختی شده اند و اگر آری، این لغزش چگونه روی داده است؟ هدف این تحقیق آن است که از این منظر به بررسی نظریه های غایت گرا بپردازد و وقوع لغزش معناشناختی و چگونگی آن را در این نظریه ها واکاود. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل مفهومی استفاده شده است؛ به این صورت که با تحلیل مفهوم «ارزش»، پس از تفکیک معانی مختلفی که از آن اراده می گردد، معنای مورد نظر در مباحث فلسفه اخلاق تعیین شده و سپس مطابقت یا عدم مطابقت نظریه های غایت گرا با این معنا بررسی گردیده است. با بررسی های به عمل آمده این نتیجه به دست آمد که نظریه های غایت گرا در فلسفه اخلاق و به طورخاص نظریه استاد مصباح یزدی در معرض چنین اشکالی هستند. در نظریه ایشان با نادیده گرفتن معنای ارزش اخلاقی، به جای آنکه از واقعیت داشتن ارزش اخلاقی اَعمال دفاع شود، از واقعی بودن ارزش ابزاری آنها برای رسیدن به نتایج مطلوب دفاع شده است.
بررسی چیستی علوم انسانی اسلامی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۳
57 - 78
حوزه های تخصصی:
علوم انسانی اسلامی با رویکردهای مختلفی مطرح شده است. از دیدگاه آیت الله مصباح، علمْ کشف واقع است و دین الهی حق منحصراً دین اسلام است که راه سعادت و شقاوت انسان ها را در حوزه باورها و ارزش ها مشخص می کند. بنابراین، علمِ دینی علمی است که در حوزه های مرتبط با سعادت و شقاوت انسان و باورها و ارزش ها از منابع صحیح دینی و با استفاده از روش شناسی صحیح (روش فقاهتی) بدان رسیده باشیم و نتیجه نیز یقینی باشد. در متون دینی، مسائل مختلفی مطرح شده است که ناظر به علوم طبیعی، پزشکی و ... است. ازآنجاکه شأن دین هدایتگری به سمت سعادت است، علم دینی باید همسو با این شأن تعریف شود. بنابراین، هر گزاره ای که با روش های معتبر اثبات شود علم دینی نخواهد بود، زیرا دین وظیفه ای در قبال کشف روابط علّی میان پدیده ها ندارد. آنچه برای دین ضرورت دارد شناخت و بیان تأثیر پدیده ها در سعادت و شقاوت انسان است. این امر در بسیاری موارد با عمل اختیاری انسان در ارتباط است. در میان علوم، موضوع علوم انسانی بررسی کنش های ارادی و آگاهانه انسانی، و احکام و آثار و پیامدهای آن است، مانند علم اخلاق یا حقوق. بنابراین و با توجه به جایگاه بی بدیل علوم انسانی در ساخت تفکر بشری و سبک زندگی انسان ها، از دیدگاه استاد، اسلامی کردن علوم در گستره علوم انسانی اسلامی محقق می شود. این بررسی به توصیف و بازخوانی نظریات استاد در رابطه با اسلامی کردن علوم انسانی -پرداخته و از منظر ایشان، به برخی ابهامات پاسخ داده است.
عوامل و الگوی انگیزش از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی: نگاهی تحلیلی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل انگیزشی رفتار بر اساس دیدگاه آیت آلله مصباح یزدی و طراحی الگوی نظری انگیزش، در چارچوب دیدگاه ایشان می باشد. بدین منظور، ابتدا به آثار آیت الله مصباح یزدی مراجعه و نقطه نظرات ایشان در ارتباط با عوامل و فرایندهای انگیزشی انسان جمع آوری گردید. سپس، به روش توصیفی - تحیللی دیدگاه و طرح انگیزشی ایشان، با نگاهی روان شناختی بسط و گسترش داده شد و در قالب یک نمودار شبکه ای، به عنوان الگویی اولیه برای انگیزش رفتار ارائه گردید. بر اساس دیدگاه ایشان، انسان دارای دو ساحتی، هدفمند، جاودانه، ذاتاً دارای اختیار و قدرت انتخاب، عالی ترین موجود و نزد خداوند دارای کرامت است و گرایش به سمت کمال دارد. در بعد انگیزش و انرژی رفتار،انسان دارای پویای نفس، گرایش های بنیادی نفس، شناخت، نحوه جهان بینی و اراده مؤلفه های انگیزشی رفتار می باشد. به علاوه، با توجه به الگوی ویژه ای که ایشان برای ساختار نفس ارائه کرده اند، خود نفس و گرایش های بنیادی آن، اصالت داشته و تأمین کننده انرژی و جهت همه رفتارها می باشد.
بررسی جایگاه گونه های روایی در تفسیر از دیدگاه علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی (با تأکید بر آیه ی 3 مائده و 33 احزاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان از همان ابتدای نزول قرآن سعی بر فهم و تفسیر قرآن داشته اند؛ اما بی توجهی و گاه نادیده انگاشتن گونه های مختلف روایات تفسیری، آنان را به دشواری همچون تفسیر به رأی مبتلا کرده است. این نوشتار به منظور آشکار کردن جایگاه گونه های روایی در تفسیر و کارآمدی آن به شرح و تبیین اندیشه های علامه طباطبایی و دو تن از شاگردان ایشان یعنی آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی با روش توصیفی – تحلیلی پرداخته است. در بخش هایی از تفسیر المیزان و نگاشته های شاگردان علامه طباطبایی، نخست ممکن است برای برخی چنین شبهه شود که آنان از روش قرآن به قرآن عدول کرده اند؛ اما در بررسی های صورت گرفته نمایان شد که آنان نه تنها از بنیاد نخستین خویش عدول نکرده اند؛ بالاتر از آن، روایات را به عنوان مؤید و مفسر قرآن پنداشته اند و در تفاسیرشان به خصوص در آیه ی 3 سوره ی مائده و 33 سوره ی احزاب از پنج گونه روایات تفسیری یعنی، أ. روایات بیانگر مصداق های واژگان و تعابیر قرآنی؛ ب. تبیین مفاد آیات؛ ج. تعیین مصادیق خاص آیات؛ د. تعیین واژگان در جزییات مباحث فقهی؛ ذ. تعیین جایگاه آیه و تناسب آن بهره برده اند، پس گونه های روایی جایگاهی مولدی دارند، بدین معنا که گونه های روایی مولد و ایجادکننده ی نقش های روایی در تفسیرند.
تحلیل متاتئوریک ریشه های نظریه مشروعیت حکومت اسلامی در اندیشه سیاسی آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و افزوده شدن نظامی جدید در عرصه جهانی، نظریه پردازی درباره حکومت اسلامی در اندیشه های فقهی- سیاسی شیعه به موضوعی مهم تبدیل شد ( تاریخچه ) البته گروه های گوناگون درون دینی و برون دینی با چالش های فراوانی روبه اند که منشأ مشروعیت حکومت اسلامی از این چالش های مهم است. (مسئله) آیت الله مصباح یزدی از اندک کسانی است که موضوع منشأ مشروعیت حکومت دینی را بررسی کرده است. اما تا کنون ریشه های شکل گیری دیدگاه وی درباره مشروعیت حکومت در زمان غیبت امام معصوم به روش متاتئوریک بررسی نشده است؛ (پیشینه) ازاین رو، پرسش اصلی این نوشتار آن است که ریشه های شکل گیری نظریه مشروعیت حکومت اسلامی در اندیشه سیاسی آیت الله مصباح یزدی چیست؟ (سؤال) فرض بر این است که ریشه های نظریه مشروعیت حکومت در اندیشه آیت الله مصباح یزدی، از عوامل چهارگانه اجتماعی- درونی، اجتماعی- بیرونی، فکری- درونی و فکری- بیرونی متأثر می باشد. (فرضیه) این مقاله می کوشد نقش این عوامل مذکور را در دیدگاه وی نشان دهد؛ (هدف) برای نیل به این هدف، از تئوری فرانظریه سازی ریتزر (نوع MU) بهره می گیرد. (روش) اثبات این نکته که نظریه آیت الله مصباح یزدی تابع جناح های سیاسی نیست، مهم ترین دستاورد این مقاله است. (یافته)
تحلیل مفهوم مسئولیت اجتماعی با رویکرد اسلامی (با تأکید بر دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئولیت پذیری اجتماعی، پایه اخلاق اجتماعی است و از عناصر اساسی فرهنگ بومی ما، سرمایه اصلی جریان انقلاب اسلامی و از مفاهیم مهم برنامه توسعه پایدار جهانی و به معنای تعهد درونی و اخلاقی در مقابل جامعه و دیگران است. در این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی و قیاسی به بررسی مفهوم مسئولیت اجتماعی از نگاه اسلامی و ابعاد و ویژگی های آن پرداخته شده و به پرسش های اساسی درباره ماهیت و خاستگاه مسئولیت اجتماعی، گونه شناسی و نحوه اعتبار این مفهوم، نحوه صدق بر مصادیق، ارکان و ساخت مفهومی و نهایتاً ارتباط آن با مفاهیم نزدیک، پاسخ داده شده است. چنانکه از تحلیل این مفهوم با استفاده از امکانات فلسفه و معارف اسلامی و با تکیه بر آرای یکی از متفکران برجسته معاصر در این حوزه به دست می آید، مفهوم مسئولیت اجتماعی در رویکرد اسلامی، نه صرفاً یک قرارداد اجتماعی و حقوقی، بلکه مفهومی اخلاقی مبتنی بر حقایق و مبادی توحیدی و از سنخ معقولات ثانی فلسفی است که با در نظر گرفتن رابطه سبب و مسببی بین افعال اختیاری انسان و اهداف صحیح جامعه انسانی، با معیار فطرت و شریعت، انتزاع شده است و در امتداد مسئولیت انسان در برابر خدا و خویشتن، دامنه وسیعی در همه حوزه های زندگی اجتماعی با اولویت های خاص خود دارد و حد نصاب آن به عنوان یک ارزش اخلاقی، قصد رضای الهی است. همچنین این مفهوم، مفهومی جامع است که رابطه آن با حقوق اجتماعی رابطه تضایف، و نیکوکاری وجه ایجابی آن است.
مقایسه نسبت فرد و جامعه در اندیشه علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶ ویژه علوم اجتماعی
5 - 32
حوزه های تخصصی:
بحث عاملیت و ساختار همچنان در اندیشه اجتماعی مدرن به عنوان یکی از مهم ترین مباحث و نزاع های نظری علوم اجتماعی در جریان است. این بحث در پارادایم فکری اسلامی تحت عنوان نسبت «فرد» و «جامعه» مطرح می شود. در بین متفکران اخیر اسلامی، کسانی که به صورت خاص و ممحّض به بحث فرد و جامعه و نسبت میان این دو و وجود این دو پرداخته اند، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی هستند. علامه طباطبایی وجود حقیقی برای جامعه قائل است؛ قول به اصالت جامعه و اصالت فرد می دهد؛ و تعیین کنندگی و نیروی بیشتر و غلبه را به جامعه می دهد تا اراده و عاملیت فردی. شهید مطهری نیز به وجود حقیقی جامعه و اصالت جامعه و اصالت فرد باور دارد؛ اما به خلاف علامه طباطبایی نقش اختیار، اراده و عاملیت فردی را در نسبت با تحمیل و فشار جامعه بیشتر دانسته و حکم به غلبه ی بیشترِ آن می دهد ولی آیت الله مصباح یزدی وجود حقیقی جامعه را نپذیرفته، وجود آن را اعتباری می داند و اصالتی برای آن قائل نیست، فلذا تمام غلبه و تعیین کنندگی را به اراده و عاملیت فردی می دهد.
روش معناشناسی اخلاق از منظر آیت الله مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
آیت الله مصباح معناشناسی مفاهیم اخلاقی را وظیفه فیلسوف می داند. معناشناسی به ارتباط الفاظ و مفاهیم، که از کارکردهای لغت شناسان است، نمی پردازد، بلکه منظور از «معناشناسی اخلاق» بررسی و ارائه تعریفی از مفاهیم است که برای تبیین حقیقت و تعیین قلمروی محکی مفاهیم اخلاقی به کار می رود. فلاسفه اخلاق در بسیاری از معانی مفاهیم اخلاقی اختلاف نظر دارند که این اختلاف ریشه در روش آنها دارد. این تحقیق، به روش تحلیلی و با استفاده از تبیین های عقلانی، به روش فهم معنای مفاهیم اخلاقی نزد آیت الله مصباح می پردازد. روش مراجعه به مصداق، امر آمر، عرف، شهود و عقل از روش های کسب معنا برای مفاهیم اخلاقی شمرده شده است. مفاهیم اخلاقی نزد آیت الله مصباح، از سنخ مفاهیم فلسفی هستند. ازاین رو، باید مانند مفاهیم فلسفی معناشناسی شوند. این مفاهیم، با توجه به روش مقایسه میان واقعیات و انتزاع معنا و ویژگی خاصی که مناسب هدف بحث است، فهمیده می شوند. برخی از مزایای این روش معناشناسی، امکان صحت سنجی، انتقال به دیگران و خطاناپذیری آن است.
کثرت گرایی روشی در علوم انسانی اسلامی از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کثرت گرایی روشی به معنای پذیرش و کاربست روش های مختلف و متناسب است. این نوشتار به دنبال شناسایی دیدگاه آیت الله مصباح یزدی درباره کثرت گرایی روشی در علوم انسانی اسلامی و بیان جایگاه کاربرد روش های مختلف و نیز بیان پیامدهای آن است. روش مورد استفاده، تحلیل محتوا در مقام شناسایی دیدگاه ها و دسته بندی آنها و نیز تحلیل منطقی در مقام بیان پیامدهای آن است. آیت الله مصباح یزدی به عنوان یک فیلسوف به حوزه فلسفه علوم انسانی اسلامی پای می گذارند و در دو محور کلی، مبادی علم و ترابط علوم و نیز طرح دو نوع علم توصیفی و تجویزی، علوم انسانی اسلامی و کثرت گرایی روشی را مطرح می کنند. ایشان ضمن مبنا قرار دادن تناسب روش با موضوع، به جواز بلکه لزوم استفاده از انواع روش های متناسب با موضوع می رسند و عملاً در هر سه بخش مبادی و علوم توصیفی و علوم تجویزی، استفاده از روش های عقلی، نقلی و تجربی را می پذیرند. از پیامدهای دیدگاه روشی ایشان، لزوم اهتمام به علوم انسانی اسلامی، اهتمام به فلسفه علم هر رشته، پذیرش انواع علوم و خدمات متقابل آنها به یکدیگر، امکان حرکت به سمت میان رشتگی و نیز پذیرش نسبی علوم انسانی مدرن و نقد آن است.
رابطه علم و دین، مقایسه دیدگاه آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی
بحث از رابطه دانش بشری با دین از دغدغه های مشترک و دیرینه عالمان متدیِّن است، در باب معیار و مؤلفه دینی بودن علم، دیدگاه ها و تلقی های مختلفی مطرح است. به عنوان فرضیه می توان گفت که میان علم ودین رابطه وجود دارد. هدف از این تحقیق، مقایسه دیدگاه های استاد جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی درمورد رابطه علم ودین است. روش تحقیق درجمع آوری اطلاعات، روش اسنادی و مدارکی (کتابخانه ای) است و در تحلیل داده ها از روش عقلی تحلیلی، بهره گرفته شده است. در بیان رابطه میان علم و دین، استاد جوادی آملی سعی در تبیین جایگاه و منزلت عقل درهندسه معرفت دینی دارند. عقل را از منابع دین اسلام و علم را از جنبه های عقل می دانند، (عقل = علم همراه طمأنینه)؛ دو معیار برای دینی تلقی شدن علوم بیان می کنند. اولاً هرگونه ادراکات وعلومی که مطابق با واقع باشند را دینی می دانند. ثانیاً علم فی نفسه نه دینی است ونه سکولار، بلکه دینی بودن یا سکولار بودن علوم به فلسفه مطلق بر می گردد. در بیان رابطه علم ودین، آیت الله مصباح یزدی معتقدند که هدف دین سعادت و کمال نهایی بشر است، بنا براین هر علمی که در این جهت باشد و در مسیر هدف نهایی دین قرار بگیرد، دینی خواهد بود. ایشان در عین حال خدمات متقابل دین و علم را متذکر می شوند. و رابطه علم ودین را از نوع (عموم و خصوص من وجه) می دانند. تعارض میان علم ودین را تلقی نا معقولی می دانند.
حقیقت خوف و رجا از منظر آیت الله مصباح یزدی و آثار تربیتی آن دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ تیر ۱۴۰۱ شماره ۲۹۵
57-66
حوزه های تخصصی:
دو عنوان «خوف و رجا» از معروف ترین عناوین در معارف اسلامی هستند که در فارسی به «ترس و امید» ترجمه شده است. خوف و رجا در رفتار انسان تأثیر اساسی دارند و اغلب رفتارهای انسان بر پایه خوف و رجا شکل می گیرند. مسئله پژوهش، چیستی خوف و رجا و آثار تربیتی آن دو است. تبیین و تفهیم حقیقت خوف و رجا و بیان آثار تربیتی آن، به مربیان تربیت دینی کمک می کند در تربیت متربیان خود از سازوکار رفتاری خوف و رجا در انسان استفاده کنند. حقیقت خوف و رجا با روش توصیفی تحلیلی در آثار آیت الله مصباح یزدی مورد بررسی قرار گرفت. از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی همه رفتارهای انسان براساس سه انگیزه اصلی: حب بقا و حب کمال و حب لذت شکل می گیرند. انسان پیوسته دنبال بقا و کمال و لذت است و با موانع این سه نیز همواره مبارزه می کند. انسان دوست دارد منافع را به دست آورد و خود را از ضرر نگهدارد و براین اساس خوف و رجا در انسان شکل می گیرند. خوف آثاری مثل تقوای الهی، ترک جاه طلبی، ایمنی در مقابل وسوسه های شیطان و هوای نفس دارد و رجا نیز آثاری مثل تلاش و اشتیاق عمل صالح و توبه و بازگشت به سوی خدا دارد.
عوامل و موانع بینشی توکل در اخلاق اسلامی با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه آیت الله مصباح یزدی تنها راه رسیدن به سعادت، ایمان و رکن اصلی آن «توکل» بر خداوند متعال است. «توکل» یعنی: انسان با ایمان و باور کامل، همه امور را به خداوند واگذارد و او را تکیه گاهى مطمئن براى خود قرار دهد. در این صورت خداوند نیز او را کفایت می کند. توکل فعلی اختیاری است که به یکباره و ناگهانی حاصل نمی شود، بلکه ملازم با نوع بینش، گرایش و کنش انسانی است. کسب و تقویت بینش و معرفت صحیح اولین گام در رسیدن به توکل است؛ زیرا با بررسی عوامل و موانع توکل در بعد بینشی، می توان با چشمی باز و به درستی در مسیر توکل قدم گذاشت. اما سؤال آن است که کدام عوامل بینشی به تقویت توکل می انجامد؟ و چه موانعی از ایجاد و تقویت آن جلوگیری می کند؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل و موانع بینشی توکل در اخلاقی اسلامی با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی، پس از تفحص، جمع بندى، طبقه بندى و ویرایش اطلاعات با روش توصیفى تبیینی انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که برای توکل باید معتقد به توحید بود و علاوه بر اعتقاد، باید به آن باورها ایمان داشت، و باید فهمی درست از خود و رابطه خود با خداوند پیدا کرد و از آن معارف غافل نبود و به این رابطه بیّن توجه داشت. همچنین دانستن نحوه تأثیرگذاری خداوند در عالم و آثار و نتایج توکل نیز تأثیر بسزایی در کسب این فضیلت دارد. از سوی دیگر، فقدان بینش توحیدی، غفلت، عدم درک صحیح از انسان و اعتقاد به وساطت غیرخدا در امور، از موانع بینشی توکل محسوب می شوند.
تفاوت انسان و حیوان در قرآن با نگاهی به آثار آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چگونگی خلقت انسان و تفاوت او با سایر جانداران از مسائل مهم دانش انسان شناسی است؛ برخی مکاتب تجربه گرا با تنزل جایگاه انسان در نظام خلقت، او را در ردیف حیوانات شمرده و تفاوت او را با حیوانات به اموری مانند بزرگی و پیچیدگی مغز و سرعت و تنوع فعالیت های ذهنی اش تقلیل داده اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی درصدد بررسی تفاوت انسان با حیوان است. از نظر قرآن کریم، تفاوت اصلی انسان با حیوان در برخورداری از روحی متمایز است. انسان افزون بر تفاوت در خلقت نخستین و ماده خلقت، در مرحله ای از آفرینش با دریافت حقیقتی متعالی به نام «روح» هویتی متفاوت از حیوانات یافته است. برخورداری از بینش ها و گرایش های متعالی، توانایی تشخیص ارزش ها، اندیشه ورزی و توان حل مسئله، امکان ترجیح گرایش های متعالی، بهره مندی از قدرت بیان، توان فناوری، قدرت اجتماعی، خلاقیت و استعداد هنری، ظرفیت جانشینی خدا، و تقرب الهی از ویژگی ها انسان است.
بررسی مستندات قرآنی دیدگاه آیت الله مصباح یزدی درباره جایگاه انفعالات در نفس انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
103-122
آیت الله مصباح یزدی با ارائه طرحی از ساختار نفس انسان، جایگاه انفعالات را در میان دیگر ابعاد وجودی او بیان کرده است. پژوهش حاضر قصد دارد با تکیه بر شواهد قرآنی، نظریه ایشان را مستدل سازد. روش گردآوری اطلاعات «کتابخانه ای» است. حل مسئله نیز با شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده و با توجه به منبع، روش «تفسیر موضوعی قرآن» ملاک عمل قرار گرفته است. طبق بررسی انجام شده ایشان معتقد است: انفعالات بر نفس انسان عارض می شود، نه جسم او، البته نه به این معنا که یکی از ابعاد سه گانه نفس و در عرضِ معرفت، محبت و قدرت باشد، بلکه جزو فروع بُعد محبت و در لایه ای سطحی تر از آن قرار دارد. با توجه به تعابیر دقیق قرآن در توصیف حالات درونی انسان، ویژگی هایی را می توان استنباط کرد که از برایند آنها مرزبندی روشنی میان انفعالات و دیگر زوایای به هم پیوسته وجود او مشخص می گردد. این شناسه ها شامل نفسانی بودن، عارضی بودن، واکنشی بودن، موقتی بودن، نمایان بودن، مبتنی بودن بر امیال اصیل و مؤثر بودن در فرایند انگیزش می شود.
عملکرد ذهن در فرایند ادراک عقلی از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
بحث از مفاهیم کلی و عملکرد ذهن در فرایند ادراک عقلی و چگونگی شکل گیری آنها از مباحث مهم معرفت شناسی است. فلاسفه اسلامی به رغم گرایش های مختلف در تبیین مکانیسم تعقل، همواره بر ارزش ادراک عقلی، تأکید ورزیده اند. در این میان صدرا در تبیین فرایند ادراک کلی، تعبیرات مختلفی دارد که پژوهشگران حکمت صدرایی، اختلاف تعابیر صدرا را از طریق تمایز چگونگی ادراک کلی در مراحل مختلف تحول و تکامل نفس توجیه کرده اند. استاد مصباح یزدی به عنوان فیلسوفی نوصدرایی تبیین جدیدی ارائه می دهد که می تواند نگاهی نو به مسئله فرایند ادراک کلی و شیوه ای جدید برای حل ناسازگاری تعابیر صدرا باشد. در پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی روشن شد که مصباح یزدی بر تفاوت کارکرد ذهن در هر کدام از ساحت های ادراک کلی تأکید می ورزد؛ به طوری که ذهن در ادراک معقولات اولی منفعل و در ادراک معقولات ثانیه فلسفی و منطقی فعال است و ضرورتی برای اثبات عقول منفصل و شهود آنها در ادراک کلی نیست.
بررسی تطبیقی روش تفسیر موضوعی آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی
«تفسیر موضوعی» به معنای گردآوری آیات قرآن کریم درباره یک موضوع خاص و استنطاق آنها به منظور دستیابی به دیدگاه قرآنی در خصوص یک موضوع است. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی روش تفسیر موضوعی دو اندیشمند بزرگ آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی بررسی گردیده و وجوه تشابه و تمایز روش ها ارائه شده است. در شیوه انتخاب و ترتیب موضوعات در تفاسیر موضوعی، هر دو استاد در انتخاب موضوعات، هم از موضوعات درون متنی و هم موضوعات برون متنی استفاده کرده اند؛ اما در شیوه چینش موضوعات، یکسان عمل نکرده اند و چینش آیت الله مصباح یزدی ترجیح دارد؛ زیرا از مسائل مهم و اساسی دین شروع می شود و جایگاه موضوعات به ترتیب آمده است. از دیگر امتیازات شیوه آیت الله مصباح یزدی در جمع آوری و دسته بندی آیات، محور قرار دادن توحید است. در تفاسیر موضوعی هر دو استاد به قواعد تفسیری توجه شده است؛ همچون توجه به سیاق و نکات ادبی. آیت الله مصباح یزدی در موارد متعددی متعرض دیدگاه مفسران شیعه و سنی شده است، به ویژه دیدگاه های استاد خود علامه طباطبائی را در مکرر ذکر کرده و گاهی ادله ای برای رد آن آورده و این نشانه آزاداندیشی ایشان در اظهارنظرها و دیدگاه هاست. هر دو مفسر از روایات استفاده کرده اند و در این زمینه تفاوتی میان آنها وجود ندارد. با توجه به اینکه هر دو مفسر از شاگردان برجسته علامه طباطبائی به شمار می آیند و علوم عقلی را از محضر ایشان فراگرفته اند، دیدگاه های نسبتاً نزدیکی در استفاده از برهان های عقلی دارند و گرایش تفسیر عقلی در تفسیر هر دو مفسر به چشم می خورد.
آیت الله مصباح یزدی نظریه پرداز در فلسفۀ اسلامی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ دی ۱۴۰۱ شماره ۳۰۱
9-13
برای آشنایان با فلسفه اسلامی شکی نیست که آیت الله مصباح یزدی از چهره های شاخص فلسفه اسلامی در عصر حاضر هستند. آثار متعدد و شاگردان بسیار او در این رشته گواه این مدعاست. آنچه نیاز به بحث و تبیین دارد این است که نشان داده شود آیت الله مصباح یزدی چه جایگاهی در فلسفه اسلامی دارد و چه سهم و نقشی در این حوزه ایفا کرده است. رویکرد او به فلسفه چیست، تفکر فلسفی او چه ویژگی هایی دارد، دستاوردهای او در این زمینه چیست و چه درس هایی می توانیم از سیره فلسفی او بیاموزیم؟ در نوشتار حاضر که به روش تحلیلی توصیفی به اختصار و فهرست وار انواع فعالیت های فلسفی او، ویژگی های تفکر فلسفی او و دستاوردهایش بررسی می شود.
بررسی چالش های معرفت شناختی «امکان علوم انسانی اسلامی» براساس دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ دی ۱۴۰۱ شماره ۳۰۱
15-26
علوم انسانی نرم افزار هر تمدن است. علوم انسانی موجود متناسب با بافت فرهنگی و ایدئولوژی جهان غرب است. علی رغم نیاز منطقی تمدن نوین اسلامی به اسلامی سازی علوم انسانی، برخی همچنان در امکان علوم انسانی اسلامی تشکیک می کنند. بدین سان، لازم است چالش های نظری اسلامی سازی علوم انسانی را شناسایی، تحلیل و ارزیابی کرد. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاه های فیلسوف برجسته جهان اسلام، علامه مصباح یزدی درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی به بررسی چالش های معرفت شناختی «امکان علوم انسانی اسلامی» بپردازد. براساس نتایج به دست آمده، انحصارگرایی معرفتی در علم مدرن، ناواقع گرایی زبان دین، پارادوکسیکال بودن علم اسلامی، تفکیک علم از تکنولوژی از مهم ترین چالش های معرفت شناختی امکان «علوم انسانی اسلامی» است. آیت الله مصباح یزدی با تبیین مبانی لازم جهت اسلامی سازی علوم انسانی، ازجمله مبانی معرفت شناختی، نه تنها به همه چالش های یادشده پاسخ داده اند؛ بلکه با تأکید بر ضرورت علم دینی، راه را برای ارائه نمونه های عینی علوم انسانی اسلامی نیز نشان داده اند.