تأملی بر مبانی نظری و اقوال فوئرباخ در کتاب «جوهر مسیحیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
141 - 158
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر بر محور نقد مبانی فکری فوئرباخ در کتاب «جوهر مسیحیت» شکل گرفته است و از رهگذر نقل و تحلیل اقوالی از فوئرباخ در این کتاب، به نقد و نظر درباره آنها می پردازد. نظر به اهمیت و اثربخشی فوق العاده جوهر مسیحیت و ازآنجاکه اندیشه های فوئرباخ نقطه عطفی در سنت نقد دین بوده است، همچنین اندیشه های انسان گرایانه وی به مثابه آبشخور فکری خیلی از اندیشمندان و جریانات فکری در غرب ایفای نقش کرده اند، ما عملاً در خصوص آرای او با ضرورت نگاه انتقادی هرچه بیشتر و هرچه دقیق تر مواجهیم. یافته های پژوهش حاضر حکایت از این دارند که اظهارات فوئرباخ در کتاب «جوهر مسیحیت»، گرچه تأمل برانگیز و در پاره ای از موارد بیان واقعیت هستند، لیکن به خاطر آنکه دچار تناقض درونی، استقرای ناقص و بیان دلبخواهانه بدون ارائه شواهد عقلی متقن هستند، در معرض وصف عدم انسجام قرار دارند. بااین حال، کسانی چون فوئرباخ را می توان پیرایشگران سکولار دین نامید که نه با رویکردی مثبت، بلکه با هدف نفی معرفت دینی، دست به انتقاد زده اند. به سخن دیگر، می توان در مقام عمل، حاصل کار فوئرباخ را به موازات کار مصلحان راستین دینی، خدمت رسانی به دین دانست. بر بنیاد پژوهش حاضر، همچنین روشن می شود که باخ از منظری متفاوت، برای حل معضل دین و الهیات سنتی، گذر از دین به دلیل اختصاص آن به دوران پیشامدرن، تبدیل الهیات دینی به انسان شناسی دینی و نهایتاً روی آوردن به فلسفه ماتریالیستی و پانته ایستی در دنیای مدرن را پیشنهاد می کند.