مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اختلال خوردن
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کمال گرایی مرضی ارتباط نزدیکی با اختلالات خوردن و وسواسی جبری دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تبیینی کمال گرایی در ویژگی های وسواسی جبری و نگرش های خوردن مرضی بود. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی بود. نمونه ای به حجم 790 نفر از بین دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسشنامه های بازنگری شده وسواسی جبری، نگرش های اختلال خوردن و کمال گرایی هیل پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره همزمان تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که نقش تبیینی کمال گرایی در ویژگی های وسواسی جبری بیشتر از نگرش های خوردن مرضی است. نتایج سهم بیشتر کمال گرایی ناسازگار را در پیش بینی ویژگی های وسواسی جبری و نگرش های خوردن مرضی نشان داد. همچنین، کمال گرایی سازگار در هیچ یک از دو مورد نقش قابل ملاحظه ای نداشت. نتیجه گیری: نقش بیشتر کمال گرایی در پیش بینی علائم وسواسی- جبری همسو با الگوی پدیدارشناسی آن می باشد. همچنین کاهش نقش تبیینی کمال گرایی در نگرش های خوردن مرضی احتمالاً به ماهیت ابزارهای سنجش کمال گرایی مربوط می شود.
رابطه ی بین سبک های مقابله ی اجتناب شناختی - رفتاری و اختلال خوردن در دانشجویان دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:پژوهش حاضر جهت بررسی رابطهی سبکهای مقابلهای شناختیرفتاری و انواع اختلال خوردن در دانشجویان دانشگاه انجام شده است.
روشکار: در این پژوهش توصیفی همبستگی، 200 نفر دانشجوی شاغل به تحصیل در نیمسال اول 89-1388 از میان دانشکدههای مختلف دانشگاه شهید چمران اهواز به صورت تصادفی مرحلهای انتخاب شدند. به منظور سنجش انواع سبکهای مقابلهی اجتنابی از مقیاس سبکهای مقابلهی اجتناب اجتماعیشناختی و برای سنجش اختلال خوردن از آزمون بازخورد اختلال خوردن استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام با سطح معنیداری 05/0>P انجام شد.
یافتهها:سبک مقابلهی اجتناب اجتماعیرفتاری با اختلال خوردن و زیرمقیاسهای آن یعنی رژیم غذایی (05/0>P)، پرخوری (01/0>P) و مهار دهانی (05/0>P) رابطهی مثبت معنیداری دارد. در این میان مقابلهی اجتناب رفتاری با مشکل پرخوری رابطهی مثبت معنیداری دارد. مقابلهی اجتناب اجتماعیشناختی با اختلال خوردن کلی (05/0>P) و دو زیرمقیاس مهار دهانی و پرخوری رابطه دارد (01/0>P) اما با رژیم غذایی رابطهی معنیداری نداشت. تحلیل رگرسیونی چندگانه نشان میدهد که از بین انواع سبکهای اجتنابی، سبک مقابلهی اجتناب اجتماعیرفتاری بهترین پیشبینیکنندهی انواع اختلال خوردن میباشد به طوری که اجتناب اجتماعیرفتاری میتواند 07/0 درصد واریانس خردهمقیاس رژیم غذایی،22 درصد واریانس پرخوری و 13 درصد واریانس مهار دهانی را تبیین کند.
نتیجهگیری: مبتلایان به اختلال خوردن از انواع سبکهای مقابلهی اجتنابی برای رویارویی با فشارهای روانشناختی استفاده میکنند و اختلال خوردن نیز نوعی سبک رویارویی با مشکلات زندگی است. سبک مقابلهی اجتنابی اجتماعیرفتاری بهترین پیشبینیکنندهی اختلال خوردن محسوب می شود.
تأثیر طرحواره درمانی گروهی بر باورهای اختلال خوردن و احساس شرم در دختران نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی در کاهش باورهای مرتبط با اختلال خوردن و احساس شرم در دختران نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی بود.
این پژوهش به روش نیمه تجربی و با استفاده از گروه کنترل، اجرای پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. نمونه آماری شامل 40 دختر نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه تشخیصی از بین مراجعه کنندگان به مراکز بهداشتی و مشاوره و روان درمانی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گیری شدند. سپس گروه آزمایش در 12 جلسه طرحواره درمانی گروهی شرکت نمودند. هر دو گروه پرسشنامه های باور اختلال (کوپر و همکاران, 1997) و شرم درونی شده (کوک، 1991) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل نمودند. در پایان نتایج بین دو گروه به وسیله تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد مقایسه قرارگرفت.
نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات پیش آزمون و پیگیری در گروه کنترل پایین تر است.
یافته های این پژوهش اثربخشی طرحواره درمانی گروهی درکاهش باورهای اختلال خوردن و احساس ش رم در دختران نوجوان م بتلا به بی اشتهایی عصبی را مورد تأیی د قرار داده و لذا می تواند در تعیین مداخلات بالینی و برنامه های درمانی دراین زمینه مفید واقع شود.
اثربخشی درمان تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی در بیماران مبتلا به اختلال خوردن: گزارش مورد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، اثربخشی درمان تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی روی بیماران مبتلا به اختلال خوردن بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش طرح نیمه آزمایشی، تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین جهت، دو شرکت کننده دختر در واحد مشاوره روان شناختی مرکز ایمن طب زاگرس شهر شیراز با نمونه گیری هدفمند در سال 1391 انتخاب شدند و تحت درمان تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مراحل پیش از درمان (خط پایه) و طی جلسه های سوم، هشتم، چهاردهم، نوزدهم، بیست و سوم و مرحله پیگیری یک ماهه، پرسش نامه های اختلال خوردن اهواز، عادات غذا خوردن، نگرش فرد در مورد بدن خود، حالات شخصیت، روابط بین فردی و عزت نفس را تکمیل کردند. همچنین، حجم توده بدنی (Body mass index یا BMI) آن ها طی مراحل درمان اندازه گیری شد. شاخص درصد بهبودی و اندازه اثر برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: روش درمانی تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، در بهبود بیماران مبتلا به اختلال خوردن اثربخش بود و در همه آماج ها، تغییرات چشمگیر و پایداری را ایجاد کرد. هر دو شرکت کننده پس از پایان درمان و دوره پیگیری، در اختلال خوردن 73 درصد، عادات غذا خوردن 74 درصد، تن انگاره 60 درصد، روابط بین فردی 62 درصد، عزت نفس 54 درصد و حالات خود 76 درصد بهبودی کلی را نشان دادند.
نتیجه گیری: درمان تحلیل تبادلی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی می تواند به عنوان درمانی کارا در بهبود بیماران مبتلا به بی اشتهایی و پراشتهایی عصبی استفاده گردد.
اثر تمرین مقاومتی بر تصویر بدنی، اختلال خوردن و عملکرد جنسی زنان لاغر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر تمرینات مقاومتی بر تصویر بدنی، اختلال خوردن و عملکرد جنسی زنان لاغر غیر ورزشکار بود. بدین منظور، 26 زن لاغر غیر ورزشکار با عملکرد جنسی پایین به صورت در دسترس انتخاب شدند و با آرایش تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت هشت هفته در تمرینات مقاومتی شرکت نمود و گروه کنترل در طول این مدت به فعالیت های روزانة خود پرداخت . لازم به ذکر است که هر دو گروه پرسش نامه های نگرش فرد در مورد تصویر بدنی، نگرش نسبت به تغذیه و عملکرد جنسی زنان را به صورت پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند و داده ها با استفاده از کوواریانس چندمتغیره تحلیل گردید. نتایج حاکی از اثر مثبت تمرینات مقاومتی بر شاخص تودة بدنی، تصویر بدنی و عملکرد جنسی می باشد؛ اما این تمرینات بر اختلال خوردن تأثیری نداشته است. بر اساس نتایج ، تمرینات مقاومتی برای بهبود تصویر بدنی و افزایش عملکرد جنسی زنان لاغر غیر ورزشکار پیشنهاد می شود.
مشخصات روانسنجی پرسشنامه شکل بدن 8C در زنان مبتلا به اختلال خوردن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف نگرانی های جدی درباره شکل بدن ویژگی اصلی اختلالات خوردن است. اختلال خوردن با بیماری های طبی و روانی متعددی همراه است. بنابراین ابزاری معتبر و پایا به پیشگیری از این اختلال و پیامد های آن کمک می کند. در نتیجه هدف مطالعه حاضر بررسی مشخصات روان سنجی پرسش نامه شکل بدن C 8 در زنان مبتلا به اختلال بود. مواد و روش ها ابزار اصلی این مطالعه مقطعی و اعتبارسنجی، پرسش نامه شکل بدن ( BSQ - C 8) به فارسی ترجمه شد. سپس مشخصات روان سنجی این پرسش نامه در نمونه ای از زنان مبتلا به اختلال خوردن که با روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند، بررسی شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های BSQ - C 8، شکل بدن 34 سؤالی ( BSQ -34)، ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن ( BDMCQ ) و مقیاس اصلاح شده وسواس فکری-عملی ییل-براون برای اختلال بدشکلی بدن ( YBOCS - BDD ) بود. برای تحلیلی داده ها با SPSS نگارش 16 از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب دو نیمه سازی، روایی همزمان ضریب همبستگی و نمودار راک استفاده شد. یافته ها در نمونه زنان مبتلا به اختلال خوردن، ضریب آلفای کرونباخ و ضریب دو نیمه سازی 79/0 و 74/0 بود و روایی همزمان این پرسش نامه با BSQ -34، BDMCQ و YBOCS - BDD به ترتیب 59/0، 91/0 و 58/0 بود. حساسیت، ویژگی و نقطه برش این پرسش نامه به ترتیب80/0، 67/0 و 5/26 بود. نتیجه گیری پرسش نامه شکل بدن C 8 برای سنجش نارضایتی از شکل بدن در نمونه زنان مبتلا به اختلال خوردن، پایایی بالا و روایی هم زمان خوبی دارد و برای استفاده در تحقیقات بالینی و غیربالینی ارزیابی نارضایتی از شکل بدن مفید است.
نقش بازداری پاسخ، اضطرار منفی و نگرانی تصویر بدنی در پیش بینی علایم اختلال خوردن دختران دانشگاه علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 107
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش بازداری پاسخ، اضطرار منفی و نگرانی تصویر بدنی در پیش بینی علایم اختلال خوردن دختران دانشگاه علوم پزشکی انجام شد. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور 120 دانشجوی دختر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشگاه علوم پزشکی لرستان انتخاب و در پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان به پرسش نامه های نگرش به تغذیه، آزمون رنگ-واژه استروپ، مقیاس رفتار تکانه ای و پرسش نامه نگرانی تصویر بدنی پاسخ دادند. داده ها با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که مجموع زمان واکنش در 4 کارت، مجموع تعداد خطاها در 4 کارت، اضطرارمنفی، نگرانی تصویربدنی با علایم اختلال خوردن ارتباط معناداری دارد. همچنین 33% از کل واریانس علایم اختلال خوردن به وسیله بازداری پاسخ، اضطرار منفی و نگرانی تصویر بدنی تبیین می شود. نتایج نشان می دهد بازداری ضعیف پاسخ های غالب، اضطرار منفی و نگرانی درباره تصویر بدن، می تواند در علایم اختلال خوردن در دانشجویان دختر نقش داشته باشد.
درمان های کلاسیک و نوین اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم آذر ۱۳۹۷ شماره ۹ (پیاپی ۳۰)
229-248
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، اختلالات خوردن یکی از نگرانی های سازمان بهداشت جهانی است، زیرا این اختلالات در بین بیماری های روانی، بالاترین نرخ مرگ ومیر را به خود اختصاص داده است. اختلالات خوردن سومین بیماری مزمن شایع در میان نوجوانان است و میزان شیوع آن درسراسر جهان در حال افزایش است. با وجود اینکه اختلال پرخوری شایع ترین اختلال خوردن به شمار می رود، همچنان مورد بررسی زیادی قرار نگرفته است. نگرانی درباره میزان شیوع پرخوری از شواهدی برمی خیزد که نشان میدهد پرخوری عوارض زیادی به دنبال داشته و بین اختلال های روانپزشکی بالاترین میزان هم آیندی را دارد . حداقل 69 درصد از افراد مبتلا به این اختلال یک اختلال روانپزشکی دیگر و 32 درصد حداقل یک اختلال شخصیت همراه دارند. هم چنین این اختلال با پذیرش و پاسخدهی کمتر به درمان همراه است. در مقاله حاضر پس از مروری بر طبقه بندی و تعریف انواع اختلالات خوردن، به بررسی بیشتر اختلال پرخوری پرداخته و در نهایت مداخلات روانشناختی مختلفی که در جهت درمان این اختلال معرفی شده اند، توضیح داده خواهند شد.
نقش واسطه ای ترس از ارزیابی مثبت و منفی در ارتباط اضطراب اجتماعی و اختلال خوردن در ارتباط اضطراب اجتماعی و اختلال خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۵۱
271 - 284
حوزههای تخصصی:
تعیین ارتباط اضطراب اجتماعی و اختلال خوردن با واسطه گری ترس از ارزیابی مثبت و منفی هدف پژوهش بود. روش پژوهش توصیفی و الگوی همبستگی با روی آورد مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین بود که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند. 1000 دانشجو به روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های مورد نظر پاسخ دادند. سپس با استفاده از روش نمونه برداری قضاوتی هدفمند 218 نفر به عنوان نمونه نهایی برگزیده شدند. ابزار پژوهش سیاهه های اختلال خوردن (EDI؛ گارنر، المستدو پولیوی، 1983)، هراس اجتماعی (SPI؛ کانور و دیگران، 2000)، ترس از ارزیابی منفی- فرم کوتاه (FNES؛ لیری،1983) و ترس از ارزیابی مثبت (FPES؛ ویکز، هیمبرگ و رودباگ، 2008) بود. نتایج نشان داد که ترس از ارزیابی مثبت و منفی به طورهمزمان، ارتباط بین اضطراب اجتماعی و اختلال خوردن را واسطه گری می کنند. همچنین، اثرمستقیم اضطراب اجتماعی بر اختلال خوردن تأیید شد. بنابراین، مداخله هایی که ترس از ارزیابی های مثبت و منفی را به عنوان مؤلفه های اصلی اضطراب اجتماعی مورد هدف قرار می دهند، به توقف رشد نشانه های اختلال های خوردن کمک می کنند.
تاثیر مصاحبه انگیزشی بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و فشار خون زنان مبتلا به اختلال خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
103 - 118
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر رفتارها و نگرش های نادرست درباره خوردن به طورچشمگیری رو به افزایش است که نقش مهمی در کاهش سلامت جسمی و روانی دارند. در این زمینه می توان به مشکلاتی در سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و فشار خون اشاره کرد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مصاحبه انگیزشی بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و فشار خون زنان مبتلا به اختلال خوردن انجام شد. روش: پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش، همه زنان مبتلا به اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در بهار 1397 بودند. نمونه پژوهش 60 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. هر دو گروه از نظر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (والکر و همکاران، 1995) و فشار خون در مراحل پیش آزمون و پس آزمون ارزیابی شدند. داده ها با روش های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مصاحبه انگیزشی به طور معناداری باعث افزایش سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و کاهش فشار خون زنان مبتلا به اختلال خوردن شد (05/0≥p). نتیجه گیری: نتایج حاکی از اهمیت مصاحبه انگیزشی بر بهبود سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و فشار خون زنان مبتلا به اختلال خوردن می باشد.
آزمون مدل طرحواره ای یانگ جهت تبیین مشکلات خوردن در افراد مبتلا به مشکلات شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۸ شماره ۸۰
941-948
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی رابطه بین طرحواره های سازش نایافته اولیه و اختلالات روانشناختی را نشان می دهند. این پژوهش به دنبال آن بود که مشخص کند آیا سبک های مقابله ای یانگ می تواند بر رابطه بین طرحواره های سازش نایافته اولیه و مشکلات خوردن در افراد مبتلا به مشکلات شخصیتی تأثیر بگذارد؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های مقابله ای یانگ در افراد مبتلا به مشکلات شخصیتی، در رابطه بین طرحواره های سازش نایافته اولیه و اختلال خوردن انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و به شکل خاص مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه افراد دارای مشکلات خوردن است که به مراکز مشاوره شهر قم مراجعه کرده بودند. از میان این جامعه 234 نفر به شیوه هدفمند با استفاده از مقیاس میلون ш، به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های طرحواره یانگ (1999)، بازخورد (نگرش های) خوردن گارنر و همکاران (1982)، جبران افراطی یانگ – رأی (1994) و اجتناب یانگ - رای (1994) بودند. داده های به دست آمده با روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های برازش مدل پژوهش وضعیت مطلوبی داشت (0/9< GFI ) و هر دو سبک مقابله ای (اجتناب و جبران افراطی)، در رابطه بین طرحواره های سازش نایافته و مشکلات خوردن نقش میانجی ایفا کرد. نتیجه گیری: بنابراین سبک های مقابله ای یانگ به عنوان نقش میانجی در تأثیرات طرحواره های سازش نایافته اولیه بر مشکلات خوردن در افراد مبتلا به مشکلات شخصیتی، نقش دارد.
اعتباریابی مقدماتی پرسش نامه اعتیاد به غذای یل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: اختلال خوردن یکی از اختلالات شایع روانی است که باعث مشکلات متعددی در سلامت جسمی و عملکرد روانی و کیفیت زندگی می شود. هدف از این مطالعه، ترجمه و بررسی روایی و اعتبار نسخه فارسی پرسش نامه اعتیاد به غذای یل در افراد با اختلال اعتیاد به غذای شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: در قالب یک پژوهش توصیفی مقطعی، به روش نمونه گیری دردسترس در فاصله زمانی اسفند ۱۳۹۶ تا خرداد ۱۳۹۷، نمونه ای به حجم ۹۸ نفر از بیماران مبتلا به اعتیاد به غذا و۶۷ نفر افراد غیروابسته به غذا از مرکز تغذیه نوین شهر اصفهان انتخاب شد و افراد ابزارهای پژوهش (پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه ۲۵ سؤالی اعتیاد به غذا) را تکمیل کردند. جهت تحلیل داده ها از نسخه ۲۴ نرم افزار SPSS و نسخه ۱۸ نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد ساختار عاملی پرسش نامه درمجموع از برازش مناسبی برخوردار است و روایی سازه مطلوبی دارد. بر اساس نتایج تحلیل واریانس، در بررسی روایی افتراقی بین افراد با اختلال اعتیاد به غذا و افراد سالم از لحاظ تمام زیرمقیاس های وابستگی به غذا تفاوت معنی داری مشاهده شد (P<۰/۰۵). ضرایب آلفای کرونباخ و تنصیف به غیر از عامل G، در سایر خرده مقیاس ها بالاتر از ۰/۷ به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که نسخه ترجمه شده به فارسی YFAS از روایی و اعتبار نسبتاً مطلوبی برخودار است و می توان در موقعیت های بالینی و پژوهشی برای ارزیابی اعتیاد به غذا از آن استفاده کرد.
نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین کارکردهای متوازن و نامتوازن خانواده با علائم اختلال های خوردن در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال های خوردن جزو زیان بارترین بیماری های روان پزشکی هستند که با بیماری های پزشکی و روان شناختی مهمی همراه هستند که موجب هزینه های شخصی، خانوادگی و اجتماعی چشمگیری می گردند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین کارکردهای متوازن و نامتوازن خانواده با علائم اختلال خوردن در نوجوانان بود. این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان 13 تا 18 ساله مشغول به تحصیل در دبیرستان های (دوره ی اول و دوم) شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 تشکیل می دادند. از میان آن ها 567 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند و به آزمون نگرش های خوردن (گارنر و گارفینکل، 1979)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (گراتز و رامر، 2004) و مقیاس ارزیابی سازگاری و انسجام خانواده (السون، 2011) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد مسیر مستقیم کارکرد متوازن و نامتوازن خانواده بر علائم اختلال خوردن معنی دار نیست ولی اثر غیرمستقیم کارکرد نامتوازن خانواده بر علائم اختلال خوردن از طریق دشواری تنظیم هیجان معنی دار است (001/0 p= ،166/0 = β ). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد کرد که برای مداخله در اختلال های خوردن به جای تمرکز بر کارکردهای خانواده، می توان دشواری های تنظیم هیجان را به عنوان هدف درمان انتخاب نمود.
نقش واسطه ای حرمت خود در رابطه بین کنش وری خانواده و اختلال خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای حرمت خود در رابطه بین کنش وری خانواده و اختلال خوردن انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر نورآباد در سال تحصیلی 1399-1398 بود. از این جامعه تعداد 260 نفر با استفاده از روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ابزار سنجش خانواده (اپشتاین، بالدوین و بیشاپ، 1983)، آزمون بازخورد های خوردن (گارنر، آلماستاد، بوهر و گارفینکل، 1982) و مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1961) گردآوری و با مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد اثر مستقیم کنش وری خانواده بر حرمت خود، و حرمت خود بر اختلال خوردن، منفی معنادار و اثر مستقیم کنش وری خانواده بر اختلال خوردن مثبت معنادار است. همچنین، نتایج نشان داد که نقش واسطه ای حرمت خود در رابطه بین کنش وری خانواده و اختلال خوردن معنادار است. بر اساس یافته ها، می توان نتیجه گرفت کنش وری خانواده و حرمت خود دو مؤلفه مهم و اثرگذار بر اختلال خوردن نوجوانان هستند.
استفاده از فنّاوری ردیابی چشم در اختلال های خوردن: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
219-230
حوزههای تخصصی:
اختلال های خوردن از موضوعات مورد توجه بسیاری از پژوهشگران هستند که از جنبه های متعددی مورد بررسی قرار گرفته اند. این اختلال ها طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی شامل اختلال پایدار در غذا خوردن یا رفتارهای مربوط به خوردن می شوند و انواع مختلفی از جمله بی اشتهایی روانی، پراشتهایی روانی، اختلال پرخوری، پایکا و سایر اختلال ها دارند و منجر به آسیب های قابل توجه جسمانی، روانی و اجتماعی می گردند. یکی از ابزارهایی که در چند سال اخیر توجه ویژه ای به آن شده است، فنّاوری ردیاب چشمی است که از طریق ردیابی حرکات چشم، اطلاعات مفیدی در اختیار پژوهشگر قرار می دهد. از این فنّاوری برای بررسی توجه افراد مبتلا به اختلال های خوردن به محرک های مختلف استفاده شده است. هدف مطالعه مروری حاضر جمع بندی و خلاصه سازی داده های به دست آمده از این مطالعات است. بدین منظور کلید واژه های مرتبط با موضوع در پایگاه های Science Direct و Pubmed جستجو شد و پس از خارج کردن مقالات نامتناسب با هدف پژوهش، 19 مقاله مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. نتایج به سه دسته کلی محرک های غذایی، بدن و هیجان های چهره به عنوان محرک های اصلی در زمینه پژوهش اختلال های خوردن با استفاده فنّاوری ردیابی چشم منتهی گردید.
مدل علی اختلال خوردن براساس خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی با نقش واسطه ای نگرانی از تصویر بدنی در جامعه زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
161 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف : اضافه وزن تحت تاثیر عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی قرار دارد. یکی از متغیرهایی که با اضافه وزن در ارتباط می باشد، اختلال خوردن است. این مطالعه با هدف مدل علی اختلال خوردن براساس خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی با نقش واسطه ای نگرانی از تصویر بدنی در جامعه زنان دارای اضافه وزن انجام شد. روش : مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان دارای اضافه وزن با شاخص توده ی بدنی (28BMI≥) شهرستان کنگاور بود که در سال 1398به باشگاه های ورزشی و مراکز بهداشت مراجعه کرده بودند. تعداد 450 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار سنجش مقیاس های استاندارد اختلالات خوردن (EDDS)، خودشیء انگاری (SO)، پذیرش و عمل (AAQ-II) و کمال گرایی چند بعدی تهران (TMPS) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS و Amos استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که کمال گرایی، اجتناب تجربه ای و خودشیء انگاری متغیرهای برونزادی هستند که هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم بر متغیر درونزاد اختلال خوردن اثر می گذارند و اثر سایر متغیرهای برونزاد بر متغیر درونزاد خوردن فقط به شکل مستقیم است. همچنین، متغیر میانجی در ارتباط بین متغیرهای پیش بین و ملاک دارای اثر جزئی معنی دار می باشد. نتیجه گیری : خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی می تواند پیش بینی مناسبی برای اختلال خوردن در زنان از طریق نگرانی از تصویر بدنی در آنها باشد.
نقش میانجیگر عزت نفس در رابطه بین عملکرد خانواده با نشانه های اختلال خوردن در نوجوانان در دوران قرنطینه خانگی ناشی از ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگر عزت نفس در رابطه بین عملکرد خانواده با نشانه های اختلال خوردن در نوجوانان در دوران قرنطینه خانگی ناشی از ویروس کرونا انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 13 تا 18 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بود که از بین آنها 384 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیر ها از پرسشنامه عملکرد خانواده (Faces-III) اولسون (1986)، مقیاس تشخیصی اختلال خوردن (EDDS) استایس و همکاران (2000) و مقیاس عزت نفس (RSE) روزنبرگ (1965) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل میانجی و با استفاده از نرم افزار AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل میانجی نشان داد که اثر مستقیم عملکرد خانواده برنشانه های اختلال خوردن (317/0-=β؛ 01/0>p) معنادار بود. اثر غیرمستقیم عملکرد خانواده بر نشانه های اختلال خوردن از طریق عزت نفس نیز معنادار بود (056/0-= β؛ 05/0>p). بنابراین عزت نفس در رابطه بین عملکرد خانواده و اختلال خوردن، نقش میانجیگر جزیی را ایفا نمود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر شواهدی را در راستای اهمیت فضای روان شناختی خانواده در دوران قرنطینه ناشی از کرونا، در بروز و تشدید نشانه های اختلال خوردن در نوجوانان ارائه کرده است. این نتایج می تواند بستری برای طراحی برنامه های نوین درمان در سطوح مختلف (پیشگیری از بروز نشانه ها تا کاهش عوارض جسمانی و روانی) اختلال خوردن را فراهم آورد.
نقش میانجی سبک خوردن در رابطه بین افسردگی، اضطراب، استرس و تکانشگری با اختلال خوردن افراد چاق
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
62 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین افسردگی ، اضطراب ، استرس و تکانشگری با اختلال خوردن افراد چاق با میانجیگری سبک خوردن بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کسانی که BMI بالاتراز حد نرمال داشتند و به مراکز رژیم درمانی و یا تغذیه در شهر تنکابن مراجعه کردند، بود که تعداد150 نفر از زنان و مردان به شیوه هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رفتار غذا خوردن داچ ، پرسشنامه نگرش های خوردن، مقیاس تکانشگری بارات و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس 21 - DASS بود. با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS داده های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که بین افسردگی، اضطراب ، استرس و تکانشگری با اختلال خوردن افراد چاق با میانجیگری سبک خوردن رابطه معنی دار وجود دارد و همچنین متغیرهای افسردگی، اضطراب، استرس و تکانشگری با اختلالات خوردن رابطه مستقیم و معنی دار دارند. نتیجه گیری : نتایج حاکی از این بود که هر چقدر مؤلفه های آسیب روانشناختی در فرد بالاتر باشد میزان ابتلا به اختلال خوردن در او افزایش می یابد .
مدل یابی ارتباط ساختاری استرس و اختلال خوردن با میانجی گری معنای زندگی و اجتناب تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
509 - 518
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، مدل یابی ارتباط استرس و اختلال خوردن با میانجی گری معنای زندگی و اجتناب تجربی بود. روش تحقیق توصیفی از نوع مدل های ساختاری همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد در سال 98 می باشد. از بین شاغلین به تحصیل با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 387 نفر انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های استاندارد نگرش به خوردن (گارنر و همکاران، 1979)، اجتناب تجربی چندبعدی (گامز و همکاران، 2011)، معنای زندگی (استگر و شین، 2010) و ارزیابی استرس دانشجویی (راس، نایبلینگ و هکرت، 1999) را تکمیل نمودند. داده ها با نرم افزار SPSS-23 و AMOS-23 تجزیه و تحلیل شد. سطح معنی داری در تحلیل مدل اثر کامل و مدل اثر میانجی کوچکتر از 01/0 بدست آمد. نتایج تحلیل مدل اثر کامل نشان داد که متغیر استرس به صورت مستقیم و در جهت مثبت با متغیر اختلال خوردن ارتباط دارد. تحلیل مدل اثر میانجی نشان داد در ارتباط بین استرس و اختلال خوردن، اجتناب تجربی در جهت مثبت به صورت جزئی و معنای زندگی در جهت منفی به صورت جزئی میانجی گری می کنند. این پژوهش علاوه بر مفهوم سازی اختلال خوردن، رابطه استرس با اختلال خوردن را نشان داد و نقش اجتناب تجربی و معنای زندگی را به عنوان دو عامل زمینه ساز و تداوم بخش که باید در درمان این اختلال در نظر گرفته شوند، آشکار ساخت.
مقایسه تداعی های ضمنی و آشکار مربوط به افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال خوردن و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
242 - 251
حوزههای تخصصی:
اختلال خوردن یک بیماری پیچیده روانپزشکی مزمن و ناتوان کننده است. در دهه های اخیر، مدل شناختی اختلال های خوردن پیشتاز نظریه پردازی، تحقیق و درمان بوده است. در تحقیقات جدید دو مدل نظری متمایز برای پردازش و ارزیابی های آشکار و ضمنی اطلاعات استفاده می کنند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه تداعی های ضمنی و آشکار مربوط به افسردگی، اضطراب و نگرش به غذا در افراد مبتلا به اختلال خوردن و افراد سالم بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال خوردن شهر تهران بود که در شش ماهه اول سال 1399 به مراکز درمانی و مشاوره مراجعه کرده بودند. روش نمونه گیری به صورت خوشه در دسترس و هدفمند انجام شد. حجم نمونه 300 نفر بود که با پرسشنامه های SCL-90، سیاهه اختلال خوردن اهواز (شریفی فرد،1377)، مقیاس نگرش به غذا (تیچمن و همکاران، 2003) و تکلیف مبتنی بر رایانه آزمون تداعی ضمنی (گرینوالد و همکاران، 1998) آزمون شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحلیل نشان داد که در تداعی آشکار و ضمنی افسردگی، در تداعی ضمنی اضطراب و در تداعی آشکار نگرش به تغذیه بین افراد مبتلا به اختلال خوردن و افراد سالم تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز مشخص کرد که تنها تداعی و ضمنی آشکار افسردگی و تداعی ضمنی اضطراب می توانند به شکل معنادار اختلال خوردن را پیش بینی نمایند. این نتایج تأیید کننده نقش تداعی های ضمنی و آشکار در عرصه بالینی است؛ همچنین در شناخت بهتر اختلال خوردن کمک می کند تا در تدوین برنامه های آموزشی و مداخله های روانشناختی مورد ملاحظه قرار گیرد.