در این مقاله، پس از ذکر مسئله پژوهش که همانا عدم انطباق سیاستگذاری بادیدگاههای کارشناسی در نظام برنامهریزی کشور است، کوشیدهایم به معرفی ملاحظاتفرهنگی بپردازیم و ضرورت اندازهگیری این ملاحظات و همچنین اهمیت آنها در نظامبرنامهریزی را تبیین نماییم. آن گاه به شیوه رایج در تخصیص منابع در کشور اشاره کنیم و شیوهموجود را به سبب عدم رعایت ویژگی ملاحظات فرهنگی در تخصیص منابع، نقد و بررسینماییم. بر این اساس، رویکرد جدیدی از تخصیص منابع را که متناسب با نظام اسلامی است ودر آن ملاحظات فرهنگی از طریق فهم، درک و عامل شدن و تعمیق باورهای مذهبی به همراهتخصیص منابع جامعهای توسعه یافته با ارزشهای اسلامی را نوید میدهد، معرفی کردهایم. دراین رویکرد، ناسازگاری منطقی بین توسعه و عدالت مرتفع گردیده و پهم مسئلهپ بودن مردم و دولت در جریان پمشارکت برای توسعهپ لحاظ گردیده است. سپسضرورت و اهمیت جستجوی شاخصهای فرهنگی و اجتماعی متناسب با رویکرد جدید و درکنار شاخصهای اجتماعی را یادآور شدهایم.