۱.
در غالب الگوهایی که تاکنون برای بررسی روندهای کلان و بخشی اقتصاد کلان ایرانتهیه شده، بخش مالی دولت، شامل چند معادله کلی مربوط به اقلام عمده درآمدی (مالیات،درآمد نفت و درآمدهای دیگر) و هزینهای (جاری و عمرانی) بوده است. در نتیجه، امکان بررسیآثار تصمیمهای موردی در خصوص برخی از اقلام درآمدی یا هزینهای دولت بر متغیرهای کلاناقتصادی، و نیز برعکس، وجود نداشته است. این مسئله، به ویژه به هنگام بررسی لوایح برنامهپنجساله یا بودجههای سالانه در مجلس شورای اسلامی، عینیت بیشتری مییابد. در این مقاله،چارچوب الگوی پیشنهادی به شکلی است که تمام اقلام درآمدی و هزینههای جاری و عمرانیدولت (برحسب امور و فصل) را دربرمیگیرد. یکی دیگر از مشخصههای الگوی پیشنهادی،انعطافپذیری آن برای اعمال سیاستهای مختلف درآمدی و هزینهای است تا بتوان از اینطریق، اثر سیاستهای مختلف را بر شاخصهای مهم کلان اقتصادی کشور بررسی و تحلیل نمود. این مقاله، مشتمل بر سه بخش کلی است. در بخش اول، روش کار را تشریح میکنیم ومعادلههای الگوی پیشنهادی را برآورد مینماییم. در بخش دوم، براساس معادلههای برآوردشده در بخش اول و فروضی در مورد متغیرهای برونزای الگو، پیشبینی متغیرهای اصلی الگوتا سال 1385 را ارائه میدهیم. در بخش سوم، ضمن نتیجهگیری، مجموعه سیاستهایی برایآینده پیشنهاد کردهایم.
۲.
در این مقاله، رفتار مصرفی در مناطق شهری را با استفاده از الگوی سیستم تقاضایتقریبا ایدهآل، تحلیل مینماییم. کالاهای مورد بررسی، شش گروه عمده هزینه، شاملپخوراکیها، آشامیدنیها و دخانیاتپ ، "پوشاک و کفش"، "مسکن، سوخت و روشنایی"، اثاث،کالاها و خدمات مورد استفاده در منزل"،" حمل و نقل و ارتباطات" و "سایر کالاها و خدمات"میباشد. تقریب خطی سیستم پویای تقاضای تقریبا ایدهآل را در سه الگوی غیرمقید، مقید بهقید همگنی و مقید به قیود همگنی و تقارن، برآورد کردهایم. این برآوردها را با استفاده از روشموزون حداقل مربعات (SUR) و روش دستگاه معادلات به ظاهر نامرتبط (SUR)، انجام دادهایم.برای هر یک از سه الگوی برآورد شده، کششهای مخارج کل، کششهای قیمتی و متقاطعجریاننشده و کششهای قیمتی و متقاطع جریان شده را محاسبه نمودهایم. نتایج حاصل ازآزمون فرضیههای همگنی و تقارن، نشان میدهد: 1) فرضیه همگنی دال بر نبود توهم پولیبرای دو گروه "پوشاک و کفش" و "مسکن، سوخت و روشنایی" رد میشود، 2) فرضیه تقارن ردمیگردد، بدین معنا که تقارن در مورد تأثیر متقاطع قیمتها وجود ندارد.
۳.
بخش صنعت و معدن، در ایجاد اشتغال نقش شایانی دارد. تقاضای نیروی کار در هربخش تولیدی را میتوان با استفاده از تابع هزینه تولیدکننده و لمشپارد به دست آورد. برایناساس، تقاضای نیروی کار تابعی از سطح تولید و قیمتهای نیروی کار و سرمایه خواهد بود. بااستفاده از خاصیت همگنی درجه صفر، تابع تقاضای نیروی کار برحسب سطح تولید و قیمتنسبی نیروی کار تعریف شده است. در این مطالعه، با توجه به واقعیتهای موجود در اقتصادایران، از یک مدل تجربی نیز که در آن موجودی سرمایه و بهرهوری سرمایه به عنوانشاخصهای ظرفیت تولیدی و میزان بهکارگیری آن جایگزین متغیر تولید شده، سود جستهایم.در سالهای اخیر، به دلیل وجود ظرفیت بیکار واحدهای تولیدی و افزایش سریع قیمت نسبینیروی کار، تقاضای نیروی کار رشد چندانی نداشته است. بنابراین، بر رفع ظرفیت بیکارواحدهای تولیدی و به کارگیری سیاستهای مناسب برای کاهش رشد سریع قیمت نسبی نیرویکار، تأکید ورزیدهایم. بدین ترتیب، افزایش سرمایهگذاری و ارتقای ظرفیت تولیدی، به تنهایی،افزایش تقاضای نیروی کار را در پی نخواهد داشت و باید اقدامات اساسی برای رفع این مشکلانجام شود. سیاستها و اقدامات مناسب در این زمینه را در پایان مقاله میخوانید.
۴.
در این مقاله، اثرهای احتمالی غیرخطی تورم بر رشد اقتصادی را بررسی میکنیم وشواهدی از وقفه ساختاری معنادار در تابعی که رشد اقتصادی را به تورم مرتبط میسازدمییابیم. برآورد وقفه، زمانی است که نرخ تورم هشت درصد باشد. در این نرخ، تورم هیچ اثریبر رشد نخواهد داشت و حتی ممکن است اثر مثبت کمی هم بر رشد داشته باشد. در صورتی کهنرخ تورم بیش از هشت درصد باشد، برآورد اثر تورم بر نرخهای رشد معنادار و بزرگ، و درنهایت، مؤثر است. همچنین اثبات میکنیم که در صورت نادیده گرفتن وقفه ساختاری، برآورداثر تورم بر رشد تورشدار خواهد بود.
۵.
امروزه چربیها، یکی از اجزای اصلی تغذیه مردم در سراسر گیتی به شمار میرود. هرشخص، روزانه به 45 گرم چربی (حیوانی یا نباتی) نیاز دارد. در حدود 15 درصد کالری موردنیاز بدن را چربی تأمین میکند. هر گرم چربی تقریبا 9 کالری انرژی تولید میکند که در مقایسهبا 4 کالری انرژی حاصل از یک گرم پروتئین کربوهیدراتها، بسیار شایان توجه است. علاوه بر جنبه مصرفی و ارزش غذایی روغنهای نباتی، صنایع روغن نباتی، در بین صنایعغذایی، اهمیت ویژهای دارد. زیرا براساس نظر آن دسته از صاحبنظران توسعه که صنعت را محورو نیروی محرک رشد و توسعه اقتصادی جوامع میدانند، صنایعی از اهمیت ویژه برخوردارندکه بیشترین ارتباطهای پسین و پیشین را با صنایع دیگر یا بخشهای اقتصادی ایجاد نمایند.صنعت روغنکشی و تصفیه روغن را میتوان از این دسته صنایع دانست. این گونه صنایع، بادریافت بخشی از محصولات کشاورزی (ایجاد تقاضادر بخش کشاورزی)، روغن نباتی تولیدمیکنند که از این محصول درصنایع غذایی، و از پسماند این صنعت، در بخش دام و طیور،استفاده میکنند (البته ارتباطهای درون بخشی این صنعت نیز شایان توجه است). در این گزارش،بر آن هستیم تا ضمن ارائه اطلاعاتی هرچند مختصر در مورد بازار جهانی برخی از دانههایروغنی و روغننباتی، وضعیت تولید، واردات و مصرف دانههای روغنی و روغننباتی را درکشور، طی سالهای 1375-1366 بررسی کنیم و در حد بضاعت، مشکلات و موانع موجود برسر راه گسترش فعالیت صنایع روغن نباتی و تولید داخلی آن را تحلیل نماییم.